به گزارش جام جم آنلاین، حال خوبی که با بازکردن یک پیام یا خرید یک جفت کفش احساس میکنیم باعث میشود بازهم خواهان درک این حال خوب شویم و احساس کنیم نمیتوانیم بدون کاری که باعث ایجاد این حال خوب شده است، زندگی کنیم. اما آیا سایرعوامل اعتیادآور نیز مانند دارو و مواد عمل میکنند؟ در پاسخ باید گفت همه این عوامل به اشکال بسیار مشابهی بر مغز تاثیر میگذارند؛ اما کارشناسان در مورد میزان این تشابه، توافق ندارند. اگر احساس میکنید عادتهایی مثل موارد زیر دارید که نمیتوانید آنها را کنترل کنید بهتر است با یک کارشناس یا پزشک مشورت کنید.
کافئین
کافئین موجود در قهوه یا چای لزوما اعتیادآور نیست، اما قطع عادت مصرف این نوشیدنیها به عنوان مثال هنگام صبحانه میتواند فرد را مضطرب کند و سردردهای جدی به دنبال داشته باشد.
شکلات و شیرینیها
بسیاری از ما ناخود آگاه پی بردهایم شکلات خوردن یک درمان خانگی برای بهترکردن خلقیات و سرحال شدن است. درواقع مواد غذایی حاوی کربوهیدرات، قند و چربی زیاد میتوانند تاثیری شیبه هورمونهای مغزی که احساس خوبی را در مغز به وجودمی آورند، داشته باشند و در عین حال مانند دارو اعتیادآور باشند.
ورزش
ورزش متعادل میتواند به غلبه بر عوامل اعتیادزا کمک کند، مگر این که فعالیت ورزشی نیز به نوعی اعتیاد تبدیل شود. این فعالیت تولیدکننده اندروفین (مورفین طبیعی)، گاهی نوعی اتکای ناسالم و غیرعادی به ورزش در فرد ایجاد و آن را به تنها وسیله دفاعی در برابر استرسهای روزمره تبدیل میکند.
جراحی پلاستیک
برای برخی افراد، جراحی پلاستیک به یک اعتیاد تبدیل میشود. به این معنا که جراحیهای پلاستیک متعدد نمیتواند برای آنها راضی کننده باشد. بسیاری از این افراد دچار اختلالی به نام اختلال بدشکلی بدن هستند و درمورد نواقص قابل مشاهده در بدنشان دچار وسواس میشوند. عامل ایجاد این اختلال نیز هورمونهای شیمیایی مغز است که در بروز اعتیاد نقش دارند.
حمام آفتاب
طبق نتایج آخرین مطالعات محققان، اعتیاد به حمام آفتاب گرفتن، برابر با اعتیاد به مواد مخدر است؛ یعنی اشعه ماوراءبنفش خورشید در بدن هورمون اندروفین ایجاد و مانند هروئین فرد را به خود معتاد میکند.
خرید
همه ما گاهی چیزی خریدهایم که به آن نیازی نداشتهایم. اگر این حالت برای شما زیاد اتفاق میافتد، احتمالا چیزی که به دنبالش هستید، میزان بیشتری از دوپامین یا هورمون حال خوب مغز است. اعتیاد به خرید همچنین میتواند به این معنا باشد که فرد دچار اختلال کنترل تکانه یا مشکل اضطراب است.
شبکههای اجتماعی
مطالعات نشان میدهد 10 درصد کاربران شبکههای اجتماعی به این شبکهها معتادمی شوند. درواقع، سرعت ارسال پستها درست مانند کوکائین بر مغز تاثیر میگذارد. همچنین، به گفته محققان جزئیاتی که فرد درمورد خودش با دیگران به اشتراک میگذارد احساس ناگهانی مثبتی به او میدهد و فرد را بیشتر و بیشتر خواهان این احساس خوب میسازد.
به گزارش جام جم آنلاین از فارس، نتایج آخرین تحقیقات نشان داده است که مصرف غذاهای پر چرب و اساساً شیرین اعتیادآور است و مغز افراد با خوردن آنها معتاد میشود؛ دلیل تمایل هم برای مصرف غذاهای اینچنینی مانند سیبزمینی سرخ کرده و پیتزا همین موضوع میتواند باشد.
محققان فرانسوی در آخرین پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که غذاهای پر چرب و پر کالری دقیقا مانند مواد مخدر در مغز عمل میکنند و آنها نیز به نوعی فرد را دچار اعتیاد میکنند.
دکتر گیوم فریرا از دانشگاه بوردو در فرانسه با بررسی عملکرد موشها با مصرف غذای چرب اثبات کرده است که غذاهای پر چرب و همینطور شیرین تأثیرات مخربی بر روی مغز از خود به جای میگذارند.
نتایج بررسیهای پژوهشگران همچنین نشان میدهد که در اثر مصرف غذاهای چرب مادهای شیمیایی در معده تولید میشود که سبب اعتیاد فرد به این نوع غذاها میشود؛ در واقع به محض خوردن این غذاها، چربیها در نوک زبان درک میشوند و از این طریق مستقیماً با مغز ارتباط برقرار کرده و یک سیستم انتقال را برای ارسال یک پیام به معده فعال میکنند.
بررسیهایی که در سال 2015 و توسط دانشگاه ایلینوی انجام شد نیز ثابت کرده است که مغز کودکانی که از غذاهای چرب استفاده میکنند ضعیفتر عمل میکنند.
با توجه به رشد بحران جهانی چاقی، علاوه بر تمام ضررهایی که مصرف غذاهای چرب به مغز وارد میکند باید انواع بیماریهایی که در اثر مصرف این گونه مواد غذایی رخ میدهد را نیز در نظر گرفت.
شیوه ابتلا به سرطان، دیابت و بیماریهایی که ناشی از اضافهوزن رخ میدهند، هنوز نتوانسته مانعی برای عدم مصرف غذاهای پر چرب و شیرین باشد.
اعتیاد به اینترنت ، اعتیاد نوظهور و فراگیری است که این روزها دامنگیر کاربران زیادی شده است تا جایی که دل کندن از اینترنت برای ساعتی کوتاه هم برای فرد دشوار است . عادت به هر چیزی می تواند خطرناک باشد در این میان اعتیاد به اینترنت و موبایل جزو بدترین نوع عادت هاست . نمونه بارز این اعتیاد رفتار عجیب و خنده دار یکعروس چینی است که حاضر نیست حتی برای لحظه ای کوتاه به اندازه نشستن بر سر سفره عقد هم دنیای مجازی را رها کند . این روزها فیلم این رفتار عجیب عروس معتاد به اینترنت دست به دست در شبکه های اجتماعی میگردد و بارها توسط کاربران دنیای مجازی دیده شده است .
عروس چینی که به شدت به بازی های رایانه ای اعتیاد داشت در روز ازدواجش با گریه و به زور از صفحه ی مانیتور جدا شد و سر سفره عقد نشست .
فیلم رفتار غیر عادی و خنده دار این عروس عجیب بارها توسط کاربران فضای مجازی بازبینی شد .
در فیلمی که در فضای مجازی منتشر شده اعضای خانواده ی به زور دست این دختر را که لباس عروسی بر تن دارد را گرفته اند و با خود می برند تا مراسم ازدواجش انجام شود اما عروس فریاد می زند یک دقیقه دیگر صبر کنید .
در کنار این درگیری داماد شگفت زده نیز سعی دارد تا همسر آینده اش را همراهی کند .
در همین زمان پدر عصبانی داماد در حالی که به شدت عصبانی شده با زدن سیلی به پسرش می گوید نمی توانی همسرت را کنترل کنی ؟
اما در نهایت عروس مجبور می شود صفحه مانیتور را ترک کرده و در مراسم عروسی حضور یابد .
مطمئناً با کمی سختگیری، کمی شانس و کمک خداوند، معتاد الکلی شما هم ترک می کند.
مهم نیست که فرزند یک معتاد الکلی باشیم، یا همسرش، یا پدر و مادرش؛ سـوء استـفاده، درد و تـرس و تردید ناشی از آن سـخت و بسیـار جـدی است.
ما تلاش زیـادی را صرف ریکاوری و بهبود الکلی ها می کنیم اما این تلاشها کمترین تـاثیـری روی آنـهـا نـدارد.
اگـر شمـا هـم یــکی از عـزیـزان یـا نزدیکانـتان الـکلی اسـت، ایـن مـقاله بسیـار بـرایــتان مفید خـواهـد بـود.
اگـر خودتان به الکل اعتیاد دارید و عزیانتـان در تلاش برای کمک بـه شـما هستنـد، این مقاله را هشداری بدانید که از خواب غفلت بیدارتان کند.
معتادان الکلی را باید از خواب غفلت بیدار کرد چون بزرگترین دروغی که آنها به خودشان می گویند این است که “من مشکلی ندارم.”
این دروغ باعث می شود راه دروغ گفتن به شما هم برای او آسان شود.
پدرم همیشه قول می داد که برای مسابقه، برای بازی یا برای جشن فارغ التحصیلیم حضور داشته باشد، اما وقتی نمی آمد، همیشه دلیلش خستگی بود.
خیلی مسخره است که بعد از خوردن چند گیلاس مشروب چقدر آدم می تواند خسته شود؟
او هر چه در توانش بود انجام داد، به خاطر همین شکایتی نمی کنم. فقط می خواهم بدانید که حالتان را درک می کنم.
بعضی از الکلی ها ادعا می کنند که دیگر مشروب نمی خورند اما وقتی چند ساعت از خانه دور می شوند سریع به آن پناه می برند
و سعی می کنند برای پوشاندن آن به افراد خانه دروغ بگویند.
البته ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند و زمانهایی که در خوردن زیاده روی می کنند و تلو تلو خوران وارد خانه می شوند،
یا در راه تصادف می کنند و توسط پلیس دستگیر می شوند، مسئله کاملاً روشن می شود.
متاسفانه، اکثر اوقات، این تصادفات فقط با دروغ های بیشتر و بیشتر دنبال می شود که اینبار باز با وعده ترک کردن همراه است.
مسخره است که باور کردن این دروغ ها چقدر راحت است.
یکی از ناراحت کننده ترین چیزها درمورد وابستگی متقابل به یک معتاد الکلی این است که چقدر باور دروغ های آنها آسان است.
عشق ما به آنها مثل سایه تیره ای روی حقیقت را می پوشاند و ما هم مثل خود آنها در انکار زندگی می کنیم.
رفته رفته ما هم به نیازمندی عزیز الکلیمان معتاد می شویم و به جای توانمند کردن آنها به ترک کردن، سعی می کنیم با آن کنار بیاییم.
نه، ما به حرفهایشان اعتماد نداریم…فقط اعمالشان را باور داریم.
ما سایر اعضای خانواده را دربرابر آنها محافظت می کنیم اما سعی نمی کنیم با حمایت های خود نیروی لازم برای ترک کردن را برایشان فراهم کنیم
و آنها همینطور به اعتیاد خود ادامه می دهند. برای اینکه از عهده یک الکلی بربیاییم باید سرسخت باشیم و با آنها مقابله کنیم.
یعنی اجازه بدهیم عاقبت و نتیجه کارها و اعمالشان را بچشند…حتی اگر به خاطر زندان رفتن کار یا آزادیشان را از دست بدهند.
واسطه شدن برای برگشت به کارشان، سند گذاشتن برای آزاد کردنشان فقط به آنها کمک می کند که به اعتیاد خود ادامه دهند.
باید بدانید که دوست داشتن آنها یعنی اجازه بدهیم سرشان به سنگ بخورد و از افتادن و سقوط کردن بیشتر از عشقشان به الکل بیزار شوند.
چگونه الکل را ترک کنیم
وقتی دربرابر خواسته های معتاد کوتاه می آییم و او در مقابل قربان صدقه مان می رود، فقط یک دروغ دیگر است.
این قربان صدقه ها به نظرتان جدی می آید اما واقعاً برای شما نیست، از عشقشان به الکل است.
الکلی ها از خودشان متنفرند و قادر به دوست داشتن کس دیگری هم نیستند…نه بچه هایشان، نه همسرشان و نه پدر و مادرشان…
فقط در پی اینند که گیلاس بعدی را سر بکشند. مشروب اولین عشق یک معتاد الکلی نیست، تنها عشق آنهاست.
و تازمانیکه آن قید و بند گسسته نشود، هیچکس درون آن جایی ندارد.
این مقاله ممکن است به نظرتان طوری بیاید که انگار من فکر می کنم هیچ راه بازگشتی برای یک معتاد الکلی وجود ندارد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید من خودم الکلی بودم که الان بهبود یافته ام.
من به خاطر این ترک نکردم که مردم من را از خودشان پس می زدند.
ترک کردن من بعد از زمانی بود که فهمیدم دارم جای پدرم را می گیرم، با آن وضعیت بد اعتیادش، با آن خشونت و دروغ ها و …
فقط زمانیکه دیدم یا باید این اعتیاد را تحت کنترل خودم بگیرم و یا همسرم، کارم و زندگیم را از دست بدهم.
آنجا برای من آخر خط بود…همانجا بود که طلب کمک کردم و این اعتیاد را پشت سر گذاشتم.
خیلی خوش شانس بودم و خدا کمکم کرد.
شروع ریکاوری یا طرد شدن. یک معتاد به مواد مخدری را می شناختم که با سه فرزندش و دوست پسرش که خود تهیه کننده آن مواد بود،
در خانه ای زندگی می کرد که از همه طرف طرد شده بود،
هیچ اثاثیه ای نداشت، درهم برهم و به هم ریخته و شبیه به سطل اشغال بود. نمی توانم بویی که از آن خانه به مشام می رسید را توصیف کنم.
سه بچه اش را از او گرفتند و این باعث شد دوره بازپروری را شروع کند.
بار آخری که او را دیدم، کاملاً سالم و خوش لباس بود، سر کار می رفت و بچه هایش هم پیش خودش برگشته بودند.
بهترین کاری که کسی می توانست در حق این زن انجام دهد از طرف دولت بود که بچه هایش را از او گرفت.
اگر معتاد الکلی شما هم توانایی ترک ندارد، بهترین عشقی که می توانید نثارش کنید این است که حمایت، کمک، خودتان و عشقتان را از او دریغ کنید.
اگر معتاد آن موقع هم باز ترک نکرد، دیگر انتخاب با خودش بوده است…و با شما.
این بالاترین و بهترین عشقی است که به آنها می دهید…
زندگی با یک معتاد الکلی به هیچ عنوان ساده نیست، مقابله با دروغ ها، کتمان کردن ها و فیلم بازی کردن ها اصلاً ساده نیست.
اگر فهمیدید که شیشه مشروب تنها عشق آنها در زندگی است، تنها انتخاب شما این است که بگذارید با عشقش تنها بماند
و زندگی خود را از خطر نابودی نجات دهید. مطمئناً با کمی سختگیری، کمی شانس و کمک خداوند، معتاد الکلی شما هم ترک کرده
منبع:mardoman.net
یکی از عوامل اعتیاد در نوجوانان ، ناتوانی در برقراری ارتباط و بیان احساسات است
در واقع والدین با پیوندهای عاطفی و صمیمانه نیازهای نوجوان را تحت پوشش قرار می دهند، ضعف درونی انسان شاهراه خطاهاست و زمانی که نوجوان در خانه بزرگ شمرده میشود و به او احترام می گذارید دیگر کاسه گدایی جلب توجه دیگران را به دست نمی گیرد و تن به هر کاری نمی دهد تا دوستان و اطرافیان خود را راضی کند.
صمیمیت و حس بودن، پذیرش در محیط خانه، او را توانمند می کند و می داند خانواده ی عزیزی دارد که نیازی به تحت فشار قرار گرفتن و نشان دادن خود در جمع دوستان نیست و شاخه ای نیست که با وزش باد به هر جهتی بوزد و بسیاری از ارزشهای خانوادگی را در این ارتباط تنومند آگاهانه و ناآگاهانه فرا می گیرد. او کسانی دارد که به درد و دل هایش پاسخ درست می دهند و از راهنمایی، مشورت و کمک آنها به موقع بهره مند می شود. و بهترین دوست خود را والدینش را معرفی میکند.
همچنین گاهی لازم است سپر بلای او باشید و اگر نادانسته به جای نامناسبی رفت و آمد داشت و یا با افراد نامناسبی نشست و برخاست داشت، او را از خطرات این امر آگاه سازید.
تو بزرگ شو
نوجوان علاوه بر پیوندهای عاطفی نیاز دارد خود نیز نوجوانی برومند و قوی، دارای اعتماد به نفس و خودباوری باشد. پس لازم است مهارتهای فردی او تقویت شود. مهارتها و شایستگی های تحصیلی را قوت بخشد، ضعف مهارتهای تحصیلی، احساس ناتوانی در نوجوان را بوجود می آورد. همچنین مهارتهای اجتماعی و چگونه ارتباط برقرار کردن با دیگران، ابراز وجود نوجوان را قوی تر می کند و می داند که می تواند در موقعیت های مختلف خود را به اثبات برساند.
در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است یکی از عوامل اعتیاد ناتوانی در برقراری ارتباط و بیان احساسات است. بنابراین داشتن مهارتهای اجتماعی بسیار موثر هستند. علاوه بر مهارتهای اجتماعی، مهارت همدلی، آگاهی هیجانی همگی تاثیر گذارند همچنین اراده او را تقویت کنید تا سپری برای او شود.
با هم بیاموزیم
در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است یکی از عوامل اعتیاد ناتوانی در برقراری ارتباط و بیان احساسات است. بنابراین داشتن مهارتهای اجتماعی بسیار موثر هستند
ضروری است والدین در مورد عوامل خطرساز، چگونگی شروع آن و تداوم مواد مخدر اطلاعات بسیاری را بدست آورند تا آگاهی های لازم را به کودک و نوجوان خود انتقال دهند. امروزه در عصر ارتباطات ممکن است نوجوان اطلاعات ضد، نقیص و نادرست بسیاری را دریافت کند.
باورهای غلطی در مورد مواد مخدر در گوش نوجوانان زمزمه می شود. بعنوان والدین لازم است با دادن اطلاعات درست در قالب گفتگو که هرازگاهی درباره موضوع های مختلفی با فرزندتان صحبت می کنید در اختیار او بگذارید. مواظب باشید فقط سخنران نباشید. گاهی شنیدن بهتر از بحث کردن است. از مسائلی که نوجوان به آن فکر می کند این است که پدر و مادرم درباره مواد مخدر چه نظری دارد در گفتگو اگر فرزندتان واکنش مناسبی از جانب شما ببیند خطر مصرف مواد در آنها کاهش می یابد.
در حین گفتگو خودتان را برای پاسخ گویی به سئوالات فرزندتان نیز آماده کنید و درباره سئوالاتی که ممکن است از شما بپرسد فکرکنید تا غافلگیر نشوید.
افراد که سرانجام بدی در اثر استفاده از مواد داشته اند را به او نشان دهید، از فرصت های پیش آمده در روزنامه، تلویزیون یا مکانهای عمومی که شاهد چنین افرادی هستید استفاده کنید. دیدن عینی چنین افرادی اراده نوجوان را در پیشگیری تحت تاثیر قرار می دهد.
شکر گذار خدا باشید
دیدگاه معنوی او را گسترش دهید. بخصوص ۱۴ تا ۱۶ سالگی نوجوانان آمادگی پذیرش مسائل معنوی را دارند. دیدن نقاط قوت زندگی و سپاسگزاری از خالق، روحیه امیدواری را در نوجوان تقویت میکند. از او بخواهید تا همیشه با خدای خود گفتگوی درونی داشته باشد و او را بهترین نگه دارنده و پشتیبان در زندگی بداند. چنین اعمالی به او کمک می کند تا خدا را ناظر بر اعمال خود ببیند و کمتر دچار خطا شود البته خودتان نیز الگوی مناسبی در این زمینه باشید.
منبع:tebyan.net
اگر همسرتان یک فرد معتاد به کارش باشد ممکن است شرایط زندگی برای شما آنگونه که در نظر داشتید نباشد.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ امکان وابسته شدن یکی از توانمندیهای مغز انسان است که مقدار متعادل آن در زندگی انسان مفید است. به خاطر این توانمندی است که بسیاری از روابط انسانی، با وجود این همه سختی ادامه پیدا میکنند. به خاطر همین ویژگی، بسیاری از افراد نسبت به شغل خود احساس تعهد و علاقه میکنند و کارهای بزرگی در زندگی شغلی خود انجام میدهند. اما همین ویژگی مثبت گاهی ممکن است به حالت بدخیم تبدیل شود. در این مقاله ویژگی افرادی را میگوییم که به کار کردن وابستگی بدخیم پیداکردهاند. از آن مهمتر بررسی میکنیم که اگر این افراد همسرمان شدند، چگونه با آنها کنار بیاییم.
افراد ممکن است در طول زندگی خود، نسبت به مواردی وابستگی بدخیم پیدا کنند. این وابستگی شدید میتواند به غذا، روابط جنسی و یا کار کردن به وجود آید. وابستگی بدخیم این نشانهها را دارد:
وقتی فردی نسبت به کار وابستگی بدخیم پیدا میکند، تمایل شدید درونی نسبت به بیشتر کار کردن در او به وجود میآید. این میل و خواستن ممکن است بهقدری شدید شود که فرد حاضر باشد از تمام لذتهای زندگی خود، برای کار بیشتر چشمپوشی کند. گاهی ممکن است تمایل و خواستنی در کار نباشد و فرد برای انجام کار بیشتر احساس اجبار کند. او ممکن است حتی برای سفرها یا مهمانیهای خود هم کلی کار آماده کند و به همراه خود داشته باشد که در صورت پیدا کردن کوچکترین وقت خالیای به آنها بپردازد. درواقع شاید از این کار خود خوشحال نباشد، اما گویی یک احساس اجبار درونی او را به این کار وادار میکند.
بسیاری از همسران افراد وابسته به کار، خود را سرزنش کرده و در مورد اینکه همسرانشان زمان زیادی را به کار اختصاص میدهند، احساس گناه میکنند. آنها فکر میکنند که حتما در مورد وظایف همسری خود کوتاهی کردهاند و به همین دلیل او از خانه فراری است.
همینکه یکی از همکاران فرد وابسته به کار با او تماس بگیرد و از او بپرسد که آیا میتواند جمعه صبح در یک جلسهٔ کاری شرکت کند، کافی است که قرار مهمانی خانوادگی را فراموش کند و قبول کند که در جلسه شرکت کند. درواقع باوجود یک نشانهٔ کوچک رفتار وابستگی در فرد تحریکشده و او توان مقابله با آن را ندارد.
وقتی کسی گرفتار یک وابستگی بدخیم شود، نسبت به عوارض و پیامدهای آن بیتفاوت میشود. این فرد آنچنان در کار خود غرق میشود که نمیتواند تخمین درستی عوارض و پیامدهای این حالت بر زندگی شخصی و خانوادگی خود داشته باشد. درست مانند عاشقی که پیامدهای یک رابطهٔ آسیبزا را نادیده میگیرد، یک فرد وابسته به کار هم نسبت به پیامد آنچه انجام میدهد کور و کر میشود.
کنترل کردن، محرومیت کشیدن و استفاده از فشار بیرونی برای کاهش وابستگی بدخیم کارساز نیست. همان عاشق دلخسته را به یادآورید. هرقدر او را از دیدن معشوقش محروم کنید و تلاش کنید تا با زور و اجبار او را از دل بیرون کند، کار سختتر میشود. این عاشق هرقدر بیشتر محرومیت بکشد، تشنهتر میشود و میزان وابستگیاش به معشوق نیز بیشتر میشود. درواقع فشار و کنترل بیرونی تنها بر میزان وابستگی افراد افزوده و این وابستگی را محکمتر میکند.
این مورد دربارهی وابستگی به کار، بیشتر از هر مورد دیگری صدق میکند. افراد بهخصوص مردان توجیه فرهنگی خوبی برای وابستگی خود به کار در ذهن دارند. آنها بر این باورند که برای بهبود اوضاع اقتصادی و رفاه مالی خانواده خود تلاش میکنند و حتی باید موردتقدیر و تشکر اعضای خانواده هم قرار بگیرند. این افراد غالبا نسبت به وابستگی بدخیم خود ناآگاه هستند و خیال میکنند محبتها و فداکاریهای آنها در خانواده نادیده گرفته میشود.
حال که تا حدودی با ویژگیهای ذهنی و روانی افراد وابسته به کار آشنا شدید، حتما میتوانید برای رویارویی با آنها در زندگی خود راهکارهای منطقیتر و سازندهتری پیدا کنید. در ادامه به چند نمونه از این راهکارها اشاره خواهم کرد.
بسیاری از همسران افراد وابسته به کار، خود را سرزنش کرده و در مورد اینکه همسرانشان زمان زیادی را به کار اختصاص میدهند، احساس گناه میکنند. آنها فکر میکنند که حتما در مورد وظایف همسری خود کوتاهی کردهاند و به همین دلیل او از خانه فراری است. اما واقعیت این است که این احساس گناه شما هیچ کمکی به حل مسئله نخواهد کرد.
همانطور که گفتیم محرومیت و ایجاد فشار و تهدید بیرونی برای حل این موضوع کارساز نیست. درصورتیکه باورهای همسرتان در مورد میزان کار کردن تغییر نکند نمیتوانید او را از محل کارش جدا کنید. توجه داشته باشید که بخش مهمی از رفتارهای حاکی از وابستگی او بهصورت خودکار و ناآگاهانه از او سر میزند. بنابراین باید راههایی غیر از تهدید و محرومیت را برای حل این موضوع امتحان کنید.
یکی از بهترین راهحلها برای بهبود وابستگی بدخیم، اصلاح محیط است. محیط شامل محیط فیزیکی و اجتماعی زندگی افراد است. گاهی اوقات برخی محیطها وابستگی فرد به کار را افزایش داده و آن را تقویت میکنند. برای اصلاح محیط میتوانید نشانههای محرک را از محیط خود دور کنید. مثل اینکه از همسرتان بخواهید تلفن همراه خود را در روزهای تعطیل خاموش کند یا اینکه وقتی وارد خانه شد لپتاپ را داخل کمد قرار دهد تا با دیدنش به کار کردن تحریک نشود. سعی کنید ارتباطات خود را با افرادی که حالت نرمال دارند بیشتر کنید و تا جای ممکن در روزهای تعطیل از ارتباط با همکاران وابسته به کار همسرتان اجتناب کنید.
افراد وابسته به کار از اینکه بیکار در خانه بچرخند و یا اینکه روی مبل لم بدهند و بیهدف تلویزیون تماشا کنند، بیزارند. این کار به آنها اضطراب وارد میکند. آنها فکر میکنند که وقت طلاییشان را ازدستدادهاند. برای اینکه بتوانید آنها را از کارشان دورنگه دارید باید برنامه دقیق و منظمی از تفریح داشته باشید. این افراد عاشق این هستند که یک کار (به نظر خودشان مهمی) را انجام دهند. بنابراین از قبل، برای روزهای تعطیل برنامهریزی کنید و از آنها بخواهید که مثل در یک برنامهی مهم صعود کوه شما را همراهی کند.
برخی افراد بهخصوص مردان در فرهنگ ما بر این باورند که بودن یا نبودنشان در خانه فرقی به حال اعضای خانواده ندارد. آنها فکر میکنند تنها وظیفهشان تأمین معیشت خانواده بوده و کار دیگری بلد نیستند که برای اهالی خانه انجام دهند. مهم است که به آنها نشان دهید که بدون حضورشان شام نمیخورید. یا اینکه برای تصمیمگیری در مورد بچهها به مشورت او نیاز دارید. به او یادآور شوید که به لحاظ عاطفی به او وابسته هستید و نیاز دارید زمانی را با او بگذرانید. البته نحوهٔ انتقال این پیامها بسیار مهم است. درصورتیکه این حرفها باعث شود او احساس محدود شدن و دربند شدن پیدا کند، بازهم بیشتر از خانه فراری میشود. درواقع او باید باور کند که در خانه کارهای مهم و چالشبرانگیزی برای انجام دادن وجود دارد که تنها به دست او قابل انجام خواهد بود.
افراد، به کار وابسته میشوند چون کار کردن برای آنها پاداش به همراه دارد و از انجام آن احساس لذت میکنند. درصورتیکه بتوانند این لذت را از منابع دیگری به دست آورند، بهتدریج قادر خواهند بود که رفتار وابستگی به کار را کاهش داده و رفتارهای لذتبخش دیگری را جایگزین کنند. وجود شرایط لذتبخش و آرام در خانه میتواند به این افراد کمک کند تا لذت موردنیاز خود را در خانه و در کنار افراد خانواده خود، جستوجو کنند.
به گزارش جام جم سرا ، اکثر نوجوانان احساس می کنند فناناپذیر هستند و توجهی به عواقب این طرز فکر و اعمالی که براساس این تفکر انجام می دهند- مصرف مواد مخدر و نوشیدن الکل- ندارند.
عواملی که تاثیر بسزایی در اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر دارند عبارتند از:
• خانواده ای که سابقه مصرف موادمخدر دارد
• افسردگی
• کمبود اعتماد به نفس
• رفتار پرخاشگرانه ابتدایی
• احساس طرد اجتماعی
• فقدان نظارت اجتماعی
• فقر
• در دسترس بودن مواد مخدر
عواقب مصرف موادمخدر توسط نوجوانان
اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر می تواند عواقب منفی فراوانی به همراه داشته باشد که عبارتند از:
* اختلال در رانندگی
رانندگی پس از مصرف موادمخدر خطرناک اسـت و باعث مرگ رانندگان خودروها و موتورسیکلت ها می شود و هزینه بسیار زیادی را به نظام بهداشت و قضا تحمیل می کند.
* وابستگی به مواد
نوجوانانی که معتاد هستند به احتمال بسیار زیاد در دوران بزرگسالی نیز به مصرف مواد ادامه خواهندداد.
* فقدان انگیزه
مصرف مواد مخدر انگیزه لازم برای تلاش و موفقیت در مدرسه و زندگی را از نوجوان می گیرد و او را به انسانی بی انگیزه و بی تفاوت بدل می کند.
* افزایش مشکلات
مصرف موادمخدر، مانند ماری جوانا، بر قسمتی از مغز نوجوان که کنترل حافظه، انگیزه، توجه و یادگیری را عهده دار اسـت آسیب می زند و مشکلات عدیده ای در یادگیری، عملکرد شغلی و عاطفی برای نوجوان به وجود می آورد.
* ایجاد مشکلات جدی جسمی و روحی
مصرف مواد مخدر در دوز بالا، می تواند در اندام های حیاتی بدن مانند کلیه ها، ریه ها و قلب اختلال ایجاد کنند. مصرف متافتامین می تواند باعث صدمه دیدن قلب، سیستم عصبی بدن، ایجاد رفتارهای روانی و پرخاشگری شود. مصرف مخدرهای استنشاقی تاثیر مخربی بر مغز، قلب، ریه ها، کبد و کلیه ها می گذارد. علاوه بر این، اعتیاد به داروهایی که توسط پزشک تجویز شده اند باعث بروز افسردگی، بیماری های عروق قلب و تشنج می شود.
گفت و گو درباره اعتیاد نوجوان به مواد مخدر
گفت و گو با نوجوان درباره اعتیاد به مواد مخدر می تواند بسیار دشوار باشد. گفت و گو را در موقعیت و زمان مناسب آغاز کنید. اگر دلشوره دارید آن را با فرزندتان در میان بگذارید.
هنگام گفت و گو با فرزندتان درباره مواد مخدر:
* از دیدگاه او نسبت به مصرف مواد مخدر بپرسید
نظرات فرزندتان را بشنوید و درباره مصرف مواد مخدر از او سوال کنید. پس از پایان گفت و گوی روشن و واضح با فرزندتان او را تشویق کنید.
* به پیام های رسانه ها توجه کنید
برخی از برنامه های تلویزیونی، سینماها، وب سایت ها و ترانه ها، نوجوان را به مصرف مواد مخدر ترغیب می کنند. درباره همه برنامه ها، فیلم ها و ترانه هایی که فرزندتان می بیند و می شنود با او گفت و گو کنید.
* آماده گفت و گو درباره اعتیادتان به مواد مخدر باشید
به سوران فرزندتان درباره اعتیادتان به مخدر پاسخی منطقی و صحیح بدهید. اگر مصرف مخدر را کنار گذاشته اید صادقانه به او بگویید که به موفقیت بزرگی دست یافته اید.
هرگز از صبحت با فرزندتان درباره اعتیاد به مواد مخدر نترسید. گفت و گو درباره اعتیاد به مواد مخدر سبب نمی شود او به مصرف کننده تبدیل شود. صحبت کردن درباره اعتیاد به مواد مخدر به فرزندتان اجازه می دهد با دیدگاه شما نسبت به این موضوع آگاه شود و بداند که توقع شما از او چیست.
استراتژی های گوناگون در پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر
علاوه بر گفت و گو با نوجوان می توان روش های دیگری را نیز تجربه کرد:
* از فعالیت های روزانه فرزندتان مطلع باشید
به فعالیت ها و مکان هایی که فرزندتان به آنجا رفت و آمد می کند توجه کنید. برای افراد صاحب صلاحیتی که بتوانند فرزندتان را به فعالیت های سالم و مفید ترغیب کنند جایزه بدهید.
* وضع قوانین و اعمال مجازات
وضع قوانین و اعمال مجازات نشان می دهند اعتیاد به مواد مخدر را تحمل نمی کنید. ترک میهمانی هایی که در آن مخدر مصرف می شود، سوار نشدن به خودرویی که راننده اش موادمخدر مصرف کرده نمونه ای از قوانین وضع شده هستند. مجازات را نیز بلافاصله پس از تخطی از قوانین اعمال کنید.
* دوستان فرزندتان را بشناسید
اگر دوست فرزندتان به مواد مخدر معتاد اسـت احتمالا او را برای مصرف مخدر تحت فشار قرار می دهد. برای پیشگیری از اعتیاد فرزندتان به مواد مخدر با دوستان فرزندتان و والدین شان آشنا شوید.
* محافظت از داروهای تجویزشده
درباره مخدربودن داروهای تجویز شده برای اعضای خانواده از پزشک سوال کنید. فهرستی از داروهای موجود در خانه تهیه و از آنها محافظت کنید. از معلم بهداشت مدرسه فرزندتان بخواهید تا فرزندتان را کنترل کند تا او دارویی مصرف نکند.
* حمایت کردن
فرزندتان را تشویق کنید و از موفقیت او شاد شوید. ایجاد رابطه دوستانه میان والدین و فرزند کمک زیاد به پیشگیری از اعتیاد فرزند به مواد مخدر دارد.
* ارائه مثال مناسب
اگر در گذشته مخدر مصرف می کردید و ترک کرده اید به فرزندتان بگویید.
شناخت نشانه های هشداردهنده مصرف مواد مخدر در نوجوانان
علایم هشداردهنده عبارتند از:
• تغییر ناگهانی دوستان، عادات تغذیه ای ساعات خواب، فعالیت های فیزیکی و بدنی و عملکرد تحصیلی
• عدم توجه به فعالیت های مورد علاقه
• به وجود آمدن نگرش خصمانه
• مشاهده وب سایت هایی که افراد را به مصرف موادمخدر ترغیب می کنند.
• پنهان کردن اعمال و اموال
• ناپدیدشدن غیرقابل توضیح و توجیه پول از خانه
• وجود جعبه خالی داروهای گوناگون در اتاق نوجوان
• شنیدن بوهای غیرعادی داروها و مواد شیمیایی در اتاق نوجوان
منبع :سلامانه