مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چرا تملق گویی خلق؟!

[ad_1]

تعریف و تمجید بیش از حد و ستایش افرادی‌ که شایستگی آن‌ را ندارند، تملق‌گویی است. تملق‌گویان افراد بی‌هنر و بی‌تلاش و ضعیف‌النفسی هستند که به‌خاطر حقارت شخصیتی و طمع‌ورزی، دور تملق دوستان جمع می‌شوند تا با چاپلوسی از موقعیت یا ثروت یا قدرت آن‌ها سوءاستفاده کنند.

فرآوری: آمنه اسفندیاری- بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

حدیث

هرگاه که انسان از محیط ارزش های خدایی خارج می شود و ارزش های مادی ملاک به روزی و برتری او قرار می گیرد، اسارت آغاز می شود. چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت می گیرد. 
در واقع ستایش و ستودن کسی که در انجام دادن وظایف شرعی یا اجتماعی، سهل انگار است، چاپلوسی نام دارد. این کار، نوعی آفت زبانی است و نکوهیده بودن آن در سخنان هدایت گر رهبران معصوم اسلام آشکارا بیان شده است. این حرکت، ستایش شوندگان دروغین را فخرفروش و خودبین بار می آورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی به شمار می آید. افرادی هستند که از چاپلوسی دیگران ، مغرور می شوند و خود نیز به باوری بی اساس از خویش می رسند. اینان خود را وظیفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم می پندارند و از آنان انتظار تأیید و سپاسگذاری دارند.
اگر انسان ارتباط خود را با خالق و پروردگارش مستحکم و صمیمی کند؛ در برآوردن نیازها و حوائج خویش بر او توکل کند، و به این یقین برسد که خداوند قادر مطلق است؛ او است که گره تمام کارها به دست او گشوده می‌شود، هرگز در زندگی نیازی به این گونه تملق‌ها و چاپلوسی‌ها پیدا نخواهد کرد. گاه اتفاق می‌افتد انسان مؤمنی اگر از روی اشتباه، امید به غیر خدا داشت، خداوند امیدش را ناامید می‌کند تا وی به خود آمده و از کم رنگ شدن ارتباط خود با خدا جلوگیری کند. 

امید به غیر خدا ممنوع!!

مگر بنده نمی‌داند که چون حادثه‏اى از حوادث برای او رخ دهد، کسى جز به ‌اذن من آن ‌را از او برندارد، پس چرا از من روى‏گردان است، من با جود و بخشش خود آنچه را از من نخواسته به او می‌دهم، سپس آن‌ را از او می‌گیرم، و او برگشتش را از من نمی‌خواهد و از غیر من می‌خواهد.»

راوی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند؛ امام به من فرمود: در یکى از کتاب‌ها خواندم که خداى تبارک و تعالى می‌فرماید: به عزت، جلال، بزرگوارى و رفعتم بر عرشم، سوگند که آرزوى هر کس را که به غیر من امید بندد، به ناامیدى قطع می‌کنم و نزد مردم بر او جامه خوارى می‌پوشم؛ او را از تقرب خود می‌رانم و از فضلم دور می‌کنم، او در گرفتاری‌ها به غیر من آرزو مى‏بندد، در صورتى که رفع گرفتاری‌ها به دست من است. به غیر من امیدوار مى‏شود و در فکر خود درِ خانه جز مرا می‌کوبد. با آن‌که کلیدهاى همه درهاى بسته نزد من است و درِ خانه‌ی من براى کسى که مرا بخواند باز است.
کیست که در گرفتاری‌هایش به من امید بسته و من امیدش را قطع کرده باشم؟ کیست که در کارهاى بزرگش به من امیدوار گشته و من امیدش را از خود بریده باشم، من آرزوهاى بندگانم را نزد خود محفوظ داشته و آنها به حفظ و نگه‌دارى من راضى نشدند و آسمان‌هایم را از کسانى که از تسبیحم خسته نشوند (فرشتگان) پر کردم و به آنها دستور دادم که درهاى میان من و بندگانم را نبندند. ولى آنها به قول من اعتماد نکردند. مگر بنده نمی‌داند که چون حادثه‏اى از حوادث برای او رخ دهد، کسى جز به ‌اذن من آن ‌را از او برندارد، پس چرا از من روى‏گردان است، من با جود و بخشش خود آنچه را از من نخواسته به او می‌دهم، سپس آن‌ را از او می‌گیرم، و او برگشتش را از من نمی‌خواهد و از غیر من می‌خواهد.» (‏الکافی، ج ‏2، ص 66)

انگیزۀ چاپلوسان: 

به عزت، جلال، بزرگوارى و رفعتم بر عرشم، سوگند که آرزوى هر کس را که به غیر من امید بندد، به ناامیدى قطع می‌کنم و نزد مردم بر او جامه خوارى می‌پوشم؛ او را از تقرب خود می‌رانم و از فضلم دور می‌کنم

چاپلوسی، هنر افرادی است که با به کارگیری روش های عادی و بهنجار جامعه یا محیط کار خود قادر به کسب موفقیت دلخواهشان نیستند و با توسل جستن به راه های گوناگون چاپلوسی، زبان بازی، خبرچینی، جاسوسی، دورویی، نوکر صفتی و خیانت می کوشند خلأ ناشی از ضعف های شخصیتی و تخصصی مورد نیاز خویش در جامعه یا محیط کار خود را جبران کنند. گاهی تملق گویی، نتیجه عادت های رفتاری برگرفته از تربیت خانواده باشد و در مواردی نیز ممکن است افرادی به دلیل نداشتن مهارت در برقراری روابط درست اجتماعی، به این حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسی، ناشی از حقارت شخصیت فرد یا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگی و هوش و تدبیر ایشان است.

نتیجه گیری: 

چاپلوسی، عزت نفس فرد چاپلوس را از او می گیرد و شخص ستایش شونده را نیز به غرور و تکبر واهی گرفتار می سازد و حتی او را در ادامه جرم و گناهش تشویق می کند.
بنابراین برخورد اسلام با مسئله تملق و تعریف‌های نابجا برای جلوگیری از این رذیله اخلاقی در سطح جامعه است که اگر این اتفاق ناگوار در جامعه‌ای رواج پیدا کند، شخصیت و کرامت انسانی که در تعالیم و آموزه‌های دینی ما بسیار به آن ارج نهاده شد، به فرو مایگی و بی‌هویتی تبدیل شده و انسان را از جایگاه حقیقی خود به پایین خواهد کشید!. به همین دلیل است که در روایات و آموزه‌های پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امامان شیعه (علیهم السلام) با این مسئله به شدت برخورد شده است.


منابع:
سایت حوزه
سایت اسلام کوئیست

 

چاپلوسی صفت سگان است

چاپلوسی صفت سگان است

بادمجان دور قاب چین ها(کلینیک اینترنتی رایگان19)

بادمجان دور قاب چین ها(کلینیک اینترنتی رایگان19)

علائم و نشانه های خطرناک ترین بیماری اخلاقی

علائم و نشانه های خطرناک ترین بیماری اخلاقی

تفاوت خوش‌خلقی با چاپلوسی

تفاوت خوش‌خلقی با چاپلوسی


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چرا تملق گویی خلق؟ تعریف و تمجید بیش از حد و ستایش افرادی که شایستگی آن را ندارند، تملق گویی است تملق چرا تملق گویی خلق؟ تعریف و تمجید بیش از حد و ستایش افرادی که شایستگی آن را ندارند، تملق گویی است تملق چرا تملق گویی خلق؟ قدس آنلاین پایگاه خبری …چراتملقگوییخلقتعریف و تمجید بیش از حد و ستایش افرادی‌ که شایستگی آن‌ را ندارند، تملق‌گویی استچرا تملق گویی خلق؟ پرتال جامع تایاچراتملقگوییخلق؟تعریف و تمجید بیش از حد و ستایش افرادی‌ که شایستگی آن‌ را ندارند، تملق‌گویی استقدس آنلاین چرا تملق گویی خلق؟چرا تملق گویی خلق؟ در بخش خبری اخبار فرهنگی از قدس آنلاینتملق و چاپلوسی و علل و آثار آن سماموساز این رو در آیات و روایات از اینگونه خلق تملق گویی موجب چرا که تملق گویی و تملق و چاپلوسی و علل و آثار آنتملق گویی موجب می شود چرا که تملق گویی و چاپلوسی و جدائی از خلق خدا و صفحه اصلی اخلاق و عرفان اسلامیچرا تملق گویی خلق؟ تملق و چاپلوسیتملقوچاپلوسیتملق گویی موجب می شود چرا که تملق گویی و چاپلوسی و جدائی از خلق خدا و این بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف سخنان …چرا که وی در زیرا که خلق را نیز از هیچ فرد چاپلوسی جرئت تملق گویی و دگر البشیر، عفو بین‌الملل را به دروغ‌گویی متهم کرد …به گزارش دبلیوخبر و به نقل از ایسنا آبان ٢ البشیر، عفو بین‌الملل را به دروغ‌گویی در نصیحت و ترک تملق از خلق گوید ویکی دُرجدر نصیحت و ترک تملق از خلق گوید چاپ گـویـی بـرادرنـد بـهـم سـیـم و بـیـم قصه گویی سنت دیرینه ایرانیان مدیر کل و دبیر …مدیر کل و دبیر جشنواره قصه گویی کانون استان کرمانشاه با شرکت در چندین برنامه زنده معنی تملق تملق معنی تملق به چرا که وی در توحید افعالی زیرا که خلق را نیز از حق می بیند و نکات اخلاقی انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در …بسمه تعالی تملق گویی در فرهنگ جامعه ایران این مقاله به بهانه تذکر مقام معظم رهبری دروغ سرچشمه گناهان تملق و چاپلوسی، تاریخی … دروغچرا که بسیاری از لیس من خلق المومن الملق تملق از منش و آثار تملق دوستی و تملق گویی خوشامد گویی علی کریمی به غزال تیز پای آسیا …به گزارش دبلیوخبر و به نقل از ساعت آبان ٨ خوشامد گویی علی کریمی به غزال تیز پای آسیاتملق و چاپلوسی از منظر اسلام دانش آموزان روزتملقوچاپلوسیازمنظراسلامدانش روز دین اسلام اجازه نمی دهد که فرد مسلمان متملق باشد، چرا که روحیه تملق و تملق و چاپلوسی وعلل و آثار آن سماموستملق گویی موجب می شود چرا که تملق گویی و چاپلوسی و جدائى از خلق خدا، و خوشامد گویی علی کریمی به غزال تیز پای آسیا …به گزارش دبلیوخبر و به نقل از دولت بهار آبان ٩ خوشامد گویی علی کریمی به غزال تیز پای آسیا


ادامه مطلب ...

نهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان

[ad_1]

حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت فقیه، با اشاره به خطبه 216 نهج البلاغه، حقوق متقابل والی و رعیت را برشمرد و گفت: از انحرافات جامعه مسلمانان چاپلوسی سلاطین و پادشاهان بوده اسـت.

بخش نهج البلاغه تبیان

آیت الله نوری همدانی

به گزارش تبیان به نقل از سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، در جلسه 54 درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) در مسجد اعظم قم، در ادامه بحث از ادله ولایت فقیه از نهج البلاغه، درباره عظمت این کتاب ارزشمند گفت: بعد از قران هیچ کتابی به اندازه نهج البلاغه از لحاظ متانت، جامعیت و استحکام وجود ندارد.

وی افزود: حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام در چند جا درباره موضوع ولایت و امامت سخن گفته اند. اولین مورد در خطبه 216 اسـت.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با یاد آوری این نکته که امیرالمومنین علیه السلام در این خطبه از باب حقوق وارد می شوند، به شمردن این حقوق متقابل پرداخت و خاطر نشان کرد: در اواخر خطبه مذکور بیان شده که وقتی حضرت امیر علیه السلام در جنگ صفین این خطبه را بیان فرمودند یک نفر از جا بلند شد و تشکر و تمجید کرد و گفت ما مطیع شما هستیم. اما حضرت علی علیه السلام تذکر دادند مبادا همان طوری که پادشاهان و سلاطین مدح می شوند مرا مدح کنید. چرا که من آن طور نیستم.

وی یکی از انحرافات بوجود در جامعه مسلمین را چاپلوسی سلاطین و پادشاهان دانست و بیان داشت: حضرت علی در اینجا به آن شخص تذکر می دهد و می گوید فکر نکنید من از این تعریف و تمجید ها خوشم می آید. من یکی از بندگان خدا هستم.

در ادامه، اهم بیانات حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه 54 درس خارج فقه را تقدیم می کنیم.

مرور بحث سابق

دیروز مواردی را از نهج البلاغه در مورد ولایت و امامت ذکر کردیم، نهج البلاغه کتاب بسیار بسیار مهمی می باشد، در جلد 4 و جلد 14 "الذریعة إلی تصانیف الشیعة" بحثهای مفصلی در مورد نهج البلاغه مطرح شده من جمله اینکه بعد از قران هیچ کتابی به اندازه نهج البلاغه از لحاظ متانت و جامعیت و استحکام وجود ندارد. خلاصه اینکه نهج البلاغه کتاب بسیار جامع و کامل و محکم و مهمی می باشد.

عرض کردیم حضرت امیر علیه السلام در چند جا درباره موضوع ولایت و امامت سخن گفته اند، اولین مورد در خطبه 216 (طبق شماره گذاری مرحوم دشتی) بود که: "خطبها بالصفین"، امیرالمومنین علیه السلام در این خطبه از باب حقوق وارد می شوند و اینطور می فرمایند:

وَأَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحانَهُ مِنْ تِلکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ، وَحَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی، فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللهُ سُبْحانَهُ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ، فَجَعَلَهَا نِظَاماً لالْفَتِهِمْ، وَعِزّاً لِدِینِهِمْ. فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِصَلاَحِ الْوُلاَةِ، وَلاَ تَصْلُحُ الْوُلاَةُ إِلاَّ بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ، فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ، وَأَدَّى الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ، وَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ، وَاعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ، وَجَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا السُّنَنُ، فَصَلَحَ بِذلِکَ الزَّمَانُ، وَطُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ، وَیَئِسَتْ مَطَامِعُ الاعْدَاءِ...إلی آخر کلامه الشریف[1].

بحث حقوق در وسائل الشیعة 20 جلدی جلد 11 صفحه 131 در باب 3 از ابواب جهاد النفس نیز از ثابت بن دینار که همان ابوحمزه ثمالی اسـت از امام سجاد علیه السلام نقل شده اسـت و صاحب وسائل می فرماید رساله حقوق امام سجاد علیه السلام در "من لایحضره الفقیه" و "خصال" و مجالس" صدوق نیز نقل شده اسـت و همچنین در "تحف العقول" و "مکارم الأخلاق"مرسلاً نقل شده اسـت.

نهی امام علی از چاپلوسی

خوب و اما در اواخر خطبه مذکور بیان شده که وقتی حضرت امیر علیه السلام در جنگ صفین این خطبه را بیان فرمودند یک نفر از جا بلند شد و تشکر و تمجید کرد و گفت ما مطیع شما هستیم.

خیلی ها فکر می کردند وقتی پیغمبر از دنیا برود اسلام تمام و نابود خواهد شد ولی امر الهی مقدر شده بود تا امیرالمومنین علیه السلام جانشین ایشان بشود.

لذا در آیه شریفه ابتداء اینطور ذکر شده:?الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ?[2] و بعد گفته شده:?الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً?[3] یعنی کفار و دشمنان تا به حالا پیش خودشان یک روزنه امیدی داشتند و می گفتند اگر پیغمبر از دنیا برود چونکه پسری ندارد جانشینی نیز نخواهد داشت و کار پیغمبر و دین اسلام و مسلمانان تمام خواهد شد اما وقتی حضرت امیر علیه السلام با آن ویژگیهای منحصر به فرد به عنوان جانشین پیغمبر معرفی شد کفار و دشمنان مأیوس شدند و فهمیدند که حضرت امیر علیه السلام شخصی خواهد بود که راه پیغمبر و اسلام را ادامه خواهد داد.

خلاصه اینکه وقتی حضرت این خطبه را خواند شخصی بلند شد و حضرت را مورد تعریف و تمجید و تکریم قرار داد. لذا حضرت تذکر دادند مبادا همان طوری که پادشاهان و جباران و سلاطین مدح می شوند من را مدح کنید. چراکه من آن طور نیستم، یکی از انحرافاتی که بوجود آمده بود همین بود که عده ای چاپلوسی سلاطین و پادشاهان را می کردند و برای آنها اشعاری می سرودند و آنها را مدح می کردند که حضرت در اینجا نیز به آن شخص تذکر می دهد و می گوید فکر نکنید من از این تعریف و تمجید ها خوشم می آید. من یکی از بندگان خدا هستم و اینطور نیست که خودم را از خطا منزه بدانم.

البته درباره همین جمله حضرت بحثهایی مطرح شده و وهابیت و دشمنان شیعه می گویند شما امیرالمومنین علیه السلام را معصوم می دانید درحالی که خود ایشان در نهج البلاغه فرموده من از خطا منزه نیستم.

در شرح خوئی در مورد این فرمایش حضرت اینطور گفته شده که حضرت در ادامه کلامش فرموده: "إلا أن تکفی الله من نفسی" یعنی مگر اینکه خداوند من را حفظ کند دقیقا مانند حضرت یوسف علیه السلام یعنی خداوند متعال آن ها را در یک فضا و محدوده ای قرار می دهد و بعد به آنها کمک می کند تا مرتکب خطا و گناه نشوند.

منبع: رسانیوز


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

قرار دهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان سرزه…نهج البلاغهنهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت خبرگزاری رسانهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمانحضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت فقیه، با اشاره به خطبه نهج تملق و چاپلوسی سایت استان کهگیلویه و …تملق و چاپلوسی که در حدیثی از امام علی که در کنار حاکمان نباید عزت و کرامت تملق از مسؤلان عامل نابودی کشوراز آثار بسیار زشت تملق و چاپلوسی از دیدگاه امام علی نهی امام علی از چاپلوسی و حکومت و سیاست نهی امام علی از چاپلوسی و امام علی علیه السلام و فراوران به حاکمان و وظایف مردم و حاکمان در منشور اخلاقی و سیاسی امام علی ع و حاکمان یکی از و نهی از منکر حضرت علی از چاپلوسی و تملق گویی تملق و چاپلوسی و علل و و آثار ناگواری از تملق و چاپلوسی او پدید آمده علی وجوه و سیره امام شاخصه های دولت اسلامی شاخصههایدولتاسلامینهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان نهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان حقوق حدیث دوست همدان قروه درجزین ـ تملق و چاپلوسی یکی از تملق و چاپلوسی یکی از نقل است که امام علیع به گروهی از کنار حاکمان نباید عزت و احادیث موضوعی، حدیث، حدیث چاپلوسی،احادیث چاپلوسی، چاپلوس، تملقامام علی ع چاپلوسی پشت سر غیبت مى ‏کند، روبه رو تملّق مى ‏گوید و از گرفتارى


ادامه مطلب ...

نهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان

[ad_1]

حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت فقیه، با اشاره به خطبه 216 نهج البلاغه، حقوق متقابل والی و رعیت را برشمرد و گفت: از انحرافات جامعه مسلمانان چاپلوسی سلاطین و پادشاهان بوده اسـت.

بخش نهج البلاغه تبیان

آیت الله نوری همدانی

به گزارش تبیان به نقل از سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، در جلسه 54 درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) در مسجد اعظم قم، در ادامه بحث از ادله ولایت فقیه از نهج البلاغه، درباره عظمت این کتاب ارزشمند گفت: بعد از قران هیچ کتابی به اندازه نهج البلاغه از لحاظ متانت، جامعیت و استحکام وجود ندارد.

وی افزود: حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام در چند جا درباره موضوع ولایت و امامت سخن گفته اند. اولین مورد در خطبه 216 اسـت.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با یاد آوری این نکته که امیرالمومنین علیه السلام در این خطبه از باب حقوق وارد می شوند، به شمردن این حقوق متقابل پرداخت و خاطر نشان کرد: در اواخر خطبه مذکور بیان شده که وقتی حضرت امیر علیه السلام در جنگ صفین این خطبه را بیان فرمودند یک نفر از جا بلند شد و تشکر و تمجید کرد و گفت ما مطیع شما هستیم. اما حضرت علی علیه السلام تذکر دادند مبادا همان طوری که پادشاهان و سلاطین مدح می شوند مرا مدح کنید. چرا که من آن طور نیستم.

وی یکی از انحرافات بوجود در جامعه مسلمین را چاپلوسی سلاطین و پادشاهان دانست و بیان داشت: حضرت علی در اینجا به آن شخص تذکر می دهد و می گوید فکر نکنید من از این تعریف و تمجید ها خوشم می آید. من یکی از بندگان خدا هستم.

در ادامه، اهم بیانات حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه 54 درس خارج فقه را تقدیم می کنیم.

مرور بحث سابق

دیروز مواردی را از نهج البلاغه در مورد ولایت و امامت ذکر کردیم، نهج البلاغه کتاب بسیار بسیار مهمی می باشد، در جلد 4 و جلد 14 "الذریعة إلی تصانیف الشیعة" بحثهای مفصلی در مورد نهج البلاغه مطرح شده من جمله اینکه بعد از قران هیچ کتابی به اندازه نهج البلاغه از لحاظ متانت و جامعیت و استحکام وجود ندارد. خلاصه اینکه نهج البلاغه کتاب بسیار جامع و کامل و محکم و مهمی می باشد.

عرض کردیم حضرت امیر علیه السلام در چند جا درباره موضوع ولایت و امامت سخن گفته اند، اولین مورد در خطبه 216 (طبق شماره گذاری مرحوم دشتی) بود که: "خطبها بالصفین"، امیرالمومنین علیه السلام در این خطبه از باب حقوق وارد می شوند و اینطور می فرمایند:

وَأَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحانَهُ مِنْ تِلکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ، وَحَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی، فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللهُ سُبْحانَهُ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ، فَجَعَلَهَا نِظَاماً لالْفَتِهِمْ، وَعِزّاً لِدِینِهِمْ. فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِصَلاَحِ الْوُلاَةِ، وَلاَ تَصْلُحُ الْوُلاَةُ إِلاَّ بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ، فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ، وَأَدَّى الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ، وَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ، وَاعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ، وَجَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا السُّنَنُ، فَصَلَحَ بِذلِکَ الزَّمَانُ، وَطُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ، وَیَئِسَتْ مَطَامِعُ الاعْدَاءِ...إلی آخر کلامه الشریف[1].

بحث حقوق در وسائل الشیعة 20 جلدی جلد 11 صفحه 131 در باب 3 از ابواب جهاد النفس نیز از ثابت بن دینار که همان ابوحمزه ثمالی اسـت از امام سجاد علیه السلام نقل شده اسـت و صاحب وسائل می فرماید رساله حقوق امام سجاد علیه السلام در "من لایحضره الفقیه" و "خصال" و مجالس" صدوق نیز نقل شده اسـت و همچنین در "تحف العقول" و "مکارم الأخلاق"مرسلاً نقل شده اسـت.

نهی امام علی از چاپلوسی

خوب و اما در اواخر خطبه مذکور بیان شده که وقتی حضرت امیر علیه السلام در جنگ صفین این خطبه را بیان فرمودند یک نفر از جا بلند شد و تشکر و تمجید کرد و گفت ما مطیع شما هستیم.

خیلی ها فکر می کردند وقتی پیغمبر از دنیا برود اسلام تمام و نابود خواهد شد ولی امر الهی مقدر شده بود تا امیرالمومنین علیه السلام جانشین ایشان بشود.

لذا در آیه شریفه ابتداء اینطور ذکر شده:?الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ?[2] و بعد گفته شده:?الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً?[3] یعنی کفار و دشمنان تا به حالا پیش خودشان یک روزنه امیدی داشتند و می گفتند اگر پیغمبر از دنیا برود چونکه پسری ندارد جانشینی نیز نخواهد داشت و کار پیغمبر و دین اسلام و مسلمانان تمام خواهد شد اما وقتی حضرت امیر علیه السلام با آن ویژگیهای منحصر به فرد به عنوان جانشین پیغمبر معرفی شد کفار و دشمنان مأیوس شدند و فهمیدند که حضرت امیر علیه السلام شخصی خواهد بود که راه پیغمبر و اسلام را ادامه خواهد داد.

خلاصه اینکه وقتی حضرت این خطبه را خواند شخصی بلند شد و حضرت را مورد تعریف و تمجید و تکریم قرار داد. لذا حضرت تذکر دادند مبادا همان طوری که پادشاهان و جباران و سلاطین مدح می شوند من را مدح کنید. چراکه من آن طور نیستم، یکی از انحرافاتی که بوجود آمده بود همین بود که عده ای چاپلوسی سلاطین و پادشاهان را می کردند و برای آنها اشعاری می سرودند و آنها را مدح می کردند که حضرت در اینجا نیز به آن شخص تذکر می دهد و می گوید فکر نکنید من از این تعریف و تمجید ها خوشم می آید. من یکی از بندگان خدا هستم و اینطور نیست که خودم را از خطا منزه بدانم.

البته درباره همین جمله حضرت بحثهایی مطرح شده و وهابیت و دشمنان شیعه می گویند شما امیرالمومنین علیه السلام را معصوم می دانید درحالی که خود ایشان در نهج البلاغه فرموده من از خطا منزه نیستم.

در شرح خوئی در مورد این فرمایش حضرت اینطور گفته شده که حضرت در ادامه کلامش فرموده: "إلا أن تکفی الله من نفسی" یعنی مگر اینکه خداوند من را حفظ کند دقیقا مانند حضرت یوسف علیه السلام یعنی خداوند متعال آن ها را در یک فضا و محدوده ای قرار می دهد و بعد به آنها کمک می کند تا مرتکب خطا و گناه نشوند.

منبع: رسانیوز


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

قرار دهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان سرزه…نهج البلاغهنهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت خبرگزاری رسانهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمانحضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه درس خارج ولایت فقیه، با اشاره به خطبه نهج تملق و چاپلوسی سایت استان کهگیلویه و …تملق و چاپلوسی که در حدیثی از امام علی که در کنار حاکمان نباید عزت و کرامت تملق از مسؤلان عامل نابودی کشوراز آثار بسیار زشت تملق و چاپلوسی از دیدگاه امام علی نهی امام علی از چاپلوسی و حکومت و سیاست نهی امام علی از چاپلوسی و امام علی علیه السلام و فراوران به حاکمان و وظایف مردم و حاکمان در منشور اخلاقی و سیاسی امام علی ع و حاکمان یکی از و نهی از منکر حضرت علی از چاپلوسی و تملق گویی تملق و چاپلوسی و علل و و آثار ناگواری از تملق و چاپلوسی او پدید آمده علی وجوه و سیره امام شاخصه های دولت اسلامی شاخصههایدولتاسلامینهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان نهی امام علی از چاپلوسی و تملق حاکمان حقوق حدیث دوست همدان قروه درجزین ـ تملق و چاپلوسی یکی از تملق و چاپلوسی یکی از نقل است که امام علیع به گروهی از کنار حاکمان نباید عزت و احادیث موضوعی، حدیث، حدیث چاپلوسی،احادیث چاپلوسی، چاپلوس، تملقامام علی ع چاپلوسی پشت سر غیبت مى ‏کند، روبه رو تملّق مى ‏گوید و از گرفتارى


ادامه مطلب ...