متوجه فریبکاری در تبلیغات باشید، چون مشتری متوجه میشود
همه ما محصولاتی را دیده ایم که نسبت به تبلیغاتش کیفیت بسیار پایین تری داشته باشد اما دلیل این امر چیست؟ آیا با فریبکاری در تبلیغات میتوان به فروش مناسب پایدار رسید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ مسئله فریبکاری در تبلیغات موضوعی است که اغلب بسیاری از مشتریان و مصرفکنندگان در مورد آن شاکی هستند، اما هیچ کاری نمیتوانند در برابر آن بکنند. بااینوجود مسئله به اینجا ختم نمیشود. هرچند که آنها در عمل در مورد فریبکاری در تبلیغات به دلیل عدمحمایت قانون نمیتوانند کاری بهپیش ببرند، اما این روش بههرحال در درازمدت اثر خودش را بر روی برند و میزان سودآوری آن میگذارد. بنابراین اطلاع داشتن از اینکه چه مواردی میتواند مصداق فریبکاری قرار بگیرید، برای هر کسبوکار لازم و ضروری است.
پس پیش از آنکه بخواهیم به جزئیات فریبکاری در تبلیغات بپردازیم، بهتر است نگاهی به تعریف آن داشته باشیم:
بهطور خلاصه، موضوع فریبکاری عمل تبلیغ کردن کالاهایی است که در عمل یک معامله فوقالعاده و یا سوداگرانِ برای مشتری جلوه کند، اما در پشت پرده قصد و هدف فروشنده جایگزین کردن محصول تبلیغشده با یک کالای پَست یا گرانتر در زمان خرید است. درواقع پیشنهاد باورنکردنی ارائهشده در تبلیغات “طعمه” است، دقیقاً مانند یک مگس یا کرم که در سر قلاب بهعنوان طعمه قرار میگیرد. این پیشنهاد برای جلب کردن شما مورداستفاده قرارگرفته، اما بجای ارائه یک محصول یا خدمت فوقالعاده به شما، یک محصول یا خدمت کاملاً متفاوت به شما ارائه میشود که یا محصولی بیکیفیت بوده یا اینکه محصول تبلیغشده را باقیمتی بسیار بالاتر به شما ارائه میکنند.
این شیوه تبلیغات اغلب در فعالیت های فروش و بازاریابی کالاهای الکترونیک مانند تلویزیون، پخشکنندههای بلورِی، تجهیزات صوتی و کامپیوتر، دوربینهای دیجیتال، لنز و لوازم جانبی این محصولات استفاده میشود. اما این موضوع به این معنا نیست که شما مثلاً در حوزههای دیگر با این نوع فریبکاری مواجه نمیشوید. مثلاً یک وعدهغذا، یک جفت کفش یا حتی نوع خدمات اینترنتی که به شما فروخته میشود نیز میتواند با استفاده از این تکنیک به مشتری ارائه شود.
در این روش مدیر یا مسئول تبلیغاتی تبلیغی را طراحی میکند که کالا و یا خدمتی را به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش بازار پیشنهاد میکند؛ بهعنوانمثال، مثلاً فروش یک دستگاه تبلت 10 اینچی اندرویدی به قیمت 150 هزار تومان، درحالیکه قیمت اصلی آن در بازار چیزی در حدود یکمیلیون تومان است.
هرچند که اتفاق افتادن چنین فروشی از محالات است و خیلی فوقالعاده، اما درواقع فقط یک طعمه برای جلبتوجه شماست. سپس این مشتری به فروشگاه مراجعه میکند و با یکی از گزینههای زیر روبرو میشود:
یعنی تبلت ارائهشده در فروشگاه به آنها قدری کوچکتر است و نسبت به نمونه معرفیشده در تبلیغ از هر نظر پایینتر است و البته قیمتی هم دو برابر دارد. خریدار در حالی مسافتی را برای رسیدن به فروشگاه طی کرده که درواقع طعمه یک فریبکاری قرارگرفته است. اما اغلب مردم برای اینکه دستخالی به منزل برنگردند، بهراحتی تن به خرید این نمونه دوم میکنند.
در این وضعیت یک نمونه دیگر به خریدار معرفی میشود و اعلام میشود که نمونه فعلی فقط قدری با نمونه تبلیغشده متفاوت است یا اینکه آن نمونه فقط و فقط برای دو مشتری اول موجود بوده است. بههرحال اینجا دیگر تصمیمگیری بر عهده خریدار است که آیا همان تبلت را به قیمتی دو یا سه برابر قیمت اعلامشده خریداری کند یا نه!!! برخی از فروشندگان حرفهای در اینگونه موارد میتوانند بهراحتی فروش را نهایی کنند.
در این حالت نمونه تبلت موجود در فروشگاه، نمونهای پستتر از نمونه تبلیغشده است، مثلاً نمونهای غیر اصل یا حتی کپی کاری شده، یا حتی نمونهای که به دلیل یک ایراد از یک مشتری دیگر تحویل گرفتهشده و مورد تعمیر قرارگرفته است. این مورد در بسیاری از موارد در رابطه با دوربینهای دیجیتال اتفاق میافتد که در آن فروشنده اقدام به معرفی یک دوربین به نیمی از قیمت خردهفروشی آن دوربین در بازار میکند، اما پس از مراجعه مشتری اقدام به فروش یکقلم کالا از بازار موازی و غیر اصل میکند. به عبارتی آن تبلت برای فروش در آن بازار خاص تهیه و تولید نشده، دارای گارانتی نیست و اغلب توسط مسافر از بازاری دیگر به این بازار واردشده است.
مواردی که در ادامه میآید جزء نمونههایی است که مصرفکنندگان اغلب از آنها تصور فریبکاری دارند، اما تنها نمونههایی از بدشانسی، اشتباه یا روشهای هنرمندانه (اما قانونی) تبلیغاتی است:
این مورد بهمراتب عامل ایجادکننده بیشترین تعداد از شکایات و اعتراضها میباشد، خصوصاً با توسعه و افزایش سایتهای بازاریابی و فروش آنلاین تعداد این موارد هم نسبت به گذشته بسیار افزایشیافته است. مثلاً یک مدیر تبلیغاتی یا فروشنده ممکن است محصولی مانند یک تلویزیون LCD 60 اینچی را به قیمت باورنکردنی 50$ در سایت معرفی میکند. این درواقع یک اشتباه در قیمتگذاری است، چراکه اگر درست باشد، آن فروشگاه خردهفروشی پس از فقط چند نمونه فروش از آن محصول شاید چندین هزار دلار به دلیل عمل کردن به قول خودش متضرر شود. بااینوجود معمولاً ممکن است سایت موردنظر سفارش شمارا قبول کرده و نهایی کند، اما پس از چند روز با ارسال یک ایمیل لغو شدن سفارش شمارا اعلام کند و پول پرداختشده از طرف شمارا مسترد کند. در اینگونه موارد مشتریان ممکن است اعتراض کنند و بگویند این فریبکاری است، اما موضوع این نیست. بلکه این تنها یک اشتباه است و خود مشتری باید بهتر از هر شخص دیگری این موضوع را متوجه شود.
مورد دیگری که موجب بهاشتباه افتادن مصرفکنندگان از روی ناآگاهی میشود، تعداد محدود موارد موجود از کالاها برای عرضه شدن است. در این مورد فروشگاه خردهفروشی درواقع اقدام به تبلیغ کالایی با 90% تخفیف میکند، اما امکان عرضه آن را تنها به 10 مشتری اول محدود میکند. پسازآن، هر مشتری دیگری باید قیمت معمول برای آن کالا را پرداخت کند. این مورد هم درواقع جزء موارد فریبکاری در تبلیغات بهحساب نمیآید، مگر اینکه مسئول تنظیمکننده تبلیغ اطلاعات کامل در رابطه با شیوه عرضه محصول را بهطور کامل ارائه ندهد. این سناریو اغلب در حراجهای آخر سال مطرح میشود اما نمیتواند بهعنوان نوعی فریبکاری در تبلیغات مطرح باشد. بهعبارتدیگر میتوان آن را بهعنوان یک استراتژی قیمتگذاری باقیمت بسیار پایین برای جلب مشتری جهت خرید یک کالا باقیمت پایین و همچنین دیگر کالاها در فروشگاه باقیمت معمول در نظر گرفت.
تشخیص این مورد آخر به دلیل نامشخص بودن دقیق مرز آن تا حدودی سخت و مشکل است، اما اگر بهصورت صحیح انجام شود، درواقع شیوهای از بکار بردن هوشمندانه کلمات برای ایجاد جذابیت بیشتر در متون تبلیغاتی است. بهعنوانمثال، اگر یک نویسنده متن تبلیغات در متن تبلیغاتی تهیهشده خودش بگوید، “تمام پخشکنندههای بلورِی تا سقف 90% شامل تخفیف میشوند!” شما بهیکباره تکانی شدید خورده و با خود میگویید که تمام دستگاههای پخشکنندههای بلورِی شامل تخفیف بسیار زیادی شدهاند. اما درواقع اینگونه نیست. اگر یک دستگاه پخشکنندههای بلورِی در مغازه نیز با تخفیف 90% به فروش برسد، این طراحی کننده تبلیغ بازهم به پیشنهاد و متن تبلیغ خود وفادار مانده است. به عبارتی یک دستگاه پخشکنندههای بلورِی با 90% تخفیف فروختهشده و بقیه دستگاهها میتوانند تنها با 5% تخفیف به فروش برسند و نمونهای که شامل تخفیف بسیار زیادی شده بوده، میتواند یک نمونه شکسته، نمونه ویترین، قدیمی، نمونه دوباره بستهبندیشده یا اشکالدار باشد. روشهای دیگر استفاده از کلمات به این صورت میتواند شامل موارد زیر شود:
“فقط برای فروش آنلاین، پیشنهاد در تمام شعب معتبر نیست، قیمت نمایندگیهای مختلف باهم فرق دارند”. این مورد هم باوجوداینکه خوشایند مصرفکننده و خریدار نیست، اما جزء موارد فریبکاری در تبلیغات بهحساب نمیآید.
شیوههایی که تحت عنوان فریبکاری در تبلیغات محسوب میشوند، عموماً در برخی از کشورها غیرقانونی هستند، اما در تمام کشورها جزء روشهای فاقد استاندارد و اصول اخلاقی کسبوکار محسوب میشوند. بنابراین هیچگاه نباید برای استفاده از آنها وسوسه شوید.