فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
بی تردید موضوع تأمین «عدالت» عمومی ترین و شورانگیزترین مسئله در بحث مهدویت است و چون واژه «عدالت» در فرهنگ و اصطلاح نهج البلاغه، بلکه در تمام کلمات علوی بیت الغزل سخنان امیرمومنان(علیه السلام) است، امام از آینده عدالت در جهان نوید می دهد که : «و سیأتی غدٌ بما لا تعرفونَ یأخذ الوالی من غیرِها عمّالها علی مساوی اعمالها... فیُریکم کیفَ عدلَ السیّرة»؛ فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست خواهد آمد، زمام داری که غیر از خاندان حکومت های امروزی است، (مهدی) عمّال و کارگزاران حکومت ها را به اعمال بدشان کیفر خواهد داد... بدین روی، روشی عادلانه در حکومت حق به شما می نمایاند.
و در جای دیگر می فرماید: «الا و مَن ادرکَها منّا یسری فیها بسراج منیر، و یخذوفیها علی مثالِ الصالحین لیحلَّ فیها رِبقاً و یعتقَ رقاً و یصدعُ شُعباً و یشعب صدعاً»؛ بدانید آنکه از ما (مهدی) فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد و بر همان سیره و روش صالحان (پیامبر و امامان(علیهم السلام)) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد، جمعیت های گم راه و ستمگر را پراکنده و حق جویان را جمع آوری می کند.
«در زمان برقراری دولت مهدی (علیه السلام)، آبها فراوان می گردند و نهرها کشیده می شوند و برکات زمین افزایش می یابند و گنج ها استخراج می گردند.»
ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغه، که از علمای بزرگ اهل سنّت است، در ذیل این کلام حضرت می گوید: امیرمومنان علی(علیه السلام) یادآوری نموده است که مهدی آل محمّد(علیهم السلام) در تاریکی فتنه ها با چراغ روشن ظهور می کند و مردم را از بردگی و اسارت رهایی داده و مظلومان ستم دیده را از دست ستمگران نجات می دهد.
حضرت مهدی(علیه السلام) وقتی در برابر فتنه ها و بی عدالتی های اجتماعی قرار می گیرد با چراغ پرفروغ حکمت و درایت الهی وارد عمل شده، در پرتو دستورات وحی آسمانی و قرآن کریم، به ایجاد عدالت و خاموش نمودن شعله های بی عدالتی می پردازد.
تمام ستم دیدگان عالم، توسط حضرت مهدی(علیه السلام) از قید اسارت های گوناگون و بی عدالتی رهایی یافته، زندگی همراه با سعادت و شادکامی برای آنان فراهم می گردد.
سیره عملی حضرت مهدی(علیه السلام) همان سیره صالحانی است که حضرت امیرمومنان در نهج البلاغه درباره آن ها فرموده: «اللّهمَّ انّک تَعلمُ انَّه لم یکن الّذی کانَ منّا منافسةً فی سلطان و لا التماس شیء مِن فضول الحطام و لیکن لنَرُدَّ المعالمَ من دینکَ و نُظهر الاصلاحَ فی بلادِکَ فیأمَن المظلومونَ مِن عبادِکَ و تُقام المعطَّلةُ مِن حدودِک»؛ خدایا تو می دانی آنچه از ناحیه ما (اهل بیت(علیهم السلام)) صورت می گیرد برای به دست آوردن قدرت و حکومت و ثروت دنیا نیست، بلکه می خواهیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خودش بازگردانیم و در سرزمین تو اصلاح پدید آوریم تا بندگان ستم دیده ات از محرومیت نجات یافته، با امنیت زندگی کنند و قوانین فراموش شده ات بار دیگر اجرا گردند.
«بدانید! آنکه (مهدی علیه السلام) از ما فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد و بر همان سیره و روش صالحان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید و بردگان و ملت های اسیر را آزاد کند.»
یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت های زمینی و آسمانی تأمین می شود.
امیرمومنان(علیه السلام) درباره نعمت های زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»؛ در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوه های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون می ریزد و کلیدهایش را به او می سپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»؛ در زمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوان می گردند و نهرها کشیده می شوند، برکات زمین افزایش می یابند و گنج ها استخراج می گردند.
روزی حضرت امیرمومنان(علیه السلام) در اندیشه بود، شخصی از ایشان سبب تفکرش را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمود: «تفکّرتُ فی مولود یکونُ من ظهری، الحادی عشر من وُلدی، و هو المهدی یَملأُها عدلا کما مُلئت جوراً و ظلماً»؛ درباره فرزند یازدهم خود مهدی (علیه السلام) می اندیشم که روزی ظهور خواهد کرد و زمین را از جور و ستم پاک نموده، لبریز عدالت خواهد کرد.
منابع:
-نهج البلاغه، خطبه 138. خطبه 150، خطبه 131.
-ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 416.
-محمدبن على بابویه قمى، کمال الدین و تمام النعمه،ج 1، ص 286.
-لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر،فصل 4، باب 3، ص 589.