تبیان به نقل از گروه معارف: حافظ کل قرآن کریم گفت: مهربانی برای عالمیان و حریص بودن به هدایت مردم از جمله خصلت های حضرت محمد(صلی الله و علیه وآله) است، که در آیات وحی به آن اشاره شده است.
بخش قرآن تبیان
حمیدرضا جعفری، حافظ کل قرآن کریم در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی گفت: آیات قرآن کریم در موارد متعددی درباره خصلت ها و ویژگی های پیامبر(صلی الله و علیه وآله) سخن گفته که تأمل در آن درس آموز است.
وی اظهار کرد: در آیه 21 سوره احزاب آمده « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا قطعا براى شما در رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مى کند»
حافظ کل قرآن کریم بیان کرد: یکی از نکات آیه این است که از (فی) استفاده شده، یعنی در رسول خدا، نه فقط در سخن، رفتار و یا ...بلکه تمام وجود رسول الله(ص) برای ما اسوه و الگوست که باید از منش ایشان استفاده کرد.
جعفری ادامه داد: یکی دیگر از خصلت های پیامبر(صلی الله و علیه وآله) رحمت و مهربانی ایشان است که ما به مراتب شنیده ایم که خداوند به ایشان فرمودند ما تو را رحمت برای عالمیان فرستاده ایم، و حقیقت در ذره ذره رفتار پیامبر، رحمت و عطوفت را مشاهده می کنیم.
پیامبر(صلی الله و علیه وآله) انسانی از جنس خود مردم بودند و از این جهت همواره رنج و سختی مردم، در عرصه های مختلف بر پیامبر بسیار گران بود و نهایت تلاش خود را برای هدایت مردم و رها کردن آنان از خرافات و شرک می کرد.
وی افزود: البته نباید به وجود ایشان و سایر ائمه معصومین (علیهم السلام) تک بعدی نگاه کرد، بلکه همین پیامبر مهربانی در برابر معاندان و مشرکان و کسانی که در مسیر حق ممانعت ایجاد می کردند، بسیار سخت گیر بودند که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
حافظ کل قرآن کریم اظهار کرد: در جای دیگر قرآن (سوره فتح) آمده که« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ محمد (صلی الله و علیه وآله) پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سخت گیر و با همدیگر مهربانند»
جعفری گفت: پیامبر(صلی الله و علیه وآله) انسانی از جنس خود مردم بودند و از این جهت همواره رنج و سختی مردم، در عرصه های مختلف بر پیامبر بسیار گران بود و نهایت تلاش خود را برای هدایت مردم و رها کردن آنان از خرافات و شرک می کرد.
وی اظهار کرد: خداوند در آیه 128 سوره توبه به این مطلب اشاره کرده است و می فرماید: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُوْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به هدایت شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز مهربان است».
این حافظ کل قرآن کریم یادآور شد: اگر انسانی می خواهد در مسیر پیامبر(صلی الله و علیه وآله) حرکت کند، باید تلاش کند که تک تک این رفتارها را در منش و رفتار خود پیاده کند.
تلاش کردیم کلام وحی را با هنر ایرانی زینت دهیم
چکیده
بحث غلو و غالیان از مباحث مهم و پرجنجالی است که همواره در میان مسلمانان، به خصوص شیعیان مطرح بوده است. جریان غلو و عقاید افراطی غلات، برای تشیع خطرناک بود، زیرا علاوه بر آشفتگی در عقاید آنان و ایجاد اختلاف و تفرقه بین شیعیان، شیعه را در نظر دیگران، افرادی بی قید و بند نسبت به احکام دین نشان میداد و دستآویزی برای حاکمان و متعصبان اهل سنّت قرار میگرفت تا به بهانه تفکرات انحرافی غلات، به سرکوبی و شماتت کل شیعیان بپردازند.1. مقدّمه
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نوری بود که در ظلمت جهل و بتپرستی انسانها درخشید و جامعه شرک و بتپرستی را با انسانیت آشنا ساخت. او جامعهای را بنا نهاد که به تصدیق همگان، تاکنون دنیا همانند آن را به خود ندیده است و البته اگر مسلمانان در مسیری که حضرتش برای آنان ترسیم نمود، گام بر میداشتند و از انسانیت و تعصبهای جاهلی دست میکشیدند، به یقین از خسران نجات مییافتند، اما افسوس که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، هواپرستی و جاه طلبی بر بعضی از مسلمانان چیره گشت. آنان فرامین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به فراموشی سپردند و در نتیجه، انحرافی بزرگ و خطرناک از راه هدایت الهی، به ارمغان آوردند.2. تبیین مفهوم سیره
الف - سیره در لغت
«سیره» در بیان اهل لغت، عبارت است از هیئت، طریقه، مذهب، مرام، حالت، چگونگی رفتار، سیرت و شرح حال. این واژه از «سیر» مشتق شده که در اصل بیان گر حرکت و جریانی است که در جهت خاصی صورت گیرد. (1)ب- سیره در اصطلاح
1. روش و چگونگی رفتار:
علما با توجه به معنای لغوی سیره، آن را به معنای نوع و روش رفتار و نحوه برخورد مشخص با دیگران به کار بردهاند، چنان که میگویند: «سیرة الرجل». سیره در این مفهوم، در بسیاری از احادیث و روایات معصومین (علیه السلام) و اقوال صحابه دیده شده است.2. روش جنگی در جهاد:
یکی دیگر از معانی سیره، روش جنگی در جهاد و میدان جنگ و تاکتیکهای نظامی است. بسیاری از فقها، محدثان و سیرهنویسان در کتابهای خود، این معنا را به کار برده و از بحث جهاد، با عنوان «کتاب الجهاد و السیر» یاد کردهاند. امام سجاد (علیه السلام) در دعایی درباره مرزداران میفرماید: «وَ عَلِّمهُ السّیرَ و السُّنَن» (9)؛ خدایا! به مرزداران ما علم جهاد و سنّت بیاموز».3. شرح حال:
سومین معنایی که علمای اسلام و به ویژه مورخان، واژه سیره را در آن به کار بردهاند، شرح حال بزرگان است. این معنا شامل بسیاری از گزارشها، اخبار و نقل قولها برای آن اشخاص میشود که از زوایای مختلف، به بررسی افکار، رفتار، سخنان و آثار آنان میپردازد. بنابراین سیره در این معنا، معادل بیوگرافی و شرح حال خواهد بود.3. تبیین مفهوم غلو
الف - غلو در لغت
«غلو» بر وزن «فعول»، مصدر فعل «غلی یغلو» است که به معنای افراط و بالا رفتن و تجاوز از حد و حدود هر چیز است. لذا وقتی که قیمت کالا از حد معمول خود بالاتر میرود، به آن میگویند: «غال» یعنی گران. همچنین هرگاه مایعات به جوش آیند و در حد خود نگنجد، میگویند: «غلیان کرده است». (11) هنگامی که تیر از کمان تجاوز میکند نیز میگویند غلو و از همین جاست که به مقدار مسافتی که معمولاً هر تیر در پس از خروج از کمان طی میکند، «غلوه» گفته میشود. گرچه کلمه «تعدی» نیز به معنای افراط تجاوز از حد است، اما غلو در جایی به کار برده میشود که تجاوز از حد، زیاد باشد. به اولِ جوانی نیز که نیروهای انسان در اوج خود قرار دارد، «غلوان الشباب» میگویند. (12)ب- غلو در اصطلاح
مسعودی درباره معنای واژه غلو در اصطلاح علم کلام میگوید:ج - معناشناسی غلات
«غلات»، جمع «غالی» است که در فارسی به معنای «گزافهگویان» است. آنان فرقههایی از شیعه هستند که افراط در تشیع نموده و درباره ائمه خود گزافهگویی کرده و ایشان را به خدایی رسانیدهاند، یا قائل به حلول جوهر نورانی الهی در ائمه شدند و یا قائل به تناسخ گشتند. غالب ایشان در عقیده مشترکاند و در حقیقت یک فرقه بیش نیستند که به نامهای مختلف در کتب تواریخ و فرق، ذکر شدهاند. تقریباً تمامی فرق شیعه به جز اثنا عشریه و زیدیه و بعضی از اسماعیلیه، از غلات به شمار میروند.د - غلو در قرآن
مشتقات این کلمه، تنها چهار بار در قرآن به کار رفته است که دو مورد آن درباره غلو دینی و دو مورد دیگر آن به معنای جوشش است. ما به آن مورد که در خصوص غلو دینی است، اشاره میکنیم:هـ . غلو در روایات
کتبروایی اهل سنت و شیعه نیز حاوی روایاتی است در مذمت غلو و نهی از آن است که به ذکر چند مورد از آنها بسنده مینماییم.و- علمای امامیه و تکفیر غلات
علمای امامیه نیز با شدت، غلات را نکوهش کردهاند. شیخ صدوق در این باره میگوید:4. واکاوی جریان غلات
الف - سیر پیدایش
پیدایش غلات به دوران حضرت علی(علیه السلام) بر میگردد. نخستین کسی که در عصر حضرت علی (علیه السلام) غلو را اظهار کرد، عبدالله بن سبا، رئیس طایفه سبئیه بود. او اصالتاً از یمن و یهودی بود. سپس مسلمان شد و در میان مسلمانان میگشت تا پرستش ائمه را بین آنان رواج دهد و شرّ و فتنه در میان آنان بیفکند. وی حضرت علی (علیه السلام) را خدا میدانست (28) و همان دعاوی که در زمان یهودیت خود درباره یوشع بن نون میکرد، پس از اسلام آوردنش در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) پی گرفت. (29)ب - اعتقادات غلات
به گفته دانشمندان علم کلام، اعتقادات غلات و اصول اعتقادی آنها را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد و این اصول تقریباً وجه مشترک تمام فرق این جریان است:ج - علل پیدایش
اصل پدیده غلو در میان مردم، از منشأ روانی و عاطفی سرچشمه میگیرد؛ به این ترتیب که هر کس برای توجه عقیدهای که انتخاب کرده است، سعی دارد آن را از حد خود فراتر وانمود نماید تا در میان مردم به کج سلیقگی متهم نشود. این منشأ عاطفی و روانی، در بسیاری از شیعیان سادهدل وجود دارد و آنها را وادار به غلو درباره اهل بیت (علیه السلام) مینماید، چنان که گاه معجزات و کراماتی را به آنان نسبت میدهند که واقعیت ندارد. البته این غلو به حدی نیست که ائمه (علیه السلام) را خدا یا پیامبر بدانند و یا مقام یکی از آنها را از مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برتر شمارند.1. جهل و ناآگاهی مردم:
امام رضا (علیه السلام) در این خصوص میفرماید:2. علاقه زیاد به ائمه (علیه السلام): امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
یهودیان از شدت علاقه به عزیز و مسیحیان از فراوانی محبت به حضرت عیسی (علیه السلام)، آنها را به عنوان پسر خدا مطرح کردند، در حالی که مسیح و عزیر از آنان برائت جستند و آنها نیز پیروان عزیر و مسیح نبودند. (40)3. جاه طلبی سران غلات:
اشخاصی چون ابوالخطاب، مغیرة بن سعید و منصوربن عجلی برای رسیدن به جاه و مقام، برای خود دستهبندیهایی ایجاد نمودند و با مطرح کردن الوهیت ائمه (علیه السلام)، خود را پیامبر و منصوب از طرف آنان دانستند. (41)4. احادیث جعلی:
در این مورد قراین متعددی وجود دارد که به پاره ای از آن اشاره میکنیم:د - مهمترین آثار تخریبی غلات
برخی از مهمترین آثار تخریبی غلات را میتوان این گونه برشمرد:5. امام رضا (علیه السلام) و غلات
الف - محورهای مورد توجه امام رضا (علیه السلام) در مقابله با غلات
1. تفکرات انحرافی:
در زمان امام رضا (علیه السلام) گروهی از غلات، درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه از حد در میگذشتند و آنان را بالاتر و فراتر از حق و مقام خود تصور میکردند؛ چنان که یونس بن ظبیان از پیروان ابوالخطاب (بنیانگذار فرقه غالی خطابیه) قائل به الوهیّت امام رضا (علیه السلام) بود وچون این سخن و اعتقاد او به اطلاع امام رسید، بسیار خشمگین شد و او را نفرین نمود. (52) پارهای از غلات نیز ائمه را موجوداتی فوق بشری و غیر طبیعی میدانستند که خداوند، کار جهان از خلق و رزق را به آنان تفویض (53) کرده است و آنان را به این سبب، مفوّضه نامیدهاند. (54) برخی از غلات نیز ائمه را پیامبرانی میدانستند که بر آنان وحی نازل میشود، لکن امام رضا (علیه السلام) در سخنان خود، چنین اعتقاداتی را قاطعانه نفی کرد. (55)2. جعل حدیث:
از دیگر مصادیق انحراف غلات، انبوه احادیث جعلی و ساختگی بود که به منظور ایجاد فتنه بر سرِ مسائل کلامی، فقهی، تفسیری و ... ساخته و با مهارت خاصی در میان احادیث و روایات نبوی تعبیه کرده بودند. در چنین شرایطی تشخیص حدیث صحیح از غلط و سره از ناسره، کاری دشوار بود. در زمان خلافت مأمون با توجه به فضای نسبتاً بازی که به وجود آمد، احادیث جعلی زیاد شد و خصوصاً احادیثی در باب عقاید، مانند تجسیم، رؤیت و ... به وفور یافت میشد. این مسئله موجب تشویش افکار عامّه مسلمانان شده بود.ب - نحوه مقابله امام رضا (علیه السلام) با غلات
در مقابل دسایس غلات، امامان شیعه نیز مبارزات وسیعی را ترتیب دادند که در مجموع، موجب شناسایی آنان و خنثی شدن نقشههایشان گردید. ائمه (علیه السلام) در مورد این جریان، حساسیت فوقالعادهای از خود نشان دادند، تا آن جا که خطر غلات را برای اسلام، از خطر یهود و نصارا و مجوسیان ومشرکان، بیشتر دانستند و سرانجام با تدابیر و تلاشهای پیگیر خود توانستند این فرقه را به نابودی بکشانند.1. معرفی سیمای غلات و پرهیز دادن شیعیان از آنان:
نخستین اقدام امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در مبارزه با غلات، معرفی شخصیت آنان و پرهیز دادن شیعیان از مجالست با آنان بود. در روایتی از آن حضرت میخوانیم:2. معرفی سردمداران غالیگری:
امام رضا (علیه السلام) برخی از سران جریان غلات در عصر خود را به یاران و شیعیان معرفی فرمود و آنان را به اظهار لعن و نفرین و بیزاری نسبت به رهبران این جریان، فرمان داد. در حدیثی از آن حضرت درباره یونس بن ظبیان آمده است:3. نفرین صریح غلات و اظهار برائت از ایشان:
مطابق پارهای از روایات، امام رضا (علیه السلام) جهت طرد غلات از اجتماع شیعیان، آنان را صریحاً لعن و نفرین فرمود و برائت خود را از ایشان اظهار داشت. آن حضرت در پاسخ به مأمون که از غلو و زیادهگویی بعضی افراد در مورد ایشان خبر میداد، فرمود:4. تکذیب عقاید غلات و تصحیح عقاید شیعیان:
امام رضا (علیه السلام) در موقعیتهای مختلف، عقاید انحرافی غلات را رد میکرد و به نقد میکشید. این رویه امام در روایتهای متعددی گزارش شده که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میشود:رزق ما با پای مهمان میرسد در خوان ما *** میزبان ما است هر کس میشود مهمان ما
فرآوری: آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
سید شهابالدین مرعشی نجفی (۱۲۷۶-۱۳۶۹/ ۱۳۱۵-۱۴۱۱ق) از مراجع تقلید شیعه پس از آیتالله بروجردی است. او در ۲۷ سالگی به اجتهاد رسید. ایشان، از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری و آقا ضیاء عراقی بود و از محضر سیدعلی قاضی، سید احمد کربلایی و میرزا جواد ملکی تبریزی بهره برد. گرایش سیاسی او موافق با آیتالله خمینی بود و این روحیه در بارزترین شاگردانش نیز دیده میشود.
آیةَ الله مرعشی نجفی، کتابخانهای را تأسیس کرد که امروزه از لحاظ تعداد و کیفیت نسخههای خطی کهن اسلامی، نخستین کتابخانه ایران و سومین کتابخانه جهان اسلام به شمار میرود. او هیچگاه برای سفر حج، مستطیع نشد. مدرسههای مرعشیه، شهابیه، مهدیه و مؤمنیه را او تأسیس کرد.
مهمترین تألیفاتش، تعلیقات احقاق الحق، مشجرات آل الرسول، طبقات النسابین و حاشیه بر عمدة الطالب هستند. او برای نوشتن برخی کتابهای خود به کشورهای مختلفی سفر کرد و با دانشمندان ادیان مختلف به گفتگو نشست. آیتالله مرعشی را بنا به وصیت خودش، در کتابخانهاش -واقع در خیابان ارم قم- دفن کردند.
حضرت آیة الله مرعشی نجفی خصوصیت دیگری که داشتند، میفرمودند: «من از روز اولی که خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نکردهام». و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و میفرمودند: «این یک راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است».
آیت الله مرعشی نجفی - رحمه الله علیه - از سجایای اخلاقی بیشماری برخوردار بودهاند که ذکر همه این خصوصیات در این مجال، مقدور نیست و ما تنها به ذکر چند مورد بسنده میکنیم.
یکی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبتبه ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان میفرمودند از روزی که خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی میدوختم، نخستین بار میبردم در حرمهای ائمه - علیهم السلام - و با مالیدن به ضریح، آن را متبرک نموده، بعد از آن استفاده میکردم، ساختمان کتابخانه، مدرسه، حسینیه و یا هر ساختمانی که مستقیم زیر نظر ایشان ساخته میشد، وقتی گودبرداری میکردند، ایشان مقداری از تربتسید الشهداء - علیه السلام - را در پیهای آن میریختند و میفرمودند با این تربت من اینجا را بیمه میکنم و به خصوص هر وقت مشرف میشدند به حرم، در آستانه حرم هنگام ورود خودشان را روی زمین میانداختند و محاسنشان را روی خاکهای درب ورودی حرم میمالیدند و به ما میگفتند شماها مثل اینکه خجالت میکشید این کار را انجام دهید، این خجالتباعث میشود شما از در خانه اینها دور شوید و شما باید کاری کنید که دیگران هم تاسی کنند،
یکی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی دنیوی بود. ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج از نظر مالی مدتها در وضعیتبدی به سر میبردند و مدتها اجارهنشین بودند تا اینکه کمکم با تهیه یک زمین کوچک در آن خانهای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی کردند.
ایشان هیچوقت از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار نبودند و هر آنچه به دست میآوردند، در راه رفع حوایج مردم مصرف نموده، یا وقف میکردند و هیچگاه مالی را به خودشان اختصاص ندادهاند. میفرمودند: «من شب که میخوابم هیچ پولی، هیچ اندوختهای در جیب من نباشد، چون ما عامل هستیم. ما باید از این دست بگیریم و با دست دیگر بدهیم به فقرا، ایتام، نیازمندان و کمک کنیم به مراکز علمی، دینی و فرهنگی، اینها مال ما نیست!»
صبحها نخستین زائر حضرت معصومه - سلام الله علیها - ایشان بودند، گاهی یک ساعت قبل از اذان تشریف میبردند پشت درب صحن و آنجا مینشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز کند و ایشان نخستین زائر حرم باشند
یکی دیگر از خصوصیات ایشان علاقه و عشق بیحد و حصر نسبت به کسب علم و دانش بود. یک وقتی ایشان نقل میفرمودند: «زمانی که ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم، گاهی میشد که ما تا 40 روز اصلا گوشت گیرمان نمیآمد که بخوریم، خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمیشد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز کنیم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم که تا 24 ساعت گرسنه میماندیم ولی اصلا توجه به این مسائل نداشتیم.» میفرمودند: «زمانی که من در مدرسه قوام در نزدیکیهای صحن مطهر مولی امیر المؤمنین در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتم، با مرحوم آیة الله حاج سید ابو القاسم ارسنجانی شیرازی که از علماء بزرگ شیراز بودند، هم حجره بودم. ما گاهی گرسنه میشدیم و هیچ چیز نداشتیم بخوریم. بعضی از اعیان و اشراف آن روز هم فرزندان خود را میفرستادند به نجف اشرف که درس بخوانند، ولی اینها معمولا میآمدند و درس نمیخواندند و آش و پلویی راه میانداختند و عدهای هم از این افرادی که دنبال دنیا بودند، دور اینها را میگرفتند و ارتزاق میکردند، گاهی اینها کاهوی زیادی میخریدند و میآمدند در کنار حوض و برگهای زیادی را میریختند در حاشیه حوض و ساقههای وسطش را میبردند و میخوردند. و من و آن رفیق هم حجرهام با هم میرفتیم این برگهای اضافی کاهوها را مخفیانه جمع میکردیم و با آنها رفع گرسنگی میکردیم و هیچگاه هم به خودمان اجازه نمیدادیم که برای کسی بازگو کنیم، ولی آنی از تحصیل و تدریس غافل نبودیم.»
حضرت آیة الله مرعشی نجفی خصوصیت دیگری که داشتند، میفرمودند: «من از روز اولی که خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نکردهام». و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و میفرمودند: «این یک راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است».
خصوصیت دیگر ایشان، پایبندی ایشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه - سلام الله علیها - بود. از همان زمان قدیم، نزدیک به 60 سال پیش ایشان مرتب سه وعده مشرف میشدند به حرم مطهر و در آنجا اقامه جماعت میفرمودند. صبحها نخستین زائر حضرت معصومه - سلام الله علیها - ایشان بودند، گاهی یک ساعت قبل از اذان تشریف میبردند پشت درب صحن و آنجا مینشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز کند و ایشان نخستین زائر حرم باشند. در زمستانهای خیلی سرد، گاهی برف زیادی میبارید که ارتفاع برف به 80، 90 سانتیمتر میرسید، ایشان قبل از اذان صبح، پارویی به دست میگرفتند و از منزل تا حرم مطهر مسیر را برای مردم باز میکردند و هرگاه هم کسی میگفت آقا شما این کار را نکنید، میفرمود: من میخواهم ثواب کنم.
سجده هایتان را طولانی کنید!!
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
یکی از ویژگی های انسان های شریف و آزاده «جوانمردی» است که از مهمترین و زیباترین صفات و فضائل اخلاقی به شمار می رود.
البته گاهی می بینیم عده ای جوانمردی را با قهرمان شدن در یک رشته ی ورزشی اشتباه می گیرند و فکر می کنند هر کسی که قهرمان شود جوانمرد است در حالیکه بین قهرمان رشته ی ورزشی و یک جوانمرد تفاوتهای زیادی وجود دارد.
هر کسی جوانمردی را طوری معنا می کند و آن را به کسی نسبت می دهد. عده ای جوانمردی را در دوستی، گروهی آن را در کمک به دیگران و ....می دانند اما با مراجعه به آموزه های وحیانی در می یابیم که جوانمرد کسی است که از سویی، دینش را به هوای نفس خود نفروشد، دنیای زودگذر را با بهشت جاودانی و رضوان الهی عوض نکند. و در یک کلام رضایت خدا را بر خشنودی خودش ترجیح دهد.
از امام حسن مجتبی علیه السلام پیرامون مُروّت و جوانمردی سؤال شد، حضرت فرمود: جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
همه حضرات انبیا از آدم (علیه السلام) تا پیامبر خاتم محمد(صلی الله علیه و آله) «فتی» و جوانمرد بودند ولی به فحوای آیه مبارکه «تلک الرسل فضّلنا بعضهم علی بعض» (بقره (2) آیه 255) بعضی از انبیا در فتوت از دیگران برترند، حضرت ابراهیم خلیل الرحمن ابوالفتیان است و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) سید الفتیان.
امام علی علیه السلام فرمود: جوانمرد کسی است که وقتی قدرت یابد ببخشد و چون توانمند شد عطا کند و چون چیزی از او خواسته شد نیاز را برآورد. (غرر الحکم، ج 7، ص 346)
فتوّت و ایثار فوق العاده حضرت ابراهیم علیه السلام این بود که در قربانی ساختن پسر عزیز خود کوشید و بعد از آن که در آتش سوزان انداخته شد حتی از حضرت جبرئیل هم کمک نخواست.
حضرت یوسف صدّیق(علیه السلام) هم در بلای شدیدی که، به سبب گریز او از معصیت، به وسیله زن عزیز مصر و زنان دیگر بر سرش آمد، معصوم و ثابت قدم ماند و زندان را بر عصیان و گناه ترجیح داد. برادران او در هلاک و نابودی و بدنامی او کوشیدند، ولی آن صدّیق همه گونه جفاکاری های آنان را عفو کرد و اعلام داشت که (لاتثریب علیکم الیوم) (یوسف (12) آیه 92)
البته در قرآن نمونه های زیادی از جوانمردی سایر انبیا و صالحین مانند اصحاب کهف نیز ذکر شده است.
زبیربن عوام پسر عمه پیامبر (صلی الله علیه و اله) بود، مدّتی پس از مرگ او، یکی از فرزندان او به حضور علی (علیه السلام) آمد و گفت : در دفتر حساب پدرم دیدم که پدرم از پدر تو (ابوطالب) چند هزار درهم طلبکار بوده است . علی (علیه السلام) فرمود: پدرت راستگو بود، آن مبلغ را دستور دادم به تو بدهند (و طبق دستور به او دادند). پس از مدتی فرزند زبیر به حضور علی (علیه السلام) آمد وعرض کرد: در حساب ، اشتباه کرده ام ، بلکه موضوع به عکس بوده و پدر شما آن مبلغ را از پدر من طلب داشته است . علی (علیه السلام) فرمود: بدهکاری پدرت را بخشیدم وآنچه را تو بابت طلب پدرت از من گرفتی ، آن را نیز به تو بخشیدم .
در این بخش برخی احادیث را که در مورد مروت و جوانمردی بیان شده تقدیم شما عزیزان می کنیم:
1ـ امام علی - علیه السّلام - فرمود: جوانمردی چهار گونه است: فروتنی هنگام فرمانروایی و حکومت، گذشت هنگام قدرت، خیرخواهی هنگام دشمنی و بخشش بدون منت گذاردی. «السعادة الابدّیة، ص 83»
2ـ پیامبر اسلام - صلّی الله علیه و آله - فرمود: مروّت ما اهل بیت، گذشت از کسی است که به ما ظلم کرده و بخشش به کسی است که ما را محروم کرده است. «بحار الانوار، ج 17، ص 41»
3ـ علی علیه السلام: جوانمرد کسی است که وقتی قدرت یابد ببخشد و چون توانمند شد عطا کند و چون چیزی از او خواسته شد نیاز را برآورد. (غرر الحکم، ج 7، ص 346)
جوانمردی چهار گونه است: فروتنی هنگام فرمانروایی و حکومت، گذشت هنگام قدرت، خیرخواهی هنگام دشمنی و بخشش بدون منت گذاردی. «السعادة الابدّیة، ص 83»
4ـ امام صادق - علیه السّلام - فرمود: آیا گمان می کنید جوانمردی با فسق و فجور حاصل می شود! جوانمردی تنها با سفره ای گسترده و عطایی بخشیده و خوشرویی (یا نیکی) پسندیده و پرهیز از مردم آزاری حاصل می شود. «سفینة البحار، ج 2، ص 345»
5ـ امام علی - علیه السّلام - فرمود: جوانمرد با گذشت کسی است که مال را فدای آبروی خود می کند و فرومایه آبروی خود را فدای مال کند. «غرر الحکم، ح 8449»
با توجه به اینکه جوانمردی مصداقهای زیادی دارد (که البته ما در این مجال نتوانستیم به آنها بپردازیم) به نظر میرسد که با شناخت روی هر کدام از آن مصداقها بتوانیم به فضائل اخلاقی زیادی دست پیدا کنیم. از جمله ی این مصداقها می توان به این موارد اشاره کرد: از مصداقهای جوانمردی، پارسا بودن در ظاهر و باطن، اعتماد کردن به چیزی که خدا برایمان ضمانت کرده، به عیب خود مشغول شدن و از عیب دیگران باز ماندن، خوش گمانی به خلق و حفظ حرمت آنان، قبول رفاقت از طرف دوستان و ایثار به موقع برای آنان، تحمّل آزار در راه خدا، شکایت نکردن از بلا و قبول آن، بخشش در نداری و دوری از بخل ورزیدن، سلامت خواستن از خدا و شکر بر عافیت، فروتنی و تکبر نکردن با برادران و راحت دیگران را بر خود ترجیح دادن و ... است
و نکته ی آخر اینکه:
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت حوزه
سایت صراط
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
سایت تسنیم
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
یکی از ویژگی های انسان های شریف و آزاده «جوانمردی» است که از مهمترین و زیباترین صفات و فضائل اخلاقی به شمار می رود.
البته گاهی می بینیم عده ای جوانمردی را با قهرمان شدن در یک رشته ی ورزشی اشتباه می گیرند و فکر می کنند هر کسی که قهرمان شود جوانمرد است در حالیکه بین قهرمان رشته ی ورزشی و یک جوانمرد تفاوتهای زیادی وجود دارد.
هر کسی جوانمردی را طوری معنا می کند و آن را به کسی نسبت می دهد. عده ای جوانمردی را در دوستی، گروهی آن را در کمک به دیگران و ....می دانند اما با مراجعه به آموزه های وحیانی در می یابیم که جوانمرد کسی است که از سویی، دینش را به هوای نفس خود نفروشد، دنیای زودگذر را با بهشت جاودانی و رضوان الهی عوض نکند. و در یک کلام رضایت خدا را بر خشنودی خودش ترجیح دهد.
از امام حسن مجتبی علیه السلام پیرامون مُروّت و جوانمردی سؤال شد، حضرت فرمود: جوانمرد کسی است که در نگهداری دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
همه حضرات انبیا از آدم (علیه السلام) تا پیامبر خاتم محمد(صلی الله علیه و آله) «فتی» و جوانمرد بودند ولی به فحوای آیه مبارکه «تلک الرسل فضّلنا بعضهم علی بعض» (بقره (2) آیه 255) بعضی از انبیا در فتوت از دیگران برترند، حضرت ابراهیم خلیل الرحمن ابوالفتیان است و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) سید الفتیان.
امام علی علیه السلام فرمود: جوانمرد کسی است که وقتی قدرت یابد ببخشد و چون توانمند شد عطا کند و چون چیزی از او خواسته شد نیاز را برآورد. (غرر الحکم، ج 7، ص 346)
فتوّت و ایثار فوق العاده حضرت ابراهیم علیه السلام این بود که در قربانی ساختن پسر عزیز خود کوشید و بعد از آن که در آتش سوزان انداخته شد حتی از حضرت جبرئیل هم کمک نخواست.
حضرت یوسف صدّیق(علیه السلام) هم در بلای شدیدی که، به سبب گریز او از معصیت، به وسیله زن عزیز مصر و زنان دیگر بر سرش آمد، معصوم و ثابت قدم ماند و زندان را بر عصیان و گناه ترجیح داد. برادران او در هلاک و نابودی و بدنامی او کوشیدند، ولی آن صدّیق همه گونه جفاکاری های آنان را عفو کرد و اعلام داشت که (لاتثریب علیکم الیوم) (یوسف (12) آیه 92)
البته در قرآن نمونه های زیادی از جوانمردی سایر انبیا و صالحین مانند اصحاب کهف نیز ذکر شده است.
زبیربن عوام پسر عمه پیامبر (صلی الله علیه و اله) بود، مدّتی پس از مرگ او، یکی از فرزندان او به حضور علی (علیه السلام) آمد و گفت : در دفتر حساب پدرم دیدم که پدرم از پدر تو (ابوطالب) چند هزار درهم طلبکار بوده است . علی (علیه السلام) فرمود: پدرت راستگو بود، آن مبلغ را دستور دادم به تو بدهند (و طبق دستور به او دادند). پس از مدتی فرزند زبیر به حضور علی (علیه السلام) آمد وعرض کرد: در حساب ، اشتباه کرده ام ، بلکه موضوع به عکس بوده و پدر شما آن مبلغ را از پدر من طلب داشته است . علی (علیه السلام) فرمود: بدهکاری پدرت را بخشیدم وآنچه را تو بابت طلب پدرت از من گرفتی ، آن را نیز به تو بخشیدم .
در این بخش برخی احادیث را که در مورد مروت و جوانمردی بیان شده تقدیم شما عزیزان می کنیم:
1ـ امام علی - علیه السّلام - فرمود: جوانمردی چهار گونه است: فروتنی هنگام فرمانروایی و حکومت، گذشت هنگام قدرت، خیرخواهی هنگام دشمنی و بخشش بدون منت گذاردی. «السعادة الابدّیة، ص 83»
2ـ پیامبر اسلام - صلّی الله علیه و آله - فرمود: مروّت ما اهل بیت، گذشت از کسی است که به ما ظلم کرده و بخشش به کسی است که ما را محروم کرده است. «بحار الانوار، ج 17، ص 41»
3ـ علی علیه السلام: جوانمرد کسی است که وقتی قدرت یابد ببخشد و چون توانمند شد عطا کند و چون چیزی از او خواسته شد نیاز را برآورد. (غرر الحکم، ج 7، ص 346)
جوانمردی چهار گونه است: فروتنی هنگام فرمانروایی و حکومت، گذشت هنگام قدرت، خیرخواهی هنگام دشمنی و بخشش بدون منت گذاردی. «السعادة الابدّیة، ص 83»
4ـ امام صادق - علیه السّلام - فرمود: آیا گمان می کنید جوانمردی با فسق و فجور حاصل می شود! جوانمردی تنها با سفره ای گسترده و عطایی بخشیده و خوشرویی (یا نیکی) پسندیده و پرهیز از مردم آزاری حاصل می شود. «سفینة البحار، ج 2، ص 345»
5ـ امام علی - علیه السّلام - فرمود: جوانمرد با گذشت کسی است که مال را فدای آبروی خود می کند و فرومایه آبروی خود را فدای مال کند. «غرر الحکم، ح 8449»
با توجه به اینکه جوانمردی مصداقهای زیادی دارد (که البته ما در این مجال نتوانستیم به آنها بپردازیم) به نظر میرسد که با شناخت روی هر کدام از آن مصداقها بتوانیم به فضائل اخلاقی زیادی دست پیدا کنیم. از جمله ی این مصداقها می توان به این موارد اشاره کرد: از مصداقهای جوانمردی، پارسا بودن در ظاهر و باطن، اعتماد کردن به چیزی که خدا برایمان ضمانت کرده، به عیب خود مشغول شدن و از عیب دیگران باز ماندن، خوش گمانی به خلق و حفظ حرمت آنان، قبول رفاقت از طرف دوستان و ایثار به موقع برای آنان، تحمّل آزار در راه خدا، شکایت نکردن از بلا و قبول آن، بخشش در نداری و دوری از بخل ورزیدن، سلامت خواستن از خدا و شکر بر عافیت، فروتنی و تکبر نکردن با برادران و راحت دیگران را بر خود ترجیح دادن و ... است
و نکته ی آخر اینکه:
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت حوزه
سایت صراط
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
سایت تسنیم
دعای لاغر شدن از راهکارهایی است که افراد چاق یا دارای اضافه وزن به دنبال آن می روند. دعای لاغر شدن نباید باعث بشود که این افراد فریب بخورند.
حتما شما هم به این نتیجه رسیده اید که بسیاری از رژیم های لاغری کارآیی چندانی نداشته و حتی بعضا عوارض ناگواری برای فرد به دنبال خواهند داشت. مطابق توصیه های پزشکی سنتی بهترین روش برای این کار کنترل تغذیه و استفاده از مواد مغذی مفید می باشد نه استفاده از دعای لاغر شدن !
امروزه برخی از کارشناسان برای کاهش وزن بدن، حذف وعده شام را توصیه می کنند؛ اما همچنان که در روایات نیز اشاره شده شام نخوردن خود باعث ضعف بدن شده و ضعف عصبی و عضلانی و حالت شبه افسردگی در افراد به وجود می آورد. از این رو توصیه امام رضا (ع) به عنوان یک روش اصولی برای کنترل وزن، کاستن از حجم غذای شام و نه ترک کامل آن است. آن حضرت می فرماید: کسی که می خواهد سالم و بدنی سبک و کم گوشت داشته باشد از شام اش بکاهد.
دارچین
در این میان گیاهان خوراکی و چاشنیها که حفظ سلامت اعضای مختلف بدن را به عهده دارند می توانند در کنترل وزن نیز بسیار موثر باشند؛ یکی از این گیاهان مفید دارچین است.
کارشناسان تغذیه معتقدند مواد طبیعی بسیاری برای کاهش وزن در دسترس قرار دارند اما دارچین به دلیل کمک به کنترل قند خون، مفیدترین گیاه برای کمک به کاهش وزن است. مطابق نظرات پزشکی امام رضا (ع) و ابن سینا دارچین کلیه را گرم می کند، نیرو را افزایش و ضعف پاها و کمر و کم خونی را هم از بین می برد. آرامش بخش و شاداب کننده است و گیاهی است که هم انسان ها و هم حیوانات را آرام می کند. تب بر است. رگ ها را باز می کند و اثر خوبی بر گردش خون دارد.
امروزه متخصصین به این نتیجه رسیده اند که چای حاوی عسل و دارچین یکی از دلپذیرترین مواد طبیعی برای کاهش وزن باشد.
زنجبیل
یکی دیگر از گیاهان کنترل کننده وزن، زنجبیل است. زنجبیل علاوه بر آن که یکی از مؤثرترین مواد طبیعی در برقراری جریان خون و جلوگیری از لخته شدن آن است با پاکسازی سیستم گوارشی از ذخیره چربیهای اضافی در بدن جلوگیری میکند. |
امام رضا (ع) برای حفظ چابکی و انجام بهتر کارهای روزانه زنجبیل را توصیه کرده می فرماید: اگر مایل هستید فراموشی و نسیان شما کم شود و کارهای روزانه را به خوبی انجام دهید، زنجبیل و عسل بخورید .
مصرف جو در صبحانه
متخصصین می گویند یکی از راه های کاهش اشتهای کاذب و کمک به کاهش وزن بدن، خوردن جو پخته شده در ابتدای صبح و قبل از صبحانه می باشد. جو تاثیر بسزایی در کاهش کلسترول، فشار خون، چربی و کاهش خطر ابتلا به سرطان دارد. فیبر موجود در جو باعث می شود که این غذا به آهستگی در بدن هضم شود و در نتیجه فرد برای مدت طولانی تری سیر می ماند.
امام رضا (ع) در تعریف از این ماده شگفت انگیز می فرماید: برتری نان جو بر گندم، همانند برتری ما بر دیگر مردمان است. هیچ پیامبری نیست که برای خورنده نان جو دعا نکرده و برای او برکت نخواسته باشد و هیچ درونی نیست که جو، بدان در آمده و همه دردها از آن بیرون نرفته باشد. جو، خوراک پیامبران و غذای نیکان است.
مرکبات
متخصصین تغذیه همچنین توصیه می کنند برای اینکه سریعتر به وزن ایدهآل خود برسید بهتر است قبل از خوردن صبحانه، آب با لیمو ترش بنوشید. مطابق این نظر نوشیدن آب همراه با لیموترش نه تنها به روند کاهش وزن شما سرعت میبخشد، بلکه بدن شما را از سموم پاک کرده و باعث افزایش انرژی در شما میشود.
مرکبات در طب الأئمّه (ع) هم از ارزش و اهمّیت ویژه ای برخوردار است. پیشوایان دین با بهره گیری از الهامات ربّانی جوامع بشری را به ارزش دقیق علمی میوه ها و فرآورده های طبیعی آگاه نموده اند. در توصیه های پزشکی ائمه (ع) خوردن مرکبات قبل از غذا خوب و بعد از غذا بسیار پسندیده دانسته شده است. امام رضا (ع) هم مصرف این میوه با ارزش را برای هضم و جذب غذا و کمک به رسوب زدایی از خون بدن و بهبود سوخت و ساز و پیشگیری از غلظت خون مفید شمرده اند.
در طب سنتی اسلامی از گیاهانی مثل هل، زرچوبه، گزنه، زیره و هلیله هم به عنوان کاهنده وزن بدن و پاکسازی خون و چربیسوزی و لاغر کننده یاد شده است که به سوخت و ساز بهتر چربیها کمک می کنند. یکی دیگر از گیاهان مفید برای درمان بیماریها که خاصیت لاغر کنندگی داشته و نام آن به همراه چند گیاه دیگر در زمره مواد چربی سوز و ضد چاقی مطرح است هلیله است و از دیگر مواد خوراکی موثر در کاهش وزن میتوان به فلفل سیاه، کاسنی زرد و دانه کتان اشاره کرد. همچنان که کرفس نیز به کاهش وزن کمک میکند و با مصرف روزانه آب کرفس، ولع خوردن شیرینیجات، از بین میرود.
امام رضا (ع) در بیانی دیگر نحوه حمام کردن را در چاقی و لاغری دخیل دانسته اند. سلیمان جعفرى می گوید حضرت رضا (ع) فرمود: حمام یک روز در میان گوشت بدن را زیاد می کند و هر روز حمام رفتن پیههاى کلیه را آب می سازد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تبیان به نقل از گروه معارف: حافظ کل قرآن کریم گفت: مهربانی برای عالمیان و حریص بودن به هدایت مردم از جمله خصلت های حضرت محمد(صلی الله و علیه وآله) است، که در آیات وحی به آن اشاره شده است.
بخش قرآن تبیان
حمیدرضا جعفری، حافظ کل قرآن کریم در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی گفت: آیات قرآن کریم در موارد متعددی درباره خصلت ها و ویژگی های پیامبر(صلی الله و علیه وآله) سخن گفته که تأمل در آن درس آموز است.
وی اظهار کرد: در آیه 21 سوره احزاب آمده « لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا قطعا براى شما در رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مى کند»
حافظ کل قرآن کریم بیان کرد: یکی از نکات آیه این است که از (فی) استفاده شده، یعنی در رسول خدا، نه فقط در سخن، رفتار و یا ...بلکه تمام وجود رسول الله(ص) برای ما اسوه و الگوست که باید از منش ایشان استفاده کرد.
جعفری ادامه داد: یکی دیگر از خصلت های پیامبر(صلی الله و علیه وآله) رحمت و مهربانی ایشان است که ما به مراتب شنیده ایم که خداوند به ایشان فرمودند ما تو را رحمت برای عالمیان فرستاده ایم، و حقیقت در ذره ذره رفتار پیامبر، رحمت و عطوفت را مشاهده می کنیم.
پیامبر(صلی الله و علیه وآله) انسانی از جنس خود مردم بودند و از این جهت همواره رنج و سختی مردم، در عرصه های مختلف بر پیامبر بسیار گران بود و نهایت تلاش خود را برای هدایت مردم و رها کردن آنان از خرافات و شرک می کرد.
وی افزود: البته نباید به وجود ایشان و سایر ائمه معصومین (علیهم السلام) تک بعدی نگاه کرد، بلکه همین پیامبر مهربانی در برابر معاندان و مشرکان و کسانی که در مسیر حق ممانعت ایجاد می کردند، بسیار سخت گیر بودند که در قرآن نیز به آن اشاره شده است.
حافظ کل قرآن کریم اظهار کرد: در جای دیگر قرآن (سوره فتح) آمده که« مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ محمد (صلی الله و علیه وآله) پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سخت گیر و با همدیگر مهربانند»
جعفری گفت: پیامبر(صلی الله و علیه وآله) انسانی از جنس خود مردم بودند و از این جهت همواره رنج و سختی مردم، در عرصه های مختلف بر پیامبر بسیار گران بود و نهایت تلاش خود را برای هدایت مردم و رها کردن آنان از خرافات و شرک می کرد.
وی اظهار کرد: خداوند در آیه 128 سوره توبه به این مطلب اشاره کرده است و می فرماید: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُوْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به هدایت شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز مهربان است».
این حافظ کل قرآن کریم یادآور شد: اگر انسانی می خواهد در مسیر پیامبر(صلی الله و علیه وآله) حرکت کند، باید تلاش کند که تک تک این رفتارها را در منش و رفتار خود پیاده کند.
تلاش کردیم کلام وحی را با هنر ایرانی زینت دهیم