خبرگزاری آریا -
انسانهایی که ظاهر ثابتی دارند تأثیرگذاری بیشتری در مخاطب خود دارند
در واقع، بسیاری از ما علاقمند هستیم که اطرافیانمان برداشت مطلوبی از برند شخصیمان داشته باشند. این مهم به ویژه در تعاملات و مناسبات سازمانی از جلوه بیشتری برخوردار است. به عبارتی تصور و قضاوت سایرین برای ما انسانها از اهمیت بالایی برخوردار است
برای این که شخصیتمان به یک برند تبدیل شود و به یاد دیگران بمانیم؛ باید عواملی را مد نظر قرار دهیم و درون خودمان تقویتشان کنیم.برخی از آنها ظاهری هستند و برخی از آنها رفتاری.
عوامل ظاهری:
برای خوش پوش بودن حتما نباید برند یا مارک لباس خاصی بپوشیم، شاید دانستن کمی دانش بصری و رنگ شناسی بتواند به ما کمک میکند.
1- استفاده درست از لباسهای مناسب برای مکانهای مختلف: به طور مثال پوشیدن کت و شلوار برای یک جلسه کاری که قرار است راجع به امور اجرایی باشد شاید جذاب نباشد ، بهتر است از لباس اسپرت استفاده کنیم.
2- استفاده از رنگ در لباس: خیلی وقتها با رنگ لباسهایی که انتخاب میکنیم در حال پیام دادن به مخاطبمان هستیم و وقتی یک نفر مثلا بارها با کت و شلوار خاکستری یا مشکی یا سرمهای با پیراهن سفید دیده شود میشود میتوان چیزهایی دربارهاش حدس زد مثل اینکه آدم محافظه کاری است و یا در اداره دولتی کار میکند. و...
3- مرتب بودن: شاید مهمترین موضوع در لباس پوشیدن مرتب و تمیز بودن آن است. حتما قبل از پوشیدن لباس اتو فراموش نشود. همچنین از تمیز بودن لباس مطمئن باشید؛ حتی یک لکه کوچک هم در جایی که فکر میکنیم دیده نمیشود ممکن است دردسر ساز باشد و در نظر مخاطب ما تأثیر منفی بگذارد.
4- خوش بو بودن، شاید این مطلب را از پیامبر اسلام (ص) زیاد شنیدهاید که یک سوم از درآمدشان را خرج خریدن عطر میکردند. پس به نظرم حتما هر روز یا یکروز درمیان استحمام کنید و از عطر استفاده کنید. بوی خوش هم به خودتان هم به مخاطبتان احساس بهتری میدهد.
5- داشتن ظاهر یکسان: به نظرم انسانهایی که ظاهر ثابتی دارند تأثیرگذاری بیشتری در مخاطب خود دارند، تا کسانی که هر چند وقت یک بار مدل موها یا آرایش صورتشان تغییر میکند.
عوامل رفتاری:
1. یک سوال متفکرانه بپرسیم
سوالی بپرسیم که باعث آغاز یک مکالمه منحصربهفرد شود. مثلا به جای " کار شما چیست؟" سوالمان را اینگونه مطرح کنیم: " هدف شما از شرکت در این رویداد چیست؟" و یا " انتطار دارید که این رویداد چه نتیجهای برای شما دربرداشته باشد؟"، از آنها بپرسیم که درمورد ایده جدید ما چه فکر میکنند. افراد همیشه یک مکالمه جالب را به یاد خواهند داشت.
2. گوش دهیم
اگر اجازه دهیم که طرف مقابل اول صحبت کند و یا پس از مطرح کردن سوال یا شروع بحث، با دقت به پاسخ او گوش دهیم، تاثیری به مراتب بیشتر، مثبت و بهیادماندنیتر خواهیم داشت. اینکه ما دو گوش و یک دهان داریم، دلیلی دارد، پس باید از آنها بر همین اساس نیز استفاده کنیم.
3. بپرسیم که چه کمکی میتوانیم انجام دهیم
هنگام ملاقات با یک فرد جدید، یک استراتژی خوب این است که به سرعت بفهمیم که کار طرف مقابل چیست و بلافاصله به دنبال راههایی برای کمک به او باشیم. از او بپرسیم: " آیا اگر شما را به آقای ایکس مرتبط کنم، کمکی به شما خواهد کرد؟" و یا " آیا میتوانم شما را به آقای ایکس معرفی کنم؟"
4. بر کیفیت تمرکز کنیم، نه کمیت
در حین مکالمه، از خود شور و علاقه واقعی نشان دهیم و بر روی کیفیت ارتباطاتی که پیدا میکنیک تمرکز کنیک، نه بر تعداد کارت ویزیتهایی که جمع میکنیک. کارتهای ویزیت برای شما تبدیل به مشتری نخواهند شد، اما ارتباطات و روابط قوی خواهند شد.
در پنج دقیقه اول ملاقات با افراد جدید ، به آنها دلیلی بدهیم تا ما را به خاطر بسپارند
5. آنها به دلیلی نیاز دارند تا ما را به خاطر بسپارند
یکی از مهمترین کارهایی که میتوانیم در پنج دقیقه اول ملاقات با افراد جدید انجام دهیم، این است که به آنها دلیلی بدهیم تا ما را به خاطر بسپارند. در یک رویداد مرتبط با کسبوکار، ممکن است که آنها افراد مختلفی را ملاقات کنند، اما زمانی که شما در اولین برخورد تاثیری قوی و بهیادماندنی از خود به جای بگذارید، دفعات بعد آنها شما را در یاد خواهند داشت.
6. به طور شفاف و واضح بگوییم که در انجام چه کاری بهترین هستیم
سعی کنیم که مکالمه خود را با افراد جالب سازیم و آن را با شور و علاقه ادامه دهیم. درمورد کار خود باافتخار و باهیجان صحبت کنیم تا پیام خود را شفافتر و دلچسبتر ارائه کنیم.
7. از رویدادها غافل نشویم و نبض بازار را بدست گیریم
شرکت در رویدادهای کسبوکار و مجامع صنفی و تخصصی نظیر سمینارها و همایشها ، یک راه عالی برای گسترش شبکههای حرفهای خود از طریق ملاقات با سایر افراد این حرفه است. ما هیچ وقت نمیدانیم که چه کسانی را ملاقات خواهیم کرد و به چه روابط کاری در آینده دست خواهیم یافت.
8. لبخند بزنیم و مدیریت توجه را جدی بگیریم
افراد در هفت ثانیه اول پس از ملاقات، ما را قضاوت میکنند. لبخند زدن به روی آنها و ایجاد تماس چشمی، به آنها نشان میدهد که ما خونگرم و به صحبت کردن با آنها علاقمند هستیم. این حرکات کوچک زمینه را برای شروع یک مکالمه معنادار آماده میکند.
9. یک داستان بگوییم
گفتن داستان بهترین راه برای ایجاد یک استعاره است و به دیگر افراد اجازه میدهد نوع تفکر ما را بشناسند.
10. سربزنگاه بر کیفیت ارتباطات خود بیفزاییم
تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که شاید روشهای قدیمیتر مثل کارتهای ویزیت کمی تحتالشعاع قرار گیرند (البته نباید اثرات کارت ویزیت و ضرورت آن را دست کم گرفت)، البته میتوانید در پایان هر ملاقات و ردوبدل کردن کارت، از آنها بخواهید تا آدرس ایمیل و دیگر اطلاعات خود را در تلفن همراه شما وارد کنند. پس از آن، میتوانید در همان لحظه ایمیل یا ژیامی را از طرق مختلف از جمله پیامک، وایبر،... را برای آنها ارسال کنید و اینجاست که در همان لحظه با آنها مرتبط میشوید. ممکن است کمی عجیب به نظر برسید و انجام آن سخت باشد، اما تعداد پیگیریهای افراد بعد از ملاقاتها را بسیار افزایش خواهد داد. این همان مفهوم بازایرابی سر بزنگاه است!
11. نام آنها را تکرار کنیم
همه افراد دوست دارند که صدا زدن نام خود را بشنوند، این کار کمک زیادی به ایجاد ارتباطات میکند. این کار همراه با ارتباط چشمی و دست دادن به روش اصولی، تصور مثبتی از ما را در ذهن آنها ایجاد خواهد کرد (میتوانید مطالب بیشتر درخصوص مهارتهای ارتباطی غیرکلامی و زبان بدن را در کتاب مهارتهای ارتباط با مشتریان شاکی به قلم اینجانب بخوانید)
12. آنها را تحسین کنیم
اطمینان حاصل کنید که ظاهر و رفتارشما منعکسکننده سلامت و انرژیمان است. به افرادی که ملاقات میکنیم، علاقه واقعی نشان دهیم؛ از آنها سوالاتی در مورد خودشان بپرسیم و سعی کنیم چیزی در آنها بیابیم تا آن را تعریف و تحسین کنیم.
13. درمورد علایق خود صحبت کنیم
در مورد علایق خود با آنها صحبت کنیم و از آنها نیز درمورد علایقشان بپرسیم. این کار از گارد گرفتن افراد جلوگیری میکند و به ایجاد رابطه کمک زیادی میکند.
گردآوری : بخش روانشناسی بیتوته
منابع :
درگی
سلامت نیوز