جام جم سرا: آیا شما هم طرفدار عطر و طعم منحصربهفرد قهوه هستید؟ شاید هم عاشق کیک و بستنی با طعم قهوهاید. البته خواص قهوه در همه خوراکیها یکسان نیست و هر ماده غذایی به تناسب میزان قهوه ای که در ترکیبات آن به کار رفته است، ارزش غذایی متفاوتی دارد. چه تفاوتی؟! این نوشتار به این پرسش پاسخ میدهد.
کافئین، ترکیب اصلی قهوه است بهطوری که هر فنجان قهوه معمولی حدود 115 میلی گرم کافئین دارد، در حالی که یک فنجان قهوه فوری حاوی 65 میلیگرم کافئین است. حالا این کافئین به چه دردی میخورد؟ به گفته محققان مصرف متعادل کافئین، یعنی نوشیدن حداکثر دو تا سه فنجان قهوه در روز باعث رفع خستگی و بهبود سردردهای میگرنی میشود، بهدلیل خاصیت نشاطآور بودن احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش میدهد و با افزایش متابولیسم بدن روی روند کاهش وزن تاثیر مثبت میگذارد اما امان از روزی که قانون اعتدال در نوشیدن قهوه را زیر پا بگذارید! آن موقع است که عوارضی مثل بیقراری، تعریق زیاد، بیخوابی و افزایش ضربان قلب سراغتان میآید و دکتر لازم میشوید. البته موضوع افراط و تفریط درباره همه خوراکیها و نوشیدنیها صادق است؛ همانطور که نوشیدن بیش از حد آب نیز میتواند باعث بروز مسمومیت و حتی مرگ شود.
همیشه پای املاح در میان است
قهوه علاوه بر کافئین حاوی املاح مورد نیاز بدن مثل پتاسیم، منیزیم، ید و فلوراید است و احتمال بروز مشکلات قلبی و عروقی، آلزایمر، سنگ صفرا، افسردگی و پوکی استخوان را کاهش میدهد و بهدلیل ترکیبات پلی فنولی خاصیت آنتیاکسیدانی دارد و مثل یک سپر ضد سرطانی عمل میکند. البته روزی نیست که خبری درباره فواید یا مضرات این نوشیدنی در رسانهها مطرح نشود، اما خیالتان راحت. بحث خواص ضدسرطانی بودن قهوه از جمله نکاتی است که همه پژوهشگران روی آن مهر تائید زدهاند.
معرفی خوبها و بدها
متخصصان تغذیه میگویند هر چه خوراکیها طبیعیتر باشد و فرآیندهای صنعتی و شیمیایی کمتری روی آنها انجام شود از ارزش غذایی بیشتری برخوردار است. بنابراین یک فنجان قهوه معمولی علاوه بر اینکه حاوی بیشترین املاح معدنی و ترکیبات آنتیاکسیدانی است، کالری بسیار کمی (بین دو تا پنج کیلوکالری) هم دارد در حالی که دو قاشق چایخوری شکر حدود 35 کالری به این نوشیدنی اضافه میکند. اصلا خودمانیم نوشیدن قهوه تلخ هم مفیدتر است و هم باکلاستر!
نسکافه بخوریم یا کافیمیکس؟
احتمالا میدانید که نسکافه همان قهوه فوری است. در واقع قهوه دو بخش محلول و نامحلول دارد و وقتی در اولین مرحله تولید، بخش محلول قهوه وارد آب میشود و بعد از قرار گرفتن در دستگاههای تبخیرکننده خشک شده و به قسمت بستهبندی میرود، محصولی آماده میشود به نام قهوه فوری که برند نسکافه یکی از شناختهشدهترینهاست. البته در فرآیند تولید قهوه فوری بعضی از خواص قهوه کمتر میشود، بهطوری که مثلا میزان کافئین یک فنجان قهوه معمولی دو برابر یک فنجان قهوه فوری است. همچنین بیشتر کارخانهها در آخرین مرحله تولید رنگ و طعمهای متفاوتی را به محصولشان اضافه میکنند و همین موضوع هم روی کاهش خواص قهوه تا حدی تاثیرگذار است. از طرفی برای تهیه کافی میکس معروف، پودر قهوه فوری را با ترکیب مشخصی از شیرخشک و پودر شکر مخلوط و بهصورت یکنفره بستهبندی میکنند و به این ترتیب هم درجه خلوص قهوه کمتر و هم کالریدار میشود، بنابراین انواع قهوه تلخ ساده (ترک، فرانسه و اسپرسو) بهترین انتخاب است و قهوه فوری یا همان نسکافه در جایگاه دوم قرار دارد.
کاپوچینو حاضر
ترکیب یکسوم اسپرسو، یکسوم شیر داغ و یکسوم کف شیر ترکیبی میسازد به نام کاپوچینو، در واقع به زبان خودمانیتر میزان قهوه به کار رفته در این نوع نوشیدنی کمتر از قهوههای ترک، اسپرسو، فرانسه و حتی نسکافه است و با این حساب از نظر ارزش غذایی هم در رده پایینتری قرار میگیرد.
و اما کافه لاته
گول اسم باکلاس و عجیب و غریبش را نخورید، زیرا ترکیبی مثل کاپوچینو دارد با این تفاوت که در کاپوچینو نسبت قهوه و شیر و کف شیر مساوی است، ولی در لاته شیر دو برابر اسپرسو اضافه میشود به اضافه مقدار ناچیزی هم کف شیر. بنابراین شما با سفارش کافه لاته یک فنجان شیر سفارش میدهید با ردپای قهوه، پس نباید توقع خواص قهوه خالص را داشته باشید.
موکا با شکلات آمد
نصف لیوان قهوه فوری و مقداری سس شکلات و کافیمیت (پودر شیر) ترکیبی به نام موکا را میسازد. حالا اگر روی موکا کمیکف شیر بریزید یک نوشیدنی خواهید داشت به نام موکاپینو! بد نیست بدانید فرانسویها و سوئیسیها جزو طرفداران پروپا قرص موکا هستند و اعتراف میکنند این نوشیدنی بیشتر طعم شکلات میدهد تا قهوه. با این حساب موکا بیشتر خواص شکلات را دارد تا قهوه.
کافه گلاسه چه باکلاسه!
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم قهوه را میشود با هر چیزی مخلوط کرد. مثلا همین کافه گلاسه خودمان یک جور دسر خنک با ترکیب قهوه سرد شیرین شده، بستنی وانیلی و کمیخامه شیرین تزئینی. البته این دسر معمولا با قهوه فوری درست میشود و اصلا هم غلیظ نیست. بنابراین بیشتر از اینکه قهوه داشته باشد بستنی و کالری دارد. پس خودتان را گول نزنید، زیرا خوردن یک لیوان کافه گلاسه نهتنها خواص یک فنجان قهوه تلخ و غلیظ را ندارد، بلکه شما را دچار عذاب وجدان میکند. از ما گفتن بود!
قهوه علیه شیر
کافی است یک فنجان قهوه اسپرسو یا فرانسه را با کمیپودر شکلات به شیر جوشیده شده ولرم اضافه کنید، یک لایه کف شیر روی آن بریزید و با کمیپودر قهوه تزئین کنید. به همین سادگی یک لیوان شیرقهوه خواهید داشت. خواص این نوشیدنی مشابه یک فنجان قهوه معمولی است، اما یک خبر بد، ترکیب شیر و قهوه میزان جذب کلسیم را در بدن کاهش میدهد. بنابراین اگر شیرقهوهخور حرفهای هستید باید سراغ منابع غذایی سرشار از کلسیم بروید و به این یک فنجان شیر قهوهای اکتفا نکنید تا دچار پوکی استخوان نشوید.
میلک شیک به سبک کدبانوها
شاید انواع میلک شیک بیشتر در کافیشاپها سرو میشود، اما کدبانوها ترجیح میدهند یک فنجان قهوه سرد و غلیظ، دو فنجان شیر، یک قاشق شکر و سه تا چهار اسکوپ بستنی وانیلی را داخل مخلوط کن ترکیب کنند، داخل لیوانهای خنک بریزند و بعد از تزئین با پودر قهوه از مهمانهایشان به روش میلک شیکی پذیرایی کنند؛ آن هم از نوع قهوهای. هر چند ترکیب این خوراکیها با هم ممکن است تا حدی روی خواص قهوه تاثیر بگذارد، اما در عوض حجم زیاد قهوه این کمبود را جبران میکند. البته این نوشیدنی کالری زیادی دارد و با کمال معذرت خوردن آن به افراد دارای اضافه وزن توصیه نمیشود.
بفرمایید کیک قهوه
اگر از دوستداران همیشگی قهوه هستید، یک برش کیک با طعم و بوی قهوه همراه با یک فنجان قهوه داغ گزیده مناسبی برای یک عصر پاییزی است، اما این کیک بیشتر اسم قهوه را یدک میکشد، بنابراین نمیتوانید توقع داشته باشید یک برش کیک همه خواص یک فنجان قهوه را داشته باشد. پس فقط از طعم کیک لذت ببرید و پیشگیری از سرطان و مشکلات قلبی و عروقی، رفع سردرد و خستگی و... را بر عهده همان یک فنجان قهوه همراه بگذارید.
شکلات با طعم قهوه
این روزها وقتی صحبت از شکلات میشود، حرف اول را شکلات تلخ میزند که خواص زیادی دارد؛ از کنترل فشارخون و دیابت گرفته تا کاهش احتمال سکته و ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی اما خیلیها شکلاتهای طعمدار و شیرین را ترجیح میدهند و شکلات با طعم قهوه یکی از پرطرفدارترینهاست. درواقع اگر شکر این نوع شکلات را فاکتور بگیریم، ترکیب جادویی قهوه و شکلات یک اکسیر واقعی است، زیرا همه خواص با هم ترکیب میشوند و بیش از هر چیز کافئین خودنمایی میکند. البته باید مراقب این تیغ دو لبه باشید، زیرا دریافت حد متعادلی از کافئین نشاطآور است و خوردن بیش از اندازهاش میتواند محرک باشد و سلامتتان را تهدید کند.
شکست آدامس قهوه ای
چند سال پیش یک نظرسنجی مشترک بین مردم اروپا و آمریکا درباره طعم آدامس مورد علاقه شان انجام شد و بیش از 75 درصد شرکتکنندگان طعم نعنایی و ملایم را انتخاب کردند و حدود 8 درصد طعم تند اکالیپتوس و 15درصد افراد طعم میوهای. جالب اینکه 2 درصد داوطلبان انتخابشان آدامسهایی با طعم دارچین، شکلات، قهوه، نسکافه و... بود. بنابراین آدامس با طعم قهوه اصلا پرطرفدار نیست. البته راستش را هم بخواهید قهوهای در کار نیست و در آدامسهای طعمدار فقط اسانس وجود دارد و نه دانههای واقعی قهوه. با این حساب این جویدنی یک فایده اساسی دارد و آن هم خوشبو کردن دهانتان است. پس شب امتحان بهجای مصرف یک فنجان قهوه، آدامس با طعم قهوه نجوید، زیرا هیچ کمکی به بیدارماندنتان نمیکند!
این هم راز تهیه یک قهوه خوشمزه
دم کردن با حرارت ملایم؛ این مهمترین اصل برای تهیه قهوه ایدهآل است. همچنین هرچه اندازه دانههای قهوه بزرگتر باشد، قهوه عطر و طعم بهتری خواهد داشت. به همین دلیل توصیه میشود هنگام خرید، قهوههای دانه درشت را انتخاب کنید و درست پیش از مصرف، خودتان آنها را آسیاب کنید. اگر هم میخواهید پودر قهوه بخرید، باید دقت کنید که رنگ قهوه مرغوب، قهوهای تیره و بسیار شفاف است، اما قهوههایی که ناخالصی دارند، طعم خاک یا خاکچوب میدهند و رنگشان هم قهوهای روشن و کدر است. برای تهیه بهترین نوع قهوه ترک یک قاشق چایخوری پودر قهوه را با یک فنجان آب بسیار سرد مخلوط کنید (با آب سرد کف خامهای خوبی روی قهوه ایجاد میشود) و داخل قهوهجوش بریزید و ظرف را روی حرارت ملایم قرار دهید. در این مرحله به آرامی با قاشق مواد را مخلوط کرده و منتظر بمانید تا قهوه به جوش بیاید و پس از اینکه قهوه شروع به جوشیدن کرد بلافاصله از روی حرارت بردارید. یادتان باشد اگر قهوه بجوشد دیگر خامهای روی آن تشکیل نمیشود. حالا قهوه را درون فنجان بریزید و سرو کنید.
پریسا اصولی / جامجام
اما نیمی از اختلالات شنوایی از عوامل و آسیبهای محیطی ناشی میشود؛ آسیبهایی که طیف وسیعی از عوامل را از کودکی تا بزرگسالی و حتی سالمندی ناشی میشود. به بیان دیگر، برخی از بیماریها در دوران نوزادی، مصرف برخی داروها یا وارد شدن ضربه به سر ممکن است به بروز کمشنوایی، بد شنوایی یا اختلال در تفکیک اصوات در کودکی منجر شود. از سوی دیگر، افزایش سن، قرار گرفتن طولانی در معرض اصوات بسیار بلند و مصرف دخانیات نیز میتواند در بروز کمشنوایی در بزرگسالان موثر باشد.
دکتر سعید ملایری، دکترای شنوایی شناسی با اشاره به این که نیمی از عوامل موثر در بروز کمشنوایی ناشی از محرکهای محیطی است، میگوید: در 50 درصد موارد نیز اختلالات شنوایی مادرزادی و ژنتیکی است.در دسته اختلالات مادرزادی و ژنتیکی عوامل مختلفی از جمله بیماریهای مادر طی بارداری، داروهایی که مادر در دوران بارداری استفاده کرده، آسیب احتمالی به جمجمه و سر در دوران جنینی و جهشهای ژنتیکی دخیل است.
این متخصص شنواییشناسی در گفتوگو با جامجم میافزاید: افرادی که در معرض اصوات خطرناک با شدت بالاتر از 80 دسیبل در طولانیمدت هستند یا در محیطهای صنعتی کار میکنند از نظر شنوایی، آسیبپذیری بیشتری نسبت به دیگران دارند؛ آسیبهایی که معمولا به بخش حلزونی در گوش داخلی وارد میشود.بر این اساس و طبق قوانین کار، افرادی که در محیطهای صنعتی کار میکنند و در معرض اصوات شدید در طولانیمدت قرار میگیرند باید برای جلوگیری از آسیب شنوایی از محافظ استفاده کنند. بر این اساس،معیار استاندارد و مجاز برای شدت صدا ٨٥ دسی بل است و با افزایش هر پنج دسیبل، شدت صدا و ساعات مجاز کار باید نصف شود.
تشدید آثار کمشنوایی محیطی با افزایش سن
آیا شدت و آثار کمشنواییهای محیطی با افزایش سن بیشتر میشود؟
دکتر ملایری پاسخ میدهد: اگر کمشنوایی در سنین پایینتر رخ دهد، اختلال ارتباطی ناشی از آن بیشتر است. در حالی که هر چه کمشنوایی دیرتر اتفاق بیفتد، تاثیرات اجتماعی و هیجانی ـ عاطفی آن بیشتر میشود. از طرف دیگر با افزایش سن، پیرگوشی نیز به کمشنوایی موجود افزوده میشود. البته اختلال ارتباطی در سالمندان فقط مربوط به شنوایی نیست و ممکن است از مشکلات شناختی و ضعف حافظه نیز ناشی شود. به همین دلیل، تاثیرات کمشنوایی در سالمندان تشدید میشود.
نایب رئیس انجمن علمی شنواییشناسی ایران با تاکید بر این که سن طلایی تشخیص کمشنوایی در انواع ژنتیکی و مادرزادی در بدو تولد و از طریق آزمون غربالگری است، میافزاید: بدون شک، تشخیص کمشنوایی در دوران نوزادی و سپس کودکی از نظر پاسخگویی به درمان و کنترل عوارض شدید تر آن در بزرگسالی از اولویت برخوردار است. در مورد کمشنوایی اکتسابی نیز باید توجه داشت که در سنین مختلف ممکن است اتفاق بیفتد، اما الگوی ایجاد آن در کودکان و بزرگسالان متفاوت است. در کودکان، عفونتها و مسمومیتهای دارویی، بویژه از طریق مصرف جنتامایسین ممکن است باعث آسیب به بخش حلزون گوش داخلی شده و کمشنوایی دائم ایجاد کند.
پیشگیری از بروز کمشنوایی محیطی
دکتر ملایری با تاکید بر این که در کمشنوایی محیطی نیز عواملی چون سر و صدا، سالمندی، مسمومیتهای دارویی یا عفونتهای ویروسی و باکتریایی باعث ایجاد کمشنوایی میشود، میگوید: در دوران کودکی، رعایت بهداشت برای جلوگیری از عفونتها، اجتناب از قرار گرفتن کودک در موقعیتهای خطرناک به منظور جلوگیری از ضربه به سر، استفاده نکردن از اصوات موسیقی بلند، بویژه گوشیهای موبایل و قرار نگرفتن در محیطهایی که دود سیگار یا مواد سمی وجود دارد در پیشگیری از بروز کمشنواییهای محیطی موثر است.
وی میافزاید: در بزرگسالان نیز استفاده از مواد آنتیاکسیدان نظیر سبزیجات و میوهجات تازه، اجتناب از گوش دادن به موسیقیهای بلند از طریق هدفونهای موبایل، استفاده نکردن از دخانیات، انجام فعالیتهای ورزشی روزانه و کنترل بیماریهایی چون فشارخون و دیابت به جلوگیری از بروز اختلالات شنوایی بسیار کمک میکند.
این متخصص شنواییسنجی در مورد تاثیر استرس و اضطراب در بروز کمشنوایی تاکید میکند: استرس، عامل ایجادکننده کمشنوایی نیست، اما بروز کمشنوایی و مشکلات مرتبط با آن نظیر وزوز گوش را تشدید میکند و عملکرد گوش دادن به صداها را نیز دچار مشکل میکند.
نشانههای کمشنوایی در کودکان را نادیده نگیرید
دکتر ملایری با تاکید بر این که توجه به نشانههای کمشنوایی در کودکان در تشخیص و درمان به موقع این نوع اختلالات نقش بسیار مهمی دارد، میگوید: تاخیر در صحبت کردن، بیتوجهی به صداها و مشکلات یادگیری از مهمترین علائم کمشنوایی در کودکان است، بویژه تاخیر در رشد مهارتهای زبان و گفتار، بخصوص تکلم اصوات گفتاری به عنوان مهمترین نشانه کمشنوایی در کودکان تلقی میشود.
وی تاکید میکند: کودکانی که به صداهای گفتاری بیتوجه هستند و به حرکات لب توجه بیشتری نشان میدهند یا نسبت به همسالان خود دیرتر زبان باز میکنند و اصوات گفتاری کم شدت و زیر مثل صدای ز، ش و س را به درستی تلفظ نمیکنند باید از نظر ابتلا ی احتمالی به کمشنوایی مورد بررسی تخصصی قرار بگیرند. توجه داشته باشید اگر کودک یا دانشآموز در محیط شلوغ بیتوجه است و خیلی زود خسته میشود، ممکن است مبتلا به کمشنوایی باشد. همچنین کودکانی که اصوات گفتاری را به درستی بیان نمیکنند یا در دیکته نوشتن و خواندن کند هستند، باید از سوی متخصص شنوایی مورد ارزیابی شنوایی قرار گیرند.
کاهش و کنترل آثار کمشنواییها
بسیاری از کمشنواییها را میتوان با روشهای بازتوانی شنوایی از جمله استفاده از سمعک درمان کرد.
دکتر ملایری دراینباره توضیح میدهد: خوشبختانه فناوریهای سمعک، پیشرفت زیادی کرده و از قابلیتهای بسیار متنوع و گستردهای برخوردار است. حتی در سالهای اخیر با افزایش آگاهی جامعه از کمشنوایی و روشهای درمانی موجود و نیز کاهش تاثیرات اجتماعی استفاده از سمعک در جامعه، دسترسی افراد کمشنوا به تسهیلات آموزشی و اجتماعی گسترش پیدا کرده است.
وی اظهار میکند: البته برخی از انواع کمشنوایی را میتوان با دارودرمانی یا جراحی درمان قطعی کرد، اما در بسیاری دیگر از آسیبهای شنوایی، امکان درمان قطعی وجود ندارد و با روشهای بازتوانی شنوایی میتوان تاثیرات مخرب کمشنوایی بر فرد را کاهش داد. با این حال، درمان باید بلافاصله پس از تشخیص کمشنوایی آغاز شود. بیشک، هر چه سن تشخیص و درمان زودتر باشد، نتیجه درمان بهتر خواهد بود.
پونه شیرازی / گروه سلامت
امروزه روانشناسان بسیار بیشتر از قبل بر این قضیه که باید خود را دوست داشته باشیم و برای وجود خود ارزش قائل باشیم، تاکید میکنند، اما با وجود این مساله که دوست داشتن خود بسیار خوب است و باعث اعتماد به نفس و پیشرفت و رسیدن به اهداف خود میشود، اما باید دقت کنیم این دوست داشتن خود، به «خودشیفتگی» منجر نشود.
خودشیفتگی معمولا از سنین نوجوانی یا اوایل جوانی شروع شده و باعث ایجاد اختلال در عملکرد بین فردی و اجتماعی افراد میشود.
حدود 7 درصد مردان و 4 درصد خانمها در جوامع، دچار اختلال شخصیت خودشیفته هستند و بخش مهمیاز مراجعات به مطبهای رواندرمانی و خانوادهدرمانی از آنجا شکل میگیرد که خانواده یا فرد در ارتباط با یک شخصیت خودشیفته آسیبهای زیادی را دیدهاند زیرا خودشیفتهها میتوانند آسیبهای روحی و روانی زیادی را به اطرافیان خود تحمیل کنند.خودشیفتگی هیچ پشتوانهای ندارد و معمولا متکی بر توهمات و خیالات فرد است. افراد خودشیفته تصور میکنند بسیار آدمهای مهم و بزرگی هستند و جالب اینجاست که میخواهند دیگران را هم وادار کنندکه این تصورات باطل را بپذیرند، آنها بیش از حد تعادل و به شکلی بیمارگونه به خود توجه دارند. این گونه افراد، بشدت دچار اضطراب هستند و بدترین درد برایشان این است که کسی به آنها توجه نکند، بنابراین برای جلب توجه دیگران، دست به هر کاری میزنند.
خودشیفتهها فقط خود را میبینند و دیگران را بهحساب نمیآورند که همین مساله باعث پراکنده شدن اطرافیان از دور و بر آنها میشود که معمولا نتیجه آن در درازمدت، ابتلای فرد خودشیفته به اختلالات اضطراب و افسردگی است.جالب است بدانید واژه «نارسیسیسم» یا همان خودشیفتگی برگرفته از یک اسطوره یونانی به نام نارسیس است که عاشق تصویر خود در آب شده و قادر به چشم برداشتن از آن نبود و سرانجام هم ناتوانیاش از دسترسی به تصویر درون آب باعث مرگ او شد.
نشانهها رابشناسید
مهرداد 27 سال دارد و بسختی توانسته در رشته شیمی مدرک کارشناسی خود را بگیرد، البته هنوز نتوانسته شغل مورد نظر خود را که به قول خودش در شأن و شخصیت او باشد، پیدا کند و معتقد است خیلی از جاهایی را که ممکن است برای کار بپذیرند، لیاقت او را ندارند! مرتب خانوادهاش را تحقیر میکند و با حرفها و کارهایش آنها را میرنجاند.
دکتر علی شاهحسینی، روانشناس در اینباره میگوید: خودشیفتهها در خانواده خود جا نمیشوند، یعنی وقتی خود را بزرگتر از آن چیزی که هستند، میبینند، از خانواده فاصله میگیرند، مغرور میشوند و به آنها فخرفروشی میکنند و کسانی هم که با آنها زندگی میکنند احساس میکنند کارمند و زیردستشان هستند و مدام باید از این فرد تعریف کنند و در رابطه با او حق انتخاب ندارند.
در جامعه امروز ما که تعداد زیادی از افراد تکفرزند هستند، والدین آنها با برآورده کردن تمام خواستههایشان و اعتقاد به اینکه کودکان آنها استثنائی و فوقالعاده باهوش هستند، دائم به آنها القا میکنند که از دیگران برتر و بالاترند، بدون اینکه بدانند با این مسائل حس خودشیفتگی را در آنها تقویت میکنند |
وی میافزاید: فانتزی قدرت و مقبولیت و زیبایی، مشغولیت ذهنی افراد خودشیفته است و چون ذهن آنها معطوف به خودشان است، بههیچوجه به دیگران حتی اعضای خانواده توجه نمیکنند و مرتب بهدنبال این هستند که چه کاری انجام دهند که دیگران از آنها تعریف و تمجید کنند.آنها عاشق خودشان هستند و این عشق افراطی نسبت به خود موجب میشود تا نسبت به محیط و اطرافیان ناسازگار باشند. این نبود سازگاری بهدلیل انتظارات زیاد آنها از محیط است.خودشیفتهها دوست دارند دیگران را هدایت کنند و به آنان امر و نهی کنند، اغلب دروغ میگویند تا بهتر از دیگران به نظر برسند، به جذابیت ظاهری و لباس پوشیدن خیلی اهمیت میدهند، بیشتر از دیگران تمایل به بد و بیراه گفتن و تحقیر کردن افراد دارند و نیازها و خواستههای خودشان را نسبت به دیگران در اولویت قرار میدهند.
خودشیفتهها به روابط کوتاه مدت بیشتر علاقه دارند و در روابط با دیگران آنها را فریب میدهند، اصلا از آزار دیگران احساس پشیمانی نمیکنند، وقتی دیگران از آنها پیروی نمیکنند، تمایل به تنبیه طرف مقابل دارند و با کمارزش جلوه دادن دیگران در پی جلب تحسین برای خود هستند.جالب است بدانید علاوه بر همه این علائم و نشانهها، خودشیفتهها در همه موارد بشدت خود را حق به جانب میدانند و قادر به تشخیص احساسات و نیازهای دیگران نیستند.
دلایل از خود متشکر شدن
نحوه زندگی امروز، خودشیفتگی را در افراد تقویت میکند؛ فرهنگی که بر پایه شهرت بنا شده و حتی در شبکههای مجازی و اخبار دائم خبرهای مربوط به افراد مشهور با جزئیات منتشر میشود و همین مساله باعث گسترش خودشیفتگی در افراد و تشدید آن میگردد. اما مساله بدتر آن است که امکان اینکه این رفتار به مرور بهعنوان یک رفتار طبیعی تلقی شود، وجود دارد.
دکتر علی شاهحسینی، روانشناس درباره دلایل خودشیفته شدن افراد میگوید: درصد خیلی کمی از افرادی که به خودشیفتگی دچار هستند، بیماریشان ذاتی و بهصورت ژنتیکی است؛ اما باقی آنها اکتسابی است و بر اثر تربیت و محیط زندگی فرد بهوجود میآید.
وی میافزاید: در جامعه امروز ما که تعداد زیادی از افراد تکفرزند هستند، والدین آنها با برآورده کردن تمام خواستههایشان و اعتقاد به اینکه کودکان آنها استثنائی و فوقالعاده باهوش هستند، دائم به آنها القا میکنند که از دیگران برتر و بالاترند، بدون اینکه بدانند با این مسائل حس خودشیفتگی را در آنها تقویت میکنند.
دکتر شاهحسینی معتقد است، تحقیر فرد در دوران کودکی نیز همین نتیجه را دارد: کسی که در دوران کودکی سختی بسیاری را متحمل شده، تحت فشار بوده و چون در کودکی مورد ستایش قرار نگرفته و از او تعریف نشده است، به محض اینکه در ابتدای جوانی و بزرگسالی به فرصتی دست پیدا کند، میخواهد از تمام دنیا انتقام بگیرد و دائم دیگران را مجبور کند تا از او تعریف کنند و به همه حرفها و خواستههایش عمل کنند، یعنی خودشیفتگی هم بر اثر توجه بیش از حد و هم بر اثر توجه ناکافی خانوادهها به کودک ایجاد میشود.
مهتاب بیات، مشاور خانواده هم به نوع اعتماد به نفس بهعنوان یکی دیگر از دلایل خودشیفتگی اشاره میکند و میگوید: اگر اعتماد به نفس را در سه گروه اعتماد به نفس پایین، بالا و کاذب تقسیمبندی کنیم، افراد خودشیفته جزو دستهبندی سوم یعنی افرادی با اعتماد به نفس کاذب هستند.
وی میافزاید: افراد خودشیفته در ظاهر خود را بسیار قوی و قدرتمند نشان میدهند و به همین دلیل در نگاه اول انسانهای توانمند و جذابی به نظر میرسند، اما اعتماد به نفس آنها وابسته به تاکید بیرونی است و اساس شخصیتی آنها احساس حقارت است؛ آنها در درون، خود را پذیرش نکردهاند و من واقعیشان با من ایدهآلشان بسیار فاصله دارد به همین دلیل دچار تضاد و تعارض هستند و بهدلیل اعتماد به نفس کاذبشان دائم در حال نمایش خود بهعنوان یک فرد موفق هستند.
مشکلات ارتباط با خودشیفتهها
ارتباط با افراد خودشیفته بسیار مشکل است، زیرا آنها تمام مسائل را فقط از دید خود نگاه میکنند و فکر میکنند فقط آنچه که آنها میگویند درست است و دیگران صلاحیت اظهارنظر و تصمیمگیری ندارند و اصلا نمیتوانند از دریچه نگاه دیگران بنگرند و درک کنند که امکان دارد طرف مقابلشان نظری غیر از نظر آنها داشته باشد.
مهتاب بیات، مشاور خانواده در اینباره میگوید: از آنجا که افراد خودشیفته تحمل نپذیرفتن حرفهایشان را از سوی اطرافیان ندارند و همینطور نمیتوانند کسی را که از آنها انتقاد کند، تحمل کنند، ارتباط با آنها برای دیگران بسیار سخت میشود؛ هرچند در ابتدا برای اطرافیان جذابیت دارند، اما به مرور دیگران از دست آنها که مدام انتظار مدح و ستایش دارند، خسته میشوند یا از آنها میترسند و بهطور معمول دوری کردن را ترجیح میدهند.
وی میافزاید: خودشیفتهها بهدلیل اعتماد به نفس شکنندهشان هم در روابط بینفردی بسیار ناموفق هستند و اگر کسی ذرهای با آنها مخالفت کند یا خواسته آنها را انجام ندهد، آنها واکنش نشان میدهند و به فکر تنبیه فرد مقابل میافتند.همچنین افراد خودشیفته طوری با دیگران رفتار میکنند که افراد در ارتباط با آنها کرامت و حرمت خود را از دست میدهند و احساس میکنند «هیچی» نیستند، اما مهتاب بیات معتقد است در واقع این خودشیفتهها هستند که احساس «هیچی نبودن» درونی خود را به دیگران منتقل میکنند تا خودشان روی خاکستر روان دیگران احساس قدرت کنند.
ازدواج با خودشیفتهها، خودکشی تدریجی
کسی که خودشیفته است، نمیتواند افراد دیگر را دوست داشته باشد و کلمه دوست داشتن برای او معنایی ندارد. او مدام افراد زیردست خودش را تحقیر کرده و دیگران را مسخره میکند. این را بدانید که او برای گول زدن دیگران و به دام انداختن آنها در ابتدای رابطه از کلمه دوست داشتن بسیار استفاده خواهد کرد، اما تمام اینها نقش ویک بازی بیش نیست. باید متوجه باشید که این اشخاص بسیار چربزبان هستند و در اولین دیدار شما را بشدت مجذوب خود خواهند کرد.
دکتر علی شاهحسینی، میگوید: فرد خودشیفته ممکن است سالها با همسرش زندگی کند، اما آنها بهطور قطع از هم جدا هستند، زیرا فرد خودشیفته نمیتواند وارد یک رابطه طولانیمدت شود چون طرف مقابل را به هیچ عنوان قبول ندارد و مرتب میگوید او به من احترام نمیگذارد، او از من انتقاد میکند، او لیاقت من را ندارد و ... .
وی میافزاید: افراد خودشیفته حتی به فرزندانشان هم توجه نمیکنند و در واقع همسر و فرزند و زندگی و آرامش خانواده را فدای قدرت و موفقیت خود میکنند به همین دلیل همیشه زندگی با این افراد با اختلالاتی همراه است.شاید به همین دلیل هم است که در بعضی از جوامع معتقدند کسی که دچار خودشیفتگی است فقط باید کار کند، پست بگیرد و مقامها را اشغال کند، اما لیاقت ازدواج و پدر و مادر شدن را ندارد.
بیش از نیمی از افراد خودشیفته میتوانند با مطالعه و خودآگاهی تا حدی خودشان را اصلاح کنند و نیم دیگر نیز بهتر است از کمک یک مشاور یا روانشناس استفاده کنند اما درصد خیلی کمی از آنها هم نیاز به روانپزشک و بستری و دارودرمانی دارند |
دکتر شاهحسینی میگوید: ممکن است برای دختران و پسران دمبخت اتفاق بیفتد که با کسی آشنا میشوند، به خواستگاری میروند یا به خواستگاریشان میآیند که در تمام این برخوردها، اولین چیزی که جلبنظر میکند «من» طرف مقابل است. این افراد باید بسیار هوشیار باشند و با علائم دیگری مثل طرز نشستن به طوری که نشان از فخرفروشی باشد، طرز حرف زدن و شروع تمام جملات با «من» و حتی نوع پوشش که معمولا پوشش آنها طوری است که سعی در جلب توجه کردن دارند، میتوانند حدس بزنند که طرف مقابل نشانههای خودشیفتگی را دارد و برای مطمئن شدن از این مساله بهتر است موضوع را با یک مشاور در میان بگذارند.
همچنین باید به این نکته دقت کنید که افراد خودشیفته دوست دارند زیاد صحبت کنند و کسی حرفشان را قطع نکند. اگر در جلسه خواستگاری بهطور اتفاقی وسط صحبت آنها حرفی بزنید، معمولا خیلی گستاخانه به شما میگویند: «لطف کنید حرف من را قطع نکنید»، اما همین فرد بعدا در زندگی مشترک به احتمال زیاد در همین موقعیت میگوید: «دهنت را ببند من دارم حرف میزنم!»
دکتر شاهحسینی تاکید میکند یادمان باشد که مشکلات همسر فقط اعتیاد و بزهکاری نیست بلکه بعضی از مشکلات شخصیتی و روانی افراد، زندگی و روح و روان فرد مقابل و حتی نسل بعدی را نابود میکند.
مهتاب بیات، مشاور خانواده هم درباره ازدواج با فرد خودشیفته میگوید: ما به هیچ وجه ازدواج با این افراد را توصیه نمیکنیم زیرا زندگی با آنها بسیار دشوار است و اگر فردی بخواهد با آنها زندگی کند باید بهطور کامل این شخصیتها را بشناسد و در عین حال فردی بسیار قوی و توانمند باشد.
درمان خودشیفتهها به شرط پذیرفتن مساله
زمانی میرسد که فرد خودشیفته میبیند هیچکس در اطرافش باقی نمانده و در بعضی موارد ممکن است او به مشکل خود پی ببرد و نسبت به رفع مشکل اقدام کند که البته این مساله خیلی کم در بین این افراد پیش میآید چون اغلب آنها فکر میکنند همه اعمال و رفتارشان کاملا درست است و این دیگران هستند که در مورد آنها اشتباه میکنند. اما مهتاب بیات، مشاور میگوید: افراد خودشیفته با تلاش خانواده باید تحت درمان قرار گیرند و با کمک یک مشاور یا روانشناس به آن شناختی که هر فرد باید نسبت به خود داشته باشد، برسند.
دکتر علی شاهحسینی، روانشناس و مشاور هم معتقد است، خودشیفتگی قابل درمان است و مهمترین مساله این است که فرد خودشیفته روی نفس خود کار کند، زیرا آنها افرادی هستند که به نفس خودشان تکیه ندارند و از درون خالی هستند.وی میافزاید: بیش از نیمی از افراد خودشیفته میتوانند با مطالعه و خودآگاهی تا حدی خودشان را اصلاح کنند و نیم دیگر نیز بهتر است از کمک یک مشاور یا روانشناس استفاده کنند اما درصد خیلی کمی از آنها هم نیاز به روانپزشک و بستری و دارودرمانی دارند.
چطور رفتار کنیم؟
حفظ رابطه و رفتار با افراد خودشیفته نیازمند صرف زمان و انرژی زیاد است و از همه مهمتر این است که در رابطه با این افراد اعتماد به نفس خود را حفظ کنید.زندگی با این افراد، بویژه برای کودکان، بسیار دشوار و آسیبرسان است.
از آنجا که انسان خودشیفته، معمولا نمیپذیرد که بیمار است، باید به اطرافیان او یاد داد که حتیالامکان، خود را از تأثیر القائات او دور نگه دارند و قوی باشند و اگر مجبور به زندگی با یک فرد خودشیفته هستید باید دانش خود را در این زمینه افزایش دهید تا این اطلاعات بتواند به شما در شناسایی نقاط ضعف و محدودیتهای او و کم کردن انتظارات از او کمک کند.
نکته دیگر در رفتار با فرد خودشیفته این است که از او درخواست احترام کنید و بهوضوح به او بگویید که از زبان بیادبانه و رفتارهای کنترلکننده و خشم غیرمنطقی او خسته شدهاید، اما باید بدانید که بهطور معمول هیچگاه قادر به تغییر کامل فرد خودشیفته نخواهید شد، بلکه میتوانید فقط تا حدودی رفتارهای او را با رفتارهای مناسب تعدیل کنید. (جام جم سرا/ الهام طباطبایی/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)