جام جم سرا: به سراغ یک دانشآموز رشته آشپزی در هنرستان لیلی موفقیان رفتیم و با وی درباره دلایل انتخاب این رشته و جذابیتهای آن به گفتوگو نشستیم. مائده نظافتی، امسال تحصیل در رشته آشپزی را به پایان رسانده است.
*چی شد که رشته آشپزی را انتخاب کردی؟
اولین بار مادرم از وجود چنین رشتهای آگاهی پیدا کرد و بعد هم به من گفت که این رشته را انتخاب کن.
*خودت چی؟ این رشته را دوست داشتی؟
راستش اول دوست داشتم دکتر بشوم اما وقتی مادرم در مورد این رشته با من صحبت کرد، احساس کردم رشته جالبی است و البته فکر نمیکردم آنقدر گسترده باشد و واقعیتش این است که در ابتدا دودل بودم.
*چگونه هنرستان مورد نظرت را انتخاب کردی؟
مادرم پیگیری و تحقیق کرد و نتیجه آن، این شد که دو هنرستان که دارای رشته آشپزی بودند در مناطق ۱۶ و ۱۸ وجود داشت و منطقه ۱۸ از نظر منطقهای نزدیکتر به خانهمان بود، به همین دلیل برای ثبتنام رفتیم.
*برای ثبتنام با مادرت به هنرستان رفتی؟
بله، شهریور بود که با مادرم به هنرستان رفتیم و ثبتنام هم به پایان رسیده بود و گفتند که کلاس تکمیل شده است و ناظم مدرسه پیشنهاد داد که رشته فرش را انتخاب کنم اما نپذیرفتم و با مادرم اصرار داشتیم که رشته آشپزی را ادامه دهم که در نهایت ناظم مدرسه با مداد اسمم را نوشت و گفت پروندهام را برایشان ببرم.
*چند تا کلاس آشپزی در مدرسه بود؟
رشته آشپزی یک کلاس داشت اما سایر رشتهها مانند فرش، حسابداری، طراحی چهره و مدیریت خانواده دو یا چند کلاس داشت.
*اولین روز مدرسه چطور بود؟
اولین روز دیر رسیدم چرا که راهم دور بود و احساس غریبی داشتم. از بچههای مدرسه آدرس کلاسمان را گرفتم و وقتی رسیدم، هنوز معلمی نیامده بود. آن روز معلم نداشتیم اما از روز دوم معلم داشتیم که دو نفر بودند؛ یک استادکار و یک معلم داشتیم و از همان روز هر چه را که لازم بود، بخریم به ما معرفی کردند.
*هزینه این رشته چقدر بود؟
روز ثبتنام هزینه کتاب را که حدود ۵۰ هزار تومان بود، گرفتند؛ مانتو و شلوار را هم خودمان خریدیم. بعد از آن با خانوادهها صحبت کردند و قرار شد هر خانواده ماهی ۲۰ هزار تومان بدهد. آن پول هم برای مواد اولیه غذاها و شیرینی بود. به این شکل که بچهها گروهبندی شدند و هفتهای سه روز کارگاه داشتیم. نوبت هر گروه که بود باید قبل از کارگاه خرید میکرد و به مدرسه میآورد و معلممان هم فاکتور خریدها را میگرفت و پول دانشآموزان را میداد و تمیز کردن کارگاه هم توسط همان گروه که نوبتش بود، صورت میگرفت.
*چند روز بعد از آغاز سال تحصیلی به کارگاه رفتید؟
همان روز دوم ما را به کارگاه بردند و اولین غذایی هم که درست کردیم، کوکو دو رنگ بود البته آن روز کیک هم درست کردیم.
*اولین غذایی که برای تمرین در خانه درست کردی، چه بود؟
کیک بود که خمیر شد و دور انداختم.
* این سالها چند غذا، کیک و دسر یاد گرفتی؟
زیاد بود حداقل ۳۰ نوع غذا، ۲۰ نوع شیرینی و ۲۰ نوع دسر را یاد گرفتم.
*الان آشپزیات چطور است؟
خوب است؛ میتوانم میهمانی ۷، ۸ نفره را به خوبی اداره کنم اما از آن بیشتر، کمی سخت است.
*نظر دیگران در مورد آشپزیات چیست؟
میپسندند بخصوص شیرینیام را که میخورند، تعریف میکنند.
*بعد از دو سال، از انتخاب این رشته راضی هستی؟
الان بیشتر در مورد این رشته میدانم و پشیمان نیستم.
*دوست داری در آینده چه کاری انجام دهی؟
هنوز نمیدانم چه کاری انجام دهم اما ایدههای مختلفی دارم.
*اگر دوباره به دو سال پیش برگردی، آیا باز هم این رشته را انتخاب میکنی؟
حتماً
*به نظرت راحتترین و سختترین غذا، شیرینی و دسر، چه غذاهایی هستند؟
تهچین مرغ راحتترین غذا و رولت گوشت سختترین غذاست. به نظرم شیرینی توپ گردویی راحتترین شیرینی و سوفله موز راحتترین دسر است.
*اگر دانشآموزی بخواهد رشته آشپزی را انتخاب کند، چه مشورتی به او میدهی؟
میگویم رشته خوبی است؛ البته ممکن است اول سخت باشد ولی به مرور راحت میشود.
*مشکلات رشته آشپزی چیست؟
معلمان ما خوب بودند اما از نظر امکانات در مدرسه مشکلاتی داشتیم مثلا همزن خراب شده بود و کاسه و بشقاب به اندازه کافی نداشتیم یا اینکه فِر مشکل داشت و برخی اوقات شیرینیها میسوخت.
*شیرینترین خاطرهات؟
همیشه در کارگاه، غذا به مقدار کمی و برای آموزش درست میکردیم و ما یواشکی از آن غذا میخوردیم.
*تلخترین خاطره؟
همیشه دستم را روی گاز میسوزاندم و یک مدت هم دستم تاول زده بود.
*آشپز باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
بهداشت و نظافت را رعایت کند و به مزه غذاها اهمیت دهد.
*به دانشآموزانی که در مورد این رشته اطلاعاتی ندارند و برای انتخاب آن دو دل هستند، چه میگویی؟
به نظرم رشته آشپزی رشته بسیار خوبی است و هر کسی وارد آن شود، پشیمان نمیشود.(مریم عابدینی/ فارس)
.
عکسهایی از مائده نظافتی و برخی شیرینیها و غذاهایی که پخته است: