مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:
در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم کن.

عمر از او پرسید: مگر مادرت چه کرده است؟ چرا درباره او شکایت مى کنى؟

جوان پاسخ داد: مادرم نه ماه مرا در شکم خود پرورده و دو سال تمام نیز شیر داده. اکنون که بزرگ شده ام و خوب و بد را تشخیص مى دهم ، مرا طرد کرده و مى گوید: تو فرزند من نیستى! حال آنکه او مادر من و من فرزند او هستم. عمر دستور داد زن را بیاورند. زن که فهمید علت اظهارش چیست، به همراه چهار برادرش و نیز چهل شاهد در محکمه حاضر شد.

عمر از جوان خواست تا ادعایش را مطرح نماید.جوان گفته هاى خود را تکرار کرد و قسم یاد کرد که این زن مادر من است.

عمر به زن گفت: شما در جواب چه مى گویید؟

زن پاسخ داد: خدا را شاهد مى گیرم و به پیغمبر سوگند یاد مى کنم که این پسر را نمى شناسم. او با چنین ادعایی مى خواهد مرا در بین قبیله و خویشاوندانم بى آبرو سازد. من زنى از خاندان قریشم و تا به حال شوهر نکرده ام و هنوز باکره ام. در چنین حالتى چگونه ممکن است او فرزند من باشد؟

عمر پرسید: آیا شاهد دارى؟ زن پاسخ داد: اینها همه گواهان و شهود من هستند. آن چهل نفر شهادت دادند که پسر دروغ مى گوید و نیز گواهى دادند که این زن شوهر نکرده و هنوز هم باکره است.

عمر دستور داد که پسر را زندانى کنند تا درباره شهود تحقیق شود. اگر گواهان راست گفته باشند، پسر به عنوان مفترى مجازات گردد. ماموران در حالى که پسر را به سوى زندان مى بردند، با حضرت  على علیه السلام برخورد نمودند.

پسر فریاد زد: یا على! به دادم برس. زیرا به من ظلم شده و شرح حال خود را بیان کرد.

حضرت  فرمود: او را نزد عمر برگردانید. چون بازگردانده شد، عمر گفت: من دستور زندان داده بودم. براى چه او را آوردید؟

گفتند: على علیه السلام دستور داد برگردانید و ما از شما مکرر شنیده ایم که با دستور على بن ابى طالب علیه السلام مخالفت نکنید.

در این وقت حضرت  على علیه السلام وارد شد و دستور داد مادر جوان را احضار کنند و او را آوردند.

آن گاه حضرت به پسر فرمود: ادعاى خود را بیان کن.

جوان دوباره تمام شرح حالش را بیان نمود.

على علیه السلام رو به عمر کرد و گفت:  آیا مایلى من درباره این دو نفر قضاوت کنم؟

عمر گفت: سبحان الله ! چگونه مایل نباشم و حال آنکه از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیده ام که فرمود: على بن ابى طالب علیه السلام از همه شما داناتر است.

حضرت به زن فرمود: درباره ادعاى خود شاهد دارى؟

گفت: بلى ! چهل شاهد دارم که همگى حاضرند. در این وقت شاهدان جلو آمدند و مانند دفعه پیش گواهى دادند.

على علیه السلام فرمود: طبق رضاى خداوند حکم مى کنم . همان حکمى که رسول خدا صلى الله علیه و آله به من آموخته است. سپس به زن فرمود: آیا در کارهاى خود سرپرست و صاحب اختیار دارى؟

زن پاسخ داد: بلى! این چهار نفر برادران من هستند و در مورد من اختیار دارند.

آن گاه حضرت به برادران زن فرمود: آیا در باره خود به من اجازه و اختیار مى دهید؟

گفتند: بلى! شما درباره ما صاحب اختیار هستید.

حضرت فرمود: به شهادت خداى بزرگ و شهادت تمامى مردم که در این وقت در مجلس حاضرند. این زن را به عقد ازدواج این پسر در آوردم و به مهریه چهارصد درهم وجه نقد که خود آن را مى پردازم.

سپس به قنبر فرمود: سریعا چهارصد درهم حاضر کن. قنبر چهارصد درهم آورد.

حضرت تمام پولها را در دست جوان ریخت. فرمود: این پولها را بگیر و در دامن زنت بریز و دست او را بگیر و ببر و دیگر نزد ما برنگرد مگر آنکه آثار عروسى در تو باشد، یعنى غسل کرده برگردى.

پسر از جاى خود حرکت کرد و پولها را در دامن زن ریخت و گفت: برخیز! برویم.

در این هنگام زن فریاد زد: النار! النار! اى پسر عموى پیغمبر آیا مى خواهى مرا همسر پسرم قرار بدهى؟! به خدا قسم! این جوان فرزند من است. برادرانم مرا به شخصى شوهر دادند که پدرش غلام آزاد شده اى بود این پسر را من از او آورده ام. وقتى بچه بزرگ شد به من گفتند: فرزند بودن او را انکار کن و من هم طبق دستور برادرانم چنین عملى را انجام دادم ولى اکنون اعتراف مى کنم که او فرزند من است. دلم از مهر و علاقه او لبریز است. مادر دست پسر را گرفت و از محکمه بیرون رفتند.

عمر گفت: اگر على نبود من هلاک شده بودم.

نقل مطالب و داستانها با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی مجله هارپرز بازار بریتانیا و چند نشریه مد اینترنتی دیگر، هر هفته فهرستی از خوش پوش ترین و



لینک منبع :قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر (داستانک)

قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر www.pandamoz.com/2015/11/post663.html‏ - ذخیره شده قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم ... قضاوت حضرت علی ع – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر | جستجو ... weblog724.gdn/.../قضاوت-حضرت-علی-ع-–-ماجرای-مادر-قریشی-و-انکار-داشتن-پسر‏ - ذخیره شده قضاوت حضرت علی ع – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. ... کهف که مربوط به داستان موسی و مرد عالم است و قبلاً در زندگی موسی \- علیه السلام \- ذکر شد حضرت خضر ... داستانک - دانلود | نصب برنامه اندروید | کافه بازار https://cafebazaar.ir/app/speedsoft.dastanak/?l=fa‏ - ذخیره شده حکایت مرد گِل خوار و عطار قند فروش حکایت حمام رفتن بهلول و انعام دادن او قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر تغییر نگرش – چشم درد و ... داستان مثل جواب ابلهان خاموشی است جدید 95 - خنده بازار balouchistan.parsiblog.com/.../داستان+مثل+جواب+ابلهان+خاموشی+است+جدید+95/‏ - ذخیره شده قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم ... گلدفیش- دبیرستان نمونه رشد دورود - داستان6 sciences-n-heidar.blogfa.com/post/46‏ قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم ... چند داستان از قضاوت های حضرت علی (ع) در خصوص زنان - خوبان خبر www.khoobankhabar.ir/.../چند-داستان-از-قضاوت-های-حضرت-علی-ع-در-خص/‏ - ذخیره شده 6 جولای 2015 ... چند داستان از قضاوت های حضرت علی (ع) در خصوص زنان. ... ۱٫ دعوای دو مادر ... پسران پیرمرد به زن، تهمت زنا زده و بر آن گواهی می‌دادند تا پسر زن از ارث ... مهر ۱۳۸۵ - قضاوتهاو فضیلتهای حضرت علی علیه السلام hazrat-ali.blogfa.com/8507.aspx‏ - ذخیره شده امام علی (ع) درباره زنی که نذر کرده بود بر روی چهار دست و پا به دور خانه کعبه طواف کند ... او را نزد علی بن ابیطالب می بریم، خواهر را نزد علی (ع) برده و ماجرا را شرح دادند. ... جای پسر خوابانیده و پسر را در آغوش گرفت و گفت : پسر فرزند من است ، مادر پسر هم می گفت .... منقول از (کتاب قضاوتهای امیرالمومنین - مولف : آِیت الله حاج شیخ محمدتقی ... Bu Şehir Arkandan Gelecek 5.Bölüm Atv Dizi Fragmanı - لوکس دنلود www.lox-download.ir/.../Bu+Şehir+Arkandan+Gelecek+5.Bölüm+Atv+Dizi+Fragmanı.html‏ پیام تسلیت مدیریت پایگاه به مناسبت رحلت حضرت آیت الله هاشمی ... داستان برادر حاتم طایی · قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر · جوردی ... داستان کوتاه – مجله ی اینترنتی تصویر tasvier.ir/tag/داستان-کوتاه/‏ - ذخیره شده قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم ... داستان – مجله ی اینترنتی تصویر tasvier.ir/category/داستان/‏ - ذخیره شده قضاوت حضرت علی(ع) – ماجرای مادر قریشی و انکار داشتن پسر. در زمان خلافت عمر، جوانى به نزد او آمد و از مادرش شکایت کرد و ناله سر مى داد که : خدایا! بین من و مادرم حکم ...