عرفان یهودی
1
مکتب قبالا پس از تبعید از اسپانیا، دستخوش تغییر و تحولی کامل شد. فاجعهای به این وسعت، که یکی از شاخههای اصلی قوم یهود را ریشه کن کرد، به هیچوجه نمیتوانست بدون تأثیر گذاشتن بر هر حوزهای از زندگی و احساس یهودی اتفاق بیفتد. در آشوب مادی و معنوی عظیم آن بحران، جنبش قبالا مدعایش را مبنی بر داشتن نفوذ و سیطرهی معنوی در یهودیت اثبات نمود. این واقعیت فوراً در تغییر و تحول آن از آموزهای باطنی به تعلیمی عامپسند آشکار شد.2
مهمترین دوره در تاریخ قبالای قدیم با شهر اسپانیایی کوچک گرونا واقع در ایالت کاتولونیا پیوند دارد، که در آنجا یک گروه کاملی از عرفا در نیمهی اول قرن سیزدهم فعال بودند؛ این گروه همچنین اولین گروهی بود که موفق شد محافل با نفوذ یهودیان اسپانیا را با تفکر قبالایی آشنا کند. عمدتاً این میراث معنوی آنها بود که در زُهر مورد توجه قرار گرفتند به همین ترتیب، شهر کوچک صفد، واقع در ولایت جلیل علیا، (48) حدود چهل سال پس از تبعید از اسپانیا به مرکز جنبش جدید قبالایی تبدیل شد. در آنجا تعالیم خاص آن برای اولین بار تدوین شد، و از آنجا پیشرفت پیروزمندانهی خود را در سرتاسر عالم یهودی آغاز کردند.پینوشتها
1. Marrano
2. esotercs
3. مارانوپدرو دلاکاپالریای (Marrano Pedro de La Caballeria) در (Zelus Chrish Venice (1592), f.34) روایت میکند که زهر در کاستیل تنها در دست افراد اندکی از یهودیان یافت میشد، apud peculiares Judaeos. این روایت در سال 1450 نوشته شد.
4. Raya Mehemna
5. Peliah
6. بنگرید به ص 177، 207-208، 230.
7. redemption
8. theogony
9. eosmoyony
10. کتاب تحصیل فهم «سِفر قینا بینا» (prague, 1610) f.7a نویسندهی کتاب پلیا این متن را نوشته است.
11. محاسبات آخرالزمان مبتنی بر آیهی (ایوب 37: 7) «ستارگان صبح را با هم آفرید» است. ارزش عددی واژهی باران معادل 1490 و 1492 تعبیر میشود. مقایسه کنید با
(Zunz, Gesammelte Schriften, vol.III, p. 228).
در نسخهی (Ms. Vatican 171 f.96b) بیان میشود که در سال 1492 تحول جهانی روی میدهد: «بازآفرینی جهان».
12. Isaac Abrarbanel
13. این مفهوم در کتاب مشرا قطرین «خیمهی قطرین» ابراهام هلوی (قسطنطنیه، 1510) و نوشتههای دیگر از این دست، به ویژه در نسخهی دستنویس رسالهی سوم کف هقطورت که عبارت «در صورت خداوند مرا با رستگاری اجابت فرمود» را اشاره به سال 1492 تفسیر میکند، بسط مییابد.
14. مقایسه کنید با مقالات من در:
KirJath Sefer, vol.II (1925), p.101-141, 269-273; vol.VII (1930), p.149-165, 440-456.
15. The communit
16. Safed
17. Sabbatio
18. Sefer Ha-Meshiv
19. Kaf Ha-Ketoreth
20. دربارهی کتاب سفر هَ مشیو «کتاب پاسخگو»، من اطلاعات نسبتاً مفصلی در دستنوشتهها در قبالا، ص 85-86 ارائه کردهام، که اثری حجیم است. کتاب پیمانهی بخور در چندین دستنوشته محفوظ مانده است. من از از نسخهی کتابخانه ملی پاریس (Paris, Biblioth, Nationale 845) استفاده کردهام. عرفای صفد این کتاب را میشناختند؛ ویتال در کتاب منتشر نشدهی خود دربارهی جادو (Ms. MusaJ Off, f.69a). عبارات برگرفته از نوشتههای دیگر توسط همین نویسنده در نسخهی (Schocken Library) در اورشلیم یافت میشود.
21. کتاب پیمانهی بخور دربارهی مزامیر، باب 29.
22. در همان، «شمشیر تیزی در دست بنیاسرائیل برای قتل دشمنان و شیاطین و هر قدرت بیگانه».
23. Ibid, p.54b.
کتابهای آنان به «سمائل و آمون از شهری جدید به مصر» تعلق دارند و آنان همان تطویل دهندگان تبعید هستند. این اندیشهها از طریق نوشتههای جدلی یوسف جابز (Joseph Jaabez) دربارهی علل فاجعهی 1492 برای ما آشنا هستند.
24. subject eretzisrael
25. object
26. rebirth
27. reincarnation
28. repentance
29. Midrash Ha. Neelam in Zohar Hasash (1885), p.23d:
«به جان تو! اگر بزرگان جامعه توبه کنند، به اعتبار آنان همهی تبعیدشدگان در سرزمین مقدس باز خواهند گشت و تبعید پایان مییابد».
30. پیشتر نویسنده کتاب اعماق شاهی p.418d (1648) این گفته زهری را در اشاره به صفد تفسیر میکرد.
31. نقل قول ابراهام آزرولای (Abraham Azulai) در پیشگفتار خود بر تفسیر زهر در کتاب اُرهَحما «نور آفتاب» (Jerusalem, 1876) بسیار جالب است. او میگوید: «نوشتهای یافتم که حکمی از عالم بالا در آن بیان شده بود که به عموم افراد حکمت نیاموزید، که تا پایان سال 5250 عبری (حدود 1490 میلادی) این حکم پابرجا بود. از آن زمان به بعد، با فرا رسیدن دوران جدید، حکم مذکور فسخ شد و تعلیم کتاب زوهر بر همگان مجاز شد. و از سال 5300 عبری (حدود 1540 میلادی) بهتر آن است که همه از کوچک و بزرگ، پیر و برنا به فراگیری آن بپردازند... که به اعتبار این مطلب و نه چیز دیگر، مسیحا به پادشاهی خواهد رسید».
32. Moses Hayim Luzzatto
33. Path of The Upright
34. Mesilath Yasharim
35. Tomer Deborah
36. Moses Cordovero
37. Reshith Hokhmah
38. Elijoh de Vida
39. Sefer Haredim
40. Eliezer Azikri
41. Shaare Kedushah
42. Hayim Vital
43. Shne luhath Ha-Berith
44. Isaiah Horovitz
45. Kav Ha-Yashar
46. Zevi Koidanover
47. ازقیری (Azikri) املای درست نامی است که معمولاً به اشتباه A Zkari نوشته میشود، بر طبق نسخهی دستنویسی که در آن زمان در فلسطین نوشته شده است، مثلاً دستخط یادداشتهای احوال ویتال (Ms. Toaffin Leyhorn).
48. upper Galilee
49. نحوهی ارائه س. ا. هرودندسکی (S. A. Horodezky از این موضوع بسیار نادرست است، مقایسه کنید با: رسالهی اصول قبالا از موسی کردوورو (1924) و اصول اسحاق لوریا در سالنامهی (Keneseth, vol.III (1938) p.378-415).
1508, Schechter, Studies in Judaism Second Series, p.236-262 (1908).
50. Graetz & Geiger
51. Ibid, p.258. Cf. Stein Schneider, s remarks in H. B.m vol.VIII, p.147.
او نوشتههای لوریانی را «کاملاً درکناپذیر» مییابد.
52. Plutarch
53. Evelyn Underhill
54. کوردوورو در شیعور قوما ((1838), §93) و در پایان فصل 5، اُرنعراو «نور مغرب» به تجربهی خود در طی تأمل و مراقبهاش اشاره میکند. رساله سفر گیروشین «کتاب متارکه» (1601) مبتنی بر روش عرفانی خاص است که خود او و استادش سلیمان القابض (Solomon Alkabez) ابداع کردهاند. مقایسه کنید با:
Kirjath Sefer, vol.I, p.164 (1924); vol.XVIII, p.408 (1942).
55. monotheistic
56. panthaistic
57. Spinoza
58. Malebranch
59. قادر بزرگ ((1881), f.24b): «خدا همهی ممکنات را فراگرفته است ولی هیچ کدام از ممکنات خدا نیستند». شاید جالب باشد اشاره کنیم که فیلسوف آلمانی ف. و. شلینگ (F. W. Schelling) دقیقاً همین عبارت را برای تعریف شیوهی نگرش اسپینوزا نسبت به مسئله «وحدت وجود» (Pantheism) به کار برد. مقایسه کنید با:
Schellings Muenchener Vorlesungen Zur Geschichte der neueren Philosophie, ed. A. Drews (1902), p.44.
و دربارهی مسئله «وحدت وجود» کردوورو بنگرید به:
(MGMJ vol.75 (1931), p.452 ff, 76 (1932), p.167-170).
60. شیعور قوما ((1883), §40, p.98).
61. Bona-Ventura
62. Thomas Aquinas
63. دربارهی آثار کوردوورو مقایسه کنید با: EJ, vol.V, col.663-664.
64. Zaddik
65. مقایسه کنید با توصیههای اخلاقی که توسط شختر همان مأخذ ص 292-294.
66. Shlomel Drensnitz
67. Strassnitz
68. Moravia
69. شیوحهها اری «فضایل اسحاق لوریا اشکنازی» نخست در مجموعه اسرارا لحکم بازل (Basle 1629) منتشر شد. مقایسه کنید با شختر، ص 323. نامهی دیگر شلومل (Shlomel) اخیراً توسط اس. آسف تحت عنوان قوبس عل یاد «مجموعهی دستنوشتههای سری جدید (vol.III, p.121-133) چاپ شده است.
70. اسرار الحکم (37b)، گزیدهی تلمود ((Livorno, 1790), 33c).
71. Kithve Ha-Ari
72. The Writings of The Sacred Lion
73. Sifra di-Tseniuta
74. به عنوان مثال ابوابی از گفتههای ربی شیمون بریوحای در ویتال (Jerusalem, 1898) f.22a-30c منتشر شد. اعتبار این تفسیر را به طور قطع میتوان اثبات کرد؛ مقایسه کنید با مقالهی من دربارهی نوشتههای اصیل لوریا در:
Kirjath Sefer, vol.XIX, p.184-199 (1943).
75. Eight Gates (Shemonah Shearim)
76. Ets Hayim
77. هشت دروازه نخستین بار بین سالهای 1898 و 1850 منتشر شد. این آثار شامل روایتی است که فرزند دیتال، سموئیل آنها را گردآوری و تصحیح کرد، روایتی دیگر از نوشتههای دیتال توسط مئیر پاپرز (Meir Poppers) فراهم شده است که بهترین تصمیم بخش از آن (عص حییم «شجرهی حیات») در وارساو (Warsaw)، سال 1891 منتشر شد. نقل قولهای عص حییم (Ets Hayim) بر طبق این چاپ داده شدهاند. بخشهای دیگر این کتاب عناوین جداگانهای دارند: «کتاب تناسخها، اثمار شجرهی حیات، باب توحید، کتاب گزیدهی تورات».
78. Rabbi Joseph Ibn Tabul
79. دربارهی یوسف بن طابول مراجعه کنید به مقالهی من دربارهی شاگردان لوریا در:
Zion, vol.V, p.133-160, especially, p.148 ff.
80. کتاب طابول تحت عنوان سفر حفصی باه «کتاب من به او (خدا)» در ابتدای سیمحت کوهن «شادی کاهن» توسط مسعود هکوهن الحداد (اورشلیم، 1921) منتشر شد.
عرفان یهودی
1
مکتب قبالا پس از تبعید از اسپانیا، دستخوش تغییر و تحولی کامل شد. فاجعهای به این وسعت، که یکی از شاخههای اصلی قوم یهود را ریشه کن کرد، به هیچوجه نمیتوانست بدون تأثیر گذاشتن بر هر حوزهای از زندگی و احساس یهودی اتفاق بیفتد. در آشوب مادی و معنوی عظیم آن بحران، جنبش قبالا مدعایش را مبنی بر داشتن نفوذ و سیطرهی معنوی در یهودیت اثبات نمود. این واقعیت فوراً در تغییر و تحول آن از آموزهای باطنی به تعلیمی عامپسند آشکار شد.2
مهمترین دوره در تاریخ قبالای قدیم با شهر اسپانیایی کوچک گرونا واقع در ایالت کاتولونیا پیوند دارد، که در آنجا یک گروه کاملی از عرفا در نیمهی اول قرن سیزدهم فعال بودند؛ این گروه همچنین اولین گروهی بود که موفق شد محافل با نفوذ یهودیان اسپانیا را با تفکر قبالایی آشنا کند. عمدتاً این میراث معنوی آنها بود که در زُهر مورد توجه قرار گرفتند به همین ترتیب، شهر کوچک صفد، واقع در ولایت جلیل علیا، (48) حدود چهل سال پس از تبعید از اسپانیا به مرکز جنبش جدید قبالایی تبدیل شد. در آنجا تعالیم خاص آن برای اولین بار تدوین شد، و از آنجا پیشرفت پیروزمندانهی خود را در سرتاسر عالم یهودی آغاز کردند.پینوشتها
1. Marrano
2. esotercs
3. مارانوپدرو دلاکاپالریای (Marrano Pedro de La Caballeria) در (Zelus Chrish Venice (1592), f.34) روایت میکند که زهر در کاستیل تنها در دست افراد اندکی از یهودیان یافت میشد، apud peculiares Judaeos. این روایت در سال 1450 نوشته شد.
4. Raya Mehemna
5. Peliah
6. بنگرید به ص 177، 207-208، 230.
7. redemption
8. theogony
9. eosmoyony
10. کتاب تحصیل فهم «سِفر قینا بینا» (prague, 1610) f.7a نویسندهی کتاب پلیا این متن را نوشته است.
11. محاسبات آخرالزمان مبتنی بر آیهی (ایوب 37: 7) «ستارگان صبح را با هم آفرید» است. ارزش عددی واژهی باران معادل 1490 و 1492 تعبیر میشود. مقایسه کنید با
(Zunz, Gesammelte Schriften, vol.III, p. 228).
در نسخهی (Ms. Vatican 171 f.96b) بیان میشود که در سال 1492 تحول جهانی روی میدهد: «بازآفرینی جهان».
12. Isaac Abrarbanel
13. این مفهوم در کتاب مشرا قطرین «خیمهی قطرین» ابراهام هلوی (قسطنطنیه، 1510) و نوشتههای دیگر از این دست، به ویژه در نسخهی دستنویس رسالهی سوم کف هقطورت که عبارت «در صورت خداوند مرا با رستگاری اجابت فرمود» را اشاره به سال 1492 تفسیر میکند، بسط مییابد.
14. مقایسه کنید با مقالات من در:
KirJath Sefer, vol.II (1925), p.101-141, 269-273; vol.VII (1930), p.149-165, 440-456.
15. The communit
16. Safed
17. Sabbatio
18. Sefer Ha-Meshiv
19. Kaf Ha-Ketoreth
20. دربارهی کتاب سفر هَ مشیو «کتاب پاسخگو»، من اطلاعات نسبتاً مفصلی در دستنوشتهها در قبالا، ص 85-86 ارائه کردهام، که اثری حجیم است. کتاب پیمانهی بخور در چندین دستنوشته محفوظ مانده است. من از از نسخهی کتابخانه ملی پاریس (Paris, Biblioth, Nationale 845) استفاده کردهام. عرفای صفد این کتاب را میشناختند؛ ویتال در کتاب منتشر نشدهی خود دربارهی جادو (Ms. MusaJ Off, f.69a). عبارات برگرفته از نوشتههای دیگر توسط همین نویسنده در نسخهی (Schocken Library) در اورشلیم یافت میشود.
21. کتاب پیمانهی بخور دربارهی مزامیر، باب 29.
22. در همان، «شمشیر تیزی در دست بنیاسرائیل برای قتل دشمنان و شیاطین و هر قدرت بیگانه».
23. Ibid, p.54b.
کتابهای آنان به «سمائل و آمون از شهری جدید به مصر» تعلق دارند و آنان همان تطویل دهندگان تبعید هستند. این اندیشهها از طریق نوشتههای جدلی یوسف جابز (Joseph Jaabez) دربارهی علل فاجعهی 1492 برای ما آشنا هستند.
24. subject eretzisrael
25. object
26. rebirth
27. reincarnation
28. repentance
29. Midrash Ha. Neelam in Zohar Hasash (1885), p.23d:
«به جان تو! اگر بزرگان جامعه توبه کنند، به اعتبار آنان همهی تبعیدشدگان در سرزمین مقدس باز خواهند گشت و تبعید پایان مییابد».
30. پیشتر نویسنده کتاب اعماق شاهی p.418d (1648) این گفته زهری را در اشاره به صفد تفسیر میکرد.
31. نقل قول ابراهام آزرولای (Abraham Azulai) در پیشگفتار خود بر تفسیر زهر در کتاب اُرهَحما «نور آفتاب» (Jerusalem, 1876) بسیار جالب است. او میگوید: «نوشتهای یافتم که حکمی از عالم بالا در آن بیان شده بود که به عموم افراد حکمت نیاموزید، که تا پایان سال 5250 عبری (حدود 1490 میلادی) این حکم پابرجا بود. از آن زمان به بعد، با فرا رسیدن دوران جدید، حکم مذکور فسخ شد و تعلیم کتاب زوهر بر همگان مجاز شد. و از سال 5300 عبری (حدود 1540 میلادی) بهتر آن است که همه از کوچک و بزرگ، پیر و برنا به فراگیری آن بپردازند... که به اعتبار این مطلب و نه چیز دیگر، مسیحا به پادشاهی خواهد رسید».
32. Moses Hayim Luzzatto
33. Path of The Upright
34. Mesilath Yasharim
35. Tomer Deborah
36. Moses Cordovero
37. Reshith Hokhmah
38. Elijoh de Vida
39. Sefer Haredim
40. Eliezer Azikri
41. Shaare Kedushah
42. Hayim Vital
43. Shne luhath Ha-Berith
44. Isaiah Horovitz
45. Kav Ha-Yashar
46. Zevi Koidanover
47. ازقیری (Azikri) املای درست نامی است که معمولاً به اشتباه A Zkari نوشته میشود، بر طبق نسخهی دستنویسی که در آن زمان در فلسطین نوشته شده است، مثلاً دستخط یادداشتهای احوال ویتال (Ms. Toaffin Leyhorn).
48. upper Galilee
49. نحوهی ارائه س. ا. هرودندسکی (S. A. Horodezky از این موضوع بسیار نادرست است، مقایسه کنید با: رسالهی اصول قبالا از موسی کردوورو (1924) و اصول اسحاق لوریا در سالنامهی (Keneseth, vol.III (1938) p.378-415).
1508, Schechter, Studies in Judaism Second Series, p.236-262 (1908).
50. Graetz & Geiger
51. Ibid, p.258. Cf. Stein Schneider, s remarks in H. B.m vol.VIII, p.147.
او نوشتههای لوریانی را «کاملاً درکناپذیر» مییابد.
52. Plutarch
53. Evelyn Underhill
54. کوردوورو در شیعور قوما ((1838), §93) و در پایان فصل 5، اُرنعراو «نور مغرب» به تجربهی خود در طی تأمل و مراقبهاش اشاره میکند. رساله سفر گیروشین «کتاب متارکه» (1601) مبتنی بر روش عرفانی خاص است که خود او و استادش سلیمان القابض (Solomon Alkabez) ابداع کردهاند. مقایسه کنید با:
Kirjath Sefer, vol.I, p.164 (1924); vol.XVIII, p.408 (1942).
55. monotheistic
56. panthaistic
57. Spinoza
58. Malebranch
59. قادر بزرگ ((1881), f.24b): «خدا همهی ممکنات را فراگرفته است ولی هیچ کدام از ممکنات خدا نیستند». شاید جالب باشد اشاره کنیم که فیلسوف آلمانی ف. و. شلینگ (F. W. Schelling) دقیقاً همین عبارت را برای تعریف شیوهی نگرش اسپینوزا نسبت به مسئله «وحدت وجود» (Pantheism) به کار برد. مقایسه کنید با:
Schellings Muenchener Vorlesungen Zur Geschichte der neueren Philosophie, ed. A. Drews (1902), p.44.
و دربارهی مسئله «وحدت وجود» کردوورو بنگرید به:
(MGMJ vol.75 (1931), p.452 ff, 76 (1932), p.167-170).
60. شیعور قوما ((1883), §40, p.98).
61. Bona-Ventura
62. Thomas Aquinas
63. دربارهی آثار کوردوورو مقایسه کنید با: EJ, vol.V, col.663-664.
64. Zaddik
65. مقایسه کنید با توصیههای اخلاقی که توسط شختر همان مأخذ ص 292-294.
66. Shlomel Drensnitz
67. Strassnitz
68. Moravia
69. شیوحهها اری «فضایل اسحاق لوریا اشکنازی» نخست در مجموعه اسرارا لحکم بازل (Basle 1629) منتشر شد. مقایسه کنید با شختر، ص 323. نامهی دیگر شلومل (Shlomel) اخیراً توسط اس. آسف تحت عنوان قوبس عل یاد «مجموعهی دستنوشتههای سری جدید (vol.III, p.121-133) چاپ شده است.
70. اسرار الحکم (37b)، گزیدهی تلمود ((Livorno, 1790), 33c).
71. Kithve Ha-Ari
72. The Writings of The Sacred Lion
73. Sifra di-Tseniuta
74. به عنوان مثال ابوابی از گفتههای ربی شیمون بریوحای در ویتال (Jerusalem, 1898) f.22a-30c منتشر شد. اعتبار این تفسیر را به طور قطع میتوان اثبات کرد؛ مقایسه کنید با مقالهی من دربارهی نوشتههای اصیل لوریا در:
Kirjath Sefer, vol.XIX, p.184-199 (1943).
75. Eight Gates (Shemonah Shearim)
76. Ets Hayim
77. هشت دروازه نخستین بار بین سالهای 1898 و 1850 منتشر شد. این آثار شامل روایتی است که فرزند دیتال، سموئیل آنها را گردآوری و تصحیح کرد، روایتی دیگر از نوشتههای دیتال توسط مئیر پاپرز (Meir Poppers) فراهم شده است که بهترین تصمیم بخش از آن (عص حییم «شجرهی حیات») در وارساو (Warsaw)، سال 1891 منتشر شد. نقل قولهای عص حییم (Ets Hayim) بر طبق این چاپ داده شدهاند. بخشهای دیگر این کتاب عناوین جداگانهای دارند: «کتاب تناسخها، اثمار شجرهی حیات، باب توحید، کتاب گزیدهی تورات».
78. Rabbi Joseph Ibn Tabul
79. دربارهی یوسف بن طابول مراجعه کنید به مقالهی من دربارهی شاگردان لوریا در:
Zion, vol.V, p.133-160, especially, p.148 ff.
80. کتاب طابول تحت عنوان سفر حفصی باه «کتاب من به او (خدا)» در ابتدای سیمحت کوهن «شادی کاهن» توسط مسعود هکوهن الحداد (اورشلیم، 1921) منتشر شد.