آرزوی ضیافت (داستانک)

  چند سالی بود نذر کرده بود، که هر وقت وضع مالی اش خوب شد روز 21 رمضان روز شهادت علی(ع) مردم را به ضیافت الله در خانه اش دعوت کند. ولی مشکلات مالی اجازه چنین کاری را هرگز به او نمی داد. او همچنان در این آرزو بود که به یک باره وضع مالی اش خوب شد، ترتیبی داد و عده کثیری را به خانه اش دعوت کرد. اول همه چیز خوب پیش می رفت که ناگهان صدای دختر کوچکش را شنید که به او می گفت: بابا بابا بیدار شو سحری بخور چیزی به اذان نموده. او همچنان در آرزوی خود باقی ماند. احمد حسینی منبع : مفیدستان کپی بدون لینک به مفیدستان مجاز نمی باشد.

لینک منبع :آرزوی ضیافت (داستانک)

آرزوی ضیافت (داستانک) - مفیدستان mofidestan.ir/آرزوی-ضیافت-داستانک/‏ - ذخیره شده 16 ژانویه 2017 ... چند سالی بود نذر کرده بود، که هر وقت وضع مالی اش خوب شد روز ۲۱ رمضان روز شهادت علی(ع) مردم را به ضیافت الله در خانه اش دعوت کند. ولی مشکلات مالی ... تصاویر برای آرزوی ضیافت (داستانک) داستان کوتاه آرزوی دانه کوچک - بیتوته www.beytoote.com/fun/fiction-little/small-grain-hope.html‏ - ذخیره شده - مشابه داستان کوتاه آرزوی دانه,داستان کوتاه,داستان خانوادگی,داستانهای زیبا,داستان زیبا, داستانهای آموزنده,داستانهای جذاب,داستان, داستان آرزوی دانه کوچک. داستانک | زیباترین داستان ها dastanak.20roman.com/‏ - ذخیره شده درنیویورک، در ضیافت شامی که مربوط به جمع آوری کمک مالی برای مدرسه مربوط به بچه های دارای ناتوانی ذهنی بود، پدر یکی از این بچه ها نطقی کرد که هرگز برای ... ضیافت زندگی - داستانک as-sadeghi.blogfa.com/tag/داستانک‏ - ذخیره شده ضیافت زندگی - داستانک - - ضیافت زندگی. ... در نگاهش خواسته هائی موج می‌زد، انگار که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد. داستانک”نشانه‌ها و نمادها”_ولادیمیر ناباکف – روزنامه شعر کالج kalejsher.com/wordpress/.../داستانکنشانه‌ها-و-نمادها_ولادیمیر-ن/‏ - ذخیره شده 23 آوریل 2017 ... داستانک”نشانه‌ها و نمادها”_ولادیمیر ناباکف ... خود پسرک که آرزوی داشتن چیزی را نداشت. .... مشغول نوشیدن چای شدند، یک ضیافت غیرمنتظره شبانه. داستان - زندگی امید موفقیت oboor.persianblog.ir/tag/داستان‏ - ذخیره شده - مشابه هر دوی آنها آرزو می‌کردند نقاش چیره دستی شوند، اما خیلی خوب می‌دانستند که پدرشان ... های آلبرشت و برگشت او به کانون خانواده پس از 4 سال یک ضیافت شام برپا کردند. درخت آرزو _ قصه کودک 55 www.koodakan.org/story/StoryKids/sk055.1.htm‏ - ذخیره شده درخت آرزو. یک روز قشنگ آفتابی در جنگل بود. صدایی از بالای درخت. می آید . یعنی چه شده است؟ آقا جغده به خانه جدیدش نقل و مکان کرده بود و مشغول باز کردن جعبه های ... دسته‌بندی داستان های بانو عرفان نظر آهاری - ضیافت نور baharenoor.blogsky.com/category/cat-6/page/2‏ - ذخیره شده دسته‌بندی داستان های بانو عرفان نظر آهاری - ضیافت نور - رمضان و ضیافت اندیشه. ... فرشته‌ها که‌ خیال‌ نازک‌ و آرزوی‌ قشنگش‌ را می‌دیدند، به‌ او گفتند: «حالا که‌ مسجدی‌ ... ساده - ارزو در قران ویک داستان faghir21.blogfa.com/post-5.aspx‏ - ذخیره شده - مشابه آرزوهای طولانی و شیطان. از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: وقتی که این آیات بر پیامبر اسلام صلی‌الله علیه واله نازل شد: « وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ ...