فراوری: دکتر جعفری – بخش اعتقادات شیعه تبیان
با توجه به اینکه بحث رجعت بحث بسیار مهم و از تمایزات شیعه اسـت یعنی از اعتقادات خاص شیعه اسـت که فرق اهل سنت این اعتقاد را ندارند مناسب اسـت که مختصری راجع به اصل رجعت صحبت بکنیم. اعتقاد به رجعت تقریباً وجه تمایز شیعه با سایر فرقه ها اسـت.
در روایات داریم که از ما نیست کسی که به رجعت ایمان نداشته باشد یعنی ایمان به رجعت نشانه پیرو مکتب اهل بیت بودن اسـت. قرآن هم در آیات فراوانی به بحث رجعت پرداخته.
آیات 82 تا 85 سوره نحل و آیه 259 و 243 و55 و 56 و 73بقره و آیه 110 مائده و همچنین داستان اصحاب کهف در سوره کهف و آیات فراوان دیگری بر اصل رجعت دلالت دارد.
تناسخ به لحاظ ماهوی با رجعت فرق می کند. در رجعت ما معتقد نیستیم روح به بدن شخص دیگری که ای بسا حیوان یا حتی گیاه باشد بر می گردد بلکه ما معتقدیم که خود شخص دوباره زنده می شود.
ابوبصیر از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده که امام فرمود: آیا اهل عراق در آن زمان البته نه حالا رجعت را انکار می کنند؟ ابو بصیر گفت: بله. امام فرمود مگر قرآن نمی خوانند؟ قرآن می فرماید: روزی که از هر امتی فوجی را ما محشور می کنیم.
اجمالاً اصل رجعت اجماعی اسـت و رجعت برای همه نیست. بلکه برای مؤمنین محض که بیایند و ظهور دولت حق را در همین عالم ، در همین دنیا ببینند و برای کفار محض که بیایند عذاب دنیاییشان را بچشند و بروند.
در روایات ، زمان رجعت مطرح شده ولی تا ظهور تحقق پیدا نکند و دعوتی نباشد رجعتی هم نیست. بنابراین باید امام زمان (علیه السلام) ظهور بکنند، بعد از اینکه ایشان دعوت کردند عده ای از مومنین به یاری حضرت برمی گردند تا حکومت عدل جهانی را بر پا بکنند.
نکته دوم اینکه رجعت یکباره نیست که مثلاً ما فکر کنیم که مقارن ظهور امام زمان (علیه السلام) یکباره همه کسانی که بناست رجعت کنند، برمی گردند؟ نه رجعت تدریجی اسـت. لذا از قیام امام زمان (علیه السلام) تا بعد از شهادت امام زمان (علیه السلام) هم رجعت ادامه دارد.
رجعت یکباره نیست که مثلاً ما فکر کنیم که مقارن ظهور امام زمان (علیه السلام) یکباره همه کسانی که بناست رجعت کنند، برمی گردند؟ نه رجعت تدریجی اسـت. لذا از قیام امام زمان (علیه السلام) تا بعد از شهادت امام زمان (علیه السلام) هم رجعت ادامه دارد.
امام حسین (علیه السلام) حکومت می کنند بعد از امام حسین (علیه السلام) نیز رجعت ائمه بعدی (علیهم السلام) ادامه دارد.
امام فرمود: هیچ مؤمنی نیست که کشته می شود مگر اینکه حتماً در دوران رجعت بر می گردد و به مرگ طبیعی از دنیا می رود .
این روایت دو قید دارد: یکی مومن باشد و دوم اینکه با قتل از دنیا رفته باشد. اگر کسی مومن باشد و با مرگ طبیعی از دنیا نرفته باشد در دوران رجعت می آید و با مرگ طبیعی از دنیا می رود. طبیعی اسـت که مومنین همه یکبا ره نمی آیند بلکه به تدریج هر کسی در دوره خاصی که باید بیاید، می آید.
بعضی ها بحث رجعت را با بحث تناسخ یکی می گیرند و می گویند شیعه هم به تناسخ قائل اسـت ولی با توجه به اینکه رجعت مربوط به افراد بسیار خاصی و در زمان محدود ی اسـت با کسانی که قائل به تناسخ هستند و از کودکی برای شخص یک حیات جدیدی را معتقدند متفاوت اسـت.
از طرفی تناسخ به لحاظ ماهوی با رجعت فرق می کند. در رجعت ما معتقد نیستیم روح به بدن شخص دیگری که ای بسا حیوان یا حتی گیاه باشد بر می گردد بلکه ما معتقدیم که خود شخص دوباره زنده می شود.
رجعت برای همه نیست. بلکه برای مؤمنین محض که بیایند و ظهور دولت حق را در همین عالم ، در همین دنیا ببینند و برای کفار محض که بیایند عذاب دنیاییشان را بچشند و بروند.
چنانکه در قرآن هم این بحث مطرح شده عزیر پیغمبر صد سال مرد بعد دوباره زنده شد. همان روح عزیر پیغمبر که در عالم برزخ صد سال زندگی کرد دوباره به جسمش در عالم ماده برگشت و صد سال زندگی را ادامه داد. این غیر از این اسـت که وقتی که شخصی مرد روحش داخل غالب یک حیوان برود. مثلاً چون گناه کرده بود می رود در قالب حیوان که مجازات گناه خودش را ببیند یا چون آدم خوبی بود روحش می رود در قالب یک آدم خوب که پاداش اعمالش را ببیند. بنابراین به لحاظ ماهیت این دو بحث با هم فرق می کنند.
اگر چه در روایات، هم هنگام ظهور، بحث رجعت مطرح شده هم بعد از ظهور. اما اولاً باید دقت کرد تا دعوتی شروع نشود رجعت معنا ندارد. رجعت از خصوصیات ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) اسـت و ثانیاً رجعت دفعی نیست بلکه تدریجی اسـت.
بنابر این هیچ استبعادی ندارد که بگوییم بعضی ها مقارن ظهور حضرت رجعت می کنند و بعضی ها بعد از ظهور حضرت.