محققان دانشگاه ایالت اوهایو ۱۳ هزار دوقلو را از ۶ کشور جهان مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند انگیزه یادگیری در ۴۰ تا ۵۰ درصد این کودکان متفاوت است. آنها گفتهاند که این اختلافات از تفاوت در ساختار دیانای آنها منجر شده است.
این نتیجه برای دانشمندانی که عوامل محیطی مانند خانواده و معلمان مشترک را علت اصلی بیعلاقگی کودکان به درس و مدرسه میدانستند، بسیار تعجبآور و در حالی است که عوامل محیطی مشترک کمترین تاثیر و ژنتیک بیشترین تاثیر را در ایجاد انگیزه یادگیری کودکان دارد.
به گفته استیفن پترین، دستیار نویسنده این مطالعه، نتایج تحقیق مذکور با بررسی دادههایی از کشورها، سیستمهای آموزشی و فرهنگهای مختلف بدست آمده و در تمام موارد این نتیجه صدق میکند. این یافتهها نشان میدهد قبل از اینکه والدین، معلمان و کودکان را مقصر بیتوجهی به درس بدانند بهتر است کمی بیشتر فکر کنند؛ شاید هیچکس در این مسأله مقصر نباشد.
یافتههای حاصل از این پژوهش در مجله تفاوتهای شخصی و شخصیتی به چاپ رسیده است. (ایسنا)
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبر آنلاین، جدیدترین آمار های سازمان ثبت احوال نشان می دهد، نرخ رشد موالید در کشور طی چهارماه نخست سال ۱۳۹۵ به زیر صفر رسیده است و به عبارت دیگر منفی شده است. اتفاقی که نشان می دهد، رشد موالید که از سال های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ روند رو به رشدی به خود گرفته بود، حالا در سراشیبی کاهش قرار گرفته است.
براساس آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال نرخ رشد موالید در چهار ماه نخست سال ۹۵ به زیر صفر رسیده است و گرچه این آمار موقتی است اما کلیت کاهش موالید در کشور را نشان می دهد. جمعیت شناسان دلیل این اتفاق را بیش از پیش در سن ازدواج و فرزند آوری جوانان پرشمار دهه ۶۰ می دانند و تغییر نگرش متولدان این دهه در مورد چند فرزندی.
در همین رابطه محمدرضا محمودی رییس کمیسیون مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نرخ رشد موالید در سالهای اخیر بیان کرد: در سال 91 نسبت به 90 حدود 2.9 درصد افزایش نرخ رشد موالید، 92 نسبت به 91 حدود 3.5 درصد افزایش نرخ رشد موالید، 93 نسبت به 92 حدود 4.25 درصد افزایش نرخ رشد موالید وجود داشت و در سال 94 این نرخ به 2.3 درصد رسیده؛ یعنی به شدت شیب آن کاهش یافته است. البته ما انتظار این آمارها را داشتیم.
او می افزاید:پیشبینی میکردیم توان درونی جمعیت در سالهای 97 یا 98 تمام شود؛ یعنی موج جوانانی که از سال 80 به بعد شروع به ازدواج کردند، تا دو سه سال دیگر تمام میشود. حال اگر این نرخ در سالهای آینده افزایش داشته باشد، میتوانیم آن را به تأثیر سیاستها ارتباط دهیم.
نکته دیگر نیز این است که جوانان دهه ۶۰ که موج ازدواج آنها از ۱۵ سال پیش آغاز شده است و حالا تقریبا به پایان رسیده است، علاوه بر اینکه خروج آنها از سن ازدواج به دلیل جمعیت بالای آنها بر کاهش نرخ موالید در کشور تاثیر میگذارد، یک تاثیر دیگری نیز دارد و آن رواج تفکر تک فرزندی است.
حالا در کنار این موارد، عامل دیگری که می تواند در سال های آینده هم آمارهای ازدواج و هم آمارهای موالید را تحت شعاع خود قرار دهد، رسیدن دهه هفتادی ها به سن ازدواج است که ظواهر امر نشان می دهد، هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ گرایش به مقوله ازدواج، می تواند منجر به کاهش قطعی تعداد ازدواج و موالید باشد.
علاوه بر این افزایش میزان طلاق های رخ داده در کنار آمار ازدواج نکته ای است که می تواند در نرخ موالید در کشور تاثیر گذار باشد.