اگر سرعت وایفایتان کم شده و احتمال میدهید فرد یا افرادی از آن استفاده غیرقانونی میکنند این مطلب را بخوانید.
اگر سرعت وایفایتان کم شده و احتمال میدهید فرد یا افرادی از آن استفاده غیرقانونی میکنند این مطلب را بخوانید.
جوان؛ حتما شما هم گاهی اوقات کند شدن سرعت وایفای خانه یا محل کارتان را تجربه کردهاید. این اتفاق میتواند چند دلیل داشته باشد که ما در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنیم. همیشه این احتمال را بدهید که کاربر یا کاربرانی بهصورت غیر قانونی و با هک پسورد وایفای شما در حال استفاده از آن هستند. در این حالت برای شناسایی این افراد میتوانید از چند نرامافزار کمک بگیرید:
*نسخه ویندوز این نرمافزار را دانلود و و طبق دستورعمل روی رایانه خود نصب کنید.
*پس از نصب روی گزینه Scan Now کلیک کنید تا کاربرانی که به وایفای شما متصل هستند را نمایش دهد.
هرگاه دستگاه ناشناس جدیدی به وایفای شما متصل شود در صفحه ویندوز پیامی برایتان ارسال میشود که شما را از آن آگاه میکند.
با استفاده از دو نرمافزار فوق میتوانید عملیات شناسایی سارقان وایفای را روی تلفن همراهتان انجام دهید، ضمن اینکه مشخصاتی از قبیل آدرس آیپی، نام سازنده، نام دستگاه و اطلاعات بسیار دیگری را کسب کنید.
نحوه کار:
متخصص طب فیزیکی و توانبخشی گفت: درصورتی که از سابقه کمر درد و بهبودی از آن بیش یک ماه نگذشته باشد برای پیشگیری از عود بیماری بهتر است خانه تکانی را به دیگر افراد سپرد.
وی ادامه داد: توصیه کلی این است که خانه تکانی به طور آهسته و برنامهریزی شده و با رعایت یک سری نکات و اصول درست نحوه حمل و جابجایی باشد در غیر اینصورت بروز حوادث احتمالی و آسیب به مهرهها و کمر درد در شروع سال کام خانواده را تلخ میکند.
آزما، انجام بیشتر کارهای مرتبط با خانه تکانی برای بیماران با سابقه کمر درد را مشکل ساز دانست و گفت: از جمله این کارها شستشوی کفها، استفاده از جارو برقی و نظایر است در مورد استفاده از جارو برقی به این دلیل که برای انجام آن نیاز به قوزکردن و خمیده شدن همراه با حرکات چرخشی و تکراری کمر و بدنبال خود کشیدن جارو برقی است میتواند یکی از کارهای آزار دهنده باشد؛ بنابراین توصیه میکنیم افرادی که سابقه کمر درد دارند از جارو برقیهای سبک با سیمهای بلند استفاده کنند تا کشیدن آن راحت بوده و مجبور به جابجا کردن مکرر دوشاخه از پریز نشوند، همچنین در حین کار ستون فقرات را مستقیم نگه داشته و عضلات شکم را در حالت انقباض قرار دهند.
متخصص طب فیزیکی و توانبخشی تصریح کرد: با توجه به اینکه احتمال آسیب به ستون فقرات در زمان قرارگرفتن در حالت و وضعیت ثابت زیاد است، انجام طولانی مدت کارهایی نظیر اتو کردن لباس و یا ظرف شستن باعث کشیدگی، خستگی و اسپاسم عضلات ناحیه کمر شده و در افراد با سابقه کمر درد حتی کارهای سبکتر و با مدت کمتر هم میتواند مشکلزا باشد بنابراین توصیه میکنیم که در حین انجام کار دقایقی استراحت کنند و به انجام کششهای ساده کمری و چندین بار به قدم زدن در اطراف بپردازند.
استاد دانشگاه افزود: بسیاری از افرادی که دچار آسیب و بیرون زدگی دیسکهای بین مهرهای میشوند سابقهای از دردهای مکرر و ساده کمری را که به ان اعتنا نکردهاند را دارند لذا اگر انجام بعضی حرکات حتی بظاهر ساده باعث درد شود باید آن را متوقف کرد و استراحت کوتاهی به کمر داد چرا که میتواند باعث برگشت کمر درد و یا تشدید آن و یا آسیب جدید در کمر شود.
آزما، در پایان ضمن توصیه به استفاده از شال کمری و یا کمر یند طبی حین کار گفت: در صورتی که از سابقه کمر درد و بهبودی از آن بیش یک ماه نگذشته باشد بدلیل احتمال بسیار بالای عود کمر درد بهتر است خانه تکانی را به دیگر افراد خانواده سپرد و یا به شرکتهای خدماتی واگذار کرد.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
حزم یکی از حالات نفس انسانی است. وقتی سخن از حزم در شخص می شود به حالتی گفته می شود که بیانگر تدبر و تفکر در موضوعی است. در فارسی حزم را می توان به «دور اندیشی» تعبیر کرد. پس انسان حازم کسی است که در موضوع، اندیشه می کند ولی این اندیشه تنها محدود به خود موضوع نیست، بلکه لوازم قریب و بعید آن را نیز در نظر دارد. به این معنا که همه جوانب موضوع و پیامدها واقعی و احتمالی آن را می سنجد.
یکی از آفت های مهم دور اندیشی گذشتن وقت و یا کار از کار گذشتن است که امیر المومنان علیه السلام، در این خصوص می فرمایند: "آفه الْحَزْمُ فَوْتَ الامر ". آفت دور اندیشی و احتیاط کار از کار گذشتن است.
از این رو حازم را دوراندیش گفته اند که به دور دست ها از احتمالات و پیامدها و بازتاب یک عمل می نگرد. امیر مومنان علی علیه السلام، حزم را توجه داشتن به فرجام و عاقبت کارها تعریف می کند و می فرماید:« الحزم النظر فی العواقب و مشاوره ذوی العقول. دوراندیشی توجه داشتن به فرجام کارها و مشورت کردن با خردمندان است.»
حازم، بر رفتار آنی خود کنترل و نظارت دارد. حضرت امام علی علیه السلام، در خطبه 181 در این خصوص می فرمایند: «ثَمَرِهِ التَّفْرِیطِ الندامه وَ ثَمَرِهِ الْحَزْمُ السلامه؛ حاصل کوته فکری پشیمانی و حاصل دور اندیشی سلامت است.» یا در سخنی دیگر چنین فرموده اند: « أَصْلُ الْعَزْمِ الْحَزْمِ وَ ثَمَرَتُهُ الظُّفُرِ؛ ریشه تصمیم دور اندیشی یا قاطعیت است و میوه آن کامیابی».
دوراندیشان، عواقب و پیامدهای تصمیماتی را که می گیرند، مورد نظر قرار می دهند: «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ باجاله الرای وَ الرای بِتَحْصِینِ الاسرار" پیروزی با دور اندیشی به دست می آید و دور اندیشی با سنجیدن و رایزنی و رایزنی با بردباری. یعنی نوعی تلقی دوراندیشانه نسبت به آینده خود دارند. برای آن طرح، برنامه و اهداف دراز مدت دارند. امیر مومنان علی علیه السلام، می فرمایند: " الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِالتَّجَارِبِ " پیروزی با دور اندیشی به دست می آید ودور اندیشی با تجارب.
دوراندیشان، بخشش به هنگام دارند. هرچند که اهل احتیاط هستند، ولی دم را غنیمت می شمارند و می دانند که فرصت ها چون باد گذرا هستند و می آیند و می روند و اگر استفاده نکنند، شاید دیگر امکان عمل نباشد. از این رو اهل بخشش برای فردای قیامت خویشند:« الحازم من جاد بما فی یده و لم یوخر عمل یومه الی غده؛ دوراندیش کسی است که از آنچه در دست دارد می بخشد و کار امروزش را به فردا نمی اندازد.»
اهل جهاد اکبر، یعنی همان مبارزه با هواهای نفسانی اند، مولای متقیان در این باره می فرماید:« ان الحازم من شغل نفسه بجهاد نفسه فاصلحها و حبسها عن اهویتها و لذاتها فملکها و ان للعاقل بنفسه عن الدنیا و ما فیها و اهلها شغلا؛ دوراندیش کسی است که نفس خود را به جهاد و مبارزه باهواهای نفسانی مشغول سازد و آن را اصلاح کند و نفس را از نیل به خواسته ها و لذت هایش باز دارد و زمان آن را در دست گیرد.»
انسان حازم کسی است که در موضوع، اندیشه می کند ولی این اندیشه تنها محدود به خود موضوع نیست، بلکه لوازم قریب و بعید آن را نیز درنظر دارد. به این معنا که همه جوانب موضوع و پیامدها واقعی و احتمالی آن را می سنجد.
دوراندیشان، بین آرزوها و اهدافشان نوعی هماهنگی ایجاد می کنند . این هماهنگی آنها را ترغیب کرده ، تا برای یک زندگی خوب که عبارت است از زندگی ثابت و استوار ، سامان مند ، منسجم و با حداقل تعارضات، بکوشند .«اذا اقْتَرَنَ الْعَزْمِ بِالْحَزْمِ کَمَلَتْ السعاده؛ هر گاه تصمیم و دور اندیشی قرین هم شوند، خوشبختی کامل می شود.»
یکی از آفت های مهم در زندگی هر فردی غفلت است که دشمن دوراندیشی است. امام علی علیه السلام، می فرمایند: " الغفله ضِدَّ الْحَزْمِ "؛ غفلت ضد دور اندیشی است.
و همچنین یکی از آفت های مهم دور اندیشی گذشتن وقت و یا کار از کار گذشتن است که امیر المومنان علیه السلام، در این خصوص می فرمایند: "آفه الْحَزْمُ فَوْتَ الامر "؛ آفت دوراندیشی و احتیاط کار از کار گذشتن است.
دوراندیشی نشانه عقل سلیم انسانی است، و با آن میتوان آینده ای که در گروِ انتخاب و عمل و برنامه امروز ماست، آباد کرد. حضرات معصومین علیهم السلام راه را برای ما روشن کرده اند، اگر آینده را تباه کنیم، خودمان مسئول هستیم. آنچه در این مجال بیان شد تنها گوشه ای از ویژگی های دوراندیشی است.
منابع:
- نهج البلاغه ، خطبه 181، حکمت 48.
- غررالحکم و دررالکلم، ح 3273؛ ح 6362؛ ح 5592؛ ح 4067؛ ح1031؛ ح ١٩١٥.
محمدی ری شهری، میزان الحکمه ج 1، ص 182؛ ج3، ص 59 ؛ ج 7 . ص 90 و ص 35.
پیشرفت علم در هر برههای برای عدهای شغل ایجاد کرده و عدهای را بیکار می کند. در این گزارش به تعدادی از مشاغل در ایران اشاره میکنیم که با رونق تلفن همراه و اینترنت به حاشیه رفتهاند.
از «آژانس» سر کوچه تا اپلیکیشنهای تاکسییاب
تاکسیتلفنیها را سالهای پیش باید فقط در آژانسهایی که معمولاً در هر محلهای یکی از آنها بود، جستوجو میکردیم و مدتها برای گرفتن ماشین منتظر میماندیم، اما بعدها با تاکسیتلفنیهای موبایلی و سیستم هوشمند، این تاکسیها سریعتر و ارزانتر شدند و دیگر نیاز به یک دکان برای آن نبود. حالا چند وقتی است که اپلیکیشنهای تاکسییاب روی دست این آژانسهای موبایلی هم بلند شدهاند و با استفاده از درآمد تبلیغات خود، به مشتریان خدماتی مثل سفر رایگان یا نصف قیمت ارائه میدهند و مسافر را به صورت دقیق در جریان مسیر مسافرت قرار میدهند و درنتیجه به رقیبی جدی برای آژانسهای سنتی تبدیل شدهاند.
اپلیکیشنهایی جستوجو که مشتری و فروشنده را به یکدیگر لینک میکند، بلای جان مشاغل واسطهای بهخصوص مشاورین املاک شده است؛ تا جایی که رئیس اتحادیه مشاوران املاک صراحتاً گفته است یکی از اپلیکیشن ها که حسابی در کار آنها اختلال ایجاد کرده را خراب میکند تا به ۱۲ هزار نفر همکار خود کمک کند. این اپلیکیشنها باعث شدهاند که مردم بتوانند واسطه را دور بزنند و بدون پرداختن هزینه اضافه به خریدوفروش و کرایه خانه بپردازند. البته این جستوجوی اینترنتی به دلیل آنکه نظارتی بر آن صورت نمیگیرد، ممکن است در برخی موقعیتها مشکلزا هم بشوند؛ برای همین عدهای هنوز ترجیح میدهند بهصورت سنتی معاملات خود را انجام بدهند.
«نیازمندیهای روزنامهها» و اپلیکیشنهای هوشمندسالهاست که صفحه نیازمندیهای روزنامهها واسطهای بین جویندگان شغل و کارفرماها هستند. حالا با اپلیکیشنها جستوجوهای اینترنتی، کمکم این نیازمندیها از رونق میافتند. افراد با جستوجوی اینترنتی، از طرفی میتوانند بهصورت هوشمند دنبال شغل یا نیروی کار خود بگردند و درنتیجه هم در وقت خود صرفهجویی کرده و ساعتها در صفحات روزنامه اوقات نمیگذرانند، هم لازم نیست مسیری را تا دکه روزنامهفروشی طی کنند و هم اینکه بهای کمتری برای آن بپردازند.
فضای مجازی باعث شده تا مردم دیگر اخبار و اطلاعات را از این بستر دنبال کنند و همین باعث شده تیراژ روزنامهها کم و کمتر شود. شبکههای پیامرسان موبایلی اخبار را سریع و کوتاه مخابره میکنند و افراد بدون هیچ زحمتی از داخل خانه میتوانند از جزئیات اخبار مطلع شوند و حتی در این فضا میتوانند فعالانه عمل کنند و خود موج خبری بسازند و علاوه بر خبر در جریان حاشیههای خبر هم قرار بگیرند. بسیاری از مردم حتی ترجیح میدهند اگر قرار است روزنامه بخوانند، آن را بهصورت پیدیاف بر صفحات مجازی دنبال کنند تا بر روی دکهها.
«گیمنتها»ی شخصی در تلفنهای همراه!گیم نتها یکی از تفریحات دوستداشتنی کودکی نسل جوان امروز است و بچهها حاضر بودند ساعتها وقت بگذارند تا به این گیم نتها بروند و در کنار دوستانشان از فوتبال تا بازیهای جنگی و زدوخوردی بازی کنند. درزمانی که اکثر خانوادهها رایانه خانگی نداشتند، رونق این گیم نتها بیشتر و با کامپیوتر دار شدن آنها استقبال از آن کمتر شد. الان این گیم نتها مشتریهای زیادی ندارند و بچهها هم ترجیح میدهند با تبلت و تلفن همراه شخصی خودشان بازی کنند تا اینکه هزینهای پرداخت کنند و به خود زحمت رفتن تا گیمنتها را بدهند.
پایان انحصار اینترنت پرسرعت برای «کافینتها»شاید زمانی که اینترنت خانهها دیال آپ بود را هنوز به خاطر بیاورید؛ اینترنتی که هم بسیار کند بود هم خط تلفن را اشغال میکرد؛ هم با صدای قیژقیژش همه اهالی خانه را از وصل شدن ما به اینترنت باخبر میکرد! برای همین کافینتها با اینترنت پرسرعت خود خیلی شگفتانگیز و رؤیایی بودند. بعدازاینکه افراد در خانه هم به اینترنت پرسرعت دسترسی پیدا کردند، از شلوغی این کافینتها کم شد و در چند سال اخیر که اینترنت تلفن همراه راهاندازی شده و هر فرد جداگانه و در گوشی موبایلش به اینترنت دسترسی دارد، تقریباً این کافینتها رو به انقراض میروند!
منبع : مجله مهر
خوشبختی به گفته بعضی ها ناشی از خوش شانسی و تقدیر نیست بلکه بستگی به نحوه اعمال و ذهنیت افراد دارد.
جام جم سرا:
چرا تیپ کلاسیک مطمئنترین است؟ چون هر کسی در هر سن و جنسی، لاغر یا چاق میتواند از آن استفاده کند و در عین حال تصویری از یک آدم نرمال را در ذهن دیگران میسازد.
چگونه از لباسها به عنوان یک سلاح استفاده میکنیم؟
بیشتر مردم جهان نوع پوشش را نشاندهنده وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه میدانند و واضح است این روزها اگر بخواهید طبقه یک نفر را مشخص کنید بیشتر از همه به لباسهایش توجه میکنید حتی میتوان گفت آنچه فرد میپوشد میتواند میزان جاهطلبی، احساسات و حتی عادتهای او را به خوبی نشان دهد از طرف دیگر خریدکردن و رفتارهای مصرفگرایانه بیشتر اوقات نشانهای از انگیزههای درونی است و احساسات، تجارب و فرهنگ فرد را نشان میدهد.
چه لباسی را نباید بپوشید؟
اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم هیچ لباسی نیست که بتوان گفت با پوشیدن آن فرد ظاهری ناموفق پیدا میکند، یعنی نمیتوان با قطعیت گفت فلان لباس اصلا خوب نیست. این امر کاملا نسبی است و به فرد بستگی دارد. بدترین لباس، لباسی است که شخصیت شما را زیر خود پنهان کند؛ لباسی که بدون توجه به اندام، موقعیت و سن شما انتخاب شده باشد.
لباسها به شما میگویند چه کنید
اخیرا پژوهشی در دانشگاه نورثوسترن انجام شده که بیشتر روی مفهوم و ادراکی است که از نوع پوشش به دست میآید. پژوهشگران این تحقیق گزارش خود را براساس تاثیرات لباسها بر خود فرد پوشنده تنظیم کردهاند و اینکه لباسهای هر فرد چه تاثیرات روانیای روی خودش دارد. به عبارتی این پژوهشگران میخواهند بگویند لباسها به شما میگویند چه کنید و علاوه بر اینها احساساتی را هم درونتان شکل میدهند. در این تحقیق تعدادی روپوش سفید استاندارد به داوطلبان دادند؛ به گروهی گفتند که این روپوش پزشکی است و به گروهی دیگر گفتند روپوش نقاشان ساختمان است. آن دسته از داوطلبان که فکر میکردند روپوش پزشکی به تن دارند در رفتار و کردارشان دقت عمل بیشتری نشان میدادند و سعی میکردند رفتارشان حسابشدهتر باشد.در حالی که افراد گروه دیگر اینگونه نبودند.
اگر هیچوقت لباس دور نمیاندازید...
اگر هیچگاه هیچ یک از لباسهایتان را دور نمیاندازید و تکهتکه لباسهای قدیمی خود را با وسواس حفظ میکنید، جزو افرادی هستید که به گذشته خود چنگ میاندازید و سعی در حفظ آن دارید و نسبت به وسایلتان وابستگی عاطفی دارید و به عبارتی چنین وسایلی برایتان ارزش احساسی دارند. اگر میخواهید کمدتان شلوغ و پرآشوب نباشد باید یک قانون طلایی را به خاطر بسپارید:۲ تا از هر ۳ وسیله و لباسی را که دیگر نیاز ندارید دور بیندازید. حالا این وسیله یا لباس میتواند کوچک باشد یا بزرگ، سالم یا پاره و آسیبدیده باشد.
با لباستان به خودتان پیام دهید
به طور علمی اثبات شده لباسی که بر تن میکنید فهم خاصی را درونتان شکل میدهد به همین دلیل پژوهشگران میگویند نباید آنگونه که احساس میکنید لباس بپوشید بلکه بهتر است آن جور که دوست دارید احساس کنید لباس بپوشید، مثلا اگر دوست دارید احساس قدرت کنید، ببینید کدام لباسها به شما احساس قدرت میدهند یا اگر میخواهید خود را بینیاز از همه چیز ببینید، لباسهایی را انتخاب کنید که همین احساس را در شما به وجود میآورند. درست است که لباسها پیامهایتان را به دیگران میدهند ولی بیشتر از همه لباستنتان به خود شما پیام میدهند.
اگر لباسهای نامناسب با سنتان میپوشید لباستان مناسب نیست
مثلا خیلی جوانتر از سنتان میپوشید یا خیلی پیرتر. اگر لباسهای جوانترها را میپوشید احتمالا از درون خودتان را جوانتر از آنچه واقعا هستید، میدانید و با طرز لباس پوشیدنتان میخواهید این سن را به دیگران القا کنید و به همه نشان دهید که شما جوانتر از تصور آنها هستید و اگر لباسهایی مناسب مسنترها را میپوشید یعنی احساس بزرگتری میکنید. باید پوششتان را براساس هدفهایتان تعیین کنید(مثل اینکه قصد ملاقات با یک فرد مهم را دارید یا میخواهید به سفر خارج از کشور بروید) درست است که سن مهم است ولی تفکرات شما اهمیت بیشتری دارد.
اگر همیشه لباسکار میپوشید...
همیشه لباسهایی را میپوشید که درمحل کار بر تن دارید، در واقع لباس محل کار با لباس مهمانیهایتان هیچ فرقی ندارد. بیشتر شخصیتتان را با توجه به شغلی که دارید میشناسید و تمام داشتهها و موفقیتهایتان را با توجه به موفقیتهای شغلی و کاری خود تعریف میکنید، شما همان شغلتان هستید. استعدادهای دیگری جز استعدادهای شغلیتان نیز دارید و تمام شخصیت شما در شغلتان خلاصه نمیشود مثلا اینکه میتوانید هنرمند خوبی هم باشید یا اینکه مهمانیهای خوبی میدهید یا سلیقه خوبی دارید.
اگر همیشه دنبال رنگهای خاکستری و مشکی هستید...
اگر تنها دوست دارید لباسهایی با رنگ خنثی (خاکستری، مشکی، سفید و...) بپوشید و چندان به جزئیات توجه نمیکنید و کم پیش میآید روی لباسها، از وسایل جانبی چون کمربند و گلسینه استفاده کنید، جزو کسانی هستید که به شدت به عادتهایتان چسبیدهاید و به لحاظ روانشناسی چندان اهل تنوع نیستید و برایتان سخت است که در خود تغییری به وجود بیاورید، در واقع چیزی که شما را به وحشت میاندازد جلبتوجه است. کمی تغییر در زندگی میتواند بیشتر از آنکه فکرش را بکنید، زندگیتان را بهتر کند؛ میتوانید از چیزهای خیلی کوچک شروع کنید که کمی در روند زندگی تغییر ایجاد کند مثلا طی یک راه متفاوت تا سرکار یا یک گل سینه یا وسیله کوچک برای ایجاد تنوع در لباس یا کمی هیجان برای ذهنتان مهیا می کند.(نسل فردا)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
چرا تیپ کلاسیک مطمئنترین است؟ چون هر کسی در هر سن و جنسی، لاغر یا چاق میتواند از آن استفاده کند و در عین حال تصویری از یک آدم نرمال را در ذهن دیگران میسازد.
چگونه از لباسها به عنوان یک سلاح استفاده میکنیم؟
بیشتر مردم جهان نوع پوشش را نشاندهنده وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه میدانند و واضح است این روزها اگر بخواهید طبقه یک نفر را مشخص کنید بیشتر از همه به لباسهایش توجه میکنید حتی میتوان گفت آنچه فرد میپوشد میتواند میزان جاهطلبی، احساسات و حتی عادتهای او را به خوبی نشان دهد از طرف دیگر خریدکردن و رفتارهای مصرفگرایانه بیشتر اوقات نشانهای از انگیزههای درونی است و احساسات، تجارب و فرهنگ فرد را نشان میدهد.
چه لباسی را نباید بپوشید؟
اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم هیچ لباسی نیست که بتوان گفت با پوشیدن آن فرد ظاهری ناموفق پیدا میکند، یعنی نمیتوان با قطعیت گفت فلان لباس اصلا خوب نیست. این امر کاملا نسبی است و به فرد بستگی دارد. بدترین لباس، لباسی است که شخصیت شما را زیر خود پنهان کند؛ لباسی که بدون توجه به اندام، موقعیت و سن شما انتخاب شده باشد.
لباسها به شما میگویند چه کنید
اخیرا پژوهشی در دانشگاه نورثوسترن انجام شده که بیشتر روی مفهوم و ادراکی است که از نوع پوشش به دست میآید. پژوهشگران این تحقیق گزارش خود را براساس تاثیرات لباسها بر خود فرد پوشنده تنظیم کردهاند و اینکه لباسهای هر فرد چه تاثیرات روانیای روی خودش دارد. به عبارتی این پژوهشگران میخواهند بگویند لباسها به شما میگویند چه کنید و علاوه بر اینها احساساتی را هم درونتان شکل میدهند. در این تحقیق تعدادی روپوش سفید استاندارد به داوطلبان دادند؛ به گروهی گفتند که این روپوش پزشکی است و به گروهی دیگر گفتند روپوش نقاشان ساختمان است. آن دسته از داوطلبان که فکر میکردند روپوش پزشکی به تن دارند در رفتار و کردارشان دقت عمل بیشتری نشان میدادند و سعی میکردند رفتارشان حسابشدهتر باشد.در حالی که افراد گروه دیگر اینگونه نبودند.
اگر هیچوقت لباس دور نمیاندازید...
اگر هیچگاه هیچ یک از لباسهایتان را دور نمیاندازید و تکهتکه لباسهای قدیمی خود را با وسواس حفظ میکنید، جزو افرادی هستید که به گذشته خود چنگ میاندازید و سعی در حفظ آن دارید و نسبت به وسایلتان وابستگی عاطفی دارید و به عبارتی چنین وسایلی برایتان ارزش احساسی دارند. اگر میخواهید کمدتان شلوغ و پرآشوب نباشد باید یک قانون طلایی را به خاطر بسپارید:۲ تا از هر ۳ وسیله و لباسی را که دیگر نیاز ندارید دور بیندازید. حالا این وسیله یا لباس میتواند کوچک باشد یا بزرگ، سالم یا پاره و آسیبدیده باشد.
با لباستان به خودتان پیام دهید
به طور علمی اثبات شده لباسی که بر تن میکنید فهم خاصی را درونتان شکل میدهد به همین دلیل پژوهشگران میگویند نباید آنگونه که احساس میکنید لباس بپوشید بلکه بهتر است آن جور که دوست دارید احساس کنید لباس بپوشید، مثلا اگر دوست دارید احساس قدرت کنید، ببینید کدام لباسها به شما احساس قدرت میدهند یا اگر میخواهید خود را بینیاز از همه چیز ببینید، لباسهایی را انتخاب کنید که همین احساس را در شما به وجود میآورند. درست است که لباسها پیامهایتان را به دیگران میدهند ولی بیشتر از همه لباستنتان به خود شما پیام میدهند.
اگر لباسهای نامناسب با سنتان میپوشید لباستان مناسب نیست
مثلا خیلی جوانتر از سنتان میپوشید یا خیلی پیرتر. اگر لباسهای جوانترها را میپوشید احتمالا از درون خودتان را جوانتر از آنچه واقعا هستید، میدانید و با طرز لباس پوشیدنتان میخواهید این سن را به دیگران القا کنید و به همه نشان دهید که شما جوانتر از تصور آنها هستید و اگر لباسهایی مناسب مسنترها را میپوشید یعنی احساس بزرگتری میکنید. باید پوششتان را براساس هدفهایتان تعیین کنید(مثل اینکه قصد ملاقات با یک فرد مهم را دارید یا میخواهید به سفر خارج از کشور بروید) درست است که سن مهم است ولی تفکرات شما اهمیت بیشتری دارد.
اگر همیشه لباسکار میپوشید...
همیشه لباسهایی را میپوشید که درمحل کار بر تن دارید، در واقع لباس محل کار با لباس مهمانیهایتان هیچ فرقی ندارد. بیشتر شخصیتتان را با توجه به شغلی که دارید میشناسید و تمام داشتهها و موفقیتهایتان را با توجه به موفقیتهای شغلی و کاری خود تعریف میکنید، شما همان شغلتان هستید. استعدادهای دیگری جز استعدادهای شغلیتان نیز دارید و تمام شخصیت شما در شغلتان خلاصه نمیشود مثلا اینکه میتوانید هنرمند خوبی هم باشید یا اینکه مهمانیهای خوبی میدهید یا سلیقه خوبی دارید.
اگر همیشه دنبال رنگهای خاکستری و مشکی هستید...
اگر تنها دوست دارید لباسهایی با رنگ خنثی (خاکستری، مشکی، سفید و...) بپوشید و چندان به جزئیات توجه نمیکنید و کم پیش میآید روی لباسها، از وسایل جانبی چون کمربند و گلسینه استفاده کنید، جزو کسانی هستید که به شدت به عادتهایتان چسبیدهاید و به لحاظ روانشناسی چندان اهل تنوع نیستید و برایتان سخت است که در خود تغییری به وجود بیاورید، در واقع چیزی که شما را به وحشت میاندازد جلبتوجه است. کمی تغییر در زندگی میتواند بیشتر از آنکه فکرش را بکنید، زندگیتان را بهتر کند؛ میتوانید از چیزهای خیلی کوچک شروع کنید که کمی در روند زندگی تغییر ایجاد کند مثلا طی یک راه متفاوت تا سرکار یا یک گل سینه یا وسیله کوچک برای ایجاد تنوع در لباس یا کمی هیجان برای ذهنتان مهیا می کند.(نسل فردا)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
در این مورد سه الگوی رفتاری مختلف وجود دارد:
۱) رنجاندن کسی که دوستتان دارد.
۲) رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش دارید.
۳) رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید.
پدیده رنجاندن کسی که دوستتان دارد (که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید متفاوت است)، بسیار متداول است. عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و اگر این طور نباشد بسیار دردناک خواهد بود. مجذوبیت دوطرفه، برای هر دو جنسیت، یکی از باارزشترین ویژگیهای یک رابطه است. عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته شود. فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما توقع دارد همان تعهد را در رفتار معشوق خود نیز ببیند. دوطرفه نبودن این مسئله بسیار دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت اعتمادبهنفس فرد را پایین میآورد.
این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست دارد آزار برساند. بعضیها به طور غیرعمدی کسی که دوست دارند را میرنجانند اما خیلیها این کار را عمدی میکنند. توضیح الگوی رفتاری اول بسیار سادهتر است.
موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق بدون اینکه عمدی داشته باشد معشوق خود را ناراحت میکند. عشق یک رابطه نزدیک و بسیار شدید است. دو طرف زمان بسیار زیادی را با هم میگذرانند و فعالیتهای مختلف یک طرف میتواند در طرف مقابل تعبیراتی ایجاد کند.
به طور طبیعی در چنین موقعیتهایی عاشق ناخواسته طرفمقابل خود را میرنجاند. بعنوان مثال، یک طرف ممکن است وقت بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه به طور ناخواسته از طرفمقابل خود غافل شده و او را برنجاند. در موارد بسیاری، فعالیتی که برای یک طرف لذتبخش است، در دیگری ناخوشنودی ایجاد میکند. هرچه دو طرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند، احتمال بروز چنین موقعیتهایی بیشتر میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای عشق این است که طزف مقابل ما که دوستش داریم میتواند هم منبع لذت شدید و هم منبع ناراحتی عمیق باشد.
پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم میتوان با اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی حیاتی در عشق هستند توضیح داد. نقش ادب، احترام و خوشرفتاری که میتواند جلو بعضی رنجاندنها را بگیرد، در چنین ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دو طرف معمولاً توجه زیادی به حرفهایی که میزنند و کارهایی که میکنند ندارند. همین مسئله باعث میشود که زود از هم برنجند. هزینهای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه خود در رابطه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن پرداخت کنید، رنجاندن طرفمقابلتان است.
موارد زیادی هستند که فرد بخاطر اتفاقات و شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند موجب رنجاندن طرفمقابل خود میشود. دو نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق بیاندازهای که به هم دارند اما با کسان دیگری ازدواج کردهاند. زنی که میتواند و آماده طلاق گرفتن است، ممکن است بخاطر ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد به او نیست. اما واقعیت این است که با وجود اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین انسان روی زمین تبدیل کند، شرایط بیرونی خارج از کنترل او هستند و همین باعث میشود به طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن شود.
رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود دیدگاههای متناقض است، مثل افکار کوتاه و بلند مدت یا دیدگاههای جزئی یا کلی. بر هم زدن رابطه با همسر (زن متاهل) شاید در کوتاه مدت برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در طولانیمدت برای او فایدهبخش خواهد بود زیرا جدایی کوتاهمدت آنها میتواند به نفع رابطه بلندمدتشان باشد. در چنین مواردی آسیب و ناراحتی که به معشوق در این لحظه میرسد بخاطر سلامت کلی او در آینده است که از عشق ناشی میشود.
رنجاندن معشوق همچنین میتواند آخرین راه برای کنترل میزان وابستگی دو طرف و قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد. وابستگی دوطرفه مزایای بسیار زیادی دارد و از این واقعیت ناشی میشود که دو طرف در تلاش برای بالا بردن خوشنودی همدیگر به همدیگر پیوند خوردهاند. اما اعتمادبهنفس هر دو طرف نیازمند کمی استقلال است.
گاهیاوقات فرد، معشوق خود را میرنجاند تا استقلال خود را نشان دهد. اما سایر مواقع، رنجاندن معشوق فکری متضاد این را نشان میدهد: تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر.
یکی از شکایتهای متداول زنان متاهل، که بسیار بیشتر از مردان متاهل است، این است که همسرانشان زمان کافی با آنها سپری نمیکنند. رنجاندن طرفمقابل مثلاً با حرف نزدن با او یا قهر کردن میتواند آخرین زنگ هشدار برای مشکلات آن فرد باشد؛ اقدامی افراطی که نشاندهنده فوریت مسئله است. اگر رابطه به اندازه کافی قوی باشد، باید از چنین اقدامی به خوبی عبور کند. قصد ما این نیست که بگوییم آن طور که اسکار وایلد میگوید «انسان همه چیزهایی که دوست دارد را از بین میبرد»، درست است، اما رنجاندن کسانی که دوستشان داریم بسیار اتفاق میافتد. با اینکه طرف مقابل باید منبع شادی باشد، اما میتواند بزرگترین خطر برای آن هم محسوب شود: بیشتر از هر کس دیگری، کسی که دوستش داریم میتواند شادیمان را هم خراب کند.(عصر ایران)
جام جم سرا:
در این مورد سه الگوی رفتاری مختلف وجود دارد:
۱) رنجاندن کسی که دوستتان دارد.
۲) رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش دارید.
۳) رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید.
پدیده رنجاندن کسی که دوستتان دارد (که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید متفاوت است)، بسیار متداول است. عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و اگر این طور نباشد بسیار دردناک خواهد بود. مجذوبیت دوطرفه، برای هر دو جنسیت، یکی از باارزشترین ویژگیهای یک رابطه است. عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته شود. فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما توقع دارد همان تعهد را در رفتار معشوق خود نیز ببیند. دوطرفه نبودن این مسئله بسیار دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت اعتمادبهنفس فرد را پایین میآورد.
این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست دارد آزار برساند. بعضیها به طور غیرعمدی کسی که دوست دارند را میرنجانند اما خیلیها این کار را عمدی میکنند. توضیح الگوی رفتاری اول بسیار سادهتر است.
موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق بدون اینکه عمدی داشته باشد معشوق خود را ناراحت میکند. عشق یک رابطه نزدیک و بسیار شدید است. دو طرف زمان بسیار زیادی را با هم میگذرانند و فعالیتهای مختلف یک طرف میتواند در طرف مقابل تعبیراتی ایجاد کند.
به طور طبیعی در چنین موقعیتهایی عاشق ناخواسته طرفمقابل خود را میرنجاند. بعنوان مثال، یک طرف ممکن است وقت بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه به طور ناخواسته از طرفمقابل خود غافل شده و او را برنجاند. در موارد بسیاری، فعالیتی که برای یک طرف لذتبخش است، در دیگری ناخوشنودی ایجاد میکند. هرچه دو طرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند، احتمال بروز چنین موقعیتهایی بیشتر میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای عشق این است که طزف مقابل ما که دوستش داریم میتواند هم منبع لذت شدید و هم منبع ناراحتی عمیق باشد.
پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم میتوان با اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی حیاتی در عشق هستند توضیح داد. نقش ادب، احترام و خوشرفتاری که میتواند جلو بعضی رنجاندنها را بگیرد، در چنین ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دو طرف معمولاً توجه زیادی به حرفهایی که میزنند و کارهایی که میکنند ندارند. همین مسئله باعث میشود که زود از هم برنجند. هزینهای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه خود در رابطه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن پرداخت کنید، رنجاندن طرفمقابلتان است.
موارد زیادی هستند که فرد بخاطر اتفاقات و شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند موجب رنجاندن طرفمقابل خود میشود. دو نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق بیاندازهای که به هم دارند اما با کسان دیگری ازدواج کردهاند. زنی که میتواند و آماده طلاق گرفتن است، ممکن است بخاطر ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد به او نیست. اما واقعیت این است که با وجود اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین انسان روی زمین تبدیل کند، شرایط بیرونی خارج از کنترل او هستند و همین باعث میشود به طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن شود.
رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود دیدگاههای متناقض است، مثل افکار کوتاه و بلند مدت یا دیدگاههای جزئی یا کلی. بر هم زدن رابطه با همسر (زن متاهل) شاید در کوتاه مدت برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در طولانیمدت برای او فایدهبخش خواهد بود زیرا جدایی کوتاهمدت آنها میتواند به نفع رابطه بلندمدتشان باشد. در چنین مواردی آسیب و ناراحتی که به معشوق در این لحظه میرسد بخاطر سلامت کلی او در آینده است که از عشق ناشی میشود.
رنجاندن معشوق همچنین میتواند آخرین راه برای کنترل میزان وابستگی دو طرف و قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد. وابستگی دوطرفه مزایای بسیار زیادی دارد و از این واقعیت ناشی میشود که دو طرف در تلاش برای بالا بردن خوشنودی همدیگر به همدیگر پیوند خوردهاند. اما اعتمادبهنفس هر دو طرف نیازمند کمی استقلال است.
گاهیاوقات فرد، معشوق خود را میرنجاند تا استقلال خود را نشان دهد. اما سایر مواقع، رنجاندن معشوق فکری متضاد این را نشان میدهد: تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر.
یکی از شکایتهای متداول زنان متاهل، که بسیار بیشتر از مردان متاهل است، این است که همسرانشان زمان کافی با آنها سپری نمیکنند. رنجاندن طرفمقابل مثلاً با حرف نزدن با او یا قهر کردن میتواند آخرین زنگ هشدار برای مشکلات آن فرد باشد؛ اقدامی افراطی که نشاندهنده فوریت مسئله است. اگر رابطه به اندازه کافی قوی باشد، باید از چنین اقدامی به خوبی عبور کند. قصد ما این نیست که بگوییم آن طور که اسکار وایلد میگوید «انسان همه چیزهایی که دوست دارد را از بین میبرد»، درست است، اما رنجاندن کسانی که دوستشان داریم بسیار اتفاق میافتد. با اینکه طرف مقابل باید منبع شادی باشد، اما میتواند بزرگترین خطر برای آن هم محسوب شود: بیشتر از هر کس دیگری، کسی که دوستش داریم میتواند شادیمان را هم خراب کند.(عصر ایران)