جام جم سرا: آنهایی که هیچ وقت نمیبخشند در اصطلاح شتر کینهاند، یعنی کینه کسی را که به دل بگیرند محال است رخنهای در قلبشان باز شود و از آن بخشش و ترحم تراوش کند. آنهایی که گاه میبخشند و گاه نمیبخشند این دریچه قلبشان مدام باز و بسته میشود و این جریان بخشش و ترحم را گاه نصیب عدهای میکنند و گاه از برخی دریغ و اما آنهایی که همیشه میبخشند، نه اینکه ناراحت نباشند و دلشکسته نشوند بلکه جریان بخشششان آنقدر قوی است که بر جریان کینهتوزیشان میچربد.
اینکه بدیها را با خوبی پاسخ دهیم، کاری است که از هر کسی برنمیآید. یکی از فکرهایی که موقع بخشیدن به ذهن میآید این است که کسی حق مرا ضایع و به حقوقم تجاوز کرده و اگر قرار باشد او را ببخشم چه چیزی عاید خودم خواهد شد، بجز رنجش حاصل از کار او؟
گاهی نیز فکر میکنیم گذشتن از اشتباهات دیگران روشی برای جسور کردن آنها برای تکرارکردههای گذشته است، پس با این فکر که نبخشیدن ما درس عبرتی است برای او و برای ادب کردنش، دست به کار میشویم. البته این میتواند توقعی بیجا باشد که به محض ارتکاب یک اشتباه از سوی آدمهای پیرامون آنها را مورد بخشش قرار دهیم و هر آنچه را بر ما گذشته به دست فراموشی بسپاریم، چون بخشش، نیازمند زمان است و فردی که مورد تعدی قرار گرفته محتاج زمان است تا به تعادل برسد. با این حال بخشیدن و کم کردن دلخوری، اصلی ضروری برای ادامه زندگی است، البته اگر میخواهیم زندگی سالمی داشته باشیم و به جای پرداختن به حواشی زندگی به متن آن توجه کنیم. اینکه بزرگان گفتهاند لذتی که در عفو است، در انتقام نیست یا آتش کوره خشمت را آنقدر تند نکن که خودت را نیز بسوزاند، بیحکمت نیست، بلکه حاوی نکاتی ارزنده برای داشتن زندگی شاد و سالم است. تاکنون در نقاط مختلف دنیا درباره اثرات بخشش بر جسم و روان انسانها تحقیقات متعددی انجام شده که همگی، بخشیدن را به صلاح فرد بخشنده تشخیص داده و از ثمرات مفید آن گفتهاند. طبق نتایج این تحقیقات، افرادی که میتوانند ببخشند، افسردگی، خشم و فشار عصبی کمتری دارند و امیدشان به آینده بیشتر است. بدن این افراد نیز سیستم ایمنی قویتری دارد و راحتتر از افراد دیگر به خواب میروند و نشاط و شادابی بیشتری را تجربه میکنند. درواقع راز سلامت افراد بخشنده در شخصیت آنهاست، کسانی که گرچه ممکن است از مسائل مختلف ناراحت شوند، اما چون رویهای بخشایشگر دارند، دیگران را عفو میکنند و منتظر عذرخواهی نیز نمیمانند.
پس به همین علت آدمهای بخشنده و با گذشت جسم و روان سالمی دارند و آسوده خیالتر از دیگران زندگی میکنند؛ درست برخلاف آدمهای کینهجو که محققان دریافتهاند مستعد ابتلا به مشکلات قلبی - عروقی، دردهای مزمن، اختلال عملکرد عصبی و اضطراب و افسردگی هستند و در نهایت از داشتن یک زندگی لذتبخش محروم میمانند.
اما رسیدن به درجه بخشندگی، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین مستمر و اعتقاد قلبی دارد. اولین روش برای تمرین بخشندگی این است که منتظر عذرخواهی فرد مورد نظر نباشیم چون ممکن است این اتفاق هیچگاه رخ ندهد. وقتی منتظر عذرخواهی نباشیم، این فرصت برایمان پیش میآید که مسائل را از دید فرد مقابل نگاه کرده و برای لحظاتی با او همدردی کنیم و به این نتیجه برسیم که اقدام او علیه ما یا از روی نادانی بوده، یا از روی ترس یا حتی از روی علاقه.
دانستن فواید بخشش و اینکه این عمل چه تاثیرات مثبتی بر فرد بخشنده دارد نیز میتواند بهترین انگیزه برای تمرین بخشش باشد. مثلا این که بدانیم وقتی کینه کسی را به دل میگیریم، فکر صدمه زدن به کسی را در سر میپرورانیم یا کلاممان را تند و تیز میکنیم و طعنهآمیز حرف میزنیم، پیش از آنکه به فرد مقابل آسیب بزنیم، خودمان را هدف قرار دادهایم و سبب ترشح هورمونهای آسیبزننده به بدن خویش شدهایم، آن وقت احتمال دست کشیدن از این اقدامات در ما قویتر میشود.
برای اینکه بتوانیم راحتتر ببخشیم، باید موانع بخشش را نیز از سر راهمان برداریم و به اصطلاح چشمهایمان را بشوییم. به این ترتیب برای اینکه فکر و ذهنمان آماده بخشش شود، باید به خود بقبولانیم که مسائل گذشته از بین رفته و دوباره تکرار نخواهد شد که این به معنی خلاصی از دست افکار قدیمی و پرورش افکار تازه در ذهن است.
برای تبدیل شدن به فردی بخشنده نباید مدام به این فکر کنیم که با گذشتن از اشتباهات دیگران آنها برنده میشوند و ما بازنده، بلکه باید خود را برنده حقیقی بدانیم و ایمان داشته باشیم که با بخشیدن از شر افکار کینهجویانه خلاص میشویم و در راهی قرار میگیریم که انتهای آن دستیابی به آرامش است.(مریم خباز / گروه جامعه)