نسبت به توانایی خود درحل مشکلات انتظارات مثبت داشته باشید اما چنانچه فورا به نتیجه ی دلخواه دست پیدا نکردید، خود را تنبیه نکنید.
توانایی در حل مشکلات و انتظارات مثبت
توافق و مصالحه نیازمند تمایل هر دو طرف می باشد و در عین حال شاید دریابید که شما یا آن شخص دیگر نمی توانید موضعی میانی داشته باشید.
مشکل خود و احساس تان را بیان کنید.
به عنوان مثال به جای این که بگویید: وقتی سوالی از تو می پرسم و تو اخم می کنی و جوابم را نمی دهی از تو متنفر می شوم، بگویید: ماند دیروز صبح موقع صبحانه وقتی به نظر ناراحت می رسی و به من نمی گویی چه اتفاقی افتده است احساس ناامیدی می کنم.
روشن و واضح باشید در صورت امکان روی یک موقعیت تمرکز کنید و از یاداوری آسیب های قدیمی خودداری کنید. سعی کنید فقط یک سوال بپرسید و یک جمله بیان کنید در غیر این صورت مقصود و پیام خود را تضعیف خواهید کرد. برای مثال به جای این که بگویید: خسته شده ام و از این که به من گوش نمی کنی احساس بی اهمیت بودن، احساس گناه و کمبود می کنم.
چرا نمی توانی گوش کنی دیروز زباله ها را هم بیرون نبردی بگویید: وقتی به من گوش نمی کنی احساس می کنم نامرئی هستم ممکن است وقتی حرف می زنم به من توجه کنی؟
به واکنش دیگران گوش کنید.
گوش کردن نیازمند همدلی و قصد درک نقطه نظر دیگران است. به دیگران برای صحبت کردن فضا بدهید بدون این که حرفشان را قطع کنید یا زود نتیجه گیری کنید.
راه حل های سودمند و مشترک ارائه دهید.
به عنوان مثال به جای این که به همسر خود بگویید: باید بگویی چه احساسی داری، پیشنهادی ارائه دهید که می توان هر دو طرف را در برگیرد: شاید در آینده بتوانیم وقتی بگذاریم تا تو بتوانی برای اظهار مشکلاتت احساس امنیت و راحتی کنی. یا اگر صحبت کردن برایت دشوار است می توانی در عوض برای من نامه بنویسی.
به همسر خود زمان و فضا بدهید تا راه حل ها را با هم در میان بگذارید و تلاش کنید به توافق برسید اگر موفق نشدید شاید مهلت بخواهید تا فکر کنید یا احساساتی را که آورده اید آرام کنید. در صورت امکان زمانی برای ملاقات و شروع مجدد ترتیب دهید.