جهانگرد سرشناس رومانیایی میهای باربو،در آخرین سفر خود به دور اروپا و شمال آفریقا همسر و پسر ۴ ساله خود را هم سوار موتورسیکلت کابین دارش کرده و ۲۸۰۰۰ کیلومتر را با آنها طی کرده است.
منبع : مشرق نیوز
با این حال در سالهای اخیر میزان ورود به کشورها و تسهیل صدور ویزا در سراسر جهان با سرعت مناسبی رو به رشد گذاشته است. بخشهایی مانند آسیا، آمریکای لاتین، اروپای شرقی و مرکزی، اروپای مدیترانه شرقی و آفریقا با نرخی در حدود دو برابر رشد مقاصد کشورهای پیشرفته (حدود 4/ 4درصد در سال) رشد کردهاند که این رشد را میتوان تا حدودی به علت ارزش پول پایینتر این کشورها در مقابل کشورهای بزرگتر و پیشرفتهتر نیز دانست.
در نتیجه، احتمال میرود میزان ورود به کشورها و اقتصادهای نوظهور رفته رفته از میزان گردشگران کشورهای توسعهیافته فراتر رود و در سال 2030 حدود 57 درصد از ورود گردشگران بینالمللی به مقاصد مربوط به اقتصادهای نوظهور باشد. این نسبت در سال 1980 حدود 30 درصد و در سال 2010 47 درصد بود.
با این وجود، برخی از مهمترین این کشورها از جمله ترکیه در سالهای اخیر با بحرانهای زیادی روبهرو شدهاند. بهرغم مسائل گفتهشده، آفریقا خواهد توانست از این روند ورود روزافزون گردشگران بینالمللی منتفع شده و در بسیاری از حوزهها با کسب درآمد و اشتغالزایی از تله فقر خارج شود.
پیشتازی شرق آفریقا در 2014
در سال 2014 آفریقا از 58 درصد از جمعیت جهان ویزای سنتی دریافت میکرد اما در همان زمان بالاترین درصد را در میان کشورهایی داشت که بازدیدکنندگان از آن ویزای هنگام ورود به کشور را دریافت میکردند. به هر صورت، این عدد در بخشهای مختلف آفریقا متفاوت است.
برای مثال در سال 2014، آفریقای مرکزی در استفاده از ویزای سنتی برای 91 درصد از کل جمعیت جهان، بالاترین نرخ را در آفریقا از این نظر و وابسته بودن به ویزای سنتی داشت. از سوی دیگر، شرق آفریقا پایینترین نسبت را از این نظر در جهان داشت؛ تنها 31درصد از جمعیت جهان برای ورود به این منطقه نیاز به دریافت ویزای سنتی داشتند.
ویزای صادر شده درهنگام ورود نیز در شرق آفریقا بسیار متداول بود و این منطقه را همراه با جنوب شرق آسیا به دو منطقه برتر دسترسی باز در جهان تبدیل کرده بود. از نظر ویزای الکترونیکی نیز منطقه آفریقای مرکزی پس از منطقه جنوب آسیا و اقیانوسیه اقدامات گستردهای انجام داده بود، هرچند بهطور کلی میزان استفاده این منطقه از ویزای سنتی بسیار زیاد بود و ویزای الکترونیکی تنها بخش اندکی از گردشگران را پوشش میداد؛ یعنی تنها حدود 7 درصد از جمعیت جهان را میتوانست بهطور بالقوه تحت پوشش قرار دهد. ویزای سنتی در آفریقای شمالی 85درصد از جمعیت جهان را تحت پوشش قرار میدادند و در جنوب آفریقا نیز این میزان بالاتر از 70درصد بود.
تغییرات 2015
در سال 2015 این روند با تغییر اندکی همراه بود. ویزای سنتی مورد نیاز در کل آفریقا به 57 درصد از جمعیت جهان کاهش یافت که بیانگر رشد یک درصدی در تسهیل ویزا در کل منطقه آفریقا بود اما همزمان بالاترین رتبه را در میان مناطق از نظر دریافت ویزای هنگام ورود داشت.
آفریقای مرکزی برای ورود گردشگرانی از 92 درصد جمعیت جهان ویزای سنتی دریافت میکرد که نسبت به سال پیش حتی در تسهیل ویزا کمتر مشارکت کرده بود. شرق آفریقا نیز همچنین از نظر دریافت ویزای سنتی در پایینترین سطوح جهانی قرار داشت و 33 درصد از جمعیت جهان را تحت پوشش ویزای سنتی قرار میداد. ویزای هنگام ورود در این کشورها به 52 درصد از جمعیت کشورهای جهان میرسید.
به این ترتیب همچنان دو منطقه شرق آفریقا و جنوب شرقی آسیا در صدر بازترین کشورهای جهان قرار داشتند. در همین حال، میزان پوشش ویزاهای سنتی در مناطق مختلف آفریقا متفاوت بودند؛ برای مثال در آفریقای شمالی به 84 درصد و در جنوب آفریقا به بیش از 70 درصد میرسیدند که بیانگر بهبود وضعیت تسهیل ویزا در آفریقای شمالی است.
ارتباط میان ویزا و گردشگری آفریقا
در قاره آفریقا در سال 2014 بیشترین بازدید و کسب درآمد از محل مخارج گردشگران از کشورها به ترتیب متعلق به مصر، آفریقای جنوبی، مراکش و تونس بوده است و در ردههای بعدی کشورهایی نظیر اتیوپی، کنیا، موریس، تانزانیا و اوگاندا قرار داشتهاند.
با این حال اگر به میزان رشد گردشگران ورودی به بخشهای مختلف جهان نگاه کنیم، درمییابیم که کشورهای شرق آفریقا مانند سودان، ماداگاسکار و اتیوپی در سال 2014 در رتبههای 4 تا 6 پررشدترین مقاصد گردشگری در قاره آفریقا قرار گرفته بودند؛ امری که گویای عزم این منطقه برای جذب گردشگر و تسهیل ویزا برای دستیابی برای توسعه و کسب درآمد از این طریق است.
دادههای آفریقا نشان میدهد شرق آفریقا از نظر مشارکت گردشگری در اشتغال نیز وابسته به بخش گردشگری است. همچنین نگاهی به آمارهای بانک توسعه آفریقا و نهادهای تهیهکننده آمار برای گردشگری این کشور نشان میدهند مشارکت این بخش در تولید ناخالص داخلی کشورهای منطقه شرق آفریقا بسیار قابلتوجه است و در مقایسه با سایر کشورهای این منطقه نسبت بالایی دارد.
تقریبا تمام کشورهای منطقه شرق آفریقا بین 5/ 2 تا بیش از 5 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در سال 2014 با استفاده از گردشگری تامین میکردند و با توجه به فقر این قاره و تلاش برای افزایش درآمد و توسعه، سیاستهای تسهیل ویزا در این منطقه بیش از هر جای دیگری در آفریقا انجام شده است که شکل غالب آن را میتوان در تسهیل ویزا به هنگام ورود مشاهده کرد. کشورهایی همچون کنیا و اتیوپی در سال 2014 حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از طریق گردشگری کسب کرده بودند.
تلاش برای تسهیل ویزای منطقهای
در همین اثنا، رهبران قاره آفریقا در جستوجوی راهی برای افزایش اشتغال و توسعه اقتصادی از سیاستهای تسهیل ویزا استفاده کردهاند که میتواند اشتغال در این بخش را از 5 درصد به 25 درصد افزایش دهد. کشورهای شرق آفریقا با توجه به آنچه گفته شد درصدد هستند تسهیل ویزای منطقهای را برای رسیدن به اهداف خود در حیطه درآمد و رشد اقتصادی به کار گیرند.
از سوی دیگر تلاشهایی برای اشتراک ویزا با کشورهای «جامعه توسعه جنوب آفریقا» انجام شده است. ویزای مشترک بین زامبیا و زیمبابوه نیز از جمله این اقدامات بهشمار میرود. کشورهای شرق آفریقا همچنین تلاشهایی را برای ایجاد یک ویزای واحد بین کشورهای کنیا، اوگاندا و رواندا انجام دادهاند. این کار به گردشگران امکان میدهد در کنار مرز یک ویزای 3 ماهه با قیمت 100 دلار تهیه کرده و از این کشورها دیدن کنند.
پیش از این، نوعی ویزای مشترک نیز در کشورهای حاشیه رود زامبز در سال 1998 ایجاد شده بود که بنیانگذاران آن امیدوار بودند با یک ویزای توریستی، گردشگران بتوانند از 15 کشور عضو جامعه توسعه جنوب آفریقا دیدن کنند که خود میتوانست پیامدهای مثبتی برای گردشگری این کشورها به همراه داشته باشد؛ اما این رویا به تحقق نپیوست. با این حال اکنون تا حدودی این مباحث احیا شده است.
تسهیل ویزا بین کشورهایی نظیر زامبیا و زیمبابوه پروژهای است که مباحث مربوط به آن از اواخر سال 2014 آغاز شده است و در صورت موفقیت در آینده نزدیک میتواند چنین حرکتهایی را در این مناطق افزایش دهد. مرحله اساسی این پروژه، اضافه کردن 3 کشور دیگر به یک ویزای واحد است که به شدت میتواند بر اقتصاد و صنعت گردشگری این کشورها اثر بگذارد. این مثالها از جمله نخستین گامهایی هستند که در جهت تسهیل ویزا در آفریقا صورت گرفته و منجر به افزایش گردشگران شدهاند؛ هر چند در ابتدای راه خود هستند.
سایر کشورها نیز میتوانند از این تجربه استفاده کنند و در جهت تقویت گردشگری خود با تسهیل روند صدور ویزا به روشهای مختلف، تلاشهایی صورت دهند.
آلیکو دانگوت ، ثروتمندترین مرد آفریقا که پنج سال پیش قصد خرید بخشی از سهام آرسنال را داشت، در گفتگویی با سایت بولومبرگ گفته که امیدوار است روزی در ازای قیمتی معقول این باشگاه را بخرد.
آقای دانگوته درباره خرید باشگاه آرسنال گفته است: “من هنوز امیدوارم روزی با یک قیمت مناسب بتوانم آرسنال را بخرم. من شاید این باشگاه را بخرم ولی نه با قیمتی سرسام آور، رقمی که صاحبان باشگاه نتوانند در مقابل آن مقاومت کنند. من به استراتژی اقتصادی خودم ایمان دارم.”
آلیکو دانگوته بر اساس ردهبندی نشریه معتبر فوربس، ثروتمندترین مرد آفریقا است.
او ثروت خود را از راههای مختلفی کسب کرده؛ از تجارت سبزیجات، میوه، برنج و گندم تا تجارت سیمان و نفت.
ثروت شخصی آقای دانگوته بیش از ۱۵ میلیارد دلار تخمین زده شده، داراییهای این تاجر نیجریهای بیش از سه برابر سهام دار اصلی باشگاه آرسنال یعنی استن کورنکه و حتی بیشتر از علیشیر عثمانف دیگر سهام دار متمول این باشگاه است.
در صورت خرید موفقیت آمیز باشگاه آرسنال توسط آلیکو دانگوته او اولین آفریقایی است که مالکیت یک باشگاه لیگ برتر انگلستان را به دست می آورد.
باشگاه آرسنال در حال حاضر ارزشی نزدیک یه یک میلیارد و ۴۹۰ میلیون دلار دارد.
تیم فوتبال این باشگاه در حال حاضر هم امتیاز با منچسترسیتی در رده سوم قرار دارد. این تیم شب گذشته موفق شد سه بر یک هال سیتی را در خانه این تیم شکست دهد.
در حال حاضر استن کرونکه، مالک باشگاه فوتبال آمریکایی سنت لوئیس رامس، ۶۷ درصد از سهام باشگاه آرسنال را در اختیار دارد و نزدیک به ۳۰ درصد مابقی سهام این باشگاه هم در مالکیت شرکت رد اند وایت است، شرکتی که مالکان آن علیشیر عثمانف و فرهاد مشیری هستند.
الیکو دانگوت، (Aliko Dangote) 58 ساله (متولد ۱۰ آوریل ۱۹۵۷) کارآفرین، بازرگان و مدیر ارشد اجرایی نیجریهای است، که در سال ۱۹۸۱ شرکت گروه دانگوت را تاسیس نمود.
دانگوت هماکنون (۲۰۱۵) با دارایی خالص ۱۸٫۴ میلیارد دلار، ثروتمندترین فرد آفریقا بشمار میآید. وی در سال ۲۰۱۴ از سوی مجله فوربز، در رتبه ۲۳ از فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت.
گروه دانگوت، (Dangote Group) شرکت خوشهای نیجریهای است، که در زمینه تولید سیمان، شکر، نمک، فولاد، نفت و گاز، همچنین ارائه خدمات لجستیک، خدمات مالی، بانکداری و توسعه املاک و مستغلات فعالیت مینماید.
گروه دانگوت در سال ۱۹۸۱ توسط الیکو دانگوت راهاندازی شد و در حال حاضر بزرگترین شرکت صنعتی آفریقای غربی میباشد.
دفتر مرکزی این شرکت در شهر لاگوس، نیجریه قرار دارد و سهام آن در بازار بورس نیویورک معامله میشود.
جهانگرد سرشناس رومانیایی میهای باربو،در آخرین سفر خود به دور اروپا و شمال آفریقا همسر و پسر ۴ ساله خود را هم سوار موتورسیکلت کابین دارش کرده و ۲۸۰۰۰ کیلومتر را با آنها طی کرده است.
منبع : مشرق نیوز
براساس گزارش بیزینساینسایدر، خورشیدگرفتگی زمانی رخ میدهد که ماه کامل میان زمین و خورشید روی یک خط مستقیم قرار میگیرد و مانع از رسیدن نور خورشید به زمین شده و سایه آن روی زمین میافتد. در خورشیدگرفتگی کامل مسیر ماه آن را دقیقا در برابر خورشید قرار میدهد و تمامی نور خورشید را مسدود میکند و تنها حلقهای کم نور از کرونای خورشیدی در آسمان دیده میشود.
خورشیدگرفتگی حلقوی همان خورشیدگرفتگی کامل است با کمی تفاوت. در یک خورشیدگرفتگی حلقوی ماه مستقیم در برابر خورشید قرار میگیرد اما از آنجایی که مدار ماه بیضوی است، فاصلهآن تا خورشید به اندازهای نیست که بتواند کل نور خورشید را مسدود کند. از این رو ماه کوچک در مرکز خورشید قرار میگیرد و حلقهای خیرهکننده و آتشین از خورشید از روی زمین قابل مشاهده باقی میماند که به حلقه آتش مشهور است.
روز پنجشنبه اول سپتامبر 2016 چنین رویدادی رخ خواهد داد،خورشیدگرفتگی حلقوی که برای 10 دقیقه روی خطی بسیار باریک از قاره آفریقا قابل مشاهده خواهد بود. پس از این گرفت حلقوی، خورشیدگرفتگی حلقوی بعدی در 26 فوریه سال 2017 رخ خواهد داد که از آمریکای جنوبی قابل مشاهده خواهد بود و در 21 آگوست 2017 نیز باید در انتظار خورشید"رفتگی کامل در آمریکا بود که برای اولینبار طی 40 سال گذشته از کل آمریکا قابل مشاهده است.
گرفت روز پنجشنبه از یک سوی قاره آفریقا آغاز شده و در سوی دیگر در سواحل ماداگاسکار پایان خواهد گرفت. اما علاقمندان در نقاط دیگر جهان که امکان حضور در آفریقا را ندارند میتوانند این رویداد خیرهکننده را از طریق وبسایت رصدخانه SLOOH مشاهده کنند. در این وبسایت گرفت حلقوی خورشید از بیشترین زاویههای ممکن و در زمان حقیقی به نمایش در خواهد آمد.
تنها ساکنان گابون، جمهوری کنگو، جمهوری دموکراتیک کنگو، تانزانیا،موزامبیک و ماداگاسکار قادر خواهند بود این رویداد را از نزدیک مشاهده کنند. این رویداد از 9:08 دقیقه بامداد به وقت محلی آفریقا آغاز میشود و برای 10 دقیقه ادامه خواهد داشت.
در چنین شرایطی بدترین ابزاری که میتوان از آن برای دیدن کسوف استفاده کرد چشم غیرمسلح است. حتی با وجود اینکه ماه بیشترین بخش نور خورشید را مسدود میکند، حلقه آتش هنوز حجم زیادی از تشعشعات مخرب را به سوی چشم انسان شلیک میکند. حتی یک درصد از نور خورشید به اندازهای شدید هست که بتواند شبکیه چشم انسان را از بین ببرد.
برای جلوگیری از چنین آسیبهایی تماشاچیان خورشیدگرفتگی حتما باید عینکهای محافظ مخصوص به چشم بزنند یا آن را به صورت غیرمستقیم تماشا کنند.
5454
دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
گزارش توسعه جهانی آب سازمان ملل متحد آنچه را که بیشتر مردم در منطقه خاورمیانه میدانند، تأیید کرد؛ صدها هزار نفر از مردم این منطقه و شمال آفریقا با بدترین نوع کمبود آب مواجه هستند.
مهر به نقل از «گلف نیوز» نوشت: گزارش توسعه جهانی آب سازمان ملل متحد نشان میدهد که بسیاری از مردم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از الجزایر گرفته تا اردن، لیبی، مراکش، فلسطین، سودان و سوریه و یمن با بدترین کمبود آب در دهه اخیر مواجه شدهاند. این مسئله آخرین چیزی اسـت که این منطقه با توجه به مشکلات رشد اقتصادیاش به آن نیاز دارد.
عوامل متعددی ازجمله تغییرات آب و هوایی، بیابانزایی، آلودگی آب، استفاده بد از منابع طبیعی، اطلاعات ناکافی، آموزش و ارتباطات این وضعیت را بغرنجتر کرده اسـت.
بهعنوان مثال الجزایر در حال تجربه کردن بدترین خشکسالی خود در ۵ سال اخیر اسـت؛ با وابستگی بسیاری از محصولات کشاورزی این کشور به بارش باران که ناشی از توسعه نیافتن ابزار و تکنولوژی کشاورزی در این کشور اسـت، تولید غلات در این کشور ۴۰ درصد کاهشیافته اسـت. باوجود منابع عظیم نفتی و گازی، الجزایر از تولید و ذخیره آب مورد نیاز جمعیتش وامانده اسـت به همین دلیل نیز این کشور این روزها با تظاهرات گسترده مردمی در اعتراض به وضعیت بد اقتصادیشان روبهرو شده اسـت.
لیبی با توجه به جنگ و درگیریهای داخلیای که با آن روبهروست، با بیثباتی بیشتری مواجه شده اسـت. نتیجه این درگیریها قطع برق و کاهش میزان سوخت اسـت که توزیع آب را در این کشور با مشکل مواجه ساخته اسـت. تابستان گذشته سازمان ملل متحد ۵ میلیون لیتر آب از کشورهای همسایه برای رفع نیازهای این کشور تأمین کرد.
در اردن کمبود آب بهصورت ویرانگری خود را در شهرهای بزرگ مانند امان نشان داده اسـت. اردن تنها برای دو میلیون نفر از مردمانش ذخیره آب دارد. بااینحال جمعیت این کشور بیشتر از ۶ میلیون نفر اسـت و این جدای از ۱.۵ میلیون نفر از مهاجران سوری اسـت که فعلاً در این کشور اقامت دارند.
در دوران کمبود آب، این پناهجویان هستند که کمبود را زودتر از باقی مردم حس میکنند. ذخیره آب در بسیاری از کمپهای مهاجران هم در اردن و هم در لبنان به کمترین میزان خود کاهشیافته اسـت؛ این کاهش برای کسانی در نظر گرفتهشده اسـت که هماینک نیز در گرمای سوزان منطقه در چادر زندگی میکنند. در «روکبان»، یکی از اردوگاههای پناهجویان در مرز مشترک سوریه، عراق و اردن، ۸۵ هزار و ۵۰۰ نفر از مردمی که در این کمپ زندگی میکنند روزانه تنها ۵ لیتر آب برای نوشیدن، پختوپز و شستوشو دریافت میکنند.
وضعیت در یمن نیز که جنگ در آن از یک سال پیش آغاز شده، به همین وضعیت اسـت. صنعا پایتخت یمن در عرض ۱۰ سال بهشدت خشک خواهد شد و با وضعیت به وجود آمده که نیمی از مردم این کشور به آب پاک دسترسی نخواهند داشت، محصولات کشاورزی نیز نابودشده و انواع و اقسام بیماریها در این کشور رواج مییابد.
سازمان ملل تخمین میزند که هر سال ۱۴ هزار کودک زیر ۵ سال، براثر سوءتغذیه و اسهال جان خود را از دست بدهند. در همین حال کشاورزان نیز برای رسیدن به آب در عمق بیشتری از خاک به جستجو میپردازند که برخی از آنها به ۵۰۰ متر نیز میرسد و هیچ قانون و مقرراتی در این زمینه وجود ندارد که جلوی هدر رفت این میزان از منابع آبی این کشورها را بگیرد.
دخالت مؤثر دولت در زمینهٔ راههای به دست آوردن آب شاید در یمن با این وضعیت جنگی سالها زمان ببرد اما این رویکرد در خصوص سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم ممکن و هم ضروری اسـت. برای شروع، دولتها باید اقدامات کشاورزی را به سمت مدرن شدن پیش برده و از تکنولوژیهای نوین برای جلوگیری از هدرروی آب استفاده کنند. این اقدامات میتواند شامل آموزش کشاورزان، و معرفی ابزارهای کارآمدتر برای آبیاری محصولات باشد. درهرصورت کاهش وابستگی کشاورزان به منابع آبی ناشی از باران بسیار ضروری اسـت.
برخی از کشورها مانند مراکش و اردن هماینک نیز گامهای مؤثری در این زمینه برداشتهاند. دولت مراکش بهویژه تلاشهای قابلتوجهی برای توسعه منابع آبی خود ازجمله از طریق سدسازی در پی گرفته اسـت. بااینحال هنوز هم راه طولانیای در این زمینه در پیش اسـت. میزان بهرهوری توزیع آب در مراکش هنوز پایین باقیمانده اسـت و تنها ۶۰ درصد برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده میشود. برای کشوری که ۲۰ سال خشکسالی را در ۳۵ سال اخیر تجربه کرده اسـت این موضوع، مشکلی جدی اسـت. خبر خوب این اسـت که بانک توسعه آفریقا اخیراً وامی ۸۸ میلیون یورویی را برای تأمین مالی پروژههای مرتبط باهدف بهبود کیفیت توزیع آب تصویب و تأیید کرده اسـت.
بااینحال نکته قابلتوجهی در این زمینه وجود دارد: هیچ کشوری نمیتواند بهتنهایی کاری انجام دهد. همکاری منطقهای و بینالمللی در این مورد بهشدت موردنیاز اسـت. کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باید به یکدیگر در اجرای برنامههای الگو در این زمینه کمک کنند و از تجارب یکدیگر در این زمینه بهره بگیرند.
دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
گزارش توسعه جهانی آب سازمان ملل متحد آنچه را که بیشتر مردم در منطقه خاورمیانه میدانند، تأیید کرد؛ صدها هزار نفر از مردم این منطقه و شمال آفریقا با بدترین نوع کمبود آب مواجه هستند.
مهر به نقل از «گلف نیوز» نوشت: گزارش توسعه جهانی آب سازمان ملل متحد نشان میدهد که بسیاری از مردم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از الجزایر گرفته تا اردن، لیبی، مراکش، فلسطین، سودان و سوریه و یمن با بدترین کمبود آب در دهه اخیر مواجه شدهاند. این مسئله آخرین چیزی اسـت که این منطقه با توجه به مشکلات رشد اقتصادیاش به آن نیاز دارد.
عوامل متعددی ازجمله تغییرات آب و هوایی، بیابانزایی، آلودگی آب، استفاده بد از منابع طبیعی، اطلاعات ناکافی، آموزش و ارتباطات این وضعیت را بغرنجتر کرده اسـت.
بهعنوان مثال الجزایر در حال تجربه کردن بدترین خشکسالی خود در ۵ سال اخیر اسـت؛ با وابستگی بسیاری از محصولات کشاورزی این کشور به بارش باران که ناشی از توسعه نیافتن ابزار و تکنولوژی کشاورزی در این کشور اسـت، تولید غلات در این کشور ۴۰ درصد کاهشیافته اسـت. باوجود منابع عظیم نفتی و گازی، الجزایر از تولید و ذخیره آب مورد نیاز جمعیتش وامانده اسـت به همین دلیل نیز این کشور این روزها با تظاهرات گسترده مردمی در اعتراض به وضعیت بد اقتصادیشان روبهرو شده اسـت.
لیبی با توجه به جنگ و درگیریهای داخلیای که با آن روبهروست، با بیثباتی بیشتری مواجه شده اسـت. نتیجه این درگیریها قطع برق و کاهش میزان سوخت اسـت که توزیع آب را در این کشور با مشکل مواجه ساخته اسـت. تابستان گذشته سازمان ملل متحد ۵ میلیون لیتر آب از کشورهای همسایه برای رفع نیازهای این کشور تأمین کرد.
در اردن کمبود آب بهصورت ویرانگری خود را در شهرهای بزرگ مانند امان نشان داده اسـت. اردن تنها برای دو میلیون نفر از مردمانش ذخیره آب دارد. بااینحال جمعیت این کشور بیشتر از ۶ میلیون نفر اسـت و این جدای از ۱.۵ میلیون نفر از مهاجران سوری اسـت که فعلاً در این کشور اقامت دارند.
در دوران کمبود آب، این پناهجویان هستند که کمبود را زودتر از باقی مردم حس میکنند. ذخیره آب در بسیاری از کمپهای مهاجران هم در اردن و هم در لبنان به کمترین میزان خود کاهشیافته اسـت؛ این کاهش برای کسانی در نظر گرفتهشده اسـت که هماینک نیز در گرمای سوزان منطقه در چادر زندگی میکنند. در «روکبان»، یکی از اردوگاههای پناهجویان در مرز مشترک سوریه، عراق و اردن، ۸۵ هزار و ۵۰۰ نفر از مردمی که در این کمپ زندگی میکنند روزانه تنها ۵ لیتر آب برای نوشیدن، پختوپز و شستوشو دریافت میکنند.
وضعیت در یمن نیز که جنگ در آن از یک سال پیش آغاز شده، به همین وضعیت اسـت. صنعا پایتخت یمن در عرض ۱۰ سال بهشدت خشک خواهد شد و با وضعیت به وجود آمده که نیمی از مردم این کشور به آب پاک دسترسی نخواهند داشت، محصولات کشاورزی نیز نابودشده و انواع و اقسام بیماریها در این کشور رواج مییابد.
سازمان ملل تخمین میزند که هر سال ۱۴ هزار کودک زیر ۵ سال، براثر سوءتغذیه و اسهال جان خود را از دست بدهند. در همین حال کشاورزان نیز برای رسیدن به آب در عمق بیشتری از خاک به جستجو میپردازند که برخی از آنها به ۵۰۰ متر نیز میرسد و هیچ قانون و مقرراتی در این زمینه وجود ندارد که جلوی هدر رفت این میزان از منابع آبی این کشورها را بگیرد.
دخالت مؤثر دولت در زمینهٔ راههای به دست آوردن آب شاید در یمن با این وضعیت جنگی سالها زمان ببرد اما این رویکرد در خصوص سایر کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هم ممکن و هم ضروری اسـت. برای شروع، دولتها باید اقدامات کشاورزی را به سمت مدرن شدن پیش برده و از تکنولوژیهای نوین برای جلوگیری از هدرروی آب استفاده کنند. این اقدامات میتواند شامل آموزش کشاورزان، و معرفی ابزارهای کارآمدتر برای آبیاری محصولات باشد. درهرصورت کاهش وابستگی کشاورزان به منابع آبی ناشی از باران بسیار ضروری اسـت.
برخی از کشورها مانند مراکش و اردن هماینک نیز گامهای مؤثری در این زمینه برداشتهاند. دولت مراکش بهویژه تلاشهای قابلتوجهی برای توسعه منابع آبی خود ازجمله از طریق سدسازی در پی گرفته اسـت. بااینحال هنوز هم راه طولانیای در این زمینه در پیش اسـت. میزان بهرهوری توزیع آب در مراکش هنوز پایین باقیمانده اسـت و تنها ۶۰ درصد برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده میشود. برای کشوری که ۲۰ سال خشکسالی را در ۳۵ سال اخیر تجربه کرده اسـت این موضوع، مشکلی جدی اسـت. خبر خوب این اسـت که بانک توسعه آفریقا اخیراً وامی ۸۸ میلیون یورویی را برای تأمین مالی پروژههای مرتبط باهدف بهبود کیفیت توزیع آب تصویب و تأیید کرده اسـت.
بااینحال نکته قابلتوجهی در این زمینه وجود دارد: هیچ کشوری نمیتواند بهتنهایی کاری انجام دهد. همکاری منطقهای و بینالمللی در این مورد بهشدت موردنیاز اسـت. کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا باید به یکدیگر در اجرای برنامههای الگو در این زمینه کمک کنند و از تجارب یکدیگر در این زمینه بهره بگیرند.
کائوله، شهری که گفته می شود روزگاری میزبان شیرازی ها بوده، این روزها به یک مقصد گردشگری مهم و معتبر تبدیل شده که عده زیادی از توریست ها یا محققان معماری به آنجا می روند. هر چند این شهر دیگر رونق سابق را ندارد و نزدیک ترین شهر به آن، یعنی «باگامویو» فقط یک هتل دارد اما درآمد شرکت های توریستی و برگزار کننده تورهای «سافاری» (تورهای صحرایی) از اینجا به هیچ عنوان کم نیست.
مصاحبه با پیرترین مرد شهر
رسیدن به تانزانیا با هواپیما امکان پذیر است اما در گذشته، از راه اقیانوس هند و شرق قاره آفریقا به این منطقه وارد می شدند. «زنبار» نامی بود که قبلا به این سرزمین داده بودند. شهر «باگومویو» که یکی از نزدیک ترین مناطق به «کائوله» باستانی است، خاطره های تاریخی فراوانی دارد.
تا چند دهه پیش، یکی از بندرگاه های مهم مربوط به «تجارت برده» همین جا بوده است. «منگوتی ایدی موریسو» یکی از قدیمی ترین اهالی شهر باگومویو است که به گفته خیلی از اهالی محل، بیشتر از 100 سال عمر کرده است. سن و سال او آن قدر زیاد است که طبق ادعای خودش، در دوران کودکی آخرین نسل از برده ها را به چشم دیده و خاطره های شان را نیز شنیده است.
او می گوید: «من در آن زمان بسیار جوان بودم و کار اصلی ام گله داری بود اما آن سال ها را خیلی خوب به خاطر دارم. یادم می آید که بردگان را با هزار مشقت از کشتی ها پیاده می کردند و در حالی که گردن شان از درد می سوخت و فریادشان از هر سو بلند می شد، داغ بردگی را بر پشت شان نقش می کردند.»
البته صحت حرف های او لزوما نمی تواند مورد تایید باشد چون برده داری مدت هاست در دنیا منسوخ شده است. با این وجود مردم محلی به آقای موریسو بسیار اعتماد دارند و می گویند بخشی از چیزهایی که درباره گذشته می گوید، خاطره های پدران خودش است.
البته اینجا فقط مقصد بردگان بیچاره بود. از قرن شانزدهم به بعد، این بندر شلوغ مقصد بسیاری از کسانی بود که می خواستند از راه اقیانوس وارد قاره آفریقا بشوند. اعراب و سایر آسیایی ها اولین مسافران آفریقا بودند. بعد از آنها مردم اروپا، به خصوص آلمان و انگلستان اینجا را به عنوان یکی از مقصدهای شان انتخاب کردند.
برای رسیدن به محل زندگی ایرانی ها باید راه تان را از بندر به سمت جنوب ادامه بدهید. در اینجا شهرستان کوچکی به نام «کائوله» قرار گرفته که ادعا می شود بازماندگان ایرانیان در آن زندگی می کنند. اینجا زیر نظر شهر «باگومویو» اداره می شود و زیرمجموعه ای از آن منطقه به شمار می رود، هر چند زمانی یک شهر بزرگ و باشکوه بوده است.
کائوله اما این روزها دیگر اثری از آن جلال و جبروت گذشته ندارد. یک شهر کوچک در کشور تانزانیاست که در کنارش، بازمانده های تاریخی به همین نام وجود دارد. این شهر نسبتا قدیمی و ویرانه های اطرافش در سه مایلی شهر «باگامویو» در سواحل اقیانوس هند قرار گرفته اند. بنابر اسناد به جای مانده تاریخی و سفرنامه های موجود، این شهر در طول قرن 13 و 16 میلادی ساخته شده و بازمانده از زمانی است که گروهی از مسلمانان شیرازی تبار در آنجا سکونت داشته اند.
اینجا آنقدر از بناهای تاریخی به سبک ایرانی پر شده که کمتر کسی را به یاد مناطق خشک آفریقایی می اندازد. کسانی که شیراز را از نزدیک دیده باشند، ممکن است با دیدن چند مسجد ایرانی – آفریقایی اینجا، حتی دل شان هوس رفتن به شیراز را بکند. شاید برای تان جالب باشد که بدانید بنابر روایت هایی، قدیمی ترین مسجد آفریقا در کائوله بنا شده است.
به جز مساجد بزرگ و خاص این شهر پرجلال و باشکوه، بقایای قبرستانی در اینجا وجود دارد که بنابر گفته مردم محلی، آرامگاه سلطان های ایرانی حاکم در این منطقه بوده است. برخی از مردم محلی، حتی نام این افراد را هم به خاطر دارند. «سلطان محمد الحاتم البراوی»، نام یکی از سلطان های این منطقه بوده است. اگر دل تان می خواهد زیبایی های خاص این منطقه را به چشم ببینید، باید سری به موزه کوچکی که در آنجا ساخته شده بزنید. آثار به نمایش در آمده در این موزه از ملیت های مختلفی هستند. بشقاب های چینی و وسایلی که استفاده از آنها در ایران رواج داشته در کنار هم به نمایش در آمده اند. این موضوع نشان می دهد که شیرازی های ساکن در این منطقه با بقیه نقاط آفریقا و حتی چینی ها در شرق دور، مراوده و مکاتبه داشته اند.
شهر «بروببین»
داستان سفر شیرازی ها به زنگبار
شیرازی های آفریقایی تبار چطور به این منطقه آمده اند؟ این سوالی است که مدت هاست ذهن بسیاری از تاریخ شناسان را به خودش مشغول کرده بود. بنابر اسناد به دست آمده، گروهی از ایرانی ها – به خصوص گروهی از تجار شیرازی – با دو هدف تجاری و گسترش اسلام سوار بر کشتی های خودشان راهی مناطق دوردست از جمله آفریقا می شوند.
آنها در طول سفرهای شان به مناطقی که این روزها کشورهای «سومالی»، «کنیا»، «تانزانیا» و «مجمع الجزایر کومور» قرار گرفته رسیده و در همانجا مأوا می گیرند. آنها جزو اولین گروه از مسلمانان شیعه ای بودند که از مرزهای شرقی قاره سیاه وارد این منطقه شده بودند. تجار ایرانی از طریق بندر سیراف و خلیج فارس وارد آب های اقیانوس آزاد شده و به آفریقا رسیده بودند.
به نظر می رسد بعد از قرن شانزدهم میلادی، دیگر شیرازی تبار چندانی در شهر باقی نمانده باشد. این گروه در فرهنگ بومی منطقه حل شده و بخشی از مردم آفریقا شدند به طوری که دیگر یک شیرازی اصیل در منطقه وجود ندارد. با این وجود هنوز هم شیرازی بودن در بین اهالی منطقه نشان دهنده اصالت است و زمانی که می خواهند به اهمیت و توانایی های کسی اشاره کنند، می گویند: «او شیرازی است!»
ویرانه هایی به وسعت دانشگاه
این ویرانه ها به جز جذابیت خاصی که برای بعضی از توریست ها دارند، برای اهالی شهرهای نزدیک، حالت تقدس دارند به طوری که قبرستان سلطان محل گردهمایی گروهی از مردم محلی است. چاه آبی در این منطقه وجود دارد که سال هاست مردم با نیت تبرک از آن آب می نوشند.
«نویل چیتیک»، باستان شناس و رییس موسسه تحقیقاتی «شرق آفریقا» اولین کسی بود که در سال 1958 میلادی این ویرانه های باستانی را کشف کرده و ترتیبی داد تا بازمانده های این تمدن قدیمی سر و سامان داده شوند.
«سیاورزی هونگو» یکی از مسئولان دولت محلی که در بازدید از منطقه، خبرنگار «واشنگتن تایمز» را همراهی می کرده، درباره ویژگی های خاص منطقه می گوید: «در طول سال های اخیر، گروهی از معماران به این منطقه آمده اند تا از شیوه ساختمان سازی در این منطقه نکات جالبی را یاد بگیرند. گردشگران معمولا در اینجا – که منطقه خوش آب و هوایی بوده و از نظر گروهی، شبیه شیراز است – استراحت می کنند اما این منطقه برای کسانی که بخواهند درباره معماری های خاص آموزش ببینند، یک دانشگاه به شمار می رود.»
دانش > طبیعت - برای اولین بار در ۴۰ سال گذشته بارش برف در صحرای بزرگ آفریقا همه را شگفتزده کرده است. در پی بارش برف شنهای نارنجیرنگ این منطقه سفیدپوش شدند اما این عمر برف بسیار کوتاه بود و برفها پس از کمتر از یک روز کاملا آب شدند.
به گزارش ایندیپندنت،صحرای بزرگ آفریقا بزرگترین صحرای گرم جهان در شمال آفریقا با مساحتی حدود ۹ میلیون کیلومتر مربع و قدمتی معادل دو و نیم میلیون سال واقع شدهاست. این بیابان بزرگ از غرب به اقیانوس اطلس، از شمال به کوههای اطلس و دریای مدیترانه، دریای سرخ و مصر در شرق و از جنوب به سودان و درهٔ رود نیل محدود میشود. صحرای بزرگ آفریقا قاره را به دو بخش شمال و منطقه آفریقای سیاه تقسیم میکند.
5454
با این حال در سالهای اخیر میزان ورود به کشورها و تسهیل صدور ویزا در سراسر جهان با سرعت مناسبی رو به رشد گذاشته است. بخشهایی مانند آسیا، آمریکای لاتین، اروپای شرقی و مرکزی، اروپای مدیترانه شرقی و آفریقا با نرخی در حدود دو برابر رشد مقاصد کشورهای پیشرفته (حدود 4/ 4درصد در سال) رشد کردهاند که این رشد را میتوان تا حدودی به علت ارزش پول پایینتر این کشورها در مقابل کشورهای بزرگتر و پیشرفتهتر نیز دانست.
در نتیجه، احتمال میرود میزان ورود به کشورها و اقتصادهای نوظهور رفته رفته از میزان گردشگران کشورهای توسعهیافته فراتر رود و در سال 2030 حدود 57 درصد از ورود گردشگران بینالمللی به مقاصد مربوط به اقتصادهای نوظهور باشد. این نسبت در سال 1980 حدود 30 درصد و در سال 2010 47 درصد بود.
با این وجود، برخی از مهمترین این کشورها از جمله ترکیه در سالهای اخیر با بحرانهای زیادی روبهرو شدهاند. بهرغم مسائل گفتهشده، آفریقا خواهد توانست از این روند ورود روزافزون گردشگران بینالمللی منتفع شده و در بسیاری از حوزهها با کسب درآمد و اشتغالزایی از تله فقر خارج شود.
پیشتازی شرق آفریقا در 2014
در سال 2014 آفریقا از 58 درصد از جمعیت جهان ویزای سنتی دریافت میکرد اما در همان زمان بالاترین درصد را در میان کشورهایی داشت که بازدیدکنندگان از آن ویزای هنگام ورود به کشور را دریافت میکردند. به هر صورت، این عدد در بخشهای مختلف آفریقا متفاوت است.
برای مثال در سال 2014، آفریقای مرکزی در استفاده از ویزای سنتی برای 91 درصد از کل جمعیت جهان، بالاترین نرخ را در آفریقا از این نظر و وابسته بودن به ویزای سنتی داشت. از سوی دیگر، شرق آفریقا پایینترین نسبت را از این نظر در جهان داشت؛ تنها 31درصد از جمعیت جهان برای ورود به این منطقه نیاز به دریافت ویزای سنتی داشتند.
ویزای صادر شده درهنگام ورود نیز در شرق آفریقا بسیار متداول بود و این منطقه را همراه با جنوب شرق آسیا به دو منطقه برتر دسترسی باز در جهان تبدیل کرده بود. از نظر ویزای الکترونیکی نیز منطقه آفریقای مرکزی پس از منطقه جنوب آسیا و اقیانوسیه اقدامات گستردهای انجام داده بود، هرچند بهطور کلی میزان استفاده این منطقه از ویزای سنتی بسیار زیاد بود و ویزای الکترونیکی تنها بخش اندکی از گردشگران را پوشش میداد؛ یعنی تنها حدود 7 درصد از جمعیت جهان را میتوانست بهطور بالقوه تحت پوشش قرار دهد. ویزای سنتی در آفریقای شمالی 85درصد از جمعیت جهان را تحت پوشش قرار میدادند و در جنوب آفریقا نیز این میزان بالاتر از 70درصد بود.
تغییرات 2015
در سال 2015 این روند با تغییر اندکی همراه بود. ویزای سنتی مورد نیاز در کل آفریقا به 57 درصد از جمعیت جهان کاهش یافت که بیانگر رشد یک درصدی در تسهیل ویزا در کل منطقه آفریقا بود اما همزمان بالاترین رتبه را در میان مناطق از نظر دریافت ویزای هنگام ورود داشت.
آفریقای مرکزی برای ورود گردشگرانی از 92 درصد جمعیت جهان ویزای سنتی دریافت میکرد که نسبت به سال پیش حتی در تسهیل ویزا کمتر مشارکت کرده بود. شرق آفریقا نیز همچنین از نظر دریافت ویزای سنتی در پایینترین سطوح جهانی قرار داشت و 33 درصد از جمعیت جهان را تحت پوشش ویزای سنتی قرار میداد. ویزای هنگام ورود در این کشورها به 52 درصد از جمعیت کشورهای جهان میرسید.
به این ترتیب همچنان دو منطقه شرق آفریقا و جنوب شرقی آسیا در صدر بازترین کشورهای جهان قرار داشتند. در همین حال، میزان پوشش ویزاهای سنتی در مناطق مختلف آفریقا متفاوت بودند؛ برای مثال در آفریقای شمالی به 84 درصد و در جنوب آفریقا به بیش از 70 درصد میرسیدند که بیانگر بهبود وضعیت تسهیل ویزا در آفریقای شمالی است.
ارتباط میان ویزا و گردشگری آفریقا
در قاره آفریقا در سال 2014 بیشترین بازدید و کسب درآمد از محل مخارج گردشگران از کشورها به ترتیب متعلق به مصر، آفریقای جنوبی، مراکش و تونس بوده است و در ردههای بعدی کشورهایی نظیر اتیوپی، کنیا، موریس، تانزانیا و اوگاندا قرار داشتهاند.
با این حال اگر به میزان رشد گردشگران ورودی به بخشهای مختلف جهان نگاه کنیم، درمییابیم که کشورهای شرق آفریقا مانند سودان، ماداگاسکار و اتیوپی در سال 2014 در رتبههای 4 تا 6 پررشدترین مقاصد گردشگری در قاره آفریقا قرار گرفته بودند؛ امری که گویای عزم این منطقه برای جذب گردشگر و تسهیل ویزا برای دستیابی برای توسعه و کسب درآمد از این طریق است.
دادههای آفریقا نشان میدهد شرق آفریقا از نظر مشارکت گردشگری در اشتغال نیز وابسته به بخش گردشگری است. همچنین نگاهی به آمارهای بانک توسعه آفریقا و نهادهای تهیهکننده آمار برای گردشگری این کشور نشان میدهند مشارکت این بخش در تولید ناخالص داخلی کشورهای منطقه شرق آفریقا بسیار قابلتوجه است و در مقایسه با سایر کشورهای این منطقه نسبت بالایی دارد.
تقریبا تمام کشورهای منطقه شرق آفریقا بین 5/ 2 تا بیش از 5 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در سال 2014 با استفاده از گردشگری تامین میکردند و با توجه به فقر این قاره و تلاش برای افزایش درآمد و توسعه، سیاستهای تسهیل ویزا در این منطقه بیش از هر جای دیگری در آفریقا انجام شده است که شکل غالب آن را میتوان در تسهیل ویزا به هنگام ورود مشاهده کرد. کشورهایی همچون کنیا و اتیوپی در سال 2014 حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از طریق گردشگری کسب کرده بودند.
تلاش برای تسهیل ویزای منطقهای
در همین اثنا، رهبران قاره آفریقا در جستوجوی راهی برای افزایش اشتغال و توسعه اقتصادی از سیاستهای تسهیل ویزا استفاده کردهاند که میتواند اشتغال در این بخش را از 5 درصد به 25 درصد افزایش دهد. کشورهای شرق آفریقا با توجه به آنچه گفته شد درصدد هستند تسهیل ویزای منطقهای را برای رسیدن به اهداف خود در حیطه درآمد و رشد اقتصادی به کار گیرند.
از سوی دیگر تلاشهایی برای اشتراک ویزا با کشورهای «جامعه توسعه جنوب آفریقا» انجام شده است. ویزای مشترک بین زامبیا و زیمبابوه نیز از جمله این اقدامات بهشمار میرود. کشورهای شرق آفریقا همچنین تلاشهایی را برای ایجاد یک ویزای واحد بین کشورهای کنیا، اوگاندا و رواندا انجام دادهاند. این کار به گردشگران امکان میدهد در کنار مرز یک ویزای 3 ماهه با قیمت 100 دلار تهیه کرده و از این کشورها دیدن کنند.
پیش از این، نوعی ویزای مشترک نیز در کشورهای حاشیه رود زامبز در سال 1998 ایجاد شده بود که بنیانگذاران آن امیدوار بودند با یک ویزای توریستی، گردشگران بتوانند از 15 کشور عضو جامعه توسعه جنوب آفریقا دیدن کنند که خود میتوانست پیامدهای مثبتی برای گردشگری این کشورها به همراه داشته باشد؛ اما این رویا به تحقق نپیوست. با این حال اکنون تا حدودی این مباحث احیا شده است.
تسهیل ویزا بین کشورهایی نظیر زامبیا و زیمبابوه پروژهای است که مباحث مربوط به آن از اواخر سال 2014 آغاز شده است و در صورت موفقیت در آینده نزدیک میتواند چنین حرکتهایی را در این مناطق افزایش دهد. مرحله اساسی این پروژه، اضافه کردن 3 کشور دیگر به یک ویزای واحد است که به شدت میتواند بر اقتصاد و صنعت گردشگری این کشورها اثر بگذارد. این مثالها از جمله نخستین گامهایی هستند که در جهت تسهیل ویزا در آفریقا صورت گرفته و منجر به افزایش گردشگران شدهاند؛ هر چند در ابتدای راه خود هستند.
سایر کشورها نیز میتوانند از این تجربه استفاده کنند و در جهت تقویت گردشگری خود با تسهیل روند صدور ویزا به روشهای مختلف، تلاشهایی صورت دهند.
وبسایت گردالی: آفریقا مکان حیواناتی اســت که در جاهای دیگر دنیا وجود ندارد. گوزن های یالدار، گورخرها، شیرها، فیل ها و گوریل ها و دیگر حیوانات زیبا و دیدنی را میتوانید با سفر به آفریقا تماشا کنید. در ادامه مکان هایی از آفریقا را برای دیدن حیوانات نادر و جذاب معرفی میکنیم:
این مکان بهترین نقطه ی زمین برای دیدن حیات وحش اســت. حتما شیر، بوفالو، فیل، کرگدن و پلنگ را درآنجا خواهید دید. اگر دی ماه به آنجا سفر کنید کوچ گوزن های یالدار و گورخر را خواهید دید.
این مکان زیبا با شن های نقره ای-سفید در طول فصل های خشک مکان گله های حیوانات اســت که مناظر شگفت انگیزی خلق میکنند. این پارک ملی هم دارای شیر، بوفالو، فیل، کرگدن، پلنگ ، غزال ، بز کوهی و کرگدن سیاه درحال انقراض اســت.
دیدن گوریل های کوهی در رواندا تجربه ی منحصربه فردی اســت. در این کشور کوچک، دوسوم از گوریل های کوهی موجود زندگی میکنند که تنها ۸۸۰ عدد هستند. دراین پارک، ده گروه گوریل دردسترس توریست ها هستند.
این پارک ملی، دومین پارک ملی بزرگ بوتسواناست که ۴۵۰۰مایل مربع را میپوشاند و خانه ی جمعیت های متمرکزی از حیات وحش آفریقاست. این پارک با رود چوب، دشت های بزرگ و جنگل ها، خانه ی ۱۲۰هزار فیل اســت. همچنین گورخر، بوفالو، زرافه و گوزن یالدار در آن زندگی میکنند. بازدید این پارک خیلی ارزان اســت و وسایل رفاهی زیادی برای هر بودجه ای دارد.
این مکان بهشت پرنده دوستان اســت چون خانه ی دومیلیون فلامینگو اســت که کنار رود میتوان آنها را دید. بیش از ۴۰۰نوع مختلف پرنده در این پارک دیده میشود و حیواناتی مانند اسب آبی، زرافه و کرگدن سفید را میتوانید کناره ی رود آن ببینید.
در این پارک ملی میتوانید قایق سواری کنید و فیل ها را که در آب شنا میکنند ببینید. بز کوهی، گورخر، بوفالو، پلنگ و چیتا در کنار رود این پارک برای آب خوردن توقف میکنند و منظره های شگفتی پدید میاورند. بیش از ۴۰۰گونه پرنده در این پارک شناسایی شده اســت.
این مکان که بین شیبهای کوه کنیا واقع شده، خانه ی ۲۵۰کرگدن سفید و سیاه اســت. این مکان برای حفظ کرگدن سیاه ساخته شده و بسیار زیباست.
این پارک ملی بیشترین تنوع حیات وحش در قاره را با ۱۴۵ گونه ی پستاندار دارد. علاوه بر شیر، بوفالو، فیل، کرگدن و پلنگ، دیگر گونه ها مثل زرافه، چیتا، سگ های وحشی، اسب آبی و کروکودیل در این پارک زندگی میکنند. پرنده های مختلف از عقاب ، طوطی، پرنده های آوازخوان و لک لک نیز در این پارک دیده میشوند.
این منطقه ی سافاری زیبا خانه ی گونه های مختلف حیات وحش اســت. در طول فصل کوچ، حدود۲٫۵میلیون حیوان بین کنیا و تانزانیا از این مسیر عبور میکنند و منظره ی نفس گیری به جا میگذارند.
این پارک، معروفترین پارک ملی آفریقاست که کیلومترها داخل کوه جنگلی غیرقابل نفوذ اســت. این جنگل خانه ی ۳۶۰گوریل اســت و ۱۲۰ گونه ی متنوع پستاندار در آن زندگی میکنند. اگر خوش شانس باشید میتوانید شامپانزه، گربه ی طلایی آفریقایی، گوزن بیشه، غزال آفریقایی و گراز جنگلی غول پیکر را ببینید. دراین جنگل، ۳۶۰گونه پرنده هم زندگی میکنند.
این منطقه دورافتاده و دست نخورده، که تا سالهای پیش برای بازدید بسته بود، حالا سالانه تعداد کمی بازدیدکننده قبول میکند. دراین مکان شانس کمپینگ در قلب کالاهاری و درمیان غرش شیرها را دارید.
12. پارک ملی هوانگ، زیمبابوه
یکی از ده پارک ملی بزرگ آفریقا و بزرگترین در زیمبابوه، بخاطر فراوانی زرافه، شیر، چیتا، پلنگ و بیش از ۱۰۰گونه ی دیگر پستاندار معروف اســت. این پارک خانه ی بزرگترین جمعیت فیل ها در زمین اســت. همچنین جمعیت سگ های وحشی در این پارک از مناطق دیگر آفریقا بیشتر اســت. بهترین زمان دیدن این پارک بین مرداد تا مهر اســت که حیوانات دور چشمه های آب جمع میشوند.
دوستداران گربه این منطقه را دوست خواهند داشت، چون بهترین مکان زمین برای دیدن پلنگ اســت. برای دیدن جمعیت زیاد این گربه سانان حتما به این منطقه سفر کنید. این منطقه خانه ی شیر، بوفالو، گوزن یالدار و کرگدن نیز هست.
این پارک تقریبا تمام حیوانات آفریقا را دارد. کرگدن، غزال، بوفالو، شیر، سگ وحشی، سمور، قزل و بز کوهی در این پارک به تعداد زیادی زندگی میکنند.
۸۰درصد از حیات وحش ماداگاسکار در این منطقه یافت میشود و به جزیره ی ماه معروف اســت. این منطقه خانه ی خزندگان، بی مهره گان، پرندگان و میمون های پوزه دار اســت. میمون پوزه دار ایندری، با پاهای بلند مشکی که میتوانند تا ۹متر در هوا بپرند و آواز بخوانند، در این منطقه زندگی میکند.