جام جم سرا: چطور شد مصرفکننده شدی؟
شروع مصرف من به دلیل کنجکاوی بود. از بچگی مصرفکننده و مواد زیاد میدیدم. از بچگی کنجکاو بودم پدرم مهندس بود و من همیشه پیش او بودم. کنجکاوی را از پدرم یاد گرفتم و بعضی جاها خیلی برایم خوب بود و باعث رشد و یادگیری شد یکسری جاها هم باعث شد تاوان سنگینی بپردازم یکی از آنها هم اعتیاد است. من در خانوادهای تحصیلکرده و ورزشی بزرگ شدم حتی یک سیگاری هم در خانواده ما وجود نداشت ولی این برایم سوال بود که مواد چیست و وقتی این همه میگویند ویرانی، بدبختی و تباهی به بار میآورد چرا آدم بزرگها سراغ آن میروند. بزرگتر که شدم سوالم این بود که این چه بدبختیای است که طرف به جان میخرد. درگیر دانشگاه و کنکور بودم که از طریق یکی از دوستانم با مواد آشنا شدم. او که آن موقع سرباز بود به من گفت میخواهد کاری انجام دهد از من خواست با او بروم و وقتی رفتم فهمیدم کارش این است که از یکی از همخدمتیهایش مواد بگیرد. او اولینبار تریاک را دستم داد اما بدون اینکه مصرف کنم دور انداختم اما چند ماه بعد برای اولینبار مصرف کردم. آن روز پدر و مادرم نبودند یکی از بچهها قلیان آورد و بالای زغال آن یک بست تریاک انداخت. همین که کشیدم دیدم چه لذتی دارد من گول همین ظاهر را خوردم و باعث شد بیشتر از یک دهه از عمرم تاوان سنگینی بابت آن بپردازم.
آیا مواد صنعتی هم مصرف کردهای؟
آن موقعی که برای درمان اقدام کردم موادی که به اسم صنعتی وجود دارد تازه وارد بازار شده بود و قیمت بالایی داشت به همین دلیل هر کسی مصرف نمیکرد. من هم آشنایی زیادی با آن نداشتم اما قطعا اگر درمان نمیشدم آنها را هم مصرف میکردم. در کل چیزی به اسم مواد صنعتی و سنتی و مواد سبک و سنگین نداریم به نظر من هر چیزی که آدم را از حالت عادی و تعادل خارج کند مواد است. وقتی این تقسیمبندی انجام شود اشتباهات زیادی در ذهن نوجوان شکل میگیرد.
مواد، لذتی را که میخواستی به تو داد؟
من حدود یک دهه از عمرم مصرفکننده بودم. هفت یا هشتسال از این مدت تفننی بود که ما در کنگره 60 به آن نامزدی اعتیاد میگوییم و تنها نامزدی است که جدایی ندارد و به پیوند نامشروع بین انسان و موادمخدر منجر میشود که فرزند ناخلف آن هم بیماری اعتیاد است. واژه تفریحی و تفننی به نظر من خیلی بچگانه و ابتدایی است مثل این است که کسی بگوید من دزد نیستم فقط بعدازظهرهای جمعه که بیکار هستم هر از چندگاهی یک گاوصندوق میزنم و فقط تفریحی این کار را میکنم. من اوایل تفننی مصرف میکردم اما بعد از آن به یک مصرفکننده تبدیل شدم و دیگر برای لذت مصرف نمیکردم و لذت برایم به آرزو تبدیل شده بود. خیلیها میگویند مصرفکننده، لذتطلب است اما من میگویم اینطور نیست مصرفکننده بعد از چند ماه و نهایت سال اول دنبال ترک است ولی راه درمان را پیدا نمیکند. 99درصد راههای درمان غلط است. من این را با گوشت و پوستم تجربه کردهام.
الان چند سال داری؟
38سال دارم و الان هم بیشتر از هفت سال است که به رهایی رسیدهام. الان شاغل هستم و کار فرهنگی میکنم بعد از درمانم در رشته آیتی و فناوری اطلاعات تحصیل کردم. ازدواج کردهام و دو پسر دارم.
اگر پسرهایت چند سال دیگر درباره دوره جوانیات از تو بپرسند به آنها چه میگویی؟
پسر اولم الان سهسالودوماهش است. من چیزی را از او مخفی نمیکنم. هر کسی ممکن است در زندگیاش صفحات تاریک داشته باشد. در کره خاکی کسی را به من نشان بدهید که خط قرمز را رد نکرده باشد من هم براساس ناآگاهی یک خط قرمز را رد کردم. سعی میکنم پسرانم را با توجه به شرایطشان از دنیای تاریک اعتیاد و خطراتش آگاه کنم. به آنها نمیگویم نرو، نپوش، نخور تا کی میتوانم با حرکات سلبی آنها را کنترل کنم؟ وقتی نوجوان را محدود کنیم ناخواسته به جنگ خود و اطرافیان میرود و حتی گاهی میداند کاری که میکند اشتباه است اما باز هم آن را انجام میدهد. من بهعنوان یک پدر سعی میکنم راه درست را به فرزندانم نشان دهم و به آنها میگویم مواد این لذتهای موقتی را دارد اما این بدبختیها را هم دارد. هر کسی از دنیای تاریک اعتیاد بیرون نمیآید، خدا به من لطف کرد که درمان شدم. خیلیها به خاطر مواد فوت شدند و خیلیها هم بودند که آن موقع تریاک میزدند اما الان در کراک و هرویین دستوپا میزنند.
زمانی که مصرفکننده بودی خلاف دیگری هم انجام میدادی؟
مگر میشود مصرفکننده باشی و خلاف نکنی؟ البته من خودم گول ظواهر را خوردم. کار خوب و قیافه مرتبی داشتم و میگفتم من مصرفکننده نیستم چون کار و جایگاهم را دارم، تازه زنگ میزنم مواد را برایم میآورند و اصلا دنبال ساقی نمیگردم. خیلیها گول همین را میخورند و مصرفکننده را فردی کثیف میدانند که کنار خیابان افتاده است اما باید بگویم آنها شاید 10درصد مصرفکنندگان هم نباشند و 90درصد دیگر مصرفکنندگان مانند آن کوه یخ هستند که زیر آب است. به آنها مصرفکننده یقهسفید میگویند که خیلی با پرستیژ مصرف میکنند و کسی به آنها خرده نمیگیرد اما مصرفکننده مواد، غلام حلقهبهگوش شیطان است وقتی بدن به مواد نیاز دارد دروغ، دزدی، غیبت، تهمت، قتل، خیانت، خودزنی و... اصلا بخشی از کار است. من کارتنخوابی نکردم و قتل انجام ندادم، شیک بودم ولی مگر میشود دروغ نگفته و دزدی و خیانت نکرده باشم؟ خیلی از ضدارزشها را انجام دادم و خیلی از خط قرمز را رد کردم که مسبب اصلی آن مصرف مواد بود و مسبب اصلی بیماری اعتیاد، عدم آگاهی بود. شاید در ظاهر چاقو در شکم کسی فرو نکرده یا از دیوار کسی بالا نرفته باشم اما خیلی بلاها سر خودم آورده و خودم را منهدم کردهام و اگر الان اینجا هستم خدا در حق من لطفی کرده است.
توصیهات برای پیشگیری از اعتیاد چیست؟
به آنهایی که در شروع کار هستند میگویم در بدن ما سیستمی به نام سیستم ایکس وجود دارد که موادمخدر طبیعی تولید میکند. بدن در حال انجام کار عادی خود است وقتی فرد ماده مخدر مصرف میکند مزید بر آن میشود و حس سرخوشی و لذت و شعف بالایی به فرد دست میدهد. طبیعی است که افراد فریب این ظاهر قشنگ را میخورند اما به مرور سیستم درونریز تنبل و وابستگی به ماده بیرونی بیشتر میشود آن موقع است که فرد معتاد میشود. مواد در باغ سبز است. جوانان باید قدر سیستم درونی بدنشان را بدانند. (شرق)