یکی از مواردی که حائز اهمیت فراوانی است، این است که کشورهای در حال توسعه و بهخصوص صادرکننده منابع طبیعی، در زمانهای رکود اقتصادی جهانی و کاهش تقاضا برای نفت، گاز و منابع معدنی که به عنوان مواد اولیه برای ساخت و ساز و تولید کالاهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند، دچار نوعی بحران و کاهش منابع درآمدی خود میشوند که این امر به نوبه خود برای آنها کسری بودجه و کاهش مخارج دولتی را در پی دارد.
در چنین شرایطی اقتصاددانان برخی صنایع همانند گردشگری را راهگشا میدانند که میتواند به جبران زیانهای عمده کمک کند و برای کشور ارزآوری داشته باشد. همین موضوع اهمیت گردشگری و صنعتهای مشابه آن را در بهبود ارزآوری و افزایش تولید ناخالص داخلی کشورها روشن و توسعه آنها را به عنوان صنایعی پایدار گوشزد میکند. با اینهمه این پرسش بهوجود میآید که گردشگری چگونه یک صنعت شناخته میشود؛ سوالی که پاسخ به آن سهل و ممتنع است.
تعریف صنعت
به باور کارشناسان، صنعت را میتوان به عنوان یک طبقهبندی در نظر گرفت که به گروهی از شرکتهایی اشاره میکند که بهدلیل فعالیتهای کسب و کار اولیه خود به یکدیگر مربوط هستند. در اقتصاد امروزه، تعداد زیادی از صنایع وجود دارند که معمولا در دستهبندیهای بزرگتری با عنوان بخش قرار میگیرند. در این دستهبندی هر شرکتی براساس بیشترین منابع درآمدی در یک صنعت قرار میگیرد.
برای مثال درحالیکه یک خودروساز ممکن است دارای بخش مالی باشد که حدود 10درصد از کل درآمدش را تشکیل میدهد، بهدلیل خصیصههای خود همچنان در بخش خودرویی قرار میگیرد. در برخی تعاریف دیگر نیز صنعت با ارزش افزوده آن تعریف میشود. علاوهبر این هر فعالیت کسب و کار کلی یا مستغلات تجاری که میتواند از دیگران ایزوله شود، از جمله صنعت گردشگری یا صنعت تفریحات را نیز با عنوان صنعت بهکار میبرند.
تبیین گردشگری بهعنوان یک صنعت
در همین حال صنعت گردشگری در گستردهترین تعریف خود، مجموع تمام کسب و کارهایی است که بهطور مستقیم کالاها یا خدماتی را برای تسهیل کسب و کار و فعالیتهای لذت و فراغت در خارج از محیط موطن فراهم میکند. با اینهمه یکی از مشکلاتی که در خصوص صنعت محسوب کردن گردشگری مطرح است، اینکه در نظام حسابهای ملی، صنعت بهعنوان گروهی از بنگاهها تعریف میشود که درگیر فعالیتهای تولیدی یکسانی هستند و تا زمانی که فکری به حال این وضعیت نشود، محاسبه ارزش افزوده آن و همچنین صنعت قلمداد کردن آن با پارهای دشواریها همراه است.
با این حال اقتصاددانان بر این باورند که صنعت گردشگری در درون خود دارای صنعتهای مختلف خدمات است؛ هرچند به تعبیر برخی از افراد اطلاق مفهوم صنعت به آنها دشوار است. در واقع، صنعتهای خدمات به صنعتهایی گفته میشود که به ارائه خدمات به دیگر صنایع و مصرفکنندگان نهایی میپردازند. ازجمله مهمترین مواردی که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد صنایع حمل و نقل، صنایع اقامتی و هتلداری هستند.
اما گردشگرانی که به کشورهای دیگر سفر میکنند، از خدمات تامینشده توسط بخشهای مختلفی بهرهمند میشوند. گردشگری بخشهای مختلفی ازجمله صنعت هتلداری و پذیرایی و اقامتی را دربر میگیرد که تنها پارهای از بخش کلی گردشگری است. مصرفکنندگان و تولیدکنندگان از جمله بخشهای مختلفی است که یک صنعت باید شامل آنها باشد؛ مواردی که کارشناسان وجود این بخشها را در گردشگری بهعنوان یک صنعت تبیین میکنند.
مصرفکنندگان
کارشناسان تبیین میکنند که مصرفکننده اساسیترین بخش در سیستم گردشگری است؛ زیرا او همان دلیلی است که محصولات و خدمات گردشگری به واسطه آن ایجاد شده است. مصرفکنندگان پول و اوقات فراغت خود را به طرق بسیار گوناگون صرف میکنند و همین کار آنها به گردشگری ارزش افزوده میدهد. چنانچه اشاره شد ارزشافزوده برای شکل گرفتن یک صنعت بسیار مهم است و در واقع نشاندهنده این است که شرکتهای موجود در یک زمینه کسب و کار تا چه میزان توانایی سودآوری و افزایش تولید ناخالص داخلی را در یک کشور دارند.
تولیدکنندگان
براساس منابع جهانی، تولیدکنندگان در گردشگری در واقع فراهمکنندگان خدمات برای گردشگران هستند. این فراهمکنندگان که در گردشگری تنوع و گستردگی بسیاری دارند، دست به ارائه خدمات مختلفی میزنند و در ازای آنچه به مشتریان عرضه میکنند، سودی بهدست میآورند. هرچند که این ارزش افزوده با برخی تعاریف سنتی ممکن است معارض به نظر برسد اما باید توجه داشت که میتوان ارزش افزوده را به عنوان افزوده شدن ارزشی به محصولات یا خدمات پیش از ارائه آن به مشتری درنظر گرفت. فعالان گردشگری مانند هتلها فرآوردههای نهایی را به مشتریان نهایی میرسانند و از این جهت میتوان آنها را صنعت به حساب آورد.
مشکلات بر سر راه صنعت شدن گردشگری
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد ارزش افزوده و محاسبه آن نقش مهمی در صنعت تلقی کردن یک فعالیت کسبوکار دارد. از طرفی، از دید بسیاری از کارشناسان، بین بنگاههایی که منحصرا به گردشگران خدمات ارائه میکنند و گروه دومی که به ترکیبی از گردشگران و ساکنان محلی خدمات میدهند، تفاوتهایی وجود دارد. این حقیقت که در واقع مولفههای یک فرآورده گردشگری به بخشهای متفاوتی از حسابهای ملی تعلق دارند و اینکه برخی شرکتها منحصرا به گردشگران و برخی دیگر علاوهبر گردشگران به غیرگردشگران نیز خدمات ارائه میکنند، سنجش اهمیت واقعی گردشگری را دشوار میکند.
با اینهمه، بسیاری از کشورها با ایجاد سیستم حساب اقماری گردشگری یا همان TSA برای اندازهگیری بخشهای اقتصادی که در حسابهای ملی محاسبه نشدهاند، توانستهاند ارزش افزوده این صنعت را محاسبه کنند و از این طریق گام مهمی در جهت صنعت شدن این بخش بردارند؛ امری که میتواند الگوی ایران برای توسعه گردشگری و ایجاد نگاه صنعتی به این بخش اقتصادی باشد.