مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ناسازگاری علم غیب با بعض اعمال ائمه اطهار

[ad_1]
تعارض عصمت امامان با روایات و ادعیه

تعارض-عصمت-امامان-با-روایات-و-ادعیهعصمت صفت لازمه مقام امامت و مورد تأکید آیات و روایات متعدد می‌باشد. لکن اهل سنت و کسانی که مقام امامان ادامه ...

شبهه‌ی عدم استفاده امام از صفات فرابشری در معرفی خود

شبهه‌ی-عدم-استفاده-امام-از-صفات-فرابشری-در-معرفی-خودبرخی در انکار صفات فرابشری امامان می‌کوشند چنین وانمود کنند که امامان نیز خود را مصداق چنین صفاتی ندانسته ادامه ...

ناسازگاری علم غیب با بعض اعمال ائمه اطهار

ناسازگاری-علم-غیب-با-بعض-اعمال-ائمه-اطهاراگر به صفات فرابشری امامان نظیر علم غیب به همه امور و جزئیات گذشته و آینده قائل شویم، برخی از افعال و ادامه ...

عدم اعتبار علم غیب در امام و امامت

عدم-اعتبار-علم-غیب-در-امام-و-امامتکسانی که مقام امامت و امام را به حد حاکم و نهایت یک عالم دینی پایین آوردند شبهه در اعتبار علم غیب در ادامه ...

یهود بین الملل (23) The International Jew

یهود-بین-الملل-(23)-The-International-Jew"مسئله‎‌ی یهود" هنوز هم وجود دارد. انکار آن بی‌فایده است....، در هر جایی که تعداد محسوسی یهودی زندگی ادامه ...

غزل سپیدار

غزل-سپیدارگرفته شعله‌ی صبرت عجیب صحرا را و آب کرده دل سنگ‌های خارا را به پیش می‌روی، از موج زخم بیم‌ات نیست کنار ادامه ...

غزل تشنگی

غزل-تشنگیگرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود آنچه دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود عشق می‌فرمود «باید رفت» می‌رفتند ادامه ...

غریبه

غریبهچقدر آشنا می‌نمایی غریبه! بگو از کجا از جایی، غریبه در این شهر و این شب چه بی سرپناهی نداری مگر آشنایی ادامه ...

غروب

غروبپس از تو آینه‌ها حجمی از غبار شدند چه چشمه‌های زلالی که بی تو تار شدند پس از غروب تو ای آفتاب تا محشر ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کیهان نهاوندروشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با طریق الی الله شرح حال اولیای الهی و اهل معنااویس قرنی و چاووش علوی روزی اویس قرنی در کنار آب فُرات وضو می گرفت، آواز طبلی به گوش همکاری با ما فضول محلههمکاریباما متاسفانه این موضوع درست است که دنیا پر از شیادان شده است کیهان نهاوند روشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با جریان‏هاى طریق الی الله شرح حال اولیای الهی و اهل معنا که محمد گفته بر دست صبا از یمن می آیدم بوی خدا بوی رامین می رسد از جان ویس بوی یزدان می رسد همکاری با ما فضول محله همکاریباما متاسفانه این موضوع درست است که دنیا پر از شیادان شده است بطوریکه


ادامه مطلب ...

آیا دلیلی بر نصب ائمه (ع) در قرآن هست؟

[ad_1]
عدم ذکر نام علی (علیه السلام) در قرآن

عدم-ذکر-نام-علی-(علیه-السلام)-در-قرآنهرچند نام حضرت علی (علیه السلام) در آیات قرآن مجید ذکر نشده است، اما آیات متعددی درباره آن حضرت نازل ادامه ...

آیا دلیلی بر نصب ائمه (ع) در قرآن هست؟

آیا-دلیلی-بر-نصب-ائمه-(ع)-در-قرآن-هستاین شبهه که یکی از شبهات قدیمی و معروف اهل سنت هم است، ادعای نبود نصب امامت حضرت علی (علیه السلام) در ادامه ...

دیدگاه‌های فلسفی ابراهیم نظّام

دیدگاه‌های-فلسفی-ابراهیم-نظّامنظّام به راستی از ذهنی بسیار دقیق و عمیق فلسفی برخوردار بوده و مسایل فلسفی را به شدت و قوّت به خود جلب ادامه ...

نخستین فیلسوف مسلمان

نخستین-فیلسوف-مسلمانابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری، مشهور به نظّام یکی از مشایخ و استادان نامدار فرقه‌ی معتزله است که ادامه ...

جبر و اختیار در کلام قدیم

جبر-و-اختیار-در-کلام-قدیماز مسایل مهم در علم کلام و فلسفه درباره‌ی افعال انسان. لغت جبر از اضداد، یعنی دارای معانی مقابل، است ادامه ...

قدریان نخستین

قدریان-نخستینمسئله‌ی قدر پیش از اسلام در میان قوم عرب مورد بحث بوده است. قول به قدر، که عقیده به نوعی جبر است، در ادامه ...

کلام سنّی و منازعات الهیّاتی

کلام-سنّی-و-منازعات-الهیّاتیمبحث کلام گسترده است و موضوعات متعدّدی را در برمی‌گیرد، از این روی، واکنش اهل سنّت به کلام پیچیده و متنوّع ادامه ...

نگاهی به کلام قدیم

نگاهی-به-کلام-قدیمکلام، یا علم الکلام (علم کلام)، در اسلام عنوان آن شاخه از علم است که معمولاً به «الهیّات نظری» ترجمه ادامه ...

پیدایش کلام اسلامی

پیدایش-کلام-اسلامیاز منابع معتبر اسلامی چنین برمی‌آید که در زمان حیات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) بحث و جدال ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فارسی العربیةاثبات امامت در پنج دقیقه زکات در اصطلاح قرآن به هر انفاقی که در راه خدا باشد ، اطلاق شده است ؛ مال باشد یا تلاش و توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپشبکه ماهواره ای امام حسینع یکی از شبکه های صادق شیرازی است که سابقه حمایت از فتنه ۸۸ ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سرحانی سلام داستانهای بسیار زیبا از کسانی که …آیت الله علی پناه اشتهاردی که از اساتید بنام حوزه علمیه قم می باشند، در رابطه با حضرت گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعجگنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج دوست محترم اندیشه مهدویت، به طور آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوالخدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که سایت مراجع عظام تقلید و تلفن دفتر مراجع سایت …با سلام در مورد سوال شما باید گفت که مراجه ما هیچ کدام نمی توانند حکم جهاد صادر کنند و آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی …یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و اثیـــر سایت جامع مدیریت سیر تاریخی نظریه …اثیــــر گـلـولــه ی آتـش ؛در لغتنامه دهخدا ج صفحه به معنای گلوله آتش ای که بالای اثبات امامت در پنج دقیقه زکات در اصطلاح قرآن به هر انفاقی که در راه خدا باشد ، اطلاق شده است ؛ مال باشد یا تلاش و کردار توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپ پاسـخ قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در فارسی العربیة سرحانی سلام داستانهای بسیار زیبا از کسانی که با امام زمان آیت الله علی پناه اشتهاردی که از اساتید بنام حوزه علمیه قم می باشند، در رابطه با حضرت ولی آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوال خدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که همان جن گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج دوست محترم اندیشه مهدویت، به طور کلی سایت مراجع عظام تقلید و تلفن دفتر مراجع سایت شخصی محمدباقر با سلام در مورد سوال شما باید گفت که مراجه ما هیچ کدام نمی توانند حکم جهاد صادر کنند و تنها آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی معارف اسلامی یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و امور اثیـــر سایت جامع مدیریت سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه اثیــــر گـلـولــه ی آتـش ؛در لغتنامه دهخدا ج صفحه به معنای گلوله آتش ای که بالای آن چرا برخی زنها از سنین تا سالگی به خیانت و شهوت رانی روی « روزی طلبان را در کسب روزی یکسان گردانید ۱ « فراموش» و «به یاد آوری» حقی٢ «آسودگى خاطر»۱


ادامه مطلب ...

سرّ فضیلت ائمه (ع) بر انبیای پیشین

[ad_1]
سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)
مسأله فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین از دو جنبه‌ی اعتقادی و عرفانی حایز اهمیت اسـت. یکی از بزرگان با طرح این مسئله اظهار داشته اسـت:
عده‌ای یقین دارند که ائمه (علیهم‌السلام) بر همه انبیا، غیر از پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فضیلت و برتری دارند؛ بعضی دیگر معتقدند که ائمه (علیهم‌السلام) غیر از انبیای اولوا العزم، از سایر انبیا افضلند؛ و برخی در این مسئله تردید کرده و فضیلت ائمه بر انبیای پیشین را نپذیرفته‌اند. اما باید توجه داشت که در این باره اثباتاً و نفیاً زمینه‌ای برای استدلال عقلی وجود ندارد، تا این مسئله با رویکرد عقلانی تحلیل شود. اما روایاتی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره امیرمؤمنان و سایر ائمه (علیهم‌السلام) رسیده و همچنین روایاتی که از خود اهل بیت (علیهم‌السلام) در این باره آمده و نیز برخی شواهد قرآنی، دیدگاه اول را کاملاً تقویت می‌نماید و به خوبی ثابت می‌کند که ائمه (علیهم‌السلام) غیر از ختمی مرتبت، بر سایر انبیا فضیلت دارند. (1)
حال این پرسش مطرح می‌شود که سرّ فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین و ملاک این فضیلت و برتری چیست؟
اگرچه این پرسش را از جنبه‌های گوناگونی می‌توان پاسخ گفت، اما آنچه در این جا مطرح اسـت پاسخ‌گویی با رویکرد عرفانی و طرح و تحلیل دیدگاه عرفانی امام خمینی در این زمینه اسـت. از آن جا که در آثار عرفانی امام خمینی به این مسأله توجه ویژه‌ای شده اسـت، دیدگاه ایشان در دو محور بیان می‌شود:
الف. در فرازی از روایت مبسوطی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده اسـت:
«إنّ الله تبارک و تعالی فضّلنی علی جمیع النبیین و المرسلین، و الفضل بعدی لک یا علی و للأئمة من بعدک»؛ (2) بی‌تردید خداوند متعال من را بر همه انبیا و فرستادگانش فضیلت و برتری داده اسـت؛ یا علی، پس از من این فضیلت از آن تو و ائمه‌ی پس از تو اسـت.
امام در تحلیل عرفانی این حدیث، مسئله فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین را چنین مطرح کرده اسـت:
علی (علیه‌السلام) و سایر ائمه نسبت به رسول خدا - جدای از این که به لحاظ ولایت کلی یک نور می‌باشند - به منزله‌ی روح نسبت به نفس ناطقه می‌باشند و سایر انبیا به منزله‌ی قوای نازله‌ی نفس هستند و همه کمالات و فضایل و شرفی که در انسان وجود دارد یا به وجود می‌آید، قبل از همه نصیب روح می‌شود؛ پس از آن سایر قوای به اندازه‌ی ظرفیت خود از آن بهره‌مند می‌گردند. بنابراین اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «پس از من فضیلت از آنِ علی و سایر ائمه اسـت» به این معنی اسـت که فضیلت و کمالات وجودی در مرحله‌ی اول از آنِ وجود ختمی مرتبت اسـت، و پس از او نصیب ائمه (علیهم‌السلام) می‌شود و از طریق آن‌ها به سایر انسان‌ها می‌رسد. پس هرگونه فضیلتی که از قله‌ی بلند وجود محمدی فرود می‌آید، با عبور از دامنه‌ی وجود علوی به سایر انسان‌ها می‌رسد و هرگونه فضیلتی تا از مرتبه‌ی وجود علوی نگذرد، به دیگران نخواهد رسید. (3)
در تحلیل این دیدگاه باید گفت مرتبه‌ی ولایت امیرمؤمنان و سایر ائمه (علیهم‌السلام) برتر و بالاتر از مرتبه‌ی انبیای پیشین اسـت؛ هرچند که جنبه‌ی نبوت و رسالت انبیا از اولیا برتر می‌باشد. (4)
در عرفان ناب اسلامی این مسئله نیز مطرح اسـت که خاتم رسالت، همان خاتم ولایت اسـت و از این نظر، معدن علوم همه انبیا و اولیا اسـت.
خاتم اولیا که مهدی آخر زمان اسـت، تابع شرع محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اسـت و هم انبیا و اولیا تابع معارف، علوم و حقایق او می‌باشند؛ زیرا باطن او همان باطن محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اسـت؛ به همین دلیل گفته می‌شود که «مهدی حسنه‌ای از حسنات سید مرسلین اسـت».
تابع بودن مهدی (علیه‌السلام) در علم تشریع و احکام، منافاتی با این ندارد که او به تبع ختمی مرتبت، معدن علوم همه انبیا و اولیا باشد؛ زیرا او در علم تشریع، پایین‌تر و در علم به حقایق و معرفت الهی (جنبه‌ی ولایت) بالاتر اسـت؛ چنان که خضر خطاب به موسی گفت: «خداوند به من علمی داده که به شما نیاموخته، و به شما علمی آموخته که من از آن بهره‌ای ندارم». بنابراین همان‌گونه که خلقت خاتم انبیا پس از همه انبیا اسـت اما از نظر حقیقت پیش از همه موجود بوده اسـت و به همین دلیل فرمود: «من هنگامی نبی بودم که آدم هنوز خلق نشده بود»؛ خاتم اولیا نیز زمانی دارای ولایت بود که آدم در فاصله‌ی بین عالم علم و عالم عین به سر می‌برد و خلق نشده بود. (5)
ملاک‌هایی که در آموزه‌های عرفانی برای فضیلت حضرت مهدی (علیه‌السلام) یا امیرمؤمنان مطرح شده، در روایات نیز مورد اشاره قرار گرفته اسـت؛ از جمله امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
«إنّ الله خلق اُولی العزم من الرسل و فضلهم بالعلم، و أورثنا علمهم و فضلنا علیهم، و علّم رسول الله ما لم یعلموا و علّمنا عِلمَ رسول الله و علمهم»؛ (6) خداوند انبیای اولوا العزم را آفرید و آن‌ها را به وسیله علم، فضیلت داد و ما را وارث علم آن‌ها نمود و بر آن‌ها برتری داد؛ زیرا خداوند به خاتم انبیا علمی آموخت که انبیای پیشین از آن بی‌نصیب بودند، و به ما علم آن‌ها و علم رسول خاتم را آموخت.
در حدیث دیگری آمده اسـت:
«ما من نبیٍّ نُبّئ و لا رسولٍ اُرسل إلا بولایتنا و تفضلنا علی مَن سوانا»؛ (7) هیچ نبیّی خبر نیاورد و هیچ فرستاده‌ای نیامد، مگر این که از ولایت و فضیلت ما خبر داد.
از مجموع آنچه بیان شد این نکته به دست می‌آید که یکی از معیارهای فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین برتری جنبه‌ی ولایت آن‌ها و کامل بودن علم آنان نسبت به علوم انبیای پیشین اسـت. هر یک از این دو فضیلت اصالتاً از آن ختمی مرتبت و بالتبع از آن اهل بیت آن حضرت اسـت. بنابراین فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) نسبت به انبیای پیشین، در واقع جلوه‌ای از فضیلت و برتری خاتم انبیا اسـت.
ب. در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده اسـت:
«کل ما کان لمحمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فلنا مثله، إلا النبوة»؛ (8) به غیر از مقام نبوت، سایر کمالاتی که برای حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده اسـت، برای ما (اهل بیت) نیز وجود دارد.
امام خمینی با طرح یکی از جلوه‌های این همسانی بدین مضمون می‌گوید:
سفر چهارم که بقای بعد از فنا و استهلاک کامل اسـت، بدون تردید حفظ همه حضرات و تمکّن و استقرار در مقام جمع و تفصیل و وحدت و کثرت، از بلندترین مراتب انسانی و کامل‌ترین مراحل سیر و سلوک اسـت و برای هیچ کسی از اهل سلوک و اصحاب معرفت، به طور حقیقت و کامل حاصل نمی‌شود، مگر برای پیامبر و اولیایی که علم و معرفت را از مشکات وجود او گرفته و سلوک طریقیت را از مصباح ذات و صفات او آموخته‌اند. (9)
ایشان در جای دیگر با طرح مسئله «اسفار اربعه» بر این عقیده‌اند که انبیای پیشین تنها برخی از این سفرها و منازل معنوی را تکمیل کرده و با تجلی بعضی از اسماء به مقام نبوت رسیده‌اند؛ اما اهل بیت (علیهم‌السلام) به تبع حضرت ختمی مرتبت مرحله‌ی چهارم اسفار اربعه را نیز طی نموده‌اند. ایشان بدین مضمون می‌فرماید:
این سفرها برای اولیای کامل نیز حاصل می‌گردد؛ حتی سفر چهارم که برای امیرمؤمنان و اولاد معصوم او حاصل گردید. لکن حضرت ختمی مرتبت چون صاحب مقام جمعی بود، زمینه‌ی تشریع برای هیچ کسی بعد از او باقی نمانده اسـت؛ لذا این مقام برای پیامبر خاتم بالأصاله و برای اوصیا و خلفای معصوم او بالتبع وجود دارد؛ زیرا روحانیت آن‌ها یکی اسـت. (10)
در این فراز به نکته‌ی مهمی درباره سرّ فضیلت ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین اشاره شده اسـت؛ از نظر حضرت امام، چون روحانیت و حقیقت وجود اهل بیت با حضرت ختمی مرتبت یکی اسـت، مقامات معنوی پیامبر نیز در وجود ائمه (علیهم‌السلام) به نحو تبعیت، تجلی نموده اسـت. این سخن بازتاب همان حقیقتی اسـت که در آموزه‌های دینی مورد توجه قرار گرفته اسـت. افزون بر روایتی که بیان شد، در حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده اسـت:
«علمنا واحد؛ فضلنا واحد؛ و نحن شیء واحد». (11)
برای روشن شدن مبنای عرفانی کلام امام خمینی، ناگزیر از توضیح «اسفار اربعه» می‌باشیم؛ درباره «اسفار اربعه» بیان‌های مختلفی مطرح شده اسـت (12) که خلاصه و عصاره‌ی آن به شرح زیر اسـت:
1. سفر از خلق به سوی حق (سفر من الخلق الی الحقّ): در این مرحله که آغاز سفر و گام نخست برای سیر و حرکت معنوی اسـت، سالک الهی می‌کوشد تا حجاب‌های مختلف عالم کثرت را به صورت کامل پشت سر بگذارد؛ زیرا انسان تا گرفتار حجاب کثرت اسـت از مشاهده‌ی نور وحدت محروم خواهد بود و هرچه را می‌بیند با وصف کثرت مشاهده می‌کند.
سالک پس از گذر از «مقام نفس» که همان گرفتاری در کثرت محض و حجاب‌های ضخیم اسـت، به «مقام قلب» می‌رسد؛ یعنی مقام توجه به عالم غیب، همراه با توجه به عالم شهادت.
اگرچه سالک در این مقام، حجاب ظلمانی ندارد، اما گرفتار حجاب‌های نوری اسـت و هنوز به طور کامل از کثرت رهایی پیدا نکرده اسـت؛ لذا باید تلاش کند تا به «مقام روح» برسد. سالک در این مقام از چنگ قوای بدن و آثار طبع و نفس کاملاً نجات می‌یابد و به روحانیت عالم قدس می‌پیوندد.
پس از این، باید بکوشد تا به «مقام سرّ» ترقی کند و با حق و جمال الهی آشنا شود و اسرار الهی را در همه موجودات مشاهده کند. بنابراین مقام سرّ، اِعراض از خلق و فنای در توحید اسـت.
پس از این مقام، «مقام خفیّ» اسـت. سالک در این مقام تنها خدا را مشاهده می‌کند؛ در حالی که در مقام سرّ خدا را در موجودات هستی مشاهده می‌کرد.
در مقام خفیّ گرچه فنای در حق حاصل می‌شود، ولی سالک توجه به فنای خود دارد؛ به همین جهت هنوز به وصال حق نرسیده اسـت.
سالک پس از رسدن به مقام خفیّ باید تلاش کند تا به «مقام اخفی» نایل آید و آن مقامی اسـت که فنای در حق نصیب او می‌شود؛ به طوری که توجه به فنای خود هم ندارد. وصال حق در این مقام نصیب سالک می‌شود.
بنابراین مقام خفیّ، مقام «فناء فی الله» اسـت و مقام اخفی، مقام «فنای از فنا» اسـت. مولانا درباره این دو مقام گفته اسـت:

 

در خدا گم شو کمال این اسـت و بس *** گم شدن گم کن وصال این اسـت و بس

مصراع اول این بیت ناظر به مقام خفیّ و مصراع دوم ناظر به مقام اخفی اسـت. بدین ترتیب مرحله‌ی اول سفر (سفر از خلق به سوی حق) به پایان می‌رسد و سالک به دریای بی‌کران هستی مطلق می‌رسد.
2. سفر از حق به سوی حق با حق (سفر من الحقّ الی الحقّ بالحقّ): پس از آن که هستی سالک در اثر فنای در وجود حق و محو در توحید شدن، حقانی شد، در واحدیت وجود محو می‌شود و از کثرت به طور کامل رهایی می‌یابد و پس از آن که عنایت الهی شامل حال او شد، به مقام صحو بعد از محو نایل می‌شود و صاحب مقام ولایت می‌گردد. در این جا سفر دوم آغاز می‌گردد. سالک در این مرحله از سفر، شروع به سیر در اسماء و صفات حق می‌کند؛ یعنی پس از فنای در توحید، سیر در اسماء و صفات الهی می‌نماید و علم به اسماء و خواص اسماء پیدا می‌کند و از مظاهر اسماء که اعیان ثابته اسـت، آگاه و از مقتضیات آن‌ها با خبر می‌شود و اقتضای هر اسم را نسبت به مظهر خود مشاهده می‌کند. در این مرحله اسـت که از اسرار قضا و قدر اطلاع می‌یابد و دارای ولایت تامّه‌ی الهیّه می‌شود و ذات، صفات و افعال خود را فانی در حق و صفات و افعال او می‌نماید؛ لذا با حق می‌بیند، می‌شنود و می‌گوید. بدین ترتیب مرحله‌ی دوم سفر او نیز تکمیل می‌شود و به مرحله‌ی بعد نایل می‌گردد.
3. سفر از حق به سوی خلق با حق (سفر من الحقّ الی الخلق بالحق): سالک در این مرحله، در مراتب افعال سیر می‌کند؛ زیرا هنگامی که از مقام شهود ذات تنزل کرد و به کثرت نگاه نمود، اولین سیر او در کثرت اسمائی و صفاتی آغاز می‌شود، به گونه‌ای که پس از سیر در اسماء، به سیر در افعال و مظاهر خارجی اسماء می‌پردازد.
این مرحله از سفر، در مقابل مرحله اول و برعکس آن اسـت؛ زیرا سالک از حق به سوی خلق و از وحدت به جانب کثرت حرکت می‌کند؛ اما در تمام مراحل سیر نزولی، با حفظ مقام وحدت و جمع بین مراتب هستی، همه را با دید حق‌بین مشاهده می‌کند.
پس از آن که سالک مقام سیر در افعال را سپری کرد، حالت «محو» از او زایل می‌شود و به «صحو» کامل می‌رسد، و در واقع هشیاری خود را نسبتاً باز می‌یابد و با بقای در حق، سیر در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت می‌کند.
سالک در این مرحله به گونه‌ای در کثرت سیر می‌کند که خواص، آثار و احکام تمام پدیده‌های عالم هستی را شناخته و به اسرار قدر و لوازم اعیان و خواص اسماء آگاه اسـت. و در این مرحله اسـت که بهره‌ای از مقام نبوت نصیب او می‌شود و «نبی» نامیده می‌شود و از معارف و حقایق ذات، صفات و افعال حق تعالی خبر می‌دهد؛ اما در نبوت، تابع نبیّ مطلق اسـت و احکام را از او می‌گیرد.
بدین ترتیب مرحله سفر سوم نیز به پایان می‌رسد و وارد آخرین مرحله‌ی سیر می‌شود.
4. سفر از خلق به سوی خلق با حق (سفر من الخلق الی الخلق بالحقّ): سالک در این مرحله از سفر، موجودات هستی و آثار و لوازم آن‌ها را مشاهده می‌کند؛ از تمام آنچه موجب سعادت یا شقاوت بشر می‌گردد آگاه می‌شود و نحوه‌ی برگشت انسان را به سوی خداوند با تمام جزئیات می‌داند؛ لذا همگان را به سوی توحید و حق دعوت می‌کند. چنین انسانی صلاحیت تشکیل مدینه‌ی فاضله را برای اداره‌ی جامعه و تأمین سعادت ابدی آنان پیدا می‌کند. (13)
امام خمینی با ارائه تفسیر خاصی از اسفار اربعه (14) به این نکته اشاره می‌کنند که هر یک از انبیا باید سفرهای یاد شده را طی کنند؛ با این وجود مراتب آن‌ها در پیمودن این مراحل و مقامات کاملاً متفاوت اسـت. هر یک از انبیا مظهر اسم یا اسماء خاصی هستند و دوره‌ی نبوّتشان نیز با گذشت زمان سپری می‌شود؛ مثلاً بعضی از انبیا مظهر اسم «الرحمن» بودند و در سفر اول، اسم «الرحمن» را در عالم هستی شهود می‌کردند؛ سفر دوم این انبیا در حالی به پایان می‌رسید که همه چیز را در اسم «الرحمن» فانی و مستهلک می‌دیدند و با وجود رحمانی به سوی عالم بر می‌گشتند و دوره‌ی نبوتشان نیز محدود بود... تا این که نوبت به مظهر اسلام «الله»، یعنی وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت رسید. ایشان در پایان سفر اول خود، حق را با شؤون نامحدودش مشاهده کرد و هیچ شأن و اسمی او را به خود مشغول نداشت و در پایان سفر دوم همه حقایق را در اسم جامع الهی (الله) و در حضرت احدیّت محض مستهلک و فانی دید و با وجودی جامع (البته پس از پایان سفر چهارم) به سوی خلق برگشت، لذا نبوت او ازلی و ابدی و خلافت او ظاهری و باطنی اسـت. (15)
حضرت امام پس از طرح این مسئله می‌فرماید، ائمه (علیهم‌السلام) به تبع رسول ختمی، به این مقام جمعی نایل آمده‌اند، هرچند که دارای مقام نبوت نیستند. (16)
بنابراین از دیدگاه امام خمینی، یکی از اسرار فضیلت و برتری ائمه (علیهم‌السلام) بر انبیای پیشین مظهریت آن‌ها نسبت به اسم جامع الهی و کامل شدن اسفار اربعه آنان اسـت؛ یعنی انبیای پیشین تنها مظهر برخی از اسماء الهی بودند و با تجلی بعضی از اسماء الهی سفرهای معنوی‌شان به پایان می‌رسید و به سوی هدایت خلق مبعوث می‌شدند؛ اما حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت او مظهر اسم جامع الهی هستند و پس از طی کردن سفرهای یاد شده مأمور هدایت خلق شدند؛ با این تفاوت که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سمت نبوت داشت و اهل بیت (علیهم‌السلام) سمت امامت.

پی‌نوشت‌ها:

1. مصنفات الشیخ المفید، ج 4، ص 70.
2. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 237.
3. ر.ک: مصابح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 75-77.
4. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 387 و 405.
5. شرح فصوص الحکم (قاسانی)، ص 42-44.
6. جامع الاسرار و منبع الانوار، ص 406.
7. بحارالانوار، ج 26، ص 281، ح 29.
8. همان، ص 317، ح 83.
9. ر.ک: شرح دعاء السحر، ص 150-151.
10. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 89-90.
11. بحارالانوار، ج 26، ص 317، ح 82.
12. ر.ک: نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 305-312.
13. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 88؛ الحکمة المتعالیه، ج 1، ص 13؛ نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 305؛ ممدّ الهمم در شرح فصوص الحکم، ص 55؛ شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ص 663.
14. ر.ک: مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، ص 88.
15. ر.ک: همان، ص 89.
16. ر.ک: همان، ص 89-90.

منبع مقاله:
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

فارسی العربیةماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی …ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه بوده است و پیوند حضرت مهدیعج با امام حسینعاز زمان خلقت آدم ابوالبشر تاکنون همواره دو جریان حق و باطل به موازات هم پیش رفته و کره چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند شهر سوالبا عرض سلام در پاسخ به اینکه حضرت علی ع و اهل بیت ع متعلق به تمام جهان هستند، باید سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی عسیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی ع سفیر رحمت و مهربانیآیا سحر و جادو و بستن بخت دختران و بستن راه کار …آیاسحروجادووبستنآیا سحر و جادو و بستن بخت دختران و بستن راه کار واقعیت دارد؟ اگر واقعیت دارد از طرف دین و زندگی فلسفه و منطقما زنده بر آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماستسیره علویبوستان نهج البلاغه قرانچون شاخ گلی که خم شود پیش نسیم از دوست سلامی و ز ما تسلیمی مردم دیده ما جز به رخت ناظر جامعه شناسیدر این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی یکی از آسیب‌های ناشی از فضای مجازی پرداخته شود


ادامه مطلب ...

دعای لاغر شدن در سیره ائمه معصومین (ع)

[ad_1]

دعای لاغر شدن از راهکارهایی است که افراد چاق یا دارای اضافه وزن به دنبال آن می روند. دعای لاغر شدن نباید باعث بشود که این افراد فریب بخورند.

حتما شما هم به این نتیجه رسیده اید که بسیاری از رژیم های لاغری کارآیی چندانی نداشته و حتی بعضا عوارض ناگواری برای فرد به دنبال خواهند داشت. مطابق توصیه های پزشکی سنتی بهترین روش برای این کار کنترل تغذیه و استفاده از مواد مغذی مفید می باشد نه استفاده از دعای لاغر شدن !

راهکار امام رضا (ع) جایگزین دعای لاغر شدن

امروزه برخی از کارشناسان برای کاهش وزن بدن، حذف وعده شام را توصیه می کنند؛ اما همچنان که در روایات نیز اشاره شده شام نخوردن خود باعث ضعف بدن شده و ضعف عصبی و عضلانی و حالت شبه افسردگی در افراد به وجود می آورد. از این رو توصیه امام رضا (ع) به عنوان یک روش اصولی برای کنترل وزن، کاستن از حجم غذای شام و نه ترک کامل آن است. آن حضرت می فرماید: کسی که می خواهد سالم و بدنی سبک و کم گوشت داشته باشد از شام اش بکاهد.

دعای لاغر شدن . دعا برای لاغر شدن
به جای دعای لاغر شدن از مقدار غذای شب تان بکاهید!

مواد غذایی جانشین دعای لاغر شدن

دارچین

در این میان گیاهان خوراکی و چاشنی‌ها که حفظ سلامت اعضای مختلف بدن را به عهده دارند می توانند در کنترل وزن نیز بسیار موثر باشند؛ یکی از این گیاهان مفید دارچین است.

کارشناسان تغذیه معتقدند مواد طبیعی بسیاری برای کاهش وزن در دسترس قرار دارند اما دارچین به دلیل کمک به کنترل قند خون، مفیدترین گیاه برای کمک به کاهش وزن است. مطابق نظرات پزشکی امام رضا (ع) و ابن سینا دارچین کلیه را گرم می کند، نیرو را افزایش و ضعف پاها و کمر و کم خونی را هم از بین می برد. آرامش بخش و شاداب کننده است و گیاهی است که هم انسان ها و هم حیوانات را آرام می کند. تب بر است. رگ ها را باز می کند و اثر خوبی بر گردش خون دارد.

امروزه متخصصین به این نتیجه رسیده اند که چای حاوی عسل و دارچین یکی از دلپذیرترین مواد طبیعی برای کاهش وزن باشد.

زنجبیل

یکی دیگر از گیاهان کنترل کننده وزن، زنجبیل است. زنجبیل علاوه بر آن که یکی از مؤثرترین مواد طبیعی در برقراری جریان خون و جلوگیری از لخته شدن آن است با پاکسازی سیستم گوارشی از ذخیره چربی‌های اضافی در بدن جلوگیری می‌کند.

امام رضا (ع) برای حفظ چابکی و انجام بهتر کارهای روزانه زنجبیل را توصیه کرده می فرماید: اگر مایل هستید فراموشی و نسیان شما کم شود و کارهای روزانه را به خوبی انجام دهید، زنجبیل و عسل بخورید .

مصرف جو در صبحانه

متخصصین می گویند یکی از راه های کاهش اشتهای کاذب و کمک به کاهش وزن بدن، خوردن جو پخته شده در ابتدای صبح و قبل از صبحانه می باشد. جو تاثیر بسزایی در کاهش کلسترول، فشار خون، چربی و کاهش خطر ابتلا به سرطان دارد. فیبر موجود در جو باعث می شود که این غذا به آهستگی در بدن هضم شود و در نتیجه فرد برای مدت طولانی تری سیر می ماند.

امام رضا (ع) در تعریف از این ماده شگفت انگیز می فرماید: برتری نان جو بر گندم، همانند برتری ما بر دیگر مردمان است. هیچ پیامبری نیست که برای خورنده نان جو دعا نکرده و برای او برکت نخواسته باشد و هیچ درونی نیست که جو، بدان در آمده و همه دردها از آن بیرون نرفته باشد. جو، خوراک پیامبران و غذای نیکان است.

دعای لاغر شدن در سیره ائمه معصومین (ع)
مصرف نان جو می تواند جایگزین مناسبی برای دعای لاغر شدن باشد

مرکبات

متخصصین تغذیه همچنین توصیه می کنند برای اینکه سریع‌تر به وزن ایده‌آل خود برسید بهتر است قبل از خوردن صبحانه، آب با لیمو ترش بنوشید. مطابق این نظر نوشیدن آب همراه با لیموترش نه تنها به روند کاهش وزن شما سرعت می‌بخشد، بلکه بدن شما را از سموم پاک کرده و باعث افزایش انرژی در شما می‌شود.

مرکبات در طب الأئمّه (ع) هم از ارزش و اهمّیت ویژه ای برخوردار است. پیشوایان دین با بهره گیری از الهامات ربّانی جوامع بشری را به ارزش دقیق علمی میوه ها و فرآورده های طبیعی آگاه نموده اند. در توصیه های پزشکی ائمه (ع) خوردن مرکبات قبل از غذا خوب و بعد از غذا بسیار پسندیده دانسته شده است. امام رضا (ع) هم مصرف این میوه با ارزش را برای هضم و جذب غذا و کمک به رسوب زدایی از خون بدن و بهبود سوخت و ساز و پیشگیری از غلظت خون مفید شمرده اند.

سایر مواد غذایی موثر برای لاغر شدن

در طب سنتی اسلامی از گیاهانی مثل هل، زرچوبه، گزنه، زیره و هلیله هم به عنوان کاهنده وزن بدن و پاکسازی خون و چربی‌سوزی و لاغر کننده یاد شده است که به سوخت و ساز بهتر چربی‌ها کمک می کنند. یکی دیگر از گیاهان مفید برای درمان بیماریها که خاصیت لاغر کنندگی داشته و نام آن به همراه چند گیاه دیگر در زمره مواد چربی سوز و ضد چاقی مطرح است هلیله است و از دیگر مواد خوراکی موثر در کاهش وزن می‌توان به فلفل سیاه، کاسنی زرد و دانه کتان اشاره کرد. همچنان که کرفس نیز به کاهش وزن کمک می‌کند و با مصرف روزانه آب کرفس، ولع خوردن شیرینی‌جات، از بین می‌رود.

برای لاغر شدن حمام کنید

امام رضا (ع) در بیانی دیگر نحوه حمام کردن را در چاقی و لاغری دخیل دانسته اند. سلیمان جعفرى می گوید حضرت رضا (ع) فرمود: حمام یک روز در میان گوشت بدن را زیاد می کند و هر روز حمام رفتن پیه‏هاى کلیه را آب می سازد.

دعای لاغر شدن . دعا جهت لاغر شدن
دعای لاغر شدن فقط می تواند راهی برای فریب دادن شما باشد

چند توصیه برای لاغر شدن

  • خوردن 2 عدد سیب صبح ناشتا یا (خوردن انگور در ساعت 8 صبح 100 گرم، ساعت 10 صبح 100 گرم و ساعت 12 ظهر 100 گرم)
  • دو قاشق غذاخوری سرکه سیب خالص + یک قاشق غذاخوری عسل خوب + یک لیوان آب با هم حل کرده صبح ناشتا کم کم میل شود.
  • یک عدد لیموترش تازه را آب گرفته + یک قاشق غذاخوری عسل خالص + یک لیوان آب باهم حل کرده صبح ناشتا میل شود
  • همیشه 30 دقیقه قبل از نهار سالاد همراه با لیموترش و روغن زیتون میل شود
  • همیشه همراه غذا سبزیجات تازه میل نمائید
  • ویتامینهای طبیعی گروه ب در میزان متابولیسم موثر است
  • اگر تیروئید کم کار دارید از زیره سیاه به صورت دم کرده یا عرق آن 30 دقیقه قبل از غذا میل نمائید
  • جلوگیری از یبوست نمائید و هر روز صبح دوش بگیرید
  • وسط غذا آب نخورید و غذا را آهسته و هر لقمه را 40 با بجوید
  • از غذاهای خیلی شیرین، چرب، سرخ کرده، آردهای سفید، قند و شکر سفید، نوشابه، شکلات، شیرینی های قنادی، کیک و کلوچه، آب میوه های مصنوعی مثل ساندیس، ماکارونی، نان فانتزی، رشته آش، آبنبات و نبات، آدامس، بستنی، سس، سوسیس، کالباس، همبرگر، پیتزا، برنج زیاد، شیر با شکر، خامه، کره، نان خامه ای، خربزه شیرین و تنقلات زیاد پرهیز شود
  • برنامه غذایی روزانه شما باید از 2500 کالری کمتر باشد
  • هر روز به مدت 45 تا 60 دقیقه ورزش کنید طوری که بدن عرق کند
  • غذایی که به بدن داده می شود و انرژی که مصرف میشود باید در تعادل باشد
  • از پرخوری پرهیز کنید و غذاهایی که باهم سازگار نیستند مصرف نکنید
  • غذاهایی که دارای پروتئین هستند با غذاهایی که دارای نشاسته هستند سازگار نیستند و مصرف نکنید
  • از غذاهایی که دارای ید هستند مصرف کنید
  • همیشه از ذخیره غذایی داخل بدن خود مصرف کنید
  • همیشه سر ساعت و منظم غذا بخورید
  • سعی کنید با خوردن غذاهای سالم و گیاهی کبد خود را تقویت و به آن استراحت دهید
  • به ازای هر 12 کیلو گرم از وزن بدنتان 1 لیوان آب بنوشید

گردآوری: مجله اینترنتی ستاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پرتویى از سیره و سیماى امام سجاد علیه السلام آکامزار امام سجادع در مدینه در قبرستان بقیع می باشد امام و حکومت امام سجّادعلیه متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح …متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح در ادامه مطلب از رسول اکرم منقول است انگشتر شرف الشمس زیارت امام زین العابدین امام باقر امام صادق ع در روز سه شنبه آکاایران زیارت امام احدیث های کوتاه از معصومیناحدیث های کوتاه از معصومین علیهم السلام برای استفاده در پیام های کوتاه قال رسول کتاب مطلع مهر انتخاب همسر موسسه تحقیقات و …کتابمطلعمهرانتخابنمودارهایی که خلاصه توضیحات هر فصل را در خود دارد، در انتها یا میانه‌ی فصل‌ها کاربرد عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها …عقیقه در لغت عقیقه از مادّه عقّ در اصل، به معنای موی سر هر نوزادی است که با آن مو مضرات آب غوره کشکول راز مضراتآبغورهمضرات آب غورهاین روزها بیشتر غوره‌ها آبدار شده‌ و آماده آبگیری‌ استاهمیت و ضرورت درس خواندن منتظران و یاوران حضرت …اهمیتوضرورتدرسمنتظران و یاوران حضرت مهدی عج روزی طلبان را در کسب روزی یکسان گردانید ۱ اعمال شب های قدر اعمال شب های قدر شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در شب حدیث تربیتی کودک کشکول راز حدیثتربیتیکودکسعی شده مطالب مستند ارائه گردد چهل حدیث تربیتی کودک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرتویى از سیره و سیماى امام سجاد علیه السلام آکا مزار امام سجادع در مدینه در قبرستان بقیع می باشد امام و حکومت امام سجّادعلیه السلام به متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح دانلود دعا متن عربی دعای معراج همراه با ترجمه فارسی و شرح در ادامه مطلب از رسول اکرم منقول است آن شبی انگشتر شرف الشمس زیارت امام زین العابدین امام باقر امام صادق ع در روز سه شنبه آکاایران زیارت امام زین احدیث های کوتاه از معصومین احدیث های کوتاه از معصومین علیهم السلام برای استفاده در پیام های کوتاه قال رسول الله صلی کتاب مطلع مهر انتخاب همسر موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل کتابمطلعمهر نمودارهایی که خلاصه توضیحات هر فصل را در خود دارد، در انتها یا میانه‌ی فصل‌ها کاربرد این عقیقه و احکام و شرایط آن چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها اسلام کوئست عقیقه در لغت «عقیقه» از مادّه «عقّ» در اصل، به معنای موی سر هر نوزادی است که با آن مو متولّد مضرات آب غوره کشکول راز مضراتآبغوره مضرات آب غورهاین روزها بیشتر غوره‌ها آبدار شده‌ و آماده آبگیری‌ است اهمیت و ضرورت درس خواندن منتظران و یاوران حضرت مهدی عج اهمیتوضرورت منتظران و یاوران حضرت مهدی عج « روزی طلبان را در کسب روزی یکسان گردانید ۱ « فراموش» و اعمال شب های قدر اعمال شب های قدر شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در شب قدر


ادامه مطلب ...

ناسازگاری علم غیب با بعض اعمال ائمه اطهار

[ad_1]
تعارض عصمت امامان با روایات و ادعیه

تعارض-عصمت-امامان-با-روایات-و-ادعیهعصمت صفت لازمه مقام امامت و مورد تأکید آیات و روایات متعدد می‌باشد. لکن اهل سنت و کسانی که مقام امامان ادامه ...

شبهه‌ی عدم استفاده امام از صفات فرابشری در معرفی خود

شبهه‌ی-عدم-استفاده-امام-از-صفات-فرابشری-در-معرفی-خودبرخی در انکار صفات فرابشری امامان می‌کوشند چنین وانمود کنند که امامان نیز خود را مصداق چنین صفاتی ندانسته ادامه ...

ناسازگاری علم غیب با بعض اعمال ائمه اطهار

ناسازگاری-علم-غیب-با-بعض-اعمال-ائمه-اطهاراگر به صفات فرابشری امامان نظیر علم غیب به همه امور و جزئیات گذشته و آینده قائل شویم، برخی از افعال و ادامه ...

عدم اعتبار علم غیب در امام و امامت

عدم-اعتبار-علم-غیب-در-امام-و-امامتکسانی که مقام امامت و امام را به حد حاکم و نهایت یک عالم دینی پایین آوردند شبهه در اعتبار علم غیب در ادامه ...

یهود بین الملل (23) The International Jew

یهود-بین-الملل-(23)-The-International-Jew"مسئله‎‌ی یهود" هنوز هم وجود دارد. انکار آن بی‌فایده است....، در هر جایی که تعداد محسوسی یهودی زندگی ادامه ...

غزل سپیدار

غزل-سپیدارگرفته شعله‌ی صبرت عجیب صحرا را و آب کرده دل سنگ‌های خارا را به پیش می‌روی، از موج زخم بیم‌ات نیست کنار ادامه ...

غزل تشنگی

غزل-تشنگیگرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود آنچه دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود عشق می‌فرمود «باید رفت» می‌رفتند ادامه ...

غریبه

غریبهچقدر آشنا می‌نمایی غریبه! بگو از کجا از جایی، غریبه در این شهر و این شب چه بی سرپناهی نداری مگر آشنایی ادامه ...

غروب

غروبپس از تو آینه‌ها حجمی از غبار شدند چه چشمه‌های زلالی که بی تو تار شدند پس از غروب تو ای آفتاب تا محشر ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کیهان نهاوندروشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با طریق الی الله شرح حال اولیای الهی و اهل معنااویس قرنی و چاووش علوی روزی اویس قرنی در کنار آب فُرات وضو می گرفت، آواز طبلی به گوش همکاری با ما فضول محلههمکاریباما متاسفانه این موضوع درست است که دنیا پر از شیادان شده است کیهان نهاوند روشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با جریان‏هاى طریق الی الله شرح حال اولیای الهی و اهل معنا که محمد گفته بر دست صبا از یمن می آیدم بوی خدا بوی رامین می رسد از جان ویس بوی یزدان می رسد همکاری با ما فضول محله همکاریباما متاسفانه این موضوع درست است که دنیا پر از شیادان شده است بطوریکه


ادامه مطلب ...

نبود نصبِ ائمه (ع) در روایات نبوی

[ad_1]
نویسنده: محمدحسن قدردان قراملکی

 نقدِ شبهاتی درباره‌ی اصل نصب ائمه (ع)

یکی از شبهات معروف و مهم مخالفان امامت و تعیین نصب ادعای فقدان نصب امام علی (علیه السلام) برای امامت در روایات نبوی است. آنان مدعی‌اند اگر در روایات نبوی نصبی صورت می‌گرفت، نقل و گزارش می‌شد. (1)

نقد و نظر

عالمان شیعی از دوران امامت کتب مفصلی در اثبات نصب و امامت امام علی (علیه السلام) و سایر ائمه نوشتند که در منابع معتبر ثبت و ضبط شده است. اینجا به عنوان مثال می‌توان به تک‌نگاری اصحابی چون عیسی‌بن روضه (م 138 ق)، ابن رئاب (م 148ق)، خلیل‌بن احمد (م 170 ق)، مؤمن‌الطاق (م 160 ق) و هشام‌بن حکم (م 189 یا 199) اشاره کرد. (2) به دلیل وجود منابع متعدد در ارائه ادله نقلی مثبت نظریه اصل نصب شیعه ما در اینجا به اختصار بسنده می‌کنیم:

یکم: احادیث خلافت

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز رسالت خویش نخست سه سال دعوت خویش را علنی ننمود، بلکه تنها به دعوت فامیل و نزدیکان خود می‌پرداخت. در روایتی که اهل سنت و شیعه آن را از حضرت علی (علیه السلام) نقل نموده‌اند، آمده است:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنبال آیه شریفه «وَاَنذَر عَشیرِتَک الأقرَبین» (3)، چهل تن از شخصیت‌های فامیل خود را به ضیافتی دعوت فرمود، بعد از صرف غذا، دعوت خود را آشکار نمود و فرمود: هرکس مرا در این امر یاری رساند او «برادر»، «وصی» و «خلیفه» من خواهد بود.
فایکم یوازرنی علی هذا الأمر علی ان یکون اخی و وصیی و خلیفتی فیکم:
قال: فأحجم القوم عنها جمیعاً و قلت: أنا یا نبی الله اکون وزیرک علیه فأخذ برقبتی ثم قال: انّ هذا اخی و وصی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوه. (4)
کیست از شماها که مرا در این امر یاری رساند؟ تا او برادر، وصی و جانشین من در شما شود؟ همه قوم از آن امتناع ورزیدند. اما من گفتم:
من ای پیامبر خدا حاضر هستم تا وزیر تو شوم. پیامبر از سر و گردنم گرفت و فرمود: همانا این برادر، وصی و خلیفه من در شما است، پس از او سخن شنوید و او را اطاعت نمایید.
در سند حدیث جای بحث نیست، همه روایان بنابر مکتب اهل سنت نیز ثقه هستند، تنها ابومریم عبدالغفار را برخی از اهل سنت تضعیف نمودند که آن نیز به خاطر شیعه بودنش می‌باشد، اما برخی دیگر او را نیز ستایش نمودند. (5)
اما دلالت متن و محتوایی حدیث نیز شفاف و روشن است که به نکاتی اشاره می‌شود:
الف. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث به صورت مطلق از خلافت و جانشینی در امر نبوت سخن به میان آورده است که آن شامل خلافت در عرصه‌های سیاسی، علمی و دینی می‌شود.
ب. دلیل دیگر بر شفافیت دلالت، تحریف و حذف برخی از مورخان اهل سنت محتوای حدیث فوق است، مثلاً طبری با وجود گزارش تمام واقعه غدیر در تاریخ خود، در تفسیرش به تقطیع روی آورده و بعد از «اخی» عبارت «وصی و خلیفتی» را حذف و به جای آن «و کذا و کذا» آورده است. (6)
ابن کثیر (م 774) در کتاب معروف تاریخی خود به نام البدایه و النهایه با آنکه آن را عین تاریخ طبری می‌آورد، اما در گزارش حدیث دعوت، آن را از تفسیر طبری گزارش می‌کند که متأسفانه کلام ناظر به امامت حضرت علی (علیه السلام) را حذف نموده است.
محمدحسنین هیکل در کتاب حیات محمد جمله سؤال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را می‌آورد اما عبارت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در معرفی حضرت علی (علیه السلام) را حذف می‌کند. ناشر کتاب فوق در چاپ‌های بعدی هر آنچه به علی (علیه السلام) مربوط می‌شد را کلاً حذف نمود.
ج. قرینه دیگر فهم مخاطبان و حاضران بود که از این حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استفاده خلافت، امیری و سرپرستی نموده‌اند، چنان‌که بعد از اتمام سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و عدم پذیرفتن آن از باب استهزاء و تمسخر به پدر حضرت علی (علیه السلام) یعنی ابوطالب گفتند که از این پس باید از فرزندت اطاعت کنی.

تصریح به خلافت حضرت علی (علیه السلام)

آن حضرت بارها در طول حیات مبارک خویش به خلافت حضرت علی (علیه السلام) تصریح داشته است که به بعضی اشاره می‌شود:
عبدالله بن مسعود نقل می‌کند که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره تعیین جانشینی خود، اول ابوبکر بعد عمر را پرسیدم که در هر دفعه حضرت از جواب اعراض نمود. درباره استخلاف علی (علیه السلام) را پرسیدم که فرمود:
ذاک و الذی لا اله غیره لو بایعتموه و اطعتموه اَدخَلتُکم الجنة اکتعین. (7)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید در جریان معراج خویش خداوند خطاب به من فرمود: آیا برای خودت خلیفه‌ای انتخاب نموده‌ای که امور و شئون تو را ادا کند و بر بندگانم که از کتابم نمی‌دانند، تعلیم دهد؟ گفتم: ای خدا تو خود برایم انتخاب کن، همانا انتخاب تو انتخاب من هم است. ندا آمد که: علی را برای تو اختیار نمود، او را خلیفه و وصی اتخاذ کن.
فهل اتخذت لنفسک خلیفة یؤدی عنک، یعلّم عبادی من کتابی مالایعلمون؟ قال: قلت: یا رب اخترلی فان خیرتک خیرتی. قال: اخترتُ لکن علیّا فاتخذه خلیفة و وصیّاً. (8)
ابن عباس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند که آن حضرت دست علی (علیه السلام) را گرفت و فرمود:
هو فاروق هذه الامة یفرّق بین الحق و الباطل ... هو خلیفتی من بعدی. (9)
حدیث ذیل نیز به مسئله امامت و خلافت حضرت علی (علیه السلام) تصریح می‌کند:
یا علیّ انت الامام و الخلیفة بعدی و انت اولی بالمؤمنین من انفسهم. (10)

حدیث خاصف النعل

از دیگر روایات که در آن به خلافت حضرت علی (علیه السلام) آن هم به معنای حکومت تصریح شده است، حدیث ام‌سلمه است. وی نقل می‌کند در یک سفری با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)- که عایشه نیز حضور داشت- ابوبکر و عمر وارد محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شده و ما به سراپرده رفتیم، علی (علیه السلام) نیز به دوختن کفش‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مشغول بود.
آن دو از حضرت درباره خلیفه بعدی پرسیدند که:
ما نمی‌دانیم ای رسول خدا تا کی با ما خواهی بود. (11) پس اگر به ما تعیین کنی که خلیفه‌ات بر ما کیست تا برای ما بعد از تو راه روشن و رستگاری باشد.
یا رسول الله انا لاندری قدر ما تصحبنا فلو اَعلَمتنا من یسختلف علینا لیکون لنا بعدک مفزعاً.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جواب فرمود:
همانا من جای او را می‌بینم، اگر من انجام دهم، شما از دور آن پراکنده و متفرق خواهید شد، چنان‌که بنی اسرائیل از هارون‌بن عمران متفرق شدند. ابوبکر و عمر ساکت شده راه خروج را پیش گرفتند.
آنگاه عایشه از رسول خدا پرسید که آن شخصیت کیست که او را بر آن دو خلیفه قرار می‌دهی؟ حضرت پاسخ داد: دوزنده کفش‌ها، ما نگاه کردیم کسی جز علی را ندیدیم. عایشه گفت: ای رسول خدا ما جز علی کسی را نمی‌بینیم. حضرت فرمود: او این است.
در این حدیث روشن می‌شود که خلیفه حقیقی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصیتی جز علی (علیه السلام) نیست، لکن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن زمان به لحاظ مصالحی نام خلیفه خود را به ابوبکر تصریح نکرد، اما به همسرانش فرمود. اما حضرت در زمان‌های بعدی به خلافت حضرت علی (علیه السلام) در احادیث مختلف مانند غدیر تصریح داشت.

دوم: احادیث امامت، امیرمؤمنان و وزارت

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از همان ابتدا می‌کوشید حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان حاکم و امیرمؤمنان برای مردم معرفی و بدین‌سان بستر امامت آینده وی را هموار نماید، لذا به صحابه توصیه می‌نمود وقتی به علی(علیه السلام) سلام می‌دهند، سلام ساده و معمولی نباشد بلکه به سلام خود قید «امیرمؤمنان» را هم بیفزایند.
صاحب تاریخ دمشق از بریده أسلمی نقل می‌کند که رسول خدا بر ما- که هفت نفر بودیم- امر فرمود که برعلی به عنوان «امیرالمؤمنین» سلام دهیم.
امرنا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اَن نسلّم علی علیّ بأمیرالمؤمنین. (12)
حضرت در جای دیگر علی (علیه السلام) را به عنوان امام مطرح و آن را به جبرئیل و خدا نسبت می‌دهد:
ألا ادلّکم علی ما ان تساءلتم علیه لم تهلکوا؟ ان ولیکم الله و ان امامکم علی بن ابیطالب فناصحوه و صدقوه فانّ جبرئیل اخبرنی بذلک. (13)
در منابع شیعی نیز این روایات متعدد وارد شده است. (14)
حضرت در برخی مواضع از امام علی (علیه السلام) به عنوان وزیر خود و امام مسلمین بعد از خود یاد می‌کند و آن را به خدا نسبت می‌دهد:
یا ایها الناس ان الله أمرنی أن اَنصب لکم اماماً یکون وصی فیکم و خلیفتی فی اهل بیتی و فی امتی من بعدی ... یا ایها الناس: انی قد اعلمتکم مفزعکم بعدی و امامکم و ولیکم و هادیکم بعدی و هو علی‌بن ابی‌طالب. (15)
در این روایت عناوین «خلیفه»، «امام»، «ولیّ» و «هادی» در توصیف جانشین به کار رفته است که بر شئون مرجعیت علمی، سیاسی و معنوی امام دلالت می‌کند. حضرت در روایت دیگر علاوه بر صفات فوق به صفات دیگر مانند امر و نهی علی (علیه السلام) امر و نهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حجت الهی بر مردم، امین خدا بر سِرّش تصریح می‌کند:
امرک امری و نهیک نهیی اقسم بالذی بعثنی بالنبوة و جعلنی خیرالبریة، انک لحجة الله علی خلقه و امینه علی سره و خلیفته علی عباده. (16)
در روایت دیگر پیامبر وصف «امیرالمؤمنین» را هم می‌افزاید که بیشتر بر مسئله حکومت ناظر است:
امام المسلمین و المؤمنین و مولاهم بعدی علیّ بن ابی طالب. (17)

سوم: حدیث غدیر

معروف‌ترین حدیث در این موضوع حدیث غدیرخم است که پیامبر اسلام در جریان برگشت از آخرین حج خویش «حجةالوداع» بر اساس وحی الهی حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان مولی و اولی به همه مردم معرفی نمود.
ایها الناس مَن اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم؟ قالو الله و رسوله اعلم! قال: انّ الله مولای و انا مولی المؤمنین و انا اولی بهم من أنفسهم فمن کنت مولاه فعلیّ مولاه.
از جهت سندی این حدیث شریف مورد پذیرش و اتفاق اهل سنت و شیعه قرار گرفته است به گونه‌ای که 110 صحابی و 84 تابعین آن را گزارش کرده‌اند. (18) هرچند برخی کوشیدند که با نقل ناقص حدیث مزبور و حذف صدر آن «من اولی الناس بالمؤمنین» در دلالت حدیث بر امامت و حکومت حضرت تردید کنند، لکن صدر حدیث شریف در بعض منابع اهل سنت نیز آمده است. (19)
لکن بحث درباره مفهوم و دلالت حدیث است که اکثر عالمان اهل سنت «مولی» را به معنای دوست داشتن تفسیر نموده‌اند که بر امامت حضرت علی (علیه السلام) دلالت نمی‌کند.

دلایل و شواهد دلالت مولی به أولی

در شرح «مولی» باید گفت هرچند این کلمه دارای معانی مختلف است، لکن با توجه به قراین ذیل معنای امامت و حکومت از کلمه «مولی» استفاده می‌شود:

الف. واژه «أولی»:

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خود قبل از بیان مولی بودن حضرت علی (علیه السلام)، معنای مولی را به «اولی الناس بالمؤمنین بأنفسهم» تفسیر کرده است. (20) این أولویت یاری یا دوست‌داشتن نیست بلکه تقدم و سیطره فرد مولی بر مولی‌علیه است به گونه‌ای که مولی از خود شخص نیز بر امور مولی‌علیه أولی و مقدم‌تر است؛ پس مولی بودن حضرت علی (علیه السلام) به این معناست که آن حضرت بر همه امور مردم حتی بر نفوس‌شان نیز از خودشان اولی و مقدم است.

ب. خوف پیامبر از ابلاغ پیام:

مطابق روایت فریقین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر حسب وحی الهی به تبلیغ و ابلاغ امری مأمور بود که از بیان آن خوف داشت.
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ. (21)
اما با تأکید وحی الهی و وعده نگهداری حضرت از گزند مخالفان و نیز تهدید آیه مبنی بر عدم ابلاغ رسالت الهی در صورت عدم رساندن امر ویژه به مردم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیام آسمانی را به مردم ابلاغ نمود. عالمان فریقین نقل کردند که آیه شریفه مزبور در جریان غدیر خم نازل شد. (22)
روشن است اگر مقصود آیه از ابلاغ پیام آسمانی همان محبت و دوست‌داشتن علی (علیه السلام) بود، برای خوف پیامبر از ابلاغ وجهی وجود نداشت، عدم ابلاغ آن به معنای عدم ابلاغ کل رسالت پیامبر تلقی نمی‌شد، پس مقصود بالاتر از محبت علی (علیه السلام) و آن همانا امامت حضرت است که با ابلاغ آن، این خوف وجود داشت برخی از پذیرش امامت آن حضرت به بهانه‌های مختلف مثل انگیزه‌های قبیله‌ای، جوان بودن حضرت، کشته شدن اقوام نزدیک برخی از مسلمانان در صدر اسلام توسط علی (علیه السلام) امتناع ورزیده و وحدت مسلمانان خدشه‌دار شود.

ج: یأس کفار و اکمال دین:

قرینه سوم بر تفسیر «مولی» بر امامت، آیه نازله ذیل بعد از ابلاغ پیام آسمانی است:
الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا. (23)
مطابق نقل مفسران اهل سنت (24) و شیعه این آیه شریفه بعد از جریان غدیر خم و نصب امام علی (علیه السلام) به مقام ولایت نازل شد که خداوند چنین روزی را روز یأس و ناامیدی کفار از دین اسلام و همچنین آن روز را روز اکمال دین و اتمام دین و اتمام نعمت و رضایت خدا از انتخاب اسلام به عنوان دین مسلمانان توصیف می‌کند.
روشن است که آیه درصدد صرف توصیه مردم به محبت و دوستی حضرت علی (علیه السلام) نبوده است چون اولاً: چنین توصیه‌ای قبلاً نیز بوده است و ثانیاً: بین توصیه به محبت و دوستی آن حضرت با اکمال دین، اتمام نعمت و یأس کفار ملازمه‌ای وجود ندارد، بلکه از برکات و رهاورد ابلاغ پیام غدیر (اکمال دین، اتمام نعمت و رضایت از اسلام) برمی‌آید که امر واقع در غدیر امر بسیار مهم و نقش کلیدی در حیات اسلام داشته است و آن نه صرف دوستی و یاوری حضرت علی (علیه السلام) بلکه پذیرفتن امامت، مرجعیت علمی و دینی و حاکمیت وی بوده است.

د. تبریک شخصیت‌ها:

قرینه دیگر تبریک‌های شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی صحابه بعد از ابلاغ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. عمر خلیفه دوم بعد از اتمام حدیث غدیر خطاب به حضرت علی (علیه السلام) گفت:
هنیئاً یابن ابی طالب! اصبحت و امسیت مولی کل مؤمن و مؤمنة. (25)
در برخی از گزارش‌ها (26) به اول کلام عمر عبارت «بخٍ بخٍ» اضافه شده که مبالغه در تبریک و فخر است. آیا اگر مقصود صرف توصیه دوستی بود، برای این‌گونه پیام‌های تبریک مجالی بود؟! به علاوه آیا «مولی» در عبارت خلیفه دوم که می‌گوید: «یا علی بر تو گوارا باد که مولی هر مؤمن، مرد و زن شدی» صرف دوست داشتن بود یا مقصود عمر اشاره به مقام امامت و خلافت حضرت بود که در جریان غدیر به صورت رسمی از طرف پیامبر اعلام شد؟

هـ فهم حاضران و شاعران:

قرینه دیگر قرینه ادبی است، حاضران در غدیر به درستی می‌توانستند به مقصود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متوجه شوند، یکی از حضار شاعر مشهور عرب یعنی حسان‌بن ثابت بود که بعد از اتمام حدیث غدیر از پیامبر اجازه خواست شعری در این‌باره بسراید، در آن سروده است:

الهک مولانا و انت نبینا *** ولم تلق منا فی الولایة عاصیا
فقال له: قسم یا علیّ فاننی *** رضیتک من بعدی اماما و هادیا (27)

خدای تو مولی ما و تو ولیّ ما هستی- در مردم برای این امرت مختلفی پیدا نخواهی کرد.
پیامبر به علی (علیه السلام) گفت که برخیز که همانا من از رضای دل، تو را امام و هادی بعد از خودم قرار دادم.
حسان در این شعر مولی را نه صرف دوست‌داشتنی بلکه به امام و هادی تفسیر نموده و شعر خود را به پیامبر و صحابه خوانده و آنان نیز هیچ اعتراضی بر آن نداشتند. (28)
از قراین دیگر که بسیار مستحکم و معتبر است، برداشت و تفسیر خود حضرت علی (علیه السلام) است. آن از حضرت حدیث غدیر را بر امامت و حکومت خویش ناظر می‌دانست و بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسئله حکومت و خلافت از آن حدیث به نفع موضع خویش استدلال می‌کرد این استدلال نیز مورد انکار طرف رقیب قرار نگرفت.
و. برخی از عالمان اهل سنت مانند ابن جوزی و حافظ ابوالفرج یحیی ثقفی نیز بر معنای اولویت «مولی» اعتراف کرده‌اند. (29)

ز. واژه بعدی:

حدیث غدیر در بعض روایات اهل سنت با کلمه «بعدی» آمده است: «من کنت مولاه فان علیّاً بعدی مولاه». (30) در این شعر اخیر حسان نیز «من بعدی اماما» گویای مدعاست.
روشن است معنای دوست داشتن یا یاری رساندن علی (علیه السلام) توصیه مطلق و در هر زمانی است و لازم نبود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به بعد خود اختصاص دهد، اما اینکه چنین نمود، از آن پیداست که مقصود خلافت و حکومت است که با کلمه «بعدی» تناسب دارد.
پژوهشگران مانند علامه امینی قراین و شواهد متعددی برای دلالت حدیث غدیر بر مدعای شبهه آورده‌اند که ما خواننده محقق را به اثر گران‌سنگ الغدیر حواله می‌دهیم. (31)

چهارم: احادیث منزلت

در جریان جنگ تبوک پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان جانشین و مسئول حکومت خویش در مدینه تعیین کرد و خود عازم منطقه جنگی شد، منافقان از این مسئله برای سرکوب شخصیت امام علی (علیه السلام) استفاده نموده که پیامبر وی را در میان لشکر خود قرار نداد. حضرت علی (علیه السلام) با شنیدن این انگ و تهمت بالفور خود را به لشکر پیامبر رساند و خواهان حضور در جنگ شد، اما پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن تکذیب ادعای منافقان فرمود:
أفلا ترضی یا علیّ اَن تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی؟ (32)
ای علی! آیا راضی نیستی که مانند هارون به موسی برای من باشی، مگر اینکه بعد از من پیغمبری نیست.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این حدیث حضرت علی (علیه السلام) را مانند هارون برای موسی در همه عرصه‌ها توصیه کرده و تنها مسئله نبوت را استنثا می‌کند.
اینکه هارون نسبت به موسی چگونه منزلتی داشته است، آیه ذیل آن را بیان می‌کند:
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی. (33)
در این آیه هارون برای موسی به عنوان وزیر، پشتیبان و مشارک و یاور در تبلیغ پیام آسمانی ذکر شده است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را- جز نبوت- در حدیث فوق به حضرت علی (علیه السلام) تفویض می‌کند.
پس از جهت مفهومی حدیث بر امامت و خلافت علی (علیه السلام) دلالت می‌کند، اما از جهت سند باید گفت آن را اکثریت عالمان اهل سنت نقل و تأیید نموده و تنها آمدی در آن شک نموده است (34) که شک وی در مقابل اکثریت قریب به اتفاق مضر نیست. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث دیگر خطاب به علی (علیه السلام) فرمود:
یا علی! انت الذی ... تقوم فیهم مقامی ... . (35)
در این حدیث پیامبر در حل مسائل اختلافی و لزوم اطاعت مردم از علی (علیه السلام)، بین خود آن حضرت فرق قائل نشده و تصریح می‌کند که در این عرصه‌ها مقام و شخصیت حقوقی علی (علیه السلام) مانند مقام و شخصیت حقوقی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که این روایت کاملاً جوابی برای کسانی است که خاتمیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به خاتمیت همه شئون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تفسیر می‌کنند.
نکته دیگر اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مفهوم حدیث منزلت را بارها در مواضع مختلف مانند، شروع دعوت، روز اعلام برادری، هنگام بستن درهای مسجد مدینه، فتح خیبر و جنگ تبوک مورد تأکید قرار داده است. (36)

پنجم: حدیث قلم و دوات (وصیت نانوشته)

یکی از ادله‌ای که می‌توان از آن به عنوان دلیل نصب امامت حضرت علی (علیه السلام) نام برد، حدیث معروف به حدیث قلم و دوات است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین روزهای بیماری خود خواست امامت حضرت علی (علیه السلام) را برای آخرین بار به صورت رسمی و علنی و مکتوب اعلام و امضا نماید. برای این منظور قلم و دفتری خواست:
اِئتونی بکتاب اکتُبُ لکم کتاباً لن تضلوا بعده ابداً. (37)
برای من دفتر و کاغذی را بیاورید تا برای شما یادداشتی بنویسم تا هرگز بعد از آن گمراه نشوید.
با به راه انداختن هیاهو و غوغا و اختلاف مخطابان و اتهام بیماری سهو و سخن هذیان به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)- العیاذ بالله- حضرت از وحدت مسلمانان ترسید و به خروج حاضران از مجلس امر فرمود.

تحلیل و بررسی

قراین ذیل نشان می‌دهد که مقصود حضرت درج و ثبت امامت حضرت علی (علیه السلام) در وصیت‌نامه رسمی خود بود.
الف. از ذیل حدیث «لن تضلوا بعده» معلوم بود که مقصود حضرت تعیین جانشین و امام بعدی است، همچنین چون مشابه این فراز را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بارها درباره توصیه به اهل بیت و عترت خویش مثل حدیث ثقلین انجام داده بود، مخاطبان خصوصاً آنانی که شمّ سیاسی داشتند، هدف حضرت را بالفور دریافتند، لذا کوشیدند مانع تحقق هدف پیامبر شوند، برای این منظور مناقشاتی را در حضور پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که در بستر بیماری بود راه انداختند، از آن بالاتر پیامبر الهی را- العیاذ بالله- به هذیان‌گویی متهم نمودند که در منابع تاریخی اهل سنت و شیعه نام جسارت کننده خلیفه دوم عدم عمر ثبت و ضبط شده است، که گفت:
فقال عمر: ان النبی قد غلب علیه الوجع و عندکم القرآن، حسبنا کتاب الله. (38)
عمر گفت: همانا بیماری- العیاذ بالله- بر وی غلبه کرده است، پیش شما قرآن است و کتاب خدا بر ما کفایت می‌کند.
در این گفتار جسارت‌آمیز خلیفه دوم نه تنها نسبت هذیان- العیاذبالله- به پیغمبری می‌دهد که قرآن می‌فرماید: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى» (39) بلکه مقام خود را بالاتر از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز توصیف می‌کند که می‌گوید بر وصیت پیامبر نیازی نیست و ما را قرآن کفایت می‌کند. اینکه بر مسلمانان چه چیزی لازم است؟ آیا امثال عمر باید آن را تشخیص دهند یا رسول خدا؟ پاسخ آن را ما از وجدان انسان‌های آزاده می‌طلبیم!
ب. خود خلیفه دوم به نیت و قصد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعدها اعتراف می‌کند، چنان که در مباحثه‌ای با ابن عباس می‌گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درصدد تصریح به امامت علی (علیه السلام) بود که من مانع شدم. (40)
البته عمر باز در مقام توجیه غرض و مانع شدن خود برآمده و می‌گوید: مانعیت من برای خوف از فتنه بود. در این توجیه خلیفه دوم خود را برتر از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌بیند، گویا- العیاذ بالله- آن حضرت از تشخیص مصلحت اسلام و جامعه مسلمانان عاجز و ناتوان و به ارشاد و راهنمایی خلیفه دوم نیازمند بود! آیا واقعاً اشرف کائنات و اعظم پیامبران و متصل به وحی توان تشخیص مصلحت دین و جامعه خویش را به اندازه خلیفه دوم نداشت؟! باز جواب این پرسش را ما به وجدان انسان‌های آزاده و دور از تعصب حواله می‌دهیم.
ج. بر این نکته بیفزایید که وقتی خلیفه اول در بستر بیماری و بیهوشی عهدنامه‌ای مبنی بر خلاف عمر توسط عثمان را به نگارش درآورد، عمر و دیگران هیچ مخالفتی سر ندادند و خلیفه اول را به غلبه درد و بیماری و هذیان متهم ننمودند؟! در حالی که مطابق نقل خود اهل سنت ابوبکر در وسط تدوین عهدنامه و منشور خلافت عمر به خلافت عمر به حالت اغما افتاد. (41) با این وجود نه خلیفه اول و نه دوم و نه عثمان به عنوان دبیر خلیفه صحبتی از غلبه بیماری بر خلیفه به میان نیاوردند.
هر آنچه هست این قطعی است که امثال خلیفه دوم اجرای وصیت‌نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به نفع مواضع خود نمی‌یافتند و دلیل این ادعا مخالفت آنان با نوشتن وصیت‌نامه با هزینه حداکثر سرمایه یعنی اتهام سهو و هذیان- العیاذ بالله- به رسول خداست. پس وصیت‌نامه به نفع رقیب عمر یعنی حضرت علی (علیه السلام) بود که بالاخره نانوشته باقی ماند!
د. قرینه دیگر اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیشاپیش می‌دانست امامت و حکومت حضرت علی (علیه السلام) را برخی برنمی‌تابند، لذا در بستر بیماری خویش دستور داد سپاهی به فرماندهی جوانی 18 ساله با نام اسامة بن زید عازم منطقه مأموریت خود گردد، در حالی که گزارشی درباره وجود خطر و تهدید خارجی وصول نشده بود. حضرت اصرار داشت مهره‌های اثرگذار در مسائل سیاسی و اجتماعی مانند: ابوبکر، عمر، ابوعبیده و سعدبن وقاص (عاملان مؤثر جریان سقیفه) به همراه لشکر از مدینه خارج شوند. لکن همین شخصیت‌ها به بهانه‌های مختلف از فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سرباز زدند، با اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متخلفان از حضور در لشکر اسامه را لعنت کرده بود. (42) روشن است در صورت تحقق نقشه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مسئله انتقال حکومت برای حضرت علی (علیه السلام) بدون دغدغه انجام می‌گرفت. لکن ظاهراً اشخاص فوق نیز با شم سیاسی خودشان دریافته بودند که در صورت رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست آنان از حکومت تهی خواهد ماند.
نکته دیگر در اعزام سپاه فوق اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با گماردن جوان 18 ساله به فرماندهی لشکری که فرماندهان و شخصیت‌های معروفی در آن شرکت داشتند، می‌خواست عملاً این آموزه‌ی دینی و نکته عقلی را القا کند که ملاک فرماندهی و رهبری صلاحیت و شایستگی ذاتی است و آن به صغر سن ارتباطی ندارد تا اینکه این نکته و اصل جوابی برای کسانی باشد که زعامت و رهبری حضرت علی (علیه السلام) را به بهانه سن کمتر- 34 ساله- برنمی‌تافتند. (43)

ششم: احادیث حجت

در برخی از روایات نبوی از حضرت علی (علیه السلام) به عنوان حجت خدا ذکر شده است.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل یاد می‌کند که خداوند به فرشتگان خطاب فرمود:
ملائکتی انظروا الی حجتی فی ارضی علی عبادی بعد نبیی فقد عفّر خدّه فی التراب تواضعاً لعظمتی اُشهدکم انه امام خلقی و مولی بریّتی. (44)
فرشتگانم به حجت خودم در زمین بر بندگانم بعد از پیامبر نظر کنید که چگونه صورتش را برای تواضع به عظمتم بر خاک گذاشته است. شما را شاهد می‌گیرم که او امام و مولی مردم و خلق من است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت دیگر فرمود:
یا علیّ انت امام المسلمین و امیرالمؤمنین و قائد العزّ المحجّلین و حجة الله بعدی علی الخلق اجمعین (45)
حضرت در جایی دیگر فرمود:
انک لحجة الله علی خلقی و امینه علی سره و خلیفته علی عباده. (46)
احادیث فوق جواب روشن و شفاف به کسانی است که به بهانه خاتمیت، حجت الهی را به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) منحصر و منکر حجت بودن امامان شده‌اند.

هفتم: احادیث عصمت

اشاره شد که امامت سه شأن و منزلت (حکومت، مرجعیت علمی و دینی و ولایت معنوی و باطنی) دارد که روایات مختلف بر حسب مقتضای حال مخاطب و مجلس شأن خاصی را اثبات می‌کنند. در اینجا روایات متعددی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است که عصمت امامان و حضرت علی (علیه السلام) را ثابت می‌کند که لازمه آن مرجعیت علمی و دینی و حجیت ذاتی سیره نظری و علمی آنان می‌باشد. خوشبختانه به این لازمه یعنی اطاعت مطلق از امامان به دلیل وجود عصمت توجه شده است.

هشتم: احادیث مرجعیت علمی و دینی

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایات متعدد از علی (علیه السلام) به عنوان یک مقام و مرجع رسمی علمی و دینی یاد می‌کند که از طرف خداوند و خودش به این مقام بعد از رحلت حضرت، نصب شده است.
انس‌بن مالک از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کند که حضرت به ابوذر اسلمی خطاب فرمود:
ان رب العالمین عهد الیّ عهدا فی علیّ بن ابی طالب فقال: انه رایة الهدی و منار الایمان و امام اولیائی و نور جمیع مَن اطاعنی ... . (47)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت دیگر:
یا علیّ ... انک لسبیل الجنة و رایة الهدی و عَلَم الحق و امام من آمن بی و ولیّ من تولانی. (48)
حضرت در روایتی تصریح می‌کند که در مسائل اختلافی، علی (علیه السلام) مرجع نهایی حل اختلاف است، چنان‌که به عبدالرحمن بن سمره فرمود:
یابن سمرة اذا اختلفت الأهواء و تفرقت الآراء فعلیک بعلی بن ابی‌طالب فانه امام امتی و خلیفتی علیهم من بعدی. (49)
ای ابن سمره! زمان اختلاف هواهای نفس و تفرق آرا تو را به ملازمت علی بن ابی طالب توصیه می‌کنم چرا که او امام امت و جانشینم بر آنان است.
در روایت دیگر:
ألا أدلکم علی ما ان تسأءلتم علیه لم تهلکو؟ ان ولیکم الله و ان امامکم علی بن ابی طالب فناصحوه و صدقوه فان جبرئیل اخبرنی بذلک. (50)
آیا شماها را بر راهی دلالت و رهنمون سازم که اگر از آن پرسش نمایید، هلاک نخواهید شد؟ همانا ولیّ خدا و امام شما علی بن ابی طالب است که او را خیرخواهی و تصدیق کنید، همانا جبرئیل بر این مسئله مرا خبر داده است.
ایها الناس: قد بیّنت لکم مفزعکم بعدی و امامکم و دلیلکم و هادیکم و هو اخی علی بن ابی طالب و هو فیکم بمنزلتی فیکم فقلّدوه دینکم و اطعیوه فی جمیع امورکم فان عنده جمیع ما علّمنی الله. (51)
بعد از نزول آیه شریفه «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»، (52) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خودش را منذر و با اشاره به علی (علیه السلام) فرمود: «انت الهادی یا علیّ، بک یهتدی المهتدون بعدی». (53)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جریان معراج خویش نقل می‌کند که آیه فوق به گوشم خورد و از خداوند پرسیدم که هادی کیست؟ خداوند فرمود:
ذلک علی بن ابی طالب غایة المهتدین و امام المتقین و قائد العزّ المحجّلین. (54)
پیامبر در روایات مختلف و متعدد علی (علیه السلام) را مبیّن دین و مرجع حل نهایی اختلافات امت اسلام معرفی می‌کند:
انت تبیّن لأمتی ما اختلفوا فیه من بعدی. (55)
یا علیّ انت الذی تبیّن لأمتی ما یختلفون فیه بعدی و تقوم فیهم مقامی، قولک قولی و امرک امری و طاعتک طاعتی و طاعتی طاعة الله و معصیتک معصیتی و معصیتی معصیة الله عزوجل. (56)
درباره علم حضرت علی (علیه السلام) روایات متعددی در فریقین وارد شده که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
انا مدینة العلم و علیّ بابها. (57)
درباره علم آن حضرت به این نکته بسنده می‌کنیم؛ علم حضرت علم عادی نبود، بلکه مؤید از طرف خداوند و از جنس الهام بود. رهاورد چنین علمی خطاناپذیری و عدم درماندگی در پاسخ مسائل می‌شود. اینجا به این نکته اشاره می‌کنم که مرجعیت علمی و دینی حضرت بر خلفای سه گانه کاملاً کارساز بود، به گونه‌ای که خلیفه دوم بارها اعتراف می‌کرد که: «لولا علی لهلک عمر». (58)
عمر در جای دیگر حضرت علی (علیه السلام) را مرجع نهایی حل مناقشات علمی و قضایی معرفی می‌کند:
اُمرنا اذا اختلَفنا فی شیء اَن نحکُم علیّاً. (59)
در منابع معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که:
علیّ اقضاکم علیّ افقهکم و اعلم امتی بکتاب الله و علیّ مع الحق و الحق مع علیّ حیثما دار و أنا مدینة العلم و علیّ بابها. (60)
تاریخ، موارد متعددی از قضاوت‌های اشتباه سه خلیفه اول و اصلاح آنها توسط حضرت علی (علیه السلام) را ثبت و ضبط کرده است که استقرای آنها خود کتاب مستقلی می‌طلبد. (61)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در دو روایت مختلف در وصف علی (علیه السلام) فرمود:
انت یعسوب الدین ... انت یعسوب المؤمنین. (62)
«یعسوب» در لغت به معنای رئیس و ملکه زنبوران است، ابن ابی‌الحدید در شرح روایت فوق می‌نویسد:
کانه جعل رئیس المؤمنین و سیدهم او جعل الذین یبعه و یقفو اثره حیث سلک کما یتبع النحل الیعسوب. (63)
گویا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی (علیه السلام) را رئیس و آقای مؤمنان یا دین را تابع آن حضرت قرار داده به گونه‌ای که در هر راه و قدمی از او تبعیت می‌کنند، چنان‌که زنبوران تابع ملکه خودشان هستند.

روایات علی (علیه السلام):

برای شیعیان حضرت علی (علیه السلام) حجت و امام الهی است که سخنانش معتبر و قابل استدلال است، اهل سنت نیز برای آن حضرت مقام بالایی قائل‌اند و سخنان و احادیث او را حداقل به عنوان یکی از بزرگان صحابه می‌پذیرند.
با توجه به این نکته اگر از آن حضرت روایت یا روایاتی یافت شود که بر اصل نصب دلالت کند روایت وی حجت و می‌بایست آن را پذیرفت. خوشبختانه ما در این‌باره روایات صریح و شفافی از آن حضرت داریم. اینجا به دو روایت اشاره می‌شود که حضرت ضمن گلایه از مسلمانان صدر اسلام از عدم شناخت مقام و رتبه خویش، تصریح می‌کند که مقام امامتش یک فریضه‌ای بود که در قرآن و سنت نبوی تأکید شده، اما جز انسان‌های اندک به این فضل حضرت پی نبردند.
قلیل من شیعتی الذین عرفوا فضلی و فرض أمامتی من کتاب الله و سنة رسول الله. (64)
آن حضرت در جریان انتخاب عثمان به عنوان خلیفه سوم و کنار گذاشتن وی، در خطبه‌ای چنین به اختصاص حق حاکمیت به خودش تصریح می‌کند:
فنحن بیت النبوة و معدن الحکمة و امان اهل الأرض ... لنا حق اِنّ نعطه نأخذه و ان نُمنَعه نرکب اعجاز الأبل و لو طال السری. (65)

روایات سیدشباب اهل‌الجنة:

اهل سنت به امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) مطابق روایات متعدد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در توصیف آن دو امام همام با دیده احترام و عظمت می‌نگرند، چه بسا مقام آن دو بزرگوار را از مقام امام علی (علیه السلام) نیز بالاتر انگارند، چنان‌که وقتی می‌خواهند حضرت علی (علیه السلام) را توصیف نمایند می‌گویند: ابوسید شباب اهل الجنة.
بر این اساس اهل سنت باید همه روایات امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را هم به عنوان راوی مورد وثوق و هم ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بپذیرند. اما پذیرفتند برخی و رد بعض دیگر از باب ایمان به بعض و کفر به بعض دیگر خواهد شد.
با این مقدمه وقتی به سیره آن دو امام همام نظر می‌افکنیم به وضوح درمی‌یابیم که آنان نیز مسئله امامت را از باب نصب امام علی (علیه السلام) می‌دانند که اینجا به بعضی اشاره می‌شود:
امام حسن (علیه السلام) در خطبه‌ای به اصل و سنت الهی مبنی بر تعیین جانشین و رهبر برای هر پیغمبری اشاره فرموده و مصداق آن را در پیامبر اسلام اهل البیت معرفی می‌کند:
ان الله لم یبعث نبیاً الا اختار له نقیباً و رهطاً و بیتاً. فوالذی بعث محمداً بالحق نبیا لاینقص من حقنا اهل البیت احد الا نقصه الله من علمه مثله و لاتکون علینا دولة الا و تکون العاقبة. (66)
امام حسن (علیه السلام) بعد از شهادت علی (علیه السلام) بر بالای منبر رفت و امامت آن حضرت را از باب نصب پیامبر تفسیر نمود و فرمود:
... قد نصبه رسول الله. (67)
آن حضرت با اشاره به دو امانت گرانمایه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) «الثقلین» آن دو را قرآن و اهل بیت معرفی و تأکید می‌کند که اطاعت آنان در قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) واجب شمرده شده است:
نحن احدالثقلین اللذین خلّفها رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ... فاطیعونا فان طاعتنا مفروضة اذ کانت بطاعة الله و الرسول و اولی الامر مقرونة. (68)
وی در خطبه‌ای در مسجد کوفه فرمود:
یا اهل الکوفة اتقوا الله فینا فانا أمراءکم و نحن اهل‌البیت الذی ... . (69)
ایشان که به علت وجود نفاق در لشکر خود به صلح با معاویه مجبور شد، فرمود:
أنا اولی بالناس فی کتاب الله و مع لسان نبی الله. (70)
امام حسین (علیه السلام) با احضار بزرگان قوم خویش در منی از آنان خواست شهادت دهند که آیا جز این است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) را در روز غدیر خم به مقام ولایت نصب فرمود:
انشدکم الله اتعلمون انّ رسول الله نصبه یوم غدیرخم فنادی له بالولایة. (71)
آن حضرت در کربلا نیز فرمود:
نحن اهل بیت محمد اولی بولایة هذا الأمر علیکم من هؤلاء المدعین ما لیس لهم السائرین فیکم بالجور و العدوان و ان أبیتم الا کراهیة لنا و الجهل بحقنا. (72)

پی‌نوشت‌ها:

1. المغنی فی ابواب‌التوحید و العدل، ج20، ص 99؛ شرح مواقف، ج3، ص 265؛ تئوری امامت در ترازوی نقد، ص 50؛ احمدالکاتب، تطور الفکر السیاسی الشیعی، ص 16 به بعد.
2. ر. ک: ابن ندیم، الفهرست، صص 17، 36، 57، 123، 306، 307؛ عبدالجبار الرفاعی، معجم ما کتب عن الرسول و اهل‌البیت، ج5، ص 134، ش 11974 و ج9، ش 23362.
3. شعراء: 214.
4. تاریخ کامل، ج2، ص 63؛ موسوعة الامام علی، ج2، ص 23.
5. ر. ک: لسان‌المیزان، ج4، ص 43.
6. ر. ک: تفسیر طبری، ج19، ص 75.
7. المعجم الکبیر، ج10، ص 67، ش 9969 و 9970؛ موسوعة امام علی، ج2، ص 138؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص 421؛ فرائدالسمطین، ج1، ص 273؛ البدایه و النهایه، ج7، ص 361.
8. مناقب خوارزمی، ص 303، ش299؛ فرائدالسمطین، ج1، ص 268، ش 210.
9. تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص 42. ش 8371 و 8373.
10. شمس‌الدین ذهبی، تاریخ‌الأسلام، ج3، ص 643؛ بیهقی، دلایل‌النبوة، ج6، ص 436؛ اسدالغابة، ج3، ص 325؛ بحار، ج26، ص 349.
11. «انی قد اری مکانه و لو فعلتُ لتفرقتم عنه ... من کنتَ یا رسول الله مستخلفاً علیهم؟ فقال: خاصف النعل، فنظرنا فلم نراحداً الا علیّا فقلت: یا رسول الله ما اری الا علیا، فقال: هو ذاک». (شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج6، ص 218)؛ الکافی، المعیار و الموازنة، ص 29؛ اعلام‌النساء، ج1 و 2، ص 789.
12. تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص 303.
13. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج3، ص 98.
14. فضایل ابن شاذان، ص 113.
15. نعمانی، الغیبة، ص 71؛ کمال‌الدین، ص 277.
16. عیون اخبارالرضا، ج1، ص 297، ش 57؛ امالی صدوق، ص 155، ش149.
17. امالی صدوق، ص 374.
18. ر. ک: المستدرک للحاکم، ج3، ص 109؛ سنن ترمذی، ج5، ص 297؛ شرح صحیح ترمذی، ج13، ص 165؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج7، صص 4- 371؛ الغدیر، ج1، ص 41 به بعد.
19. تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 481، ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج7، صص 4- 371؛ المعجم الکبیر، ج5، ص 194.
20. ر. ک: الغدیر، ج1، ص 651؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 481؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج7، صص 4- 371.
21. مائده: 67.
22. ر. ک: تاریخ مدینة دمشق، ج42، صص 237 و 213؛ اسباب نزول القرآن، ص 203؛ شواهدالتنزیل، ج1، صص 248 و 254؛ ج13، ص 140، ش 36441.
23. مائده: 3.
24. ر. ک: تفسیر الدرالمنثور، ج3، ص 19؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، صص 237 و 234؛ تاریخ بغداد، ج8، ص 290؛ شواهدالتنزیل، ج1، ص 200؛ مناقب خوارزمی، ص 156.
25. مسند ابن حنبل، ج6، ص 401؛ فضائل الصحابه ابن حنبل، ج2، ص 596؛ البدایة و النهایة، ج7، صص 4- 371؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص 220؛ الغدیر، ج1، ص 508.
26. ر. ک: النهایة، ج1، ص 101.
27. الغدیر، ج2، ص 34، علامه امینی در همین منبع از دوازده راوی سنی گزارش می‌کند که شعر فوق را در آثارشان آوردند.
28. مولی در لغت عرب بسیار به معنای اولی به تصرف به کار رفته است که علامه طهرانی از منابع ادبی معاصر اسلام مانند معلقات سبعه شواهد آن را آورده است. (امام‌شناسی، ج7، صص 242- 393).
29. ر. ک: ابن جوزی، تذکرةالخواص، ص 37، با مقدمه سیدمحمدصادق بحرالعلوم.
30. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج7، ص 349؛ خلاصة عبقات الأنوار، ج9، ص 93.
31. ر. ک: الغدیر، ج1، ص 650، وی 20 شاهد آورده است.
32. صحیح بخاری، ج3، ص 1359 و ج4، ص 1602؛ صحیح مسلم، ج4، ص 1871؛ مسند احمد، ج1، ص 170 به بعد خواننده با جستجوی واژه «بمنزلة هارون» در نرم‌افزار «المکتبة الأسلامیة الکبری اشامله»، (محصول کشور عربستان) بیش از 600 مورد در منابع معتبر اهل سنت حدیث فوق را خواهد یافت.
33. طه: 36.
34. ر. ک: الالهیات، ج4، ص 79 (پاورقی)
35. من لایحضره الفقیه، ج4، ص 179.
36. ر. ک: موسوعة الامام علی (علیه السلام)، ج2، ص 152 به بعد.
37. تاریخ کامل، ج2، ص 320؛ تاریخ طبری، ج2، ص 505؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 188؛ امتاع الأسماع، ج14، ص 449؛ البدأ و التاریخ، ج5، ص 59.
38. صحیح بخاری، ج5، ص 2146؛ نیز: صحیح مسلم، ج3، ص 1259؛ مسند احمد، ج1، ص 336؛ الطبقات الکبری، ج2، ص 243؛ تاریخ طبری، ج2، ص 505؛ تاریخ کامل، ج2، ص 320؛ نکته قابل ذکر اینکه در بعض این منابع نام خلیفه دوم را- لابد برای احترام- حذف نمودند که مصداق تحریف تاریخ است.
39. نجم: 3 و 4.
40. «ان رسول الله أراد أن یذکره للأمر فی مرضه فصددتُهُ عنه خوفاً من الفتنة» (شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج12، ص 79)، ابن ابی الحدید هم‌چنین از عمر گزارش می‌کند که رسول خدا امامت علی (علیه السلام) را اراده کرده بود اما خداوند غیر آن را. «یابن عباس واراد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الأمر له فکان ماذا اذا لم یرد الله تعالی ذلک! ان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) اراد امراً و اراد الله غیره». (همان، ص 78) این سخن خلیفه دوم اتهام تازه به پیامبر الهی است که آن حضرت- العیاذ بالله- بر خلاف اراده الهی انجام وظیفه می‌کرد. اشکال دیگر اینکه خلیفه دوم مخالفت خود با آماده کردن قلم و کاغذ برای نوشتن وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در انتصاب علی (علیه السلام) به جانشینی خوف از فتنه توجیه می‌کند، اینجا این سؤال سبز می‌شود که چرا خلیفه اول و دوم بعد از تثبیت حکومت و خلافت و سرکوبی مخالفان داخلی و خارجی، به اجرای وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی خلافت و امامت علی (علیه السلام) تن ندادند و نیز چرا ابوبکر خلیفه بعدی را نه مورد نظر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه فرد دیگری را نصب کرد، شخصی که در جریان سقیفه در خلافت رسیدن ابوبکر نقش کلیدی ایفا نمود! و نیز خلیفه دوم بعد از خود علی (علیه السلام) را- که خود به جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودن اعتراف می‌کند- به خلافت نصب نکرد؟ بلکه وی را در شورایی قرار داد که نتیجه آن خلافت عثمان بود.
41. «هذا ما عهد عبدالله بن عثمان الی المسلمین ثم اما بعد، ثم اغمی علیه و کتب عثمان ...». (شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج1، ص 165؛ نهایة الأرب، ج3، ص 129).
42. المراجعات، مراجعه 92.
43. ر. ک: تاریخ مدینة دمشق، ج8، صص 51 و 63؛ کنزالعمال، ج10، ص 571؛ الطبقات الکبری، ج4، ص 66.
44. مناقب خوارزمی، ص 319، ش322.
45. امالی صدوق، ص 375؛ بشارة المصطفی، ص 35؛ بحار، ج38، ص 100.
46. عیون اخبارالرضا، ج1، ص 297؛ امالی صدوق، ص 155، ش 149.
47. حلیةالأولیاء، ج1، ص 66؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، صص 330، 291، 270؛ تاریخ بغداد، ج14، ص 99. ش 7441؛ مناقب خوارزمی، ص 311.
48. شرح الأخبار، ج2، ص 264.
49. کمال‌الدین، ص 257؛ امالی صدوق، ص 78؛ بحار، ج36، ص 266.
50. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج3، ص 98؛ امالی صدوق، ص 564؛ بحار، ج38، ص 104.
51. کتاب سلیم‌بن قیس، ص 200.
52. رعد: 7.
53. تفسیر طبری، ج8، جزء 13، ص 108؛ تفسیر کبیر، ج19، ص 15؛ الدرالمنثور، ج4، ص 607.
54. تفسیر فرات، و شواهد التنزیل ذیل آیه 7 رعد.
55. من لایحضره الفقیه، ج4، ص 179.
56. کنزالعمال، ج11، ص 615؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص 387.
57. صحیح ترمذی، ج5، ص 637؛ مستدرک حاکم، ج3، صص 127 و 136؛ احیاءالعلوم، ج2، ص 190؛ ابوسعید سمعانی، الأنساب، ج13، ص 404؛ ابن جوزی، المنتظم، ج11، ص 243؛ زرلکی، الأعلام، ج5، ص 17.
58. سنن ابوداود، ج4، ص 114؛ کنزالعمال، ج3، ص 95. برای توضیح بیشتر ر. ک: علامه طهرانی، امام‌شناسی، ج11.
59. مناقب خوارزمی، ج1، ص 258.
60. فرائدالسمطین، ج1، ص 97، ب18؛ مناقب خوارزمی، ص 40.
61. ر. ک: علامه حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج11، صص 170، 178، 229 و دیگر صفحات.
62. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج19، ص 225؛ تاریخ‌الأسلام، ج46، ص 391.
63. همان.
64. کافی، ج8، ص 59.
65. تاریخ کامل، ج3، ص 74.
66. مروج‌الذهب، ج3، ص 11.
67. نقل از: رونلد سن، عقیدةالشیعة، ص 84.

عبارات مرتبط با این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتبا درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه معجزه دات کامسلام برعلیعویارانش سلام برمهدیع ویارانش وسلام برشمابه وبلاگ من خوش آمدید حادثه ای فارسی العربیةقرائت فراموش شده بازخوانی نظریۀ علمای ابرار، …امامت کانونی‌ترین اصل در تلقی شیعی از اسلام است سوال این است که آیا شیعیان درباره بنی‌هاشم کارنامه سیاهی در حمایت از ائمه دارد کربلا …بنی‌هاشمکارنامهبرخی عالم نمایان دین به دنیا فروش در عصر حاضر برای توجیه سیاست‌های دولت، سخن امام آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی …یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و زندگینامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاباسمه تعالی زندگینامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فاطمه علیها السلام در نزد پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریانپاسخگویی به ۴۰۰ هزار پرسش توسط پایگاه اطلاع‌رسانی استاد انصاریان در گفت‌وگو با مدرسه هوشمنددر روایات آمده، زمانی امام زمان ظهور می‌کند که همه جا را فساد گرفته باشد؛ پس آیا برای میرزابیگی خـــــادم بچه ارزشی ها به نام خدایی که از شدت حضور ناپیداست سلام بر شهدا و سلام بر دوستانی که در کلاس معجزه دات کام سلام برعلیعویارانش سلام برمهدیع ویارانش وسلام برشمابه وبلاگ من خوش آمدید حادثه ای تاسف قرائت فراموش شده بازخوانی نظریۀ علمای ابرار، تلقی اولیۀ امامت کانونی‌ترین اصل در تلقی شیعی از اسلام است سوال این است که آیا شیعیان درباره این اصل بنی‌هاشم کارنامه سیاهی در حمایت از ائمه دارد کربلا درس بنی‌هاشمکا برخی عالم نمایان دین به دنیا فروش در عصر حاضر برای توجیه سیاست‌های دولت، سخن امام حسین را آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی معارف اسلامی یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و امور فارسی العربیة محسن کدیور ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد محسنکدیور قبل از انقلاب کدیور در اردیبهشت ۱۳۵۷ توسط مأموران ساواک در مراسم چهلم شهدای مردم یزد زندگینامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باسمه تعالی زندگینامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فاطمه علیها السلام در نزد حجاب؛ حد شرعی، حد قانونی محسن کدیور مسئله مشهور به «مسئله حجاب» ابعاد مختلفی دارد قبل از هر بحثی لازم است تأمّلی درباره واژه یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت با درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه زمانی مدرسه هوشمند در روایات آمده، زمانی امام زمان ظهور می‌کند که همه جا را فساد گرفته باشد؛ پس آیا برای اینکه عکس وفات علی ع در قرآن علی ع در قرآن


ادامه مطلب ...

آیا ائمه (ع) عامل تفرقه‌ی مسلمین شدند؟

[ad_1]
چرا حضرت علی (ع) با خلفا همکاری می‌کرد؟

چرا-حضرت-علی-(ع)-با-خلفا-همکاری-می‌کردبرخی بر این گمان‌اند که اگر از ناحیه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بر خلافت و امامت حضرت علی (علیه ادامه ...

چرا حضرت علی (ع) بعد از عثمان حکومت را به دست نگرفت؟

چرا-حضرت-علی-(ع)-بعد-از-عثمان-حکومت-را-به-دست-نگرفتیکی از ادله اهل سنت مبنی بر نبود اصل نص و نصب بر امامت و خلافت حضرت علی (علیه السلام) استنکاف و سرباز ادامه ...

شرکت حضرت علی (ع) در شورای تعیین خلیفه‌ی سوم

شرکت-حضرت-علی-(ع)-در-شورای-تعیین-خلیفه‌ی-سومخلیفه دوم در آخرین روزهای خود انتخاب خلیفه بعدی خود را به عهده شورای شش نفره مرکب از: علی (علیه السلام)، ادامه ...

پذیرش بیعت ابوبکر توسط حضرت علی (ع)

پذیرش-بیعت-ابوبکر-توسط-حضرت-علی-(ع)بعضی با عدم دقت در زمان بیعت حضرت با خلیفه اول معتقدند که بیعت بر مشروعیت خلافت خلیفه دلالت می‌کند، و ادامه ...

سکوت حضرت علی (ع) در برابر غصب خلافت

سکوت-حضرت-علی-(ع)-در-برابر-غصب-خلافتحضرت علی (علیه السلام) در مرحله اول درصدد مقابله با حکومت وقت برآمد و لکن با کمبود و به تعبیر درست‌تر ادامه ...

شهدای نماز عاشورا

شهدای-نماز-عاشورااذان باد می‌پیچد در گلدسته‌ی مویت به یکتایی قسم می‌خورد حتی خال هنویت بیابان در بیابان رویش وحی و رسالت ادامه ...

چرا حضرت علی (ع) برای تصدی حکومت اقدام نکرد؟

چرا-حضرت-علی-(ع)-برای-تصدی-حکومت-اقدام-نکردیکی از شبهات قدیمی عالمان اهل سنت برای رد اصل نصب ادعای عدم اقدام حضرت برای به دست گرفتن زمام حکومت است، ادامه ...

بیعت صحابه و مردم با کاندیدای سقیفه (ابوبکر)

بیعت-صحابه-و-مردم-با-کاندیدای-سقیفه-(ابوبکر)یکی از ادله یا شواهد اهل سنت بر دیدگاه خود (نبود اصل نصب توسط پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم)) ادعای ادامه ...

آیا نصّ صریحی بر امامت امام علی (ع) هست؟

آیا-نصّ-صریحی-بر-امامت-امام-علی-(ع)-هستیکی از شبهات قدیمی و معروف اهل سنت این است که اگر از طرف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) برای امامت ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بیداری و احیای تمدن اسلامی با تأکید بر اندیشه …بیداری اسلامی عظیم ترین تحول اجتماعی ـ سیاسی جهان اسلام است که از نیمه دوم قرن بیستم جستار بصیرت جستار بیانات رهبری کلیدواژه بصیرت بصیرت‌افزایی آگاهی به زمانه بیداری و احیای تمدن اسلامی با تأکید بر اندیشه سیاسی رهبر معظم بیداری اسلامی عظیم ترین تحول اجتماعی ـ سیاسی جهان اسلام است که از نیمه دوم قرن بیستم آغاز جستار بصیرت جستار بیانات رهبری کلیدواژه بصیرت بصیرت‌افزایی آگاهی به زمانه


ادامه مطلب ...

آیا دلیلی بر نصب ائمه (ع) در قرآن هست؟

[ad_1]
عدم ذکر نام علی (علیه السلام) در قرآن

عدم-ذکر-نام-علی-(علیه-السلام)-در-قرآنهرچند نام حضرت علی (علیه السلام) در آیات قرآن مجید ذکر نشده است، اما آیات متعددی درباره آن حضرت نازل ادامه ...

آیا دلیلی بر نصب ائمه (ع) در قرآن هست؟

آیا-دلیلی-بر-نصب-ائمه-(ع)-در-قرآن-هستاین شبهه که یکی از شبهات قدیمی و معروف اهل سنت هم است، ادعای نبود نصب امامت حضرت علی (علیه السلام) در ادامه ...

دیدگاه‌های فلسفی ابراهیم نظّام

دیدگاه‌های-فلسفی-ابراهیم-نظّامنظّام به راستی از ذهنی بسیار دقیق و عمیق فلسفی برخوردار بوده و مسایل فلسفی را به شدت و قوّت به خود جلب ادامه ...

نخستین فیلسوف مسلمان

نخستین-فیلسوف-مسلمانابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری، مشهور به نظّام یکی از مشایخ و استادان نامدار فرقه‌ی معتزله است که ادامه ...

جبر و اختیار در کلام قدیم

جبر-و-اختیار-در-کلام-قدیماز مسایل مهم در علم کلام و فلسفه درباره‌ی افعال انسان. لغت جبر از اضداد، یعنی دارای معانی مقابل، است ادامه ...

قدریان نخستین

قدریان-نخستینمسئله‌ی قدر پیش از اسلام در میان قوم عرب مورد بحث بوده است. قول به قدر، که عقیده به نوعی جبر است، در ادامه ...

کلام سنّی و منازعات الهیّاتی

کلام-سنّی-و-منازعات-الهیّاتیمبحث کلام گسترده است و موضوعات متعدّدی را در برمی‌گیرد، از این روی، واکنش اهل سنّت به کلام پیچیده و متنوّع ادامه ...

نگاهی به کلام قدیم

نگاهی-به-کلام-قدیمکلام، یا علم الکلام (علم کلام)، در اسلام عنوان آن شاخه از علم است که معمولاً به «الهیّات نظری» ترجمه ادامه ...

پیدایش کلام اسلامی

پیدایش-کلام-اسلامیاز منابع معتبر اسلامی چنین برمی‌آید که در زمان حیات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) بحث و جدال ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فارسی العربیةاثبات امامت در پنج دقیقه زکات در اصطلاح قرآن به هر انفاقی که در راه خدا باشد ، اطلاق شده است ؛ مال باشد یا تلاش و توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپشبکه ماهواره ای امام حسینع یکی از شبکه های صادق شیرازی است که سابقه حمایت از فتنه ۸۸ ثبت نام فراگیر پیام نور بر اساس آخرین اطلاعیه دانشگاه پیام نور ثبت نام آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور از سرحانی سلام داستانهای بسیار زیبا از کسانی که …آیت الله علی پناه اشتهاردی که از اساتید بنام حوزه علمیه قم می باشند، در رابطه با حضرت گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعجگنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج دوست محترم اندیشه مهدویت، به طور آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوالخدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که سایت مراجع عظام تقلید و تلفن دفتر مراجع سایت …با سلام در مورد سوال شما باید گفت که مراجه ما هیچ کدام نمی توانند حکم جهاد صادر کنند و آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی …یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و اثیـــر سایت جامع مدیریت سیر تاریخی نظریه …اثیــــر گـلـولــه ی آتـش ؛در لغتنامه دهخدا ج صفحه به معنای گلوله آتش ای که بالای اثبات امامت در پنج دقیقه زکات در اصطلاح قرآن به هر انفاقی که در راه خدا باشد ، اطلاق شده است ؛ مال باشد یا تلاش و کردار توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپ پاسـخ قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در فارسی العربیة سرحانی سلام داستانهای بسیار زیبا از کسانی که با امام زمان آیت الله علی پناه اشتهاردی که از اساتید بنام حوزه علمیه قم می باشند، در رابطه با حضرت ولی آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوال خدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که همان جن گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج گنجینه سوالات کاربران تبیان در باره حضرت مهدیعج دوست محترم اندیشه مهدویت، به طور کلی سایت مراجع عظام تقلید و تلفن دفتر مراجع سایت شخصی محمدباقر با سلام در مورد سوال شما باید گفت که مراجه ما هیچ کدام نمی توانند حکم جهاد صادر کنند و تنها آیه تطهیر و عصمت اهل بیتع پرسمان دانشجویی معارف اسلامی یکم پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام ، در مسائل عادى فردى و امور اثیـــر سایت جامع مدیریت سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه اثیــــر گـلـولــه ی آتـش ؛در لغتنامه دهخدا ج صفحه به معنای گلوله آتش ای که بالای آن چرا برخی زنها از سنین تا سالگی به خیانت و شهوت رانی روی « روزی طلبان را در کسب روزی یکسان گردانید ۱ « فراموش» و «به یاد آوری» حقی٢ «آسودگى خاطر»۱


ادامه مطلب ...