خودشناسی از دیدگاه روانشناسی یعنی آگاه شدن از خصوصیات ذاتی، تحملها، محدودیتها، تواناییها، ضعفها، علایق، ترسها، خواستهها و آرزوهای خود.
خودشناسی چیزی نیست که با بالارفتن سن و خود به خودی شکل گیرد، برعکس یک تلاش آگاهانه است که در ابتدا ممکن است به نظر دشوار بیاید اما به مرور آسانتر شده و در نتیجه شما را به زندگی زیباتر و حقیقی نزدیک میسازد. شناختن خود یعنی از خصوصیات ذاتی، تحملها و محدودیتهایتان آگاه شوید و قدرتها و ضعفها، علایق و ترسها، خواستهها و آرزوهایتان را بشناسید. در این نوشتار مسیر خودشناسی را از دیگاه روانشناسی مورد بررسی بیشتری قرار میدهیم.
یک بعد خودشناسی جنبه روانشناختی آن است و به شناخت انسان از اخلاق، روحیات و ویژگیهای شخصیتی خود باز میگردد.
خودشناسی در چارچوب نظریههای روانشناسی و با استفاده از ابزار و امکاناتی که روانشناسان به خصوص روانشناسان شخصیت، فراهم آوردهاند، امکان پذیر است. روانشناسان برای شناخت خصوصیات روحی و شخصیتی افراد، پرسشنامههای زیادی ساختهاند. نتایج این پرسشنامهها نشان میدهد که افراد از چه ویژگیهایی برخوردارند. برخی از این پرسشنامهها به گونهای است که باید توسط یک روانشناس اجرا و تحلیل شود، اما برخی پرسشنامهها ساده هستند و خود فرد نیز میتواند با علامت زدن به سوالات پرسشنامه، و استفاده از راهنمای آن روحیه و ویژگیهای شخصیتی خود را بهتر بشناسد. مطالعه کتابهای روان شناسی نیز در این شناخت خود موثر است. در زیر30 تمرین یا پرسش روانشناختی مطرح شده که پاسخ به آنها میتواند شما را در رسیدن به خودشناسی کمک کند.
انجام 30 تمرین زیر به خودشناسی شما کمک میکند.
در مورد پرسشهای زیر خوب بیندیشید و با دقت پاسخ دهید:
1. آیا به وضعیت فیزیکی (جسمی) خود رسیدگی میکنید تا بتوانید آن را شاداب و با نشاط نگه دارید؟
2. آیا با حالات جسمانی خود مثل خستگی و بیماری کنار میآیید؟
3. وضعیت عاطفی و هیجانی شما چگونه است؟ آیا آنها را ابراز میکنید یا به احساسی مخالف با احساسی که دارید، تظاهر میکنید؟
۴. عشق خود را چگونه اظهار میکنید؟
۵. خشم خود را چگونه اظهار میکنید؟
۶. آیا عواطف شما جسمتان را تحت تاثیر قرار میدهد؟
7. آیا میتوانید با دیگران برخورد مناسب و همراه با مسالمت و مدارا داشته باشید؟ آیا با دیگران با گرمی و صمیمیت، رفتار میکنید؟ آیا به موقع میتوانید خود را از مردم کنار بکشید و در صورت ضرورت از ایشان دور نمایید؟
۸. آیا خود را آسیبپذیر و ضعیف نشان میدهید؟ آیا برای آزاد ساختن هیجانات خود نیاز به رواندرمانی، رفتاردرمانی و یا گروهدرمانی احساس میکنید؟
9. آیا احساسات شما تابع شماست و یا شما تابع احساسات خود؟ آیا احساساتتان آشفته و ناگهانی هستند؟ با احساسات خود چگونه کنار میآیید؟
۱۰. آیا قواعد ذهنی شما با واقعیتهای موجود توافق و هماهنگی دارد؟ آیا نقشههایی را که در ذهنتان میپرورید، مبهم و غیرحقیقی میانگارید؟ آیا نیاز دارید که نقشههای ذهنی خود را با شرایط و اوضاع کنونی وقف دهید؟
۱۱. آیا افکار آزاردهنده دارید و یا مسایل و مشکلات را کوچک و بیاهمیت تلقی میکنید و خود را به تغافل و بی خبری میزنید؟
۱۲. آیا میتوانید روی موضوع خاصی متمرکز شوید و یا در دور باطلی قرار میگیرید؟ آیا نیاز به شناخت درمانی دارید تا افکاری روشن، متمرکز و منطبق با حقیقت داشته باشید؟
۱۳. در تصمیمگیری کدام مرکز را برای مشورت انتخاب میکنید و به آن اطمینان دارید؟ تصمیمهای عجولانه و شتابزده میگیرید و یا با هیجانات و احساسات خود مشورت میکنید و یا عقل و منطق را ترجیح میدهید (یعنی نظریات مختلف را جمع آوری میکنید تا بتوانید آنها را مورد استفاده قرار دهید)؟
۱۴. تصمیمهای مهم زندگی خود را بنویسید و کانون تصمیم گیری خود را در هر یک مشخص کنید و بالاخره کانون ارجح را پیدا کنید که جسمتان است یا قلبتان و یا ذهنتان؟
۱۵. هنگامی که حال خوش و آرامی دارید چه احساس و تفکری نسبت به خود و دیگران و نحوه ارتباط با آنها دارید و اصولا چه تفاوتی با زمانی که ناراحت و کج خلق و دلواپس هستید دارید؟ مثلا قادر به انجام چه کارهایی میشوید که در موقع بدحالی از عهده آنها برنمیآیید؟
۱۶. احساسات، اندیشهها و رفتارهای خود را در زمانی که حس میکنید، دارید از هم میپاشید و توان مقابله با مشکلات را از دست دادهاید، شرح دهید.
۱۷. با موقعیتهای تنش زا چگونه برخورد میکنید و چگونه میکوشید تا با پیدا کردن موقعیت مناسب، خود را از این وضع رها کنید؟ آیا برای رهایی از مشکلی که آزارتان میدهد به روشهای نومیدکننده و بیاثر متوسل میشوید؟
۱۸. چه چیزهایی مانع از آن میشود تا نتوانید کار دلخواه خود را انجام دهید و یا آنچه را در دل دارید به زبان نیاورید؟
۱۹. چه عواملی شما را از نیرومند شدن و یا عاشق شدن باز می دارد و یا از ابراز احساسات شما جلوگیری میکند و اجازه نمیدهد که خوش خلق باشید؟
۲۰. آنچه را که قادر به انجام آنها نیستید یا اجازه انجام آنها را به خود نمیدهید، به دقت بنویسید. (منظور کارهایی است که با انجامش میتوانید تغییرات اساسی در سبک زندگی و شیوه ارتباطی خود بوجود آورید).
۲۱. چه وسوسههایی در ذهنتان دارید؟ آیا هیچ یک از این وسوسهها مسبب مشکلات شما نبوده و یا موجب انحراف خلق و خو و ناسازگاری در شما نگشته است؟
۲۲. به نظر شما چه خصوصیاتی باعث رشد و بلوغ و کمال فردی میشود؟ آن صفات، ویژگیها و خصلتها را فهرست وار بنویسید.
۲۳. از مهارتهای مذکور در سوال قبل، کدامیک را دارا و یا فاقد آن هستید؟
۲۴. وقتی مضطرب هستید و یا مثلا دچار خشم و یا هراس شدهاید، چه واکنشی نشان میدهید؟ گزینههای زیر را در مورد خود به ترتیب اولویت مشخص کنید:
در خود میخزید و به تفکر میپردازید.
احساساتی میشوید و بدون فکر وارد عمل میشوید.
دیگران را سرزنش میکنید و عیب جو و خرده گیر میشوید.
کارهایی را انجام میدهید که مطابق تمایلات باطنی شما نیست.
آنچه را که برای دیگران آشکار است، انکار میکنید و میکوشید واقعیت را نادیده بگیرید.
و…
۲۵. ما برای چه در این دنیا هستیم و هدف و مقصود ما از زندگی چیست؟ خیلی واضح و روشن بیان کنید به طوری که یک موجود غیرزمینی پاسخ شما را درک کند.
۲۶. اگر فقط یک سال فرصت زنده ماندن و زندگی کردن داشتید چه کارهایی انجام میدادید؟ چرا از هم اکنون این کارها را انجام نمیدهید؟
۲۷. وظایف شما در زندگی چیست؟ احساس میکنید برای چه کاری ساخته شدهاید و از عهده چه کاری بهتر برمیآیید؟ جملات زیر را کامل کند:
دوست دارم چه جور آدمی باشم…
دوست دارم چه فعالیتهایی را دنبال کنم…
رسالت فردی من عبارت است از این که…
28. دنیا را چگونه میبینید؟ (مثلا عقیده بر این است که دنیا رحم و مروت نمیفهمد. پس چه تاکتیک و شگردی باید به کار برد تا بتوان در این معرکه مغلوب حریفان نشویم و در صحنه کارزار پیروز و سربلند شویم؟)
29. در زندگی چه اشتباهاتی مرتکب شدهاید؟ در ازای از دست دادن بعضی چیزها، چه چیزهایی را بدست آورده اید؟ آیا جزو آن افرادی هستید که عشق را در جایی که نبوده، جستهاید؟ مثلا در غذا و…
30. دو ستون رسم کنید.
در ستون اول تمام صفاتی را که در خود سراغ دارید، بنویسید. در ستون دوم، صفات متضاد را بنویسید، صفاتی که شما مایل به قبول آنها نیستید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره