وبسایت بازده: هر کسی در برههای از زندگیاش ناامیدی را تجربه میکند. گاهی، دربارهی چیزی به مسخرگی یک فرصت کاری از دست رفته. گاهی نیز دربارهی چیزی بامعناتر، مثل یک انتخابات ریاست جمهوری! در این نوشتار با ما همراه باشید تا راهنمای یک کارآفرین برای کنار آمدن با ناامیدی را با هم مرور کنیم.
تماشای سخنرانی پذیرش شکست هیلاری کلینتون به من یادآوری کرد که مدیریت احساس نا امیدی میتواند چقدر چالشبرانگیز باشد. فقط میتوانم تصور کنم چه حسی دارد؛ که بعد از یک عمر خدمت یک انتخابات را ببازی، صدها میلیون دلار سرمایهگذاری را از دست بدهی، و نامزدی خستهکننده و برگزاری کمپین حتما برای او ویرانگر بوده است.
کارآفرینی برای بنیانگذاران مثل سوار شدن در یک ترن هوایی است. وقتی به یک کسب و کار فکر میکنید، دو نوع سرمایه وجود دارد: سرمایهگذاری پولی و عاطفی.
از بین افراد یک سازمان، معمولا بنیانگذاران بیشترین سرمایهگذاری عاطفی را دارند. هر چه باشد آن کسبوکار بچهشان است – و برای کارآفرینان زندگی کار است و کار، زندگی. بد یا خوب، هر چیزی که برای یک کسب و کار یا در آن اتفاق میافتد، به نوعی شخصی است.
وقتی ناامیدی از راه میرسد – که همیشه این اتفاق میافتد –میتوانید خیلی راحت بگذارید در چندین جبهه شما را زمینگیر کند. با این حال، به خاطر شرکت، تیم، و درایت خود، باید بیاموزید چطور به طرزی مثبت با این وضعیت کنار بیایید.
من در بسیاری از زمینهها تخصص ندارم، اما حوزهای که در آن تجارب زیادی دارم کنار آمدن با ناامیدی است. دوست دارم آنچه طی این سالها آموختهام به اشتراک بگذارم تا دوستان کارآفرینم بتوانند بهتر با چالشهایی کنار بیایند که در زندگیشان روبرو میشوند.
قوی بمانید و ظاهرتان را حفظ کنید
نگرشها به شدت واگیر هستند، به ویژه در یک سازمان کوچک. این امر در جنبههای بسیاری صدق میکند، اما به خصوص در مورد نگرش رهبر مهم است. اگر یک تیم رهبر را در حالتی افسرده ببیند، مثل آتش همه جا پخش میشود. برای رهبران حیاتی است که چهرهی خود را حفظ کنند.
من به عنوان یک روش پنهان کردن حقیقت به این کار نگاه نمیکنم، ابدا. بلکه مسئله آن است که اجازه ندهید احساسات گریزانتان روحیهی اطرافیانتان را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر مسخره میآید، اما رهبران خوب با آه و ناله کردن فخر نمیفروشند.
من در طول دورهی حرفهایم تجارب زیادی برای کنار آمدن با ناامیدی کسب کردهام. اتفاقی هست که خیلی خوب در ذهنم مانده است. من فرصت داشتم با گروهی که به آنها اعتماد داشتم، احترام میگذاشتم، و تحسین میکردم معاملهی دگرگون کنندهای انجام دهم اما در نهایت به لطف نیروهایی خارج از کنترل من، با شکست مواجه شد.
دردناک بود، اما فهمیدم نمیتوانم اجازه دهم ناامیدی شخصیام بر عملکردم یا روحیهی اعضای تیمم تاثیر بگذارد. تنها راه کنار آمدن با ناامیدی تشخیص و پذیرش آن و حرکت به سوی چیزهای بزرگتر و بهتر بود.
شکست هیچ لذتی ندارد، و کار خیلی راحتی است که بگذارید عواطف بر شما غلبه کند. مهم نیست آن موقع چقدر ناراحت، سرخورده، یا عصبانی هستید، توانایی نشان دادن وقار تحت فشار یکی از تحسینبرانگیزترین ویژگیهایی است که یک رهبر میتواند داشته باشد. با این حال، به ندرت به طور طبیعی اتفاق میافتد؛ باید در طول زمان پرورش داده شود. وقتی با ناامیدی روبهرو میشوید سعی کنید موقعیت را با وقار، فهم و احترام کنترل کنید.
وقتی خبرهای ناامیدکننده دریافت میکنم، تلاش میکنم مطمئن شوم طرف دیگری که دخیل است، تحسین مرا به خاطر تمام کارهای که در آن راه انجام گرفت، تشخیص دهد. در حالیکه همهچیز آنطور که میخواهیم پیش نمیرود، وقتی تمام افراد دخیل در یک موقعیت آن را با افتخار، احترام، و شفافیت مدیریت کنند، آینده با فرصتهایی برای همکاری مجدد، درخشان میماند.
کنترل ناامیدی آن لحظه با وقار و بزرگی، در ایجاد احترام متقابل بسیار موفق عمل میکند.
به پیشروی فکر کنید، مهم نیست چه میشود
کسب و کار، مثل زندگی، فوتبال، و سیاست، بازی سانتیمترها است. من متوجه شدهام بیشتر کسب و کارهای موفق توسط مجموع تمام تصمیمهای کوچک و تعاملاتی تعریف میشوند که هرروز رخ میدهند، نه توسط حرکات راهبردی عظیم.
این حقیقت ساده مسئولیت را به عهدهی رهبران و تیمها میگذارد که از تک تک لحظات بهره ببرند. هنگام مواجه با ناامیدی میتوانید تسلیم شکست شوید یا به پیشروی ادامه دهید. افراد موفق شجاع واقعی را نشان میدهند و حتی در برابر ناامیدی و موانع، سانتیمتر به سانتیمتر، و لحظه به لحظه جلو میروند.
صرف نظر از آنکه هیلاری کلینتون چه احساسی داشت، نمیتوانم در میان چهرههای سرشناس به مثال امروزی بهتری فکر کنم که در برابر شکست و ناامیدی وقار را نشان دهد. کارآفرینان باید توجه کنند، و تلاش کنند دفعهی بعد که با ناامیدی مواجه میشوند، با نصف درایت کلینتون پاسخ نشان دهند.