جایگاه علم و دانش دراسلام
7. علم و دانش در اسلام دارای چنان اوجی اســت که به دشواری می توان همتایی برای آن یافت. این رفعت مرتبه دو گونه اســت: گاه ستایش ها به مطلق دانش ناظر اســت؛ یعنی دانستن در برابر ندانستن، بی آن که موضوع دانش دراین برتری موثرباشد و گاه زمانی دانش خاصی را ارج نهاده اســت؛ مثلا درمیان تمام دانش ها، علم خداشناسی و خود سازی از امتیازات خاصی بهره دارند.19. مطالعه موردی
هیده یو نوگوچی در یکی از جزایر کوچک در ژاپن زاده شد. خانواده اش چنان تهیدست بودند که پدرش چون دریافت به زودی صاحب کودک دیگری می شود، خانواده را رها کرد. کودک بینوا روزی در مجمره آتش افتاد، دست چپش کاملا سوخت و دست راستش نیز سخت صدمه دید و تقریبا از کار افتاد. اودر مدرسه به قدری تحقیر شد که در صدد کشتن خویش برآمد؛ اما ورود یک جراح و معالجه دست راست او همه چیز را تغییر داد یونوگوچی، به سبب این خدمت جراح، شیفته حرفه پزشکی شد و باخود گفت:«من ناپلئونی» خواهم بود که به جای کشتن به نجات مردم خواهم پرداخت. سرانجام هیده یونوگوچی به قول خود وفادار ماند و با سعی و کوشش یکی از بزرگترین محققان طب گردید(7)شگفتی خلاقیت و شرایط متفاوت
21. انسان حتی در بدترین شرایط، می تواند بهترین شرایط را فراهم کند کافی اســت تصورات و نگرش های خود را تغییردهد.پی نوشت ها :
1- Change.
2- Reform.
3-بترا، پرمود، بتراوی جی(1384)اندیشه های الهام بخش، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: نخستین.
4-سبحانی، جعفر(1378)رمز پیروزی مردان بزرگ، قم:[بی جا]
5-بترا پرمود، ماهندرو، دیپاک (1381)جادوی مدیریت، ترجمه مهدی قراچه داغی، تهران: نخستین.
6-لوئیز، هی(1372)افکار خلاق درون، ترجمه اباذر حبیبی نیا، تهران: مهرداد.
7-اسکاول شاین، فلورانس (1378)دری مخفی به روی خورشید، ترجمه شهلا المعی، تهران: المعی.
تا به حال شده احساس کنید برخی از دوستان یا آشنایانتان به سرعت در زندگی شغلی یا کسب و کارشان پیشرفت می کنند اما شما درجا می زنید؟ اگر پاسختان مثبت اسـت احتمالاً یک کار ساده که می تواند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری کند از قلم انداخته اید و آن این اسـت که به خودتان اولویت نداده اید.
متخصصین امور مالی شخصی اغلب توصیه می کنند «اول پول خودتان را بپردازید». منظور آنها از این حرف آن اسـت که وقتی حقوق یا طلب خود را دریافت می کنید، اولین کاری که باید انجام دهید این اسـت که بخشی از آن را به پس اندازتان اضافه کنید، سپس به سراغ پرداخت هزینه ها و دیگر تعهدات مالی خود بروید.
این در حالی اسـت که اغلب ما تقریباً به صورت غریزی خلاف این کار را انجام می دهیم، یعنی اول هزینه هایمان را پرداخت و سپس اگر پولی باقی ماند آن را پس انداز می کنیم. اما مشکل اینجاست که به این ترتیب به ندرت پول چندانی برای پس انداز باقی می ماند. درست اسـت که با این شیوه هزینه ها و مخارجمان پرداخت می شوند، اما هیچ گاه موفق نمی شویم به اندازه ی کافی پس انداز کنیم و همین باعث می شود به اهداف مالی خود نرسیم.
متأسفانه اغلب ما با زمان خود نیز همین کار را می کنیم؛ منبعی که حتی از پول نیز با ارزش تر اسـت. ما هر روز با وظایف و مشغله های متعددی مواجه می شویم که برای تحقق تعهدات خود به مشتریانمان، راضی کردن رئیسمان، محقق کردن ضرب الاجل های مختلف و حمایت از کارکنانمان باید آنها را به انجام برسانیم.
اما گذشته از این موارد، کار ها و مشغله هایی هم داریم که معمولاً ضرب الاجل ندارند و مشتری یا همکارمان منتظر انجامشان نیست. در واقع، اغلب این موارد ماهیتی نظری دارند.
گفتگو با مشتریان جدید، تحقیق روی بازار های احتمالی، و یا تلاش برای توسعه ی محصولی جدید می توانند نمونه هایی برای مورد یاد شده باشند. اگر طرح شما با موفقیت پیش برود، به یک قهرمان بدل خواهید شد. اما احتمال عدم موفقیت نیز در چنین پروژه هایی کم نیست.
به همین دلیلی شاید اختصاص بی مهابا و نسنجیده ی زمان و انرژی به پروژه هایی که به وقتش خود به خود با نتایجی ملموس همراه می شوند منطقی نباشد. بنابراین توصیه می شود نیم ساعت ابتدایی روز کاری خود را به روال زیر سپری کنید:
می توانید این زمان را صرف تحقیق یا یادگیری پیرامون صنعت حوزه ی فعالیتتان کنید. اگر چیزی هست که پتانسیل پیش راندن شما را دارد و از انجامش لذت می برید، همان را انتخاب کنید.
اما چرا فقط نیم ساعت؟ یک ساعت بهتر نیست؟ ممکن اسـت باشد، اما صرف یک ساعت زمان به صورت روزانه ممکن اسـت در درازمدت عملی نباشد. برای مثال اگر در آستانه ی مهلت انجام یک پروژه باشید یا رئیستان بیصبرانه منتظر انجام کاری باشد، واقعاً قادر نخواهید بود یک ساعت تمام کارتان را کنار بگذارید و روی پروژه ی رویایی تان کار کنید. از سوی دیگر، کار های کمی وجود دارند که نتوان انجامشان را نیم ساعت به تعویق انداخت.
چرا؟ به این دلیل که باید خودتان را در اولویت قرار دهید. اگر سعی کنید ابتدا به کار های دیگری بپردازید که فکر می کنید اولویت بیشتری دارند، احتمال آنکه در پایان روز زمانی برایتان باقی بماند بسیار پایین خواهد بود.
یک دلیل خوب دیگر نیز برای اولویت دادن به خود در ابتدای روز وجود دارد. دانشمندان علوم عصبی می گویند آغاز روز معمولاً برای کار کردن روی پروژه هایی که به توان ذهنی و خلاقیت نیاز دارند زمان فوق العاده ای اسـت.
برای آنکه موفق به انجام این کار شوید باید نیم ساعت مخصوص خود را بدون وقفه، از هر عامل حواس پرت کنی دور نگه دارید. بستن در اتاق، یا خاموش کردن تلفن همراه از جمله مواردی هستند که در این راه به شما کمک می کنند. اگر لازم اسـت با نصب یک اعلان کوچک روی در اتاقتان، دیگران را از در دسترس بودن خود ظرف نیم ساعت آگاه کنید. هر کاری که می کنید، پیش از این نیم ساعت به سراغ ایمیل هایتان نروید؛ مگر آنکه با کار مورد نظر ارتباطی داشته باشد.
حتی اگر به اصطلاح روی دور افتاده اید و حسابی مشغول کار روی پروژه ی رویایی تان شده اید، سر نیم ساعت کار کردن روی آن را متوقف کنید. این موضوع چه اهمیتی دارد؟ اگر به زمان تعیین شده پایبند نباشید و به جای نیم ساعت، ۲ ساعت وقت خود را صرف آن کنید، احتمال آنکه در روز های آینده به قرار هر روزه تان پایبند بمانید پایین خواهد بود چون می ترسید مزاحم کار اصلی تان شود.
اگر لازم بود می توانید بعداً وقت اضافی خود را به ادامه ی کار روی پروژه ی مورد نظر اختصاص دهید اما باید به ۳۰ دقیقه ی خود پایبند بمانید.
وقتی کار شما نتایج قابل اندازه گیری داشته باشد، پایبند ماندن به آن آسانتر خواهد بود. به همین دلیل پیشرفت خود در این بازه های نیم ساعته را دنبال کنید. هر کاری که در این زمان موفق به انجامش می شوید یا فرصتش را نمی یابید را روی کاغذ بیاورید و پیشرفت پروژه ی رویایی و اهدافتان را بسنجید. این کار به شما کمک می کند بفهمید کدام بخش از تلاش هایتان نتیجه بخش بوده و کدام نبوده اسـت. این به مدیریت بهتر زمان کمک خواهد کرد.
اگر حس می کنید از زمانی که باید به کار دیگری اختصاص می دادید وقت می گذارید و از این بابت عذاب وجدان می گیرید، با این موضوع کنار بیایید. واقعیت این اسـت که اختصاص این زمان به خودتان، کمک می کند در باقی روز روی کمک به شرکت و مشتریانتان تمرکز بیشتری داشته باشید.
شرکت گوگل یک روز در هفته به مهندسین خود اجازه می داد روی هر پروژه ای که می خواستند کار کنند. جیمیل یکی از محصولاتی اسـت که از دل همین فرصت زاده شد و به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت.