جام جم سرا: طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد، مجری این طرح، حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافته های طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور بشدت به الکل اعتیاد دارند .»
***
«تو نمی توانی به یک معتاد الکلی کمک کنی تا وقتی که خودش نخواهد. تا زمانی که در خودش نشکند و مثل شیشه فرو نریزد و به تکه های ریز تبدیل نشود، هیچ اتفاقی نمی افتد.»
مجید این جمله را می گوید و نگاهش را طوری رها می کند در پیرامون که آدم احساس حماقت می کند. مجید ،35 ساله، بیکار و کارمند سابق یک شرکت خودروسازی، 10 سال الکل خورد. روزی یک و نیم لیتر. سال های آخر با خلوص 80 درجه. 10 روز قبل هم با نیمه هوشیار و خمار، پشت فرمان اتومبیلش نشست و راند به سمت مرکز درمان سوءمصرف الکل «سهرورد» که نشانی اش را از جهانگیر، رفیق 20 ساله و پاک شده اش گرفته بود و رفت که برای بیستمین بار اعتیادش را ترک کند.
«شاید دوباره بخورم. شاید هم نه.»
مرکز درمان اعتیاد «سهرورد» دو ماه است که راه افتاده. تا قبل از سال 1388، زمزمه ها درباره افزایش تعداد معتادان الکل، همزمانی مصرف الکل و مواد مخدر در محافل شبانه، کاهش سن مصرف کنندگان الکل، افزایش مرگ بر اثر مسمومیت با الکل و افزایش تعداد خریداران متانول در بازارهای تهران و سایر شهرها آنقدر اوج گرفت که از نیمه های سال 1388، وزارت بهداشت، برنامه بررسی وضعیت موجود مصرف الکل در کشور را به اجرا درآورد و پروتکل درمان مسمومیت با متانول (الکل چوب) را تدوین کرد.
سال 1389 – 1390 نتایج بررسی «تخمین سایز سوءمصرف کنندگان الکل و مواد در کشور» تمام آن زمزمه ها را تایید می کرد و بالاخره بعد از 3 سال، در کشاکش انکارها و هشدارها و تهدیدهایی که میان نهادهای دولت رد و بدل می شد، مجوزی داده شد تا یک مرکز – فعلابرای کل کشور – در غربی ترین نقطه تهران، آن هم با تابلوی درمان سوءمصرف مواد و توسط یک انجمن غیردولتی، راه اندازی شود.
مرکزی که برای هر شب بستری حدود 400 هزار تومان و برای درمان سر پایی حدود 120 هزار تومان هزینه دریافت می کند و ظرف دو ماه گذشته، 4 مراجعه بستری و 8 درمان سرپایی برای معتادان الکل داشته و کاترین وکیلی مدیر این مرکز می گوید که همین تعداد هم برای دو ماه، خیلی خیلی رقم بالایی است.
حمید سومین روز بستری را گذرانده و در سومین روز، میزان الکل خون حمید، صفر شده است. مرد 43 ساله، پدر یک پسر 5 ساله، دارای دو مدرک لیسانس مهندسی و فارغ التحصیل دانشگاه تهران که از 25 سال قبل و از سال اول دانشگاه تا 4 روز قبل، الکل خورده. هر روز 300 سی سی.
«بعد از فوت پدرم، انگار پشتم خالی شد. همان سال اول دانشگاه. تا آن موقع تفریحی می خوردم. هفته یی یک بار. 10 روز یک بار. اما بعد از آن اتفاق، انگار یک طوری باید آن جای خالی را پر می کردم. مصرفم شد روزانه. صبح ها، بعد از صبحانه، قبل از نهار، بعد از نهار، قبل از خواب... دیگر برایم مهم نبود که چقدر بابت الکل پول می دهم. وقتی نداشتم، می رفتم سراغ آن 70 درجه 15 هزار تومانی سوپرمارکت، وقتی هم داشتم بسته 12 تایی می خریدم که هر بطر یک لیتری آن 370 هزار تومان بود و 3 میلیون و 700 هزار تومان برایش پول دادم. بعد از ازدواج و بعد از آنکه پسرم به دنیا آمد، سعی کردم مصرفم را کم کنم. خیلی سعی کردم. نمی شد. خیلی سخت بود. وقتی نمی خوردم حالت تهوع و رعشه داشتم. دست هایم می لرزید. تمام بدنم می لرزید. اشتها نداشتم. هیچ تحرکی نداشتم. وقتی می خوردم، بدنم بی حس می شد. احساساتم قوی می شد. خاطرات بدی به یادم می آمد اما با همان خاطرات هم سرخوش می شدم.»
اعتیاد به الکل در ایران، جوان نیست. برخلاف سن مصرف کنندگان که رو به کاهش هم گذاشته در این سال ها در جوار نبود مراکز درمان سوءمصرف الکل و جرم انگاری شرابخواری. پیش از دهه 60، خرید ، فروش و مصرف الکل، منع پررنگی نداشت اما بعد از پیروزی انقلاب، در یک اقدام ضربتی، مراکز فروش و تولید الکل، تعطیل و برای تولید کنندگان، فروشندگان و مصرف کنندگان مشروبات الکلی هم در نخستین مجموعه قوانین جزایی جمهوری اسلامی، مجازات تعیین شد با این هدف که جرم انگاری منجر به بازدارندگی شود.
موجودی مشروبات الکلی در کشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است |
فصل اول قانون مجازات اسلامی درباره «موجبات حد مسکر» در ماده 165 و فصل دوم همان قانون درباره «شرایط حد مسکر»، در مواد 166 تا 174 به میزان مجازات برای مصرف کننده مشروبات الکلی پرداخته که در نهایت، مصرف کننده به 80 ضربه شلاق محکوم شده و ماده 175 قانون، عوامل دست اندرکار چرخه تولید تا حمل مشروبات الکلی را به 6 ماه تا دوسال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کرده است.
فصل سوم همان قانون درباره«کیفیت اجرای حد» در مواد 176 تا 180، چگونگی اجرای حکم را تشریح کرده و در ماده 179 تاکید شده که «هرگاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته می شود.»
فصل چهارم قانون مجازات اسلامی و مواد 181 و 182 هم درباره «شرایط سقوط حد مسکر یا عفو از آن» است که با چنین تصویری به نظر می رسد، شرابخواری و تولید و عرضه مشروبات الکلی از معدود رفتارها و مشاغلی باشد که قانون جزایی کشور چنین مفصل درباره آن نظر داده است.
اما از همان سال ابتدای تصویب قانون مجازات اسلامی و تا امروز هم، شبکه تولید،توزیع و عرضه به صورت پنهان فعال بوده و هست و مصرف کنندگان باسابقه و جدید را اقناع می کند. در حالی که به سبب جرم انگاری شرب خمر در این سال ها، هیچگاه و حتی با وجود آنکه در اوایل دهه 80 با دستور رییس وقت قوه قضاییه، معتادان مخدرها و محرک ها در صورت داوطلب شدن برای درمان، می توانستند از پیگیری قضایی مصون باشند، دستورالعملی برای درمان اعتیاد به الکل نوشته نشد و قانونگذار صرفا بر ممنوعیت شرب خمر تاکید داشت. بنابراین، آنها که می خواستند اعتیاد خود را درمان کنند، آنها که حدس می زدند با مشکلی به نام الکلیسم مواجه شده اند، سرگردان خیابان و شهرها، هراسان از اینکه شرایط خود را با کدام پزشک در میان بگذارند که آنها را به پاسگاه پلیس تحویل ندهد، به مطب روانپزشکان پناه بردند. درمان های بی فایده یی که جز تکرار مکررات حاصلی نداشت زیرا دارودرمانی، آن هم با داروهای اعصاب و روان چاره کاملی برای این بیماران نبود. عده ای که مثل حمید راهی بیمارستان های روانپزشکی شدند هم، از رفتار کادر درمانی ناآشنا با درمان معتادان الکل چنان به ستوه آمدند که معتاد بودن را به درمان شدن ترجیح دادند.
«تصمیم گرفته بودم ترک کنم. همسرم طلاق می خواست. اجازه نمی داد پسرم را ببینم. پسر چهار ساله ام گفته بود پدرم دست هایش می لرزد چون مشروب می خورد. به یک کمپ درمان اعتیاد رفتم. مسوولان کمپ، با آدم ها مثل حیوان رفتار می کردند. از کمپ فرار کردم. خواهرم آمبولانس صدا زد و مرا بردند بیمارستان روانپزشکی ایرانیان. یک بیمارستان خصوصی در دهکده المپیک. شب اول گفتند جا نداریم و من را بردند طبقه همکف پیش بیماران اعصاب و روان. هیچ وقت این خاطره از ذهنم پاک نمی شود. در یک اتاق، 12 تخت، 12 بیمار روانی. ساعت 3 نیمه شب بیدار شدم و دیدم یکی شان دارد سرش را می کوبد به دیوار. فردا من را بردند طبقه دوم به یک اتاق دو تخته. به روانپزشکم اعتراض کردم که چرا من تمام طول روز خوابم. چشمم را که باز می کردم یک آمپول به من می زدند و دوباره بیهوش می شدم تا فردا صبح. قرص هایی می دادند که حتی قدرت راه رفتن را از دست داده بودم.»
طبقه دوم مرکز درمان اعتیاد سهرورد، بخش بستری است برای بیمارانی که نیازمند بستری باشند با چند تخت و دستگاه اکسیژن و وسایل احیا. حمید، تبلتش را روی صندلی کنار تخت گذاشته و صبح هم مادرش به ملاقات آمده و لباس های تمیز آورده. لاغر نیست و جثه پری دارد اما صورتش، حلقه دور چشم ها به خصوص، مثل آدم هایی است که سال ها خواب بوده اند. متورم و پف دار. انگار به هر قسمت این صورت دست بزنی مثل توپ پلاستیکی فرو می رود. می ایستد و دست هایش را موازی با سطح زمین نگه می دارد که نشان دهد الکل از بدنش بیرون رفته. دست ها، انگشتان دست، لرزشی ندارد و حمید، امروز و بعد از سه روز، یک انسان متعادل است.
محمدرضا قاسم زاده، روانپزشک مرکز سهرورد می گوید: «انگ اعتیاد به مواد مخدر یا محرک بسیار بالاست و به همین دلیل به محض آنکه خانواده از اعتیاد فرد به مخدرها و محرک ها مطلع می شود، فرد تصمیم به ترک می گیرد اما در مورد اعتیاد به الکل این اتفاق بسیار دیرتر می افتد. نتایج مطالعه جدیدی در میان دانشجویان دانشگاه های کشور نشان داده که کمترین انگ مربوط به قلیان، سیگار و الکل است. همین مساله باعث می شود که نه تنها فرد از شرابخواری خود احساس بدی نداشته باشد بلکه در مکان های مختلف هم استفاده می کند و حتی از همراهی خانواده هم برخوردار می شود. در واقع خانواده بسیار ترجیح می دهد که فرد مشروب بخرد تا اینکه شیشه یا تریاک یا کراک بخرد. متاسفانه مصرف کنندگان الکل، زمانی برای ترک اعتیاد خود مراجعه می کنند که یا علایم جسمانی در آنها پیدا شده و کبد و حافظه و مغز و هوشیاری دچار اختلال شده یا وابستگی آنقدر شدت پیدا کرده که عملکرد شغلی، تحصیلی یا خانوادگی فرد را مختل کرده است.»
مجید، در سال چهارم اعتیاد یادگرفت که چطور در خانه مشروبات الکلی تولید کند.
به خاطر هزینه اش بود ؟
بله. چون قیمت الکل خوب یک میلیون و 500 هزار تومان بود.
می خریدی ؟
بله...
و راحت این پول را می دادی ؟
خیلی راحت تر از آنکه فکر کنی. وقتی اسیرش می شوی دیگر برایت مهم نیست چطور. به هر طریقی باید تامین بشوی. البته هیچ وقت متانول نخوردم چون می دانستم چه عوارضی دارد. درصد الکلش خیلی بالابود. 90 درصد خیلی بالابود.
اما یک میلیون و 500 هزار تومان هزینه می کردی.
نه همیشه. چون قابل مقایسه نبود. دیگر توانش را نداری. بدن هم تحلیل می رود. آن اوایل یک میلیون و 500 هزار تومان می دادم. موقعی که سرحال تر بودم.
و بد نمی دانستی به چیزی که سلامتی ات را تحلیل می برد وابسته بشوی ؟
بد نمی دانستم ؟ اصلادرباره اش فکر نمی کردم.
همیشه برای خرید الکل پول داشتی ؟
بهتر است بپرسی همیشه پول را چطور تهیه می کردی.
همیشه پول داشتی جنسی را که می خواهی بخری؟
همیشه که نه. اما حداقل ها را داشتم.
بیشترین رقمی که تا حالابرای الکل هزینه کردی چقدر بوده؟
اصلا درباره پول حرف نزن. در مقابل پول هایی که به دست آوردم و چیزهایی که از دست دادم اصلانمی خواهم در موردش حرف بزنم و فکر کنم.
***
مسوولان می گویند که آماری از تعداد مصرف کنندگان الکل موجود نیست. حدس هایی زده می شود و رقم هایی از گلو به زبان می رسد. طرح ارزیابی سریع اعتیاد RSA که سال 1386 انجام شد و تعداد معتادان کشور را یک میلیون و 200 هزار نفر اعلام کرد، مجری این طرح، حسن رفیعی هشدار داده بود که «8 هزار و 400 معتاد به الکل در کشور داریم و بر اساس یافته های طرح ارزیابی سریع اعتیاد در کشور، هفت دهم درصد معتادان کشور به شدت به الکل اعتیاد دارند.»
سال 1390، آمار تخمینی از فرمانده نیروی انتظامی کشور نقل شده بود و سردار اسماعیل احمدی مقدم گفته بود که «حدود 200 هزار معتاد به الکل در کشور داریم.»
چندی قبل هم رییس جامعه سم شناسی پزشکی آسیا و اقیانوسیه با استناد به بررسی های «سند ملی الکل» از وجود بیش از یک میلیون نفر مصرف کننده الکل در ایران - 30 درصد زن و 70 درصد مرد – خبر داد. آمارهایی که هیچ روزنه ای از اطمینان را باز نمی کند بلکه نتیجه را به این مسیر می رساند که نبود آمار، رابطه مستقیم با جرم انگاری شرب خمر دارد. جز تحقیقات پراکنده و گذری که جامع و قابل تعمیم هم نیست، عدد و رقمی وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن مستند سازی و برنامه ریزی کرد. تعداد معتادان الکل بنا بر حدس و شواهد رو به افزایش است اما فعلاتنها مرکز درمان سوءمصرف الکل در کشور مجوزی دارد برای واردات مقدار بسیار محدود داروی امریکایی ترک اعتیاد به الکل که به سبب نبود آمار، حتی پیش بینی افزایش سهمیه واردات هم امکان پذیر نیست.
سوی دیگر داستان اینکه هنوز هیچ زنی به تنها مرکز درمان سوءمصرف الکل مراجعه نکرده در حالی که همان تحقیقات پراکنده حکایت از زنان مبتلابه الکلیسم دارد و حتی در آمار پزشکی قانونی درباره مرگ و مسمومیت با الکل هم می توان ردی از زنان مصرف کننده پیدا کرد. چنان که بنا بر آمار این سازمان، ظرف 6 ماه نخست سال 89 و با افزایش 3/23 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته، 74 نفر – 70 مرد و 4 زن - و سال 90، 93 نفر – 86 مرد و 7 زن – بر اثر مصرف الکل جان داده اند.
قاسم زاده می گوید: «در سایر کشورهای دنیا هم شیوع مصرف الکل بین مردان بیشتر از زنان است البته مطالعات جدید هشدار می دهد که تعداد زنان معتاد به الکل هم در حال افزایش است. ما در ایران رقمی از تعداد معتادان زن نداریم زیرا مراجعه ای از سوی زنان نبوده و مطالعه یی هم درباره اعتیاد زنان به الکل انجام نشده. اما به نظر می رسد که در ایران هم تعداد مردان معتاد به الکل بیشتر باشد هرچند تعداد زنان مبتلاهم نمی تواند در آن حد اندک باشد که مراجعه یی از سوی آنها نداشته باشیم. اما همان طور که مراجعه مردان مصرف کننده شیشه برای درمان اعتیاد، بیشتر از زنان است شاید بتوانیم این اتفاق را به الکل هم تعمیم بدهیم. به نظر می رسد که دلیل متوجه همان انگی باشد که مقاومت ایجاد می کند و البته شاید از نظر اجتماعی هم قابل قبول تر است که مردان، مصرف کننده مخدر و الکل باشند تا زنان.»
موجودی مشروبات الکلی در کشور حتی از میزان تولید شیر هم فراتر رفته است. علاوه بر آنکه نباید سهم تولید داخلی مشروبات الکلی را نادیده گرفت، سال 1389دبیر وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالاو ارز در گفت وگو با یک خبرگزاری اعلام کرد که «هر سال 730 میلیون دلار مشروبات الکلی به ایران وارد می شود که از این میان تنها 200 میلیارد تومان آن (حدود 200 میلیون دلار) کشف می شود» که برآورد می شد این رقم، معادل واردات قاچاق حدود 60 الی 80 میلیون لیتر مشروبات الکلی به کشور باشد و بنا بر اذعان فرمانده نیروی انتظامی کشور، از این میزان واردات، حداکثر 20 درصد کشف می شود. این میزان کشف، با رتبه موفقیت پلیس در کشفیات تریاک وارداتی برابری می کند. با این تفاوت که از مجموع محموله مخدر وارداتی از همسایه شرقی که حدود 1500 تن در سال برآورد شده، فقط یک سوم در داخل کشور مصرف می شود و مقصد باقی، ترانزیت است که پلیس هم 500 تن را کشف می کند. اما الکل وارداتی به ایران مقصدی جز ایران ندارد. کشورهای همسایه، قوانین سختگیرانه و جرم انگارانه ای درباره الکل نداشته اند و بنابراین، قاچاقچیان که عمدتا از مرزهای غربی کشور راه خود را پیدا می کنند، مسیری جز شهرهای ایران را زیر پا نمی گذارند. هیچ نقطه ای از کشور نیست که از دسترس قاچاقچیان دور باشد. حتی در مسیرهای صعب العبور یا ناامن، تولید کنندگان وطنی هستند که جور کوتاهی قاچاقچیان را بر دوش می کشند.
ترس برای آدم الکلی معنا ندارد. به چیزی جز الکل فکر نمی کنی. روزبه روز مصرفت را می بری بالا. یک روز انگار تمام رگ های بدنت را از توی سرت می کشند بیرون. آن روز است که می فهمی باید هر روز الکل بخوری |
پای یک واقعیت تلخ به میان کشیده می شود. به نظر می رسد که خانواده ایرانی بر آسیب زاترین نوع اعتیاد چشم فروبسته و آن را به تفریح و تفنن تعبیر کرده است. نتایج پژوهش انجمن جامعه شناسی ایران که در دولت نهم بر 1500 دانشجوی 18 تا 24 ساله انجام شد نشان داد که 25 درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می دانستند. از این تعداد، 20 درصد اعلام کرده بودند که الکل مصرف می کنند و 5 درصد هم گفته بودند که وسوسه شده اند این کار را انجام دهند. در حالی که روانپزشکان، اعتیاد به الکل را شدیدترین نوع اعتیاد تعریف می کنند زیرا ترک این نوع اعتیاد، آسیب های جسمانی به مراتب بسیار دشوارتر از ترک مواد محرک دارد، امروز مصرف الکل به یکی از نمادهای همنوا شدن با مدرنیته تلقی می شود. هرچند مصرف الکل هم زیر و بم های ریالی خود را دارد و بازار سیاه داروی ناصر خسرو معجونی از قیمت های ریز و درشت از انواع الکل است تا خریدار از آنجا دست خالی بیرون نرود. در پیاده روهای خیابان ناصرخسرو، از ضلع جنوب شرقی میدان توپخانه تا تقاطع صوراسرافیل، دستفروش های دارو ایستاده اند که زمزمه شان، گوش را پر می کند از تنوع ایرانی و خارجی الکل وارداتی و وطنی و صادراتی و دست ساز و ارزان و گران.
مجید دوبار در بیمارستان های روانپزشکی بستری شده. 3 بار خودکشی کرده. آرنج دست چپ پر از خطوط درهم و کهنه تیغ و چاقو است. بخش اعظمی از حافظه اش پاک شده. در این 10 روزی که الکل را ترک کرده، هیچ شبی بیش از نیم ساعت نخوابیده. همسرش را طلاق داده تا از سنگینی بار القائات تحمیلی زنی که هیچ خط مشترکی با او نداشته نجات پیدا کند.
«یک زمانی می رسد که الکل فقط توی جسمت نیست. کل روح و روانت را می گیرد. این اواخر دیگر هیچ آرامشی به من نمی داد. فقط می خوردم که از هوش بروم. دیگر لذتی نبود. یک شب واقعا وحشت کردم چون وسط پارک، وسط برف ها افتادم و توان بلند شدن نداشتم. حالاروزهای سخت مانده. بعد از 40 روز یک روند معکوس روحی به سراغت می آید ولی به هیچ چیز فکر نمی کنم. گذشته که خیلی تلخ است. آینده را هم که نمی دانی چه اتفاقی می افتد. سعی می کنم به هیچ چیز فکر نکنم. کارهایی را که دوست دارم انجام می دهم. جاهایی که دوست دارم بروم. دوست دارم کتاب بخوانم. شب ها می روم بیرون با ماشین. فقط یک دوست برایم مانده.»
نمی ترسیدی از خوردن الکل بمیری؟
ترس؟ آرزوی مرگ می کنی. اصلا ترس برای آدم الکلی معنا ندارد. به چیزی جز الکل فکر نمی کنی. روزبه روز مصرفت را می بری بالا. یک روز انگار تمام رگ های بدنت را از توی سرت می کشند بیرون. آن روز است که می فهمی باید هر روز الکل بخوری.
تنهایی ات را پر کرد؟
فراتر از تنهایی...
می توانستی به عنوان یک دوست حسابش کنی؟
خیلی فراتر از این حرف ها. زندگی... همه چیز...
واقعا توانست جای زندگی را بگیرد؟
تا یک زمانی... نمی توانی تصور کنی. امیدوارم نخواهی هم تصور کنی. یا باید همه چیزت را از دست بدهی یا بمیری. بعضی لغات برای الکلی ها اصلاتعریف نشده.
سید داوود میرترابی مشاور مرکز و دانشجوی رشته وابستگی اعتیاد از ابتلای معتادان الکل به سایر انواع اعتیاد به علت ترکیبات الکل های دست ساز می گوید. از مردانی که در همین مدت مراجعه کرده و نتیجه تست شیشه یا ترامادول شان هم مثبت بوده در حالی که به اعتراف خودشان، هیچگاه لب به مواد مخدر یا محرک نزده اند. از اینکه الکل، قدیمی ترین ماده روانگردان دنیاست و از اینکه درمان اعتیاد الکل، در دنیا اتفاق تازه ای نیست اگرچه که در ایران تازگی دارد. از اینکه معتادان الکل معمولاچندبار روانه مراکز ترک اعتیاد شده و ناموفق بازگشته اند. از اینکه آنها در طولانی مدت دچار مرگ اشتها می شوند و به علت کمبود ویتامین های حیاتی همچون ویتامین b1، جنون الکلی به سراغ شان می آید. از اینکه اغلب شان به علت اختلالات روانی به الکل پناه برده اند یا بر اثر مصرف الکل دچار اختلالات روانی شده اند. از بیکار شدن و فروپاشی خانواده هایشان می گوید و از اینکه هیچ تضمینی نیست که آنها دوباره به سمت الکل بازگشت نداشته باشند و یادش می آید که یکی از بیماران به او گفت: «تو چند سالت است؟ من به اندازه سن تو الکل خوردم. حالاتو می خواهی من را درمان کنی؟»(روزنامه اعتماد)
جام جم سرا به نقل از ایرنا: ویروس مزبور به دلیل انتقال احتمالی آن به انسان و امکان همه گیرشدنش در صورت جهش یافتن، به دغدغهای جهانی تبدیل شده است؛ بخصوص اگر بآسانی از پرندگان به انسان و سپس از انسانی به انسان دیگر شود.
بر اساس گزارش ساینس دیلی، این دستاورد علمی گام مهمی در مبارزه علیه نوعی کشنده از ویروس آنفلوآنزای مرغی به شمار میآید که در جمعیتهای پرندگان آسیای جنوب شرقی و بویژه اندونزی و ویتنام شیوع یافته است.
این دستاورد علمی که گزارش کامل آن در نشریه PLOS ONE منتشر شده، حاکی از امید دانشمندان برای ریشه کنی این بیماری خطرناک مشترک انسان و دام است.
دکتر فرهید همتزاده، استاد ارشد ویروسشناسی دانشکده علوم حیوانات و دامپزشکی دانشگاه آدلاید استرالیا و مدیر این پروژه علمی، گفت: آنفلوآنزای مرغی در صدر فهرست بیماریهای جدی سازمان بهداشت جهانی حیوانات قرار دارد.
وی ادامه داد: شیوع این بیماری در میان پرندگان تا حد زیادی توسط واکسیناسیون کنترل میشود و این امر قرارگرفتن انسان در معرض این ویروس را محدود میکند. اما توانایی تشخیص دادن بین پرندگان واکسینه شده و همچنان آلوده و پرندگانی که به طور طبیعی آلوده شدهاند، همواره چالشی عمده بوده است. این امر مانع از رهگیری ویروسی شده که هنوز هم میتواند در میان پرندگان واکسینه شده وجود داشته باشد و تحت فشار واکسیناسیون به گونههای جدید جهش یابد.
به گفته همتزاده، پرندگانی که واکسینه شدهاند اما هنوز هم دارای ویروس H۵N۱ زنده در بدنشان هستند، منبع اصلی ظهور گونههای جدید این ویروس هستند و چنین گونههایی حتی میتوانند برای پرندگان یا انسانها خطرناکتر باشند.
با آزمایش جدید همتزاده و همکارانش (فرشید هادی فر، اسماعیل ابراهیمی) میتوانند این پرندههای واکسینه شده دارای ویروس زنده را شناسایی کرده و مانع از گریز هر نوع گونه جهش یافته آن شوند. این امر برای پیشگیری از شیوع جهانی این ویروس و در نهایت ریشه کن کردن آن حیاتی است.
محققان حاضر در این مطالعه شامل دانشگاه ملبورن و سازمانهای اندونزیایی، اکنون در حال اجرای برنامههای نظارتی بزرگی در مرغداریهای سراسر اندونزی هستند. آزمایش DIVA جدید (تفاوت گذاری حیوانات آلوده از واکسینه شده) از پروتیین ویروسی ویژهای به نام Matrix protein ۲ استفاده میکند که به طور متفاوتی به سرم خونی حیوانات آلوده شده به طور طبیعی و حیوانات واکسینه شده اما هنوز آلوده، واکنش نشان میدهد.
از زمان شیوع نخستین مورد آنفلوآنزای مرغی در سال ۲۰۰۴، تولید آزمایش DIVA قابل اعتماد در اولویت جهانی بوده است. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، اندونزی در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ با ۱۵۰ مورد مرگ ومیر بیشترین تلفات ناشی از آنفلوآنزای پرندگان را به خود اختصاص داد. کارشناسان وزارت بهداشت اندونزی پیش از این اعلام کرده بودند تا سال ۲۰۱۳ میلادی تولید انبوه واکسن آنفلوآنزای مرغی را آغاز میکنند، اما تاکنون این امر به نتیجه نرسیده است.