آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
دهم ذیحجه اســت. صدای پای عید می آید. عید سر سپردگی و بندگی. عیدی با پیام ایثار و فداکاری، عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش.
عید قربان را عید اضحی نیز می گویند، چرا که اضحی جمع ماده ضحی به معنی ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب اســت و هنگامی که خورشید بالا می آید (قبل از ظهر)، آن موقع را ضحی گویند، چنانچه در قرآن کریم آمده اســت: والشمس و ضحیها (قسم به خورشید و چاشتگاه آن) و چون حجاج موقع بالا آمدن آفتاب قربانی می کنند و قربانی را اضحیه یا ضحیه گویند به همین دلیل روز دهم ذی الحجه را که قبل از ظهر آن، عمل قربانی انجام می شود «عید اضحی» می گویند.
عید نیز در لغت از ماده عود؛ به معناى بازگشت اســت؛ لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى بر طرف می شود عید گفته می شود.
همچنین واژه قربان از ماده قرب؛ به معنای نزدیک بودن اســت. بر این اساس با توجه به این که شخصی که قربانی میکند، در نظر دارد بدین وسیله به خداوند متعال تقرب بجوید، این عمل را قربانی میگویند. (لغتنامه دهخدا)
قربانی یکی از شعائر الهی اســت که اجرای آن تقوا ایجاد میکند و در صورتی که با خلوص نیت و برای رضای حق انجام پذیرد انسان را به قرب الهی نزدیکتر میکند. در فرهنگ دینی به هر چیزی که سبب قرب و نزدیکی انسان به خدا شود واژه قربان بر آن اطلاق می گردد. در روایت می خوانیم: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِی»؛ نماز نزدیک کننده متقیان به خداوند متعال اســت.(کافی3/265)
چه عید باشکوهی ست قربان، ابراهیم (علیه السلام) نیت میکند و ارباب ما عمل! کاش خداوند در رستاخیز کربلا همه ی جن و انس را برای قربانی شدن عباس علیه السلام میفرستاد و ای کاش تمام دریاها زمزم علی اصغر میشدند
حیوان سمبل نفسانیات و حیوانیت انسان اســت. در واقع انسان حیوانی ناطق، عاقل و الهی اســت که با رسیدن به مرحلۀ انسانیت از حیوانیت فاصله می گیرد و اگر به مقام معرفت دست پیدا نکند در مقام حیوانیت باقی می ماند.
اگر انسان بتواند حیوانیت خود را ذبح کند به مقام انسانیت می رسد و آن ذبحی که حاجی در عید قربان می کند در واقع قربانی کردن نفسانیات خود اســت و به این ترتیب او برای معرفت الهی آماده می شود.
امام سجاد (علیه السلام) از شخصی به نام شبیلی سوال می کند آیا هنگام قربانی کردن، نیت کردی که با تمسک به حقیقت تقوا، حلقوم طمع را قطع کنی؟ یعنی در واقع تو فقط یک گوسفند را قربانی و ذبح نمی کنی، این نمادی اســت برای اینکه تو ریشه طمع را بکنی و وابستگی را از خودت دور کنی.
عید قربان درسهای فراوانی دارد. ما به برخی از آنها که در این مجال می گنجد به اختصار می پردازیم:
1ـ عبودیت و تبعیت محض از پروردگار: در فلسفه قربانی کردن، یک نکته مهم و یک پیام معرفتشناسی وجود دارد و آن اینکه قلمرو معرفت انسان نسبت به مصالح امور محدود اســت. هنگامی که ابراهیم (علیه السلام) مورد خطاب قرار گرفت که برو فرزندت را بکش، از خدا نپرسید که به چه علت باید فرزندم را بکشم؟ بلکه هر چه خدا گفت همان را انجام داد. بنابراین وقتی انسان کاری را در راه خدا انجام میدهد ضرورتی ندارد فلسفهاش را بداند. اساسا عبادت روحش تسلیم اســت. به همین علت ابلیس با وجود شش هزار سال عبادت، وقتی خدا گفت: به آدم سجده کن، تسلیم نشد و چون تسلیم نشد. رانده شد. پس اگر انسان عمری عبادت کند، اما آنجا که باید، تسلیم نباشد، ابلیس میشود.
2ـ امتحان و ابتلای الهی: انسان از همان ابتدای خلقت با وسایل و ابزارهای گوناگون، آزمایش و امتحان شده اســت و این امتحان یک قانون کلی و سنت دائمی پروردگار اســت که برای پرورش بندگان صورت می گیرد. انسان چه بخواهد و چه نخواهد و چه صالح باشد و چه ناصالح، باید این امتحانات را پشت سر بگذارد و گریزی از آن نیست. حضرت ابراهیم از همه چیزش در راه خدا گذشت و از عهده امتحانی که باید برمی آمد، به خوبی برآمد. اما ما چه کردیم؟ لحظه ای تامل!! آیا اگر در معرض امتحان الهی قرار گرفتیم ابراهیم وار سربلند بیرون می آییم؟
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانی و صدقات و احسانش، بستری برای جاری ساختن مفهوم عبودیت و بندگی اســت و فصلی اســت برای قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت
3ـ قربانی کردن نفس در برابر امر الهی: ابراهیم (علیه السلام) با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را، به مذبح میبرد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند می گذرد. ما نیز باید امیال و آرزوها و تعلقات دنیوی را قربانی کنیم. اگر ابراهیم (علیه السلام)، اسماعیل اش را قربانی می کند ما نیز باید ببینیم اسماعیل ما کیست؟ تعلق خاطر ما غیر از خدا کجاست تا او را به مسلخ ببریم. باید ببینیم در راه خدا چه چیزی را بایدذبح کنیم و بهترین پیش کشی که می توانیم به محضر خداوند داشته باشیم چیست و این موضوع دیگر منحصر در قربانی کردن یک گوسفند نیست. ما باید عقل، نفس، وقت، علم و... که ارزشمندترین متاع زندگی مان اســت را در محضر خداوند قربانی کنیم. اینکه آدم نفسش را در مقابل معبود قربانی کند و خاضع و فروتن در مقابل معبود باشد و فقط به دستورات او گوش کند این می تواند بزرگترین قربانی ما باشد.
بنابراین می توان گفت که اگر بتوانیم رضای خویش را فدای رضای حق کنیم؛ اگر بتوانیم از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشیم؛ و اگر بتوانیم از داشته ها و خواسته ها بگذریم، آنگاه به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده ایم.
تقارن حرکت امام حسین (علیه السلام) از مکه به سمت کربلا با ایام عید سعید قربان، حاوی این نکته اســت که هر کسی میخواهد جزو اصحاب حسین (علیه السلام) باشد باید بتواند علایق خود را به مسلخ ببرد و قربانی رمز فداکاری و از خودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود اســت. به همین دلیل بود که امام حسین «علیه السلام» وقتی میخواستند از مکه حرکت کنند تنها کسانی را شایسته همراهی خود دانستند و دعوت کردند که آماده بودند از همه چیز خود و از همه دلبستگیها و علایق خود به خاطر خدا و در راه رضای او بگذرند.
راستی که چه عید باشکوهی ست قربان، ابراهیم (علیه السلام) نیت میکند و ارباب ما عمل! کاش خداوند در رستاخیز کربلا همه ی جن و انس را برای قربانی شدن عباس علیه السلام میفرستاد و ای کاش تمام دریاها زمزم علی اصغر می شدند. چه زیبا می توان دریافت که عاشورا هر روز در وجود ما اتفاق می افتد!! نگذاریم که حسین دل به دست یزید نفس کشته شود!!!
عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانی و صدقات و احسانش، بستری برای جاری ساختن مفهوم عبودیت و بندگی اســت و فصلی اســت برای قرب یافتن مسلمانان به خداوند آن هم در سایه عبودیت و اطاعت. عید قربان، فصل فدا کردن عزیزها در آستان عزیزترین اســت یعنی خدای متعال. پس در این عید عظیم الهی از خدا میخواهیم که رحمتی عنایت کند تا حج درونیمان را به قربانی کردن نفس پایان دهیم و از او یاری می طلبیم که ذبح عظیم ما را در این روز تمنیات نفسانی به پای ربوبیتش قرار دهد. آمین