جام جم سرا: نانوایان پرسش اصلیشان همین است. میخواهند بدانند این افزایش 30درصدی قیمت نان، چقدر از هزینههای افزایشیافته سال بعدشان را پوشش میدهد.
در داستان افزایش قیمت نان، اینبار دو طرف ماجرا ناخرسند هستند؛ هم مردم که هزینه بیشتری باید بپردازند و هم نانوایان که معتقدند باید بیش از اینها قیمت بالا میرفت.
نان 10درصد گران شد
سهراب محبعلی، نانوایی کوچک و سنتی دارد در شرق تهران. نان تافتون میپزد و سالهاست بالاوپایینهای این حرفه را تجربه کرده است. او افزایش قیمت نان را عملا 10درصد میداند. میگوید وقتی قیمت آرد همزمان با نرخ نان افزایش یافته پس نمیتوان مدعی شد؛ عایدی افزایش قیمت نان برای نانوا 30درصد باشد. بنابراین شاید نان برای مصرفکنندهها 30درصد افزایش یافته باشد اما برای نانوایان عملا 10درصد افزایش یافته است.
برگهای که قیمتهای جدید را همراه با وزن هر چانه خمیر در قالب جدولی نمایش میدهد؛ روی دیوار نانوایی و کنار دخل چسبانده شده است. این برگه را اتحادیه به نانوایان داده تا برای اطلاع عموم در معرض دید مشتریان قرار داده شود.
از وزن چانهها میپرسم؛ آیا هریک را وزن میکنید؟ مردم چطور میتوانند متوجه وزن چانهها شوند و از درستی وزنها مطمئن شوند؟ محبعلی تاکید میکند که وزن همانی است که ابلاغ شده. چانهها وزن میشود. مردم هم روی اعتبار نانوایان که کاسبهای چندین و چندساله محلهها هستند، حساب میکنند. ضمن آنکه ترازو هم مقابل دید است. اگر بخواهند میتوانند خودشان وزن چانهها را ببینند.
خردهها افتاد
قیمت بربری و سنگک، رند است؛ 700تومان بربری ساده و 800تومان سنگک. اما تافتون و لواش خرده هم دارد. قیمت نان لواش و تافتون 220تومان است. اما موقع حسابوکتاب سر دخل قیمتها به سمت بالا گرد میشود. البته این به انصاف نانوا بستگی دارد که به سمت پایین گرد کند یا بالا. یعنی طلبکار مشتری شود یا بدهکار. در منطقه یافتآباد نانواییها چندان شلوغ به نظر نمیرسد.
خانمی برای خرید نان تافتون در صف دونفره یک نانوایی ایستاده است. از او میپرسم چقدر برای نان پرداخت میکنید؟ میگوید: قبلا دوهزارتومان، 13 نان میشد ولی الان هر دوهزارتومان را هشت نان میدهند. با یک حساب ساده میبینیم باوجود آنکه قیمت نان تافتون 220تومان تعیین شده اما نانوایی عملا 250 تومان از مشتری بابت هر نان دریافت میکند. او که خود را طوبی صارمی معرفی میکند از کیفیت نان چندان راضی نیست. میگوید: همهچیز مانند قبل است. نه اندازه نان تغییر کرده و نه کیفیت آن. او توضیح میدهد؛ در یکی، دوسال گذشته که قیمتها بالا نرفته بود، نانها آبرفتهتر شده بودند اما با این افزایش قیمت، اندازه نان همانند قبل است و تغییری نکرده.
400تومان بابت یک قاشق کنجد
یکی از راههای درآمد نانوایان کنجد است. همین که مقداری از این دانه ریز و خوشمزه روی نان نمایان میشود؛ قیمتها هم دچار تغییر و تحول میشوند. یک قاشق کنجد که روی نان پاشیده شده و نان را خشخاشی میکند، 400تومان برای مشتری آب میخورد.
نانوایی بزرگی در شمالغرب تهران، صفی 10،15نفره از مشتریان دارد. با یکی از خریداران که میگوید کارگر ساختمان است گفتوگو میکنم. میگوید نان سنگک 800تومان شده اما سنگک خشخاشی را هزارو200تومان میفروشند. اصغر همتی به نانهای پختهشده و آویزان اشاره میکند: ببینید، کنجدی که روی آن پاشیدهاند حتی اندازه یک قاشق هم نیست اما همین مقدار کم کنجد 400تومان روی قیمت نان میبرد.
نانهای آپشندار
اینجا در شمال تهران هم همان برچسبهای قیمت روی دیوار نمایان است اما وضعیت کمی متفاوتتر از پایینترهاست. نانهایی میپزند برای پولدارترها. نانهای خشخاشی اینجا دودسته است؛ آنهایی که کم کنجد دارد و آنهایی که پر است از کنجد. پرکنجدها به دوبرابر قیمت فروخته میشود. این مدل فروش عمومیت ندارد و فقط در برخی مناطق دیده میشود؛ مناطقی که نان هم با آپشن و قیمتهای بالاتر فروخته میشود.
در همین زمینه، امید محمدی، نانوا، با بیان اینکه افزایش قیمت نان کنجدی بهدلیل گرانبودن این ماده است، توضیح میدهد: تا قبل از تغییر قیمت نان، یک کیسه 25کیلویی کنجد را 60هزارتومان میخریدیم، ولی چندروز است که قیمت یک کیسه کنجد به 150هزارتومان افزایش یافته است.
بهگفته او، هر کیسه کنجد کفاف مصرف سهروز را میدهد و این نشان میدهد که خریدار نان کنجدی زیاد است. البته فروش نان کنجدی اجباری نیست و مشتریان میتوانند نان ساده را خریداری کنند.
محمد عابدی، نانوایی دیگر نیز با اشاره به اینکه همهجا گفته میشود نان گران شده ولی کسی از بالارفتن قیمت آرد حرفی نمیزند، گفت: از روز اعلام رسمی افزایش قیمت نان، هر گونی 40کیلویی آرد 10هزارتومان گران شده است. وی افزود: قبل از بالارفتن نرخ نان، هر گونی آرد را 23هزارو500تومان میخریدیم، در حالی که از چندروز گذشته همین میزان را به نرخ 34هزارتومان خریداری میکنیم.
کیفیت درجا میزند
خانمی که عنوان میکند بازنشسته آموزشوپرورش است، از کیفیت نان گلایه میکند. به اعتقاد او کیفیت به هیچوجه با قیمت برابری نمیکند. وقتی برای یک نان 800 یا هزارو200تومان پرداخت میکنیم باید به همین اندازه نان باکیفیت تحویل بگیریم اما نانها به همان خمیریای است که هفته پیش بوده.
نان به نرخ روز
در میان همه گلایهها، روز گذشته برخی سایتها هم با تیتر «نان به نرخ روز» به برخی فعالان این صنف اشاره کردهاند که در جهت مخالف آب شنا کردند. به این مفهوم که با وجود ابلاغ افزایش 30درصدی قیمت نان اما آنها از بالابردن قیمت خودداری کردهاند. به چه دلیل؟ بهدلیل آنکه هنوز از آردی که قبلا با قیمتهای قدیم میگرفتند استفاده میکنند؛ در نتیجه نان را هم طبق قیمتهای قبل میفروشند.
در حالی که غالب نانوایان با وجود استفاده از سهمیه آرد قبلی، از فردای همانروز یعنی یازدهم آذرماه، نان را با نرخ جدید به مردم فروختند اما عکسی در فضای مجازی منتشر شده که نشان میدهد تعدادی از نانوایان هم هستند که بهدلیل داشتن سهمیه آرد خود از گذشته و بهطور قطع بهدلیل انصافشان، نان را تا اتمام سهمیه قبلی آرد خود، با قیمت قبلی عرضه میکنند.
افزایش 50درصدی نانهای بستهبندی
سری به سوپرمارکتهای سطح شهر هم زدیم تا از کموکیف قیمت نانهای بستهبندیشده در سوپرمارکتها مطلع شویم. سوپرمارکتداری در میدان آرژانتین قیمت یکبسته نان لواش را هزارو500تومان عنوان میکند.
میپرسم پیش از افزایش قیمت نان، چند میفروختید؟ میگوید هزارتومان. مگر نان 30درصد افزایش قیمت نداشته. پس چرا شما 50درصد قیمت را بالا بردهاید؟ این نان بستهبندیشده است. هزینه بیشتری دارد. از فروشنده مغازهای واقع در میدان هفتحوض قیمتها را پیگیر شدیم.
او قیمت نان لواش را پیش از افزایش قیمت، 900تومان و امروز هزارو200تومان بیان میکند. سعید پاییزا در مورد نان صنعتی میگوید: قیمت این نوع نانها اولا بیش از 30درصد افزایش یافته و دوم اینکه از یکماه پیش قیمت آنها تغییر کرده است. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
بیامو سری ۵ سدان اوایل سال آینده وارد بازار میشود. با این حال این کمپانی هماکنون با تجهیزات و لوازم اسپرت جدید M Performance خورهای به جان دوستداران سری ۵ انداخته است.
بهبودهای بسیاری برای خودرو بیامو سری ۵ که طی چند ماه آینده وارد بازار میشود، در نظر گرفته شده است؛ خطوط و منحنیهایی که به مشخصات آیرودینامیکی خودرو کمک میکنند، افزایش قابل ملاحظه توان خودرو، ارتقاء سیستم تعلیق، ترمزهایی با کارایی بالا و بهکارگیری قطعاتی در داخل خودرو که استادانه طراحی شدهاند.
خودروهای جدید بیامو 540i جایگزین سری قبلی با کد 535i خواهند شد و از این پس دارای کیتهای Performance Power و صدای اختصاصی خواهند بود که قدرت پیشرانه ۳ لیتری شش سیلندر خطی مجهز به توربو دوگانه آن را با افزایش ۳۴ اسب بخار به عدد ۳۶۰ میرساند. همچنین یک سیستم کاهش صدا (silencer system) برای خودرو BMW 540i در نظر گرفته شده است که در مواقع لزوم میتواند مفید واقع شود. خروجیهای اگزوز نیز در دو طرح کروم و فیبر کربن در دسترس خواهند بود. در رابطه با افزایشی که در قدرت خودرو ایجاد شده است، کمپانی بیامو ادعا میکند هیچ تغییری در میزان تولید آلایندگی و مصرف سوخت خودرو رخ نداده است. به هر حال کسانی که به دنبال قدرت و توان هستند آنچنان نگران چنین مسائلی نخواهند بود.
رینگهای اختصاصی ۲۰ اینچی BMW M Performance که از آلیاژ سبک در دو سطح ساخته شدهاند و از طراحی پره دوتایی بهره میبرند، دو رنگ خاکستری و نقرهای را با هم ترکیب میکنند و به نمایش میگذارند.ترمزهای M Performance نیز با کالیپرهایی به رنگ قرمز روشن قابل سفارش هستند که درمجموع حس و حال اصیل یک بیامو را القا میکنند. تایرهای در نظر گرفتهشده برای مجموعه اسپرت، از سایز استاندارد ۱۸ اینچی - که برای دستاندازهای جادهای مناسبتر است - به سایز 245/35 R20 در جلو و 275/30 R20 در عقب تغییر یافتهاند.
اجزای جدید و جذاب نمای خارجی شامل ریزهکاریهای سپر جلو، دیفیوزر از جنس پلی اورتان در قسمت انتهایی خودرو و اسپویلر عقب با روکش فیبر کربن است. تمام این اجزا با دقت بسیار بالایی طراحی و ساخته خواهند شد و مطمئنا با اکثر سلیقهها سازگار هستند.
در قسمت داخلی خودرو، غربیلک فرمان با پوشش آلکانترا (مادهای مرکب از ۶۸ درصد پلیاستر و ۳۲ درصد پلیاورتان که دوام و مقاومت کششی بالایی دارد) با نشان قرمزرنگی در موقعیت ساعت دوازده و دوخت نقرهای-خاکستری، خودنمایی میکند.
دیگر امکانات و تجهیزات قابل سفارش عبارتند از قابهای فیبر کربنی برای آینههای جانبی، جلو پنجره مشکیرنگ، ورودیهای هوا M Performance برای خنکسازی ترمزها و برچسبها و علائم M Performance به همراه نوارهای سرتاسری.
قیمتها برای امکانات و تجهیزات مذکور هنوز اعلام نشده است؛ اما اطلاعات بیشتر قبل از فوریه ۲۰۱۷ زمانی که سدانهای سری ۵ بهطور رسمی وارد بازار میشوند، منتشر خواهد شد.
به گزارش ستاره ها؛ در این بین نیز کراس اوور های زیبا و کوچکی با قیمت بسیار مناسب در بازار وجود دارند که عبارتند از آئودی Q5، ب ام و X3 ، لکسوس LX . قیمت این کراس اوورها تقریبا 36000 دلار است و قابلیت دو محوری بودن نیز در آنها به صورت اختیاری قرار داده شده که یک موتور 2 لیتری توربوشارژ با سیستم انتقال قدرت به چهار چرخ نیز در آنها دیده می شود.
BMW اولین سری از ماشین های مدل X خود را در سال 2013 با نام X1 روانه بازار آمریکا کرد و در تنها در فاصله سه سال رویکردش نسبت به ساخت این نوع ماشین ها به کلی عوض شد به طوری که X1 ی که این روزها تولید می شود با مدل نمونه سال 2013 تفاوت بسیار دارد چرا که مدل فعلی دو محوره است ولی مدل 2013 از یک محور در جلو استفاده می کرد.
در این کلاس، که bmw حالت پویا در رانندگی را برای راحتی سرنشینان عقب طراحی کرده و امکانات زیادی نیز برای راحتی سرنشینان به آن اضافه کرده است، کمی سخت است که بتوان به تصمیم BMW خرده گرفت. ماشین تستی که در اختیار ما قرار گرفت آپشن های اختیاری زیادی را در خود می دید که ارزش آنها مجموعاً 10 هزار دلار می شد؛ برخی از این آپشن ها عبارتند از قابلیت پارک خودکار ماشین، سیستم صوتی هارمان/کاردون، شیشه زیبای پانورامایی برای سقف که مجموعا قیمت این ماشین را به 45000 دلار افزایش می داد.
شاید تصور کنید که آئودی برای رقابت با دیگر خودروسازان شانسی برای عرضه کراس اوورهای کوچک و ویژه خود در بازار امریکا نداشته باشد اما این طور نیست. کراس اوور شاسی بلند A3، در این رقابت شرکت کرده است؛ اگرچه Q3 از جدید ترین پلتفرم گروه خودروسازی فولکس واگن موسوم به MQB در این مدل استفاده نکرده است ولی به جای آن از معماری PQ35 که مغرف نسل پنجم خودروهای فولکس واگن هستند بهره برده است.
لکسوس NX200t از لحاظ طولی، تقریبا 10 اینچ بلند از از آئودی و از لحاظ وزنی نیز 500 پوند سنگین تر از مرسدس بود. از آنجایی که NX، تنها مدلی از کراس اورهای لکسوس است که از بدنه دو جداره استفاده میکند، این برند در حال گرفتن فیدبک از بازار در رابطه با این تغییر نیز است. کراس اوور دیگر لکسوس یعنی RX که از NX نیز بزرگتر است، حدود 20 سال به عنوان یک ماشین لوکس و زیبا در بازار مطرح است. ماشین تستی NX ی که از طرف لکسوس در اختیار ما قرار گرفت از تمامی اپشن های ماشین های اسپورت بهره می برد که نشستن در صندلی جلوی این ماشین را لذت بخش تر از دیگر ماشین ها می کرد.در این ماشین همچنین پکیج تایرهای مخصوصا فصل تابستان نیز قرار داده شده بود که برای تست ما چندان کاربردی نداشت. از دیگر امکانات این ماشین می توان به سیستم کنترل تطبیقی سفر،صندلی های چرمی،شارژر بی سیم،و یک سان روف کارت پستالی زیبا اشاره کرد که قیمت این ماشین را به 46500 دلار افزایش می داد که این موضوع این ماشین را گران ترین ماشین حاضر در تست می کرد.
مرسدس بنز GLA250 ارزان ترین ماشین در تست حاضر به شمار می رود چرا که قیمت آن 41975 دلار است. از آپشنهایی که در این ماشین به کار رفته می توان به پایش نقطه کور،تایرهای 19 اینچی،دوربین عقب،سان روف پانورامایی، ترمز ضربدری اشاره کرد. برای ساخت GLA، طراحان مرسدس خط سقف این ماشین را به مانند کلاس A طراحی کرده اند و علت این کار را کمک به سیستم تعلیق ماشین عنوان نمودند.
در پایان به اینفینیتی QX30 می رسیم که جدیدترین طراحی را در بین ماشین های قبلی دارا می باشد. با اینکه طراحی این ماشین برای سال 2017 است اما به نظر می آید خیلی هم طراحی ویژه ای محسوب نمی شود. بد نیست به قسمت اتصال A-pillar به کاپوت و گلگیر ماشین نگاهی بیاندازید و سپس آن را با مرسدس مقایسه کنید؛ به سادگی در می یابید که این دو ماشین در این قسمتها بسیار شبیه هم هستند.QX30 محصول مشترک دایملر AG و رنو نیسان محسوب می شود و جای تعجبی ندارد که در ساخت آن از همان پلتفرمی استفاده شود که در مرسدس به کار رفته است.
در مقایسه ای که در ادامه خواهیم داشت، سعی کرده ایم چند رقیب اصلی در این کلاس را با هم بسنجیم. البته ماشین MKC لینکلن نیز با موتور 2.3 لیتری که داشت می توانست در این مقایسه قرار گیرد اما قیمت 50 هزار دلاری آن مانع از هم کلاس بودن آن با این ماشینها شد.
آئودی Q3 کواترو 2016
جایگاه پنجم
در روزگاری که اکثر خودروها به سمت استفاده از سوخت با کمترین میزان آلایندگی حرکت می کنند؛ این ماشین حرفی برای گفتن ندارد. این به خاطر ان است که اگرچه فروش Q3 در آمریکا از سال 2015 شروع شد اما طراحی آن متعلق به سه سال قبل از آن است که هنوز بحث استفاده از سوخت پاک در خودروها به این شدت داغ نشده بود.طراحی داخلی این ماشین به شکل خال خالی است و رانندگی با آن با امکانات عجیبی که در آن قرار داده شده است کمی سخت است؛ بدون اغراق باید گفت که تا به حال رانندگی با هیچ ماشین لوکسی را به این سختی ندیده بودم.
نکته منفی که در این ماشین به چشم می خورد این است که در پیچ ها به شدت آسیب پذیر است و سیستم تعلیق ضعیفی دارد. این ماشین عموما در جاده های پر پیچ و خم که پیچش های تندی دارند با کمی سرعت، چپ می کند.از دیگر نکات منفی این ماشین می توان به این نکته اشاره کرد که اگر شدت باد کمی زیاد باشد به سادگی قادر است بر روی هدایت ماشین اثر بگذارد. اما نکته مثبتی که می توان به آن اشاره کرد این است که پدال ترمز در Q3 بسیار نرم است و در سرعت های بسیار پایین در شهرهای شلوغ نیز می توانید بر روی ان حساب کنید.
وقتی سوار Q3 می شوید انگار سوار یک اتوبوس شده اید. ارتفاع صندلی ها در Q3 بالا است و جای قرار گیری فرمان نیز شما را در وضعیتی قرار می دهد که به جاده مسلط هستید. بسیاری از رانندگان از این شکایت دارند که وقتی فرما نرا به سمت پایین می چرخانند با مشکل مواجه می شوند و اینکار برای آنها راحت نیست. با این اوصاف در مورد این ماشین، حداقل می توان گفت این ماشین یک اتوبوس کوچک با صندلی های پشت راحت است.
Q3 یک ناهمگونی در خط تولید ماشین های آئودی محسوب می شود. چرا که این ماشین برای رانندگی اصلا راحت نیست و رانندگی با آن سختی های خاصی دارد در صورتی که مدل های دیگر آئودی اصلا اینگونه نیستند. طراحی و تقسیم بندی قسمت های مختلف آن ضعیف و طراحی داخلی آن نیز تا حدی قدیمی به نظر می رسد.
اینفینیتی QX30 AWD مدل 2017
این ماشین به شدت مشتری پسند ساخته شده است. این ماشین در واقع تلفیقی از دو ماشین است و تعداد کمی از خریداران آن این نکته را می دانند که در واقع سوار بر یک GLA هستند.
با تشکر از طراحی موزونی که اینفینیتی در این مدل خود به کار برده استمرغوبیت فلز به کار رفته در بدنه و خطوط موزون و همگون روی بدنه ها شخصیت خاصی به این ماشین داده است به طوری که می توان گفت QX30 شبیه هیچ ماشینی در دنیا نیست و بی همتا است.
در فضای داخلی این ماشین، اینفینیتی از داشبورد جدیدی استفاده کرده است که با سیستم سرگرمی که در ماشین تعبیه شده است سازگار تر باشد که همین امر می تواند بسیاری از رقیبان را از میدان خارج کند. اما سیستم کنترل آب و هوا،سوییچ های پنجره، و کلیدهای باز و بسته شدن در همه از GLA الهام گرفته شده اند به نوعی کپی از آن هستند. فرمان QX30 با GLA250 متفاوت است و این هم به خاطر آن است که این قسمت مرسدس کمی قدیمی به نظر می رسد.
وجه تمایز بین QX30 و مرسدس GLA در عمق رنگ بدنه آن است.اینفینیتی ادعا می کند بهترین سیستم تنظیم خروج هوا، تعلیق، فرمان و انتقال را دارد. اما با رانندگان چیره دستی که هر دوی این ماشین ها را سوار شده اند که صحبت کردیم، مدعی بودند که اینفینیتی هنوز راه درازی دررسیدن به نمونه آلمانی خود یعنی مرسدس GLA دارد. نکته منفی که در مورد اینفینیتی وجود دارد این است که QX30، در حین حرکت در مسیرهای سنگ فرش شده لیز می خورد و به گوشه ها متمایل می شود و این موضوع رانندگی با آن را در این مسیرها سخت می کند.
سیستم انتقال این ماشین که دو حالت اکونومیک و اسپورت را در خود می بیند، به شدت نیاز به حالتی به نام نرمال دارد که بتواند حالت دنده ها را در بین حالت اسپورت و اکونومیک قرار دهد.در حال حاضر چنین حالتی وجود ندارد و بر روی سوییچ تغییر حالت ماشین فقط حرف E,S,M نوشته شده که M مخفف manual یا دستی به حساب می آید و E و S نیز بیانگر حالت اکونومیک و اسپورت هستند.به طور متوسط این ماشین به ازای هر گالن سوخت 25 مایل مسافت را طی می کند که 1 واحد کمتر از مرسدس به حساب می آید که شاید این به خاطر آن بوده است که ما در دور تستی خیلی بین حالت های اسپورت و اکونومیک سوییچ کردیم.
اما برونسپاری پروژه Qx30 به مرسدس بنز، شمشیر دولبی برای اینفینیتی محسوب می شود که ممکن است با شکست یا موفقیت آن همراه شود. همانطور که دربالا اشاره کردیم بسیاری از نقص های QX ریشه در GLA دارد و از نظر طراحی داخلی هم این ماشین به صورت غیر قابل تحملی فضای داخلی کوچکی دارد که همین امر باعث شد از جایگاه سوم به جایگاه چهارم سقوط کند.
جایگاه سوم: هاچبک های مغرور
آلمان ها با کوپه های چهار دار و کوپه های SUV، سلطان زیبایی در این کلاس محسوب می شوند. اما بر خلاف پیش بینی ها، آنها بازار بزرگ کراس اوورهای کوچک را به سادگی از دست دادند. GLA یکی از این نمونه ها است.این مدل از مرسدس یک کراس اوور واگن مانند کوچک است که سقف آن نیز 5 اینچ کوتاه تر از نمونه لکسوس است.برای افراد با اندازه متوسط این ماشین یک ماشین دو نفره محسوب میشود و از این ماشین 42000 دلاری می توان برای مسافرت های دو نفره استفاده کرد.
علاوه بر اینکه این ماشین از امکانات اولیه رفاهی در مدل های مشابه خود بی بهره است،کمبود جا برای بار، عدم داشتن صندلی عقب قابل نشستن و صندلی های قدیمی و دکمه های proximity نیز از نقاط ضعف این ماشین به شمار می رود. اما از بسیاری جهات از لحاظ زیبایی و طراحی این ماشین زیباتر از مزدا 3 است چرا که مواد به کار رفته در ساخت بدنه این ماشین اصلا قابل مقایسه با مدل های دیگر نیست.
رانندگی با GLA خیلی خشک به نظر می رسید اما نه در حد اینفینیتی!در این ماشین نقص رانندگی سفت و خشک با کنترل آسان ماشین و بدنه در پیچ ها پوشش داده شده و قابل اغماض است.(این مدل از مرسدس از تایرهای بزرگتر اما با عرض کمتر استفاده می کند) چراغ و فرمان دقیق این خودرو، راننده را در کنترل ماشین بسیار کمک می کند. جعبه دنده 7 دنده ای این ماشین، تعویض دنده روانی را در افزایش یا کاهش دنده در اختیار راننده، قرار می دهد. برنامه راه انداز این خودرو، آن را قادر می سازد تا ظرف 6.1 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسد که این نرخ در اینفینیتی QX30 حدود نیم ثانیه بالاتر است.
در مقایسه با QX30 می توان گفت که GLA250 سواری روان تری به راننده می دهد اما به سختی می توان گفت همه امکانات آن تکمیل است چرا که یک ماشین لوکس باید هم زیبا باشد و هم امکانات و آپشن های بالایی در اختیار راننده قرار دهد که GLA250 هیچ کدام از این موارد را در حد عالی ندارد.
لکسوس NX200t F AWD اسپورت مدل 2016
تنها ماشین اسپورت حاضر در این لیست که اسم اسپورت را در نام خود یدک می کشید لکسوس بود. لکسوس NX200t تقریبا در عملکرد در پیچ ها یک دهم BMW X1 است. این ماشین برای توقف از سرعت 70 مایل بر ساعت حدود 183 فوت مسیر را طی میکند تا توقف کامل انجام دهد در حالی که 20 فوت بیشتر از QX30 محسوب می شود. بر خلاف اینکه قدرت موتورش 235 اسب بخار است اما این مدل از لکسوس دومین خودروی کند این گروه محسوب می شود. در کل این ماشین هیچ وجه مشترکی با لکسوس مدل IS350 اسپورت F ندارد.
F اسپورت لکسوس هرگز در رقابت سرعتی در پیست با دیگر ماشین های این گروه در رده اول قرار نگرفت چرا که لکسوس تمرکز خود را در ساخت این ماشین بیشتر بر روی زیبایی و لوکس بودن آن قرار داده و نه عملکرد سرعتی آن. صندلی های این ماشین اسپورت به خوبی تقویت شده اند و افراد بلند قد نیز در این ماشین احساس راحتی خواهند کرد. با این حال صندلی عقب BMW کمی بزرگتر است اما صندلی های NX ظاهری آراسته تر و زیبا تر دارند که فضای مناسبی برای سواری دو فرد بالغ فراهم می کند.
کابین NX بسیار بی سرو صدا است و در هر جاده ای که شما برانید کمترین سر و صدایی از کابین به گوش نمی رسد. چهار سیلندر تقویت شده لکسوس بسیار روان تر از هر ماشین دیگری در این گروه بود و سیستم انتقال 6 دنده ای آن تعویض دنده را برای هر راننده ای چه به بالا و چه به پایین اسان کرده است.
لکسوس از یک صفحه نمایش یک چهارم لپتاپی در داشبورد استفاده کرده است که در حین لپتاپ کار یک لپتاپ را برای راننده انجام می دهد و این تنها مورد خاصی بود که در این ماشین می تواند فشار خون شما را بالا ببرد و از رانندگی با آن هیجان زیادی به شما دست دهد.
BMW X1 xDriver28i مدل 2016
رتبه اول
X1 تمام کراس اوورهای لوکس سایز کوچک را پشت سر می کذارد چرا که پکیجی که در ساخت آن استفاده شده است برای هر راننده ای راحت،موثر و کاربردی است. ما دلیل خوبی برای این داریم که چرا X1 رده اول را به خود اختصاص داد و با فاصله 27 امتیازی نسبت به رقبا در جایگاه اول قرار گرفت. BMW تنها خودروسازی بود که توانست نسل دوم ماشین ها را در این رده به بازار عرضه کند. آخرین مدل از z1 درسهایی دارد که مرسدس و اینفینیتی تازه در ابتدای یادگیری آنها هستند.
X1 اصلی فقط از محور عقب برای حرکت خودرو استفاده میکند(دیفرانسیل عقب) و شش دنده است و از لحاظ ظاهری شباهت کمی به واگن ها دارد و صندلی عقب آن هم بسیار تنگ و کم جا است.BMW در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت نسل دوم این ماشین ها را با دیفرانسیل جلو روانه بازار کند که این کار،خریداران زیادی را جذب این ماشین کرد. در این مدل جدید، فضای صندلی عقب نیز بسیار راحت و مناسب است. جای نشستن شما در این ماشین مثل اینفینیتی و مرسدس ارتفاع پایینی دارد و ارتفاع سر با سقف ماشین نیز بیشتر از ماشین های دیگر این گروه است و همین امر به ایجاد فضای بیشتر در آن کمک کرده است.
نظر برخی منتقدان در مورد این ماشین درست است چرا که برخی از قابلیتهای شاسی های E91 سری 3 را در خود نمی بیند.کمپانی های کمی دیفرانسیل جلو را به صورت داینامیک در خودرو تعبیه می کنند که میتوان از کلابمن در مینی به عناون یکی از این موارد نادر اشاره کرد که چنین کاری را انجام داده است. جالب ترین موردی که در این ماشین ما را تحت تاثیر قرار داد، احساس آسودگی خیال در بزرگراه ها با سرعت زیاد و پیچ های تند بود که ماشین کوچکترین تکانی نمی خورد. سیستم انتقال آیسین با اپلیکیشنی برای تعویض 8 دنده، راننده را قادر می سازد در هر لحظه هر کدام از دنده را انتخاب کند.
با وجود موتوری به قدرت 228 اسب بخار و ظرفیت دو لیتری و 4 سیلندر آن، X1 توانست ظرف مدت 6.3 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد. و بهترین عملکرد را در نرخ مصرف بهینه سوخت از خود به جای گذاشت به طوری که در هر گالن توانست 27 مایل را طی کند.
به گزارش ستاره ها؛ در این بین نیز کراس اوور های زیبا و کوچکی با قیمت بسیار مناسب در بازار وجود دارند که عبارتند از آئودی Q5، ب ام و X3 ، لکسوس LX . قیمت این کراس اوورها تقریبا 36000 دلار است و قابلیت دو محوری بودن نیز در آنها به صورت اختیاری قرار داده شده که یک موتور 2 لیتری توربوشارژ با سیستم انتقال قدرت به چهار چرخ نیز در آنها دیده می شود.
BMW اولین سری از ماشین های مدل X خود را در سال 2013 با نام X1 روانه بازار آمریکا کرد و در تنها در فاصله سه سال رویکردش نسبت به ساخت این نوع ماشین ها به کلی عوض شد به طوری که X1 ی که این روزها تولید می شود با مدل نمونه سال 2013 تفاوت بسیار دارد چرا که مدل فعلی دو محوره است ولی مدل 2013 از یک محور در جلو استفاده می کرد.
در این کلاس، که bmw حالت پویا در رانندگی را برای راحتی سرنشینان عقب طراحی کرده و امکانات زیادی نیز برای راحتی سرنشینان به آن اضافه کرده است، کمی سخت است که بتوان به تصمیم BMW خرده گرفت. ماشین تستی که در اختیار ما قرار گرفت آپشن های اختیاری زیادی را در خود می دید که ارزش آنها مجموعاً 10 هزار دلار می شد؛ برخی از این آپشن ها عبارتند از قابلیت پارک خودکار ماشین، سیستم صوتی هارمان/کاردون، شیشه زیبای پانورامایی برای سقف که مجموعا قیمت این ماشین را به 45000 دلار افزایش می داد.
شاید تصور کنید که آئودی برای رقابت با دیگر خودروسازان شانسی برای عرضه کراس اوورهای کوچک و ویژه خود در بازار امریکا نداشته باشد اما این طور نیست. کراس اوور شاسی بلند A3، در این رقابت شرکت کرده است؛ اگرچه Q3 از جدید ترین پلتفرم گروه خودروسازی فولکس واگن موسوم به MQB در این مدل استفاده نکرده است ولی به جای آن از معماری PQ35 که مغرف نسل پنجم خودروهای فولکس واگن هستند بهره برده است.
لکسوس NX200t از لحاظ طولی، تقریبا 10 اینچ بلند از از آئودی و از لحاظ وزنی نیز 500 پوند سنگین تر از مرسدس بود. از آنجایی که NX، تنها مدلی از کراس اورهای لکسوس است که از بدنه دو جداره استفاده میکند، این برند در حال گرفتن فیدبک از بازار در رابطه با این تغییر نیز است. کراس اوور دیگر لکسوس یعنی RX که از NX نیز بزرگتر است، حدود 20 سال به عنوان یک ماشین لوکس و زیبا در بازار مطرح است. ماشین تستی NX ی که از طرف لکسوس در اختیار ما قرار گرفت از تمامی اپشن های ماشین های اسپورت بهره می برد که نشستن در صندلی جلوی این ماشین را لذت بخش تر از دیگر ماشین ها می کرد.در این ماشین همچنین پکیج تایرهای مخصوصا فصل تابستان نیز قرار داده شده بود که برای تست ما چندان کاربردی نداشت. از دیگر امکانات این ماشین می توان به سیستم کنترل تطبیقی سفر،صندلی های چرمی،شارژر بی سیم،و یک سان روف کارت پستالی زیبا اشاره کرد که قیمت این ماشین را به 46500 دلار افزایش می داد که این موضوع این ماشین را گران ترین ماشین حاضر در تست می کرد.
مرسدس بنز GLA250 ارزان ترین ماشین در تست حاضر به شمار می رود چرا که قیمت آن 41975 دلار است. از آپشنهایی که در این ماشین به کار رفته می توان به پایش نقطه کور،تایرهای 19 اینچی،دوربین عقب،سان روف پانورامایی، ترمز ضربدری اشاره کرد. برای ساخت GLA، طراحان مرسدس خط سقف این ماشین را به مانند کلاس A طراحی کرده اند و علت این کار را کمک به سیستم تعلیق ماشین عنوان نمودند.
در پایان به اینفینیتی QX30 می رسیم که جدیدترین طراحی را در بین ماشین های قبلی دارا می باشد. با اینکه طراحی این ماشین برای سال 2017 است اما به نظر می آید خیلی هم طراحی ویژه ای محسوب نمی شود. بد نیست به قسمت اتصال A-pillar به کاپوت و گلگیر ماشین نگاهی بیاندازید و سپس آن را با مرسدس مقایسه کنید؛ به سادگی در می یابید که این دو ماشین در این قسمتها بسیار شبیه هم هستند.QX30 محصول مشترک دایملر AG و رنو نیسان محسوب می شود و جای تعجبی ندارد که در ساخت آن از همان پلتفرمی استفاده شود که در مرسدس به کار رفته است.
در مقایسه ای که در ادامه خواهیم داشت، سعی کرده ایم چند رقیب اصلی در این کلاس را با هم بسنجیم. البته ماشین MKC لینکلن نیز با موتور 2.3 لیتری که داشت می توانست در این مقایسه قرار گیرد اما قیمت 50 هزار دلاری آن مانع از هم کلاس بودن آن با این ماشینها شد.
آئودی Q3 کواترو 2016
جایگاه پنجم
در روزگاری که اکثر خودروها به سمت استفاده از سوخت با کمترین میزان آلایندگی حرکت می کنند؛ این ماشین حرفی برای گفتن ندارد. این به خاطر ان است که اگرچه فروش Q3 در آمریکا از سال 2015 شروع شد اما طراحی آن متعلق به سه سال قبل از آن است که هنوز بحث استفاده از سوخت پاک در خودروها به این شدت داغ نشده بود.طراحی داخلی این ماشین به شکل خال خالی است و رانندگی با آن با امکانات عجیبی که در آن قرار داده شده است کمی سخت است؛ بدون اغراق باید گفت که تا به حال رانندگی با هیچ ماشین لوکسی را به این سختی ندیده بودم.
نکته منفی که در این ماشین به چشم می خورد این است که در پیچ ها به شدت آسیب پذیر است و سیستم تعلیق ضعیفی دارد. این ماشین عموما در جاده های پر پیچ و خم که پیچش های تندی دارند با کمی سرعت، چپ می کند.از دیگر نکات منفی این ماشین می توان به این نکته اشاره کرد که اگر شدت باد کمی زیاد باشد به سادگی قادر است بر روی هدایت ماشین اثر بگذارد. اما نکته مثبتی که می توان به آن اشاره کرد این است که پدال ترمز در Q3 بسیار نرم است و در سرعت های بسیار پایین در شهرهای شلوغ نیز می توانید بر روی ان حساب کنید.
وقتی سوار Q3 می شوید انگار سوار یک اتوبوس شده اید. ارتفاع صندلی ها در Q3 بالا است و جای قرار گیری فرمان نیز شما را در وضعیتی قرار می دهد که به جاده مسلط هستید. بسیاری از رانندگان از این شکایت دارند که وقتی فرما نرا به سمت پایین می چرخانند با مشکل مواجه می شوند و اینکار برای آنها راحت نیست. با این اوصاف در مورد این ماشین، حداقل می توان گفت این ماشین یک اتوبوس کوچک با صندلی های پشت راحت است.
Q3 یک ناهمگونی در خط تولید ماشین های آئودی محسوب می شود. چرا که این ماشین برای رانندگی اصلا راحت نیست و رانندگی با آن سختی های خاصی دارد در صورتی که مدل های دیگر آئودی اصلا اینگونه نیستند. طراحی و تقسیم بندی قسمت های مختلف آن ضعیف و طراحی داخلی آن نیز تا حدی قدیمی به نظر می رسد.
اینفینیتی QX30 AWD مدل 2017
این ماشین به شدت مشتری پسند ساخته شده است. این ماشین در واقع تلفیقی از دو ماشین است و تعداد کمی از خریداران آن این نکته را می دانند که در واقع سوار بر یک GLA هستند.
با تشکر از طراحی موزونی که اینفینیتی در این مدل خود به کار برده استمرغوبیت فلز به کار رفته در بدنه و خطوط موزون و همگون روی بدنه ها شخصیت خاصی به این ماشین داده است به طوری که می توان گفت QX30 شبیه هیچ ماشینی در دنیا نیست و بی همتا است.
در فضای داخلی این ماشین، اینفینیتی از داشبورد جدیدی استفاده کرده است که با سیستم سرگرمی که در ماشین تعبیه شده است سازگار تر باشد که همین امر می تواند بسیاری از رقیبان را از میدان خارج کند. اما سیستم کنترل آب و هوا،سوییچ های پنجره، و کلیدهای باز و بسته شدن در همه از GLA الهام گرفته شده اند به نوعی کپی از آن هستند. فرمان QX30 با GLA250 متفاوت است و این هم به خاطر آن است که این قسمت مرسدس کمی قدیمی به نظر می رسد.
وجه تمایز بین QX30 و مرسدس GLA در عمق رنگ بدنه آن است.اینفینیتی ادعا می کند بهترین سیستم تنظیم خروج هوا، تعلیق، فرمان و انتقال را دارد. اما با رانندگان چیره دستی که هر دوی این ماشین ها را سوار شده اند که صحبت کردیم، مدعی بودند که اینفینیتی هنوز راه درازی دررسیدن به نمونه آلمانی خود یعنی مرسدس GLA دارد. نکته منفی که در مورد اینفینیتی وجود دارد این است که QX30، در حین حرکت در مسیرهای سنگ فرش شده لیز می خورد و به گوشه ها متمایل می شود و این موضوع رانندگی با آن را در این مسیرها سخت می کند.
سیستم انتقال این ماشین که دو حالت اکونومیک و اسپورت را در خود می بیند، به شدت نیاز به حالتی به نام نرمال دارد که بتواند حالت دنده ها را در بین حالت اسپورت و اکونومیک قرار دهد.در حال حاضر چنین حالتی وجود ندارد و بر روی سوییچ تغییر حالت ماشین فقط حرف E,S,M نوشته شده که M مخفف manual یا دستی به حساب می آید و E و S نیز بیانگر حالت اکونومیک و اسپورت هستند.به طور متوسط این ماشین به ازای هر گالن سوخت 25 مایل مسافت را طی می کند که 1 واحد کمتر از مرسدس به حساب می آید که شاید این به خاطر آن بوده است که ما در دور تستی خیلی بین حالت های اسپورت و اکونومیک سوییچ کردیم.
اما برونسپاری پروژه Qx30 به مرسدس بنز، شمشیر دولبی برای اینفینیتی محسوب می شود که ممکن است با شکست یا موفقیت آن همراه شود. همانطور که دربالا اشاره کردیم بسیاری از نقص های QX ریشه در GLA دارد و از نظر طراحی داخلی هم این ماشین به صورت غیر قابل تحملی فضای داخلی کوچکی دارد که همین امر باعث شد از جایگاه سوم به جایگاه چهارم سقوط کند.
جایگاه سوم: هاچبک های مغرور
آلمان ها با کوپه های چهار دار و کوپه های SUV، سلطان زیبایی در این کلاس محسوب می شوند. اما بر خلاف پیش بینی ها، آنها بازار بزرگ کراس اوورهای کوچک را به سادگی از دست دادند. GLA یکی از این نمونه ها است.این مدل از مرسدس یک کراس اوور واگن مانند کوچک است که سقف آن نیز 5 اینچ کوتاه تر از نمونه لکسوس است.برای افراد با اندازه متوسط این ماشین یک ماشین دو نفره محسوب میشود و از این ماشین 42000 دلاری می توان برای مسافرت های دو نفره استفاده کرد.
علاوه بر اینکه این ماشین از امکانات اولیه رفاهی در مدل های مشابه خود بی بهره است،کمبود جا برای بار، عدم داشتن صندلی عقب قابل نشستن و صندلی های قدیمی و دکمه های proximity نیز از نقاط ضعف این ماشین به شمار می رود. اما از بسیاری جهات از لحاظ زیبایی و طراحی این ماشین زیباتر از مزدا 3 است چرا که مواد به کار رفته در ساخت بدنه این ماشین اصلا قابل مقایسه با مدل های دیگر نیست.
رانندگی با GLA خیلی خشک به نظر می رسید اما نه در حد اینفینیتی!در این ماشین نقص رانندگی سفت و خشک با کنترل آسان ماشین و بدنه در پیچ ها پوشش داده شده و قابل اغماض است.(این مدل از مرسدس از تایرهای بزرگتر اما با عرض کمتر استفاده می کند) چراغ و فرمان دقیق این خودرو، راننده را در کنترل ماشین بسیار کمک می کند. جعبه دنده 7 دنده ای این ماشین، تعویض دنده روانی را در افزایش یا کاهش دنده در اختیار راننده، قرار می دهد. برنامه راه انداز این خودرو، آن را قادر می سازد تا ظرف 6.1 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر در ساعت برسد که این نرخ در اینفینیتی QX30 حدود نیم ثانیه بالاتر است.
در مقایسه با QX30 می توان گفت که GLA250 سواری روان تری به راننده می دهد اما به سختی می توان گفت همه امکانات آن تکمیل است چرا که یک ماشین لوکس باید هم زیبا باشد و هم امکانات و آپشن های بالایی در اختیار راننده قرار دهد که GLA250 هیچ کدام از این موارد را در حد عالی ندارد.
لکسوس NX200t F AWD اسپورت مدل 2016
تنها ماشین اسپورت حاضر در این لیست که اسم اسپورت را در نام خود یدک می کشید لکسوس بود. لکسوس NX200t تقریبا در عملکرد در پیچ ها یک دهم BMW X1 است. این ماشین برای توقف از سرعت 70 مایل بر ساعت حدود 183 فوت مسیر را طی میکند تا توقف کامل انجام دهد در حالی که 20 فوت بیشتر از QX30 محسوب می شود. بر خلاف اینکه قدرت موتورش 235 اسب بخار است اما این مدل از لکسوس دومین خودروی کند این گروه محسوب می شود. در کل این ماشین هیچ وجه مشترکی با لکسوس مدل IS350 اسپورت F ندارد.
F اسپورت لکسوس هرگز در رقابت سرعتی در پیست با دیگر ماشین های این گروه در رده اول قرار نگرفت چرا که لکسوس تمرکز خود را در ساخت این ماشین بیشتر بر روی زیبایی و لوکس بودن آن قرار داده و نه عملکرد سرعتی آن. صندلی های این ماشین اسپورت به خوبی تقویت شده اند و افراد بلند قد نیز در این ماشین احساس راحتی خواهند کرد. با این حال صندلی عقب BMW کمی بزرگتر است اما صندلی های NX ظاهری آراسته تر و زیبا تر دارند که فضای مناسبی برای سواری دو فرد بالغ فراهم می کند.
کابین NX بسیار بی سرو صدا است و در هر جاده ای که شما برانید کمترین سر و صدایی از کابین به گوش نمی رسد. چهار سیلندر تقویت شده لکسوس بسیار روان تر از هر ماشین دیگری در این گروه بود و سیستم انتقال 6 دنده ای آن تعویض دنده را برای هر راننده ای چه به بالا و چه به پایین اسان کرده است.
لکسوس از یک صفحه نمایش یک چهارم لپتاپی در داشبورد استفاده کرده است که در حین لپتاپ کار یک لپتاپ را برای راننده انجام می دهد و این تنها مورد خاصی بود که در این ماشین می تواند فشار خون شما را بالا ببرد و از رانندگی با آن هیجان زیادی به شما دست دهد.
BMW X1 xDriver28i مدل 2016
رتبه اول
X1 تمام کراس اوورهای لوکس سایز کوچک را پشت سر می کذارد چرا که پکیجی که در ساخت آن استفاده شده است برای هر راننده ای راحت،موثر و کاربردی است. ما دلیل خوبی برای این داریم که چرا X1 رده اول را به خود اختصاص داد و با فاصله 27 امتیازی نسبت به رقبا در جایگاه اول قرار گرفت. BMW تنها خودروسازی بود که توانست نسل دوم ماشین ها را در این رده به بازار عرضه کند. آخرین مدل از z1 درسهایی دارد که مرسدس و اینفینیتی تازه در ابتدای یادگیری آنها هستند.
X1 اصلی فقط از محور عقب برای حرکت خودرو استفاده میکند(دیفرانسیل عقب) و شش دنده است و از لحاظ ظاهری شباهت کمی به واگن ها دارد و صندلی عقب آن هم بسیار تنگ و کم جا است.BMW در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت نسل دوم این ماشین ها را با دیفرانسیل جلو روانه بازار کند که این کار،خریداران زیادی را جذب این ماشین کرد. در این مدل جدید، فضای صندلی عقب نیز بسیار راحت و مناسب است. جای نشستن شما در این ماشین مثل اینفینیتی و مرسدس ارتفاع پایینی دارد و ارتفاع سر با سقف ماشین نیز بیشتر از ماشین های دیگر این گروه است و همین امر به ایجاد فضای بیشتر در آن کمک کرده است.
نظر برخی منتقدان در مورد این ماشین درست است چرا که برخی از قابلیتهای شاسی های E91 سری 3 را در خود نمی بیند.کمپانی های کمی دیفرانسیل جلو را به صورت داینامیک در خودرو تعبیه می کنند که میتوان از کلابمن در مینی به عناون یکی از این موارد نادر اشاره کرد که چنین کاری را انجام داده است. جالب ترین موردی که در این ماشین ما را تحت تاثیر قرار داد، احساس آسودگی خیال در بزرگراه ها با سرعت زیاد و پیچ های تند بود که ماشین کوچکترین تکانی نمی خورد. سیستم انتقال آیسین با اپلیکیشنی برای تعویض 8 دنده، راننده را قادر می سازد در هر لحظه هر کدام از دنده را انتخاب کند.
با وجود موتوری به قدرت 228 اسب بخار و ظرفیت دو لیتری و 4 سیلندر آن، X1 توانست ظرف مدت 6.3 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد. و بهترین عملکرد را در نرخ مصرف بهینه سوخت از خود به جای گذاشت به طوری که در هر گالن توانست 27 مایل را طی کند.
بیامو سری ۵ سدان اوایل سال آینده وارد بازار میشود. با این حال این کمپانی هماکنون با تجهیزات و لوازم اسپرت جدید M Performance خورهای به جان دوستداران سری ۵ انداخته است.
بهبودهای بسیاری برای خودرو بیامو سری ۵ که طی چند ماه آینده وارد بازار میشود، در نظر گرفته شده است؛ خطوط و منحنیهایی که به مشخصات آیرودینامیکی خودرو کمک میکنند، افزایش قابل ملاحظه توان خودرو، ارتقاء سیستم تعلیق، ترمزهایی با کارایی بالا و بهکارگیری قطعاتی در داخل خودرو که استادانه طراحی شدهاند.
خودروهای جدید بیامو 540i جایگزین سری قبلی با کد 535i خواهند شد و از این پس دارای کیتهای Performance Power و صدای اختصاصی خواهند بود که قدرت پیشرانه ۳ لیتری شش سیلندر خطی مجهز به توربو دوگانه آن را با افزایش ۳۴ اسب بخار به عدد ۳۶۰ میرساند. همچنین یک سیستم کاهش صدا (silencer system) برای خودرو BMW 540i در نظر گرفته شده است که در مواقع لزوم میتواند مفید واقع شود. خروجیهای اگزوز نیز در دو طرح کروم و فیبر کربن در دسترس خواهند بود. در رابطه با افزایشی که در قدرت خودرو ایجاد شده است، کمپانی بیامو ادعا میکند هیچ تغییری در میزان تولید آلایندگی و مصرف سوخت خودرو رخ نداده است. به هر حال کسانی که به دنبال قدرت و توان هستند آنچنان نگران چنین مسائلی نخواهند بود.
رینگهای اختصاصی ۲۰ اینچی BMW M Performance که از آلیاژ سبک در دو سطح ساخته شدهاند و از طراحی پره دوتایی بهره میبرند، دو رنگ خاکستری و نقرهای را با هم ترکیب میکنند و به نمایش میگذارند.ترمزهای M Performance نیز با کالیپرهایی به رنگ قرمز روشن قابل سفارش هستند که درمجموع حس و حال اصیل یک بیامو را القا میکنند. تایرهای در نظر گرفتهشده برای مجموعه اسپرت، از سایز استاندارد ۱۸ اینچی - که برای دستاندازهای جادهای مناسبتر است - به سایز 245/35 R20 در جلو و 275/30 R20 در عقب تغییر یافتهاند.
اجزای جدید و جذاب نمای خارجی شامل ریزهکاریهای سپر جلو، دیفیوزر از جنس پلی اورتان در قسمت انتهایی خودرو و اسپویلر عقب با روکش فیبر کربن است. تمام این اجزا با دقت بسیار بالایی طراحی و ساخته خواهند شد و مطمئنا با اکثر سلیقهها سازگار هستند.
در قسمت داخلی خودرو، غربیلک فرمان با پوشش آلکانترا (مادهای مرکب از ۶۸ درصد پلیاستر و ۳۲ درصد پلیاورتان که دوام و مقاومت کششی بالایی دارد) با نشان قرمزرنگی در موقعیت ساعت دوازده و دوخت نقرهای-خاکستری، خودنمایی میکند.
دیگر امکانات و تجهیزات قابل سفارش عبارتند از قابهای فیبر کربنی برای آینههای جانبی، جلو پنجره مشکیرنگ، ورودیهای هوا M Performance برای خنکسازی ترمزها و برچسبها و علائم M Performance به همراه نوارهای سرتاسری.
قیمتها برای امکانات و تجهیزات مذکور هنوز اعلام نشده است؛ اما اطلاعات بیشتر قبل از فوریه ۲۰۱۷ زمانی که سدانهای سری ۵ بهطور رسمی وارد بازار میشوند، منتشر خواهد شد.