جام جم سرا: عمده آنهایی که اینجا جمع شدهاند، سابقه تلاش برای ترک الکل دارند. اما هربار اقدام به ترک کردهاند، موفق نشدهاند که هیچ، دردی هم به دردهایشان اضافه شده است؛ از این بیمارستان به آن بیمارستان از این کمپ به آن کمپ اما جایی که بفهمند واقعا درد آنها چیست و درمان مخصوص برای بیماریشان، وجود نداشته است.
مراجعات بسیار به بیمارستان لقمان، مواردی که به دلیل مسمومیت به پزشکی قانونی مراجعه میکردند، یا اینکه بر اثر مصرف الکل ضرب و جرح اتفاق میافتاد و تخلفاتی که در رانندگی به وجود میآمد، باعث شد انکار الکلیسم در ایران، رنگ ببازد و معتادان وابسته به الکل از زیر پوست شهر بیرون کشیده شوند.
حسین، جوانی که بارها تصمیم به ترک گرفته بوده و بیمارستانهای مختلف را امتحان کرده: مراکز قبلی یک روش علمی نداشتند. فقط میخواستند روی تخت بخوابی. نمیتوانید تصور کنید من چه میگویم. میرفتیم الکل ترک کنیم با داروهای اعصاب آشنا میشدیم |
«تقریبا از سال ۸۶-۸۷ بود که سنگ بنای یک مرکز تخصصی ترک وابستگی به الکل مجزا از مراکز دیگر گذاشته شد. از همان سالها به صورت مداوم فکر تاسیس چنین مرکزی وجود داشته، به گونهای که آمارها گرفته و منحنیها ترجمه میشده و پزشکان جلساتی را با موضوع این بیماری برگزار میکردند اما تا فکرها عملی شود حدود ۵ یا ۶ سالی طول کشید و بالاخره با مجوز بهزیستی مجوزی یکساله به مرکز ترک اعتیاد الکل در غرب تهران داده میشود.»
اینها روایت کاترین وکیلی، مدیر مرکز در مورد مقدمات تاسیس مرکز ترک اعتیاد به الکل است.
با مریضهای روانی در یک اتاق بستری بودم
علی میانسال است. پوست و استخوان شده. شغل آزاد دارد. خواهرش از طریق سایت تولدی دوباره با مرکز ترک اعتیاد به الکل آشنا شده. تا قبل از این یک بار که جانش به لبش رسیده بود به بیمارستانی در اتوبان همت مراجعه میکند که هم مسیرش برایش راحت بوده هم از دوستانش شنیده بوده که معتادان الکلی را بستری میکند. میرود، بستری میشود وبر میگردد:
«بار اول که رفتم اصلا نفهمیدم کجا رفتم انقد مسکن بهم زدن که فقط میخوابیدم دوباره پا میشدم و یک مسکن دیگر. با آدم مثل حیوان رفتار میکردند. با مریضهای روانی در یک اتاق بستری بودم. ۱۵روز بزور آنجا را تحمل کردم. وقتی مرخص شدم بعد از یک سال دوباره مصرف را شروع کردم.»
اما پس از این ماجرا اعتیادش بدتر شده است؛ از صبح که از خواب بیدار میشده صبحانه را کنار میزده و مشروب را وسط میکشیده تا شب.
علی حرفهای زیادی برای گفتن دارد: «۶ ماه پیش و برای بار دوم به اصرار خانواده دوباره رفتم همان بیمارستان. باز همان شرایط. ایندفعه بدتر. اما روز دوم گفتم من را از اینجا ببرید. دست و پایم را بستند. به خانوادهام گفتم دوباره که از اینجا بیایم بیرون، به طرز فجیعی مصرف میکنم؛ و آمدم بیرون و دوباره شروع کردم به خوردن الکل.»
علی یکی از ۲۰۰ هزار معتاد به الکل ایرانی است. هرچند که در این عدد شک و شبهه وجود دارد. اما آمارها نشان میدهد در سالهای گذشته ۱۵۰ نفر به خاطر مسمومیت ناشی از مصرف الکل جان خود را از دست دادند. خرداد ماه سال قبل هم که با مسمومیت ۳۵۵ جوان رفسنجانی، رکورد مسمومیت الکلی در یک روز را شکسته و هنوز معلوم نیست چه تعدادی دیگر در زمره مسمومیت و مرگ و میر ناشی از مصرف الکل قرار خواهند گرفت. اما فرمانده نیروی انتظامی کشور دو سال قبل از وجود ۲۰۰هزار معتاد به الکل در کشور خبر داد و این همزمان با شکایتهایی بود که مسئولان وزارت بهداشت از مصرف بالای الکل در جامعه مطرح کرده بودند.
رحمانی فضلی: درحال حاضر اعتیاد به الکل در کشور نگرانکننده نیست اما میزان کم آن زیبنده نظام ما نیست |
این در حالی است که هفته گذشته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره آمار مرتبط با کسانی که به الکل وابستگی دارند و مبارزه با مصرف الکل گفت: «مبارزه با قاچاق مواد الکلی در اختیار نیروی انتظامی است ولی اعتیاد به این مواد متولی خاصی ندارد. البته ما با توجه به قدمهای قانونی موجود نامهای را خطاب به رئیسجمهوری ارسال و ابعاد این موضوع را برای وی ترسیم کردیم و امیدواریم طبق دستور رئیسجمهوری سازمانی بهعنوان متولی دراینباره تعیین شود.»
به عقیده رحمانی فضلی درحال حاضر اعتیاد به الکل در کشور نگرانکننده نیست اما میزان کم آن زیبنده نظام ما نیست. اما نکته قابل تامل اینجاست که سازمان بهداشت جهانی نیز اعلام کرد ایران کشور نوزدهم دنیا از نظر میزان مصرف بالای الکل به ازای هر مصرفکننده است.
البته دکتر رضا افشاری رئیس جامعه سمشناسی پزشکی آسیا و اقیانوسیه درباره تعداد معتادان به الکل در ایران میگوید: «در سال ۹۱ سند ملی الکل در کشور معرفی شد که بر اساس آن بیش از یک میلیون نفر در کشور الکل مصرف میکنند. مصرفکنندگان الکل در ایران ۳۰ درصد زن و ۷۰ درصد مرد هستند البته به طور کلی در جهان مسمومیت با الکل در مردان بیشتر از زنان است. با این اوصاف با توجه به ۳۰ درصد مصرف کننده زنی که در کشور وجود دارد هنوز هیچ زنی به مرکز ترک اعتیاد الکل مراجعه نکرده است.»
دوره بستری الکلیسم ۳ تا ۵ روز است
طبقه اول مرکز در چند اتاق خلاصه میشود. اتاق مدیریت، اتاق مددکاری، اتاق انتظار و اتاق پزشک مرکز. طبقه دوم ۴ تا ۵ تخت را در خود جا داده است که به بخش بستری بیماران اختصاص دارد. از دستگاه شوک گرفته و ساکشن تا دستگاه نوارقلب چون تجربه نشان داده یک مریض الکلی فقط مریض الکلی نیست و در کنارش مریضیهایی همچون چربی خون و مشکل قلبی دارند.
سید داوود میرترابی مشاورمرکز در خصوص نحوه پذیرش معتادان به الکل میگوید: «معمولا افرادی که به اینجا مراجعه میکنند مشمول تعریف الکلیسم میشوند. در نتیجه فردی که به ما مراجعه میکند از آنها تستهایی گرفته میشود بر اساس این تستها به آنها کدی داده میشود. با انتقال کد روی نمودار میتوان فهمید که این شخص به بستری نیاز دارد یا درمان سرپایی برای فرد کفایت میکند. دوره بستری بین ۳ تا ۵ روز است. بستری کردن بیمار به این دلیل است که ترک الکل در روزهای ابتدایی ممکن است سبب تشنج و یا مشکلات حاد دیگری شود که به مراقبتهای خاص نیاز دارد.»
۵۰ روزه که پاکم و کلا از مشروب متنفر شدم
«دوباره شروع کردم به مشروب خوردن. خانمم ولم کرد، رفت و دختر ۴ سالهام را با خودش برد. خودم از خودم متنفر بودم تا اینکه اومدم اینجا. باز ذهنیت بدی داشتم. اوایل چیزی متوجه نمیشدم. فقط بهانه میآوردم. اما بعد از ۳روز دیدم خیلی بهتر شدم. دیدم محیط اینجا بد نیست، خیلی خیلی فرق میکند. الان ۵۰ روز است که پاکم و کلا از مشروب متنفر شدهام.»
به گفته مدیران مرکز، مراجعات به دلیل شروع تازه کار مرکز زیاد است اما افرادی که اقدام به ترک کردهاند تا به حال به ۲۰ نفر رسیدهاند که با توجه به عدم آگاهی افراد از این مرکز و ترک وابستگی الکل به نظر رقم راضی کنندهای میآید.
ترک الکل کار آسانی هم نیست
دکتر آذرخش مکری روانپزشک درباره ترک وابستگی به مواد الکلی معتقد است: «ترک الکل با ترک مواد مخدر، فرق دارد و از نظر بدنی میتواند خطر ساز باشد. نمیتوان از کسی که الکلیک است و به صورت دائم الخمر، الکل مصرف میکند یکدفعه الکل را گرفت، زیرا باعث تشنج میشود فشار خون فرد بالا میرود و حتی خطر مرگ نیز دارد. به همین دلیل معمولا ترک الکل در مرحله حاد فرآیند نسبتا حساسی است که یا باید در بیمارستان بستری شوند یا هر روز و یک روز درمیان توسط پزشک ویزیت شوند تا داروهای آرام بخش و ضدتشنج مصرف کنند.»
در تحقیقی از ۸ هزار جوان ۱۵ تا ۳۵ سال مناطق ۲۲ گانه تهران، مشخص شده که متوسط سن مصرف الکل به ۲۰ سال رسیده |
به گفته او بعد از این مرحله الکل خیلی وسوسه انگیز میشود: «افسردگی شدید میآورد. اشتهایشان بر میگردد، لرزش دستشان از بین میرود و دیگر خطر فشار خون ندارند. این مرحله مبارزه با ولع به الکل و افسردگی است که به روان درمانی درازمدت احتیاج دارد. در کنار همه اینها باید به بدن بیمار هم توجه شود. زیرا الکل تاثیرات مخربی مخصوصا روی کبد دارد.»
سن مصرف الکل در کشور به ۲۰ سال رسیده است
مشروبات الکلی غالبا از کشورهای همسایه و به طور قاچاق به ایران وارد میشود. سه نوع از انواع اصلی آن از جمهوری آذربایجان، ترکیه و کردستان عراق وارد کشور میشود. متاسفانه برخی نیز از الکل سفید که در داروخانهها توزیع میشود، به عنوان مشروب الکلی استفاده میکنند.
در ایران به دلیل پاره ای از مشکلات، تا کنون تحقیقات عمیق و گسترده ای در این زمینه مصرف الکل صورت نگرفته است. اما تحقیقی که پیرامون میزان شیوع مصرف موادمحرک، انواع داروهای روانگردان، الکل و سیگار روی ۸ هزار جوان ۱۵ تا ۳۵ سال مناطق ۲۲ گانه تهران صورت گرفته است نشان میدهد که متوسط سن مصرف الکل به ۲۰ سال رسیده و ۲۶/۵ درصد از جوانانی که به مصرف الکل روی آوردهاند، سابقه مصرف این گونه مشروبات در خانواده خود را داشتهاند.
نتایج پژوهش انجمن جامعهشناسی ایران نیز که در دولت نهم بر ۱۵۰۰ دانشجوی ۱۸ تا ۲۴ ساله انجام شد نشان داد که ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال میدانستند. از این تعداد، ۲۰ درصد اعلام کرده بودند که الکل مصرف میکنند و ۵ درصد هم گفته بودند که وسوسه شدهاند این کار را انجام دهند.
الکل ترک دارد؟
مرکز به حضور آنها در اجتماع اهمیت میدهد. کلاسهایی را هر هفته در طبقه پایین ساختمان برگزار میکنند که شامل کلاسهای روانشناسی میشود. در حین ترک اجازه رفتن به پارک دارند. اردوهای تفریحی با افرادی که ترک کردهاند برگزار میکنند و بیماران با هم در تماس هستند.
حسین جوان است. رد زمان را میشود در چهرهاش دید. حلقهای سیاه رنگ دور چشمانش را گرفته. بیحوصله جواب میدهد. ۱۰ سال است که الکل مصرف میکرده؛ از قبل ازدواج. تا اینکه خانمش هم متوجه میشود و بعد از مدتی توافقی جدا میشوند. بارها تصمیم به ترک گرفته بوده بیمارستانهای مختلف را امتحان کرده: «یک روش علمی نداشتند. فقط میخواستند روی تخت بخوابی. نمیتوانید تصور کنید من چه میگویم. میرفتیم الکل ترک کنیم با داروهای اعصاب آشنا میشدیم که یک مدت با الکل میکس میکردم و میخوردم. همه آخرش به یک نقطه میرسند. خیلیها هم میمیرند.»
او از حضورش در این مرکز راضی است. ۵۳ روز است که ترک کرده. میگوید خیلی کار رویشان انجام میشود. اردوهای تفریحی و کلاسهای مختلفی دارند که هیچ جا مثل آن را ندیده است.
دکتر آذرخش مکری در مورد عدم بازگشت دوباره مصرف الکل میگوید: «برای جلوگیری از اینکه فرد دوباره به سمت مصرف الکل نرود قرصهایی است ولی به تنهایی نمیتوانند کارساز باشند من بشخصه فعالیتهای اجتماعی را توصیه میکنم. چون این افراد اکثرا زندگی انفرادی پیدا میکنند.»
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی: اگر کسی به الکل اعتیاد پیدا کرده باشد و پزشکان تشخیص دهند که نیازمند فرایند درمان است، شلاق ندارد، اما باید او را به مراکزی برد تا الکل را ترک کند؛ اگر میتوانست ترک کند و ترک نکرد باید مجازات شود |
به گفته او برای کنترل مصرف الکل یا هر ماده مخدردیگری باید گلوگاهها بسته شود یعنی جاهایی که همه متفق القول هستند که باید جلوی آن گرفته شود. به عنوان مثال کشورهای غربی با وجود اینکه مصرف مشروب آزاد است اگر فرد در هنگام مستی رانندگی کند زندان درازمدت خواهد داشت. وقتی فرد نتواند رانندگی کند نتواند مشاغل حساس داشته باشد غیر مستقیم مصرفش را کم خواهد کرد. تجربه و علم نشان داده که وقتی دو گلوگاه مهم را میبندیم فرد ترغیب به ترک در مکانهای دیگر هم میشود.
حسین از ترک الکل خوشحال است در عین حال واقعبین هم است. میداند که با ترک الکل همه مشکلات سریع حل نمیشود. میداند که ترک الکل یکسری مشکلات روانی و جسمی دیگری هم دارد که با گذر زمان حتما این مشکلات هم از بین خواهند رفت. حسین شاید یکسری چیزهایی را در پی مصرف الکل از دست داده باشد اما میگوید: «شاید بهتر شده که یکسری چیزها را از دست دادم. الکل شاید محکی بوده. به هر حال سعی میکنم اصلا به گذشته فکر نکنم.»
فتوای علما در مورد ترک الکل
در میان مجازاتها و حدهایی که برای افراد مصرف کننده مشروبات الکلی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظرگرفته شده است شاید ترسهایی را به جان معتادان الکلی بیندازد تا از مراجعه به مراکز ترک اعتیاد گریزان باشند. مرکز ترک الکل برای راه اندازی این مرکز فتاویای هم از علمایی مانند سید حسین موسوی تبریزی گرفته است.
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم این ترس و نگرانی را غیرضروری دانسته و گفته بود: «از نظر اسلامی خوردن مشروبی که مست کننده باشد حرام است. اگرفردی در منظر عمومی در حال خوردن مشروب باشد، حد بر او جاری میشود و ۸۰ ضربه شلاق مجازات او است»
به گفته او اگر کسی به الکل اعتیاد پیدا کرده باشد، بیمار محسوب میشود و باید درمان شود: «اگر کسی به الکل هم مانند مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده باشد و پزشکان تشخیص دهند که نیازمند فرایند درمان است، شلاق ندارد، باید او را به مراکزی برد تا بتواند الکل را ترک کند اما اگر میتوانست ترک کند و ترک نکرد باید مجازات شود.» (طهورا شهبازی/خبرآنلاین)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
خبرگزاری آریا -
اختلال خُلقی فصلی می تواند به شدت بر زندگی تاثیر بگذارد
اختلال خُلقی فصلی یا (SAD (Sasonal Affective Disorders در بریتانیا در بیش از دو میلیون نفر تشخیص داده شده است که اکثر آنها زن هستند. اگر صبح تابستانی آفتابی باشد، سرشار از انرژی از خواب بلند می شوم، می دوم، تا جایی که بتوانم وقتم را در هوای آزاد می گذرانم و سالادهای سبک و سالم می خورم. عاشق تابستانم.
اگر صبح بارانی و گرفته زمستانی باشد، دلم می خواهد چمباتمه بزنم و تا وقتی که خورشید دوباره دربیابد به خواب زمستانی فرو بروم. غذاهای چرب و سنگین می خورم، صبح ها الم شنگه های کوچک به پا می کنم، تا حد ممکن از خانه بیرون نمی روم، و عصرها کسل می شوم. از زمستان متنفرم. بعضی ها در طول کریسمس بداخلاق می شوند، اما من اکثر این فصل را شبیه هیولاها هستم.
حالا که ساعت ها را عوض کرده اند، فصلی که دارم از آن می گویم به معنای واقعی کلمه سر رسیده است. سوز و سرما از راه رسیده و هنوز چیزی نشده تبلیغات شاد عید شروع شده اند، و بسیاری از ما در تاریکی مطلق می رویم سر کار. تعجبی ندارد که حالم گرفته است.
اختلال خُلقی فصلی در مورد من تشخیص داده نشده است. اما نزدیک به دو میلیون نفر در بریتانیا به آن مبتلا هستند. وضعیت آنها خیلی بدتر از بی حالی زمستانی من است. به گفته دکتر رابرت لویتان از دانشگاه تورنتو، 80 درصد از مبتلایان به اختلال خلقی فصلی زنان 18 تا 45 ساله هستند.
این اختلال می تواند به شدت بر زندگی تاثیر بگذارد. افراد مبتلا به آن در نیمی از سال حس می کنند مریض و درمانده اند. از این گذشته، باید با این مسئله نیز کنار بیایند که همه افراد آن را به عنوان بیماری واقعی قبول ندارند.
دکتر مارک وینوود می گوید: «بسیاری از افراد اختلال خلقی فصلی را به عنوان شکلی واقعی از افسردگی قبول ندارند، اما علائم و احساس هایی که افراد مبتلا به آن تجربه می کنند کاملا واقعی هستند و به اندازه انواع دیگر افسردگی شدیدند.»
به نظر می رسد محتمل ترین علت اختلال خلقی فصلی کاهش زمان قرار گرفتن در معرض نور خورشید در روزهای کوتاه تر سال باشد. کمبود آفتاب روی عملکرد سروتونین بر مغز، و در نتیجه بر خُلق و خواب و اشتها تاثیر می گذارد. بعضی از زنان در مقایسه با دیگران به آفتاب بیشتری نیاز دارند. این اختلال می تواند آدم را بی جان، بی حوصله و خواب آلود کند. اما چرا زنان بیشتر از مردان به اختلالات خلقی فصلی مبتلا می شوند؟
زنان بیشتر از مردان به اختلالات خلقی فصلی مبتلا می شوند
هلن هنسون، رئیس انجمن اختلال خلقی فصلی، می گوید: «علت های بسیاری مطرح شده است. از نقش هورمون ها گرفته تا این فرضیه که SAD در دوران ماقبل تاریخ به گونه ای رفتاری انطباقی بوده است برای حفاظت از زنان و بچه ها. از طرف دیگر، مردان از اینکه در زمینه مشکلات مربوط به سلامت روان کمک بگیرند بیشتر سر باز می زنند یا ترجیح می دهند خودسرانه دارو مصرف کنند.»
دکتر هلن وبرلی، پزشک عمومی داروخانه آنلاین آکسفورد، می گوید: «من این اختلال را بیشتر در زنان مشاهده می کنم. زنان وقتی احساس می کنند تحت فشار هستند به احتمال بیشتری تقاضای کمک می کنند.» معمولا بیمارانش به او می گویند که امکان ندارد این اتفاق برای آنها افتاده باشد. هرچه که باشد، آنها باید قوی و محکم باشند، و کسی باشند که همه اعضای خانواده به آنها تکیه کنند. به گفته او: «کسانی که از همه قوی تر هستند معمولا بیش از همه نیز صدمه می بینند. برای همین بسیار مهم است که به دنبال علائم هشداردهنده باشیم و به صدای بدنمان گوش بدهیم.»
«اگر احساس می کنید لب مرز هستید، احتمالا حالتان خیلی بدتر از آن است که فکر می کنید. ممکن است شروع زمستان به تنهایی شما را به آن طرف مرز هُل بدهد.»
«زنان امروزی زندگی های بسیار پرمشغله ای دارند. آنها همزمان به کار، تربیت بچه ها، خانه داری، مراقبت از بستگان سالمند و اداره خانه می پردازند. اینکه زنان آشکارا مسئولیت تمام خانواده را بر دوش می کشند به این معناست که معمولا در بهترین حالت ذخیره سوختشان در حال ته کشیدن است.»
«این اختلال روی زنان و مردان تاثیر مشابهی دارد. اما، در حالی که مردان متوجه می شوند بازدهشان در محل کار پایین آمده است، زنان احساس می کنند عملکردشان در تمام جنبه های زندگی ضعیف شده است، و ممکن است احساس گناه همراه با این مسئله بسیار باشد.»
دکتر نورمن روزنتال در سال 1981 «درمان با جعبه نور و SAD» را به موسسه ملی سلامت معرفی کرد و در آنجا با تمسخر همکارانش مواجه شد. او عکس العمل آنها را نادیده گرفت و به مطالعه تاثیر کاهش آفتاب بر رفتار افراد ادامه داد. در سال 1994، اختلال خُلقی فصلی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) به رسمیت شناخته شد.
به لطف اوست که روزانه تعداد بیشتری از افراد، به خصوص زنان، برای حس و حال زمستانی شان درصدد کمک گرفتن بر می آیند و در خفا رنج نمی کشند. «من از زمستان بیزارم، اما سعی می کنم به جنبه مثبت قضیه نگاه کنم و در خیالم آتش سوزان کافه ها و غذاهای گرم و دلچسب را تجسم می کنم. می دانم که اوضاع آن قدرها هم بد نیست.» این بیزاری بعضی زن ها را مریض می کند و تغییر کردن ساعت ها برایشان نشان دهنده شروع یک جنگ فصلی بسیار جدی است.
علائم
- خمودگی، فقدان انرژی، ناتوانی در انجام کارهای روزمره عادی
- خواب آلودگی در طول روز و بی خوابی هنگام شب
- از دست دادن میل جنسی
- اضطراب، ناتوانی در کنار آمدن با مسائل
- مشکلات ارتباطی، زوردرنجی، تمایل نداشتن به دیدن دیگران
- افسردگی، احساس ملال و دلمردگی بدون دلیل آشکار
- میل شدید به مصرف کربوهیدرات و خوراکی های شیرین
منبع : برترینها