مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

[ad_1]
هفته نامه تجارت فردا - پرستو فخاریان: شواهد متعددی نشان می‌دهد گردشگری که از منظر جامعه‌شناختی، خود یک رفتار اجتماعی فردی و گاهی جمعی به شمار می‌آید، در طول تاریخ تغییرات بسیاری داشته است.

 

طی قرون متمادی بهانه‌های سفر، شکل‌های مختلفی به خود گرفته است؛ در حالی که سفر در دوران باستان، با انگیزه به دست آوردن غذا و دوری از خطر و رفتن به مکانی با آب و هوایی بهتر صورت می‌گرفت و پس از آن در قرون‌وسطی نیز انگیزه‌های مذهبی دلیل سفرهای مردم بود، در دوره رنسانس با هدف کسب دانش و تجربه‌آموزی انجام می‌شد.

 

همزمان با انقلاب صنعتی بود که پایه و اساس سفرهای جمعی در زمان حاضر شکل گرفت و مردم برای دوری از زندگی شهری، در فرصت‌های اندکی که دست می‌داد به سواحل پناه می‌بردند. در این زمان بود که سفر از فعلی ویژه برای خواص خارج شد و شکلی عمومی‌تر و انبوه‌تر به خود گرفت.

 

حالا اما مردم با هدف بازگشت به اصالت و دوری از زندگی روزمره شهری سفر می‌کنند. ما ایرانیان نیز با اندکی تاخیر نسبت به تحولات گردشگری در جهان، چنین مراحلی را از سر گذرانده‌ایم و حالا هم سفر را دستاویزی برای فرار از روزمره‌های خود قرار می‌دهیم؛ این در حالی است که گذشتگان ما به صورت عام، بیش از هر چیز با انگیزه‌های مذهبی و به قصد جاذبه‌های زیارتی عازم سفر می‌شدند.

 

در چند سال اخیر، روند سفر در کشور تشدید شده و گردشگری در سبد اقتصادی خانوارها جایگاهی مهم‌تر یافته است؛ در حالی که پیش از آن، به عنوان موضوعی لوکس، کمتر در میان عموم مردم جای داشت و به باور کارشناسان دلیل اصلی آن هم تلقی مردم و حقیقت بالا بودن هزینه‌های سفر بود.

 ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

اکنون عموم مردم در سفرهای داخلی در چادرهای مسافرتی اقامت و از اتومبیل‌های شخصی برای این سفرها استفاده می‌کنند. آنها اغلب به صورت جمعی به سفر می‌پردازند و به دلایل مختلف از جمله کم بودن اطلاع‌رسانی در مورد سایر مقاصد گردشگری کشور، شهرهای شمالی را برای گردش‌های یک‌روزه و چندروزه خود برمی‌گزینند.

 

در سفرهای خارجی نیز، آنها بیشتر کشورهای همسایه را انتخاب می‌کنند و از مشتریان جدی دوبی و ترکیه به خاطر هزینه‌های کمتر آنها نسبت به سایر مقاصد خارجی محسوب می‌شوند. اما علاوه بر این گروه وسیع از گردشگران ایرانی، گروهی دیگر از هموطنانمان نیز که اخیراً تعداد آنها رو به افزایش گذاشته، جوانانی هستند که به سفرهای ماجراجویانه در داخل و خارج ایران می‌پردازند.

 

این روند از سال‌ها پیش در کشورهای پیشرفته ظهور کرده بود و حالا نیز برخی در ایران، با بهره‌گیری از این الگو به سفرهای ماجراجویانه و کوله به پشت می‌پردازند؛ اشکالی از سفر که درجه اعلایی از جست‌وجو برای اصالت و سنت از دست‌رفته را در خود دارد. روی دیگر سکه سفر برای ایرانی‌ها، تاریخچه میزبانی آنها از گردشگران خارجی است.

 

متونی که از گردشگران خارجی سفر‌کرده به ایران باقی‌مانده، از دیرباز تاکنون شاید چندان تغییری نکرده باشد؛ سفرنامه‌نویسان قرون گذشته، با سفر به میان مردم از زندگی عادی آنها نوشته‌اند و حالا نیز گردشگران بسیاری که راهی ایران می‌شوند، به نوشتن از سبک زندگی مردم ایران بیش از هر چیزی علاقه نشان می‌دهند.

 

در این میان شاید آنچه تغییر کرده، جنس خود گردشگران است؛ در گذشته سفرنامه‌های به جا‌مانده از سفر به ایران، عمدتاً به افرادی خاص تعلق داشته که به همین منظور به کشورمان سفر می‌کردند و حالا، عادی‌ترین گردشگران نیز روایت سفر خود به ایران را در رسانه‌های جمعی منتشر می‌کنند. روایت‌های کنونی تنها به نوشتار نیز ختم نمی‌شوند و در موارد بسیاری، ایران را در قاب تصویر به دنیا نشان می‌دهند.

 

جامعه‌شناسان بر این باورند که ایرانی‌ها به دلیل پذیرش و تعاملی که با فرهنگ‌های مختلف دارند، توانسته‌اند در طول تاریخ ملتی پذیرای گردشگران باشند و تصویری مهمان‌نوازانه از خود در ذهن آنها برجای بگذارند. بر همین اساس، شاید ایرانی‌ها همانند برخی دیگر از ملل مختلف، به عنوان گردشگرانی حرفه‌ای شناخته نشوند اما همواره میزبانانی حرفه‌ای بوده و هستند.

 

 محدودیت‌های فرهنگی و قانونی یکی از عوامل افزایش سفرهای خارجی ایرانیان است


مسوولیت مهمان‌پذیری

 پویا علاءالدینی*: سنت مهمان‌نوازی در میان ایرانیان همواره مورد توجه افرادی که به ایران رفت و آمد داشته‌اند بوده است. استقبال باشکوه از مهمان و پذیرایی با تمام امکانات موجود، عادتی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته تا آنجا که امروز از آن به عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری نام برده می‌شود. اینکه این رسم دیرین چرا و از چه زمانی به عنوان یک ارزش فرهنگی در میان خانواده‌های ایرانی مطرح شده، دلایل بسیاری دارد که در توضیح این رفتار باید به نتایج مطالعات اجتماعی، تاریخی، مردم‌شناسی و... رجوع کرد.

 

اما آنچه در این فرصت بیش از همه اینها برای نگارنده حائز اهمیت است، توضیح دلایل مانایی این رفتار در دنیای امروز است؛ اینکه چگونه در شرایطی که جامعه به سمت مدرن شدن پیش می‌رود و افراد زمان کمتری برای پرداختن به اموری از این دست دارند، همچنان این خصیصه به عنوان یک نشانه فرهنگی دیده می‌شود و مورد تاکید بسیار قرار می‌گیرد؟


در پاسخ به این چرایی لازم است دایره نگاه‌مان را گسترده‌تر کنیم و جوامع دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم. در واقع آنچه در این کنجکاوی جلب‌توجه می‌کند، ارتباط هر چه بیشتر میان سنتی بودن جوامع و رفتار پذیرنده و توام با مهربانی و تعارفات معمول با مهمان است به این معنا که هر چه از شهرهای بزرگ به سمت مناطق کمترتوسعه‌یافته و محلی‌تر می‌رویم،‌ غلظت این رفتارها بیشتر شده و جوامع با آغوشی بازتر به استقبال غریبه‌ها می‌روند.

 

از این نگاه میدانی شاید بتوان این نتیجه ضمنی را استخراج کرد که جامعه شهری ایران که با در اختیار داشتن ابزار و تکنولوژی روز در مسیر مدرن شدن طی طریق می‌کند و در حال پیمودن راه توسعه است، همچنان در دل خود یک جامعه سنتی و قائل به ارزش‌های فرهنگی دارد و به همین دلیل با وجود تمامی تغییرات قابل مشاهده در فضای شهری امروز این کشور هنوز هم می‌توان پایبندی به این ارزش‌ها را به خوبی مشاهده و در سفر به این کشور به عنوان یک تجربه ویژه و منحصربه‌فرد از آن یاد کرد.

 

 ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

 
در کنار این موضوع و فارغ از تغییر انگاره‌های ذهنی افراد در طول زمان که رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مشغله بیشتر و حجم بالاتر کار و تعلقات خاطر به امور، یکی دیگر از مسائلی است که می‌تواند کیفیت و شدت رفتارهای مردم یک جامعه را از خود متاثر کند. با این همه از آنجا که مردم ما زمان‌های کاری مفیدشان در مقایسه با میانگین جهانی کشورهای توسعه‌یافته بسیار کمتر است و زمان‌های فراغت برنامه‌ریزی‌نشده بیشتری در اختیار دارند، راحت‌تر می‌توانند به آداب و رسوم پایبند باشند و در این مورد زمان زیادی را به مهمان یا مهمانان خود اختصاص دهند.

 

در کنار این باید نسبت تعداد جمعیت شاغل در یک خانواده به تعداد افراد بدون شغل را نیز مورد توجه قرار داد که خود زمان کافی را برای پذیرش و پذیرایی از مهمان در اختیار خانواده‌ها قرار می‌دهد. در کنار اینها اما پذیرایی از مهمانان خارجی که گزارش آن از سوی گردشگرانی که به ایران سفر می‌کنند به کرات منتشر می‌شود، دلایل دیگری نیز دارد که از آن جمله می‌توان به محدودیت رفت و آمد با دیگر کشورها و بسته بودن فضای کشور به روی دنیای بیرون به ویژه در سال‌های اخیر اشاره کرد.

 

از سوی دیگر تکثیر تصویر رسانه‌ای منفی از ایران در رسانه‌های جهانی خود عامل دیگری است که ایرانیان را در برابر رفتارشان با خارجی‌هایی که به ایران سفر می‌کنند، حساس‌تر کرده است به این صورت که هر یک از ما در مواجهه با گردشگرانی که به کشورمان سفر می‌کنند مسوولیتی نانوشته برای اصلاح و بازترسیم چهره مخدوش‌شده‌مان احساس می‌کنیم که انعکاس آن در رفتار گرم و پذیرا و توام با احترام تجلی می‌یابد.

 

برآیند این عوامل در نهایت سبب شده ایرانی‌ها همچنان به مهمان‌نوازی شهره باشند و این در شرایطی که کشور برای جذب گردشگران خارجی خیز برداشته، امتیازی فوق‌العاده محسوب می‌شود که باید بیشتر به آن پرداخت و تقویتش کرد تا آنجا که حتی می‌تواند ایران را از این نظر، به یک برند فرهنگی تبدیل کند؛ برندی که نیازی به سرمایه‌گذاری‌های مستقیم مالی ندارد و متکی به سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی است.


با این همه ما ایرانی‌ها به‌رغم مهمان‌نوازبودن‌مان، در محیط‌های عمومی چندان مهمان‌نواز نیستیم و روابط غیرشخصی را اصل قرار نمی‌دهیم. به بیان دیگر باید گفت که در جامعه امروز ایران روابط ناشخصی‌وار کمتر تعریف شده و در حالی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنیم، همچنان در بسیاری از مواقع طایفه‌ای می‌اندیشیم و بر آن مبنا رفتارهایمان را تنظیم می‌کنیم.

 

بنابراین در حالی که جامعه ایران امروز اشتیاق زیادی برای پذیرفتن گردشگران خارجی دارد و این موضوع می‌تواند به عنوان یک پتانسیل ارزشمند در جذب گردشگر مورد تاکید قرار گیرد، به نظر می‌رسد طرح این دغدغه که ممکن است با ورود گردشگران بیشتر و عادی شدن این روند، جامعه در مقابل گردشگران حساسیت و اشتیاق خود را از دست بدهد و این سرمایه ارزشمند دچار زوال شود چندان بیجا نباشد. از این‌رو لازم است با نهادینه کردن رفتارهای شهروندی رایج در جوامع مدرن که مبتنی بر درک جایگاه انسانی افراد و احترام به این مقام است، به تثبیت رفتارهای شهروندی صحیح که منجر به ترویج آرامش در سطح جامعه می‌شود، اقدام کنیم.

رفتار گردشگری ایرانی


اما در همین حال که ورود گردشگران به کشور افزایش داشته و به نظر می‌رسد که همچنان روندی رو به رشد داشته باشد، تعداد ایرانی‌هایی هم که در این سال‌ها کشورهای دیگر را به عنوان مقصد سفر خود برگزیده‌اند بیشتر شده است و قطعاً بررسی رفتار گردشگران ایرانی در این مقاصد هم اهمیت می‌یابد.

 

اما پیش از پرداختن به این مهم باید پرسید که چه عواملی مسبب این رشد بوده است؟ در پاسخ به این پرسش به نظر می‌رسد دو عامل کلیدی وجود داشته باشد؛ نخست سیاست‌های اقتصادی واردات‌محور که زاییده اقتصاد نفتی کشور است و پس از آن، شرایط داخلی کشور و محدودیت‌های فرهنگی و قانونی موجود.

 

عامل نخست، سبب شده میزان مسافرت‌های خارجی ایرانی‌ها با توجه به متوسط سرانه تولید ناخالصشان در مقایسه با آمارهای جهانی بیشتر باشد. همچنین محدودیت‌های داخلی در بسیاری از مواقع، انگیزه سفر گردشگران ایرانی به خارج از کشور است؛ گردشگرانی که در صورت نبود این سختگیری‌ها می‌توانستند سفرهای داخلی را برگزینند و از این طریق به تقویت گردشگری داخلی کمک کنند.

 

در پی این مسائل، متاسفانه در سال‌های اخیر گردشگران ایرانی در برخی کشورها به رفتارهایی شهره شده‌اند که وجهه عمومی مردم ما را تا حدی مخدوش کرده است. در واقع در شرایطی که افراد تنها به دلیل تجربه برخی از تفریحات و بهره‌بردن از شرایطی که به صورت عادی در کشور وجود ندارد اقدام به مسافرت می‌کنند، بدیهی است که چنین رفتارهایی به صورت مشخص و برجسته در جامعه میزبان دیده شود.

 

در کنار این به دلیل ارزان‌تر بودن سفر در برخی مقاصد خارجی، افراد زیادی این امکان را می‌یابند تا پیش از آنکه فرصت تجربه گردشگری در داخل کشور را داشته و رفتارهای متناسب با آن را بیاموزند، راهی کشورهای دیگر شوند که همین امر خود به نوعی دیگر موجب بروز برخی رفتارهای نامتناسب توسط آنها می‌شود.


نکته دیگر در سفر ایرانی‌ها به خارج از کشور اشتیاق شدید آنها برای خرید است که این خود متاثر از عدم امکان ورود برندهای معروف جهانی به کشور از طرق رسمی و نیز سیاست‌های ارزی موجود است. البته باید تاکید کرد حجم بسیاری از گردشگران خروجی را گردشگران زیارتی تشکیل می‌دهند.

 

 ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

 

در این باره شاید بتوان این‌گونه نتیجه گرفت که هر چقدر انگیزه سفر افراد به کشورهای دیگر نشات‌گرفته از رهایی از قید و بندهای موجود در کشورشان باشد،‌ احتمال بدرفتاری‌ها و افراط در انجام برخی امور افزایش می‌یابد و به همان نسبت گردشگران سفر‌کرده به این کشورها، غیرحرفه‌ای‌تر به نظر می‌رسند.

 

از سوی دیگر رفتارهای حساب‌شده و حرفه‌ای گردشگران یک کشور ارتباط مستقیمی با گردشگرپذیری آن کشور دارد چرا که افزایش گردشگران ورودی و خروجی از یک علت مشترک برخوردار بوده و علاوه بر آن مواجهه با فرهنگ‌های مختلف و تجربه ارتباط با ملیت‌های گوناگون، سطح روابط اجتماعی مردم یک کشور را ارتقا می‌بخشد.


مضاف بر همه اینها، افزایش تعداد گردشگران خروجی ایرانی تابع یک روند جهانی نیز هست که با تسهیل امکانات سفر و ارزان شدن هزینه‌های آن، در حال افزایش است به ویژه در کشورهای در حال توسعه که جمعیت جامعه شهری آنها رو به افزایش است و سفر رفته‌رفته به عنوان یک کالای ضروری جای خود را در سبد مصرفی خانواده‌ها باز می‌کند.

 

به همین ترتیب و در نتیجه این افزایش تقاضا، توجه فعالان نهادهای مستقل و نیز دولت‌ها به بحث‌های مربوط به گردشگری پایدار بیشتر شده است. احترام به جامعه میزبان در کنار توجه به حفظ محیط زیست از جمله رفتارهایی است که در گردشگری حرفه‌ای و مسوولانه بر آن تاکید می‌شود.

 
اصل اصالت مقصد سفر


سفر در ایران و جهان چه روندی را طی کرده است؟ چه تغییراتی در بهانه‌های سفر ایجاد شده؟ ایران چرا برای گردشگران خارجی اهمیت داشته و دارد؟ مردم ایران چقدر پذیرای توریست هستند و نظام اداری ایران چه میزان برای پذیرش گردشگران بین‌المللی آمادگی دارد؟ دکتر علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس ایرانی و استاد برنامه‌ریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بر این باور است که بهانه برای سفر، از هدف زیارتی به هدف اصالت‌جویی تغییر کرده است. او همین عامل را دلیل علاقه‌مندی گردشگران مدرن به سفر به کشورمان می‌داند. به گفته او، ایران برای خارجی‌ها و غربی‌هایی که دیگر اصالتی در جوامع خود نمی‌بینند از این حیث می‌تواند جذاب باشد. سعیدی همین‌طور تاکید می‌کند که مردم ایران از مسوولان بیشتر آمادگی پذیرش گردشگران خارجی را دارند و به باور او، مردم در این زمینه از مسوولان پیش هستند. در آستانه روز جهانی گردشگری، با این جامعه‌شناس درباره مساله‌ گردشگری در ایران صحبت کرده‌ایم.
ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

آقای دکتر، سفر از دیرباز میان مردم کشورهای مختلف وجود داشته و مردم ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. با یک رویکرد جامعه‌شناختی، سفر و گردش چه روندی را در طول تاریخ طی کرده است؟
گردشگری یک مفهوم مدرن است. اگر این تعریف سازمان جهانی گردشگری را از این پدیده در نظر بگیریم که فرد گردشگر از مکان زندگی‌اش به لحاظ جغرافیایی حرکت می‌کند و حداقل 24 ساعت از مکان زندگی خود دور است، این را ما در گذشته به صورت دیگری داشتیم. از یک منظر می‌توان گفت در گذشته سه دسته سفر داشتیم که توسط سه گروه از افراد صورت می‌گرفته است؛ یکی توده‌های مردم که زائران بودند. با تسامح، این گروه را می‌توان توریست‌های زمان گذشته عنوان کرد. رفت و آمد برای این دسته از گردشگران دشوار بوده است و به همین خاطر کاروانسراهایی بر سر راه این زائران ساخته می‌شده که هم‌اکنون نیز بخشی از آثار تاریخی ما را تشکیل می‌دهند.

 

هدف این گروه، زیارت و انجام فرائض دینی بوده است. دسته دوم پادشاهان بوده‌اند که به شکل خاص خود سفر می‌کردند و دسته سوم نیز سیاحانی بودند که بیشتر نجبا و اشراف را در خود جای می‌دادند. این گروه، سیاحانی بودند که به لحاظ مالی و فرهنگی می‌توانستند سفرهای غیرزیارتی هم داشته باشند. در همین حال و در کنار این گروه‌هایی که از آنها نام بردیم، تعداد اندکی هم افراد فرهیخته و نویسنده و شاعر و تاریخدان وجود داشته‌اند که به سفر می‌پرداختند و درباره سفر خود می‌نوشتند.


حالا جامعه‌شناسان بین چنین سفرهایی که در گذشته وجود داشته و سفرهای کنونی تفاوت قائل می‌شوند. این هم در کشورهای دیگر وجود داشته و هم در ایران تجربه شده است. بر اساس نظریه جامعه‌شناس معروف مک کانل، این تمایز بیشتر به خاطر این است که علت سفرها تغییر کرده است. به باور او، شهروند مدرن در جست‌وجوی اصالت و تاریخ و گذشته بودن است ولی در گذشته چنین اهدافی وجود نداشته و گردشگران عصر قدیم به دنبال اصالت نبودند. مک کانل معتقد است علت اینکه گردشگران کنونی به دنبال اصالت و تاریخ هستند، این است که خویشتن را در گذشته، تاریخ و پیش از خود جست‌وجو می‌کنند. برای آنها دنیای جدید دنیایی آلوده، شلوغ، گرم، پرهیاهو و بوروکراتیک است.

 

از این‌رو، جامعه‌شناسی مانند مک کانل بر این باور است که هر چه منطقه‌ای که توریست‌های مدرن به آن سفر می‌کنند اصالت بیشتری داشته باشد، آنها را بیشتر راضی می‌کند. برای همین است که امروزه کسانی که اماکن گردشگری را به وجود می‌آورند، باید جذابیت آن در جهت اصالت‌بخشی بیشتر را تضمین کنند. از همین‌جا این جامعه‌شناس به مفهومی‌که گافمن از آن استفاده کرده نیز اشاره می‌کند. گافمن دنیای جدید را به روی صحنه و پشت صحنه تقسیم می‌کند. مک کانل با عنایت به این نظریه، می‌گوید توریست همیشه می‌خواهد واقعیت‌های پشت صحنه را به دست آورد و تا این واقعیت‌ها را به دست نیاورد، راضی نخواهد شد.


می‌توانم این‌گونه مثال بزنم که توریستی از انگلستان، آلمان یا فرانسه به کشور ما می‌آید، ما در وهله اول او را برای یک نمایشگاه به ایران می‌کشانیم. در وهله دوم برخی آثار باستانی کشور را به او نشان می‌دهیم. اما در وهله سوم امری که در بین توریست‌ها رو به اشاعه است، ورود به زندگی مردم عادی و نشان دادن علاقه نسبت به این مقوله است. این امر تا آنجا پیش رفته که تورگردانان نیز به این موضوع توجه و برای گردشگران محیط‌هایی طراحی می‌کنند که آنها بتوانند زندگی عادی مردم را از نزدیک ببینند. لذا استقبال زیاد از اقامت در خانه‌های محلی در میان توریست‌های ایرانی و خارجی نسبت به هتل، برای همین بخش از گردشگران است که بیشتر به دنبال اصالت هستند.
 
از این موضوع با عنوان شکل‌دهی تجربه گردشگر نیز یاد می‌شود؟


بله، همین‌طور است. یکی از شاگردان من که راهنمای تور بود تعریف می‌کرد یکی از توریست‌هایش از او خواسته بود او را به خانه خود ببرد و این گردشگر از حضور در میان یک خانواده ایرانی لذت برده بود. این تجربه برای گردشگر بسیار اصیل‌تر است. می‌خواهم تاکید کنم اصالت نیز معانی مختلفی پیدا می‌کند؛ زمانی شما یک فرد را به طبیعت کویر می‌برید و او می‌تواند این اصالت را در آنجا بیابد و گاهی هم او را به خانه خود می‌بریم و وی در خانه ما اصالت را خواهد یافت. برخی از اینها از رفتار کردن مانند ما و کسب تجربه‌های ویژه ما لذت می‌برند. مثلاً کسی برای من تعریف می‌کرد یک زن آلمانی در سفر به ایران، حجابش را بهتر از یک زن ایرانی حفظ می‌کرده و وقتی به او می‌گفتند ما آنقدر هم محدودیت نداریم که تو داری اینگونه حفظ پوشش می‌کنی، جواب داده که من همیشه با شیوه و پوشش غیرایرانی و غیراسلامی‌ زندگی کرده‌ام و آزادی پوشش داشته‌ام و حالا دوست دارم یک هفته با پوشش شما زندگی کنم.

 

منظورم این است که این تجربه‌های اصیل یکی از عللی است که می‌توان توریست‌های جدید را از قدیم تفکیک کرد و تشخیص داد. یک مورد دیگر نیز اینجا وجود دارد و آن را جامعه‌شناسان به ویژه جامعه‌شناسان جهان سومی ‌مطرح می‌کنند. آنها می‌گویند توریستی که به ایران می‌آید و اینجا مسجدی را می‌بیند با یک ایرانی معتقد به اسلام، فرق می‌کند. آن توریست صرفاً هدفش از این بازدید، تجربه گذشته و آن حال و هواست؛ درحالی که افراد معتقد به این مرکز دینی، هدفشان از دیدن آن متفاوت خواهد بود. از همین موضوع می‌خواهم استفاده کنم و بگویم چگونه تفاوت وجود داشته بین زائران عصر قدیم و گردشگران عصر حاضر؛ آنها به دنبال سفر به یک جاذبه مذهبی بودند و اینها چنانچه گفتیم به دنبال اصالت.


مثال دیگر نگاهی به سفرنامه‌های مذهبی است. در بعضی از این سفرنامه‌هایی که بر جای‌مانده از سفر به اماکن مذهبی مثل کربلاست، به‌ویژه آن دسته از نویسندگانی که جزو گروه‌های نخستینی بودند که به کربلا سفر کرده بودند، می‌خوانیم که دنبال گمشده‌های خود می‌گشتند. این افراد را جزو زائران دسته‌بندی می‌کنند نه توریست‌ها ولی بسیاری معتقدند اکنون حتی ایرانیانی که به مکه و کربلا می‌روند نیز توریست هستند و صرفاً زائر نیستند چون هدف‌های دیگری را نیز دنبال می‌کنند؛ آنها خرید می‌کنند، به گردش در مقصد می‌پردازند و بعضاً انگیزه‌هایی به جز انگیزه صرف زیارتی دارند. انگیزه این افراد اکنون تغییر کرده و با انگیزه زائران خانه خدا در ایام قدیم که صرفاً می‌خواستند به زیارت بروند متفاوت است.


تفاوت‌های این‌چنینی را می‌توانید در نوشته‌های افرادی مثل جلال آل‌احمد و دکتر شریعتی نیز ببینید که چه موضوعاتی را در سفرهای خود به مکه و عتبات عالیات مطرح کرده‌اند. این به نظر من تفاوت بین زائر قدیم و توریست جدید را آشکار می‌کند.
 
شما به این موضوع اشاره کردید که الان هدف از سفر تغییر کرده است. پیش از این هدف سفرهای زیارتی بوده و اکنون جست‌وجوی اصالت، هدف اصلی سفر است. اما شکل سفرها در ایران و جهان دستخوش چه تحولاتی بوده است؟


در آن زمان پدیده سفر و گردشگری توده‌ای نشده بود اما اکنون، این امر به عنوان موضوعی توده‌ای شناخته می‌شود. شما تقریباً بین افراد در سفر نمی‌توانید فرقی ببینید؛ مگر تفاوتی که در شیوه اقامت افراد وجود داشته باشد، وگرنه همه آنها می‌خواهند به جست‌وجوی اصالت به سفر بروند و جاذبه‌های گردشگری را ببینند. مثلاً تمام کسانی که به اصفهان سفر می‌کنند اعم از غنی و فقیر و از طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف به دیدن آثاری همچون منارجنبان می‌روند ولی در گذشته به این صورت نبوده است. بر همین اساس در زمان گذشته،‌ سفرهایی که تفریحی بوده فقط به گروهی خاص از مردم اختصاص پیدا می‌کرده است.
 
نکته دیگری که وجود دارد این است که ایران همیشه برای خارجی‌ها جذاب بوده است. در سفرنامه‌های قدیمی‌ هم گواهی بر این موضوع وجود داشته است. اما اساساً چرا ایران برای خارجی‌ها اهمیت داشته و دارد؟ یا اگر بهتر بخواهم سوال را مطرح کنم باید بپرسم ایران اکنون برای کدام دسته از گردشگران به عنوان یک مقصد گردشگری اهمیت دارد؟

 
برای گردشگر مدرن که از کشورهای خارجی می‌آید، ایران ویژگی‌هایی دارد که اصیل‌تر است. حالا برخی مواقع این اصالت را در آثار باستانی یا در طبیعت می‌بینند و گاهی نیز در جلوه‌هایی نو و ناشناخته برای آنها که ممکن است در شهرها نیز وجود داشته باشد. یکی از این جلوه‌ها که خیلی از توریست‌ها برایشان جالب است، تصاویری است که ما در شهرهای ایران از شهدای جنگ داریم. این تصاویر برای آنها خیلی جالب است چون آنها را در غرب نمی‌بینند. این دقیقاً امری است که برای مردم ایران دیگر عادی شده. این گردشگران طبیعت و صحرا را در کشورهای توسعه‌یافته خود ندارند و این هم یک نوع نیاز به بوم‌گردی و بازگشت به آن اصالت را ایجاد می‌کند.

 

 ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟

 
همان‌طور که اشاره کردیم، حالا با توسعه سفر توده‌ای، گردشگران اغلب مایلند به سفرهایی بروند که اصالت بیشتری دارد یا مقاصدی را انتخاب کنند که پیش از این، محدودیت‌های بیشتری برای سفر به آن وجود داشته است. ایران یکی از جاهایی است که چندین سال به دلیل تیره و تار بودن روابط خارجی، به لحاظ سفر و گردشگری برای خارجی‌ها محدودیت‌هایی داشته و الان که تصویر بهتری از این کشور در غرب شکل گرفته، شهروندان کشورهای توسعه‌یافته اشتیاق بیشتری به این سفرها پیدا کرده‌اند. از سوی دیگر، مجموعه‌ای از اصالت‌های تاریخی و طبیعی و فرهنگی را در ایران می‌توان یافت.
 
می‌توانید مثالی عینی از مقاصد گردشگری ایران برای این موضوع بیاورید؟


مثلاً یزد را اگر به عنوان یک مقصد گردشگری در نظر بگیریم، درخواهیم یافت که هم به لحاظ تاریخی، هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ طبیعت کویری که دارند، صاحب اصالت است؛ شهری که هنوز به آن معنا، مدرن نشده و جلوه‌هایی از اصالت را در آن می‌توان یافت. در مورد چنین مقصدهای گردشگری حتی ظاهرسازی هم صورت نگرفته است.
 
شما اشاره می‌کنید به این موضوع که مثلاً در مقصدی همچون یزد، ظاهرسازی در جلوه‌های گردشگری صورت نگرفته و همه چیز با همان اصالت پیشین خود به گردشگر ارائه می‌شود. این در حالی است که بسیاری از جامعه‌شناسان و دانشمندان مطالعات فرهنگی بر این باورند که برخی مقاصد گردشگری دستکاری شده و در واقع یک اصالت دستکاری‌شده را به گردشگر ارائه می‌دهند. نظر شما در این باره چیست؟


دستکاری کردن دو معنی دارد؛ یکی به معنای وندالیسم است که منجر به آسیب رساندن و دست بردن در آثار ملموس تاریخی می‌شود. مثلاً در زندان اسکندر و بسیاری دیگر از سایت‌های تاریخی کشورمان متاسفانه شاهد این یادگاری‌نویسی هستیم. اتفاقاً این پدیده گرچه ناپسند است اما جلوه دیگری را ایجاد می‌کند که برای توریست جالب و جدید است؛ چرا که چنین اتفاقی را پیش از این در دیگر جاذبه‌های گردشگری که در کشور خودش یا کشورهایی به جز ایران یا ندیده یا کمتر دیده. به همین خاطر، این مساله‌ نیز به نوبه خود می‌تواند اصالت یک مقصد باشد.


اما نوع دیگری از دستکاری این است که به‌گونه‌ای جلوه‌های توریستی مقصد گردشگری تغییر کرده و دستکاری شده باشد که گردشگر را به گمان اصالت وادارد. مثلاً به گروه آمیش‌ها نگاه کنید؛ گروهی مذهبی که روابط محدودی دارند، اجازه نمی‌دهند کسی به اجتماعشان وارد شود، بعضاً از مظاهر مدرنیته استفاده نمی‌کنند و اغلب در ایالات متحده و کانادا زندگی می‌کنند. همین گروه خود سوژه گردشگری می‌شوند و تورهای گردشگری برای ورود به آنها شکل می‌گیرد. اما چنین تورهایی این سوال را برای گردشگران ایجاد می‌کند که اگر ورود به این اجتماع سخت است چرا ما توانسته‌ایم به این گروه وارد شویم؟ اینجاست که آنها متوجه می‌شوند، اینها یا خود را به شکل آمیش درآورده‌اند یا دسته‌ای از آمیش‌ها هستند که برای اینکه اصالت توریستی داشته باشند باوجود آنکه مظاهر مدرنیته را نیز در اختیار دارند، اما از آنها استفاده نمی‌کنند. این نمونه یک صحنه‌سازی یا دستکاری در اصالت تلقی می‌شود. با این همه گردشگر وارد این بازی خواهد شد و از آن لذت خواهد برد.


با این همه در ایران اتفاقاً می‌توانیم نمونه‌های بسیاری از آثار تاریخی را مثال بزنیم که چون از آنها نگهداری و در آنها دستی برده نشده، اصالت آنها مورد تایید است. برای مثال در بافت تاریخی یزد،‌ می‌توانیم شاهد تصاویری از خرابه‌های خانه‌های تاریخی باشیم که بعضاً جایگاهی برای انباشت زباله نیز شده است. این البته برای گردشگری ما ضعف بزرگی به شمار می‌رود اما به هر روی نشان می‌دهد کسی نخواسته آن را دستکاری کند. با این حال، در بخش‌هایی از بافت‌های تاریخی شهرهای قدیمی ‌ما بناهایی هستند که با بهره‌گیری از برخی مصالح و شبیه به گذشته ‌ترمیم شده‌اند؛ با این‌همه عموماً شما در ایران این دستکاری را آنقدرها حرفه‌ای نمی‌بینید. اگر هم دستکاری اتفاق افتاده باشد، در فرهنگ و طبیعت این شهرها آن اصالت گفته‌شده، وجود دارد.
 
بنابراین شما بر این باورید که جلوه‌های توریستی در ایران دستکاری نشده است؟


بله، به نظر می‌رسد اگر هم دستکاری صورت گرفته، بسیار غیرحرفه‌ای است و گردشگری که تجربه سفر در سایر کشورها را داشته باشد به خوبی متوجه می‌شود که این تغییرات در ایران مطلوب نبوده و نتوانسته‌اند مانند الگوهای جهانی رفتار کنند. دستکاری به این معنی است که یک چیز غیراصیل را اصیل نشان دهیم و از دیدگاه من این موضوع در ایران چندان رخ نداده است.
 
اما همان‌طور که مطلع هستید در شرایط کنونی بسیاری از گردشگران نظر مساعدی در خصوص سفر به ایران دارند؛ تعداد گردشگران اروپایی نیز نسبت به قبل بیشتر شده و بسیاری از گردشگران کشورهای دیگر نیز تمایل به سفر به ایران دارند. حال با این جذابیت‌ها از نظر شما جامعه ایران، یعنی مردم و نظام اداری (بوروکراسی) تا چه حد آماده پذیرش این گردشگرهاست؟


به نظر می‌رسد مردم در بسیاری از موارد از نظام اداری جلو هستند. بگذارید مثالی از برخورد مردم دیگر کشورهای گردشگرپذیر با مهمانان خارجی خود برایتان عنوان کنم تا به تفاوت پذیرایی ایرانی‌ها و دیگر کشورها پی ببرید. اگر یک گردشگر وارد فرانسه یا انگلستان شود مردم جامعه ممکن است در برابر بسیاری از مسائل این گردشگران واکنش‌های جالبی نداشته باشند. مردم در این کشورها به دلیل کثرت مهاجران و بومی‌ها، به گردشگران و مسافران خارجی روی چندان خوشی نشان نمی‌دهند و با وجود اینکه سالانه چندین میلیون گردشگر به این کشورها سفر می‌کنند، همچنان دستگاه اداری فراهم‌کننده امکانات برای این دسته از افراد است.


اما در ایران شرایط متفاوت و بالعکس است. مردم ایران استقبال بسیار خوبی از خارجی‌ها در ایران دارند. این امر در یک نظریه نیز عنوان می‌شود که می‌گوید ایرانی‌ها پذیرش فرهنگی زیادی نسبت به گردشگرها دارند و این نشان می‌دهد ایرانی‌ها مهمان‌نوازی مطلوبی نسبت به خارجی‌ها دارند. اما دستگاه اداری که از قسمت ویزای وزارت خارجه آغاز می‌شود تا نهادهای زیرمجموعه مرتبط همچنان چالش‌های بسیاری دارند که برای گردشگران مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کند.
 

ما چقدر جهانگردیم و چقدر جهانگردان را دوست داریم؟ 


به نکات جالبی اشاره کردید. پس به باور شما ما بستر اجتماعی پذیرش گردشگر را داریم ولی همچنان بستر بوروکراتیک ما برای جذب گردشگر، ضعیف است. با این شرایط نظام اداری باید چگونه برای ورود بیشتر گردشگران به کشور آمادگی کسب کند؟


یک تفکر همواره پشت سیاستگذاری در این حوزه وجود دارد. این تفکر این است که آیا ورود توریست خسارتی به سنت‌ها و ارزش‌های ما می‌زند یا خیر؟ اگر این مساله‌ را به بحث بگذاریم و با کشورهایی نظیر ترکیه که از لحاظ فرهنگی و مذهبی شباهت‌هایی با ایران دارند مقایسه کنیم، می‌بینیم «فرهنگ‌پذیری» در ایران که از آن بعضاً به عنوان تهاجم فرهنگی یاد می‌شود، منابع دیگری دارد و منبع آن توریسم نیست.

 

درحالی برخی گمان می‌کنند فرهنگ توریست‌های خارجی می‌تواند در جامعه موثر باشد که توریست‌ها حین سفر به کشوری دیگر، سعی می‌کنند تنظیم فرهنگی جامعه میزبان را بپذیرند. این موضوع بستری را فراهم می‌کند که توریست از نظر عقاید و ارزش‌های ما، چندان آسیبی را احساس نکند. به ویژه در سال‌های اخیر و همزمان با جهانی شدن، کمترین تغییری در ارزش‌ها از این جهت دیده شده است. بنابراین این مساله‌ در نوع تفکر و سیاستگذاری‌های کشور ما باید رفع شود و دقیقاً زمانی که این چالش‌ها برطرف شود، دستگاه‌های اداری سیستم‌شان را با شرایط پذیرش گردشگر تطابق می‌دهند.


اما مرحله دوم در این زمینه زیرساخت‌ها هستند که باید همگام شوند؛ چه اینکه نبود زیرساخت‌های اقامتی و تفریحی برای تداوم جذب گردشگر خطر مهمی خواهد بود. اگر آماری از شهرهای فرهنگی مانند اصفهان، یزد یا کرمان داشته باشید متوجه می‌شوید بعضاً ورود گردشگر در مقایسه با دو سال گذشته اندکی کاهش داشته است. علت اصلی آن که عموماً در گزارش‌ها و اظهارات توریست‌ها نیز بیان می‌شود، نبود زیرساخت‌های اقامتی و بهداشتی است. به عنوان مثال امکانات نامناسب در سرویس‌های بهداشتی و امکانات محدودتر مانند بیمه سفر از جمله مواردی است که همواره توریست‌ها از آنها گله دارند. به نظر می‌رسد حل مواردی از قبیل حمل و نقل داخلی ناوگان هوایی نیز می‌تواند هم به بهبود توسعه کشور کمک و هم راه را برای ورود توریست‌ها هموار کند. 

*برنامه‌ریز رفاه اجتماعی و رئیس مرکز پژوهش‌های گردشگری دانشگاه تهران

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مجله اینترنتی کهلیک هند کشوری زیبا و بسیار پر طرفدار است حتما نام این کشور بنای با شکوه تاج محل را به کلاس بازیگری امین تارخ صادرات کیف و کفش بر اساس گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت سالانه میلیون دلار برای کشور راهنمای خرید فرش دستباف انوشه میر مرعشی اسم قالی ایرانی، هم دل می‌برد، هم زهره؛ دل می‌برد چون ما را یاد هنر مجله اینترنتی کمونهسرگرمیسلامتورزشسبک …مردم ایران در همه عرصه‌ها غیر‌قابل پیش‌بینی هستند و همیشه بوده‌اند، اما این یکی اخبار هرلحظه محبوب ترین اخبار امروز ایران و جهانهر لحظه، آخرین اخبار ایران و جهان از محبوب ترین خبرگذاری های کشور اخبار دسته بندی شده مجله اینترنتی کهلیک هند کشوری زیبا و بسیار پر طرفدار است حتما نام این کشور بنای با شکوه تاج محل را به شمایادآوری کلاس بازیگری امین تارخ صادرات کیف و کفش بر اساس گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت سالانه میلیون دلار برای کشور درآمد راهنمای خرید فرش دستباف انوشه میر مرعشی اسم قالی ایرانی، هم دل می‌برد، هم زهره؛ دل می‌برد چون ما را یاد هنر مجله اینترنتی کمونهسرگرمیسلامتورزشسبک زندگیگردشگریمددانلود مردم ایران در همه عرصه‌ها غیر‌قابل پیش‌بینی هستند و همیشه بوده‌اند، اما این یکی بسیار اخبار هرلحظه محبوب ترین اخبار امروز ایران و جهان هر لحظه، آخرین اخبار ایران و جهان از محبوب ترین خبرگذاری های کشور اخبار دسته بندی شده سیاسی


ادامه مطلب ...

در ایران چند نفر کاربر اینترنت موبایل داریم؟

[ad_1]
خبرآنلاین: رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی حذف مجوزها برای هر فناوری را عاملی برای جهش پهنای باند در کشور دانست و گفت: اکنون بیش از 28 میلیون در بخش همراه و 7 تا 8 میلیون کاربرد در بخش ثابت کاربر متصل به باندپهن داریم.

به نقل از سایت وزارت ارتباطات،علی اصغر عمیدیان رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در چهارمین هم اندیشی توسعه بخش ICT کشور با اشاره به حذف مجوزها از حدود فناوری گفت: همین حذف مجوزها باعث جهشی در توسعه پهنای باند شد به گونه ای که روزی که این کار را شروع کردیم رایتل 360هزار کاربر با دسترسی به اینترنت پرسرعت داشت اما امروز 28 میلیون نفر به باند پهن دسترسی دارند. ضمن اینکه در بخش باند ثابت نیز از 5 میلیون کاربر اکنون به نزدیک به 7 تا 8 میلیون مشترک رسیدیم که دسترسی با باندپهن ثابت دارند.

وی با بیان اینکه آمار نشان می دهد که این اکوسیستم خوب کار می کند، افزود: در حوزه هم جز در مواردی که نیاز بود اقدام به ایجاد رگولاتوری نکردیم.

عمیدیان تصریح کرد: در حوزه پست مدرن نیز شاهد دو اپراتور خواهیم بود که سرمایه گذاری کلانی را می طلبد. ضمن اینکه در بخش شبکه های اجتماعی نیز فضای سرمایه گذاری هزار میلیاردی وجود دارد.

معاون وزیر ارتباطات با بیان اینکه در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باور نسبت به حضور پرقدرت بخش خصوصی وجود دارد، تصریح کرد: بعد از اجرایی شدن برجام، توان تکنولوژی کشور نباید در قبال ارتباط با کشورهای خارجی ضعیف شود و در گفت و گو با نمایندگان همه کشورها اعلام کرده ایم که حضور بخش خصوصی کشورمان اولویت نخست است.

رییس سازمان تنظیم و مقررات و ارتباطات رادیویی در پایان تصریح کرد: 90درصد تجهیزات مورد استفاده را از داخلی ها تهیه کرده ایم و نمونه ای نداریم که در کشور تولید و مورد تایید قرار گرفته باشد و آن تجهیزات را از خارج وارد کرده باشیم.

بنابه این گزارش چهارمین هم اندیشی توسعه بخش ICT کشور با حضور شرکت ها و فعالان بخش خصوصی عصر امروز (دوشنبه) در سالن شهید قندی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد که دکتر محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، نصراله جهانگرد رییس سازمان فناوری اطلاعات، مهدی محتشمی معاون امور بین الملل وزیر، برات قنبری معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی، امیرحسین دوایی معاون فناوری و نوآوری و تنی چندتن از دیگر مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در آن حضور داشتند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

الف چند واقعیت رانندگی در ایران و یک راهکار جهانیتعداد کشته شدگان حوادث رانندگی در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۰ هزار نفر و تعداد مجروحان این حوادث پی سی دانلود نرم افزار، فیلم، بازی، کتاب، آموزش و …دانلود رایگان نرم افزار، فیلم، موزیک، کتاب، آموزش، بازی و برنامه موبایل؛ همه و همه در دیار دانلوددانلود رایگان نرم افزاردر بروز رسانی نیز موارد زیر به آن اضافه شده است ویرایشگر تصویری جدید براى ویدیوها کولیس فعال در بازارهای موبایل ساعت لباس عطر …شبکه فروشگاهی کولیس فعال در بازارهای لباس موبایل ساعت کتاب تبلت عطر دوربین مجله گیزمیزمجله ای سرگرم کننده با موضوعات متنوع از سراسر اینترنتترفندهای موبایل، دنیای موبایل، تبلت،ترفند موبایل دنیای موبایل ،دنیای موبایل و کامپیوتر،دنیای موبایل و تبلت،دنیای موبایل،دنیای نیازمندیهای اینترنتی و حراجی برای تمام ایراناطلاعیه تعلیق فعالیت سایت بسمه تعالی کاربران گرامی سایت نیازمندیهای اینترنتی حراجینسخه پشتیبان یا بک آپ چیست؟پشتیبان گیری کلود بک آپ آنلاین در ادامه قصد داریم به تعریف و شیوه استفاده از روش پارسی نیوزمشرق نیوز ارتش سوریه از ساعات اولیه جمعه شب در چندین منطقه در حومه دمشق و استان آموزش استفاده از در گوشی های اندرویدیآموزش استفاده از در گوشی های اندرویدی که در اصطلاح به همان گفته میشود الف چند واقعیت رانندگی در ایران و یک راهکار جهانی تعداد کشته شدگان حوادث رانندگی در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۰ هزار نفر و تعداد مجروحان این حوادث ۲۹۷ پی سی دانلود نرم افزار، فیلم، بازی، کتاب، آموزش و برنامه موبایل دانلود رایگان نرم افزار، فیلم، موزیک، کتاب، آموزش، بازی و برنامه موبایل؛ همه و همه در پی سی دیار دانلوددانلود رایگان نرم افزار در بروز رسانی نیز موارد زیر به آن اضافه شده است ویرایشگر تصویری جدید براى ویدیوها و عکس ترفندهای موبایل، دنیای موبایل، تبلت،ترفند موبایل کامپیوتر دنیای موبایل ،دنیای موبایل و کامپیوتر،دنیای موبایل و تبلت،دنیای موبایل،دنیای موبایل نیازمندیهای اینترنتی و حراجی برای تمام ایران سایت نیازمندیهای اینترنتی همشهری، محلی درج آگهی اینترنتی و حراجی اینترنتی برای تمام ایران کولیس فعال در بازارهای موبایل ساعت لباس عطر لپ تاپ شبکه فروشگاهی کولیس فعال در بازارهای لباس موبایل ساعت کتاب تبلت عطر دوربین دیجیتال مجله گیزمیز مجله ای سرگرم کننده با موضوعات متنوع از سراسر اینترنت نسخه پشتیبان یا بک آپ چیست؟ پشتیبان گیری کلود بک آپ آنلاین در ادامه قصد داریم به تعریف و شیوه استفاده از روش پشتیبان خوشفکری استارتاپ‌های ایران خوشفکری اگر شرکت یا مجموعه ای خاص در هر زمینه ای هستید فقط کافیست با سامانه ی باجه تماس بگیرید و پارسی نیوز «خبرگزاری فارس» حجت‌الاسلام رنجبر شیرازی رایزن فرهنگی ایران در سوریه گفت یکی از تهمت


ادامه مطلب ...

چرا کسانی را می‌رنجانیم که دوستشان داریم؟

جام جم سرا:

در این مورد سه الگوی رفتاری مختلف وجود دارد:
۱) رنجاندن کسی که دوستتان دارد.
۲) رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش دارید.
۳) رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید.

پدیده رنجاندن کسی که دوستتان دارد (که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید متفاوت است)، بسیار متداول است. عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و اگر این طور نباشد بسیار دردناک خواهد بود. مجذوبیت دوطرفه، برای هر دو جنسیت، یکی از باارزش‌ترین ویژگی‌های یک رابطه است. عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته شود. فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما توقع دارد همان تعهد را در رفتار معشوق خود نیز ببیند. دوطرفه نبودن این مسئله بسیار دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت اعتمادبه‌نفس فرد را پایین می‌آورد.

این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست دارد آزار برساند. بعضی‌ها به طور غیرعمدی کسی که دوست دارند را می‌رنجانند اما خیلی‌ها این کار را عمدی می‌کنند. توضیح الگوی رفتاری اول بسیار ساده‌تر است.

موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق بدون اینکه عمدی داشته باشد معشوق خود را ناراحت می‌کند. عشق یک رابطه نزدیک و بسیار شدید است. دو طرف زمان بسیار زیادی را با هم می‌گذرانند و فعالیت‌های مختلف یک طرف می‌تواند در طرف مقابل تعبیراتی ایجاد کند.

به طور طبیعی در چنین موقعیت‌هایی عاشق ناخواسته طرف‌مقابل خود را می‌رنجاند. بعنوان مثال، یک طرف ممکن است وقت بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه به طور ناخواسته از طرف‌مقابل خود غافل شده و او را برنجاند. در موارد بسیاری، فعالیتی که برای یک طرف لذت‌بخش است، در دیگری ناخوشنودی ایجاد می‌کند. هرچه دو طرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند، احتمال بروز چنین موقعیت‌هایی بیشتر می‌شود. یکی از مهمترین ویژگی‌های عشق این است که طزف مقابل ما که دوستش داریم می‌تواند هم منبع لذت شدید و هم منبع ناراحتی عمیق باشد.

پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم می‌توان با اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی حیاتی در عشق هستند توضیح داد. نقش ادب، احترام و خوش‌رفتاری که می‌تواند جلو بعضی رنجاندن‌ها را بگیرد، در چنین ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دو طرف معمولاً توجه زیادی به حرف‌هایی که می‌زنند و کارهایی که می‌کنند ندارند. همین مسئله باعث می‌شود که زود از هم برنجند. هزینه‌ای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه خود در رابطه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن پرداخت کنید، رنجاندن طرف‌مقابلتان است.

موارد زیادی هستند که فرد بخاطر اتفاقات و شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند موجب رنجاندن طرف‌مقابل خود می‌شود. دو نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق بی‌اندازه‌ای که به هم دارند اما با کسان دیگری ازدواج کرده‌اند. زنی که می‌تواند و آماده طلاق گرفتن است، ممکن است بخاطر ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد به او نیست. اما واقعیت این است که با وجود اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین انسان روی زمین تبدیل کند، شرایط بیرونی خارج از کنترل او هستند و همین باعث می‌شود به طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن شود.

رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود دیدگاه‌های متناقض است، مثل افکار کوتاه و بلند مدت یا دیدگاه‌های جزئی یا کلی. بر هم زدن رابطه با همسر (زن متاهل) شاید در کوتاه مدت برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در طولانی‌مدت برای او فایده‌بخش خواهد بود زیرا جدایی کوتاه‌مدت آنها می‌تواند به نفع رابطه بلند‌مدتشان باشد. در چنین مواردی آسیب و ناراحتی که به معشوق در این لحظه می‌رسد بخاطر سلامت کلی او در آینده است که از عشق ناشی می‌شود.

رنجاندن معشوق همچنین می‌تواند آخرین راه برای کنترل میزان وابستگی دو طرف و قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد. وابستگی دوطرفه مزایای بسیار زیادی دارد و از این واقعیت ناشی می‌شود که دو طرف در تلاش برای بالا بردن خوشنودی همدیگر به همدیگر پیوند خورده‌اند. اما اعتمادبه‌نفس هر دو طرف نیازمند کمی استقلال است.

گاهی‌اوقات فرد، معشوق خود را می‌رنجاند تا استقلال خود را نشان دهد. اما سایر مواقع، رنجاندن معشوق فکری متضاد این را نشان می‌دهد: تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر.

یکی از شکایت‌های متداول زنان متاهل، که بسیار بیشتر از مردان متاهل است، این است که همسرانشان زمان کافی با آنها سپری نمی‌کنند. رنجاندن طرف‌مقابل مثلاً با حرف نزدن با او یا قهر کردن می‌تواند آخرین زنگ هشدار برای مشکلات آن فرد باشد؛ اقدامی افراطی که نشان‌دهنده فوریت مسئله است. اگر رابطه به اندازه کافی قوی باشد، باید از چنین اقدامی به خوبی عبور کند. قصد ما این نیست که بگوییم آن طور که اسکار وایلد می‌گوید «انسان همه چیزهایی که دوست دارد را از بین می‌برد»، درست است، اما رنجاندن کسانی که دوستشان داریم بسیار اتفاق می‌افتد. با اینکه طرف مقابل باید منبع شادی باشد، اما می‌تواند بزرگترین خطر برای آن هم محسوب شود: بیشتر از هر کس دیگری، کسی که دوستش داریم می‌تواند شادی‌مان را هم خراب کند.(عصر ایران)


ادامه مطلب ...

چرا کسانی را می‌رنجانیم که دوستشان داریم؟

جام جم سرا:

در این مورد سه الگوی رفتاری مختلف وجود دارد:
۱) رنجاندن کسی که دوستتان دارد.
۲) رنجاندن غیرعمدی کسی که دوستش دارید.
۳) رنجاندن عمدی کسی که دوستش دارید.

پدیده رنجاندن کسی که دوستتان دارد (که البته با رنجاندن کسی که دوستش دارید متفاوت است)، بسیار متداول است. عشق شدید نیازمند رفتاری متقابل است و اگر این طور نباشد بسیار دردناک خواهد بود. مجذوبیت دوطرفه، برای هر دو جنسیت، یکی از باارزش‌ترین ویژگی‌های یک رابطه است. عاشق دوست دارد در مقابل دوست داشته شود. فرد عاشق آماده متعهد شدن است اما توقع دارد همان تعهد را در رفتار معشوق خود نیز ببیند. دوطرفه نبودن این مسئله بسیار دردناک و تحقیرآمیز است زیرا به شدت اعتمادبه‌نفس فرد را پایین می‌آورد.

این مسئله آنقدر دردناک است که ممکن است باعث شود فرد بخواهد به کسی که دوست دارد آزار برساند. بعضی‌ها به طور غیرعمدی کسی که دوست دارند را می‌رنجانند اما خیلی‌ها این کار را عمدی می‌کنند. توضیح الگوی رفتاری اول بسیار ساده‌تر است.

موارد بسیاری وجود دارد که در آن عاشق بدون اینکه عمدی داشته باشد معشوق خود را ناراحت می‌کند. عشق یک رابطه نزدیک و بسیار شدید است. دو طرف زمان بسیار زیادی را با هم می‌گذرانند و فعالیت‌های مختلف یک طرف می‌تواند در طرف مقابل تعبیراتی ایجاد کند.

به طور طبیعی در چنین موقعیت‌هایی عاشق ناخواسته طرف‌مقابل خود را می‌رنجاند. بعنوان مثال، یک طرف ممکن است وقت بسیار زیادی را به کار مشغول باشد و درنتیجه به طور ناخواسته از طرف‌مقابل خود غافل شده و او را برنجاند. در موارد بسیاری، فعالیتی که برای یک طرف لذت‌بخش است، در دیگری ناخوشنودی ایجاد می‌کند. هرچه دو طرف زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند، احتمال بروز چنین موقعیت‌هایی بیشتر می‌شود. یکی از مهمترین ویژگی‌های عشق این است که طزف مقابل ما که دوستش داریم می‌تواند هم منبع لذت شدید و هم منبع ناراحتی عمیق باشد.

پدیده رنجاندن غیرعمدی را هم می‌توان با اشاره به مسئله اعتماد و صداقت که مسائلی حیاتی در عشق هستند توضیح داد. نقش ادب، احترام و خوش‌رفتاری که می‌تواند جلو بعضی رنجاندن‌ها را بگیرد، در چنین ارتباطاتی اهمیت زیادی ندارد و دو طرف معمولاً توجه زیادی به حرف‌هایی که می‌زنند و کارهایی که می‌کنند ندارند. همین مسئله باعث می‌شود که زود از هم برنجند. هزینه‌ای که باید برای رفتار و گفتار آزادانه خود در رابطه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن پرداخت کنید، رنجاندن طرف‌مقابلتان است.

موارد زیادی هستند که فرد بخاطر اتفاقات و شرایط بیرونی که خارج از کنترل او هستند موجب رنجاندن طرف‌مقابل خود می‌شود. دو نفری را در نظر بگیرید که با وجود عشق بی‌اندازه‌ای که به هم دارند اما با کسان دیگری ازدواج کرده‌اند. زنی که می‌تواند و آماده طلاق گرفتن است، ممکن است بخاطر ناتوانی مردی که دوستش دارد برای ترک زن و فرزندان احتمالی خود برنجد و تصور کند که عشق او به آن مرد به اندازه عشق آن مرد به او نیست. اما واقعیت این است که با وجود اینکه آن مرد دوست دارد او را به شادترین انسان روی زمین تبدیل کند، شرایط بیرونی خارج از کنترل او هستند و همین باعث می‌شود به طریقی رفتار کند که موجب رنجاندن زن شود.

رنجاندن عمدی معشوق نشانه وجود دیدگاه‌های متناقض است، مثل افکار کوتاه و بلند مدت یا دیدگاه‌های جزئی یا کلی. بر هم زدن رابطه با همسر (زن متاهل) شاید در کوتاه مدت برای آن زن آزاردهنده و دردناک باشد اما در طولانی‌مدت برای او فایده‌بخش خواهد بود زیرا جدایی کوتاه‌مدت آنها می‌تواند به نفع رابطه بلند‌مدتشان باشد. در چنین مواردی آسیب و ناراحتی که به معشوق در این لحظه می‌رسد بخاطر سلامت کلی او در آینده است که از عشق ناشی می‌شود.

رنجاندن معشوق همچنین می‌تواند آخرین راه برای کنترل میزان وابستگی دو طرف و قرار دادن آن در یک محدوده متعادل باشد. وابستگی دوطرفه مزایای بسیار زیادی دارد و از این واقعیت ناشی می‌شود که دو طرف در تلاش برای بالا بردن خوشنودی همدیگر به همدیگر پیوند خورده‌اند. اما اعتمادبه‌نفس هر دو طرف نیازمند کمی استقلال است.

گاهی‌اوقات فرد، معشوق خود را می‌رنجاند تا استقلال خود را نشان دهد. اما سایر مواقع، رنجاندن معشوق فکری متضاد این را نشان می‌دهد: تمایل فرد برای وابستگی و توجه بیشتر.

یکی از شکایت‌های متداول زنان متاهل، که بسیار بیشتر از مردان متاهل است، این است که همسرانشان زمان کافی با آنها سپری نمی‌کنند. رنجاندن طرف‌مقابل مثلاً با حرف نزدن با او یا قهر کردن می‌تواند آخرین زنگ هشدار برای مشکلات آن فرد باشد؛ اقدامی افراطی که نشان‌دهنده فوریت مسئله است. اگر رابطه به اندازه کافی قوی باشد، باید از چنین اقدامی به خوبی عبور کند. قصد ما این نیست که بگوییم آن طور که اسکار وایلد می‌گوید «انسان همه چیزهایی که دوست دارد را از بین می‌برد»، درست است، اما رنجاندن کسانی که دوستشان داریم بسیار اتفاق می‌افتد. با اینکه طرف مقابل باید منبع شادی باشد، اما می‌تواند بزرگترین خطر برای آن هم محسوب شود: بیشتر از هر کس دیگری، کسی که دوستش داریم می‌تواند شادی‌مان را هم خراب کند.(عصر ایران)


ادامه مطلب ...

چطور همه فرزندان را راضی نگه داریم؟

جام جم سرا: زندگی به همین منوال ادامه می‌یافت تا این‌که سوگل پنج ساله شد. دخترک دوست ‌داشتنی یک روز متوجه بزرگ شدن شکم مادر شد. از او پرسید: چرا این‌قدر چاق شده‌ای؟ مگر خیلی غذا می‌خوری؟

مادر جواب داده بود: نه عزیزم یه نی‌نی توی شکم منه. خواهر یا برادر تو!

سوگل آنقدر بزرگ بود که بفهمد یک خواهر یا برادر یعنی چه و آنقدر خوشحال شده بود که گویی دنیا را به او داده‌اند. روزها برای کودک به دنیا نیامده شعر می‌خواند و بازی می‌کرد و هر روز یک اسم برایش می‌گذاشت. او هنوز برادرش را ندیده بود که به او وابسته شده بود، اما وقتی برادر کوچکش به دنیا آمد سوگل کم‌کم متوجه شد همه چیز به آن خوبی که فکر می‌کرد، نیست.

مامان‌دزد

نرگس می‌گوید: وقتی فرزند دومم به دنیا آمد کم‌کم اختلاف من و پسر بزرگ‌ترم شروع شد. او می‌خواست به هر نحوی که شده به کودک دوم صدمه بزند و اسم او را مامان‌دزد گذاشته بود، زیرا فکر می‌کرد خواهرش من را برای خود می‌خواهد و مرا از او دزدیده است.

روان‌شناسان معتقدند تربیت و شکل‌گیری شخصیت فرزندان در خانوده با توجه به حسادت، رقابت و محبت و توجه والدین نسبت به آنان شکل می‌گیرد.

داستان به این قرار است که فرزند اول، فرزند دوم را سبب از دست دادن محبت والدین می‌داند و متوجه می‌شود که دیگر مثل قبل محبوب نیست و والدین نگاه خود را با شخص دیگری تقسیم کرده‌اند.

او که اکنون جایگاه فاخر خود را از دست داده احساس می‌کند کسی او را از تخت به زیر کشیده است و از او و کسانی که مسبب این کارند متنفر می‌شود.

رقبای جاه‌طلب

اصغر فقط چهار سال دارد، اما بخوبی بلد است کاری کند که اکبر برادر هشت ساله‌اش را به ستوه آورد، حتی از او کتکی بخورد تا آن را دستاویز کند و یک دعوای حسابی از سوی والدین برایش فراهم کند.

اصغر می‌داند بعد از آن مادر دلداری‌اش می‌دهد و اکبر را مجبور می‌کند بایستد تا اصغر تلافی کار او را در آورد.

وقتی از او می‌پرسم چرا این کار را می‌کنی مگر دوست داری داداشت کتک بخوره؟ سر تکان می‌دهد و با خنده می‌گوید: بله. اصغر می‌گوید اکبر را دوست دارد، اما خوشحال می‌شود مامان تنبیهش‌کند.

این شیطنت معصومانه کودک فقط رقابتی برسر محبت است و اگر والدین با رفتاری مناسب آن را پاسخ دهند هرگز تقویت نخواهد شد.

جاه‌طلبی، رقابت خستگی‌ناپذیر، سرکشی و حسادت از جمله زمینه‌های رفتاری در میان کودکان دوم است که والدین باید مراقب باشند به آن دامن نزنند. دومین کودک هرگز موقعیت قدرتمندی را تجربه نمی‌کند زیرا در زیر سایه رقیب به دنیا آمده است و رقابت از تجربیات اولیه اوست. این کودکان مستقل‌تر بار می‌آیند و قدرت سازگاری بیشتر نسبت به دیگر فرزندان دارند به شرطی که کوچک‌ترین فرزند نباشند زیرا معمولا والدین فرزند کوچک خود را لوس و پرتوقع و بدون مهارت‌های اجتماعی پرورش می‌دهند.

تحقیقات نشان می‌دهد که فرزندان دوم محبوب‌تر و شجاع‌تر و با قدرت ریسک‌پذیری بالاتری هستند.

ته‌تغاری‌ها

حمید در میان پنج برادر، دردانه مادر است. اگر دعوا کند، حق با اوست، اگر تا لنگ ظهر بخوابد، بچه خسته است! اگر هر چیز غیر ممکنی را بخواهد، می‌گویند: این بچه دیگر آخریه مگه چی می‌شه؟! اگر قدش به دو متر هم برسد هنوز کوچولوی مامان و باباست و هرکاری که بخواهد بکند آزاد است.

این توصیف حسین برادر بزرگ‌تر حمید است که در وصف ته‌‌تغاری خانه ارائه می‌دهد. کودک جاه‌طلب و بسیار نازپرورده که والدین خسته از یک عمر بچه‌داری حالا به او استقلال بیشتری می‌دهند و به او کمک می‌کنند بی‌مسئولیت بار بیاید.

نداشتن اتکا به نفس کافی به دلیل حمایت بیش از حد والدین، این کودکان را تهدید می‌کند. این کودکان یا خیلی زود از ناملایمات خسته می‌شوند و کنار می‌کشند یا در اثر پویایی بیش از حد که ثمره استقلال آنهاست به اهداف بزرگی می‌رسند.این کودکان که در محبت والدین بی‌رقیب هستند گاه قدرت جدایی از خانواده را ندارند و وابسته می‌مانند.

والدین می‌توانند با دانستن نکات لازم، رفتار خود را نسبت به فرزندان طوری تغییر دهند که تمامی کودکان کارآمد و مستقل بار بیایند. کافی است به همه آنان به اندازه کافی توجه شود. (ضمیمه چاردیواری)


ادامه مطلب ...

چطور حافظه خود را فعال نگه داریم؟

مدیریت استرس یکی از راه‌های سالم نگه داشتن حافظه است. استراتژی‌های مدیریت استرس از طریق تنفس عمیق، مدیتیشن، یوگا همگی می‌توانند به داشتن یک حافظه خوب کمک کنند.

به گزارش سلامانه، بیش از نیمی از بزرگسالان بالای 60 سال نگران کند شدن یا از دست دادن حافظه خود هستند. به طوریک با هر گونه لغزش حافظه، آن را نشانه بزرگ ابتلا به آلزایمر می‌دانند.

علاوه بر مدیریت استرس، خواب خوب شبانه نیز در نگهداری از حافظه مهم است. خواب خوب شبانه خاطرات را تحکیم می‌کند. متاسفانه بسیاری از داروهای مورد استفاده برای درمان بی خوابی منجر به اختلال عملکرد حافظه می‌شود. به همین دلیل بهتر است به بهبود عادات خواب به جای استفاده از این داروها روی آورد.

ترک سیگار نیز برای بهبود حافظه مهم است. ثابت شده افرادی که در طی روز بیش از دو بسته سیگار در میانسالی مصرف می‌کنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به زوال عقل هستند.

حفاظت از مغز در برابر آسیب‌ها نیز اهمیت زیادی دارد. ضربه به سر علت عمده از دست دادن حافظه است و خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش می‌دهد.


ادامه مطلب ...

چرا بعد از خوردن غذا احساس خستگی داریم؟

به گزارش جام جم سرا،​ مواد غذایی که سبب خستگی می شوندهیچ چیز بهتر از یک خواب نیمروز طولانی بعد از یک وعده غذایی بزرگ وجود ندارد نگران نباشید شما که تنبل نیستید معلوم است که یک دلیل بیولوژیکی برای آن وجود ندارد! هنگامی که شما یک وعده غذایی بزرگ مصرف می کنید بدن شما به حالت استراحت و هضم می رود خوردن باعث یک واکنش زنجیره ای در مغز شما برای هدایت جریان خون و انرژی جهت هضم و جذب مواد غذایی برای استفاده در بدن می شود.


ادامه مطلب ...

چطور بفهمیم به کدام ویتامین بیشتر احتیاج داریم؟

به گزارش جام جم سرا ، فقط برای اینکه مطمئن شویم ویتامین و مینرال مورد نیاز خود در طول روز را گرفته ایم.اما، این کار ساده نیست، هر چقدر هم بروکلی بخورید گاهی برخی ویتامین ها و مینرال ها را جا می اندازید، چون نمی توان گفت سطح هر کدام از اینها جدا گانه چه مقدار است.

پس چطور بگوییم که برنامه غذایی مان کامل است یا خیر؟

ابتدا اجازه دهید یک خبر خوب بدهم، روزهایی که یک فرد بر اثر کمبود شدید ویتامین و مینرال دچار بیماری هایی نظیر بری بری می شد گذشته است و ما همچین موردی را شاهد نیستیم. اما مشکل امروز افرادی هستند که بیماری های دستگاه گوارش دارند و یا برنامه های غذایی استفاده می کنند موجب کاهش سطح ویتامین و مینرال در بدنشان می شود.

کمبود مینرال بیشتر از کمبود ویتامین است، و بهترین راه برای فهمیدنش نگاهی جامع به برنامه غذایی است که داریم. اگر رنگین کمانی از میوه ها و سبزیجات، غلات کامل، روغن های سالم، پروتئین بدون چربی، مصرف کنید و اگر عملکرد گوارشی طبیعی داشته باشید، شانس اینکه کمبود مواد مغذی داشته باشید تقریبا صفر است.

ویتامین ها و مینرال ها چگونه کار می کنند

ما به آنزیم های فعال شده نیاز داریم تا بتوانیم تمام عملکردهای بدنی خود را انجام دهیم. آنزیم ها با ویتامین ها و مینرال ها فعال می شوند.

آنزیم های مشخص به ویتامین های خاصی نیز برای فعال شدن نیاز دارند. برای مثال یک آنزیم خاص برای فعال شدن به ویتامین B6 نیاز دارد. این آنزیم باید فعال باشد تا پالس های عصبی به نوک انگشتان ارسال شوند. اگر کمبود ویتامین B6 وجود داشته باشد، ممکن است نوک انگشتان دستتان احساس مور مور شدن داشته باشید.

نشانه های کمبود

اما اگر از آن دسته باشیم که نوع غذا خوردنمان مشکل ساز است چه؟ اما گاهی اسیر یک نوع روتین غذایی می شویم چون به آن عادت کردیم، اگر این چنین است به احتمال زیاد در برخی از مواد مغذی خاص بیشتر از موارد دیگر کمبود دارید. در تمامی ویتامین ها و مینرال هایی که در ادامه لیست شده اند، برای ردیابی کمبود هیچ علائمی نمی توان پیدا کرد، اما اگر هر کدام از نشانه هایی که گفته می شود را دیدید حتما به پزشکتان مراجعه کنید تا متوجه شوید چه خبر است.

ویتامین A: مشکل بینایی – با شب کوری شروع می شود و کاهش عملکرد سیستم ایمنی.

ویتامین C: بی حالی، درد عضلانی، این افراد به سادگی کبود می شوند و از لثه هایشان خون می آید.

ویتامین D: می تواند سرعت ابتلا به نرمی استخوان را افزیش دهد ( قوس برداشتن استخوان های پا ) همچنین کمبود ویتامین D می تواند باعث ضعیف شدن ساختار استخوان و شکنندگی آن شود ( پوکی استخوان )

ویتامین E: کم خونی و آسیب رسیدن به سلول های عصبی

پتاسیم: گرفتگی عضلات، ضعف و آریتمی قلبی
آهن: کم خونی و ریزش مو
کلسیم: بی قراری، پریدن چشم و آریتمی

سدیم: ضعف، گرفتگی، گیجی منتهی به کما

بهترین روش برای پیشگیری از کمبود چیست؟

برنامه غذایی سالم شامل غذاهای کامل استفاده کنید. ویتامین ها و مینرال ها به صورت هم افزایی با یکدیگر کار می کنند، این یعنی برنامه غذایی ما به انواع مختلف غذا نیاز دارد. برای مثال وقتی یک پرتقال می خورید، مطمئن شوید که مقداری از قسمت سفید رنگ آن نیز استفاده می کنید. این قسمت حاوی بیوفلاونوئید است که به بدن در جذب ویتامین C از میوه پرتقال کمک می کند. این مثالی کامل از این بود که چرا باید یک میوه تازه را با تمام اجرایش از جمله پوست و گوشتش میل کنیم.

اما اهمیت ورزش را نیز نباید فراموش کنیم. ورزش به بدن کمک می کند استخوان هایی قوی بسازد و جریان خون را بهبود می بخشد که این کار مواد مغذی را به سراسر بدن می فرستد. استفاده از برنامه غذایی سالم و مولتی ویتامین مینرال در کنار آن کمک می کند سطح ویتامین و مینرال های بدن را در حالتی طبیعی نگه داریم و بتوانیم سالم و پویا زندگی کنیم.

بدن به سوختی درست احتیاج دارد تا درست کار کند، پس با غذاهای سالم به آن سوخت رسانی کنید تا دیگر نگران کمبود ویتامین ها و مینرال ها نباشید. به خاطر داشته باشید، آنچه که می خورید هستید! سلامتی بزرگترین دارایی ماست، درست حفظش کنیم.

منبع : سایت دکتر کرمانی


ادامه مطلب ...

ما کدام یک از مزاج ها را داریم؟

شاید بتوان گفت که مزاج شناسی مهمترین بخش در فهم طب سنتی ایران و همچنین طب اسلامی است. برای اینکه به اهمیت این موضوع آشنا شوید مطالب زیر را حتما بخوانید.

۱) مزاج گرم و خشک (صفرا)

الف ـ خصوصیات جسمی: این افراد لاغر اندام هستند. رنگ چهره و سفیدی چشم آنان به زردی می زند.

پوستی گرم و خشک دارند. گرمایی هستند و تحمل فصل تابستان را ندارند. عطش زیاد و دهانی خشک دارند. بهترین فصل برای ایشان فصل زمستان است. کم خواب هستند. تمایل به خوردن ترشی هامثل لواشک و سرکه و هم چنین غذاهای سرد مثل خیار و کاهو دارند و به خوردن خوراکی ها های شیرین کمتر تمایل نشان می دهند.

ب ـ خصوصیات روانی: زود عصبانی شده و زود هم آرام می شوند. افرادی پرجنب و جوش، پر انرژی، باهوش و پر حرف هستند.

۲) مزاج گرم و تر (دم)

الف ـ خصوصیات جسمی: این افراد درشت اندام بوده، دارای پوستی سرخ و سفید و مو های پر پشت هستند.نبض پر و قوی دارند. خواب خوبی دارند گرچه تحمل بی خوابی هم برایشان راحت است. این افراد نه تحمل گرمای زیاد دارند و نه تحمل سرمای زیاد، ولی در کل تحمل سرمابرایشان راحت تر است. علاقه به شیرینی و ترشی دارند و تقریبا همه نوع غذا را می خورند. پوست بدن ایشان گرم، مرطوب و نرم است.

ب ـ خصوصیات روانی: انسان هایی شجاع و جسور بوده، معمولا پیشرو و رهبر گروه می باشند. بطور معمول انسان های آرامی هستند ولی شعی کنید از ظرفیت آن ها سو استفاده نکنید چرا که هنگام عصبانیت ممکن است رفتارهای مخاطره آمیز داشته باشند.

۳) مزاج سرد و تر (بلغم)

الف ـ خصوصیات جسمی: این افراد چاق و پر چربی هستند. پوست سفید و موهای کم پشت دارند. تشنه نمی شوند و دهان مرطوبی دارند. خواب زیادی دارند. تمایل به مصرف گرمی ها مثل شیرینی و ادویه دارند و تمایل به خوردن سردی ها از جمله ترشی از خود نشان نمی دهند. فصل زمستان فصل بدی برایشان می باشد.

ب ـ خصوصیات روانی: این افراد کم انرژی و کند هستند. معمولا صبور و آرام هستند و کمتر عصبانی می شوند.

 ۴) مزاج سرد و خشک (سودا)

الف ـ خصوصیات جسمی: این افراد اندامی لاغر دارند. خواب این افراد کم بوده و بینی خشکی دارند. به شیرینی و گرمی ها نسبت به سردی ها تمایل بیشتری دارند. بیشتر تمایل به هوای گرم دارند و در فصل بهار راحت ترند. فصل پائیز برای ایشان فصل نامطلوبی است.

ب ـ خصوصیات روانی: سوداوی مزاجان افرادی دقیق،منظم،دور اندیش و محاسبه گر هستند.

صفرا ترشحات کبد است که رنگ آن زرد که جزء آتش بوده گر م و خشک است و گرما ی زیاد تولید میکند

بیماری صفرا :

کسانی که صفرا زیاد تولید می کنند .سردرد- شقیقه نبض می زند –زردی سفیدی چشم – سیاهی رفتن چشم –سرگیجه – طعم دهانشان تلخ شده – ترش کردن گلو ، وقتی صفرا داخل معده بیاید – تشنگی – سوزش جگر زیر دنده راست آنها خیلی گرم است و حداقل دو درجه تب دارند و لبهای آنها دچار خشکی بوده –

پوست سرشان ترک خورده و می سوزد و بعنوان شوره و حتی ریشه مژه ودورپلک سوخته و پوسته پوسته می شود – پوست زبر – رنگ ادرار زرد تیره – ابرو می ریزد – علاقه زیاد به آب یخ و یخ – تند خو بهانه گیر – موها تک تک می ریزد – دیدن خواب هولناک افتادن از بلندی –جنگ و ستیز

علت :

غذاهای چرب و شیرین صفرا را زیاد می کند.

غذاهای مضر برای صفرا مزاج ها :

پرخوری – بعد از غذای مختصر دوباره غذا خوردن – آش رشته – ماکارونی سیر (مطلقا ً نخورید مزاج کبد گرم وتراست وسیر تبدیل به آتش شده وبیمار حالش بد می شود )- شیرینی

درمان:

انار وشاتوت بهترین دارو است . زرشک – تمشک – زرد آلو – هلو – خیار – کاهو – هویج – روغن زیتون – کنجد – سیب – گلابی – سوپ جو – کدو خورشتی – خوراک قارچ – کدو حلوایی – اسفناج – گشنیز – نخود فرنگی – عدس – ماش – جو دو سر –  لیمو عمانی

سودا سرد وخشک از جنس خاک و رسوب خون است و PH=6 است و طحال تولید می شود وطحال را فعال می کند .PH خون باید بالای ۷ باشد و اگر به ۷ برسد به حالت اغماء و غش می رود.اگر سودا زیاد شود طعم دهان شور می شود –بوی عفونت دهان – کابوس می بیند و دچار افسردگی و خستگی می شود-

خود خوری – فکر زیاد بدون آنکه بداند – لاغری – بی نشاطی –یبوست شدید هفته ای یکبار – مدفوع قیری وسیاه – سوزش هنگام دفع ادرار- ادرار تیره خاکستری می شود- حالت تهوع – حس تاریکی چشم و شب کوری – تیرگی رنگ پوست وصورت – سوزش معده –خارش زیاد بدن وترک خوردن پوست – قلنج معده

علت :

غذاهای مانده وبیا ت وشور ونمک سود ، سودا را زیاد می کند .

غذای مضر برای سوداوی مزاج ها

عدس – نوشابه با غذا – ماهی دودی – غذای مانده و بیات – نمک سود – خیارشور – گوشت پیر (رنگ قرمز تیره ) –پنیر نباید بخورند

درمان :

خوردن غذای گرم و تر – ملین – سوپ جو (با پاچه گوسفند – کمی زنجبیل – زعفران ) بعد از سلامتی عسل وقدومه شیرازی مرتب استفاده کنید – توت – با آب گرم طهارت کند – انجیر- خرما – کشمش – هل – دارچین – زیره – زعفران

بلغمی :

بدن علیه خودش انقلاب می کند و رماتیسم مفصلی می آورد. مثل کشک و آب یا سفیده تخم مرغ است و مربوط به سیستم لنفاوی یا سیستم ایمنی است .از جنس آب وسرد وتر است و کسانی که سردی زیاد بخورند (ماست ترش ) بلغم فعال می شود. وزیر چشم پف کرده – مزه دهانشان ترش می شود – پوست شل و ول و سفید و آبکی می شود – پوست مقطعی سفید می شود.

(برص) و موها زود سفید می شود – *****لک قهوه ای در سفیدی چشم وسردی دست وپا و پا درد و زانو درد – لرزش دست وپا ( پارکینسون ) دیر هضم شدن غذا – درد معده –

تنگی نفس موقع خوردن غذا – قلنج می کنند ودوست دارند ماساژ بدهند –درد کمر وبین شانه ها و گرفتگی ماهیچه پشت گردن – کسل و خواب آلود – جاری شدن آب از دهان در خواب – دچار تپش قلب وقتی از خواب بیدار می شوند – رقیق بودن آب بینی – ترشح بینی – سرفه زیاد- فراموشی –دفع ادرار زیاد همراه با فشار ضعف مثانه.

علت :

غذاهای لبنیات وترشی وسرکه بلغم را زیاد می کند .

غذاهای مضر برای بلغمی مزاج ها :

لبنیات – ترشی – لیته – شور – سیب زمینی – عدس – قارچ – گوشت گاو و گوساله – گوشت سفید (برای رماتیسمی ها بد بوده ودرد را زیاد میکند ) – چای – قهوه – نسکافه – میوه ترش وکال – نارنگی –کیوی –گرمک (سرد است) خیار پوست کنده – لیمو شیرین – سوپ جو با زنجبیل –

درمان:

گوشت (شتر – گوسفند – کبوتر – سار – گنجشک ) – ادویه جات ( هل – دارچین – زنجبیل – زیره – زعفران – زنیا – سرنجان – خولنجان – سیر – موسیر – خردل ) – سبزیجات ( کرفس – نعناع – ریحان – جعفری – ترخون – مرزه ) – کلم – مارچوبه – هویج – کدو حلوایی – لیمو ترش – گندم – نخود – گردو هندی – قدومه شیرازی –

دموی :

از جنس هوا وگرم وتراست وبرای رساندن غذا و اکسیژن به سلولها است و اگر زیاد شود مزه دهان شیرین می شود – سرسنگین شده – چرت زدن – کم حواس – کش آمدن آب دهان – زبان قرمز می شود مثل آنکه رب انار یا زرشک خورده باشد وبدن دچار خارش ودمل و جوش ریز بیشتر در گردن بین کتف شده از لثه خون می آید و مضطرب می شود .

علت :

پر خوری و خوردن بیش از حد ،خون را زیاد می کند .

غذای مضر برای دموی مزاج ها :

پرخوری – بادنجان – غذای نشاسته ای – آب یخ – شیرینی – غذای ممنوعه

درمان :

ناشتا ( خاکشیر –بالهنگ – تخم ریحان – تخم مل – قدومه شیرازی – بالنگو- اسفرزه ) یکی از اینها را در آب بریزید ، حجمش زیاد می شود و بخورید .حرکات دودی روده را زیاد کرده و روده به راحتی کار می کند.


ادامه مطلب ...

غذای مانده را چه مدت نگه‌ داریم؟

پاسخ پرسش دیروز ( مواد غذایی را حداکثر تا چه مدت می‌توان در فریزر نگهداری کرد؟ ):

طبق جدول زیر مواد غذایی را باید به مدت محدود در فریزر نگهداری کرد:

انواع نان و دسر 2 تا 3 ماه

کیک پخته بدون خامه 2 تا 3 ماه

کیک پخته با خامه یک ماه

گوشت بره و گوساله 9 ماه

استیک 6 تا 12 ماه

گوشت گاو خرد شده 4 تا 6 ماه

گوشت گاو پخته 12 ماه

مرغ و بوقلمون کامل 12 ماه

مرغ و بوقلمون تکه شده 9 ماه

گوشت چرخ‌کرده 3 تا 4 ماه

زبان، جگر، قلوه و دل 3 تا4 ماه

همبرگر خام 3 تا 4 ماه

سوسیس یک تا 2 ماه

گوشت پخته 2 تا 3 ماه

ماهی کم‌چرب 6 ماه

ماهی پرچرب 2 تا 3 ماه

کره حیوانی 6 تا 9 ماه

کره گیاهی 12 ماه

بستنی 2 ماه

سبزیجات 8 تا 12 ماه

آبگوشت 2 تا 3 ماه

غذاهای بسته‌بندی 3 تا 4 ماه


ادامه مطلب ...