این ایام، ایام شهادت بانوی دو عالم، صدیقه حوراء، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است. ایامی که باید «حوایج سالانه خود را از بانو طلب کرد». (مقام معظم رهبری: من تمام حوائج سالانه خود را در ایام فاطمیه از خداوند بزرگ طلب میکنم)؛ ایامی که میتواند روزهای ذکر و بصیرت ما باشد تا آنچه که طلب میکنیم، طلب بهترینها باشد.
نگاهی به کلمات و دعاهای بانو، میتواند ذکر این ایام و این روزهای ما باشد. دعاهایی که به قول علی صفاییحائری، اگر اندکی در آنها تأمل کنیم، احساس خواهیم کرد که زیر این کلمات به ظاهر ساده، باری از معرفت است. در همین راستا، در این یادداشت، نگاهی خواهیم داشت، مختصر به کتاب «شرحی بر دعاهای روزانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها» از مرحوم علی صفایی حائری.
در این نگاه در کنار نقل دعاهای هر روز از حضرت زهرا سلاماللهعلیها، برای درک بیشتر مفاهیم دعا، به بیان مفردات و ترکیبهای آن نیز پرداخته شده است.
شنبه؛ طلب و رحمت
۱٫ «اَلّلهُمَّ افْتَحْ لَنا خَزائِنَ رَحْمَتِکَ وَ هَبْ لَنا الّلهُمَّ رَحْمَهً لاتُعَذِّبُنا بَعْدَها فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»، «وَ ارْزُقْنا مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَیِّباً وَ لاتُحْوِجْنا وَ لاتُفْقِرْنا اِلی اَحَدٍ سِواکَ»، «وَ زِدْنا لَکَ شُکْراً وَ اِلَیْکَ فَقْراً وَ فاقَهً وَ بِکَ عَمَّنْ سِواکَ غِنیً وَ تَعَفُّفاً»، «اَللّهُمَّ وَسِّعْ عَلَیْنا فِی الُّدنْیا، اَللّهُمَّ اِنّا نَعُوذُ بِکَ اَنْ تَزْوِیَ عَنّا وَجْهَکَ فِی حالٍ وَ نَحْنُ نَرْغَبُ اِلَیْکَ فیهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَعْطِنا ما تُحِبُّ وَ اجْعَلْهُ لَنا قُوَّهً فِیما تُحِبُّ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۸).
پروردگارا! گنجهاى رحمتت را براى ما بگشا، و ما را مشمول رحمتى قرار ده که بعد از آن در دنیا و آخرت عذابمان ننمایى، و از فضل گستردهات، ما را از روزى حلال و پاکیزهاى بهرهمند گردان و ما را نیازمند و محتاج کسى جز خودت قرار نده، و شکرگذارى ما را نسبت به خودت، و نیز فقر و نیازمان را به تو و بىنیازى و کرامت نفسمان از غیر خودت را، افزون فرما. خداوندا! در دنیا بر ما گشایش عطا فرما، بارالها! از اینکه ما را در حالى که دیدارت را طالبیم، از دیدارت منع نمایى، به تو پناه میبریم. پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و آنچه را که دوست دارى بما عطا فرما، و آن را نیرویى قرار ده در آنچه ما دوست میداریم، اى بهترین رحمکنندگان!
عبارات دعا
الف- رحمت
«رحمت خدا، نمودها و جلوههایی دارد؛ آشکار است. …آدم، گاهی رنجهایی را میبیند، ولی همین رنجها حامل عنایت و محبت خدا هستند؛ برای انصراف من، توجهدادن به من، شستوشوکردن من است. … آدمی که رنج میبیند، دو نگاه دارد: یکی اینکه دیدی فلانی با من چه کرد؟ و یک موقع هم میگوید: دیدی، فلانی این بود. وقتی ظرف تو میافتد و میشکند، یک وقت میگویی: دیدی شکست؟! یا اینکه میگویی: دیدی، شکستنی بود! این نگاه دوم است که تو را به رحمت حق گره میزند و مست و مدهوشت میکند.»
ب- رزق
رزق واسع، رزقی است که تمامی ابعاد و وجود انسان را در برمیگیرد. رزق ما تنها خوراک و آشامیدن و لباس نیست. …رزق شهادت و معرفت و محبت… بدن ما رزقی میخواهد. حس و وهم و خیال و فکر و عقل و قلب و روح ما هم رزقی دارد… آیات و نشانههای خدا، ارزاق حواس ما هستند و تدبر در آیات حق، زمینهای برای تفکر تو میشود و رزقی است برای فکر تو. … منشأ این رزق، فضل و عنایت او است نه عدل او؛ آن هم فضل و زیادتی گسترده و فراگیر».
ج- شکر
در فرازی از دعا میگوییم «تو با رزق حلال و طیبی که برای ما داری و اینکه ما را محتاج و وابسته دیگران نمیسازی، شکر ما را نسبت به خودت زیادتر کن. کاری کن که ما فقط نسبت به تو سپاسگزار باشیم». چراکه «اگر من، نعمتها را نشناختم و یا نعمت را در هر شکل و لباس و جلوهای که باشد، نشناختم، طبیعتاً شکرم برای دیگران خواهد بود. به دیگران روی خواهم آورد و از آنها گفتوگو خواهم کرد». اما با این وجود، من بنده میدانم که «در هر گرفتاری سه نعمت وجود دارد: یکی اینکه نقطه ضعفت را شناختهای و دوم اینکه تعلق و وابستگیات قطع شده و سوم اینکه برایت دلشکستگی آمده؛ این سه نعمت، نعمتهای کم و کوچکی نیستند». و باز خوب میدانم که «در برابر بلا و گرفتاری به سه گونه میتوان رفتار کرد: اول جزع و ناله و فریاد، دوم صبر و شکیبایی، سوم شکر؛ و شکر مختص کسانی است که به این حد از معرفت و توجه رسیده باشند».
در فرازی از دعا «حضرت میفرماید: خدایا! به ما وسعتی عنایت فرما! این وسعت دو شکل دارد: ۱٫ امکانات زیادی به تو بدهند و هرچه میخواهی داشته باشی، ۲٫ به سینه باز و فراخ و به رفعتی از ذکر و آگاهی برسی که از تنگنای دنیا و گرفتاریها، در وسعت و راحت باشی و در کنار رنجها و با نبود امکانات، راحت زندگی کنی».
یکشنبه؛ فلاح، نجاح و صلاح
«اَللّهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ یَوْمِی هذا فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجاحاً وَ اَوْسَطُهُ صَلاحاً. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، «وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ اَنابَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ وَ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ فَکَفَیْتَهُ وَ تَضَرَّعَ اِلَیْکَ فَرَحِمْتَهُ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۸).
پروردگارا! آغاز این روزم را رستگارى، و پایانش را موفقیت، و وسط آنرا سعادتمندى قرار ده، خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را از کسانى قرار ده که بهسوى تو روى آورده، و تو آنان را پذیرفتهاى، و بر تو توکل کرده و آنان را کفایت نمودهاى، و بهسوى تو زارى کرده و آنان را مشمول رحمتت قرار دادهاى.
عبارات دعا
الف- فلاح
«برای فلاح و رستگارشدن، دو عنوان مطرح است: انابه و قبول. انابه عبد، یعنی رویآوردن او به سمت حق، یعنی اینکه از همه ببرد و به سمت او آید. … و لازمه انابه، قبولی است و سرّ این قبولی، هم در غربت انسان است و هم در رحمت حق».
ب- نجاح
«برای نجاح و دستیابی نیز دو عنوان مطرح است: توکل و کفایت. حضرت میفرمایند: آخر روز را نجاح قرار بده. یعنی وقتی روز را به پایان میرسانیم، سرمایه را مصرف نکرده باشیم و تمام نشده باشیم، به چیزی دست یافته باشیم، باری آورده باشیم».
ج- صلاح
«مطلوب حضرت و خواسته او بین فلاح و نجاح، بین کوشش و تلاش آدمی برای روییدن و رستن (فلاح) و برای رسیدن و دستیابی به نتیجه و بارآوردن (نجاح)، صلاح و شایستگی است، و این هم در دو کلمه خلاصه میشود: تضرع و زاری از عبد و رحمت و مهربانی از حق. … این راهی است که باید با تضرع رفت، نه کبر و غرور و طلبکاری. ما خیال میکنیم بدون این تضرع به ما میدهند؟! میدهند، ولی چه حدی؟ هرکس سهمی دارد».
دوشنبه؛ عبودیت
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ قُوَّهً فِی عِبادَتِکَ وَ تَبَصُّراً فِی کِتابِکَ وَ فَهْماً فِی حُکْمِکَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لاتَجْعَلِ الْقُرْآنَ بِنا ماحِلاً وَ الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیاً» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۸).
خداوندا! از تو نیرو در عبادت و بندگى، و بینش در درک آیات کتابت، و فهم در درک احکامت را خواستارم، پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و قرآن را دور از دسترس فهم ما، و صراط را زائل از ما، و محمد را روى گردان از ما قرار مده.
عبارات دعا
الف- عبادت و عبودیت
«آنچه در عبادت مطرح و شرط است، یکی امر است و دیگری اخلاص. عبودیت یعنی همین اعمالی که او میخواهد و باید امر و اخلاص داشته باشد، و گذشته از این دو، هم مطابق امر او باشد و هم در هنگامی آورده شود که مزاحم نداشته باشد و کار و امر دیگری مزاحم آن نباشد. … لذا در عبودیت سه چیز مطرح است: نیت، سنت، اهمیت».
ب- عوامل قوت در عبادت
«حال سؤال این است که چه عواملی باعث قوت در عبادت است؟ تا بتوانم عبادت را با نشاط و قوت به جا آورم و متوقع و منتظر بهرهای هم نباشم و بتوانم عبادت را به خاطر امر و اهلیت او بیاورم. … ۱٫ توجه به آمر و معبود و معرفت به عظمت و کرامت او …، ۲٫ توجه به امر و حکم …، ۳٫ توجه به آثار عمل و قرب به محبوب و معبود…، ۴٫ رضا…، ۵٫ تمرین و تدریج… همیشه یک چیز کم و مستمری را بین خود و خدایتان داشته باشید که این پیوند مستمر، باعث نجات آدمی است و او را به نتیجه میرساند».
ج- خاصیت دعا
«دعا دو خاصیت دارد: ۱٫ تو را به اندازهای که مضطر و متوجه میشوی، به خواستههایت میرساند و به تو میدهند، ۲٫ دعا میکنی به خاطر اینکه عبودیت و وابستگی و تعلقت را اثبات کرده باشی و برایت مهم نیست که میدهند یا نه، برآورده میکنند یا خیر. … [باید دقت داشت که] او قبل از استحقاق و سؤال بخشیده… او آنقدر لطیف و خبیر و عزیز است که به آنهایی که آمدند و نرسیدند، دو مزد میدهد: یکی مزد و اجر حرکتشان و دیگری مزد محرومیتشان. …توقع را باید کنار گذاشت و صبوری کرد؛ این نیست که هر وقت خواستی بدهند، وقتی از او میخواهی به این معناست که از ضعف خودت و از عجزت به غناء و عنایت و لطف و رحمت او نزدیک شدهای».
سهشنبه؛ محیطها و موضعگیریها
«اَللّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَهَ النّاسِ لَنا ذِکْراً وَ اجْعَلْ ذِکْرَهُمْ لَنا شُکْراً وَ اجْعَلْ صالِحَ ما نَقُولُ بِاَلْسِنَتِنا نِیَّهً فِی قُلُوبِنا»، «اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ اَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنا وَ رَحْمَتَکَ اَرْجی عِنْدَنا مِنْ اَعْمالِنا. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ»، «وَ وَفِّقْنا لِصالِحِ الْاَعْمالِ وَ الصَّوابِ مِنَ الْفِعالِ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۹).
پروردگارا! در مقابل غفلت مردم ما را متذکر قرار ده، و در برابر ذکر آنان براى ما شکر و سپاس مقرر فرما، و بهترین چیزى که بر زبانمان جارى میشود را نیات قلبى ما قرار ده. خداوندا!، غفران و بخشش تو از گناهان ما گستردهتر و رحمت تو امیدوارکنندهتر از اعمال ما است، خداوندا بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر اعمال صالح و کارهاى نیک موفق دار.
عبارات دعا
الف- موضعگیریها
در محیطهای غفلت
«در محیطهای غفلتزده و غافل، آدمی میتواند سه موضعگیری و برخورد داشته باشد: ۱٫ میتواند رو به پستی بیشتری بیاورد و جایی که همه مشغولاند، ساز محکمتری را بزند و فساد بیشتری بیاورد…، ۲٫ میتواند به همرنگی روی بیاورد، اگر به فساد بیشتری روی نیاورد، لااقل در همان حد باقی بماند و جزو غافلها باشد، ۳٫ میتواند از غفلت و بیتوجهی و از چشمپوشی و یا زشتی عمل آنها بیاموزد و بیدار شود. …».
در محیطهای ذکر
«در محیط ذکر هم انسان به سه گونه میتواند عمل کند: ۱٫ آنجا که همه بیدارند و متذکر، همه چیز را به بازی و سخریه بگیرد، لجبازی کند و تذکرها و آیات و عنایات او را به بازی گیرد و مسخره کند، ۲٫ مانند دیگران متذکر و بیدار باشد، ۳٫ بالاتر، هنگام بیداری آنها جلودار باشد و شاکر، نه متمسخر و بازیگر و نه متذکر و بیدار، بلکه شاکر و پیشرو و بهرهمند که شکر بهرهبرداری و بهرهمندشدن است».
ب- صالحات و حسنات
«فعل صواب فعلی است که خوب است، کاری است که ملاک دارد، ارزش دارد، حسن در عمل را با خود دارد، ولی زمان مناسب و مکان مناسب و جهت مناسب ندارد. فعل صواب، همان حسنه است».
«فعل صالح و عمل صالح، گذشته از حسنی که دارد، زمان و مکان و جهت مناسبی را نیز داراست. پس یک عمل خوب (حسنه) با سه خصوصیت زمان و مکان و جهت مناسب، یعنی باتوجه به تاریخ و جغرافیای خودش، صالحه میشود و به آن عمل صالح میگویند».
چهارشنبه؛ حفاظت و ستر
«اَللّهُمَّ احْرُسْنا بِعَیْنِکَ الّتی لاتَنامُ وَ رُکْنِکَ الَّذی لایُرامُ وَ بِاَسْمائِکَ الْعِظامِ، وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ احْفَظْ عَلَیْنا ما لَوْ حَفِظَهُ غَیْرُکَ ضاعَ وَ اسْتُرْ عَلَیْنا ما لَوْ سَتَرَهُ غَیْرُکَ شاعَ. وَ اجْعَلْ کُلَّ ذلِکَ لَنا مِطْواعاً اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ قَریبٌ مُجیبٌ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۹).
پروردگارا! ما را با دیدگانت که هرگز بخواب نمیرود، و با پایه و ستونى که مورد تجاوز قرار نمیگیرد، و با نامهاى بزرگت مرا حفاظت فرما، و بر محمد و خاندانش درود فرست، و برایمان حفظ کن آنچه را که اگر حافظى غیر از تو داشته باشد، ضایع میگردد، و بپوشان بر ما آنچه اگر غیر تو آنرا بپوشاند، شیوع پیدا می کند، و همه اینها را فرمانبر ما قرار ده. به درستی که تو خواستهها را مىشنوى، و نزدیک بوده و اجابتکنندهاى.
عبارات دعا
الف- حفاظت
«سؤال اساسی که در مورد این دو نکته مطرح است، این است که چرا حضرت حفاظت و ستر را میخواهد و اصولاً آدمی چه وقتی حفظ و ستر دیگران را میخواهد و به آنان روی میآورد؟ وقتی تو امکاناتی داری که ارزشمند و زیاد است و از طرفی دشمنان زیادند و آماده بردن، و به ضعف و ناتوانی خودت هم در حفظ آنها واقف هستی، در این هنگام به دیگری واگذار میکنی، به بیمه روی میآوری».
شرط حفاظت
«اگر بناست او عهدهدار من باشد و از من محافظت کند، باید خودم در مقام حفاظت و نگهداری باشم و هتک حرمت و پردهدری نکنم، باید از او باشم و برای او. … پس شرط حفاظت، تفویض و واگذاری به اوست».
وسیله حفاظت
«وسیله حفظ و حراست او چیست؟ در خود بیان حضرت به سه چیز اشاره شده است: عین و رکن و اسماء. … با عین و چشمی که نمیخوابد. با رکن و نیرو و قدرتی که محدود و مغلوب نمیشود. با اسماء و تجلیاتی که مدام تحقق دارند و کارها و افعال او را دربر میگیرند…».
مورد حفاظت
«مورد حفاظت چیست و چه چیزهایی را میخواهیم خداوند حفظ کند؟ آنچه که میخواهیم حفظ شود، جان است، مال است، ناموس است، امکانات و اموال هستند و از طرفی دین است، ایمان است، اعمال صالحه و حسنات هستند».
کیفیت حفاظت
«خداوند چگونه حفاظت میکند؟ در حفظ باید این نکته درنظر گرفته شود که آنچه تو میخواهی محفوظ بماند، … از بین نرود و وضعش به هم نریزد و ضایع نگردد، اگر لازم است در حرارت معین و یا رطوبت معینی نگهداری کنی تا محفوظ بماند و از بین نرود، بلکه باعث بهترشدن و زیادترشدنش گردد. پس در حفاظت هم مصونیت و سلامت مطرح است و هم رشد و زیادتی».
ب- ستر
در مورد ستر و پوشش نیز چند نکته مطرح است:
شرط ستر
«شرط ستر اینکه در مقام عفت و ستر و پوشش باشم و اینکه حرمتی را نگه دارم و هتکی نداشته باشم. … شرط ستر و پوشش و اینکه مرا حتی از خودم هم بپوشاند، تعفف است و خودداری. و در مقام پوشاندن و پنهانکردن باشم. مستوری حق در گرو این نیست که گناه نکنم؛ چراکه معصوم از گناه و خطا نیستم. در گرو این است که تعففی داشته باشم، حرمتی نگه دارم، نه اینکه آشکار سازم».
مورد ستر
«چه چیزهایی را میخواهیم بپوشانیم؟ گاهی میخواهیم ضعف و عیوبمان را مستور بداریم، گاهی گناهانمان را و گاهی هم اسرارمان را. آنچه در ذهن سیال و تفکرات و دل آدمی میگذرد و به عنوان سر و راز اوست، اگر بنا شود که آشکار گردد، برایش چیزی باقی نمیگذارد».
وسیله ستر و اینکه از چه کسی میپوشاند؟
«وسیله ستر اوست و اینکه چگونه میپوشاند؟… صرف چشمها و توجهها، غفلت و نسیان و حجاب و حائلهایی که او میگذارد وسیله ستر و پوشش او هستند…، اما اینکه مرا از چه کسی میپوشاند؟ از خودم… از رسولش… از ملائکه کرام… او ستار است و خیرالساترین و این ستر و پوشش او و آن حفظ و حراست او، تاجایی ادامه مییابد که باعث جسارت بیشتر ما نشود و ما را به او نزدیکتر کند و وسیلهای باشد برای اطاعت و بندگی ما و نه سرکشی و طغیان ما…»
«حضرت از خدا میخواهد که هم حفظ و حراست و هم ستر و پوشش او، هردو، وسیله اطاعت و رغبت به سوی او باشد نه وسیله فساد و عصیان و پردهدری بیشتر آدمی».
پنجشنبه؛ هدایت و تقوا
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْهُدی وَ التُّقی وَ الْعِفافَ وَ الْغِنی وَ الْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضی»، «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ قُوَّتِکَ لِضَعْفِنا وَ مِنْ غِناکَ لِفَقْرِنا وَ فاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِکَ وَ عِلْمِکَ لِجَهْلِنا»، «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَعِنَّا عَلی شُکْرِکَ وَ ذِکْرِکَ و طاعَتِکَ وَ عِبادَتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۹).
پروردگارا! هدایت و تقوى، و عفاف و بىنیازى، و عمل به آنچه که دوست دارى و خشنود میگردى را از تو خواستارم. خداوندا! از تو در مقابل ناتوانیمان نیرو، و در مقابل نیازمان بىنیازى، و در مقابل جهالت و نادانیمان علم و حلم خواهانیم. خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر، و اطاعت و عبادتت یارى فرما، برحمتت اى بهترین رحمکنندگان.
عبارات دعا
«خیلی از کسانی که در مسیر حق قرار میگیرند، خیال میکنند که خود شروع کردهاند و خدا آنها را فراموش و رها کرده؛ درحالیکه این طور نیست. همه عالم گواه بر این است که او شروع کرده و دعوت نموده و آدمی را هدایت کرده».
الف- مراحل هدایت
«هدایت در یک مرحله با غفلت انسان، با کفر و انکار او همراه است، تو منکری، ولی او جلوه کرده، تو چشم پوشیدهای، ولی او تجلی کرده… مرحله دوم هدایت در حد اسلام و ایمان است. تو مسلم میشوی، برایت هدایتهایی است، مؤمن میشوی، برایت هدایتهای بیشتری است… هدایت در حد تقوا و احسان است… با توجه به این حد از هدایت و تقوا که حضرت خواستار آن بودند: ۱٫ عفاف و پاکی در روابط میآید. عفاف تنها به معنای پاکدامنی نیست. پاکی است، پاکی چشم و دست و بطن و فرج و حتی خطورات آدمی، حضورش، حضور پاکی است…، ۲٫ غنا و بینیاز میآید. دیگر وقتی گرفتار میشوم، به هیچکس، حتی به زن و فرزندم روی نمیآورم، برایم سخت است…، ۳٫ عمل به محبوب و مرضی او در من زنده میشود. دیگر خواستههای خودم مطرح نیستند و رضایت و خواستههای او مهم است».
ب- بهرهبرداری
«فاطمه سلاماللهعلیها میگوید: من از آن ضعف و فقر و جهل خودم که به من مربوط هستند، میخواهم در قوت و توانایی تو و در غنا و بینیازی تو و در علم و حلم تو، سهمی داشته باشم. قوت حق، ضعف انسان را و غنای او، فقر آدمی را و علم و حلم او، این هردو، جهل را از انسان برمیدارد».
ج- شرط بهرهبرداری
«اینکه من از قوت حق بهره بگیرم و از غنا و حلم و علم او بخواهم، لازمهاش این است که سعی و اقدامی کرده باشم، طلب و تضرعی را داشته باشم. … جریانی طبیعی در انسان که با هدایتهایی که برایش میآید، معارفی در او ایجاد میگردد و این معرفت و آگاهی، محتاج ذکر است… این معرفت و ذکر، به عهد و پیمانی تبدیل میشود و این عهد، به عمل و عمل به عبادت یا عبودیت و عبودیت به یقین و یقین هم به شهود منتهی میشود، این سیر تحول انسان است و برای پیمودن این مسیر، حضرت خواستار کمک و عون خداوند هستند. … پس بکاء و تضرع، عون توست، بلاها و گرفتاریها، عون تو هستد، ذکر اولیای خدا، عون تو هستند».
جمعه؛ خواستهها
«اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنْ اَقْرَبِ مَنْ تَقَرَّبَ اِلَیْکَ وَ اَوْجَهِ مَنْ تَوَجَّهَ اِلَیْکَ وَ اَنْجَحِ مَنْ سَأَلَکَ وَ تَضَرَّعَ اِلَیْکَ»، «اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِمَّنْ کَاَنَّهُ یَراکَ اِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ الَّذی فِیهِ یَلْقاکَ وَ لاتُمِتْنا اِلاَّ عَلی رِضاکَ»، «اَللّهُمَّ وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ اَخْلَصَ لَکَ بِعَمَلِهِ وَ اَحَبَّکَ فِی جَمیعِ خَلْقِکَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»، «وَ اغْفِرْ لَنا مَغْفِرَهً جَزْماً حَتْماً لانَقْتِرِفُ بَعْدَها ذَنْباً وَ لانَکْتَسِبُ خَطِیئَهً و لااِثْماً»، «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاهً نامِیَهً دائِمَهً زاکِیَهً مُتَتابِعَهً مُتَواصِلَهً مُتَرادِفَهً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ» (بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۹).
اى معبودم و اى آقایم! هر کسى مهیا و مجهز، و آماده و توشه برگرفته است، تا به امید صله و عطا و بهره و عطیه و بخشش و جایزهای نزد مخلوقى برود، پس به سوى توست اى معبودم مهیاشدنم، و مجهزبودنم،و آمادگیم، و توشهبرگرفتنم، به امید بهرههایت و نیکى شناخته شدهات، و عطیه مطلوبت و جایزههایت. پس اى آنکه درخواست سائلى نزد او محروم نشد، و بخشش خواهندهاى در او کاستى پدید نیاورد، مرا محروم مفرما؛ چراکه من با عمل صالحى که قبلاً انجام دادهام، و یا شفاعت مخلوقى که امید به او بسته، و تقرب به او جستهام، نزد تو نیامدهام، جز شفاعت محمد و خاندانش، که درود تو بر او و خاندان پاکش باد،به درگاه تو آمدهام، و امیدوار عفو و بخشش بزرگت، که برخطاکارانى که محرمات تو را انجام دادهاند، وعده دادهاى، هستم؛ بهطوریکه پافشارى طولانى آنان در انجام امور حرام، تو را از بخشش وجود به آنان بازنداشت و تو اى آقاى من بسیار نعمتدهندهاى و من بسیار خطاکار، و بهحق محمد و خاندان پاکش، از تو میخواهم که گناه بزرگم را ببخشى؛ چراکه گناه بزرگ را جز بزرگ نمیبخشد، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ، اى بزرگ!»
عبارات دعا
الف- قرب و وجاهت و نجح و بهرهمندی
«قرب حق برای کسانی است که دو سبقت دارند… یکی سبقت در نیت و دیگری سبقت در عمل. سبقت در نیت: یعنی آنچه که انسان، عمل را بهخاطر آن انجام میدهد و باعث میشود تا به سوی عمل شتاب کند و سبقت بگیرد… سبقت در عمل: اگر کاری را از من خواستند منتظر این نباشم که دیگری انجام دهد و قبل از اینکه دیگری انجام دهد، من بهسوی آن بشتابم و سبقت بگیرم».
«وجاهت مختص کسانی است که هم محبوبیت دارند و هم تواضع. … و محبت نتیجه تبعیت از اوست…».
«نحج و بهرهمندی برای کسی است که دو خصلت را دارد و این نکته هم در دعای حضرت آمده… هم سائل باشد و هم متضرع. تا نخواهی نمیدهند…».
ب- رؤیت و لقاء و رضایت حق
«مطلوب دوم حضرت که نتیجه خواسته قبلی است، رؤیت و لقاء و رضایت حق است. …رضایت خشیت میخواند و خشیت یعنی اینکه تو نسبت به آنچه که کردهای و انجام دادهای، مغرور نباشی و خوف داشته باشی».
ج- اخلاص و محبت
«مطلوب سوم حضرت، اخلاص است و محبت او در تمامی خلقش و نسبت به همه مخلوقاتش. تعبیری که در دعا وارد شده، نمیگوید عملش را برای تو خالص کرد، میگوید با عملش، اخلاص را بهدست آورده و این تعبیر هم اخلاص در نیت را شامل میشود و هم اخلاص در عمل و هم اخلاص در دین را… اخلاص در نیت یعنی فقط به خاطر او قدم برداشته باشی. اخلاص در عمل یعنی همه عمل را برای او بیاورد و شرکی را در عمل نداشته باشد. اخلاص در دین یعنی التقاط نباشد؛ ایمان به بعض و کفر به بعض نباشد. … محبت آن تحولی است که در نگاه و دل و عمل آدمی میآید؛ بهحدی که حتی نمیتواند ببیند یک دانه گندم از بین میرود، تا چه رسد به اینکه شاهد از دست رفتن آدمها باشد».
د- غفران و مغفرت
«مطلوب چهارم حضرت غفران و مغفرت اوست. … نکته اساسی که در این قسمت از دعا مطرح است اینکه: آدمی در هر حد از سلوکش ذنبی دارد. از ولیّ گرفته تا وصی و غیره، هرکدام نسبت به ذات احدیت مقصرند و این تقصیر، شوخی نیست».
انتهای پیام/ ۹۳۰۶۲۳