مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چگونه زناشویی جذاب‌تری داشته باشیم؟

من نیز بتازگی به این مساله پی برده‌ام که نسبت به حرکت‌های شوهرم، عکس‌العمل‌های نامناسبی نشان می‌دهم. آنچه انجام می‌دهد یا فراموش می‌کند که به انجام برساند مرا بیش از حد عصبانی و مالامال از خشم و یاس می‌کند. کافی است خبردار شوم گوشی‌اش را گم کرده یا سوئیچ ماشین را جا گذاشته، آن وقت است که چشمانم را با خشم و غضب به این سو و آن سو می‌گردانم، آنچه ناله و شکایت که بلدم را نثارش می‌کنم و در نهایت تا مدتی با او قهر می‌کنم تا حسابی ادب شود و بفهمد یک من ماست چقدر کره دارد.

گاهی هم به او می‌گویم سر راهش به منزل چیزی را تهیه کند و او هم که این روزها بشدت درگیر است، فراموش می‌کند و دست خالی کلید در را می‌اندازد. آن لحظه‌ای که دست‌های خالی‌اش را می‌بینم، انگار دنیا به آخر رسیده، چون این فراموشکاری او برای من به آن معناست که من را دوستم ندارد و جزو اولویت‌های زندگی‌اش نیستم.

بعضی وقت‌ها با هم بر سر موضوعی توافق نداریم و بحث‌مان بالا می‌گیرد و هر دویمان سعی می‌کنیم تا آنجا که برایمان مقدور است خود را محق نشان دهیم و دیگری را گناهکار. در آن لحظات حتی فراموش می‌کنیم که موضوع بحث چه بوده و آیا اصلا در این حد اهمیت دارد که ما دو نفر کام خود را تا این اندازه تلخ کنیم؟

بعضی وقت‌ها ‌دوی ما نسبت به این عوامل تشنج‌زا به مراتب آسیب‌پذیرتر و حساس‌تر می‌شویم. مانند زمان‌هایی که از شدت کار خسته و کوفته شده‌ایم یا برایمان مقدور نبوده که ساعاتی را در کنار هم بگذرانیم. در این گونه مواقع، یادمان می‌رود که هر یک از ما، صمیمی‌ترین دوست دیگری است.وای از زمانی که کمبود خواب هم به این فشارها اضافه شود. اضطراب‌ها و مسئولیت‌هایی که بر دوشمان سنگینی می‌کنند نیز ما را بیشتر به آزردن دیگری سوق می‌دهد. کارهایمان را انجام می‌دهیم، اما اصرارداریم که به دیگری بگوییم که ما شبانه‌روز در حال سختی کشیدنیم و در مقابل، او پایش را روی پایش انداخته و خودش را باد می‌زند.

براستی که زندگی گاهی دشوار می‌شود و شرایط، چهره دیگری از خود نشان می‌دهند.

من و همسرم چهار دهه پیش با هم ازدواج کردیم، صاحب پنج فرزند شدیم که همگی چند سال است ازدواج کرده و برای خود زندگی مستقل تشکیل داده‌اند و از آنها 12 نوه داریم. حتما به تصور شما، زندگی ما باید سراسر آرامش و خوشبختی باشد چون به هرچه می‌خواسته‌ایم رسیده‌ایم، اما این طور نیست. فشارهای زندگی همچنان وجود دارند و تا زمانی که ما نخواهیم یاد بگیریم چگونه از پس آنها بربیاییم، مشکلات برنده میدان خواهند بود و ما بازنده.

حال که به این سن و سال رسیده‌ام، از خود می‌پرسم آیا نوع رفتارهایی که در روزهای سختی، هنگامی که شرایط برعکس آن چیزی است که من از دنیا می‌خواهم از خود بروز داده‌ام درست بوده‌اند یا اشتباه؟ آیا شماتت کردن همسرم بر سر مسائل کوچک و بزرگ، فایده‌ای برای تصحیح او و زندگی زناشویی‌مان داشته یا نه؟

چرا در این سال‌ها سعی نکرده‌ام نوعی رفتار مشوقانه از خود نشان دهم؟ هرگاه چیزی را خلاف خواسته خود دیده‌ام، تلاش کرده‌ام که در اسرع وقت ناراحتی‌ام را بر سر او تخلیه کنم و به او بفهمانم که چقدر بی‌مسئولیت است، اما این گله‌گذاری‌های من تا چه حد توانسته شخصیت او را تغییر دهد و از او، انسان مسئولیت‌پذیرتری بسازد؟ چرا من هیچگاه سعی نکردم روشی برعکس را پیشه کنم و با تشویق او برای کارهای خوبی که هر روز انجام می‌داده و تشکر از او بابت ساده‌ترین عملکردهایش، وی را به سمت بهترشدن پیش ببرم؟ در هر صورت، این سال‌های زندگی برای هر دوی ما گذشتند، اما ای کاش نحوه عملکردم طوری بود که می‌توانستم تک‌تک دقیقه هایش را با چاشنی معطر عشق، دارای طعمی بی‌نظیر و فراموش ناشدنی کنم.

اکنون می‌خواهم نکاتی که در این زندگی مشترک آموختم‌ با شما در میان بگذارم و بگویم اگر به من فرصتی دوباره برای زندگی با همسرم داده می‌شد، سعی می‌کردم کدام اشتباهاتم را جبران کنم. از شما می‌خواهم به توصیه‌های من توجه کنید و زورق زندگی‌تان را در جهت صحیح هدایت کنید.

ـ در هر زندگی کم و کاستی و مشکلات هست. سعی کنید در مقابل سختی‌ها قوی باشید و به جای له شدن زیر فشار آنها، قد علم کنید و حتی به آنها بخندید. در دوران جوانی تا هنگامی که بچه به دنیا نیامده، مشکلات به یک شکل‌اند. با ورود کوچولوها و پیچیدن صدای گریه و خنده دوست‌داشتنی‌شان، سختی‌ها شکل دیگر می‌شوند. با بزرگ شدن آنها و رسیدن‌شان به سنین بحرانی بلوغ، شرایط پیچیده‌تر می‌شود. ادامه تحصیل، پیداکردن کار و تسلط بر وضعیت مالی و ازدواج آنها هم نوش و نیش‌های خود را خواهد داشت. پس مشکلات همیشه هستند. مهم این است که شما چگونه عکس‌العملی در مقابل شان نشان دهید. باورکنید در بسیاری از سختی‌ها، نکاتی مثبت وجود دارد، اما ما از سر راحت طلبی سعی داریم تنها نداشته‌هایمان را ببینیم. هیچ انسانی در این دنیا زندگی نمی‌کند که از بدو تولد زیبایی، سلامت، ثروت، والدین خوب و خانواده پرمهر، و هوش و نبوغ و موفقیت به طور کامل به او هدیه شده باشد. در این دنیا دارا یا ندار مطلق وجود ندارد.

کسی موفق می‌شود که به خاطر داشته‌هایش شکرگزار است و سعی کرده نداشته‌هایش را هم تا سرحد امکان با تلاش و کوشش به داشته تبدیل کند. حتی اگر بعضی چیزها برای او دست نیافتنی است، در محدوده‌ای که به او فرصت داده شده گام برمی دارد و کسب موفقیت می‌کند. فرد شکست خورده و بدبخت هم آن کسی است که اجازه می‌دهد یک مشکل برای او به کل زندگی تبدیل شود. گویی در این دنیا هیچ چیزی بجز آن غم داده نشده و تنها کار امکان‌پذیر برای او، آن است که دست روی دست بگذارد و در سوگ این مشکل گریه کند. این درست نیست. غم و شادی مولفه‌های زندگی هر انسانی است. بر شادی‌ها و داشته‌هایتان تمرکز کنید و خود را عادت به شکرگزاری دهید. ما انسانیم و اشرف مخلوقات. پس می‌توانیم از عهده ناراحتی‌ها برآییم و فضایی شاد و شیرین درست کنیم.

ـ توقع‌تان را از همسرتان پایین بیاورید و در عوض بر تشویق‌هایتان بیفزایید. سعی کنید به تمامی کارهایی که او از صبح تا شب انجام می‌دهد توجه کنید و گاهی اوقات او را به خاطر تک‌تک این کارها مورد تشویق و تمجید قرار بدهید. این که صبح زود از خواب بلند می‌شود، به شما صبح به خیر می‌گوید، همراه با شما صبحانه می‌خورد، به شغلش اهمیت می‌دهد، سعی می‌کند به فرزندانتان توجه کند، خرید می‌کند، در انجام کارهای خانه و بیرون شما را یاری می‌رساند، سریال مورد علاقه‌اش را نمی‌بیند تا شما بتوانید برنامه محبوب‌تان را تماشا کنید و دیگر کارهای ریز و درشتی که او از صبح تا شب انجام می‌دهد، همگی سزاوار ستایش‌اند. به او بگویید که به همه کارهای خوبی که انجام می‌دهد توجه دارید. آنها را نام ببرید و حتی در پیش‌پاافتاده‌ترین موارد هم سپاسگزارش باشید.

تشکر شما او را دلگرم می‌کند تا باز هم همان کار خوب را انجام دهد و به طور کلی در مسیری حرکت کند که موجب رضایتمندی شما خواهد بود. اگر هم کار اشتباهی انجام داده، به او مهلت جبران بدهید. با کمی خنده و شوخی، روزهای تلخ را بگذرانید و بدانید آن کسی که به خاطر انجام کارهای درست تشویق می‌شود، از آزاردادن‌ شما لذت نخواهد برد.(لیلارعیت/ چاردیواری/ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

ژیلا امیرشاهی: فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم +عکس همسرش

ژیلا امیرشاهی: فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم +عکس همسرش

«خیلی علاقه‌مندم برنامه‌‌هایی که مخصوص بانوان است را تهیه کنم، به‌عنوان مثال در مورد خانم‌‌هایی که فرهنگی، کارآفرین و… هستند.»

به گزارش خبرگزاری صبا، مجری یکی از پر مخاطب‌ترین برنامه سیماست، برنامه‌ای خانواده‌محور با سال‌ها سابقه، ژیلا امیرشاهی یکی از مجریان برنامه «به خانه برمی‌گردیم» است که دراین گفت‌وگو در مورد موضوعات گوناگونی پیرامون اجرا و برنامه‌های خانواده‌محور صحبت کرده‌‌ایم. در ادامه پاسخ‌های خواندنی او را می‌خوانید.
همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی
ژیلا امیرشاهی متولد فصل بهار در تهران می باشد
ژیلا امیرشاهی با نقاش مشهور سید جمال الدین طبسی نژاد ازدواج کرده است و حاصل آن ازدواج ۳ فرزند دختر می باشد.

بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد

جمال الدین طبسی نژاد متولد ۱۳۳۳ در کرمانشاه نقاش است

اصالتا  اهل طبس  و ساکن کانادا می باشد و نمایشگاه های انفرادی و گروهی فراوانی در اقصی نقاط دنیا برگزار نموده است و صاحب یک گالری بنام طبس در تهران  نیز می باشد

اجرا در حوزه خانواده و حضور برای سالیان متمادی در برنامه «به‌ خانه برمی‌گردیم» بنا بر علاقه خودتان بود یا این‌که به پیشنهاد دوستان و همکاران وارد این عرصه شدید و در آن باقی ماندید؟

من به پیشنهاد یکی از دوستان به این سمت‌وسو کشیده شدم، سال‌ها در رادیو گوینده برنامه‌های ادبی بودم و قصد آمدن به تلویزیون را هم نداشتم اما به‌واسطه اولین پیشنهاد حضور در برنامه «نغمه‌ها» که قرار بود گل‌های رادیو را به‌صورت تصویری به‌نمایش درآورند وارد تلویزیون شدم، بعد از این برنامه «حافظه برتر» را تجربه کردم که برنامه‌ای کاملا علمی و تخصصی بود، سپس به دعوت آقای پورمحمدی که در آن زمان تهیه‌کننده برنامه «سیمای خانواده» بودند و اصرار همکارم آقای شجاعی‌مهر به این برنامه رفتم؛ نه این‌که میلی به حضور در این برنامه‌ها نداشتم، نه! به‌طور‌حتم علاقه‌مندی وجود داشت که این حوزه را انتخاب کردم اما انتخاب خودم نبود و درواقع از جانب آن‌ها به این سمت کشیده شدم. حدود هفت‌ماه و کمتر از یک‌سال در «سیمای خانواده» بودم و بنا به دلایلی با اختیار خودم از آن بیرون آمده و وارد برنامه«به خانه برمی‌گردیم» شدم.

چند سال است که در «به خانه برمی‌گردیم» حضور دارید و مردم شما را به‌عنوان مجری این برنامه می‌شناسند؟

تاریخ دقیقی را نمی‌توانم بگویم، شاید ۱۷ سال از حضورم در این برنامه بگذرد اما هیچ‌وقت به‌خاطرم نمانده است که بخواهم زمان مشخصی را به شما بگویم، به‌طور قطع اواخر دهه ۷۰ بود که وارد «به خانه برمی‌گردیم» شدم.

طبق گفته خودتان حضور چندین ساله در «به خانه برمی‌گردیم» باعث نمی‌شود به تجربه دیگر حوزه‌های برنامه‌ای علاقه‌مند باشید؟

البته لازم است اشاره کنم که درحال‌حاضر در شبکه سلامت هم مشغول هستم. خیلی علاقه‌مندم برنامه‌‌هایی که مخصوص بانوان است را تهیه کنم، به‌عنوان مثال در مورد خانم‌‌هایی که فرهنگی، کارآفرین و… هستند. ساخت برنامه‌‌هایی از جنس زنان را در ذهن دارم اما تا به‌حال این فرصت در اختیار من قرار نگرفته است، اگر این اتفاق رخ دهد با کمال میل از تجربیات و علایقم که به‌طور قطع در وجود سایر همکارانم نیز وجود دارد استفاده می‌کنم. باور دارم بعد از سال‌ها تجربه و کار کردن می‌شود این تجربیات را در زمینه‌های دیگری به‌کار گرفت اما باید پیشنهاداتی در این راستا مطرح شود و راه را برای ما هموار کنند که هنوز این اتفاق روی نداده است.

با توضیحاتی که در مورد برنامه‌سازی ارائه کردید تا به‌حال طرحی را آماده داشته‌اید که برای ساخت آن اقدام کنید؟

درحال‌حاضر شرایط سازمان به‌علت بودجه‌بندی‌ای که وجود دارد در صورت پیشنهاد طرح و تولید یک برنامه باید اسپانسر معرفی شود. من با شرایط هنری‌تر پیش می‌روم و چندان برایم قشنگ نیست که بخواهم به دنبال اسپانسر باشم، البته نه این‌که تابه‌حال پیشنهادی در این خصوص مطرح نکرده باشم، خیر! شاید سال‌ها پیش این کار را کرده باشم اما در شرایط کنونی برنامه‌سازی مقداری به بودجه‌بندی سازمان مربوط می‌شود، از این نظر ترجیح دادم که جلو نروم و از طرفی فکر می‌کنم سیاست‌های سازمان صداوسیما قائدتا باید به‌گونه‌ای باشد که با تجربه‌ای که خودشان هزینه کرده و ما را به‌جایگاه کنونی رسانده‌اند (البته لیاقت‌های خود افراد و تلاش‌های آن‌ها را نیز نباید نادیده گرفت) می‌توان این پیشنهادات را مطرح و از وجود افراد باتجربه استفاده کرد اما عملا شاهد این اتفاق نبوده‌‌ایم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی

شما با اجرای همزمان مجریان خانم و آقا در برنامه‌ها موافقید؟

صد‌درصد؛ هر دو صورت اجرا خوب بوده و دارای حال‌وهوای مخصوص به خود است، مسئله مهم این است که گروهی که با یکدیگر همکاری دارند چقدر بده‌بستان‌های کاری را می‌دانند و از پس کارهای گروهی به‌خوبی بر‌می‌آیند. مقصودم این است که هر مجری‌ای نخواهد در اصطلاح ساز خود را بزند، فرض کنید یک روز در برنامه من و همکارم آقای بی‌نیاز به‌دلیل نیامدن یکی از کارشناسان برنامه دو بخش را با گفت‌وگو گذراندیم، نه من مشکلی با ایشان دارم و نه آقای بی‌نیاز با من، فکر می‌کنم هر دوی ما کار گروهی را بلد باشیم و برهمین اساس توانستیم برنامه‌ای در خور را اجرا کنیم اما اگر قرار باشد مجری مرد، ساز خود را بزند و مجری زن هم همین‌طور در نتیجه نمی‌توانند با هم کنار بیایند، مهم تعامل در کار گروهی است که بایستی در یک برنامه تلویزیونی دو طرف با هم به چگونگی نحوه اجرا واقف باشند، در‌صورتی‌که این فاکتورها را بدانند، برنامه بسیار جذاب خواهد بود، بازهم می‌گویم اگر هرکس ساز خودش را بزند نه برنامه خوبی را شاهد خواهیم بود و نه بیننده از تماشای آن لذت کافی خواهد برد

پوشش ظاهری برای یک مجری چقدر حائز اهمیت است؟ شما جزو آن دسته از مجریان زن هستید که بسیار به پوشش خود توجه می‌کنید؛ چرا این موضوع برای شما اهمیت دارد؟

من به تنوع در لباس مجری باور زیادی دارم؛ اجازه دهید خاطره‌ای را در همین مورد برای شما بگویم، زمانی که در رادیو بودم نوع پوشش متفاوت بود اما اولین برنامه‌ای که قبل از «نغمه‌ها» به من پیشنهاد شد برنامه‌ای بود به‌عنوان «صدا در سیما» که پشت‌صحنه برنامه‌های رادیویی را به تصویر می‌کشید، خاطرم هست که در آن زمان اصرار می‌کردم به شرطی این برنامه را می‌پذیرم که هر ۱۳ قسمت برنامه را با یک دست لباس اجرا کنم، هرچه خانم تهیه‌کننده اصرار می‌کرد که تلویزیون با رادیو متفاوت است من در جواب می‌گفتم ما هویت برنامه‌های رادیویی را نشان می‌دهیم باید با همان پوشش ظاهر شوم و درنهایت هر ۱۳ قسمت را با همان یک دست لباس سورمه‌ای اجرا کردم اما بعدها که پا به تلویزیون گذاشتم، متوجه شدم عرصه تصویر بسیار فرق می‌کند و بیننده با جذابیت رنگ، تنوع لباس و پوشش البته از نوع اسلامی و با رعایت خط‌قرمزهایی که همه ما برای عفت و مرتب بودن یک خانم مدنظر داریم مواجه است. بنابراین باور زیادی به تنوع در رنگ و پوشش لباسی که انتخاب می‌کنم دارم چرا که می‌توان از آن الگو بردای کرد، همین‌طور تنوع رنگ‌ها و مدل‌ها می‌تواند به بیننده کمک کند تا منتظر چیز جدیدی باشد؛ هم حرف‌های تازه‌تر و هم پوشش و آراستگی بهتر.

خانواده در زمینه کاری چقدر همراه شما هستند؟

برای شروع کارم کمک‌های خانواده بسیار موثر بود، به‌خصوص در زمان فعالیتم در رادیو، صدای من را ضبط می‌کردند و من گوش می‌کردم، باورم نمی‌شد که صدای خودم را می‌شنوم فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم (باخنده) هم‌اکنون مثل هر موقعیت دیگری خانواده‌ام به همه این اتفاقات عادت کرده‌اند و من هم راه خود را پیدا کرده‌ام. طبق آمارهای موجود «به خانه برمی‌گردیم» بین تمام برنامه‌های خانواده و غیرخانواده پربیننده‌ترین برنامه رسانه ملی است؛ بنابراین شاید خانواده من مختص به همسر و دخترانم نیست بلکه بزرگ‌تر شده، من خانواده بزرگی به‌نام ایران دارم و به‌هیچ‌وجه این جمله را شعارگونه نمی‌گویم.

بازخوردهای مخاطبان چطور است؟

در مواقع معمول زندگی، در کوچه و خیابان افرادی را می‌بینم که با عشق و لبخند به‌سراغ من می‌آیند. این برخورد به معنای این است که من سرجای خودم هستم، چرا که با دیدن من روی خود را برنمی‌گردانند و به‌هرحال به‌عنوان کسی که هویت این برنامه است، با دیدن این برخوردها حس خوبی به من دست می‌دهد.

ویژگی اصلی «به خانه برمی‌گردیم» چیست که توانسته پر مخاطب‌ترین برنامه تلویزیون باشد؟

اولین تهیه‌کننده برنامه عقیده داشت که این کار باید یک دایره‌المعارف سیار و جامع باشد و بر‌همین اساس برنامه‌ها را با تنوع زیادی چیده بود؛ ورق زدن برنامه در بخش‌های متنوع، سرزندگی، شادابی و انتظار را برای بیننده به‌همراه داشت. جاری بودن یکی از نکات قوی و مثبت این برنامه است.

خودتان پیگیر برنامه‌های خانواده‌محور شبکه‌های دیگر سیما هستید؟

متاسفانه خیر، زیرا من سه روز در هفته صبح‌ها در شبکه سلامت هستم و از دیدن برنامه‌های صبح معذورم، سه روز هم در برنامه «به خانه برمی‌گردیم» اجرا دارم که برنامه‌های عصر را نمی‌توانم تماشا کنم. زمان‌‌هایی که منزل هستم را به تحقیق و مطالعه در مورد برنامه اختصاص می‌دهم، امکان ندارد بدون تحقیق در برنامه حاضر شوم. درباره برنامه تفکر می‌کنم، چراکه بسیار برایم باارزش است.

رابطه شما خارج از حیطه کاری با کدام‌یک از مجریان «به خانه برمی‌گردیم» صمیمی‌تر است؟

با هیچ‌کدام از آن‌ها روابط خارج از حوزه کاری ندارم اما در اجرا با آقای بی‌نیاز بسیار راحت هستم، ما هر دو قزوینی هستیم و به فضای ادبی علاقه‌مندیم، با او راحت‌تر برنامه اجرا می‌کنم.

ژیلا امیرشاهی با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی

چقدر من دیدنت را دوست دارم در خواب در غروب در همیشه ی هر جا هرجایی که بتوان تو را دید صدا کرد و از انعکاسِ نامت کِیف کرد ! چقدر من دیدنِ تو را دوست دارم. در نمایشگاه نقاشی خانم پریچهر سعودی همسر آقای دکتر دولتی متخصص پوست و مو که سالهاست از هنرجوهای همسرم هستند

بیوگرافی ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد فرزندان ژیلا امیرشاهی همسر ژیلا امیرشاهی همسر مجری زن همسر مجریان


ادامه مطلب ...