وبسایت آی بازاریابی: بهطورکلی دودسته مختلف از کارآفرینان وجود دارند. یک دسته آنهایی هستند که بهطور مستقیم کسبوکار خود را آغاز کرده و پیش از آن سابقه کار و فعالیت در فضای بازاریابی و فروشندگی ندارند و دسته دیگر آن نوع از کارآفرینان هستند که برای مدتی در این فضا کارکرده و سپس به راهاندازی کسبوکار خودشان پرداختهاند.
به نظر ما اگر شما جزء دسته دوم این نوع از کارآفرینان باشید، که پیش از راهاندازی کسبوکار خودشان برای مدتی مشغول کار در یک محیط دفتری دیگر و برای یک کسبوکار دیگر بودهاند و البته این شغل اول آنها در حوزه فروش بوده اســت، بهترین حالت و شرایط لازم برای وارد شدن به حوزه کارآفرینی دارند.
دلایل مختلفی هم برای این موضوع در نظر دارید که به شش مورد از این دلایل در ادامه این مطلب اشارهکردهایم:
اولین چیزی که حرفه فروش به ما آموزش میدهد، شناخت مردم و اشارهها یا هر نوع سیگنال و علامتی از طرف آنهاست که آنها از خود بروز میدهند و مبنی بر تمایل آنها به یک محصول یا تمایل به نهایی شدن فروش از طرف آنها تفسیر میشود.
2- روبرو شدن با موضوع عدم پذیرش
یک موضوع تلخ که شما از حرفه و تجربه فروش میتوانید یاد بگیرید، روبرو شدن با مسئله عدم پذیرش از طرف مشتری اســت. فروشندگان در هر صنعتی بهخوبی میدانند که هر 10 بار تلاش تنها یک موفق به فروش کالای خود میشوند یا اینکه حداقل بهخوبی از نرخ تبدیل مراجعهکننده به مشتری برای خود اطلاع داشته و از عدم پذیرفته شدن پیشنهاد خود توسط مشتری ناراحت نمیشوند. در کسبوکار شما ممکن اســت بارها و بارها با عدم پذیرش خود و پیشنهاد خودتان از طرف مشتری روبرو شوید و باید همواره پذیرای شرایط بوده و با آن کنار بیایید.
3- کنار آمدن با استرس ناشی از محیط
زمانی که به پایان ماه نزدیک میشود و باید به هدف فروش خود دست پیدا کنید، بهخوبی باید یاد بگیرید که چگونه بر استرس خود مسلط شده و به آن اجازه افزایش پیدا کردن ندهید. همچنین باید بدانید که چه حرکتهای خلاقانهای در هر برخورد میتواند منجر به تبدیلشدن یک مراجعهکننده به مشتری برای شما شود. ازاینرو، مدیریت استرس و فشار هنری اســت که یک فروشنده در شغل خود آن را بهخوبی یاد میگیرد.
4- شناخت و درک بهتر بازار
یک فروشنده همواره از اصول اولیه و ابتدایی بازاریابی اطلاع دارد و این هم تنها به دلیل حضور همیشگی وی در بازار و اطلاع از فعالیتهای رقبا اســت، اینکه باید چهکاری در برابر رقبا انجام دهند، نیازها و خواستههای مشتریان وی چه مواردی هستند و توانایی اصلی و واقعی شرکت و کسبوکار وی چیست؟ درحالیکه یک فروشنده همیشه در بازار حضور دارد، از زیروبم محصول و خدمات خود بهخوبی اطلاع داشته و بازار را بهخوبی درک میکند.
5- ملاقات و آشنایی با افراد جدید
بهعنوان یک فروشنده، شما باید همواره با افراد و مراجعین جدیدی آشنا شده و تعامل داشته باشید، فروشندگان جدید را ملاقات کنید، شرکای جدید در کانال پیدا کنید و در کل باید همواره در جستجوی افراد جدیدی باشید. این موضوع هم به این دلیل اســت که مثلاً مشتریان فعلی شما ممکن اســت از شما خرید داشته باشند و این خرید هم همواره تکرار شود، اما بالاخره درهرصورت این خرید محدودیتی داشته و تا زمانی ادامه پیدا میکند.
6- ریسکپذیری
هر کسبوکاری همواره شامل پذیرش ریسک و مسئولیتهایی منطقی میشود. اینگونه اســت که من میگویم همواره هر فروشنده باید یک محاسبهگر باشد و به محاسبه و ارزیابی افراد و مخاطبین بپردازد. فروشندگان همیشه هدف و مخاطب هدف خود را بهخوبی میشناسند و فعالیتهای موردنیاز برای ارتباط برقرار کردن با آنها را هم بهخوبی میشناسد.
7- مهارتهای ارتباطی
هیچ فروشندهای درواقع بدون داشتن مهارتهای ارتباطی کامل نیست. فروشندگان عموماً بهعنوان افرادی باهوش شناخته میشوند و برای موفقیت هم درواقع باید باهوش باشند، چراکه برای تفهیم محصول و ایده خود شاید تنها چند دقیقه وقت در اختیار داشته باشند.
بنابراین این افراد بهخوبی هدف خود را شناخته و بهخوبی میدانند که چگونه باید برای دستیابی به هدف خود باید مفهوم موردنظر خود را به مشتری انتقال دهند. پس اهمیت ارتباط خوب را بهخوبی درک میکنند.درمجموع مزیتهای فعالیت داشتن در یک بخش فروش برای یک کارآفرین ثابتشده اســت، حتی اگر قصد شروع کارآفرینی با یک محصول دیجیتال را داشته باشد.