جام جم سرا:به قول برایان تریسی، نویسنده کتاب «قورباغه را قورت بده» اولین کاری که اول صبح باید انجام بدهی قورت دادن قورباغه است! قورباغه شما در واقع بزرگترین و مهمترین کاری است که باید انجام دهید.
احتمالا پیش خودتان فکر میکنید که این موضوع چه ربطی به صدساله شدن دارد. بررسی متخصصان ایتالیایی نشان میدهد به تعویق انداختن کارها و به اصطلاح از امروز به فردا موکول کردنشان باعث بروز استرسهای مزمن میشود؛ استرسهایی که میانگین طول عمر شما را دستکم 9 سال کاهش میدهد.
البته بسیاری از افراد در انجام کارهایشان تنبلی میکنند و به اصطلاح لحظه آخری هستند، اما در صورتی که میخواهید بیشتر عمر کنید و سلامت روانیتان هم به خطر نیفتد، باید قورباغهتان را قورت دهید و تصمیمات نگرفته زندگیتان ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ را عملی کنید. فرض کنید مدتی است مدام سردردهای وحشتناک و غیرقابل تحمل دارید و روند درمان را به تاخیر میاندازید.
بدون شک با هر روز تاخیر، احتمال بروز مشکلات وخیم احتمالی بیشتر میشود، برای درمان مجبور به صرف هزینههای بیشتر خواهید شد و این احتمال وجود دارد که این پشت گوشانداختنها به قیمت سلامتتان تمام شود. حتی اگر مدتهاست در زندگی زناشویی دچار مشکل هستید باید هر چه زودتر مقدمات مشاوره درمانی را فراهم کنید و بر سر مسائل مختلف با همسرتان به توافق برسید.
شاید باور نکنید، اما به گفته پژوهشگران دانشگاه هاروارد، استرس ناشی از مشکلات زندگی زناشویی هفت تا 10 سال از طول عمرتان میکاهد.
شاید هم به امید شنبه جادویی برای انجام کارها هستید؛ امروز همان شنبه است! بهترین توصیه این است که کار را با سختترین هدف ناتمام یا عقبافتادهای که دارید، آغاز کنید. دنبال شغل مناسبی هستید؟
به جای اینکه منتظر پیشنهادهای شغلی باشید، خودتان دست به کار شوید، رزومه کاریتان را برای شرکتها و ارگانها بفرستید و همه دوستان و آشنایان را از این تصمیم مطلع کنید تا خیلی زود به نتیجه برسید.
همچنین کارهای بزرگ و پیچیده را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید و سپس هر بار یک قسمت از کار را شروع کرده و به اتمام برسانید.
یادتان باشد نیازی نیست همه کارها و تصمیمهای بهجا مانده از قبل را عملی کنید. قدم به قدم و بر اساس اولویتها پیش بروید.
در واقع برای آنکه کار جدیدی را شروع کنید، باید کار قدیمیتری را تمام کنید یا دیگر آن را ادامه ندهید؛ چون لازمه وارد شدن، خارج شدن است! این هم یک پیشنهاد ویژه؛ همین حالا یک ورق کاغذ و یک خودکار بردارید و 10 هدفی را که میخواهید در کوتاهمدت (هفتگی) و بلندمدت (تا پایان سال) به آنها برسید، یادداشت کنید. با این کار نهتنها انگیزه و اراده انجامشان را پیدا میکنید و برای همیشه ملکه ذهنتان میشود، بلکه با خلاص شدن از استرسها صدساله میشوید!
جام جم سرا: اما تکلیف کودکان و نوجوانان چیست؟ آیا آنها هم به این حد بلوغ فکری رسیدهاند که از قدرت تخریب خشم مطلع شده باشند و راهکاری برای آن پیداکرده باشند؟ شاید پیش خود فکر میکنید که آنها چندان در کوران زندگی نیستند و دلیل خاصی برای عصبانی شدنشان وجود ندارد. در حالی که این طرز فکر درست نیست و آنها، بخصوص در سنین بحرانی نوجوانی بشدت درگیر مسائلی هستند که به نظرشان ناعادلانهاند: خواهر یا برادر زورگو، مساله ریاضی بغرنج و غیرقابل حل، بیمعرفتی دیدن از بهترین دوست، معلم کم حوصله، فشاری که والدین بر آنها وارد میآورند و امثال اینها، از حد کنترل یک نوجوان خارج است. دنیای محدود به عالم مدرسه آنها به مراتب بستهتر و کوچکتر از بزرگسالانی است که سرد و گرم زندگی چشیدهاند و میدانند اهمیت کنترل خشم تا چه اندازه است. برای کمک به فرزند خشمگینتان، راهکارهایی به شما پیشنهاد میکنیم تا با به کاربستنشان، به او کمکی موثر کرده باشید:
• عوامل تحریککننده را به حداقل برسانید: اگر عواملی را میشناسید که قطعا فرزند شما را عصبانی میکنند، آنها را به حداقل برسانید. پسرعمویی زورگو، بازی تنیس، ندیدن سریال مورد علاقه و مانند اینها. درباره مواردی که احساس میکنید حق با اوست، به یاریاش بشتابید. درست است که فرزندتان در آینده با تمام این مشکلات روبهرو خواهدشد، اما وضع روحیاش در بزرگسالی با سنین بحرانی کنونیاش تفاوت خواهد داشت. عوامل تنشزا را به حداقل برسانید و به خود او هم یاد دهید که درموارد غیرضروری از شر بپرهیزد.
• شرایط را بخوبی مدیریت کنید: هنگامی که فرزندتان عصبانی است، به دنبال انجام کاری باشید که او را آرام میکند. گوش کردن به آهنگ مورد علاقه اش، چند دقیقه تماشای برنامهای شاد، تماس با دوستی خوب، پیادهروی کوتاه، رفتن به پارک نزدیک خانه و امثال اینها نمونههایی هستند که میتوانند به آرامش دختر و پسر شما کمک کنند. بهترین روش پاسخگو آن است که دراین زمینه از خود فرزندتان نظرخواهی کنید. او بهتر از هرکس میداند چه چیزهایی به آرامش پیداکردنش کمک میکنند.
• مواظب سوءتفاهمها باشید: عوامل زیادی برای ایجاد هر سوءتفاهم وجود دارند، اما به طور کلی دنیای کودکی و نوجوانی سرشار از سوءتفاهمها و برداشتهای اشتباه است. کافی است شما برای پسر کوچکتان سیب پوست بکنید تا صدای پسر بزرگتان از بیعاطفگی شما و بیعلاقگیتان نسبت به او درآید. یا دخترکوچولوی تازه به دنیا آمده را بیشتر بغل کنید و تماشاگر گریههای بیامان خواهرش باشید. مادری پس از جمع کردن میز شام، پسر ده سالهاش را به کناری کشید و گفت: ببین، من بعد ازظهر به تو گفتم که اتاقت را مرتب کنی، آن وقت تو با بیتربیتی و بداخلاقی از جایت بلندشدی و در حالی که پاهایت را میکوبیدی و فریاد میکشیدی به اتاقت رفتی و در را پشت سرت کوبیدی. چرا اینقدر بیادب و بداخلاقی؟ پس کی میخواهی دست از رفتارهای ناپسندت برداری؟ پسر جواب داد: ببین مادر، آنوقت که تو گفتی باید اتاقم را مرتب کنم، من داشتم برنامه تلویزیونی مورد علاقهام که یک هفته برایش لحظه شماری کرده بودم را میدیدم. تا برنامه شروع شد تو به من گفتی که باید بروم دنبال تمیزکردن اتاقم. تو میدانستی، میدانستی که من چقدر این برنامه را دوست دارم، و مخصوصا من را از دیدنش منع کردی. چرا من را اینقدر اذیت میکنی؟ من هیچ وقت ندیدهام این بلاها رابه سر خواهرم بیاوری. تو فقط با من بیچاره لجی!
این از همان مواردی است که صددرصد سوءتفاهم پیش آمده و مادر بدون آن که متوجه شود، آتش خشم را برای فرزندش شعلهور کرده و خاطرهای تلخ در ذهن او برجای گذاشته است. او باید به پسرش بفهماند خبرنداشته آن برنامه چقدر برایش اهمیت داشته و اگر در آینده چنین اتفاقی افتاد، پسر باید با لحنی مودبانه بگوید که در آن وقت مشغول تماشای برنامه محبوبش است و بعد از تمام شدن آن، سراغ تمیزکردن اتاقش خواهد رفت. مواظب سوءتفاهمها باشید و به فرزندتان هم بگویید به جای برخورد بد، ابتدا حرفش را با لحنی درست ابرازکند تا طرفین راضی باشند.
• به او کمک کنید تصویری مثبت از خود داشته باشد: دختری هربار که با برادرش بسکتبال بازی میکرد، میباخت و از این بابت بشدت خشمگین میشد. روزی مادرش به او گفت: علت این عصبانی شدنت چیست؟ ابتدا دختر پاسخ درستی نمیداد، اما پس از چند سوال وجواب پاسخ داد: برای این که همیشه بازنده ام. من فردی بدبخت و ناتوانم. تا حالا حتی یک بار هم نشده از برادرم ببرم. در این جا وقت آن رسیده بود که مادر به کمک دخترش بشتابد. او گفت: این که برادرت بسکتبال را از تو میبرد به دلیل ناتوانی تو نیست. تو تلاشت را میکنی و مرتب هم داری تمرینات مختلف بسکتبال را انجام میدهی. اما برادرت دو سال از تو بزرگتر است و قدی بلندتر از تو دارد. طبیعی است که او همیشه برنده شود. تو هم در بازی با فرد کوتاهتر براحتی برنده میشوی.
تصویر ذهنی بد جزو عواملی است که باعث ایجاد خشم میشود. پس به فرزندتان کمک کنید نظر مثبتی راجع به خود داشته و به او بفهمانید شکست و باخت، هرگز مانع رسیدنش به موفقیتهای بعدی نیست.
• از دیگران کمک بخواهید: فرض کنید پسر نوجوان شما در ریاضی مشکل دارد و باید به نسبت سایر همکلاسیهایش زمان بیشتری صرف کند. انجام این کار در خانه مشکل نیست، اما دبیر ریاضی او از عملکرد کندش بشدت گله مند است. شما باید با دبیر فرزندتان صحبت کنید و مشکلش را با وی درمیان بگذارید. احتمالا او هم با روحیه نوجوانان آشناست و با شما همکاری خواهدکرد. البته کمک خواستن از دیگران همواره تاثیرگذار نیست، اما همان چند مورد که جواب بدهد هم کافی است.
لیلا رعیت / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
درخت را در هر زمانی میتوان کاشت اما کارشناسها بهترین زمان را اسفندماه میدانند. این مطلب که به کمک مهدی شعبانی (کارشناس و تولیدکننده گل و گیاه) تهیه شده، راهنمای سریعی است در مورد اینکه در شهرهای بزرگ چگونه ریشههای یک نهال را به خاک بسپاریم و چه کنیم تا این نهال بگیرد و به مجموعه درختهای شهرمان افزوده شود.
زمان مناسب کاشت کی است؟
میگویند که نهال را هنگامیکه خواب است باید کاشت تا وقتیکه بیدار شد، ریشههای خود را توی خاک ببیند و سر حال بیاید. فاصله کاشتن نهال تا بیدار شدن آن نیز نباید زیاد باشد که یخ بزند. بنابراین اسفندماه و روزهای آغازین بهار، بهترین زمان برای کاشت نهال است. این اتفاق بهتر است در روزی بیفتد که باد چندانی در حال وزیدن نیست. باد شدید ممکن است نهال نوپا را کج کند و حکایت خشت اول و ثریا را رقم بزند. البته این طور نیست که در باقی روزهای سال نتوان درخت کاشت. نیمه دوم سال و خصوصا ۳ ماه زمستان، زمان مناسبی برای کاشت نهال محسوب میشود.
چه نوع نهالی بکاریم؟
درختها انواع گوناگونی دارند اما در یک تقسیمبندی جامع میتوان آنها را به مثمر یا میوهای و غیرمثمر یا تزئینی تقسیم کرد. درختهای مثمر با توجه به اینکه با میوههایشان بخشی از زحمات باغبان را جبران میکنند، طرفداران بیشتری دارد. ولی این درختها مقاومت کمتری از درختهای تزئینی دارند و با توجه به آلودگی هوا و شرایط اقلیمی، اغلب آنها در شهرهای بزرگ نمیگیرند و به بار نمینشینند.
بسیاری از مراکز توزیع گل و گیاه، در اسفند ماه به فروش نهال مشغولند. نهالفروشان دورهگرد هم علاوه بر فروش نهال، به آمادهسازی و کوددهی خاک باغچه میپردازند و به نسبت ابعاد باغچه، با ۳۰ تا ۱۰۰ هزار تومان نهال مورد نظرتان را در باغچه میکارند |
اگر اصرار به کاشت درختهای مثمر دارید، بهتر است سراغ درختهایی مثل نارنج، خرمالو، انگور و توت بروید که از درختهای مثمر مقاوم محسوب میشوند و برخلاف درختهایی مثل گیلاس، چندان افاده ندارند و احتمال به بار نشستنشان بیشتر است.
بد نیست به یک فوت کوزهگری هم در مورد درختهای مثمر توجه کنید که کارشناس ما بر اثرتجربه کسب کرده. او میگوید که وقتی درخت شکوفه داد، باید آبیاری آن را متوقف کرد و تا زمانی که شکوفهها نریخته و میوه شکل نگرفته، به آن آب نداد.
نهالهایمان را کجا بکاریم؟
نهال برای بالیدن و درخت شدن، نیاز اساسی به آفتاب مستقیم دارد. به غیر از آفتاب، خاک هم منبع مهم تغذیه برای نهال است. بنابراین اگر درختی گردن کلفت در کنار نهال نوپا قرار دارد، باید به این اندیشید که آیا چیزی از منابع غذایی برای نهال جوان باقی میگذارد؟ در نقطهای که قرار است ریشههای نهال به خاک سپرده شود، بهتر است تا شعاع حداقل ۲ متری، گیاه دیگری در خاک نباشد.
اگر قصد دارید چند نهال را با هم بکارید، متناسب با نوع نهال باید بین آنها فاصله بگذارید؛ مثلا درخت توت، به پر شاخ و برگبودن معروف است و طبیعتا نهال توت باید فاصلهای ۳ تا ۴ متری با نهال کناری داشته باشد اما اگر میخواهید درختی مثل سرو تبریزی که راه آسمان را میگیرد بکارید، فاصله یک و نیم الی ۲متری کافی است.
چقدر به مراقبت نیاز دارد؟
مرسوم است که بلافاصله بعد از کاشت نهال، آن را آبیاری میکنند. این آبیاری، حکم نخستین تغذیه نهال در خانه جدید را دارد. نهالهای نوپا معمولا در خطر جابهجایی ریشه قرار دارند و این جابهجایی ممکن است در اثر ضربهای آرام و یا وزش باد اتفاق بیفتد. بنابراین در کنار نهال، چوبی که به قیم معروف است را درون خاک فرو میکنند و نهال را با نخ و یا پارچه به آن میبندند. فقط باید مراقب بود که وقتی قیم در خاک فرو میرود، به ریشههای نهال صدمه وارد نشود.
بعضی از درختها به آبیاری روزانه نیازی ندارند اما نهال را صرفنظر از اینکه قرار است چه درختی شود، باید هر روز آبیاری کرد و میزان آب باید به اندازهای باشد که نهال اصطلاحا سیراب شود و آب به ریشهاش برسد.
معمولا در پای نهال، گودال کوچکی ایجاد میکنند که معیاری برای اندازهگیری آب مورد نیاز است. این گودال باید هر روز پر شود و برای پر شدن، معمولا ۴لیتر آب لازم دارد. اگر بعد از یکیدو ماه، حس کردید که نهال ریشهاش را درون خاک پهن کرده و جان گرفته، مراقبت ویژه را به پایان ببرید.
چطور گودال کاشت را آماده کنیم؟
برای کاشتن نهال باید گودالی حفر شود که نه چندان عمیق و نه چندان کم عمق باشد. ریشههای نهال باید کاملا در خاک پنهان شود. ابتدای ساقه یا آنجا که ریشه به پایان میرسد، باید دقیقا در سطح خاک قرار گیرد. پس عمق حفره را باید متناسب با اندازه ریشه تعیین کرد.
خاکی که نهال در آن قرار میگیرد، باید عاری از مصالح ساختمانی باشد. بهتر است مقداری ماسه به خاک افزوده شود تا از فشردگی خاک کاسته شده و آب راحتتر به ریشه برسد. نسبت ده به یک بین خاک و ماسه، نسبت خوبی است.
ساکنان تهران میتوانند با شماره ۱۳۷ تماس بگیرند و در بخش ثبت درخواستها، نشانی منزل خود را اعلام کنند تا مأموران ظرف ۴۸ ساعت با نهالهایی شاداب از راه برسند و به نسبت فضای باغچه نهال رایگان به آنها تحویل دهند |
نهال را بهصورت کاملا قائم داخل گودال بگذارید و گودال را با خاکی ترکیب شده با کود دامی پر کنید. کود گاوی از باقی انواع کود بهتر است. خاک را به آرامی بفشارید تا صاف و یکنواخت شود.
از کجا نهال مورد نیاز را تهیه کنیم؟
تهیه نهال خصوصا در روزهای پایانی سال، کار آسانی است. بسیاری از مراکز توزیع گل و گیاه، در اسفند ماه به فروش نهال هم مشغول میشوند. نهالفروشان دورهگرد هم با وانتهای پر از نهال، در کوچه و خیابانها به چشم میخورند. آنها به غیر از فروش نهال، زیر و رو کردن و کوددهی خاک باغچهها را هم انجام میدهند و دستمزدشان به تناسب ابعاد باغچه، بین ۳۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. شهرداری هم در روزهای پایانی سال، در توزیع نهال فعال میشود و تعدادی از بوستانها در نقاط مختلف شهرها، به توزیع نهال بین شهروندان میپردازند.
ساکنان تهران به غیراز این موارد، میتوانند با شماره ۱۳۷ هم تماس بگیرند و در بخش ثبت درخواستها، نشانی منزل خود را اعلام کنند تا مأموران ظرف ۴۸ ساعت با نهالهایی شاداب از راه برسند. تعداد نهالهایی که به صورت رایگان به شهروندان تحویل میشود، متناسب با ابعاد باغچه خانههایشان خواهد بود و درصورت تمایل، مأموران شهرداری کاشت نهال را نیز انجام خواهند داد.
چطور از سلامت نهال مطمئن شویم؟
کاشتن یک چوب خشک و رسیدگی فراوان به آن، هرگز باعث پدید آمدن درخت نمیشود. بنابراین پیش از کاشت نهال، باید از سلامت آن مطمئن شوید. بررسی کنید که ساقه نهال، انحنای خاصی نداشته باشد و علائمی از بیماری مثل لکه یا خشکی بر آن مشاهده نشود اما مهمترین قسمت، ریشه نهال است.
بیماریهای نهال را میتوان با سم و دارو رفع کرد اما صدمههایی که به ریشهاش وارد شده، مداوا ندارد. گاهی اوقات برای بیرون کشیدن نهال از خاک، ساقه آن را میکشند یا بیل را کنار ساقه با شدت در خاک فرو میبرند که باعث قطعی ریشهها میشود و رسما حیات نهال را به پایان میبرد. پس بهعنوان مهمترین معیار، دقت کنید که نهال پر ریشه باشد.
چند نکته درختی
گیاهان منابع غذایی خاک را مصرف میکنند و خاک به مرور در تغذیه گیاهان ناتوان میشود. برای بازیابی توان خاک، به آن کود میافزایند که به ۲ روش انجام میگیرد. روش اول، پخش سطحی نام دارد که در ریختن کود و یکنواخت کردن آن بر سطح خاک خلاصه میشود. روش دوم که چالکود خوانده میشود، کمی سختتر و بسیار مؤثرتر است. اطراف درخت چند حفره به ابعاد حدود ۳۰سانتیمتر کنده شده و با کود پر میشود. بهترین زمان برای کوددهی، همین روزها، یعنی اواخر زمستان است.
مناسبترین زمان برای شخم زدن باغچه، فصل پاییز و پیش از آغاز یخبندان است. باغبانها بر این باورند که یخ زدن زمین، باعث از بین رفتن آفت خاک میشود و بر این اساس زمستانهایی که یخبندان چندانی نداشته باشد، برای آنها نشانه خوبی نیست.
زیر و روکردن خاک باغچه یا همان شخم زدن، باعث تقویت و افزایش نفوذپذیری خاک میشود و بهتر است که همزمان، مقداری کود دامی نیز به خاک افزوده شود.
از نهالی که امسال کاشته شده، انتظار نمیرود که در زمستان سال بعد به درختی تنومند تبدیل شود. بنابراین در زمستان بعدی نیاز به مراقبتهایی دارد. اگر نهال مثمر است، بهتر است کیسهای روی شاخ و برگ آن کشیده شود، چون این گونه نهالها مقاومت کمی دارند و ممکن است یخ بزنند و از خواب زمستانی برنخیزند اما یخ زدن خاک در پای نهالها، اتفاق خوبی است و باعث نابودی آفتها میشود. (محسن رخش خورشید/همشهری)
داستانی از لتونی
دو برادر در همسایگی یکدیگر بودند: یکی مالدار و دیگری فقیر. یک شب پیرمرد فقیری نزد برادر مالدار رفت و از او خواست که شب را در آن جا بگذراند. برادر مالدار تقاضای او را رد کرد و گفت که چون او جا ندارد بهتر اســت نزد برادرش که در همسایگی او اســت برود. پیرمرد نزد برادر فقیر رفت و تقاضای خودش را تکرار کرد. برادر فقیر با شادی گفت:
داستانی از لتونی
دو برادر در همسایگی یکدیگر بودند: یکی مالدار و دیگری فقیر. یک شب پیرمرد فقیری نزد برادر مالدار رفت و از او خواست که شب را در آن جا بگذراند. برادر مالدار تقاضای او را رد کرد و گفت که چون او جا ندارد بهتر اســت نزد برادرش که در همسایگی او اســت برود. پیرمرد نزد برادر فقیر رفت و تقاضای خودش را تکرار کرد. برادر فقیر با شادی گفت: