کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - تمام شد! تعطیلات مهربان تابستان را میگویم! خوب در آغوشش استراحت کردید؟ بازی چهطور؟ مهمانی رفتید؟ سفر تابستانیِ خوبی داشتید؟ هرچه بود، حالا تمام شده و بد نیست در این لحظههای پایانی بهفکر یک شروع تر و تمیز برای بازگشت به مدرسه باشید.
برای شروع یک سال تحصیلی خوب، هیچچیز بهتر از آمادگی نیست. هر روز درس روز بعد را ورقی بزن و بهسادگی مرور کن.
همین مرور پنج دقیقهای باعث میشود هنگامی که معلم مبحث جدیدی را تدریس میکند، خیلی بهتر متوجه آن بشوی و در درک مفهوم درس، چند قدم جلوتر باشی.
این کار باعث میشود علامت سؤالهایی که در ذهنت شکل میگیرند، ساده و ابتدایی نباشند و سؤالاتی کلیدی مطرح کنی.
هرگز و هرگز از سؤال کردن نترس و آن را به وقت دیگری موکول نکن. همیشه بهخودت یادآوری کن این نفهمیدن اسـت که بد خواهد بود و نه سؤال کردن.
ممکن اسـت گاهی دربارهی برخی سؤالها فکر کنی که ساده و پیش پا افتاده هستند، بههرحال اگر جواب آنها را نمیدانی، همانها را نیز بپرس.
در این جور مواقع اگر فکر می کنی سؤالی که در ذهنت بهوجود آمده برای بقیه حل شده اسـت و ممکن اسـت معلم فکر کند تو از دیگران عقب هستی، میتوانی سؤالت را با این مقدمه طرح کنی: ممکن اسـت سؤالی که طرح میکنم کمی پیش پا افتاده باشد، اما تا سؤال نکنم، از ذهنم بیرون نمیرود...
با این مقدمه هم جو کلاس را با خودت همدل کردهای و هم سؤالت را طرح کردهای.
در سال تحصیلی باید از خیلی وسوسهها پرهیز کرد. پس هیچ چیز مثل این کلمه نمیتواند یک سال خوب را از نظرتحصیلی برایت رقم بزند:
پرهیز از اینکه وقت زیادی را به تماشای تلویزیون اختصاص بدهی.
پرهیز از اینکه شبها تا دیرقت بیدار بمانی.
پرهیز از غیبتهای غیر موجه!
در واقع میتوانی این کلمه را چند بار هنگامی که یکی از آن وسوسههای هیجانانگیز بهسراغت میآید به خودت بگویی: پرهیز، پرهیز، پرهیز!
لحظهی طلایی در موفقیت، لحظهای اسـت که همهچیز دست به دست هم داده تا تو دست از تلاش برداری. خسته شوی یا حوصلهات سر برود.
از بیرون صدای بازی بچهها را میشنوی یا صدای سریال مورد علاقهات را میشنوی که در حال پخش اسـت.
اگر بتوانی در این لحظهی طلایی به تلاشت ادامه بدهی میتوانی تا آخر خوب پیش بروی. وقتی این لحظه را پشت سر بگذاری، تلاش معنای تازهای پیدا خواهد کرد و تو دیگر به همین راحتی و با کوچکترین وسوسهای دست از آن برنخواهی داشت.
نه با توپ و تفنگ؛ بلکه با کیف و کتاب! تو باید جنگجو باشی. از میدان جنگ در ریاضی، شیمی و فیزیک نترسی و به جنگ آنها بروی. وقت رسیدن به مسئله یا مبحثی مبهم کتاب را نبند و نگو این برای مغز من زیاد اسـت.
با هرچه که برایت سخت و نامفهوم بود بجنگ و تا وقتی بر آن غلبه نکردهای، دست از تلاش برندار. اگر یکبار، فقط یکبار در این میدان پیروز شوی، چنان طعم پیروزی لذتبخشی حس خواهی کرد که دوست داری آن را دوباره و دوباره تکرار کنی.
این کار به تو اعتماد بهنفس زیادی خواهد داد و یاد میگیری که در برابر هر مسئلهی سختی، چهطور بایستی و آن را حل کنی. حتی در زندگی آینده!
برای اینکه از پس همهی این کارها بربیایی بهتر اسـت کمک بگیری. برای اینکه یک مبحث سخت درسی را بفهمی خیلی کارها میتوانی بکنی.
کمکهای مجازی مثل جستوجو در اینترنت برای پیدا کردن راهحل یا حتی فیلمهای آموزشی. یا کمک گرفتن از یک شخص قابل دسترس؛ مثل همکلاسی یا معلم.
اگر فکر میکنی کسی در دسترس تو هست که چیزی را که تو بلد نیستی او بلد اسـت، یک لحظه هم از او غافل نشو و تعارف را کنار بگذار تا زمانی که تو هم مثل او بلد شوی!
هیچچیز مثل روحیهی همکاری و مشارکت نمیتواند به تلاش و کوشش ما انگیزه بدهد و آن را شادیبخش کند.
پس به همکلاسیهایت نگاه کن و ببین با کدام یک از آنها در یک همکاری علمیتحصیلی موفقتر خواهی بود و به او پیشنهاد همکاری بده.
این همکاری میتواند فقط با یک گفتوگوی تلفنی دوطرفه هم صورت بگیرد. سر یک ساعتی باهم درس روز بعد را بخوانید و تلفنی با هم تبادل نظر کنید و سؤالهایتان را با هم در میان بگذارید.
در ادامه میتوانید در لحظات حساسی مثل روزهای امتحان این همکاری را بهصورت حضوری ادامه دهید.