جام جم سرا: «آنا تولپانن» از دانشگاه کوپیو در فنلاند میگوید: شخصیت انسانها بر سلامت مغز تأثیرگذار است. این مطالعات ارتباط بین بدبینی و زوال عقل را البته نه لزوماً به معنای اینکه بین این دو رابطه علت و معلولی وجود دارد، نشان میدهد.
دمانس یا زوال عقل اصطلاحی است که برای توصیف علائم مختلف شناختی مانند فراموشی به کار میرود. تشخیص بالینی این بیماری تا زمانی که بیماریهای زمینهای و اختلالهای دیگر شناسایی نشده، مشکل است. زوال عقل یک اصطلاح کلی برای توصیف مشکلاتی در رابطه با عملکرد مغز است و با علائمی مانند اختلال در حافظه، قدرت تفکر و ارتباطات اجتماعی بروز میکند.
بیماری آلزایمر شایعترین و شناخته شدهترین اختلال در زیر چتر زوال عقل است.
در حالی که تصور میشود زوال عقل با افزایش سن رخ میدهد اما باید بگوییم این اختلال جزو روند طبیعی دوران پیری نیست. اغلب افراد پیش از آنکه درکی از اختلالات خاص داشته باشند، سالخوردگی را با عبارت عمومی زوال عقل بیان میکنند اما باید بگوییم نباید زوال عقل با پیری اشتباه گرفته شود.
درست است که با افزایش سن سلولهای مغز به آرامی شروع به از بین رفتن میکنند اما این مسأله به عنوان زوال شناختی مرتبط با سن شناخته میشود نه زوال عقل. چرا که دمانس با چند نوع علائم که به اندازه کافی فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد، توصیف میشود.
پژوهشها برای نخستین بار نشان میدهد، افرادی که در روابط اجتماعی بدبین و بد گمان هستند، محتاطتر عمل میکنند و به لحاظ اجتماعی کمتر فعالاند و خطر ابتلا به زوال عقل در آنها نرخ بالایی دارد. شخصیتهای متنوع تأثیر مختلفی در عملکرد مغز میگذارند. در واقع افراد با ویژگیهای شخصیتی مختلف در فعالیتهای مربوط به سلامت روان واکنش یکسانی ندارند. به عنوان مثال نوع رژیم غذایی، فعالیتهای اجتماعی و ورزش در شخصیتهای مختلف متفاوت است. به همین خاطر گفته میشود ویژگیهای شخصیتی ممکن است به تغییرات فیزیکی در مغز منجر شود.
این یافتهها نشان میدهند علاوه بر عوامل خطر مرتبط با سبک زندگی مانند رژیم غذایی و ورزش، نگرشها و شخصیت افراد نیز یک عامل خطرساز قابل اصلاح است.
دکتر «سام گاندی» مدیر مرکز بهداشتی درمانی مونت سینا در نیویورک میگوید: افراد بویژه سالمندان باید چشماندازشان را نسبت به زندگی تغییر دهند و نگرشهای منفی و بدبینانه و گاهی اوقات بیاعتمادی را از خود دور کنند. با این حال باید با احتیاط در این باره تفسیر کرد. زیرا نمیتوان ادعا کرد هر فرد مسنی که بدبین و بدگمان است به زوال عقل دچار شده است.
همچنین انجمن علمی بینالمللی آلزایمر این تحقیق را یک مطالعه مقدماتی توصیف میکند و میگوید: برای اظهار نظرهای قطعی نیاز به گروههای بزرگتر و زمان طولانیتری است. اگرچه ارتباط بین برخی ویژگیهای شخصیتی مانند افسردگی و اضطراب با زوال عقل ثابت شده اما هنوز تصویر کاملاً روشنی از این پیوند وجود ندارد. مردم باید برای بهرهمندی از سلامت ذهنی، فعالیتهای فرحبخشی را در زندگی بهکار بگیرند و در فعالیتهای اجتماعی درگیر شوند.
در این مطالعه 1449 نفر سالمند برای اندازهگیری سطح بدبینی پرسشنامههایی را تکمیل کردند. متوسط سن شرکت کنندگان 71 سال بود. در پرسشنامه از آنها خواسته شد تا چه اندازه با جملاتی مانند: «من فکر میکنم اغلب مردم دروغ میگویند، هیچ کسی قابل اعتماد نیست و بیشتر آنها تا حدودی غیر منصفانه رفتار میکنند و قصد سوء استفاده دارند و...» موافق هستند. بر اساس نمره سطوح پایین، متوسط و بالا بیاعتمادی و بدبینی سالمندان مورد سنجش قرار گرفت.
در آغاز مطالعه و به طور متوسط هشت سال بعد، 622 نفر که در سطح متوسط و بالا قرار داشتند به زوال عقل دچار شدند. البته محققان سایر عوامل مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا و مصرف سیگار را که با زوال عقل مرتبط است در این گروه در نظر گرفتند. آنها نشان دادند افراد با درجه بالایی از بیاعتمادی، بدبینی و بدگمانی سه برابر بیشتر از افراد با سطوح پایین بدبینی در معرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند. در میان 164 نفر با درجه بالای بدبینی (بدون سایر عوامل تهدیدکننده مانند بیماریهای قلبی و عروقی و فشار خون بالا و... ) 14 نفر به زوال عقل دچار شدند و از بین 246 نفر با میزان بدبینی متوسط 13 سالمند به زوال عقل تشخیص داده شدند.
محققان هشدار میدهند، بدبینی و رفتارهایی مانند غر زدن و بیاعتقادی به اجتماع عامل خطر جدی برای زندگی محسوب میشوند. (فریبا خان احمدی/ایران)
پاسخ مشاور: در آنچه گفتهاید ۳ نکته وجود دارد:
1 - مقایسه کردن
به طور کلی مسئله مقایسه کردن، امری مطلوب به شمار نمیرود و باعث بیشتر شدن فاصله شما و خانوادهتان میشود؛ بنا بر این توجه داشته باشید که اولاً قرار نیست همه افراد و خانوادهها مثل هم رفتار کنند و میتوان گفت عملکرد هر خانوادهای به شخصیت افراد آن خانواده و عواملی مانند سطح تحصیلات، ویژگیهای اخلاقی و فردی، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها بستگی دارد و به دلیل یکسان نبودن این عوامل و شرایط در خانوادههای مختلف، رفتارهای متفاوتی را شاهدیم. ثانیاً میزان اطلاعات و آگاهی شما از خانواده خودتان و مشکلات داخلی آن بمراتب بیشتر است و قطعاًَ از مشکلات و زوایای پنهان زندگی دیگران آگاهی ندارید. به همین دلیل، در واقع عملاً باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه میکنید و این کار عادلانه و منطقی نیست.
2 - زودباوری و دهان بینی
توجه داشته باشید که حتی در صورت وجود این مسئله در بین اعضای خانوادهتان، شما نیز باید بتوانید مانند دیگران از این ویژگی آنها استفاده کنید و اگر قادر نیستید آنها را تحت تأثیر قرار دهید باید به دنبال یافتن علت این بیاعتمادی باشید زیرا هر شخصی با هر ویژگی مثبت و یا منفی، زمانی از دیگران پذیرش خواهد داشت که به آنها اعتماد کند. به نظر میرسد که شما در کسب اعتماد آنها موفق نبودهاید و باید در راستای به دست آوردن این اعتماد بیشتر تلاش کنید.
به یاد داشته باشید که این امر صرفاً از طریق رفتارهای درست و منطقی محقق میشود، نه حرف و شعار.
3 - قضاوت درباره شما
آنچه اهمیت بیشتری دارد، سطح انتظارات و میزان انتقادپذیری شماست؛ به گونهای که اگر سعی کنید توقعات خود را قدری محدودتر کنید و دیدگاههای انتقادی دیگران را بدون ذهنیت و پیشداوریهای منفی مورد بررسی قرار دهید، بدون شک بسیاری از دلخوریها به وجود نخواهد آمد و شما هم خواهید توانست از پدید آمدن آنها پیشگیری کنید.
اینکه همه افراد بخواهند درباره شما به دلخواه و منفی صحبت کنند، امری است که به بررسی و تأمل بیشتری نیاز دارد زیرا افراد متعهد و مثبتنگر نیز قطعاً در بین اطرافیان شما وجود دارند که ویژگیهای مثبت و واقعیتهای خوب شما را نیز بیان کنند؛ بنابراین توصیه میکنم ضمن صبوری، سعی کنید از پیشداوری منفی درباره خانواده و اطرافیانتان بپرهیزید و مثبتاندیشی را تمرین کنید تا در نتیجه این افکار مثبت بتوانید روی اعضای خانواده خود تأثیر بگذارید. مطمئن باشید اگر منطقی و عادلانه رفتار کنید و قدرت بخشش و گذشت را در خود تقویت کنید، خیلی زود دیدگاه دیگران به شما تغییر خواهد کرد و مورد اعتماد آنها واقع خواهید شد. در این صورت دیگر آنها حرفهای منفی دیگران را درباره شما براحتی نخواهند پذیرفت.
ضمناً مراجعه به یک روانشناس و مشاور باتجربه نیز میتواند در این راه به شما کمک کند. (حسین محرابی – روانشناس/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
به گزارش جام جم سرا ، بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد، برخی از همسران بدبینی ها وسوءظن های نابهنجار و بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی قلمداد می کنند و آن را با عناوینی همچون غیرت، تعصب و مراقبت توجیه می نمایند، حال آن که واقعیت چیز دیگری است.
بیماری بدبینی را با نام پارانوئید می شناسیم. پارانویا گاهی تا حدی پیش می رود که فرد، بیمار روحی و نیازمند دارو می شود تا بتواند سالم زندگی کند. پارانوئید نوعی ترس بیش از اندازه است که اعتماد را از وجود فرد می گیرد. این بیماری یکی از مهم ترین آفت هایی است که اگر بموقع و درست به آن رسیدگی نکنیم ممکن است ارکان زندگی مشترک را مورد هدف قرار داده و به گونه ای موذیانه زندگی زناشویی را از اساس دچار مشکل کند، اگرچه گاه این حرکت به قدری تدریجی است که زوج هنگامی نسبت به آن هوشیار می شوند که کار از کار گذشته است.
بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد
خیلی از زوجین بدبینی های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می کنند و آن را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می کنند، حال آن که واقعیت چیز دیگری است.
اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت کلی بروز می کند :
1-گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می بینند ودر رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.
2- گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی هایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی شود.
3- گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.
افراد شکاک ویژگی هایی دارند که با کمی دقت در رفتارشان می توانید آنها را بشناسید:
* تئوری توطئه دارد
فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهای اطراف شان شک دارد. از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند. ارتباطات خودش محدود و ناچیز است و از شما هم می خواهد مثل خودش باشید. برای آنکه پوششی بر بدگمانی خود بگذارد، ممکن است شما را به ساده بودن متهم کند، بگوید تو بی تجربه هستی که راحت اعتماد می کنی. او می گوید همه می خواهند سرمان کلاه بگذارند و از ما سوء استفاده کنند.
* فراموش نمی کند
فرد بدبین کینه ای است و به راحتی از گناه دیگران نمی گذرد. او سخت می بخشد و وقتی هم ببخشد یک عمر خطای شخص خاطی در یادش هست. کافیست از شما یک اشتباه ببیند، یک دروغ بشنود یا رفتاری را ببیند که نمی پسندد. تا عمر دارید این رفتار را منشا سرزنش ها و تلخی ها و بی اعتمادی اش خواهد کرد.
* سرد و تنها است
افراد بدبین دوستان صمیمی کمی دارد چرا که درکی از صمیمیت ندارد و از نزدیک شدن به آدم ها می ترسد. چنین افرادی عواطف خود را بروز نمی دهند و به همین دلیل سعی دارند عقلانی و منطقی جلوه کنند. ضمن اینکه به وضعیت شان افتخار کرده و معتقدند اصلا خوب است آدم جدی و دقیق باشد.
*مانند یک کاراگاه است
فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است و به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یک کارآگاه توجه می کند و واکنش نشان می دهد. او سرتاپای مخاطب را زیر نظر می گیرد و می تواند از تغییر رنگ جوراب هایش هم نتیجه گیری های عجیب و غریب داشته باشد. این افراد به ذهن خوانی هم علاقه دارند و مدام دوست دارند دیگران را غافلگیر کنند.
*نازک نارنجی است
اشخاص بدبین حساس اند. عادی ترین رفتار و حرکات دیگران را به بی محلی، تحقیر یا تهدید تعبیر می کنند و فاجعه اینجاست که شخص بدبین بخواهد براساس همین برداشت های اشتباه و بیمارگونه خودش به اطرافیان واکنش نشان داده و با فرد یا افراد مورد نظر، درگیر هم شود! آن وقت باید منتظر یک جنگ تمام عیار باشید.
چه باید کرد؟
*هشدارها را جدی بگیرید
چه بخواهید و چه نخواهید زندگی مشترک شما، دچار آفتی به نام سوءظن شده است، حال می توانید از سر ستیز برآیید و برای رفع این مشکل، با همسرتان گلاویز شوید و حق تان را شاید که گاهی حتی به ناحق نادیده می گیرد، طلب کنید و یا آن که می توانید این وضعیت را بپذیرید و برای سامان دادن آن به تدابیری متوسل شوید تا بدان طریق نه تنها رنگ و لعاب افراط شده این مشکل را کمرنگ و بی رنگ کنید بلکه زخم برجا مانده و گاه حتی متعفن شده آن بر زندگی مشترک تان را برای همیشه مرهم شوید و ترمیم کنید.
*حساسیت های یکدیگر را بشناسید
ریشه بسیاری از بدبینی ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که می کوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمی شود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینی ها می شود
بی شک هریک از ما نسبت به برخی رفتار و ژس العمل ها حساسیت بسیاری داریم و حتی آنها را نشانه ای بر بی وفایی می بینیم. برای اجتناب از شک و تردید، بهتر است حساسیت های یکدیگر را شناسایی کنید و برای اصلاح و یا حذف آنان از خزانه رفتاری و گفتاری خود تمامی تلاش تان را به کار گیرید. البته شایان ذکر است که فقط حساسیت ها را بشناسید اما هرگز آنها را به رخ طرف مقابل تان نکشید و یا با دستاویز شدن بر آنها، در جهت تحریک همسرتان گام برندارید.
*خوشبین و مثبت نگر باشید
به جای این که همیشه نیمه خالی لیوان را ببینید یا برای هر رفتار و کلام همسرتان به دنبال معنای خاصی باشید، شایسته است چشم هایتان را بشویید و جور دیگر نگاه کنید، به جای تکیه بر نقاط منفی یکدیگر بر جنبه ها و خصلت های مثبت یکدیگر توجه کنید.
*همیشه سعی کنید با همسر خود صادق باشید
ریشه بسیاری از بدبینی ها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که می کوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمی شود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینی ها می شود.
*جملات طلایی را فراموش نکنید
با بیان کلمات و جملات محبت آمیزی چون «تو همه امید من هستی و من به تو عشق می ورزم»، «من تو را بسیار دوست می دارم»، «تو از هر کس دیگری برای من ارزشمندتری»، «علاقه هیچ کس بجز تو در دل من نیست» و... عشق، محبت و صمیمیت تان را از صمیم قلب به همسرتان ابراز کنید، چه بسا با هر بار بیان «دوست دارم» نه تنها سلطان قلب همسرتان می شوید بلکه اعتماد او را به خود و زندگی مشترک تان بیش از پیش جلب می کنید.
منبع : تبیان
نتیجه یک پژوهش در فنلاند نشان می دهد که بدبینی می تواند خطر مرگ بر اثر بیماری های قلبی را افزایش دهد، البته عکس آن صحیح نیست و نگاه خوشبینانه به جهان لزوما به معنای حفظ سلامت قلب نیست.
خبرگزاری آریا -
محققان فنلاندی در تازهترین یافتههای خود مدعی شدند که افراد بدبین و غرغرو بیش از سایرین در معرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند. این صفات و ویژگیهای رفتاری و شخصیتی، با مشکلات سلامتی مانند بیماریهای قلبی نیز ارتباط دارند.
«آنا تولپانن» از دانشگاه کوپیو در فنلاند میگوید: شخصیت انسانها بر سلامت مغزشان تأثیرگذار است.
این مطالعات ارتباط بین بدبینی و زوال عقل را نشان می دهد، البته نه لزوما به معنای اینکه بین این دو رابطه علت و معلولی وجود دارد.
دمانس یا زوال عقل اصطلاحی است که برای توصیف علائم مختلف شناختی مانند فراموشی به کار میرود.
تشخیص بالینی این بیماری تا زمانی که بیماریهای زمینهای و اختلالهای دیگر شناسایی نشده، مشکل است.
زوال عقل یک اصطلاح کلی برای توصیف مشکلاتی در رابطه با عملکرد مغز است و با علائمی مانند اختلال در حافظه و قدرت تفکر و ارتباطات اجتماعی بروز میکند.
بیماری آلزایمر شایعترین و شناخته شدهترین اختلال در زیر چتر زوال عقل است.
در حالی که تصور میشود زوال عقل با افزایش سن رخ میدهد، اما باید بگوییم این اختلال جزو روند طبیعی دوران پیری نیست.
اغلب افراد پیش از آنکه درکی از اختلالات خاص داشته باشند، سالخوردگی را با عبارت عمومی زوال عقل بیان میکنند، اما باید بگوییم نباید زوال عقل با پیری اشتباه گرفته شود.
درست است که با افزایش سن، سلولهای مغز به آرامی شروع به از بین رفتن میکنند، اما این مسأله به عنوان زوال شناختی مرتبط با سن شناخته میشود نه زوال عقل. چرا که دمانس با چند نوع علامت که به اندازه کافی فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد، توصیف میشود.
پژوهشها برای نخستین بار نشان میدهد، افرادی که در روابط اجتماعی خود بدبین و بدگمان هستند، محتاط تر عمل میکنند و به لحاظ اجتماعی کمتر فعالاند و خطر ابتلا به زوال عقل در آنها نرخ بالایی دارد.
شخصیتهای گوناگون، تأثیر مختلفی در عملکرد مغز میگذارند. در واقع افراد با ویژگیهای شخصیتی مختلف در فعالیتهای مربوط به سلامت روان واکنش یکسانی ندارند. به عنوان مثال نوع رژیم غذایی، فعالیتهای اجتماعی و ورزش در شخصیتهای مختلف متفاوت است. به همین خاطر گفته میشود ویژگیهای شخصیتی ممکن است به تغییرات فیزیکی در مغز منجر شود.
این یافتهها نشان میدهند علاوه بر عوامل خطر مرتبط با سبک زندگی مانند رژیم غذایی و ورزش، نگرشها و شخصیت افراد نیز یک عامل خطرساز قابل اصلاح است.
دکتر «سام گاندی» مدیر مرکز بهداشتی درمانی مونت سینا در نیویورک میگوید: افراد بویژه سالمندان باید چشماندازشان را نسبت به زندگی تغییر دهند و نگرشهای منفی و بدبینانه و گاهی اوقات بیاعتمادی را از خود دور کنند.
با این حال باید با احتیاط در این باره صحبت کرد، زیرا نمیتوان ادعا کرد هر فرد مسنی که بدبین و بدگمان است به زوال عقل دچار می شود.
همچنین انجمن علمی بینالمللی آلزایمر این تحقیق را یک مطالعه مقدماتی توصیف میکند و میگوید: برای اظهارنظرهای قطعی نیاز به گروههای بزرگتر و زمان طولانیتری است.
اگرچه ارتباط بین برخی ویژگیهای شخصیتی مانند افسردگی و اضطراب با زوال عقل ثابت شده، اما هنوز تصویر کاملا روشنی از این ارتباط وجود ندارد.
مردم باید برای داشتن سلامت ذهنی، فعالیتهای فرحبخشی را در زندگی بهکار گیرند و در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند.
در این مطالعه 1449 فرد سالمند برای اندازهگیری سطح بدبینی پرسشنامههایی را تکمیل کردند. متوسط سن شرکت کنندگان 71 سال بود.
در پرسشنامه از آنها پرسیدند تا چه اندازه با جملاتی مانند: «من فکر میکنم اغلب مردم دروغ میگویند، هیچ کسی قابل اعتماد نیست و بیشتر آنها تا حدودی غیر منصفانه رفتار میکنند و قصد سوء استفاده دارند و...» موافق هستند.
بر اساس نمره سطوح پایین، متوسط و بالا بیاعتمادی و بدبینی سالمندان مورد سنجش قرار گرفت.
در آغاز مطالعه و به طور متوسط هشت سال بعد، 622 نفر که در سطح متوسط و بالا قرار داشتند به زوال عقل دچار شدند.
البته محققان سایر عوامل مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا و مصرف سیگار را که با زوال عقل مرتبط است در این گروه در نظر گرفتند.
آنها نشان دادند افراد با درجه بالایی از بیاعتمادی، بدبینی و بدگمانی سه برابر بیشتر از افراد با میزان کم بدبینی در معرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند.
در میان 164 نفر با درجه بالای بدبینی (بدون سایر عوامل تهدیدکننده مانند بیماریهای قلبی و عروقی و فشار خون بالا و... ) 14 نفر به زوال عقل دچار شدند و از بین 246 نفر با میزان بدبینی متوسط، 13 سالمند به زوال عقل تشخیص داده شدند.
محققان هشدار میدهند، بدبینی و غر زدن و بیاعتقادی به اجتماع، عامل خطر جدی برای زندگی محسوب میشوند.
دمانس یا زوال عقل را بیشتر بشناسیم
زوال عقل، اصطلاحی کلی برای علائمی است که به دلیل آسیب مغز ناشی از بیماری بروز می کنند. زوال عقل باعث می شود که قدرت یادآوری، برنامه ریزی کردن و ارتباط با دیگران مشکل شود.
یک باور نادرست رایج این است که زوال عقل پیامد بالا رفتن سن است، در حالی که بیماری ها علت زوال عقل هستند. این بیماری ها بیش از 200 نمونه مختلف دارند.
هر چند که خطر ابتلا به زوال عقل با بالا رفتن سن بیشتر می شود. از تعداد 85000 اشخاصی که در دانمارک مبتلا به زوال عقل هستند، اکثرشان سنی بالاتر از 65 سال دارند.
بیماری آلزایمر یکی از شایع ترین انواع زوال عقل است. حداقل نیمی از بیماران مبتلا به زوال عقل دارای بیماری آلزایمر هستند.
به ندرت، بیماری های زوال عقل ارثی است.
بیشتر اشخاصی که مبتلا به زوال عقل هستند، فراموشکار شده و برایشان سخت است که نام ها و وعده ها را خاطر بیاورند. در حالی که، آنها پیش از بیمار شدن در رابطه با درک جا و مکان مشکلی نداشته اند، پس از بیماری برای به خاطر آوردن و بیرون رفتن، نیازمند کمک دیگران می شوند.
در بعضی موارد، شخصیت فرد بیمار تغییر کرده و علاقه ای ندارد در کنار دیگران باشد.
در بیشتر موارد، زوال عقل باعث می شود که شخص توانایی انجام کارهای روزمره را از دست بدهد، برای مثال تسلط بر مسائل مالی، غذا درست کردن و خرید کردن را از دست می دهد.
منبع:روزنامه ایران /تبیان