مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

یک معتاد الکلی: باید بشکنی تا الکل را ترک کنی

جام جم سرا: طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد، مجری این طرح، حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافته های طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور بشدت به الکل اعتیاد دارند .»

***

«تو نمی توانی به یک معتاد الکلی کمک کنی تا وقتی که خودش نخواهد. تا زمانی که در خودش نشکند و مثل شیشه فرو نریزد و به تکه های ریز تبدیل نشود، هیچ اتفاقی نمی افتد.»
مجید این جمله را می گوید و نگاهش را طوری رها می کند در پیرامون که آدم احساس حماقت می کند. مجید ،35 ساله، بیکار و کارمند سابق یک شرکت خودروسازی، 10 سال الکل خورد. روزی یک و نیم لیتر. سال های آخر با خلوص 80 درجه. 10 روز قبل هم با نیمه هوشیار و خمار، پشت فرمان اتومبیلش نشست و راند به سمت مرکز درمان سوءمصرف الکل «سهرورد» که نشانی اش را از جهانگیر، رفیق 20 ساله و پاک شده اش گرفته بود و رفت که برای بیستمین بار اعتیادش را ترک کند.

«شاید دوباره بخورم. شاید هم نه.»

مرکز درمان اعتیاد «سهرورد» دو ماه است که راه افتاده. تا قبل از سال 1388، زمزمه ها درباره افزایش تعداد معتادان الکل، همزمانی مصرف الکل و مواد مخدر در محافل شبانه، کاهش سن مصرف کنندگان الکل، افزایش مرگ بر اثر مسمومیت با الکل و افزایش تعداد خریداران متانول در بازارهای تهران و سایر شهرها آنقدر اوج گرفت که از نیمه های سال 1388، وزارت بهداشت، برنامه بررسی وضعیت موجود مصرف الکل در کشور را به اجرا درآورد و پروتکل درمان مسمومیت با متانول (الکل چوب) را تدوین کرد.
سال 1389 – 1390 نتایج بررسی «تخمین سایز سوءمصرف کنندگان الکل و مواد در کشور» تمام آن زمزمه ها را تایید می کرد و بالاخره بعد از 3 سال، در کشاکش انکارها و هشدارها و تهدیدهایی که میان نهادهای دولت رد و بدل می شد، مجوزی داده شد تا یک مرکز – فعلابرای کل کشور – در غربی ترین نقطه تهران، آن هم با تابلوی درمان سوءمصرف مواد و توسط یک انجمن غیردولتی، راه اندازی شود.
مرکزی که برای هر شب بستری حدود 400 هزار تومان و برای درمان سر پایی حدود 120 هزار تومان هزینه دریافت می کند و ظرف دو ماه گذشته، 4 مراجعه بستری و 8 درمان سرپایی برای معتادان الکل داشته و کاترین وکیلی مدیر این مرکز می گوید که همین تعداد هم برای دو ماه، خیلی خیلی رقم بالایی است.
حمید سومین روز بستری را گذرانده و در سومین روز، میزان الکل خون حمید، صفر شده است. مرد 43 ساله، پدر یک پسر 5 ساله، دارای دو مدرک لیسانس مهندسی و فارغ التحصیل دانشگاه تهران که از 25 سال قبل و از سال اول دانشگاه تا 4 روز قبل، الکل خورده. هر روز 300 سی سی.
«بعد از فوت پدرم، انگار پشتم خالی شد. همان سال اول دانشگاه. تا آن موقع تفریحی می خوردم. هفته یی یک بار. 10 روز یک بار. اما بعد از آن اتفاق، انگار یک طوری باید آن جای خالی را پر می کردم. مصرفم شد روزانه. صبح ها، بعد از صبحانه، قبل از نهار، بعد از نهار، قبل از خواب... دیگر برایم مهم نبود که چقدر بابت الکل پول می دهم. وقتی نداشتم، می رفتم سراغ آن 70 درجه 15 هزار تومانی سوپرمارکت، وقتی هم داشتم بسته 12 تایی می خریدم که هر بطر یک لیتری آن 370 هزار تومان بود و 3 میلیون و 700 هزار تومان برایش پول دادم. بعد از ازدواج و بعد از آنکه پسرم به دنیا آمد، سعی کردم مصرفم را کم کنم. خیلی سعی کردم. نمی شد. خیلی سخت بود. وقتی نمی خوردم حالت تهوع و رعشه داشتم. دست هایم می لرزید. تمام بدنم می لرزید. اشتها نداشتم. هیچ تحرکی نداشتم. وقتی می خوردم، بدنم بی حس می شد. احساساتم قوی می شد. خاطرات بدی به یادم می آمد اما با همان خاطرات هم سرخوش می شدم.»
اعتیاد به الکل در ایران، جوان نیست. برخلاف سن مصرف کنندگان که رو به کاهش هم گذاشته در این سال ها در جوار نبود مراکز درمان سوءمصرف الکل و جرم انگاری شرابخواری. پیش از دهه 60، خرید ، فروش و مصرف الکل، منع پررنگی نداشت اما بعد از پیروزی انقلاب، در یک اقدام ضربتی، مراکز فروش و تولید الکل، تعطیل و برای تولید کنندگان، فروشندگان و مصرف کنندگان مشروبات الکلی هم در نخستین مجموعه قوانین جزایی جمهوری اسلامی، مجازات تعیین شد با این هدف که جرم انگاری منجر به بازدارندگی شود.

موجودی مشروبات الکلی در کشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است

فصل اول قانون مجازات اسلامی درباره «موجبات حد مسکر» در ماده 165 و فصل دوم همان قانون درباره «شرایط حد مسکر»، در مواد 166 تا 174 به میزان مجازات برای مصرف کننده مشروبات الکلی پرداخته که در نهایت، مصرف کننده به 80 ضربه شلاق محکوم شده و ماده 175 قانون، عوامل دست اندرکار چرخه تولید تا حمل مشروبات الکلی را به 6 ماه تا دوسال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کرده است.
فصل سوم همان قانون درباره«کیفیت اجرای حد» در مواد 176 تا 180، چگونگی اجرای حکم را تشریح کرده و در ماده 179 تاکید شده که «هرگاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته می شود.»
فصل چهارم قانون مجازات اسلامی و مواد 181 و 182 هم درباره «شرایط سقوط حد مسکر یا عفو از آن» است که با چنین تصویری به نظر می رسد، شرابخواری و تولید و عرضه مشروبات الکلی از معدود رفتارها و مشاغلی باشد که قانون جزایی کشور چنین مفصل درباره آن نظر داده است.
اما از همان سال ابتدای تصویب قانون مجازات اسلامی و تا امروز هم، شبکه تولید،توزیع و عرضه به صورت پنهان فعال بوده و هست و مصرف کنندگان باسابقه و جدید را اقناع می کند. در حالی که به سبب جرم انگاری شرب خمر در این سال ها، هیچگاه و حتی با وجود آنکه در اوایل دهه 80 با دستور رییس وقت قوه قضاییه، معتادان مخدرها و محرک ها در صورت داوطلب شدن برای درمان، می توانستند از پیگیری قضایی مصون باشند، دستورالعملی برای درمان اعتیاد به الکل نوشته نشد و قانونگذار صرفا بر ممنوعیت شرب خمر تاکید داشت. بنابراین، آنها که می خواستند اعتیاد خود را درمان کنند، آنها که حدس می زدند با مشکلی به نام الکلیسم مواجه شده اند، سرگردان خیابان و شهرها، هراسان از اینکه شرایط خود را با کدام پزشک در میان بگذارند که آنها را به پاسگاه پلیس تحویل ندهد، به مطب روانپزشکان پناه بردند. درمان های بی فایده یی که جز تکرار مکررات حاصلی نداشت زیرا دارودرمانی، آن هم با داروهای اعصاب و روان چاره کاملی برای این بیماران نبود. عده ای که مثل حمید راهی بیمارستان های روانپزشکی شدند هم، از رفتار کادر درمانی ناآشنا با درمان معتادان الکل چنان به ستوه آمدند که معتاد بودن را به درمان شدن ترجیح دادند.
«تصمیم گرفته بودم ترک کنم. همسرم طلاق می خواست. اجازه نمی داد پسرم را ببینم. پسر چهار ساله ام گفته بود پدرم دست هایش می لرزد چون مشروب می خورد. به یک کمپ درمان اعتیاد رفتم. مسوولان کمپ، با آدم ها مثل حیوان رفتار می کردند. از کمپ فرار کردم. خواهرم آمبولانس صدا زد و مرا بردند بیمارستان روانپزشکی ایرانیان. یک بیمارستان خصوصی در دهکده المپیک. شب اول گفتند جا نداریم و من را بردند طبقه همکف پیش بیماران اعصاب و روان. هیچ وقت این خاطره از ذهنم پاک نمی شود. در یک اتاق، 12 تخت، 12 بیمار روانی. ساعت 3 نیمه شب بیدار شدم و دیدم یکی شان دارد سرش را می کوبد به دیوار. فردا من را بردند طبقه دوم به یک اتاق دو تخته. به روانپزشکم اعتراض کردم که چرا من تمام طول روز خوابم. چشمم را که باز می کردم یک آمپول به من می زدند و دوباره بیهوش می شدم تا فردا صبح. قرص هایی می دادند که حتی قدرت راه رفتن را از دست داده بودم.»
طبقه دوم مرکز درمان اعتیاد سهرورد، بخش بستری است برای بیمارانی که نیازمند بستری باشند با چند تخت و دستگاه اکسیژن و وسایل احیا. حمید، تبلتش را روی صندلی کنار تخت گذاشته و صبح هم مادرش به ملاقات آمده و لباس های تمیز آورده. لاغر نیست و جثه پری دارد اما صورتش، حلقه دور چشم ها به خصوص، مثل آدم هایی است که سال ها خواب بوده اند. متورم و پف دار. انگار به هر قسمت این صورت دست بزنی مثل توپ پلاستیکی فرو می رود. می ایستد و دست هایش را موازی با سطح زمین نگه می دارد که نشان دهد الکل از بدنش بیرون رفته. دست ها، انگشتان دست، لرزشی ندارد و حمید، امروز و بعد از سه روز، یک انسان متعادل است.
محمدرضا قاسم زاده، روانپزشک مرکز سهرورد می گوید: «انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرک بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنکه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محرک ها مطلع می شود، فرد تصمیم به ترک می گیرد اما در مورد اعتیاد به الکل این اتفاق بسیار دیرتر می افتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاه های کشور نشان داده که کمترین انگ مربوط به قلیان، سیگار و الکل است. همین مساله باعث می شود که نه تنها فرد از شرابخواری خود احساس بدی نداشته باشد بلکه در مکان های مختلف هم استفاده می کند و حتی از همراهی خانواده هم برخوردار می شود. در واقع خانواده بسیار ترجیح می دهد که فرد مشروب بخرد تا اینکه شیشه یا تریاک یا کراک بخرد. متاسفانه مصرف کنندگان الکل، زمانی برای ترک اعتیاد خود مراجعه می کنند که یا علایم جسمانی در آنها پیدا شده و کبد و حافظه و مغز و هوشیاری دچار اختلال شده یا وابستگی آنقدر شدت پیدا کرده که عملکرد شغلی، تحصیلی یا خانوادگی فرد را مختل کرده است.»
مجید، در سال چهارم اعتیاد یادگرفت که چطور در خانه مشروبات الکلی تولید کند.

به خاطر هزینه اش بود ؟
بله. چون قیمت الکل خوب یک میلیون و 500 هزار تومان بود.

می خریدی ؟
بله...

و راحت این پول را می دادی ؟
خیلی راحت تر از آنکه فکر کنی. وقتی اسیرش می شوی دیگر برایت مهم نیست چطور. به هر طریقی باید تامین بشوی. البته هیچ وقت متانول نخوردم چون می دانستم چه عوارضی دارد. درصد الکلش خیلی بالابود. 90 درصد خیلی بالابود.

اما یک میلیون و 500 هزار تومان هزینه می کردی.
نه همیشه. چون قابل مقایسه نبود. دیگر توانش را نداری. بدن هم تحلیل می رود. آن اوایل یک میلیون و 500 هزار تومان می دادم. موقعی که سرحال تر بودم.

و بد نمی دانستی به چیزی که سلامتی ات را تحلیل می برد وابسته بشوی ؟
بد نمی دانستم ؟ اصلادرباره اش فکر نمی کردم.

همیشه برای خرید الکل پول داشتی ؟
بهتر است بپرسی همیشه پول را چطور تهیه می کردی.

همیشه پول داشتی جنسی را که می خواهی بخری؟
همیشه که نه. اما حداقل ها را داشتم.

بیشترین رقمی که تا حالابرای الکل هزینه کردی چقدر بوده؟

اصلا درباره پول حرف نزن. در مقابل پول هایی که به دست آوردم و چیزهایی که از دست دادم اصلانمی خواهم در موردش حرف بزنم و فکر کنم.

***


مسوولان می گویند که آماری از تعداد مصرف کنندگان الکل موجود نیست. حدس هایی زده می شود و رقم هایی از گلو به زبان می رسد. طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد، مجری این طرح، حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافته های طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور به شدت به الکل اعتیاد دارند.»
سال 1390، آمار تخمینی از فرمانده نیروی انتظامی کشور نقل شده بود و سردار اسماعیل احمدی مقدم گفته بود که «حدود 200 هزار معتاد به الکل در کشور داریم.»
چندی قبل هم رییس جامعه سم شناسی پزشکی آسیا و اقیانوسیه با استناد به بررسی های «سند ملی الکل» از وجود بیش از یک میلیون نفر مصرف کننده الکل در ایران - 30 درصد زن و 70 درصد مرد – خبر داد. آمارهایی که هیچ روزنه ای از اطمینان را باز نمی کند بلکه نتیجه را به این مسیر می رساند که نبود آمار، رابطه مستقیم با جرم انگاری شرب خمر دارد. جز تحقیقات پراکنده و گذری که جامع و قابل تعمیم هم نیست، عدد و رقمی وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن مستند سازی و برنامه ریزی کرد. تعداد معتادان الکل بنا بر حدس و شواهد رو به افزایش است اما فعلاتنها مرکز درمان سوءمصرف الکل در کشور مجوزی دارد برای واردات مقدار بسیار محدود داروی امریکایی ترک اعتیاد به الکل که به سبب نبود آمار، حتی پیش بینی افزایش سهمیه واردات هم امکان پذیر نیست.

سوی دیگر داستان اینکه هنوز هیچ زنی به تنها مرکز درمان سوءمصرف الکل مراجعه نکرده در حالی که همان تحقیقات پراکنده حکایت از زنان مبتلابه الکلیسم دارد و حتی در آمار پزشکی قانونی درباره مرگ و مسمومیت با الکل هم می توان ردی از زنان مصرف کننده پیدا کرد. چنان که بنا بر آمار این سازمان، ظرف 6 ماه نخست سال 89 و با افزایش 3/23 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، 74 نفر – 70 مرد و 4 زن - و سال 90، 93 نفر – 86 مرد و 7 زن – بر اثر مصرف الکل جان داده اند.
قاسم زاده می گوید: «در سایر کشورهای دنیا هم شیوع مصرف الکل بین مردان بیشتر از زنان است البته مطالعات جدید هشدار می دهد که تعداد زنان معتاد به الکل هم در حال افزایش است. ما در ایران رقمی از تعداد معتادان زن نداریم زیرا مراجعه ای از سوی زنان نبوده و مطالعه یی هم درباره اعتیاد زنان به الکل انجام نشده. اما به نظر می رسد که در ایران هم تعداد مردان معتاد به الکل بیشتر باشد هرچند تعداد زنان مبتلاهم نمی تواند در آن حد اندک باشد که مراجعه یی از سوی آنها نداشته باشیم. اما همان طور که مراجعه مردان مصرف کننده شیشه برای درمان اعتیاد، بیشتر از زنان است شاید بتوانیم این اتفاق را به الکل هم تعمیم بدهیم. به نظر می رسد که دلیل متوجه همان انگی باشد که مقاومت ایجاد می کند و البته شاید از نظر اجتماعی هم قابل قبول تر است که مردان، مصرف کننده مخدر و الکل باشند تا زنان.»
موجودی مشروبات الکلی در کشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است. علاوه بر آنکه نباید سهم تولید داخلی مشروبات الکلی را نادیده گرفت، سال 1389دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز در گفت وگو با یک خبرگزاری اعلام کرد که «هر سال 730 میلیون دلار مشروبات الکلی به ایران وارد می شود که از این میان تنها 200 میلیارد تومان آن (حدود 200 میلیون دلار) کشف می شود» که برآورد می شد این رقم، معادل واردات قاچاق حدود 60 الی 80 میلیون لیتر مشروبات الکلی به کشور باشد و بنا بر اذعان فرمانده نیروی انتظامی کشور، از این میزان واردات، حداکثر 20 درصد کشف می شود. این میزان کشف، با رتبه موفقیت پلیس در کشفیات تریاک وارداتی برابری می کند. با این تفاوت که از مجموع محموله مخدر وارداتی از همسایه شرقی که حدود 1500 تن در سال برآورد شده، فقط یک سوم در داخل کشور مصرف می شود و مقصد باقی، ترانزیت است که پلیس هم 500 تن را کشف می کند. اما الکل وارداتی به ایران مقصدی جز ایران ندارد. کشورهای همسایه، قوانین سختگیرانه و جرم انگارانه ای درباره الکل نداشته اند و بنابراین، قاچاقچیان که عمدتا از مرزهای غربی کشور راه خود را پیدا می کنند، مسیری جز شهرهای ایران را زیر پا نمی گذارند. هیچ نقطه ای از کشور نیست که از دسترس قاچاقچیان دور باشد. حتی در مسیرهای صعب العبور یا ناامن، تولید کنندگان وطنی هستند که جور کوتاهی قاچاقچیان را بر دوش می کشند.

ترس برای آدم الکلی معنا ندارد. به چیزی جز الکل فکر نمی کنی. روزبه روز مصرفت را می بری بالا. یک روز انگار تمام رگ های بدنت را از توی سرت می کشند بیرون. آن روز است که می فهمی باید هر روز الکل بخوری


پای یک واقعیت تلخ به میان کشیده می شود. به نظر می رسد که خانواده ایرانی بر آسیب زاترین نوع اعتیاد چشم فروبسته و آن را به تفریح و تفنن تعبیر کرده است. نتایج پژوهش انجمن جامعه شناسی ایران که در دولت نهم بر 1500 دانشجوی 18 تا 24 ساله انجام شد نشان داد که 25 درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می دانستند. از این تعداد، 20 درصد اعلام کرده بودند که الکل مصرف می کنند و 5 درصد هم گفته بودند که وسوسه شده اند این کار را انجام دهند. در حالی که روانپزشکان، اعتیاد به الکل را شدیدترین نوع اعتیاد تعریف می کنند زیرا ترک این نوع اعتیاد، آسیب های جسمانی به مراتب بسیار دشوارتر از ترک مواد محرک دارد، امروز مصرف الکل به یکی از نمادهای همنوا شدن با مدرنیته تلقی می شود. هرچند مصرف الکل هم زیر و بم های ریالی خود را دارد و بازار سیاه داروی ناصر خسرو معجونی از قیمت های ریز و درشت از انواع الکل است تا خریدار از آنجا دست خالی بیرون نرود. در پیاده روهای خیابان ناصرخسرو، از ضلع جنوب شرقی میدان توپخانه تا تقاطع صوراسرافیل، دستفروش های دارو ایستاده اند که زمزمه شان، گوش را پر می کند از تنوع ایرانی و خارجی الکل وارداتی و وطنی و صادراتی و دست ساز و ارزان و گران.
مجید دوبار در بیمارستان های روانپزشکی بستری شده. 3 بار خودکشی کرده. آرنج دست چپ پر از خطوط درهم و کهنه تیغ و چاقو است. بخش اعظمی از حافظه اش پاک شده. در این 10 روزی که الکل را ترک کرده، هیچ شبی بیش از نیم ساعت نخوابیده. همسرش را طلاق داده تا از سنگینی بار القائات تحمیلی زنی که هیچ خط مشترکی با او نداشته نجات پیدا کند.
«یک زمانی می رسد که الکل فقط توی جسمت نیست. کل روح و روانت را می گیرد. این اواخر دیگر هیچ آرامشی به من نمی داد. فقط می خوردم که از هوش بروم. دیگر لذتی نبود. یک شب واقعا وحشت کردم چون وسط پارک، وسط برف ها افتادم و توان بلند شدن نداشتم. حالاروزهای سخت مانده. بعد از 40 روز یک روند معکوس روحی به سراغت می آید ولی به هیچ چیز فکر نمی کنم. گذشته که خیلی تلخ است. آینده را هم که نمی دانی چه اتفاقی می افتد. سعی می کنم به هیچ چیز فکر نکنم. کارهایی را که دوست دارم انجام می دهم. جاهایی که دوست دارم بروم. دوست دارم کتاب بخوانم. شب ها می روم بیرون با ماشین. فقط یک دوست برایم مانده.»

نمی ترسیدی از خوردن الکل بمیری؟
ترس؟ آرزوی مرگ می کنی. اصلا ترس برای آدم الکلی معنا ندارد. به چیزی جز الکل فکر نمی کنی. روزبه روز مصرفت را می بری بالا. یک روز انگار تمام رگ های بدنت را از توی سرت می کشند بیرون. آن روز است که می فهمی باید هر روز الکل بخوری.

تنهایی ات را پر کرد؟
فراتر از تنهایی...

می توانستی به عنوان یک دوست حسابش کنی؟
خیلی فراتر از این حرف ها. زندگی... همه چیز...

واقعا توانست جای زندگی را بگیرد؟
تا یک زمانی... نمی توانی تصور کنی. امیدوارم نخواهی هم تصور کنی. یا باید همه چیزت را از دست بدهی یا بمیری. بعضی لغات برای الکلی ها اصلاتعریف نشده.
سید داوود میرترابی مشاور مرکز و دانشجوی رشته وابستگی اعتیاد از ابتلای معتادان الکل به سایر انواع اعتیاد به علت ترکیبات الکل های دست ساز می گوید. از مردانی که در همین مدت مراجعه کرده و نتیجه تست شیشه یا ترامادول شان هم مثبت بوده در حالی که به اعتراف خودشان، هیچگاه لب به مواد مخدر یا محرک نزده اند. از اینکه الکل، قدیمی ترین ماده روانگردان دنیاست و از اینکه درمان اعتیاد الکل، در دنیا اتفاق تازه ای نیست اگرچه که در ایران تازگی دارد. از اینکه معتادان الکل معمولاچندبار روانه مراکز ترک اعتیاد شده و ناموفق بازگشته اند. از اینکه آنها در طولانی مدت دچار مرگ اشتها می شوند و به علت کمبود ویتامین های حیاتی همچون ویتامین b1، جنون الکلی به سراغ شان می آید. از اینکه اغلب شان به علت اختلالات روانی به الکل پناه برده اند یا بر اثر مصرف الکل دچار اختلالات روانی شده اند. از بیکار شدن و فروپاشی خانواده هایشان می گوید و از اینکه هیچ تضمینی نیست که آنها دوباره به سمت الکل بازگشت نداشته باشند و یادش می آید که یکی از بیماران به او گفت: «تو چند سالت است؟ من به اندازه سن تو الکل خوردم. حالاتو می خواهی من را درمان کنی؟»(روزنامه اعتماد)


ادامه مطلب ...

معتاد ۱۵ ساله: ۹ ساله بودم که کراک خوردم

جام جم سرا: مهیار نوجوان است؛ نوجوانی که ۱۵-۱۴سال بیشتر ندارد ولی روزهایی را در زندگی تجربه کرده که شاید افراد بالغ هم تجربه نکرده باشند. به‌هیچ‌عنوان ابعاد بدنش به کمپ ترک اعتیاد نمی‌آمد ولی آنطوری که خودش می‌گوید، دوبار برای ترک اینجا آمده. مهیار نوجوانی است که شش‌سال است به هرویین اعتیاد دارد؛ یعنی از ۹سالگی موادمخدر مصرف می‌کند. او حتی جمعیت ایران را هم نمی‌داند یعنی کسی به او نیاموخته است.
نوجوان ۱۵ساله‌ای است که تا سوم ابتدایی بیشتر مدرسه نرفته، آمده به کمپ تا در ادامه زندگی، مخدر را از ذهن حذف کند؛ حالا خسته است و نمی‌تواند به این وضعیت ادامه دهد. بیش از یک‌سوم زندگی خود را موادمخدر مصرف کرده و در ادامه سال‌های زیادی را پیش‌رو خواهد داشت؛ سال‌های جوانی، بزرگسالی، میانسالی و... روزهای زیر فشار زندگی.
مهیار یکی از هواداران بایرن‌مونیخ است و وقتی که تیم محبوبش در جریان لیگ قهرمانان از گردونه مسابقات کنار رفت، بسیار شوکه شد و برای رهایی از این ناراحتی، ترجیح داد با مصرف مواد شکست را تسکین دهد. روایت می‌کند که اولین‌بار ۹ساله بوده که وقتی روی پاهای پدرش نشسته بود، پدر مقداری کراک به دهانش گذاشت و این اولین آشنایی مهیار با موادمخدر بود. با مصرف این مواد، حالتی جدید را تجربه می‌کرد؛ سرش گیج می‌رفت و دایم می‌خندید و رفته‌رفته همین حالت را تکرار می‌کرد تا اینکه هر روز دستش پی چیزی می‌گشت تا باز سرش گیج برود و بخندد.
در خانواده‌ای رشد کرده که یک برادر دارد و از وقتی که چشمانش را باز کرده، والدینش اعتیاد داشته‌اند و برادر بزرگش که دوسال با هم تفاوت سنی داشتند هم، ناخواسته به‌سوی اعتیاد گرایش پیدا کرده. ولی حالا برادرش یک‌سالی است که کنار گذاشته و محیط زندگی قبلی خود را ترک کرده و به پایتخت رفته تا زندگی تازه‌ای را آغاز کند؛ آن‌ها در یکی از روستاهای اطراف رشت با اوضاع ناگوار اجتماعی و فرهنگی زندگی می‌کنند.


موادمخدر مورداحتیاجش را در خانه می‌یابد؛ روی یخچال، زیر تلویزیون، روی تاقچه، زیر فرش، روی پاهای پدر و.... مادر که او هم همزمان با مهیار برای ترک اعتیاد به کمپ بانوان رفته، بازنشسته است و مخارج زندگی را با حقوق بازنشستگی تامین می‌کند و زمانی که کسی خانه نباشد و مهیار بداند که مادرش چندروزی خانه نیست، کیسه بر دوش مشغول جمع‌آوری ضایعات پلاستیک و آهن از حاشیه اتوبان می‌شود و روز خود را می‌گذراند و در انتها، مبلغی را که از فروش ضایعات به دستش می‌رسد، با کمک دوستانش به موادمخدر تبدیل می‌کند تا از درد خماری به‌در آید. درد خماری یک نوجوان را مجبور می‌کند تا به هر کاری دست بزند؛ همانند یک معتاد بیست‌وچندساله برای گریز از درد خماری به‌دنبال یک‌تکه پلاستیک یا یک‌تکه آهن می‌گردد. برخی مواقع که اطرافیان می‌بینند مهیار خمار است، اجازه می‌دهند که چند پک بزند تا کمی آرام شود؛ نوجوانی که هنوز بسیاری از حس‌های موجود را تجربه نکرده، از درد خماری می‌ترسد و درد پا و اشک چشم و....


او گاهی به آینده هم فکر می‌کند و در آن، مهیار یک راننده تاکسی است و مسافرکشی می‌کند و فرزند دارد و تشکیل خانواده می‌دهد. البته هنوز هم معتاد است و موادمخدر مصرف می‌کند ولی حالا دوست دارد که ترک کند و دیگر مواد مصرف نکند. برود پایتخت و با برادرش در یک شرکت ساختمانی مشغول به کار شود و گذشته را فراموش کند. برود دنیا را بشناسد و زندگی را از چشمان یک فردی که تا دیروز یک مصرف‌کننده بوده ولی حالا دیگر چیزی مصرف نمی‌کند ببیند. برادرش دایما با او صحبت می‌کند و می‌گوید بعد از ترک، برود پیشش و با هم زندگی کنند.

از پدرش چندماهی هست که خبر ندارد و مادرش هم که در کمپ بستری است، از اعضای خانواده فقط با برادرش در ارتباط است و به حرف‌هایش گوش می‌دهد و افراد همنشینش در کمپ که مهیار را به بازگشت به زندگی دعوت می‌کنند و با او بسیار در این خصوص صحبت می‌کنند و تا حدودی قانع شده که دیگر راه سابق را نرود، برود پی درس‌خواندن و برای جامعه خود مفید باشد، فکر‌های منفی نکند و برای پاک‌زندگی‌کردن تلاش کند.
مهیار کمی بی‌حوصله شده و پا‌هایش را می‌مالد. با بی‌میلی صحبت می‌کند. می‌گوید: «من می‌تونم برم؟ خسته شدم، پاهامم درد می‌کنه، برم؟» پاکت سیگارش را که بین کش شلوارک و شکمش گذاشته است، بیرون می‌آورد و از اتاق خارج می‌شود.

مسوول کمپ ترک اعتیاد می‌گوید: «چندروزی هست که ما او را آورده‌ایم اینجا. نمی‌آمد ولی با حربه‌های خاصی بالاخره راضی‌اش کردیم که بیاید. یکی، دوسال پیش هم آورده بودیمش، ترک کرد ولی وقتی رفت بیرون، بعد از چندروز دوباره شروع کرد به مصرف.»
مهیار می‌خواهد بعد از باخت تیم محبوبش همانند یک انسان عادی ناراحت باشد و با برد تیمش هم خوشحالی و شادمانی بدون مخدر را تجربه کند. تغییر به تنها هدف او برای زندگی تبدیل شده است. می‌خواهد شبی را در آرامش به خواب رود و صبح بدون فکر به اعتیاد تا شب سخت کار کند و وقتی به خانه می‌آید، دیگر روی یخچال، روی تلویزیون، روی تاقچه، زیر فرش، روی پاهای پدر و... خبری از موادمخدر نباشد و تن خسته‌اش را به دود نفرین‌شده نسپارد و آرام‌آرام زندگی کند (سیاوش پورعلی/شرق)


ادامه مطلب ...

تولد نوزادی معتاد در آلونکی کنار اتوبان!|مجموعه عکس|

در تهران رخ داد:

دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 11:51

نوزادی معتاد به هروئین از پدر و مادری که آن‌ها نیز معتاد به هروئینند، حدود یک ماه قبل به دلیل فقر مالی و بیخانمانی والدینش کنار یکی از اتوبانهای تهران چشم به جهان گشود. این نوزاد هویت حقوقی ندارد و همچنان بلا تکلیف روزگار سپری می‌کند.


ادامه مطلب ...

هر 3 ساعت یک معتاد می‌میرد

جام جم سرا: هر سه ساعت یکبار یک معتاد از خیل همدردهایش کم می‌شود چون اوردوز، پایان غرق شدن در اعتیاد است.

رییس کارگروه کاهش تقاضای مواد مخدر در مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید اگر برنامه‌های کاهش آسیب نبود مرگ و میرها بیشتر از آنی که هست می‌شد و آن وقت باید هر روز معتادان بیشتری از مصرف جنون‌آمیز مواد جان می‌دادند، ولی حالا که گردونه مرگ روزی هشت معتاد را می‌بلعد به اعتقاد ما این عدد باز هم بزرگ است، بزرگ، درست به اندازه هراس اوردوز.

سعید صفاتیان به جام‌جم توضیح می‌دهد که اوردوز چیزی نیست جز حاصل مصرف بیش از اندازه مواد مخدر، آن هم بیشتر برای هروئین و در فرم تزریقی مواد، به طوری که اگر یک معتاد هر روز یک گرم مصرف هروئین داشته و اگر در شرایطی خاص مصرفش را بالا ببرد ، اوردوز می‌کند یا اگر همیشه مواد ناخالص مصرف می‌کرده یکباره مواد خالص به بدنش فرستاده و این تضاد ناخالصی و خلوص، او را به وادی مرگ فرستاده است.

محمد عبدخدا، کارشناس درمان اعتیاد نیز در گفت‌وگو با جام‌جم، اوردوز را مهم‌ترین عامل مرگ معتادان می‌داند که یا حاصل خرید مواد از ساقی‌های مختلف و در نتیجه مصرف مواد با درجات خلوص متفاوت است یا محصول مصرف داروهایی که اثرات مخدرها را بالا و پایین می‌کند که اگر عقربه مصرف به سمت بالا حرکت کند، اوردوز می‌شود و بعد هم مختل شدن مرکز تنفس در مغز و بعد هم تمام.

او البته اوردوز را مختص هروئین و تزریقی‌ها نمی‌داند که به گفته او، اوردوز با مخدرهای خوراکی نیز شدنی است، با این فرق که مرگ ناشی از تزریق‌ها بیشتر و سریع‌تر است.

مرتضی خوش‌گفتار، از درمانگران اعتیاد کشور البته دامنه مرگ معتادان را وسیع‌تر می‌داند و در گفت‌وگو با جام‌جم، پایان زندگی معتادان را به سه عامل ربط می‌دهد.

به گفته او، گروه اول کسانی هستند که مواد را کنار می‌گذارند و بعد از چند ماه که در بدنشان سم‌زدایی اتفاق افتاد و گیرنده‌های مرفین از بین رفت، دوباره میل مصرف می‌کنند و به گمان آمادگی بدنی، مثلا همان یک گرمی را که در اوج اعتیاد سرحالشان می‌آورد، مصرف می‌کنند و آن وقت بدن ضعیفشان تاب نمی‌آورد و اوردوز می‌کنند.

گروه دوم نیز کسانی هستند که به گفته این درمانگر، از عوارض ناشی از اعتیاد می‌میرند مثل کسانی که در دوره اعتیاد، سلامت قلبشان از دست رفته یا آنهایی که به هپاتیت مبتلا شده‌اند و پس از ترک یا در حین مصرف مواد از بابت این بیماری‌ها جان‌می‌دهند.

اما گروه سوم از مرگ و میرها تامل‌برانگیزتر است، مرگ کسانی که قصد ترک اعتیاد دارند، به مراکز ترک می‌روند و آن وقت با تخلف مراکز روبه‌رو می‌شوند به طوری که اگر قرار است فرد تحت درمان روزی چهار قرص دریافت کند، سودجویی برخی مراکز باعث کم گذاشتن از سهمیه درمانی آنها می‌شود و چون با این روش، وسوسه مصرف مواد از بین نمی‌رود معتاد در حال ترک هم متادون مصرف می‌کند و هم مواد مخدر که نتیجه‌اش اوردوز است و مرگ.

با هر اوردوز، یک معتاد از چرخه مصرف خارج می‌شود، اما در ازای مرگ او، چند نفر تازه نفس وارد این چرخه می‌شوند و راز تداوم این چرخه در همین است. هر تازه معتاد، یک آجر بیشتر به پی تشکیلات قاچاقچیان اضافه می‌کند تا این که این دستگاه آن‌قدر عریض و طویل می‌شود که پیدا کردن مواد فقط به همتی کوچک بند می‌شود و به اراده‌ای مختصر.

محمد عبدخدا می‌گوید خانواده‌هایی را سراغ دارد که مستاصل از اعتیاد فرزندان، گله می‌کنند که آنها مواد را اینترنتی می‌خرند و پول را به حساب مواد فروش کارت به کارت می‌کنند و کمتر از یک ساعت مواد درِ خانه تحویل داده می‌شود.

این کارشناس درمان اعتیاد اینها را ربط می‌دهد به سختگیری‌هایی که در مراکز درمانی اتفاق می‌افتد، به تاکید پروتکل درمان مبنی بر این که فرد تحت درمان حتما باید در روزهای خاص به مرکز مراجعه کند و شخصا متادون دریافت کند یا این که اگر مسافر بود و به مرکز درمانی‌اش دسترسی نداشت هیچ مرکزی حق ارائه دارو به او را ندارد، یعنی همان سختگیری‌هایی که به گفته او بعید نیست اگر معتاد تحت درمان را منصرف کرده و به سمت مصرف مواد سوق دهد.

مرتضی خوش‌گفتار، درمانگر اعتیاد نیز از این سختگیری‌ها گله دارد، کارشناسی که معتقد است برنامه‌های کاهش آسیب، گرچه خوب است و خلأهای زیادی را پر کرده، اما در برخی موارد فراموش کرده که اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده و پیش‌رونده است و نباید اجازه داد که پس از درمان یا در حین درمان عود کند و معتاد را به نقطه اول یعنی مراجعه به موادفروش برساند.

او می‌گوید معتادان در حال ترکی را سراغ دارد که مثلا چوپانی می‌کنند و امکان مراجعه دائم به مراکز درمانی را ندارند، در حالی که قانون می‌گوید آنها برای گرفتن دارو باید شخصا به مراکز مراجعه کنند و طبیعی است وقتی فرد چنین وضعی را می‌بیند، ترجیح می‌دهد تماسی مختصر با موادفروش بگیرد و بدون طی مسافت، درست در کنار گله گوسفندانش مواد را تحویل بگیرد.

در واقع این دو کارشناس درمان به سختی‌ها و گیرهای قانونی درمان اعتیاد اشاره دارند که به گفته آنها سبب شده روند جذب معتادان به مراکز ترک اعتیاد، شیبی نزولی داشته باشد و برخی گردانندگان این مراکز را به رعایت نکردن همه جزئیات قانونی واداشته است.

این موضوعات به این علت مهم است که خارج شدن از چرخه درمان قانونی و دسترسی نداشتن به مواد استاندارد و خالص، هم باعث رونق بیش از پیش باندهای قاچاق می‌شود و هم احتمال مصرف مواد پرخطر و ناخالص و در نتیجه افزایش تعداد اوردوز را بالا می‌برد، یعنی همان اتفاقی که با سیاست‌های کلان کشور برای کاهش تقاضا و کاهش آسیب ناشی از موادمخدر در تعارض است.

برنامه‌های کاهش آسیب، حمایت می‌خواهد

لفظ برنامه‌های کاهش آسیب بیش از سه دهه در جهان عمر دارد و هدف از آن آگاه کردن افراد از خطرات مصرف مواد و رفتارهای پرخطر است که طیف وسیعی از اقدامات را شامل می‌شود، از آموزش روش‌های تزریق سالم و رفتار بی‌خطر جنسی گرفته تا جایگزینی مواد کم‌خطر به جای مواد خطرناک.

اجرای این برنامه‌ها در کشور نیز تاکنون بی‌ثمر نبوده؛ به‌طوری که فقط راه‌اندازی مراکز گذری درمان برای کاهش آسیب‌های ناشی از اعتیاد گام‌هایی روبه جلو برداشته است.

اما حتی سعید صفاتیان، رییس کارگروه کاهش تقاضای موادمخدر در مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که این برنامه‌ها باید بیش از بیش مورد توجه و حمایت قرار گیرد که بهترین حمایت، رفع دو مشکل عمده این برنامه‌هاست؛ اولی رفع کمبودهای بودجه‌ای که به اعتقاد صفاتیان باید مجلس و کمیسیون بهداشت پیشقراول این کار باشند و کاری کنند تا سهم برنامه‌های کاهش آسیب از پنج شش میلیارد تومان کنونی بالاتر برود و دوم تغییر نگاه رده‌های میانی و پایینی مدیریتی نسبت به ضرورت کاهش آسیب که حلقه گمشده این زنجیره است. البته این دو نکته گرچه مهم است و تردیدی در ضرورت آن نیست، اما ارزیابی اقداماتی که تاکنون انجام شده و ردیابی هزینه‌هایی که تا به حال برای کاهش آسیب صرف شده، به اندازه همان دو نکته ضروری است؛ چون به این طریق می‌توان فهمید نقاط ضعف کجاست و چرا هنوز با وجود اجرای برنامه‌ها، هر سه ساعت باید شاهد مرگ یک معتاد بود، کسانی که اگر مورد حمایت‌های همه‌جانبه قرار می‌گرفتند، اکنون به جای جمعیت مردگان در آمار زنده‌ها شمارش می‌شدند.

مریم خباز - گروه جامعه


ادامه مطلب ...

آیا می‌دانید کدام فرزندتان معتاد خواهد شد؟

جام جم سرا: پیش از این، برخی از مطالعات از رابطه اعتیاد و ژنتیک خبر داده بودند و بر اساس این مطالعات انجام شده، ژنتیک در گرایش افراد به اعتیاد موثر بوده، به طوری که برخی افراد زود‌تر و برخی دیگر، دیر‌تر به اعتیاد گرایش پیدا کرده و برخی نیز به اعتیاد گرایشی ندارند.

دکتر «محمدرضا زرین دست» معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد نیز چندی قبل اعلام کرد که یکی از مسایلی که می‌تواند افراد را به سمت اعتیاد سوق دهد، بیماری‌های مزمنی مانند افسردگی است زیرا این افراد می‌خواهند با اعتیاد، تسکینی برای بیماری بیابند.

وی با بیان اینکه استرس و شرایط محیطی نیز در اعتیاد افراد تاثیرگذار است، افزود: به نظر می‌آید اگر جلوی پاداش، خوشی‌ها و سرگرمی‌های افراد مانند علاقه به نقاشی یا پزشکی را بگیریم در معتاد شدن آن‌ها بی‌تاثیر نباشد. اما وقتی شرایط محیطی و ژنتیکی در یک خانواده یکسان است این سووال پیش می‌آید که چرا یکی از افراد خانواده معتاد می‌شود.

خانواده‌هایی که به بچه بد نیاز دارند!

مسوول کلینیک ترک اعتیاد به الکل درباره علل اعتیاد افراد و ویژگی‌های شخصیتی آنان نیز می‌گوید: این گونه اشخاص ویژگی‌های خاصی دارند که آنان را مستعد ابتلا به اعتیاد مواد مخدر، محرک یا الکل می‌کند.

دکتر «محمدرضا سرگلزایی» می‌افزاید: به طور مثال معتادان به الکل به سه دسته الکلیسم اولیه، الکلیسم ثانویه و الکلیسم تعاملی (co addiction) تقسیم می‌شوند. در این گونه اعتیاد‌ها، معتادان در یک بازی تعاملی به اعتیاد روآورده‌اند به آن معنا که خانواده به یک فرزند بد نیاز دارد و فرزند نیز یا معتاد به مواد مخدر یا معتاد به الکل یا افسردگی سایکوتیک (نوعی روان پریشی) می‌شود که اینگونه معتادان صد در صد نیاز به «فامیلی تراپی» یاخانواده درمانی دارند.

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد درباره علل اعتیاد یکی از فرزندان خانواده در حالی که دیگر اعضای خانواده موفق هستند، می‌افزاید: برخی خانواده‌ها در خانواده‌شان نیاز به یک بچه بد دارند. به طور مثال یک خانواده، چهار بچه دارند که سه فرزند آنان دارای مدرک حرفه‌ای دکترا بوده و در دانشگاه‌های آمریکا پروفسور هستند اما چهارمی درس را ناتمام گذاشته و شغلش را‌‌ رها کرده و معتاد به تریاک هم هست.

سرگلزایی ادامه می‌دهد: ظاهرا این سووال پیش می‌آید که اگر عملکرد خانواده بد بود، سه فرزند دیگر موفق نبودند اما حقیقت این است که پدر خانواده جان خود را از دست داده و مادر تنها است بنابر این اگر فرزند چهارم هم ازدواج و مهاجرت می‌کرد مادر تنها می‌ماند. مادر خانواده نیاز دارد که این فرزندش در خانه بماند، در نتیجه، این خانواده ناخودآگاه به یک بچه مریض و معلول نیاز دارد و در واقع سیستم خانواده و حتی سه فرزند دیگر معتاد بودن فرزند چهارم را تقویت می‌کنند.

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد می‌گوید: خانواده همواره داستان‌هایی تعریف می‌کنند که به طور مثال «مجید از بچگی حالش خوب نبود» و ناخودآگاه همه تلاش می‌کنند که مجید حالش بد شود چون در واقع او به عنوان نگهبان و سرایدار در خانه هست و حتی پول تریاک او را هر چند با بداخلاقی می‌دهند.

سرگلزایی می‌افزاید: وقتی این فرزند معتاد نیز وارد مراحل درمانی ترک اعتیاد می‌شود، مادر خانواده ناخودآگاه تلاش می‌کند که فرزندش اعتیاد را ترک نکند. به طور مثال به پزشک معالج می‌گوید «دکتر تلاش نکنید، این بچه رمقی ندارد که علائم ترک را تحمل کند». به این گونه معتادان، معتادهای تعاملی یا متقابل اطلاق می‌شود که نیاز به فامیل تراپی دارد.

اخذ پاداش، علتی دیگر برای رو آوردن به اعتیاد الکل

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد در ادامه به تشریح علل اعتیاد به الکل می‌پردازد و می‌گوید: الکلیسم اولیه یعنی افراد برای به دست آوردن احساس خوشایند به مصرف الکل رو می‌آورند و چون با مصرف آن، سیستم پاداش مغز تحریک می‌شود بعد از مدتی فرد به الکل وابسته می‌شود. الکلیسم ثانویه یعنی افرادی که الکل مصرف می‌کنند برای اینکه حال بدشان را از بین ببرند، الکل مصرف می‌کنند یعنی دلیل اعتیاد برخی افراد ایجابی و برخی دیگر، سلبی است.

وی خاطر نشان می‌کند: به طور مثال افراد مبتلا به سوشال فوبیا (اجتماع هراسی)، الکل مصرف می‌کنند که در مهمانی و جمع راحت باشد بعد می‌بیند که به این ماده وابسته شده است.

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد می‌گوید: دو نوع سیستم پاداش شامل «تقویت مثبت» و «تقویت منفی» موجب اعتیاد فرد می‌شود؛ تقویت مثبت یعنی وقتی فردی کاری را انجام می‌دهد بابت آن پاداش می‌گیرد حال این پاداش چه شکلات باشد چه احساس نشئگی و تقویت منفی یعنی به طور مثال با مصرف تریاک یا الکل، درد او ساکت شود که به معتادان الکلی که به خاطر «تقویت مثبت» معتاد می‌شوند، الکلی‌ها اولیه و به معتادانی که به خاطر «تقویت منفی» معتاد شوند، الکلی‌های ثانویه اطلاق می‌شود.

اخراجی‌ها معتاد می‌شوند

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد یادآور می‌شود: می‌توان ویژگی‌های شخصیتی آدم‌هایی که را می‌توانند الکلی شوند - حتی قبل از آنکه با الکلیسم مواجه داشته باشند- تشخیص داد. شخصیت‌هایی که خطرپذیری بالایی دارند و کارهای خطرناک زیاد می‌کنند یعنی از کودکی در معرض حادثه (accident prone) قرار دارند، مستعد اعتیاد هستند. این افراد تند رانندگی می‌کنند، بی‌توجه از خیابان عبور می‌کنند، خطر‌ها را کم ارزیابی می‌کنند و از مدرسه و کلاس درس اخراج می‌شوند.

بیش فعالان درمان نشده، مستعد اعتیاد

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد می‌گوید: کودکان بیش فعال درمان نشده نیز مستعد ابتلا به اعتیاد هستند چون این افراد در سنین بلوغ با مبتلایان اختلال شخصیت ضد اجتماعی (آنتی سوشال)، اشتباه گرفته می‌شوند و به تدریج به سوی این گروه کشیده می‌شوند و مستعد اعتیاد هستند. شایع‌ترین ماده‌ای که توسط بیش فعالان درمان نشده مصرف می‌شود الکل است هرچند این آمار‌ها مربوط به آمریکا است و آمار‌ها در ایران یا محرمانه یا اشتباه است.

آیا من معتادم؟

مسوول کلینیک ترک اعتیاد به الکل می‌گوید: برخی افراد به مصرف تریاک، الکل یا هرماده دیگر معتاد هستند اما این را نمی‌دانند و به ویژه درباره الکل که آن را اعتیاد آور نمی‌دانند.

سرگلزایی می‌افزاید: قانونی وجود دارد که می‌گوید هر وقت دچار این سووال شدی که «آیا من معتادم»، حتما معتادی.

سرگلزایی ادامه می‌دهد: در الکلیسم چهار سووال وجود دارد که اگر پاسخ به هر کدام مثبت باشد به معنای اعتیاد فرد به الکل است. «آیا تا حالا احساس کردی نیاز داری که مصرف به الکل را قطع کنی»، «آیا تا حالا شده که بقیه تو را به خاطر مصرف الکل سرزنش کنند»، «آیا تا حالا به خاطر مصرف الکل احساس گناه کرده ای» و «آیا احساس کرده ای که اولین کاری که با بازشدن چشمان در صبح باید انجام دهی، مصرف الکل است»، چهار پرسشی است که پاسخ مثبت به هرکدام نشانه اعتیاد است.

مسوول کلینیک ترک اعتیاد به الکل می‌گوید: با طرح شدن این سووالات و پاسخ مثبت به هرکدام از آن‌ها، فرد باید به این کلینیک مراجعه کند. در بسیاری از کشور‌ها در برخی از روزنامه‌ها این پرسشنامه‌های خودارزیابی طرح می‌شود تا افرادی که در معرض خطر بوده یا نیاز به درمان دارند از اعتیاد خود با خبر شوند.

وی می‌گوید: زمانی اسم اعتیاد و وابستگی روی «مصرف»، گذاشته می‌شود که اولا فرد در نبود آن اشتغال ذهنی داشته باشد و نتواند نبود آن را تحمل کند و دوما مصرف آن رو به افزایش باشد و سوما در نبودن آن، حال بد جسمی یا روانی پیدا کنیم.

تصور اشتباه، دلیلی دیگر برای روآوردن به اعتیاد

این مقام مسوول در مرکز ملی مطالعات اعتیاد می‌گوید: برخی افراد فکر می‌کنند برخی مواد، اعتیاد ندارند به طور مثال بسیاری افراد فکر می‌کنند «حشیش»، اعتیادآور نیست.

سرگلزایی با هشدار درباره افزایش مصرف حشیش در جامعه می‌افزاید: به نظر می‌رسد افزایش مصرف حشیش در جامعه به این دلیل است که بسیاری از خواننده‌ها یا سوپراستارهای سینما نیز از این ماده استفاده می‌کنند که به آن «وید» یا «علف» هم می‌گویند. مصرف حشیش در جامعه نسبت به ۱۰ سال قبل شاید پنج تا شش برابر شده است به طوریکه قبلا تصادفی می‌شنیدیم که جوانی حشیش مصرف می‌کند اما اکنون جوانی که در طبقه متوسط، این ماده را مصرف نکرده باشد به نظر بعید می‌رسد.

عوارض الکل

مسوول کلینیک ترک اعتیاد به الکل می‌گوید: عوارض طبی مصرف الکل از مواد افیونی خیلی بیشتر است. وابستگی به الکل خطرناک بوده و کبد را دچار مشکل می‌کند و یکی از مهم‌ترین علت‌های سیروز (التهاب شدید کبد) در کشورهای پیشرفته، الکل است در حالی که در کشور ما علت سیروز، هپاتیت است. همچنین الکل در زنان باردار «سندرم الکل جنینی» ایجاد می‌کند که منجر به تولد کودک عقب مانده ذهنی می‌شود و در کشورهای صنعتی شایع‌ترین علت عقب ماندگی ذهنی قابل پیشگیری، سندرم الکل جنینی است.

مسوول کلینیک ترک اعتیاد به الکل با بیان اینکه مصرف الکل، عوارض مغزی نیز ایجاد می‌کند، ادامه می‌دهد: مصرف طولانی مدت الکل حافظه را مختل کرده و منجر به بروز بیماری آمنستیک (اختلالات فراموشی) می‌شود.

سرگلزایی می‌گوید: همچنین مصرف بی‌رویه الکل منجر به بروز سندرم کورساکف (نوعی اختلال حافظه) می‌شود که دیگر برگشت پذیر نیست و دمانسی (زوال عقل) ایجاد می‌کند که در صورت درمان نیز بهبود نمی‌یابد؛ الکل، فشار خون را نیز بالا می‌برد.

وی می‌افزاید: مصرف الکل در طولانی مدت فرد را پرخاشگر می‌کند و بخش زیادی از تصادفات، قتل‌های خانوادگی، تجاوزهای جنسی و خشونت‌های خانگی در کشورهایی که الکل مجاز هست، ریشه در مصرف الکل دارد به طوری که اگر مصرف الکل در این کشور‌ها ممنوع شود، پلیس‌ها بیکار می‌شوند. الکل موجب تدوام خشونت در این کشور‌ها می‌شود و وابستگی به الکل از نظر جسمی و روانی کاملا خطرناک است.(ایرنا)


ادامه مطلب ...

یک معتاد پاک: ۵۰ روز است که از مشروب متنفرم

جام جم سرا: عمده آنهایی که اینجا جمع شده‌اند، ‌ سابقه تلاش برای ترک الکل دارند. اما هربار اقدام به ترک کرده‌اند، موفق نشده‌اند که هیچ، دردی هم به درد‌هایشان اضافه شده است؛ از این بیمارستان به آن بیمارستان از این کمپ به آن کمپ اما جایی که بفه‌مند واقعا درد آن‌ها چیست و درمان مخصوص برای بیماریشان، وجود نداشته است.

مراجعات بسیار به بیمارستان لقمان، مواردی که به دلیل مسمومیت به پزشکی قانونی مراجعه می‌کردند، یا اینکه بر اثر مصرف الکل ضرب و جرح اتفاق می‌افتاد و تخلفاتی که در رانندگی به وجود می‌آمد، باعث شد انکار الکلیسم در ایران، رنگ ببازد و معتادان وابسته به الکل از زیر پوست شهر بیرون کشیده شوند.

حسین، جوانی که بار‌ها تصمیم به ترک گرفته بوده و بیمارستان‌های مختلف را امتحان کرده: مراکز قبلی یک روش علمی نداشتند. فقط می‌خواستند روی تخت بخوابی. نمی‌توانید تصور کنید من چه می‌گویم. می‌رفتیم الکل ترک کنیم با داروهای اعصاب آشنا می‌شدیم


«تقریبا از سال ۸۶-۸۷ بود که سنگ بنای یک مرکز تخصصی ترک وابستگی به الکل مجزا از مراکز دیگر گذاشته شد. از‌‌ همان سال‌ها به صورت مداوم فکر تاسیس چنین مرکزی وجود داشته، به گونه‌ای که آمار‌ها گرفته و منحنی‌ها ترجمه می‌شده و پزشکان جلساتی را با موضوع این بیماری برگزار می‌کردند اما تا فکر‌ها عملی شود حدود ۵ یا ۶ سالی طول کشید و بالاخره با مجوز بهزیستی مجوزی یکساله به مرکز ترک اعتیاد الکل در غرب تهران داده می‌شود.»

این‌ها روایت کا‌ترین وکیلی، مدیر مرکز در مورد مقدمات تاسیس مرکز ترک اعتیاد به الکل است.


با مریض‌های روانی در یک اتاق بستری بودم

علی میانسال است. پوست و استخوان شده. شغل آزاد دارد. خواهرش از طریق سایت تولدی دوباره با مرکز ترک اعتیاد به الکل آشنا شده. تا قبل از این یک بار که جانش به لبش رسیده بود به بیمارستانی در اتوبان همت مراجعه می‌کند که هم مسیرش برایش راحت بوده هم از دوستانش شنیده بوده که معتادان الکلی را بستری می‌کند. می‌رود، بستری می‌شود وبر می‌گردد:


«بار اول که رفتم اصلا نفهمیدم کجا رفتم انقد مسکن بهم زدن که فقط می‌خوابیدم دوباره پا می‌شدم و یک مسکن دیگر. با آدم مثل حیوان رفتار می‌کردند. با مریض‌های روانی در یک اتاق بستری بودم. ۱۵روز بزور آنجا را تحمل کردم. وقتی مرخص شدم بعد از یک سال دوباره مصرف را شروع کردم.»

اما پس از این ماجرا اعتیادش بد‌تر شده است؛ از صبح که از خواب بیدار می‌شده صبحانه را کنار می‌زده و مشروب را وسط می‌کشیده تا شب.

علی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد: «۶ ماه پیش و برای بار دوم به اصرار خانواده دوباره رفتم‌‌ همان بیمارستان. باز‌‌ همان شرایط. این‌دفعه بد‌تر. اما روز دوم گفتم من را از اینجا ببرید. دست و پایم را بستند. به خانواده‌ام گفتم دوباره که از اینجا بیایم بیرون، به طرز فجیعی مصرف می‌کنم؛ و آمدم بیرون و دوباره شروع کردم به خوردن الکل.»

علی یکی از ۲۰۰ هزار معتاد به الکل ایرانی است. هرچند که در این عدد شک و شبهه وجود دارد. اما آمار‌ها نشان می‌دهد در سال‌های گذشته ۱۵۰ نفر به خاطر مسمومیت ناشی از مصرف الکل جان خود را از دست دادند. خرداد ماه سال قبل هم که با مسمومیت ۳۵۵ جوان رفسنجانی، رکورد مسمومیت الکلی در یک روز را شکسته و هنوز معلوم نیست چه تعدادی دیگر در زمره مسمومیت و مرگ و میر ناشی از مصرف الکل قرار خواهند گرفت. اما فرمانده نیروی انتظامی کشور دو سال قبل از وجود ۲۰۰هزار معتاد به الکل در کشور خبر داد و این همزمان با شکایت‌هایی بود که مسئولان وزارت بهداشت از مصرف بالای الکل در جامعه مطرح کرده بودند.

رحمانی فضلی: درحال حاضر اعتیاد به الکل در کشور نگران‌کننده نیست اما میزان کم آن زیبنده نظام ما نیست


این در حالی است که هفته گذشته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره آمار مرتبط با کسانی که به الکل وابستگی دارند و مبارزه با مصرف الکل گفت: «مبارزه با قاچاق مواد الکلی در اختیار نیروی انتظامی است ولی اعتیاد به این مواد متولی خاصی ندارد. البته ما با توجه به قدم‌های قانونی موجود نامه‌ای را خطاب به رئیس‌جمهوری ارسال و ابعاد این موضوع را برای وی ترسیم کردیم و امیدواریم طبق دستور رئیس‌جمهوری سازمانی به‌عنوان متولی دراین‌باره تعیین شود.»

به عقیده رحمانی فضلی درحال حاضر اعتیاد به الکل در کشور نگران‌کننده نیست اما میزان کم آن زیبنده نظام ما نیست. اما نکته قابل تامل اینجاست که سازمان بهداشت جهانی نیز اعلام کرد ایران کشور نوزدهم دنیا از نظر میزان مصرف بالای الکل به ازای هر مصرف‌کننده است.

البته دکتر رضا افشاری رئیس جامعه سم‌شناسی پزشکی آسیا و اقیانوسیه درباره تعداد معتادان به الکل در ایران می‌گوید: «در سال ۹۱ سند ملی الکل در کشور معرفی شد که بر اساس آن بیش از یک میلیون نفر در کشور الکل مصرف می‌کنند. مصرف‌کنندگان الکل در ایران ۳۰ درصد زن و ۷۰ درصد مرد هستند البته به طور کلی در جهان مسمومیت با الکل در مردان بیشتر از زنان است. با این اوصاف با توجه به ۳۰ درصد مصرف کننده زنی که در کشور وجود دارد هنوز هیچ زنی به مرکز ترک اعتیاد الکل مراجعه نکرده است.»

دوره بستری الکلیسم ۳ تا ۵ روز است

طبقه اول مرکز در چند اتاق خلاصه می‌شود. اتاق مدیریت، اتاق مددکاری، اتاق انتظار و اتاق پزشک مرکز. طبقه دوم ۴ تا ۵ تخت را در خود جا داده است که به بخش بستری بیماران اختصاص دارد. از دستگاه شوک گرفته و ساکشن تا دستگاه نوارقلب چون تجربه نشان داده یک مریض الکلی فقط مریض الکلی نیست و در کنارش مریضی‌هایی همچون چربی خون و مشکل قلبی دارند.

سید داوود میرترابی مشاورمرکز در خصوص نحوه پذیرش معتادان به الکل می‌گوید: «معمولا افرادی که به اینجا مراجعه می‌کنند مشمول تعریف الکلیسم می‌شوند. در نتیجه فردی که به ما مراجعه می‌کند از آن‌ها تست‌هایی گرفته می‌شود بر اساس این تست‌ها به آن‌ها کدی داده می‌شود. با انتقال کد روی نمودار می‌توان فهمید که این شخص به بستری نیاز دارد یا درمان سرپایی برای فرد کفایت می‌کند. دوره بستری بین ۳ تا ۵ روز است. بستری کردن بیمار به این دلیل است که ترک الکل در روزهای ابتدایی ممکن است سبب تشنج و یا مشکلات حاد دیگری شود که به مراقبت‌های خاص نیاز دارد.»

۵۰ روزه که پاکم و کلا از مشروب متنفر شدم

«دوباره شروع کردم به مشروب خوردن. خانمم ولم کرد، رفت و دختر ۴ ساله‌ام را با خودش برد. خودم از خودم متنفر بودم تا اینکه اومدم اینجا. باز ذهنیت بدی داشتم. اوایل چیزی متوجه نمی‌شدم. فقط بهانه می‌آوردم. اما بعد از ۳روز دیدم خیلی بهتر شدم. دیدم محیط اینجا بد نیست، خیلی خیلی فرق می‌کند. الان ۵۰ روز است که پاکم و کلا از مشروب متنفر شده‌ام.»

به گفته مدیران مرکز، مراجعات به دلیل شروع تازه کار مرکز زیاد است اما افرادی که اقدام به ترک کرده‌اند تا به حال به ۲۰ نفر رسیده‌اند که با توجه به عدم آگاهی افراد از این مرکز و ترک وابستگی الکل به نظر رقم راضی کننده‌ای می‌آید.

ترک الکل کار آسانی هم نیست

دکتر آذرخش مکری روانپزشک درباره ترک وابستگی به مواد الکلی معتقد است: «ترک الکل با ترک مواد مخدر، فرق دارد و از نظر بدنی می‌تواند خطر ساز باشد. نمی‌توان از کسی که الکلیک است و به صورت دائم الخمر، الکل مصرف می‌کند یکدفعه الکل را گرفت، زیرا باعث تشنج می‌شود فشار خون فرد بالا می‌رود و حتی خطر مرگ نیز دارد. به همین دلیل معمولا ترک الکل در مرحله حاد فرآیند نسبتا حساسی است که یا باید در بیمارستان بستری شوند یا هر روز و یک روز درمیان توسط پزشک ویزیت شوند تا داروهای آرام بخش و ضدتشنج مصرف کنند.»

در تحقیقی از ۸ هزار جوان ۱۵ تا ۳۵ سال مناطق ۲۲‌ گانه تهران، مشخص شده که متوسط سن مصرف الکل به ۲۰ سال رسیده


به گفته او بعد از این مرحله الکل خیلی وسوسه انگیز می‌شود: «افسردگی شدید می‌آورد. اشتهایشان بر می‌گردد، لرزش دستشان از بین می‌رود و دیگر خطر فشار خون ندارند. این مرحله مبارزه با ولع به الکل و افسردگی است که به روان درمانی درازمدت احتیاج دارد. در کنار همه این‌ها باید به بدن بیمار هم توجه شود. زیرا الکل تاثیرات مخربی مخصوصا روی کبد دارد.»

سن مصرف الکل در کشور به ۲۰ سال رسیده است

مشروبات الکلی غالبا از کشورهای همسایه و به طور قاچاق به ایران وارد می‌شود. سه نوع از انواع اصلی آن از جمهوری آذربایجان، ترکیه و کردستان عراق وارد کشور می‌شود. متاسفانه برخی نیز از الکل سفید که در داروخانه‌ها توزیع می‌شود، به عنوان مشروب الکلی استفاده می‌کنند.

در ایران به دلیل پار‌ه ‌ای از مشکلات، تا کنون تحقیقات عمیق و گسترده ‌ای در این زمینه مصرف الکل صورت نگرفته است. اما تحقیقی که پیرامون میزان شیوع مصرف موادمحرک، انواع داروهای روان‌گردان، الکل و سیگار روی ۸ هزار جوان ۱۵ تا ۳۵ سال مناطق ۲۲‌ گانه تهران صورت گرفته است نشان می‌دهد که متوسط سن مصرف الکل به ۲۰ سال رسیده و ۲۶/۵ درصد از جوانانی که به مصرف الکل روی آورده‌اند، سابقه مصرف این گونه مشروبات در خانواده خود را داشته‌اند.

نتایج پژوهش انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز که در دولت نهم بر ۱۵۰۰ دانشجوی ۱۸ تا ۲۴ ساله انجام شد نشان داد که ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می‌دانستند. از این تعداد، ۲۰ درصد اعلام کرده بودند که الکل مصرف می‌کنند و ۵ درصد هم گفته بودند که وسوسه شده‌اند این کار را انجام دهند.

الکل ترک دارد؟

مرکز به حضور آن‌ها در اجتماع اهمیت می‌دهد. کلاس‌هایی را هر هفته در طبقه پایین ساختمان برگزار می‌کنند که شامل کلاس‌های روان‌شناسی می‌شود. در حین ترک اجازه رفتن به پارک دارند. اردوهای تفریحی با افرادی که ترک کرده‌اند برگزار می‌کنند و بیماران با هم در تماس هستند.

حسین جوان است. رد زمان را می‌شود در چهره‌اش دید. حلقه‌ای سیاه رنگ دور چشمانش را گرفته. بی‌حوصله جواب می‌دهد. ۱۰ سال است که الکل مصرف می‌کرده؛ از قبل ازدواج. تا اینکه خانمش هم متوجه می‌شود و بعد از مدتی توافقی جدا می‌شوند. بار‌ها تصمیم به ترک گرفته بوده بیمارستان‌های مختلف را امتحان کرده: «یک روش علمی نداشتند. فقط می‌خواستند روی تخت بخوابی. نمی‌توانید تصور کنید من چه می‌گویم. می‌رفتیم الکل ترک کنیم با داروهای اعصاب آشنا می‌شدیم که یک مدت با الکل میکس می‌کردم و می‌خوردم. همه آخرش به یک نقطه می‌رسند. خیلی‌ها هم می‌میرند.»

او از حضورش در این مرکز راضی است. ۵۳ روز است که ترک کرده. می‌گوید خیلی کار رویشان انجام می‌شود. اردوهای تفریحی و کلاس‌های مختلفی دارند که هیچ جا مثل آن را ندیده است.

دکتر آذرخش مکری در مورد عدم بازگشت دوباره مصرف الکل می‌گوید: «برای جلوگیری از اینکه فرد دوباره به سمت مصرف الکل نرود قرص‌هایی است ولی به تنهایی نمی‌توانند کارساز باشند من بشخصه فعالیت‌های اجتماعی را توصیه می‌کنم. چون این افراد اکثرا زندگی انفرادی پیدا می‌کنند.»

آیت الله سید حسین موسوی تبریزی: اگر کسی به الکل اعتیاد پیدا کرده باشد و پزشکان تشخیص دهند که نیازمند فرایند درمان است، شلاق ندارد، اما باید او را به مراکزی برد تا الکل‌ را ترک کند؛ اگر می‌توانست ترک کند و ترک نکرد باید مجازات شود


به گفته او برای کنترل مصرف الکل یا هر ماده مخدردیگری باید گلوگاه‌ها بسته شود یعنی جاهایی که همه متفق القول هستند که باید جلوی آن گرفته شود. به عنوان مثال کشورهای غربی با وجود اینکه مصرف مشروب آزاد است اگر فرد در هنگام مستی رانندگی کند زندان درازمدت خواهد داشت. وقتی فرد نتواند رانندگی کند نتواند مشاغل حساس داشته باشد غیر مستقیم مصرفش را کم خواهد کرد. تجربه و علم نشان داده که وقتی دو گلوگاه مهم را می‌بندیم فرد ترغیب به ترک در مکان‌های دیگر هم می‌شود.

حسین از ترک الکل خوشحال است در عین حال واقعبین هم است. می‌داند که با ترک الکل همه مشکلات سریع حل نمی‌شود. می‌داند که ترک الکل یکسری مشکلات روانی و جسمی دیگری هم دارد که با گذر زمان حتما این مشکلات هم از بین خواهند رفت. حسین شاید یکسری چیزهایی را در پی مصرف الکل از دست داده باشد اما می‌گوید: «شاید بهتر شده که یکسری چیز‌ها را از دست دادم. الکل شاید محکی بوده. به هر حال سعی می‌کنم اصلا به گذشته فکر نکنم.»


فتوای علما در مورد ترک الکل

در میان مجازات‌ها و حدهایی که برای افراد مصرف کننده مشروبات الکلی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظرگرفته شده است شاید ترس‌هایی را به جان معتادان الکلی بیندازد تا از مراجعه به مراکز ترک اعتیاد گریزان باشند. مرکز ترک الکل برای راه اندازی این مرکز فتاوی‌ای هم از علمایی مانند سید حسین موسوی تبریزی گرفته است.

آیت الله سید حسین موسوی تبریزی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم این ترس و نگرانی را غیرضروری دانسته و گفته بود: «از نظر اسلامی خوردن مشروبی که مست کننده باشد حرام است. اگرفردی در منظر عمومی در حال خوردن مشروب باشد، حد بر او جاری می‌شود و ۸۰ ضربه شلاق مجازات او است»

به گفته او اگر کسی به الکل اعتیاد پیدا کرده باشد، بیمار محسوب می‌شود و باید درمان شود: «اگر کسی به الکل هم مانند مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده باشد و پزشکان تشخیص دهند که نیازمند فرایند درمان است، شلاق ندارد، باید او را به مراکزی برد تا بتواند الکل‌ را ترک کند اما اگر می‌توانست ترک کند و ترک نکرد باید مجازات شود.» (طهورا شهبازی/خبرآنلاین)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

نوجوانان معتاد کمپ ترک اعتیاد ندارند

امروز آمارهای رسمی تائید می‌کند که سن شروع مصرف مواد مخدر در کشور از پانزده سالگی است.

قائم‌مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در گفت‌وگو با جام‌جم این نکته را تائید می‌کند و اشاره دارد به طرح شیوع شناسی اعتیاد دو سال قبل که افراد 15 تا 64 سال را بررسی کرده و معلوم شده که کمتر از هجده سال‌ها نیز جزو مصرف کنندگان مواد مخدرند.

البته این طرح، کف سن افراد مورد مطالعه را 15 سال قرار داده که بعد نیز تائید شده پانزده سالگی سن شروع مصرف است که به اعتقاد ما اگر این کف سنی کاهش می‌یافت حتما تائید می‌شد که تعدادی از کوچک‌ترها نیز آلوده مصرف مواد شده‌اند.

طبق آمارهای وزیر کشور، بیش از 50 درصد از معتادان، متاهل‌اند (آمار رسمی معتادان یک میلیون و 350 هزار نفر است) که اگر هر کدام از آنها دو فرزند داشته باشند بیش از یک میلیون و 300 هزار کودک در معرض اعتیاد قرار دارند که دور از ذهن نیست اگر تعدادی از آنها گرفتار مصرف شوند.

البته عباس دیلمی‌زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند که آمار اعتیاد کودکان و نوجوانان به اندازه‌ای نیست که برخی افراد ادعا می‌کنند و سعی در بزرگنمایی اش دارند، ولی با این حال گرچه این اظهار نظر پذیرفتنی است، اما وجود کودکان و نوجوانان درگیر اعتیاد موضوعی قابل مخفی کردن نیست و گسترش اعتیاد در جمعیت زیر هجده سال‌ها (بدون اغراق و بزرگنمایی) موضوعی است که به چشم می‌آید، بویژه این که طبق نتایج شیوع‌شناسی اعتیاد در بین جمعیت دانش‌آموزی (که در سال تحصیلی 92-91 انجام شد) معلوم شد که یک درصد از افراد در سن مدرسه تجربه یک بار مصرف را داشته‌اند.

همین حقیقت است که باعث شده خلأ وجود مراکز درمان اعتیاد برای کودکان و نوجوانان در کشور حس شود، خلأیی که مبتلایان کم سن اعتیاد را با سرگردانی رو به رو کرده و دو راه را پیش پایشان گذاشته: ترک در منزل یا تعمیق اعتیاد در کنار خانواده‌های پرخطر.

هم‌اکنون تاکید قانون بر این است که معتادان زیر هجده سال اگر قصد ترک دارند، نمی‌توانند به مراکز درمان سرپایی یا مراکز بستری ویژه بزرگسالان مراجعه کنند و گردانندگان این مراکز اجازه پذیرش آنها را ندارند چون قانونگذار حضور همزمان کودکان و بزرگسالان در یک مکان واحد را به صلاح کودکان نمی‌داند. اما در کنار این تجویز درست، مراکزی ویژه که مختص کودکان و نوجوانان باشد به وجود نیامده و همین خلأ است که این گروه سنی را در مواجهه با اعتیاد آسیب‌پذیرتر می‌کند.

نیاز جدی به تاسیس مراکز ویژه

یک کودک و نوجوان مصرف‌کننده به احتمال زیاد عضوی از خانواده‌ای نابسامان است، گرفتار اعتیاد که می‌شود بچگی‌اش تمام می‌شود و ممکن است قربانی بهره‌کشی‌های جنسی شود یا به کار وادارش کنند و وارد وادی فروشندگی مواد بشود.

محمد عبدخدا، کارشناس درمان اعتیاد می‌گوید این کودک ممکن است در این مسیر جانش را نیز از دست بدهد چون برخلاف مصرف‌کنندگان با تجربه که کمتر ریسک می‌کنند و به اندازه مصرف می‌کنند زیر هجده سال‌ها مصرف کنترل نشده دارند و اغلب با محرک‌ها و روانگردان‌ها شروع می‌کنند که تجربه نشان داده به مرگ آنها نیز ختم می‌شود.

این در حالی است که این گروه آسیب‌پذیر هیچ فرصتی برای ترک اعتیاد ندارند چون پروتکل‌های درمانی موجود که روش‌ها و چارچوب‌های علمی ترک اعتیاد را تعیین می‌کند فقط درباره افراد بالای 18 سال نوشته شده و اشاره‌ای به کم سن و سال‌ها ندارد.

عبدخدا این خلأ را تائید می‌کند و به جام‌جم توضیح می‌دهد که ترک اعتیاد کودکان و نوجوانان فوت و فن‌های ویژه‌ای دارد و بیشتر بر درمان‌های روانی و اجتماعی استوار است و به همین دلیل است که نمی‌توان آنها را در مراکز ویژه بزرگسالان پذیرش کرد. او چند سال قبل درمان یکی از این کودکان را دست گرفته، کودکی هشت ساله که بعد از مرگ مادرش، خانواده برای آرام کردن او، مواد به خوردش داده‌اند و وقتی به کلاس دوم ابتدایی رسیده قبل از رفتن به مدرسه، همراه با خانواده مواد مصرف می‌کرده است.

او معتقد است یکی از چالش‌های ترک اعتیاد کودکان کنترل درد خماری در آنهاست به طوری که علائم جسمی ترک در آنها مشهود نباشد، به همین دلیل این درمانگر تاکید دارد که این کودکان و نوجوانان نیاز به وجود مراکزی ویژه و کاملا تحت حمایت دولت و خانواده دارند که به‌صورت شبانه روزی از آنها مراقبت کند. اما حالا این مراکز در کشور در دسترس نیست، حتی یک مرکز و چون چنین مراکزی وجود ندارد کودکان و نوجوانان مصرف‌کننده به حال خود رها هستند.

درمان با کمک گروه‌های شبه خانواده

کودکان و نوجوانان استقلال مالی ندارند به همین علت بشدت به خانواده خویش وابسته‌اند، اما اگر این خانواده، خود از نابسامانی رنج ببرد و آلوده به مواد نیز باشد و آن کودک و نوجوان نیز گرفتار مصرف باشند، معلوم است که شرایط‌شان برای درمان اعتیاد تا چه حد پیچیده می‌شود.

عباس دیلمی‌زاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره می‌گوید وضع بیشتر کودکان و نوجوانان مصرف‌کننده اینچنین است، یعنی خانواده‌هایی نابسامان دارند که اگر قرار باشد تحت درمان اعتیاد قرار گیرند باید از مدل‌های اقامتی که در آن از گروه‌های شبه خانواده استفاده می‌شود، بهره برده شود. حسن این گروه‌ها این است که حمایت‌هایی را که خانواده نمی‌تواند از کودک و نوجوان داشته باشد اینها اعمال می‌کنند و در طول درمان و بعد از ترک به کمک افراد می‌آیند. اما تاکنون این مراکز در کشور راه‌اندازی نشده، حتی پروتکل درمان ویژه کودکان و نوجوانان (که به شیوه‌های ترک اعتیاد در این گروه سنی بپردازد و ضوابط آن را تشریح کند) در کشور نوشته نشده تا با استناد به آن بشود، فرد کم سن و سالی را از تبدیل شدن به معتادی بی‌بازگشت نجات داد.

دیلمی‌زاده راه‌اندازی نشدن این مراکز را به چند علت مربوط می‌داند که مهم‌ترین آن بروکراسی‌های اداری مربوط به تدوین پروتکل‌ها و آیین‌نامه‌هاست به‌طوری که به گفته او هم‌اکنون سرعت پیشرفت در تهیه پروتکل‌ها از سرعت رشد اعتیاد و تغییر الگوی مصرف مواد در کشور، کندتر است.

این کارشناس اعتیاد به یک مشکل دیگر نیز اشاره دارد که از جنس خلأهای حقوقی است و آن این که برای درمان کودکان و نوجوانان مصرف کننده و بستری کردن آنها در مراکز درمانی حتما به موافقت خانواده‌های آنها نیاز است، در حالی که بیشتر این خانواده‌ها نابسامان هستند و با درمان فرزندان خود موافقت نمی‌کنند. در واقع دیلمی‌زاده معتقد است این گیر قانونی باید رفع شود تا دولت و به‌طور مشخص، سازمان بهزیستی یا اورژانس اجتماعی متولی شناسایی و درمان کودکان و نوجوانان شود تا دیگر خانواده‌های نابسامان و درگیر اعتیاد قدرتی برای مانع تراشی نداشته باشند.

همه چشم‌ها به کمیته درمان

ایران یک میلیون و 350 هزار معتاد شناخته شده دارد که تعداد معتادان غیررسمی‌اش البته چند برابر این تعداد است. اظهارات مسئولان بلندپایه کشور نیز تاکید می‌کند که کودکان و نوجوانان بخشی از جامعه معتادان کشور هستند، پس آنچه مسلم است خیز اعتیاد در این گروه سنی است. پس باید برای درمان اعتیاد افراد زیر هجده سال همان‌گونه که برای بالای 18 سال‌ها برنامه داریم، نقشه راه و پروتکل درمان داشته باشیم.

علیرضا جزینی، قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز به این اصل باور دارد و در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند که چندی قبل مسئولیت تدوین این پروتکل را به کمیته درمان ستاد محول کرده و حتی در استان سیستان و بلوچستان تاسیس مرکزی ویژه برای درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان را که به‌طور آزمایشی آغاز به کار کند، پیگیری کرده، یعنی ستاد نیز به این حوزه وارد شده که این ورود، سندی است بر لزوم پاسخ به یک نیاز، یعنی پیگیری درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان.

اما سرعت اقدام در این حوزه باید بالا برود، چون مافیای مواد مخدر و آسیب اعتیاد، زمان را از دست نمی‌دهد و دیر نیست روزی که تعداد بیشتری از افراد کم سن و سال درگیر اعتیاد شوند؛ هر چند هنوز هم پیشگیری از اعتیاد و تلاش برای کاهش تقاضای مواد مخدر در اولویت است. در این میان مشخص نبودن آمار اعتیاد در بین افراد کمتر از 18 سال، بویژه افراد زیر 15 سال یک نقطه ضعف است چون اگر جامعه هدف ما درست شناخته نشود، احتمال کوچک انگاری موضوع وجود دارد، در حالی که اگر بپذیریم در کشور به گفته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بیش از یک‌میلیون و 300 هزار کودک در معرض آسیب اعتیاد قرار دارند، آن وقت برای درمان آنهایی که مبتلا شده‌اند وقت را بیش از این از دست نخواهیم داد.

مریم خباز -‌ گروه جامعه


ادامه مطلب ...

معتاد پاک‌شده: مصرف‌کننده یقه‌سفید بودم

جام جم سرا: چطور شد مصرف‌کننده شدی؟

شروع مصرف من به دلیل کنجکاوی بود. از بچگی مصرف‌کننده و مواد زیاد می‌دیدم. از بچگی کنجکاو بودم پدرم مهندس بود و من همیشه پیش او بودم. کنجکاوی را از پدرم یاد گرفتم و بعضی جاها خیلی برایم خوب بود و باعث رشد و یادگیری شد یکسری جاها هم باعث شد تاوان سنگینی بپردازم یکی از آنها هم اعتیاد است. من در خانواده‌ای‌ تحصیل‌کرده و ورزشی بزرگ شدم حتی یک سیگاری هم در خانواده ما وجود نداشت ولی این برایم سوال بود که مواد چیست و وقتی این همه می‌گویند ویرانی، بدبختی و تباهی به بار می‌آورد چرا آدم بزرگ‌ها سراغ آن می‌روند. بزرگ‌تر که شدم سوالم این بود که این چه بدبختی‌ای است که طرف به جان می‌خرد. درگیر دانشگاه و کنکور بودم که از طریق یکی از دوستانم با مواد آشنا شدم. او که آن موقع سرباز بود به من گفت می‌خواهد کاری انجام دهد از من خواست با او بروم و وقتی رفتم فهمیدم کارش این است که از یکی از هم‌خدمتی‌هایش مواد بگیرد. او اولین‌بار تریاک را دستم داد اما بدون اینکه مصرف کنم دور انداختم اما چند ماه بعد برای اولین‌بار مصرف کردم. آن روز پدر و مادرم نبودند یکی از بچه‌ها قلیان آورد و بالای زغال آن یک بست تریاک انداخت. همین که کشیدم دیدم چه لذتی دارد من گول همین ظاهر را خوردم و باعث شد بیشتر از یک دهه از عمرم تاوان سنگینی بابت آن بپردازم.

آیا مواد صنعتی هم مصرف کرده‌ای؟
آن موقعی که برای درمان اقدام کردم موادی که به اسم صنعتی وجود دارد تازه وارد بازار شده بود و قیمت بالایی داشت به همین دلیل هر کسی مصرف نمی‌کرد. من هم آشنایی زیادی با آن نداشتم اما قطعا اگر درمان نمی‌شدم آنها را هم مصرف می‌کردم. در کل چیزی به اسم مواد صنعتی و سنتی و مواد سبک و سنگین نداریم به نظر من هر چیزی که آدم را از حالت عادی و تعادل خارج کند مواد است. وقتی این تقسیم‌بندی انجام شود اشتباهات زیادی در ذهن نوجوان شکل می‌گیرد.

مواد، لذتی را که می‌خواستی به تو داد؟
من حدود یک دهه از عمرم مصرف‌کننده بودم. هفت یا هشت‌سال از این مدت تفننی بود که ما در کنگره 60 به آن نامزدی اعتیاد می‌گوییم و تنها نامزدی است که جدایی ندارد و به پیوند نامشروع بین انسان و موادمخدر منجر می‌شود که فرزند ناخلف آن هم بیماری اعتیاد است. واژه تفریحی و تفننی به نظر من خیلی بچگانه و ابتدایی است مثل این است که کسی بگوید من دزد نیستم فقط بعدازظهرهای جمعه که بیکار هستم هر از چندگاهی یک گاوصندوق می‌زنم و فقط تفریحی این ‌کار را می‌کنم. من اوایل تفننی مصرف می‌کردم اما بعد از آن به یک مصرف‌کننده تبدیل شدم و دیگر برای لذت مصرف نمی‌کردم و لذت برایم به آرزو تبدیل شده بود. خیلی‌ها می‌گویند مصرف‌کننده، لذت‌طلب است اما من می‌گویم این‌طور نیست مصرف‌کننده بعد از چند ماه و نهایت سال اول دنبال ترک است ولی راه درمان را پیدا نمی‌کند. 99درصد راه‌های درمان غلط است. من این را با گوشت و پوستم تجربه کرده‌ام.

الان چند سال داری؟
38سال دارم و الان هم بیشتر از هفت سال است که به رهایی رسیده‌ام. الان شاغل هستم و کار فرهنگی می‌کنم بعد از درمانم در رشته‌ آی‌تی و فناوری اطلاعات تحصیل کردم. ازدواج کرده‌ام و دو پسر دارم.

اگر پسرهایت چند سال دیگر درباره دوره جوانی‌ات از تو بپرسند به آنها چه می‌گویی؟
پسر اولم الان سه‌سال‌ودوماهش است. من چیزی را از او مخفی نمی‌کنم. هر کسی ممکن است در زندگی‌اش صفحات تاریک داشته باشد. در کره خاکی کسی را به من نشان بدهید که خط قرمز را رد نکرده باشد من هم براساس ناآگاهی یک خط قرمز را رد کردم. سعی می‌کنم پسرانم را با توجه به شرایط‌شان از دنیای تاریک اعتیاد و خطراتش آگاه کنم. به آنها نمی‌گویم نرو، نپوش، نخور تا کی می‌توانم با حرکات سلبی آنها را کنترل کنم؟ وقتی نوجوان را محدود کنیم ناخواسته به جنگ خود و اطرافیان می‌رود و حتی گاهی می‌داند کاری که می‌کند اشتباه است اما باز هم آن را انجام می‌دهد. من به‌عنوان یک پدر سعی می‌کنم راه درست را به فرزندانم نشان دهم و به آنها می‌گویم مواد این لذت‌های موقتی را دارد اما این بدبختی‌ها را هم دارد. هر کسی از دنیای تاریک اعتیاد بیرون نمی‌آید، خدا به من لطف کرد که درمان شدم. خیلی‌ها به خاطر مواد فوت شدند و خیلی‌ها هم بودند که آن موقع تریاک می‌زدند اما الان در کراک و هرویین دست‌وپا می‌زنند.

زمانی که مصرف‌کننده بودی خلاف دیگری هم انجام می‌دادی؟
مگر می‌شود مصرف‌کننده باشی و خلاف نکنی؟ البته من خودم گول ظواهر را خوردم. کار خوب و قیافه مرتبی داشتم و می‌گفتم من مصرف‌کننده نیستم چون کار و جایگاهم را دارم، تازه زنگ می‌زنم مواد را برایم می‌آورند و اصلا دنبال ساقی نمی‌گردم. خیلی‌ها گول همین را می‌خورند و مصرف‌کننده را فردی کثیف می‌دانند که کنار خیابان افتاده است اما باید بگویم آنها شاید 10‌درصد مصرف‌کنندگان هم نباشند و 90‌درصد دیگر مصرف‌کنندگان مانند آن کوه یخ هستند که زیر آب است. به آنها مصرف‌کننده یقه‌سفید می‌گویند که خیلی با پرستیژ مصرف می‌کنند و کسی به آنها خرده نمی‌گیرد اما مصرف‌کننده مواد، غلام حلقه‌به‌گوش شیطان است وقتی بدن به مواد نیاز دارد دروغ، دزدی، غیبت، تهمت، قتل، خیانت، خودزنی و... اصلا بخشی از کار است. من کارتن‌خوابی نکردم و قتل انجام ندادم، شیک بودم ولی مگر می‌شود دروغ نگفته و دزدی و خیانت نکرده باشم؟ خیلی از ضدارزش‌ها را انجام دادم و خیلی از خط قرمز را رد کردم که مسبب اصلی آن مصرف مواد بود و مسبب اصلی بیماری اعتیاد، عدم آگاهی بود. شاید در ظاهر چاقو در شکم کسی فرو نکرده یا از دیوار کسی بالا نرفته باشم اما خیلی بلاها سر خودم آورده و خودم را منهدم کرده‌ام و اگر الان اینجا هستم خدا در حق من لطفی کرده است.

توصیه‌ات برای پیشگیری از اعتیاد چیست؟
به آنهایی که در شروع کار هستند می‌گویم در بدن ما سیستمی به نام سیستم ایکس وجود دارد که موادمخدر طبیعی تولید می‌کند. بدن در حال انجام کار عادی خود است وقتی فرد ماده مخدر مصرف می‌کند مزید بر آن می‌شود و حس سرخوشی و لذت و شعف بالایی به فرد دست می‌دهد. طبیعی است که افراد فریب این ظاهر قشنگ را می‌خورند اما به مرور سیستم درون‌ریز تنبل و وابستگی به ماده بیرونی بیشتر می‌شود آن موقع است که فرد معتاد می‌شود. مواد در باغ سبز است. جوانان باید قدر سیستم درونی بدن‌شان را بدانند. (شرق)


ادامه مطلب ...

مراسمی متفاوت: از ۹ سالگی معتاد بودم [عکس]

جام جم سرا به نقل از مهر: مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک این بار برخلاف سالهای قبل با ابتکاری جدید جشن هفته کودک را در سالن اجتماعات وزارت دادگستری برگزار کرد. اما در این مراسم مسئولان کشوری و لشکری دعوت نبودند و تنها از کودکان آسیب دیده به عنوان میهمان و سخنران دعوت شده بود.

این مراسم را یکی از کودکان زیر ۱۸ سال کانون اصلاح و تربیت آغاز کرد و خبرنگاران منتظر حضور وزیر دادگستری بودند و گمان می‌کردند به دلیل تقارن مراسم با روز سازمان بازرسی ورود وزیر با تاخیر انجام خواهد شد اما مجری برنامه در جایگاه قرار گرفت و از دو کودک معلول برای سخنرانی دعوت کرد.


درخواست کودکان معلول از مسئولان

امیر علی و امیر مهدی ۱۰ ساله آرام آرام با ویلچر به سمت جایگاه حرکت کردند اما نمی‌توانستند از پله‌ها بالا بروند. بالاخره مظفر الوندی مشاور وزیر دادگستری و دبیر مرجع ملی کودک آستین‌ها را بالا زد و با کمک دیگران دو معلول را به روی سن بردند. مجری میکروفن را به دست امیر مهدی داد و معلول ۱۰ ساله گفت: سلام؛ من امیر علی معلول هستم... می‌خواهم خوب شوم و جابجایی من بسیار سخت است. آرزو دارم وزنه‌بردار شوم. تو را به خدا کمک کنید تا پاهای من خوب شود.


امیرمهدی هم گفت: من خیلی دوست دارم راه بروم، در زنگ تفریح و حتی زنگ ورزش معلم نمی‌گذارد با بچه‌ها بازی کنم چون رفت و آمد من سخت است.


صحبت‌های این دو معلول ادامه داشت تا اینکه از امیر سام کودک معلولی که با توانبخشی توانسته بود روی پاهای خود باستد دعوت شد. او گفت: خواهش می‌کنم فضای شهر و ساختمان‌ها را درست کنید تا بتوانیم به درستی حرکت کنیم. گاهی وقتی آسانسورهای مترو خراب است یا پله‌های زیرگذر ولیعصر چند ماهه خاموش است و به سختی حرکت می‌کنم، حتی یک بار هم زمین خوردم.


کودک کار: از ۹ سالگی معتاد بودم

این بار نوبت کودکان کار بود تا سخنران مراسم هفته کودک باشند. دو پسربچه و یک دختر دستفروش به جایگاه دعوت شدند. پسرک ۱۴ ساله که کمی هم از اینکه مجبور بود جلوی مسئولان و خبرنگاران حاضر شود احساس ناراحتی می‌کرد گفت: من اعتیاد را درک می‌کنم آیا شما هم درک می‌کنید؟ باید باور کنید که معتاد بیمار است. من از ۹ سالگی معتاد بودم و الان ۹ ماه است که پاکم (همه حاضران او را تشویق کردند). اما سوال من از شما این است که آیا وقتی به دکتر می‌روید شما را کتک می‌زنند؟ آیا دکتر شما را زندانی یا به زور به کمپ می‌فرستد؟ آیا می‌دانید زندگی در دره فرحزاد و کارتنخوابی یعنی چه؟ پدرم هم ۵۰ سال سن دارد و جانباز ۲۵ درصد است و الان ۸ سال است که پاک است. به خدا در همین تهران خیلی از کودکان نان شب ندارند. من هم روزی یک قرص اعصاب می‌خورم تا بتوانم کار کنم!


علیرضا کودک کار دیگری بود که می‌گفت: بچه‌هایی در فرحزاد هستند که از ۴ سالگی کار و تکدی‌گری می‌کنند. آیا می‌دانید کار کردن کودک ۹ ساله از ۷ صبح تا ۹ شب یعنی چه؟ اینکه معتادان تو را خفت کنند و یا بخواهی از دست بهزیستی فرار کنی! من می‌خواهم که دست ما را بگیرید.


همه گریستند

دخترک ۱۲ ساله دستفروش خیابانهای تهران میکروفن را گرفت و با بغض گفت: متاسفانه کسی بالای سر کودکان نیست تا به ما کودکی یاد بدهد. در اینجا کودکان فروخته می‌شوند و کودکی خود را نمی‌بینند. من تا ۱۰ سالگی حتی شناسنامه هم نداشتم تا اینکه یک موسسه حمایتی برایم شناسنامه گرفت و من در یک سال، سه سال را جهشی خواندم. آیا می‌دانید کودکی که کودکی نکرده و شناسنامه هم ندارد چگونه زندگی می‌کند! گفته‌های دخترک دستفروش با بغض و گریه همراه بود و تمامی حاضران گریستند؛ چنان که گفته‌های کودکان، اشک خبرنگاران را نیز جاری کرد.


درددل کودکان افغان با مسئولان

گروه بعدی، کودکان افغانی بودند. ابتدا کمی خجالت کشیدند اما بغضشان ترکید و گفتند: سلام برادران مسلمان و ایرانی‌های عزیز... مشکل ما این است که ما بیشتر از ۶ سال نمی‌توانیم درس بخوانیم و دوست داریم ادامه تحصیل دهیم.
یکی از دختران افغان می‌گفت: وقتی پدرم از خانه بیرون می‌رود چون مجوز نداریم هر لحظه منتظر دستگیری پدر هستیم. برای رفتن به هر استان باید پاسپورت‌ها را تمدید کنیم و سفر برای ما ممنوع است. می‌خواهم صدای من را هم بشنوید. ما کودک هستیم.


برچسب کمیته امداد از نام ما حذف شود

کودکان تحت پوشش کمیته امداد هم برای خود درد دلهایی داشتند که موجب تاثر حاضران شد. کودکان ایتام می‌گفتند: با هزینه آب و برق و گاز و کرایه خانه چگونه می‌توانیم زندگی کنیم. در مدرسه وقتی بچه‌ها می‌فهمند پدر ندارم یا تحت پوشش کمیته امداد هستیم رفتارشان تغییر می‌کند. ما هم می‌خواهیم کلاس تقویتی برویم و از سی دی و کتاب‌های کمک آموزشی استفاده کنیم اما پولی نداریم. ما به نمایندگی از هزاران یتیم می‌خواهیم حداقل برچسب کمیته امداد از نام ما حذف شود. مسئولان نباید از تحت پوشش بودن ما افتخار کنند. به ما ترحم نکنید چون وظیفه شما است که به ما کمک کنید اما بی‌منت باشد.

در این مراسم مظفر الوندی، مشاور وزیر دادگستری گفت: ما باید با بچه‌ها زندگی کنیم تا بفهمیم آن‌ها چه می‌گویند. برای همین در وزارت دادگستری تصمیم گرفتیم ابتدا تمام کودکان را شناسایی کنیم و بانک اطلاعاتی تشکیل دهیم.

در ابتدای این مراسم کودکان آسیب دیده اجتماعی دلنوشته‌های خود را روی کاغذ نوشته و روی دیوار نصب کردند. یکی نوشته بود موبایل لمسی می‌خواهم و دیگری نوشته بود خدایا پا‌هایم خوب شود. یکی پول می‌خواست و یکی هم دوست داشت خانه دار شود...


ادامه مطلب ...

نامزدم بیمار، تصادفی، ناقص، و از آن بدتر: معتاد است!

جام جم سرا به نقل از خراسان: بهتر بود پیش از ازدواج و در مراحل آشنایی تحقیقات بیشتری می‌کردید و به طور دقیقتری شرایط را می‌سنجیدید. به هر حال باز هم همسر شما احتمالا دارای شرایطی قابل قبول بوده که شما و خانواده‌تان با این ازدواج موافقت کرده‌اید.
سوال من از شما این است: پیش از ازدواج برای تامین منابع اقتصادی و رفاهی زندگیتان بر اساس چه معیارهایی به توافق رسیدید؟ اینکه همسرتان در گذشته حادثه‌ای برایشان پیش آمده است یا دوران نقاهت را پشت سر گذاشته‌اند به تنهایی موضوعی نیست که شما را نگران کند اما اینکه خانواده همسرتان این موضوع را با توجه به اینکه در زندگی کنونی شما و همسرتان تاثیرگذار است، از شما پنهان کرده‌اند، مبحث جداگانه‌ای است.

در صورتی که احساس می‌کنید همسرتان «هم اکنون» اعتیاد دارد، برای پی بردن به آن ابتدا بررسی رفتارهای روزمره وی در زمان‌های مختلف حائز اهمیت است.

علایم ظاهری ابتلا به اعتیاد:

۱ - به حالت چشم‌ها و نشانه‌هایی نظیر سرخ شدن چشم‌ها یا خیره شدن به نقطه‌ای نامعلوم به مدت طولانی توجه کنید.

۲ - رفتار افرادی که اعتیاد دارند به طور غیرقابل پیش بینی و ناگهانی تغییر می‌کند. رفتارهایی مثل بی‌قراری، تغییرات ناگهانی خلق از خوشی به ناخوشی، پر حرفی و‌ گاه تاخیر در حرکات و واکنش نشان دادن به محرک‌های محیطی از نکات قابل توجه است.

۳ - عادات افراد مبتلا به اعتیاد تغییر چشمگیری دارد؛ به عنوان مثال می‌توان به طولانی شدن زمان دستشویی و استحمام، تغییر در زمان خواب یا خوابیدن به مدت طولانی، اهمیت ندادن به نظافت شخصی، تغییر دوستان صمیمی و یا گریز از موقعیت‌هایی که لازم باشد زمان طولانی را صرف کند نظیر مهمانی‌ها و... اشاره کرد. علاوه بر آن دیر حاضر شدن در محل کار، کم توجهی به مسئولیت‌های کاری یا تحصیلی نیز می‌تواند از علایم دیگر باشد.

۴ - نشانه‌های محیط زندگی افرادی که مشکوک به اعتیاد هستند نیز قابل بررسی است. نشانه‌هایی نظیر وجود بوهای غیر عادی در محل زندگی یا روی لباس‌ها یا حتی دهان فرد، وجود سوزن‌ها و سنجاق‌های سیاه شده، قاشق‌های خمیده و دود گرفته در گوشه و کنار خانه، لوله‌های خالی خودکار، وجودکبریت‌های نیم سوخته در مکان‌های غیرعادی و... باید بررسی شود.

علاوه بر نکاتی که به آن اشاره شد، مواردی همچون گم شدن بعضی اشیا در خانه، کاهش اعتماد به نفس، کاهش وزن و کم شدن اشت‌ها، تغییر در صدا و لحن صحبت کردن، آثار کبودی، زخم یا تزریق در جاهای غیر معمول بدن و امتناع از مراجعه به پزشک حتی در مواقع ضروری قابل توجه می‌باشد.

به یاد داشته باشید علایم مصرف مواد مخدر سنتی مثل تریاک، هروئین و... معمولا زودرس و مشخص است. به طور مثال لب‌های سیاه و رنگ تیره پوست و نشانه‌های بدنی بارز از جمله علایم مصرف مواد مخدر سنتی است اما مواد مخدر صنعتی نظیر شیشه به جز تغییرات کمی در اندازه مردمک چشم و یا لاغر شدن بی‌دلیل، نشانه‌های خاص و بارز دیگری ندارد. البته علایمی چون هیجان‌خواهی، سرخوشی، توهم‌های دیداری یا شنیداری نظیر هذیان گفتن یا صحبت‌های نامعقول نیز در دراز مدت بروز می‌کند.

به علاوه مصرف مواد مخدر سنتی به محل مناسب و تجهیزات خاصی نیاز دارد، در حالی که مواد مخدر صنعتی به خاطر بی‌بو بودن و سادگی مصرف نیاز به موارد ذکر شده ندارد و در هر زمان و مکانی قابل استفاده است.

در نظر داشته باشید علایم خماری و یا عدم مصرف بموقع در صورت اعتیاد به مواد مخدر سنتی بعد از ۴ تا ۱۲ ساعت به صورت آبریزش بینی، بی‌قراری و در ‌‌نهایت تشنج نمایان می‌شود اما اعتیاد به مواد مخدر صنعتی، علایم خماری خاصی ندارد و فرد پس از گذشت حداکثر یک ماه دچار علایم محرومیت یا خماری می‌شود. (سیمین قربانی - کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده)


ادامه مطلب ...