مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

فنآوری: جراحی حلق آدمی با مار رباتیک+عکس

جام جم سرا: این دستگاه هفته گذشته برای اولین بار با موفقیت بر روی انسان آزمایش شد که امیدها را برای رایج شدن آن در آینده افزایش داده است.
این طراحی موسوم به Flex System مبتنی بر تحقیقات هووی چوست، استاد رباتیک دانشگاه کارنگی ملون در پنسیلوانیا است.
این دستگاه رباتیک توسط شرکت Medrobotics Corp در نیوانگلند ساخته شده است.
جراحان بیمارستان دانشگاهی دینانت گودین اکنون اولین عمل جراحی جهان با کمک ربات را با استفاده از سیستم ربات‌پزشک Flex اجرا کرده‌اند.
به نقل از ایسنا، تیم جراحی پروفسور مارک رماکل و پرفسور ژرژ لاوسون با موفقیت روی دو بیمار عمل جراحی انجام دادند که شامل برداشتن پلیپ آنژیکتاتیک تار صوتی و برداشتن بافت لنفاوی زبان بود.
اولین بیمار به گرفتگی صدای مزمن دچار بود که در اثر یک پلیپ بر روی تارهای صوتی‌اش ایجاد شده بود و پس از عمل جراحی در همان روز به خانه بازگشت.
بیمار دوم به خروپف شدید دچار بود که یک روز پس از جراحی از بیمارستان مرخص شد.

در اصل این ربات برای بررسی نیروگاه اتمی دورافتاده Zwentendorf اتریش استفاده می‌شد. اما اکنون این سیستم آندوسکوپی منعطف قرار است به جراحان در دسترسی به بخشهایی از بدن کمک کند که با روشهای دیگر بسیار مشکل است.
این کار به بیماران اجاره خواهد داد از درمان کمتر تهاجمی برخوردار شوند و همچنین زمان انتظار در بیمارستان را سرعت خواهد بخشید.
همچنین می‌توان ابزارهای جراحی منعطف و با طراحی خاص را بر روی این مار رباتیک قرار داد تا برای عملهای جراحی مورد استفاده قرار بگیرند.

پزشکان پس از ورود مار رباتیک به درون دهان، از یک اهرمک برای هدایت آن در اطراف اندامها و دیگر موانع استفاده کردند. بر روی سر این مار یک دوربین وضوح بالا قرار داشته تا پزشکان بتوانند از اتفاقات داخل بدن خبردار شوند.
این مار از چند بخش متصل به هم ساخته شده که به آن اجازه می‌دهد در عین سفت و محکم بودن، تا شود.
هر پیوند به تقلید از موقعیت جزء روبرویی خود پرداخته و از برخورد آن با اندامها در زمان حرکت در بدن جلوگیری می‌کند.
در هر سمت دوربین، پورت‌هایی برای اتصال ابزارهای کوچک جراحی وجود دارد. از این ابزارها می‌توان برای انجام عمل جراحی در فضاهای محدود درون بدن انسان بهره برد.
این مارربات در ابتدا در محدوده اوروفارینکس (بین دهان و بالای حلق) و endolarynx (درون حنجره) به کار خواهد رفت اما در آینده می‌توان از آن برای جراحی‌های پیچیده‌تر مانند جراحی قلب استفاده کرد.


ادامه مطلب ...

حکایت نمک گیر شدن آدمی !!! (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:
حکایت نمک گیر شدن آدمی !!!

حکایت نمک گیر شدن آدمی !!!

 

نمک شناس!!!

او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند. روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.

 

در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.

 

البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.

 

خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و … بود. آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند. در این هنگام چشم سر کرده باند به شى ء درخشنده و سفیدى افتاد، گمان کرد گوهر شب چراغ است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد نمک است!

بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند. خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟ چه حادثه اى اتفاق افتاد؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت : افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود مال و دارایى پادشاه را برد، از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم

 

آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد دست خالى به خانه هاشان باز گشتند. صبح که شد و چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رسانیدند، دیدند سر جایشان نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته ها مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و …

 

بالاخره خبر به گوش سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت : عجب ! این چگونه دزدى است ؟ براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است ؟ آخر مگر مى شود؟ چرا؟… ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم …

 

در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم.

 

این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت : سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده ؟ گفت : آرى.

 

سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟
گفت : چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت …

 

سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى او شد که گفت : حیف است جاى انسان نمک شناسى مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى، و حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد.

 

آرى او یعقوب لیث صفاری بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود سلسله صفاریان را تاسیس نمود. یعقوب لیث صفاری سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی (پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه‌آباد واقع در 10 کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده‌های شهر گندی شاپور -جندی شاپور- نیز دیده می‌شود.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عکس قبر حسین فردوست در بهشت زهراعکسقبرحسینفردوستچه خوی است در مورد چیزی که نمیدانیم نظر ندهیم من تمام خاطرات او را خوانده ام مقدمه ی عکس قبر حسین فردوست در بهشت زهرا عکسقبرحسین چه خوی است در مورد چیزی که نمیدانیم نظر ندهیم من تمام خاطرات او را خوانده ام مقدمه ی کتاب وی


ادامه مطلب ...

حسی که آدمی را هیچ گاه رها نمی کند

[ad_1]

حتما برای همه ی شما این صحبت مصداق دارد که در هر مقام و منزلت و جایگاهی که هستید، یک ترس، حزن و غمی با شما همراه است و آنچه که متفاوت است ورژن ها و سطح های مختلف این ترس ها است؛ یکی ازاین می ترسد که خطای مرتکب شده اش را پدر و مادرش بفهمند، یکی از این می ترسد که یک روزی چیزی را که خیلی دوستش دارد را از دست بدهد و امثال این موارد ...
اما در کنار این ترس های مادی و دنیوی، هستند افرادی که یک ترس و خوف زیبایی در وجودشان نهفته و با آن ها همراهی می کند ....
در ادامه با ما همراه باشید

فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان

ترس

خوف، ترس، حزن، غم آدمی را رها نخواهد کرد؛ چه ولی خدا باشی چه ولی شیطان باشی خوف و حزن همیشه با شما هست منتها اگر با خدا نباشی این خوف مخرب است و تو را آب می کند ولی اگر با خدا باشی این خوف نه تنها برای تو زیانی ندارد بلکه محرک است؛ تو را متعالی می کند، تو را بالا می برد قبض و بسط سیری است می گوید «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» (یونس/ 62)
نمی گوید اولیاء الهی خوف ندارند نه، می گوید خوفی که به زیانشان باشد ندارند، خوف مخرب نیست انسان بدون خوف که نمی شود. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در بیان ویژگی های اولیاء خدا می فرمایند: تَجَلْبَبَ اَلْخَوْفَ (نهج البلاغه، خطبه 86) خوف سر تا پای این ها را احاطه کرده در هم پیچیده و پوشیده منتها یک خوف مقدس و متعالی و یک خوف رشد دهنده، همان خوفی که گاهی وقت ها حافظ از آن یاد می کند که:
ذره ی خاکم و در کوی تو ام جای خوش است
ترسم اِی دوست که بادی ببرد ناگاهم
می گوید مثل یک گرد و غباری هستم که روی دامن تو نشستم، تمام ترس و خوفم این است که یک باد هوسی بوزد و من را از دامان تو دور و جدا بکند. پس این ها سر تا پا خوف هستند می گوید پس فکر نکن حالا که من به آستان میکده درآمده ام دیگر کارم تمام است، بر آستان میکده خون می خورم؛ مدام دائم دارم غصه می خورم، ترسان هستم، خائف هستم ... انگار این غصه از ما جدا نمی شود از روز ازل برای ما مقدر شده است.
از نگاهی دیگر هم می توان نگاه کرد و آن اینکه  آدمی هیچ گاه خالی از ترس نیست؛ حال یا ترس از خدا یا ترس از آتش.

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در بیان ویژگی های اولیاء خدا می فرمایند: تَجَلْبَبَ اَلْخَوْفَ (نهج البلاغه، خطبه 86) خوف سر تا پای این ها را احاطه کرده در هم پیچیده و پوشیده منتها یک خوف مقدس و متعالی و یک خوف رشد دهنده، همان خوفی که گاهی وقت ها حافظ از آن یاد می کند که:
ذره ی خاکم و در کوی تو ام جای خوش است
ترسم اِی دوست که بادی ببرد ناگاهم

از خدا بترسیم یا از جهنم یا از عذاب خدا؟

آن چیزی که انسان از آن می ترسد عذاب است. علت عذاب چیست؟ گناهی که مرتکب شده؛ پس، از گناهش می ترسد؛ روز قیامت ظرف عذاب است پس از آن روز هم می ترسد. جهنم جای عذاب است پس از آن هم می ترسد و بالاخره این نظام را خدا ایجاد کرده و اوست که در مقابل گناه عذاب را مقرر فرموده است، پس باید از او ترسید. معنایش این نیست که خدا موجود ترسناکی است، بلکه حقیقت ترس، ابتدائا برای عذابی است که در اثر اعمال خودمان آفریده می شود.

ترس از آتشی که هیزمش آدمی است

البته آتش ترسی ندارد، به شرط آنکه زمام آن به دست انسان باشد، و انسان خود بتواند آن را هر جا و هر گاه که می خواست خاموش و یا روشن کند. چنین آتشی رحمت است و زحمت ها را کم می کند، زحمت سردی و خامی و خاموشی را.
اما اگر آتشی باشد که هیزمش خود آدم باشد، البته که از چنین آتشی باید ترسید.
گفتند بترس از این دلیری
از این رو در قرآن کریم در این آیه هشدار می دهد که: اگر نمی توانید سوره ای مثل قرآن بیاورید و هرگز هم نمی توانید، پس بترسید از آتشی که هیزم آن خود مردم اند- یعنی خود شما- و نیز سنگ ها.
و راستی که چه تصویر زیبایی در این آیه از انسان های منکر داده، زیرا آنها را همنشین سنگ ها دانسته، و می گوید آتشی که آدم ها و سنگ ها هیزم های آن هستند.
و این از آن روست که دل های ایشان درست مثل سنگ های سخت و سنگین است؛ ثُمَّ قَسَتْ قُلوبُکُم مِنْ بَعدِ ذلِکَ، فَهِی کَالحِجارةِ أوْ أشدُّ قَسْوةً، و إنَّ مِنَ الحِجارةِ لَما یتَفَجَّرُ مِنْهُ الأنهارِ، و إنَّ مِنْها لَما یشَقّقُ فَیخْرُجُ مِنْهُ الماءُ وَ إنَّ مِنْها لَما یهبِطُ مِنْ خَشْیةِ اللّهِ (بقره،74)
دل هایتان چنان سخت گردید؛ گویی که سخت تر از سنگ! پاره ای از صخره های سنگ می شکافد و چشمه ها از آن می جوشد و جوی ها به راه می افتد و مگر نه آن که بعضی از سنگ ها می شکافد و از روزن آن ها آب می چکد؟ و مگر نه آن که پاره ای از آن ها از سطوت الهی از فراز آسمان و کوه فرو می غلتد؟!
خداوند در این آیه، دلهای گروهی از مردم را در «قساوت و سختی» به سنگ تشبیه کرده و فرموده است: «دل هایشان چون سنگ است، بلکه سخت تر از سنگ»

کلام آخر

فراموش نکنیم همانطور که ما آدم برفی داریم، آدم سنگی نیز داریم! و سنگ نه خود سبز می شود و نه اجازه سبز شدن می دهد، می گویی نه! یک بذر در دل خاک بکار، و آنگاه سنگی بزرگ و سنگین بر روی آن قرار بده، و به موقع آبیاری کن و کود بپاش، آیا سبز خواهد شد؟


منابع:
کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر
آیت الله مصباح یزدی؛ روزنامه کیهان 1390/05/11
بیانات حجت الاسلام رنجبر؛ برنامه سمت خدا
 
شهاب ها تیرهایی بر دل شیاطین!

شهاب ها تیرهایی بر دل شیاطین!

ستون پنجم شیطان

ستون پنجم شیطان

گناه به نیت قربة الی الله

گناه به نیت قربة الی الله

شیطان در لباس احرام

شیطان در لباس احرام


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

از رسوایی۲ تا علاقه ده‌نمکی برای عیادت از مرحوم …از رسوایی۲ تا علاقه ده‌نمکی برای عیادت از مرحوم کیارستمی رسوایی۲ سیاسی است چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی ادبیات و شعر متن هایی برای هیچادبیاتوشعرمتن هایی برای هیچ مــــــا را بجز خیالــت، فکــری دگــــر نباشدرازهایی که زنان متأهل باید آن را بدانندبرخی از کامنتهای دیروز مردان را بازنشر می کنم که قابل توجه و آسیب شناسی است ، اینها را مردانی که به زندگی خود خیانت می‌کنندواژه خیانت واژه ای‌کاملا آشناست و آن را بارها شنیده‌اید، بارها شنیده‌اید که مردی به فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورشعصر حاضر را عصر جریان پیوسته عرضه اطلاعات می دانند و همچنین عصری که در آن اتصالات و یا حقیقت بوف کور چیست؟ پایگاه رسمی محمدرضا …آقای سرشار سلام صدای گرمتون رو خیلی دوست دارم کتاب نق شما بر بوف کور را خواندم ولی شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری فارسی صفحه نخستا مید وتلاشمان را برای شهرستان شدن اوز بیشتر کنیم ادرس جدید سایت ستاره های اوز فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش عصر حاضر را عصر جریان پیوسته عرضه اطلاعات می دانند و همچنین عصری که در آن اتصالات و یا متصل چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟ فارسی صفحه نخست ا مید وتلاشمان را برای شهرستان شدن اوز بیشتر کنیم ادرس جدید سایت ستاره های اوز نامِ من عشق است، آیا می شناسیدم؟ برگرد عزیزم این قدم هایِ لجوح تو را بی رحمانه از خانه دور می کنند برگرد هنوز هیچ پلی پشتِ دلنوشته های یک دخترایرانی وقتی صدای اذان را میشنوم به نام خدا مقدمه به نام خدایی که نام او راحت روح است و پیغام اومفتاح فتوح است وسلام ادبیات و شعر متن هایی برای هیچ ادبیاتوشعر متن هایی برای هیچ مــــــا را بجز خیالــت، فکــری دگــــر نباشد شعر و دنیایی که می سازمش سید مهدی موسوی شعر و دنیایی که می سازمش سید مهدی موسوی برای دلم شعر و دنیایی که می سازمش رازهایی که زنان متأهل باید آن را بدانند برخی از کامنتهای دیروز مردان را بازنشر می کنم که قابل توجه و آسیب شناسی است ، اینها را قبلا مردانی که به زندگی خود خیانت می‌کنند واژه خیانت واژه ای‌کاملا آشناست و آن را بارها شنیده‌اید، بارها شنیده‌اید که مردی به زنش حقیقت بوف کور چیست؟ پایگاه رسمی محمدرضا سرشاررضا رهگذر آقای سرشار سلام صدای گرمتون رو خیلی دوست دارم کتاب نق شما بر بوف کور را خواندم ولی انگار شما حادثه هیچ گاه خبر نمی کند


ادامه مطلب ...