چکیده
معنویت دینی به زندگی انسان معنا میبخشد و انسان را به هدفی عالی رسانده و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت دینی نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد و هیچ خانوادهای نمیتواند برای مدتی طولانی، بدون معنویت زنده بماند. در اسلام بنیادیترین واحد جامعه خانواده اسـت و اهمیت ویژهای به آن داده شده و مایه آرامش انسانها دانسته شده اسـت و مناسبترین محل برای اندیشه، ذکر، یادآوری احکام خدا و ذکر حکمتهای الهی اسـت بگونهای که گام برداشتن در مسیر اصول معنویت و تلاش جهت حصول آن، موجبات تأمین مصالح همگانی و تضمین خانوادهای سالم خواهد بود.
این مقاله تلاشی برای فهم جایگاه معنویت دینی و کارکردهای آن در شکلگیری سبک زندگی اسلامی اسـت و با تأکید بر شاخصهای معنویت به موضوع پرداخته اسـت.
تحقیق حاضر با هدف مفهومسازی و تبیین جایگاه معنویت دینی در سبک زندگی اسلامی انجام شده اسـت و قصد دارد نشان دهد گفتمان معنوی هویتبخش اسـت و میتواند مبنای گفتگو و در نتیجه بهبود سبک زندگی اسلامی شود. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤال اسـت که معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی اسـت و برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روشهای تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی بوده و از روش تجزیه و تحلیل کیفی و اسنادی استفاده شده اسـت.
یافتههای تحقیق نشان میدهد، سبک زندگی معنویت بنیان، حداقل در دو جوزه میتواند دخیل باشد: الف: حوزه باور و بینش معنوی که به ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک اعضای خانواده میانجامد ب: سلوک معنوی؛ که موجب تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی در زندگی میشود.
تبیین مسأله، اهمیت و ضرورت
بدون شک قرن 21 قرن معنویتگرایی اسـت و بشر برای حل مشکلات فراروی خود ناگزیر از رجوع به معنی و معنویتگرایی و بنیانگذاری یک نظام گفتمانی بر مبنای معنویت و شاخصهای آن اسـت. معنویت زبانی جهانی و تنها زبان مشترک بین تمام انسانها اسـت و نیاز به آموزش ندارد. استعداد آن در تمامی آدمیان با همه اختلاف نژادها و مکانها و زمانها به طور مساوی نهفته اسـت.
امروزه ساختار خانواده در جهان با مشکلات متعددی دست به گریبان اسـت، آمار بالای طلاق، زندگی زوجین در چارچوبهای خارج از دایرهی ازدواج، عدم وفاداری زوجین به یکدیگر، بیبندوباری فرزندان، سطح بالای حاملگی دختران جوان، و بالا رفتن تعداد کودکان و نوجوانانی که در خانوادههای بدون پدر و یا مادر، بزرگ میشوند و... پایداری خانوادهها را در جوامع بسیاری با خطر مواجه ساخته اسـت. (بختیاری، 1)
شاید وضعیت امروزی غرب با وجود برخورداری آنها از تمامی امکانات مادی و رفاهی نمونهای کامل از مشکلات فوق اسـت که آنها را دچار نوعی اضطراب و تحیر نموده و احساس آرامش ندارند و در یک کلام به دنبال معنویت هستند.
امروزه سوای اهمیت پرداختن به نقش دین و معنویت در زندگی، توجه به «معنویت و ارزشهای معنوی» به ویژه برای آموزش مهارتهای زندگی معنوی و شیوه زندگی سالم امری اسـت که باید زیاد به آن پرداخت.
لذا، معنویت گرچه نقش کلیدی در تحول تمدن و جامعه بشری داشته اسـت اما هنوز جایگاه آن در سبک زندگی اسلامی به درستی تبیین نشده اسـت. همچنین، علیرغم تمامی مشکلات پیش آمده و کمرنگ شدن نقش خانواده در عرصههای مختلف، خانواده هنوز سرچشمه عواطف بشری، راهنماییها و آرامش بشر تلقی میشود.
هدف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر عبارتست از تلاش در جهت مفهومسازی و تبیین جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی که بتواند پایه تحقیقات بنیادی و نظریهپردازی بعدی در عرصه سبک زندگی اسلامی قرار گیرد همچنین این تحقیق درصدد اسـت، نشان دهد چگونه گفتمان معنوی میتواند مبنای گفتگو و در نتیجه سبک زندگی اسلامی شود.
روش تحقیق
با توجه به منطق تقسیمبندی روشهای تحقیق کمی و کیفی، تحقیق حاضر از منظر هدف و ماهیت با توجه به خلاء مفهومی و دانشی که در خصوص معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی وجود دارد و اینکه چگونگی و چراییِ معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی محسوب میگردد. تحقیق حاضر برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روشهای تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی بوده و برای تهیه مبانی نظری از آنها استفاده شده اسـت. از آنجایی که تجزیه و تحلیل دادهها در یک پژوهش کیفی، اساساً شامل ترکیب کردن اطلاعات حاصل از منابع مختلف به صورت یک توصیف پیوسته از آنچه مشاهده یا کشف کرده اسـت، میباشد از روش تجزیه و تحلیل اسنادی بهرهگیری شده اسـت.
سؤالات تحقیق
معنویت و سبک زندگی چیست؟ و معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟
چه ارتباطی بین دین و سبک زندگی وجود دارد؟
خانواده معنوی دارای چه شاخصهها و ویژگیهایی میباشد؟ چگونه معنویت به تأمین سبک زندگی اسلامی کمک میکند؟
کارکردهای معنویت دینی در سبک زندگی اسلامی کدامند؟
مفهومشناسی معنویت
از آنجا که واژه معنویت در زمینههای گوناگونی به کار میرود، توصیف آن چندان آسان نیست. آندر هیل در کتاب زندگی معنوی، به این نکته اشاره میکند:
«در حالی که از یک سو ناگزیریم از ابهام و انتزاع بسیار جلوگیری کنیم، از سوی دیگر باید مانعِ تعاریف سخت و شتابزده شویم، چرا که هیچ واژهای در زبان انسانی ما در مورد واقعیتهای معنوی مناسب و صحیح نیستند» در نظر باومن تعاریف معنویت بیش از آنکه این مفهوم را شفاف سازد آنرا بیشتر پیچیده میکند. باومن در ادامه میگوید که اگر ما در ارائه تعریفی عقلانی با شکست مواجه شویم، وارد دنیای پسامدرن خواهیم شد که در این صورت برای پژوهشهای علمی آمادگی نخواهیم داشت» (عابدی جعفری، 104)
با این همه، برخی از نویسندگان کوشیدهاند برای معنویت تعاریفی ارائه دهند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
معنی لغوی معنویت
معنویت از ماده «عنی یعنی، معنی» اسـت یعنی آنچه که از لفظ اراده شده اسـت. معنویت یعنی شناخت و باور داشتن حقیقت بیانتهای هستی و هماهنگی و تنظیم همه حرکات و رفتارها براساس آن واقعیت اصیل
لغتنامه دهخدا ابتدا کلمه «معنوی» را مبسوطاً توضیح میدهد و سپس معنای کلمه «معنویت» را به آن ارجاع میدهد. وی در ذیل کلمه معنوی چنین آورده: «منسوب به معنا مقابل مادی، صوری، ظاهری و لفظی» و از ناظم الاطباء نقل میکند که معنوی یعنی «حقیقی، اصلی، مطلق و روحانی» و همچنین از جرجانی که میگوید: «معنایی که فقط به وسیله قلب شناخته میشود و زبان را بهرهای در آن نیست.» (لغتنامه دهخدا، 18711/13)
معنویت «Spirituality» از واژه لاتین اسپیریتوس به معنای نقش زندگی یا «روشی برای بودن» و «تجربه کردن اسـت» که با آگاهی یافتن از یک بُعد غیرمادی به وجود میآید و ارزشهای قابل تشخیص، آن را معین میسازد. این ارزشها به دیگران، خود، طبیعت و زندگی مربوطاند، و به هر چیزی که فرد به عنوان غایی قلمداد میکند، اطلاق میشوند. (1388-12-01-08-25-26/www.namaava.com/spirituality
معنی اصطلاحی معنویت
معنویت شیوهای اسـت که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در مییابد و در آن زندگی میکند. جستوجویی برای انسان شدن و آگاهی در زندگی میباشد.
معنویت تلاش در جهت ایجاد حساسیت نسبت به خویشتن، دیگران، نیروی برتر (خدا)، کندوکاو در جهت آن چه برای انسان شدن مورد نیاز اسـت، و جستوجو برای رسیدن به انسانیت کامل اسـت. (عابدی جعفری، 104)
معنویت به عنوان یکی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی و خودشناسی میشود بیلوتا معتقد اسـت معنویت، نیاز فراتر رفتن از خود در زندگی روزمره و یکپارچه شدن با کسی غیر از خودمان اسـت، این آگاهی ممکن اسـت منجر به تجربهای شود که فراتر از خودمان اسـت. (غباری بناب و همکاران، 128)
معنویت نحوهای از مواجهه با جهان هستی اسـت که نتیجهاش این اسـت که حالتهای نفسانی نامطلوبی مانند غم و اندوه، ناامیدی، دلهره و اضطراب، احساس سرگشتگی و سردرگمی، احساس بیمعنایی و بیهدفی و... تا آنجا که امکانپذیر اسـت در انسان پدید نمیآید این نحوه مواجهه موجب رضایت باطن میشود. (ملکیان، 7)
لذا معنویت، عبور از ظواهر هستی به باطن دنیاست. معنویت، نگاهی ژرف به جهان پر رمز و راز اسـت. معنویت، توحید محض اسـت. عالم را محضر خدا دیدن، و در محضر او از معصیت پروا کردن اسـت. معنویت، تسلیم محض در برابر خدا بودن اسـت. و در این صورت، معنویت صحیح، فقط در صورت اطاعت از دستورهای الهی و در سایه دین داری به دست میآید. یاد خدا، برترین حالت معنویت اسـت که برای رشد همه جانبه آن در اسلام برنامهریزی شده اسـت.
نگاهی به پیشینه معنویت
از لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد. اما کاربردهای رایج آن ممکن اسـت با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپای، باختر و آمریکا و کانادا بحثی تحت عنوان معنویت مطرح و گفته شد که همه نظامهای اجتماعی در چیزی تحت عنوان معنویت مشترک هستند و با این که به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراک دارند (فری، 727-693).
مفهومشناسی سبک زندگی
معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» اسـت. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن (life style) اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگیهای زندگی آدمیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در کتابهای لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده اسـت: «سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در بر میگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند.» (www.wikipedia.90/5/15) «روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.» (وبستر، 672) «روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی میکنند: یک زندگی سالم و راحت.» (آکسفورد، 743)
برداشت «گیدنز» از مقوله سبک زندگی عبارت اسـت از: تلاش برای شناخت مجموعه منظمی از رفتارها یا الگویی از کنشها که افراد آنها را انتخاب کرده و کنشهای آنها در زندگی روزمره به واسطه آنها هدایت میشود. (خوشنویس، 11)
سبک زندگی را میتوان به مجموعهای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آنها را به کار میگیرد زیرا نه تنها نیازهای جاری او را برآورده میکنند، بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت فردی خود برگزیده اسـت در برابر دیگران مجسم میسازند (گیدنز، 143). سبک زندگی مجموعهای نسبتاً منسجم از همه رفتارها و فعالیتهای یک فرد معین در جریان زندگی روزمره اسـت که مستلزم مجموعهای از عادتها و جهتگیریهاست، بنابراین از نوعی وحدت برخوردار اسـت (گیدنز، 121) سبک زندگی بیان مادی هویت اسـت (گیبینز و بوریمر، 104)
رابطه دین و سبک زندگی
سبک زندگی هر فرد و جامعهای متأثر از نوع باورها و ارزشهای حاکم بر آن فرد و جامعه اسـت. جهانبینی مادی و ارزشهای لذتگرایانه و سودمحورانه طبیعتاً سبک زندگی خاصی را پدید میآورند. همان طور که جهانبینی الهی و ارزشهای کمالگرایانه و سعادتمحورانه سبک خاصی از زندگی را شکل میدهند. بنابراین دین در گام نخست با ارائهی جهانبینی و ایدئولوژی ویژهای زیربنای شکلدهی به زیست دیندارانه را میسازد. در مرحلهی بعد دین با ارائهی آداب و دستورالعملهای خاصی برای همهی ابعاد زندگی انسان در حقیقت به دنبال شکلدهی به نوع خاصی از زیست انسانی اسـت. دستورالعملهای اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، در واقع به منظور ارائهی الگویی از زیست دینی و خداپسندانه اسـت. دستورالعملهایی که در حوزهی پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، رفتار با همسایگان، رفتار با همکیشان و غیر همکیشان و تعاملات و ارتباطات بین الادیانی و بینالمذاهبی در دین مطرح شده اسـت همگی برای ساختن سبک زندگی دینی اسـت. (شریفی، 33-32)
کسی که تقرب به خدا و لقاءالله را هدف نهایی خود میبیند، همهی شؤون زندگی خود، از نماز و عبادت تا کسب و کار، تحصیل، تفریح، معاشرت، بهداشت، خوراک، معماری، هنر، سخن گفتن، تولید، مصرف، آراستگی ظاهری و امثال آن را در مسیر این هدف قرار میدهد. یعنی به همهی جزئیات زندگی خود صبغة الهی میبخشد. مسلمان نه فقط در مسجد که در خانه، بازار، کلاس درس، مدرسه، محل کار و خیابان نخست به رضای خدا میاندیشد. (شریفی، 34)
شاخصهها و ویژگیهای خانواده معنوی
هنگامی که از معنویت در خانواده و سبک زندگی سخن به میان میآید بدون شک باید از خانواده معنوی سخن به میان آورد. لذا باید به چیستی خانواده معنوی پرداخت. خانواده معنوی همیشه درصدد شناخت خود اسـت و به وجود انضمامی خود بیشتر توجه میکند تا وجود انتزاعی لذا بیش از آن که به دنبال این باشد که دیگران چگونه او را میشناسند یا تصور میکنند که دیگران چگونه او را میشناسد، جامعنگر بوده و دنیا را به همراه آخرت مینگرد و منافع اخروی را بر منافع دنیوی ترجیح میدهند. خانواده معنوی، آنگونه که واقعیت دارد، خود را مینمایاند و از ظاهر و باطن یکسانی برخوردار اسـت و از نفاق دوری میگزینند. خانواده معنوی، با شناخت حضوری و واقعی که از خود دارند همواره در حال سیر صعودی و تکاملی خویش اسـت. خانواده معنوی میان خود واقعی و حقیقی خویش و داراییها و ثروت و سرمایههای مادی و مالی خویش تمایز قایل اسـت. خانواده معنوی دائماً در حال مراقبه و محاسبه خود اسـت. خانواده معنوی آخرتگراست نه دنیاگرا لذا خانواده معنویتگرای دیندارانه به همه جهات حیات و هستی توجه دارد. لذا شاخصهای زندگی معنوی از شاخصهای زندگیای که بر مبنای معنویت شکل نگرفتهاند متمایز و متفاوت اسـت.
معنویت و تأمین سبک زندگی اسلامی
معنویت به زندگی انسان معنا میبخشد، معنویت انسان را به هدفی عالی میرساند و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد. ازدواجهایی که معنویت در آن اصل قرار میگیرد، از شیرینی و حلاوت بیشتری برخوردار خواهد بود. ایمان و معنویت، جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق میدهد. (مبینی، 1)
در فضای معنوی طرفین خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال، رفتار و گفتارشان میدانند، در صحبتهایشان صداقت دارند و رؤیاهایشان از زندگی آینده صادقانه بیان میشود، در صورت برخورد با مشکلات عمیقتر و منطقیتر برخورد میکنند، ارتباطات آنها عمیق و صمیمیتر اسـت، در چنین فضایی همدلی بیشتری وجود دارد و سنتهای غلط و تجملات از بین میرود و سیر پرورش شخصیت افراد به سمت تکامل اسـت و فضایل اخلاقی و انسانی در رأس قرار میگیرد. (مبینی، 1)
معنویت، محصول مواجهه جان آدمی با نشئه قدسی جهان و جهان قدسی اسـت. این مواجهه موجب پرورش جان آدمی، و برترین نیاز درونی او اسـت. به سخن دیگر، جهان سرشار از پدیدهها و حوادثی اسـت که خاصیت معنویتزایی دارند؛ همچنان که مملو از امور معنویتزدا و ایمانکُش اسـت. معنویت، اعتراض انسان معنوی به جهانِ غایب از خدا اسـت. روحِ معنویتگرا غیبت خدا را باور ندارد و همه جا را خانه او میبیند:
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق اسـت، چه مسجد چه کنشت
همه آنچه انسان را نیازمند دین و ایمان میکند، در معنویت نیز وجود دارد. در متون دینی و نصوص نخستین، کلمه یا اصطلاح ویژهای که بتوان آن را به «معنویت» ترجمه کرد، وجود ندارد؛ اما مجموعهای از کلیدواژهها و کلمات مهم در متون مقدس دینی به چشم میخورد که مراد و مفاد آنها دور از معنای معنویت نیست. «ایمان»، «پرهیزگاری»، «باوربندی»، «فضیلتگرایی» و «پایبندی به احکام و مناسک دینی»، روح و کالبد معنویتاند و تفکیک آنها از هم ممکن نیست. یعنی نمیتوان پرهیزگار یا باورمند نبود، اما دعوی معناگرایی داشت. (بابایی، 114)
اینکه معنویت چگونه در تأمین سبک زندگی اسلامی کمک میکند نظریات زیادی میتواند مطرح شود. اما شایعترین تبیینها به این شرح اسـت: معنویت موجب دادن هادی در تصمیمگیریها و فشارها میگردد، به داشتن پاسخ برای پرسشهای بزرگ و فلسفه غایت جهان کمک میکند، برای معتقدان خود حمایت اجتماعی در جنبههای انسانی و الهی تأمین میکند، مثبتنگری و خوشبینی ایجاد کرده، معنا و هدفداری در زندگی ایجاد میکند، امیدواری و انگیزش در افراد و پیروان خود ایجاد میکند، توانمندی فردی را افزایش داده، احساس تسلط داشتن، الگوی پذیرش و تحمل رنج و نیز سازگاری با استرسها و مشکلات را میافزاید. همه اینها که از پیامد دینداری و گرایش به زندگی معنوی اسـت.
لذا میتوان گفت سبک زندگی معنویت بنیان حداقل در دو حوزه میتواند دخیل باشد؛
الف: حوزه باور و بینش معنوی و در نتیجه ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک؛ بینش معنوی بر سه پایه توحید، خردورزی و مسئولیتمحوری استوار اسـت. این سه محور، مهمترین ارکانِ بینش معنوی را تشکیل میدهند (www.rasanews.ir). لذا در خانوادهای که برمبنای معنویت شکل گرفته یا میگیرد، توحید، خردورزی و مسئولیتمحوری نگرش و رفتار خانواده را از خود متأثر میسازد.
ب: سلوک معنوی؛ مجموع کنشهایی اسـت که انسان معنوی (خانوادهِ معنوی)، برای کسبِ تعالی به کار گرفته و در دو حوزهی خلقیات و رفتار (عملی) تعقیب میکند. رفتار معنوی اگرچه با وجهه فردی، توصیه شدهاند؛ اما خاصیت اصلی آن در تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی اسـت. همچنان که مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند؛ «در بخش عملیِ، معنوی و فردی پرهیز از معاصی، خشت اول اسـت. بخش مهمی از معنویت در اسلام عبارت اسـت از اخلاق، دوری از گناه، دوری از تهمت، دوری از سوءظن، دوری از غیبت، دوری از بد دلی، دوری از جداسازی دلها از یکدیگر. (1390/3/14)». و در جایی دیگر میفرمایند: هدفِ سلوک عملی دوری از منیت و خودبینی و غرور شیطانی اسـت. همه مفاسد عالم، ظلمها، تبعیضها ناشی از منیت انسانهاست. از این روست که غایت سیر معنوی و روحی انسانها کنار گذاشتن این خصیصه منفی اسـت. (69/1/30) (www.rasanews.ir). ایشان در جایی دیگر به برخی از خلقیات معنوی اشاره میکنند و میفرمایند: خلقیات مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامهریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران، کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی و قناعت، امانت، درستکاری، حقطلبی، زیباییطلبی؛ یعنی به دنبال زیبایی بودن، زندگی را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگی را و هم باطن زندگی را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر، نفی مصرفزدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم. (83/9/11)
لذا سلوک معنوی در خانواده مبتنی بر معنویت به خلقیات و رفتار خانواده جهت میدهد. در سبک زندگی مبتنی بر ایمان به خداوند شریعت که مجموعه احکام و دستورات دین اسـت که شرط لازم دینداری اسـت، طریقت که راه رسیدن به خداست یعنی پس از ایمان زبانی از راه دل به خدا برسیم، طریقت شرط لازم و کافی ایمان به خداست و سوم هم عقل و نه عقل منفعتطلب بلکه عقل پایان بین، عقلی که ما را به قرب الهی نزدیک کند این سه در سبک زندگی انسان مؤمن تأثیر میگذارند و او را آماده رسیدن به حق و حقیقت میکنند. (www.jahadgar.com)
کارکردهای معنویت در سبک زندگی
معنویت دارای کارکردهای مهمی در سبک زندگی بویژه زندگی دینگرا و دینمحور برعهده دارد. شاید سادهترین مسیر نیز در تحلیل جایگاه معنویت و سبک زندگی، مشخص کردن این کارکردها اسـت. اگر کارکردها را اقدامات اساسی در نظر بگیریم. معنویت میتواند در سبک زندگی نقشهای زیر را ایفا نماید.
1. کارکردهای اجتماعی معنویت
- برخورداری از احترام
منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی که انتساب آن به خدا قویتر و نزدیکتر باشد از احترام بیشتری برخوردار اسـت. به عنوان نمونه انسان از آن جا ارزش و اعتبار و احترام فزونتری دارد که انتساب آن به خدا از دیگر آفریدهها بیشتر اسـت؛ زیرا انسان تنها موجودی اسـت که روح خدایی خاصی دارد و این امکان را به وی بخشیده اسـت تا از همه اسمای خدا برخوردار گردد و به همین سبب خلافت الهی را به عهده گیرد. در حقیقت احترام انسانها، برخورداری ایشان از کرامت الهی اسـت که در آیه 70 سوره اسراء به آن اشاره کرده و فرموده اسـت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ (آقاخانی، 1392/11/29). لذا خانواده مبتنی بر معنویت دارای کرامت اسـت و دیگران به ایشان احترام گذارده و ایشان را تکریم مینمایند.
- قابل اعتماد بودن
بزرگترین توانایی، قابل اعتماد بودن اسـت که میتواند از طریق معنویت دینی حاصل شود. معنویت دینی به طور طبیعی جلب اعتماد دیگران (اعم از اعضای خانواده، بستگان و...) را به دنبال دارد. قابل اعتماد بودن عبارت اسـت از: عدم تضعیف پذیرش، جبرا متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه. بنابراین تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد میکنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم. چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن بر میخیزد، اگر شما فردی قابل اعتماد باشید اما طرف مقابلتان فاقد این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتمادآمیز از بین میرود. در نتیجه به طور کلی میتوان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از این که او نیز شما را دوست دارد. اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و هم چنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیتآمیز اسـت که پیامد طبیعی معنویت دینی اسـت.
- مصونیت از آسیبهای اجتماعی
تقویت ایمان و معنویت مهمترین راهبرد در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خانواده اسـت. توجه به آسیبهای اجتماعی امری اجتنابناپذیر اسـت. اگرچه آسیبهای اجتماعی میتواند بسیار گسترده باشد لیکن میتوان با توسل به معنویت دینی دامنه آن را تا حد بسیار زیادی کاهش داد.
2. کارکردهای فردی معنویت
- ایجاد الگوی گفتمان (گفتمانسازی)
داستان معروف «نزاع چهار نفر بر سر خرید انگور» را هم شنیدهاند، غرض از این داستان این اسـت که معنویت چنین نقشی دارد. زبان معنویت، زبان مشترکی اسـت که همه انسانها با وجود آراء و عقاید مختلف بر سر آن اتفاق نظر دارند.
بزرگترین مشکل زوجهای جوانی که در آستانه ازدواج قرار دارند، یا خانوادههایی که در معرض فروپاشی قرار دارند، از «نداشتن زبان مشترک» سرچشمه میگیرد. چیزی که گاهی در یکی دو سال اول زندگی، ازدواج را به کام زوجهای جوان تلخ میکند یا موجب جدایی والدین از یکدیگر میشود. چرا خانوادهها زبان مشترک ندارند؟ چطور به زبان مشترک برسیم؟ چه چیزی میتواند به عنوان زبان مشترک خانواده نقش ایفا کند؟ و دهها سؤال دیگر که ما در این مقاله قصد پرداختن به تک تک آنها را نداریم فقط به این اندازه به آن اشاره میکنیم که معنویت میتواند مبنایی برای ایجاد یک زبان مشترک در زندگی قرار گیرد.
- تفاهم
تفاهم عبارت اسـت از: همدیگر را فهمیدن و علت رفتارهای همدیگر را درک کردن و به دیگری در سلیقهها و باورها و رفتارهای شخصیاش حق دادن. در زندگی برای رسیدن به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج، زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آنها تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی فراهم آورند. زن و مرد باید به غم تفاوتهای فردی خود (که حاصل عوامل ارثی، محیطی و رشد در طول زمان اسـت) یکدیگر را درک کنند، زبان یکدیگر را بفهمند، تفاوت در سلیقهها را بشناسند و در عین تلاش برای خودسازی و تکامل، یکدیگر را همانگونه که هستند بپذیرند. (علوی، 9)
زن و مرد، یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم میگذرانند. پس تحت تأثیر عقاید و افکار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید، مرد یا زن معتقد و دیندار و پایبند به اخلاق (و معنویت)، نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و پیشرفت تشویق میکند، بلکه میتواند فضای خانواده را به محیطی امن، با نشاط و دور از گناه یا درگیری و تنش، تبدیل کند. (علوی، 9) لذا معنویت مبنایی منطقی و زمینهساز در ایجاد تفاهم در زندگی محسوب میشود.
- قرنطینهسازی محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر اعضای یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی اسـت تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری اسـت که در سایه معنویت میتواند ایجاد شود.
- متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل
معنویت نفس خانواده را از قید و بند و سلطهی دیگران آزاد میکند چرا که آنچه که مانع حرکت و پیشرفت بشریت شده و او را از ترقی و تکامل باز داشته اسـت تسلیم در برابر استبداد میباشد اسلام این نوع اسارت و بندگی را الغا نمود و انسان را از سیطره زور نجات داده اسـت.
خداوند متعال میفرمایند؛ «قُل لاَأَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلَّا مَا شَاءَ اللّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»، «بگو من مالک سود و زیانی برای خود نیستم مگر آن مقداری که خدا بخواهد و اگر غیب میدانستم منافع فراوانی نصیب خود میکردم و اصلاً شر و بلا به من میرسید من کسی جز بیم دهنده و مژده دهندهی مؤمنان نمیباشم». (اعراف: 188)
معنویت موجب میشود افراد خانواده به جای عیبجویی، دنبال حُسنهای دیگران میروند و دیگران را تخریب نمیکنند. دربارهی دیگران نه گمان بد میزنند و نه تجسس میکنند. خداوند در قرآن میفرمایند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ یَغْتَب بَعْضُکُم بَعْضاً أَیُحِبُ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه اسـت؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان اسـت!» (حجرات: 12)
از سایر این کارکردها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده
- اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی
- اصل ایثار و انفاق خانوادگی
- و...
3. کارکردهای روانی معنویت
- معنایابی زندگی
هر فرد میبایست معنی و هدف زندگی خود را در لحظات مختلف دریابد. هیچ معنای انتزاعی که انسان عمری را صرف یافتنش نماید وجود ندارد، بلکه هر یک از ما دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی اسـت که میبایست بدان تحقق بخشد. (رجبنژاد، 2) زمانی که جهانبینی افراد مشخص شود برای رسیدن به هدف ابزاری لازم اسـت و ابزار آن معنویت دینی اسـت. معنویت به زندگی معنا میدهد و موجب آرامش روانی خانواده و در نتیجه سبک زندگی اسلامی میشود.
والتر تی استیس میگوید: «آشفتگی و سرگردانی انسان در جهان مدرن، ناشی از فقدان ایمان او و دست برداشتن از خدا و دین اسـت. بنجامین فرانکل در این زمینه مینویسد: اقوام و ملل وحشی و نیمه وحشی، خیلی بیشتر از مردم متمدن، شادکام و با نشاط بودند و افراد آنها، خیلی بیشتر از افراد ملل از این مائده آسمانی بهره میبردند. (رجبنژاد، 2)
- امنیت روانی و کاهش فشار روانی
معنویت میتواند موجب تحلیل و تقلیل فشار روانی در خانواده شود و سبک زندگی آرامشبخشی را ترسیم نماید. مبانی و مصادیق مختلفی در آیات و روایات وجود دارد که فرد و خانواده معنویتگرا با استناد به آن میتوانند زندگی آرامبخشی را برای خود ترسیم نمایند که برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
خداوند کریم میفرماید: «مَا أَصَابَ مِن مُصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ؛ هیچ مصیبتی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت میکند؛ و خدا به هر چیز داناست!» (تغابن: 11).
با این زمینههاست که مؤمن (خانواده معنوی) در برابر مصیبت اظهار میدارد: «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (بقره: 156) و میداند هر کجا که باشد خداوند با اوست (حدید: 4) و از رگ گردن آدمی به او نزدیکتر اسـت (ق: 16).
همچنین درست اسـت که آدمی اختیار دارد، ولی مشیت الهی بر جهان حاکم اسـت «قُل لَن یُصِیبَنَا إِلَّا مَاکَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (توبه، 51). پس مؤمنان باید به جای اضطراب و فشار روانی، به خداوند توکل کنند و بدانند تصمیمهای بشری تا به تقدیر الهی نرسد عملی نخواهد شد «وَلاَ تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ...» (کهف، 24-23)
لذا در خانوادهای که معنویت بر آن حاکم اسـت اعضای خانواده در مییابند که:
1- گرچه زندگی نوعی میدان مسابقه اسـت، ولی به جز علل عادی، راههای دیگری نیز ممکن اسـت برای انسان گشوده شود.
2- هر انسان خود را در محضر خدا میبیند و میداند که «عالم محضر خداست و نباید در محضر خدا معصیت نماید»، پس خود را کنترل میکند.
3- در مقابل بلاها صبور بوده، احساس شکست نخواهد کرد.
4- انسان میفهمد که نقشههای وی صددرصد پیاده نخواهد شد و در موقع شکست احساس اضطراب و ناآرامی نمیکند، لذا خود را مکلف به وظیفه میبیند نه رسیدن به نتیجه، (حسینی کوهساری، 208-207)
5- از طریق ایجاد توکل نوعی سرپرستی خداوند را در زندگی خویش حاکم نموده، شکست را احساس نخواهد نمود «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» (توبه: 52).
- آرامش خاطر در زندگی
اطمینان قلبی و آرامش روحی محصول معنویت دینی و الهی اسـت. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. بدرستی که دلها با یاد خدا آرام میگیرند» (رعد: 28).
«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَانِهِمْ؛ خداست که به دلهای مؤمنان آرامش و اطمینان خاطر داده اسـت تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند.» (فتح: 4).
اگر دل و روح، سکون و آرامش پیدا کند انسان خنکی آسایش را در خود احساس و لذت و شیرینی ایمان و یقین را با جان خود میچشد با شجاعت و شهامت تمام در مقابل سختیها و مشکلات طاقتفرسا، مقاومت و ایستادگی مینماید. و میداند که خدا قادر اسـت هر نوع مشکل و گره سخت و پیچیدهای را بگشاید بنابراین بیتابی نکرده و به هیچوجه یأس و ناامیدی به خود را نمیدهد. (بختیاری، 4)
و در جایی دیگر میفرماید: «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ خداوند متولی وعدهدار امور کسانی اسـت که ایمان آوردهاند ایشان را از تاریکیها به سوی نور بیرون میآورد و کسانی که کفر ورزیدهاند طاغوت سرپرست ایشان اسـت آنان را از نور بیرون آورده و به سوی تاریکیها میکشانند اینان اهل آتشاند و در آنجا جاودانه میمانند». (بقره: 257)
- خوشبینی نسبت به زندگی
خوشبینی نسبت به اعضای خانواده، فرزندان و مردم یکی از ارزشهای بزرگ انسانی اسـت که حس انساندوستی را در نهاد آدمی شکوفا میکند و انسان را همواره نسبت به یکدیگر مهربان میسازد. پژوهشها نشان داده منشاء تمام بیماریهای روحی و ناراحتیهای فکری بدبینی اسـت. اگر همه اشیا را خوب بنگرد و با دیده توحیدی نگاه کند به دشمنانش نیز در موقع غلبه گذشت خواهد کرد. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: هر وقت بر دشمن غلبه کردی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن.
در نتیجه انسان خوشبین و خوشبخت در شادی و خوشحالی نزدیکان خویش را شریک میکند و هیچگاه غم و اندوه و غصه را به خود راه نمیدهد نعمت حیات و زندگانی که خالق هستیبخش آن را به ما بخشوده اسـت با نیکی و زیبایی توأم اسـت. معنویت مانعی اسـت جدی در مقابل وارد شدن هرگونه فشار و انقباض در روان آدمی. (آرمان امروز، شماره 238، 11)
- روشندلی نسبت به زندگی
معنویت در زندگی موجب میشود بدبینی در آن رسوخ نکند و اعضای خانواده همیشه نسبت وضعیت حال و آینده روشندل باشد و این تصور را داشته باشند که آینده بسیار خوب خواهد بود. یکی از آثار مهم معنویت و ایمان، تولید بهجت، سرور و انبساط در روان آدمی اسـت. معنویت و ایمان در انسان حالتی را به وجود میآورد که از جهان احساس لذت و سرور میکند. بهجت و انبساط، آثار و نشانههایی دارد که از جمله حالت روشندلی اسـت. انسان همین که به حکم معنویت و ایمان دینی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشنبینی، فضای روح او را روشن میکند و در حکم چراغی میشود که در درونش روشن شده باشد. برخلاف یک فرد بیایمان که جهان در نظرش پوچ و تاریک اسـت، به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده اسـت. (آرمان امروز، شماره 238، 11)
- امیدواری نسبت به زندگی
امید و رجا، حالت انتظار رسیدن به خیر و خوبی و رسیدن به نتیجه خوب تلاشهای روزمره و نتیجه معنویت اسـت. قرآن در وصف مؤمنان میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان اسـت» (بقرة: 218)
- احساس لذت معنوی نسبت به زندگی
خانواده مبتنی بر معنویت دینی، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار اسـت. خانواده مبتنی بر معنویت دینی با عبادتش و در هنگام ارتباط با خدا غرق در لذت میشود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همه امور دیگر منصرف نموده اسـت، حاضر نیست لحظههای از آن حالت را با ساعتها و روزها معامله کند. امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید: خدایا چه کسی اسـت که شیرینی محبت تو را چشیده باشد اما چیز دیگری را جانشین آن کند؟ و چه کسی اسـت که با تو مأنوس شده اما رو به سوی دیگری کند؟ (آرمان امروز، شماره 238، 11)
نتیجهگیری
بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران معتقدند جهان امروز در بحران معنویت به سر میبرد این بحران خلاقی و معنوی سبب شده که بشر معیارهایی برای خوبی و بدی نداشته باشد. این مشکل امروزه گریبان تمامی ملل را گرفته اسـت و سبک زندگی خانوادهها را در معرض تهدید قرار داده اسـت. به نحوی که روابط اعضای خانواده سست و متزلزل اسـت و از صفا و صمیمیت و در همه آرامش و سکون واقعی خبری نیست، اعضای خانواده در کنار یکدیگرند ولی همچون بیگانگانند، اعضای خانواده مهر و عطوفت لازم را از خانوادهها بدست نمیآورند و در نتیجه اغلب زودرنج و زودشکن و بیعاطفهاند. بزهکاری رو به افزایش و تزاید اسـت. میزان ازدواج کاهش پیدا کرده اسـت و... لذا در هیچ عصر و دورهای سبک زندگی تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده و در هیچ عصری خلاء معنویت در زندگی احساس نمیشود. معنویت ضمن آنکه به سبک زندگی معنا، روح و هدف میبخشد سبک زندگی را در مسیری از کمال قرار میدهد زندگی که منطبق با معنویت اسـت، مسیر زندگی و هدف آن مشخص بوده و در این مسیر، بن بست و آخر خطی وجود ندارد این امر یک حرکت خود آگاه و اختیاری را در رودخانهی پرتلاطم زندگی مادی بوجود میآورد به گونهای که هدایت الهی را شامل حال انسان امروزی میکند. معنویت، سبک زندگی را در پندار، گفتار و رفتار متعادل میکند و مبنایی برای گفتمانسازی خانواده، آرامش خاطر خانواده، خوشبینی خانواده نسبت به زندگی، روشندلی نسبت به زندگی، امیدواری نسبت به زندگی، بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده، کاهش ناراحتیها، خدامحوری، ایثار و انفاق خانوادگی، پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه، متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل، تحلیل فشار روانی در خانواده و تفاهم در خانواده و... میشود.
اینکه معنویت چگونه در تأمین سبک زندگی اسلامی کمک میکند نظریات زیادی میتواند مطرح شود. اما شایعترین تبیینها به این شرح اسـت: معنویت موجب دادن هادی در تصمیمگیریها و فشارها میگردد، به داشتن پاسخ برای پرسشهای بزرگ و فلسفه غایت جهان کمک میکند، برای معتقدان خود حمایت اجتماعی در جنبههای انسانی و الهی تأمین میکند، مثبتنگری و خوشبینی ایجاد کرده، معنا و هدفداری در زندگی ایجاد میکند، امیدواری و انگیزش در افراد و پیروان خود ایجاد میکند، توانمندی فردی را افزایش داده، احساس تسلط داشتن، الگوی پذیرش و تحمل رنج و نیز سازگاری با استرسها و مشکلات را میافزاید. همه اینها که از پیامد دینداری و گرایش به زندگی معنوی اسـت.
لذا میتوان گفت سبک زندگی معنویت بنیان حداقل در دو حوزه میتوان دخیل باشد؛ الف: حوزه باور و بینش معنوی و در نتیجه ایجاد یک گفتمان دینی به عنوان زبان مشترک؛ ب: سلوک معنوی، که دو حوزهی خلقیات و رفتار (عملی) تعقیب میکند و خاصیت اصلی آن در تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی اسـت.
پینوشتها:
1. عضو هیأت علمی آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.
منابع تحقیق : قرآن کریم
آرمان امروز، رمزی رای خوشبین بودن در زندگی، دوشنبه 1392/10/30، ش 238
آقاخانی، خلیل، «هنجارشناسی احترام در آموزههای قرآن»، کیهان، (1392/11/29)
بابایی، رضا، آسیبشناسی معنویت، ش 16، تابستان 1387.
بختیاری، آمنه، «گذری به منابع اسلامی»، معنویت در خانواده، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1385.
خامنهای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (آذر 1383)؛ 1383/09/11؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرم افزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانیها اخذ شده اسـت)
خامنهای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (خرداد 1390)؛ 14 /3 /1390؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرمافزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانیها اخذ شده اسـت)
خامنهای (مقام معظم رهبری)، سیدعلی (خرداد 1369)؛ 30 /1 /1369؛ (گفتارهای مقام معظم رهبری از نرمافزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانیها اخذ شده اسـت)
خوشنویس، ناهید، «رسانه و سبک زندگی»، ماهنامه روابط عمومی، ش 73، مهر 1389، تهران، انجمن روابط عمومی ایران، 1389.
دانش، حسین، روانشناسی معنوی، ترجمه: نورالدین رحمانیان، تهران، نسل نواندیش، 1380.
دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، مؤسسه لغتنامه دهخدا، 1388
رجبنژاد، محمدرضا، «سبک زندگی و ضرورت آموزش شیوه زندگی»، مجله سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، سال اول، ش 2، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخی پزشکی، طب اسلامی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی تهران، 1391.
شریفی، احمدحسین، اخلاق و سبک زندگی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، 1391.
عابدی جعفری، حسن و رستگار، عباسعلی، «ظهور معنویت در سازمانها؛ مفاهیم، تعاریف، پیشفرضها، مدل مفهومی»، فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، ش 5، 1386.
عزیزی، فریدون، «جایگاه، تعریف و دشواریهای پایهریزی مفهوم سلامت معنوی در جامعه ایرانی اسلامی»، فصلنامه اخلاق پزشکی، سال چهارم، ش 14، زمستان 1389.
علوی، ریحانه، «زمینهها و روشهای تفاهم در زندگی مشترک»، مجله حدیث زندگی، ش 33، 1385.
غباری بناب و دیگران، «هوش معنوی»، فصلنامه علمی - پژوهشی اندیشهی نوین دینی، سال سوم، ش 10، پاییز 1386.
فونتانا، دیوید، روانشناسی،ت دین و معنویت، ترجمه الف ساوار، قم، نشر ادیان، 1385.
گیبینز، جان آربوریمر، سیاست پست مدرنیته، ترجمه منصور انصاری، تهران، نشر گام نو، 1381.
گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید)، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی، 1382.
مبینی، مهدی، «ماه رمضان و کاهش آسیبهای اجتماعی»، مجله طوبی، ویژه ماه مبارک رمضان، شهریور 1388.
ملکیان، مصطفی، «معنویت و محبت چکیده همه ادیان اسـت»، روزنامه آفتاب یزد، 1379.
موسوی، سید اسماعیل، «اعجاز معنویات»، پگاه حوزه، هفدهم خرداد 1382، ش 95.
مهدوی کنی، سعید، دین و سبک زندگی، تهران، دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)، 1387.
نارویی نصرت، رحیم، «دین و معنویت، نگاهی دینی و روانشناختی»، مبانی نظری مقیاسهای دینی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1384.
نوایی، علی اکبر، «بازگشت به معنویت و اخلاق»، فصلنامه پژوهشهای اجتماعی اسلامی، ش 55، آذر و دی 1384.
وست، ویلیام، روان درمانی و معنویت، ترجمه: شهریار شهیدی و سلطان علی شیرافکن، تهران، انتشارات رشد، 1383.منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.