مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

حرف‌هایی که بیماران سرطانی از شنیدنش بیزارند!

جام جم سرا: بسیاری رفتارها موثرتر از صحبت کردن با بیماران سرطانی هستند که از آن جمله می‌توان به فرستادن گل یا انجام فعالیت‌های مشترک با آنها مثل تماشای برنامه‌های تلویزیونی یا انجام بازی‌های گروهی اشاره کرد.

به‌ گزارش‌ هافینگتون پست، متخصصان با انتشار مقاله‌ای، جمله‌ها و عباراتی را عنوان کرده‌اند که در صحبت کردن با بیماران سرطانی نباید به آنها گفت چون روی این بیماران تأثیر منفی دارد. این جمله‌ها عبارتند از:


-تو توان مبارزه با این بیماری را داری.
به اعتقاد یک بیمار ٤٤ ساله نجات‌یافته از سرطان، این عبارت به این مفهوم است که شما در صورتی از شر این بیماری خلاص می‌شوید که بسیار قوی باشید. در صورتی که این موضوع لزوما صحیح نیست.

- چه احساسی داری؟
به اعتقاد یکی از پزشکان، این سوال بدین معنی است که ظاهر بیمار به نظر مناسب نمی‌آید و سوال شما بیشتر موجب آزار وی می‌شود.

- از دست من کاری ساخته است؟
این سوال اگرچه در ظاهر مثبت و برای کمک کردن است اما درنهایت با پاسخ منفی بیمار همراه است. بنابراین وی برای پاسخ به این سوال ذهنش درگیر خواهد شد. در این موارد بهترین کار ارایه پیشنهادهای مثبت و مفیدی به اوست.

- بیماری‌ات تا چه اندازه جدی است؟
هیچگاه از یک بیمار سرطانی در مورد بیماری و برنامه‌های درمانی‌اش سوالات جزیی نپرسید. مثل این‌که چند جلسه شیمی‌درمانی داری؟ یا از رادیوگرافی استفاده می‌کنی؟ هدف اصلی اطرافیان یک بیمار سرطانی باید حمایت از او باشد و این قبیل سوالات تنها استرس بیمار را تشدید می‌کند چرا که او احتمالا پاسخ همه این سوالات را نمی‌داند. به‌خاطر داشته باشید که تعدادی از این بیماران بسیار به حوزه شخصی خود حساس هستند. بنابراین درخصوص بیماری آنها پرس‌وجو نکنید.

- یکی از اطرافیان من نیز درگیر همین بیماری است.

موقعیت این بیماران احتمالا شما را به یاد بیماری یکی از دوستان یا اقوامتان می‌اندازد، اما بیان آن در حضور بیمار بسیار نابه‌جا است و در صورتی که تجربه شما از بیماری اطرافیانتان منفی باشد این تأثیر به مراتب بدتر می‌شود.

- براساس مقاله‌ای که در مورد بیماری‌تان خواندم، شما می‌توانید...!
نقش دکتر را برای این بیماران بازی نکنید. اگر آنها سوالی از شما داشته باشند، حتما خواهند پرسید. درواقع بیماران سرطانی سرشار از اطلاعات و راهکارهای ارایه شده از سوی تیم پزشکی خود هستند پس راهکارهای شما از مجلات و روزنامه‌ها یک صدم اطلاعات آنهاست.

- با این ظاهر، زیباتری!
هر صحبتی که ذهن بیمار سرطانی را به تغییر ظاهری‌اش مانند ریختن یا تغییر رنگ موها و... به دنبال شیمی‌درمانی معطوف کند، تأثیر منفی خواهد داشت.

- من احساس تو را درک می‌کنم.
واقعیت این است که این حرف شما واقعی نیست. اگر شما هم یک بیمار سرطانی بودید یا آن را تجربه کرده بودید، این عبارت شما صحیح بود اما زمانی‌که با فرد بیمار برابر نیستید درواقع تجربه‌ای از احساس و درد او ندارید. بنابراین بهتر است بر نیازها و نگرانی‌های واقعی این بیماران تمرکز کنید.

- شما باید این کارها را انجام دهید.
ارایه راهکارها و یادآوری کردن عوامل تشدید بیماری در این بیماران نه‌تنها موثر نیست بلکه به سرزنش آنها منجر می‌شود.


ادامه مطلب ...

حرف‌هایی که هرگز نباید به مدیر‌تان بگویید

[ad_1]

چیزهای بخصوصی وجود دارند که نباید در محل کارتان، به خصوص در برابر مدیرتان بگویید. مهم نیست که چه قدر به نظرشما درست اســت، اگر در مورد تاثیر ناگهانی گفتن آن مطمئن نیستید، همان بهتر که به عنوان یک فکر آن را رها کنید. پیش از آنکه حرفی را به مدیر خود بزنید، دوبار به آن فکر کنید.
صحبت کردن در زمانی که عصبانی هستید و می‌خواهید بهترین سخنرانی را داشته باشید باعث می‌شود تا برای همیشه پشیمان شوید. امبروس بیرس
ثابت شده اســت که سیاست فکرکردن پیش از صحبت کردن در بسیاری از بخش‌های زندگی مفید اســت و مطمئنا این سیاست در محل کار می‌تواند نجات بخش باشد. گفتن برخی از حرف‌های اشتباه به مدیرتان واقعا می‌تواند به شغل‌تان زیان برساند. مهم نیست که شما با مافوق خود دارای رابطه خوبی هستید یا خارج از محل کار دوست هستید. هرگز یک نکته را فراموش نکنید، مدیر شما مدیر شما خواهد بود و طبق یک قاعده کلی که شما باید همیشه در برابر یک چهره معتبر پیش از صحبت کردن دو مرتبه فکر کنید.
اگر شما واقعا می‌خواهید که در کارتان رشد کنید و نزد مدیرتان با ارزش باشید، ضروری اســت که زبان‌تان را نگه دارید. همچنین به خاطر داشته باشید که این مدیرتان اســت که با او صحبت می‌کنید، و آن‌ها در به خاطر آوردن تمام اشتباهاتی که کارمندان انجام می‌دهند و می‌گویند، استعداد ذاتی دارند. اگر می‌خواهید که در شغل فعلی‌تان شاد باشید، در این‌جا حرف‌هایی هست که هرگز نباید به مدیرتان بگویید.

من خسته ام

زندگی و کار در طی زمان خسته کننده می‌شوند، اما دفتر کار محلی نیست که در مورد چنین مسائلی شکایت کنید. مهم نیست که شما چه میزان خسته‌اید یا زندگی کار‌ی‌تان چه قدر بی‌روح به نظر می‌رسد، اطمینان حاصل کنید که خبرخستگی شما به مدیرتان نمی‌رسد. نشان دادن نشانه‌های خستگی یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای نشان دادن این اســت که شما به دنبال شغل جدیدی هستید. اگر شما هیچ کار بهتر دیگری برای انجام دادن ندارید، فعال باشید و درخواست انجام وظایف اضافی را بدهید. فقط نشینید و درمورد خستگی‌تان شکایت کنید. اگر آماده‌ی انجام کاری هستید،کارهای زیادی وجود دارد که شما برای گذراندن زمان می‌توانید انجام دهید.

این کار من نیست

بدانید که هیچ چیز در زندگی کامل نیست و گاهی اوقات، نیاز دارید ساعات بیشتری را برای انجام وظایف اضافی قراردهید. از این رو، هرگز نگویید که تهیه پیش نویس ایمیل یا تکمیل کردن گزارش همکارتان کار شما نیست. این دقیقا رفتاری اســت که باعث می‌شود یک فرد خودخواه به نظر برسد و او را از فرصت‌هایی که ممکن اســت منجر به پیشرفت حرفه‌ای شود، محدود نماید. بنابراین چی می‌شد اگر کار یکی دیگر را شما انجام می‌دادید؟ همیشه به خاطر داشته باشید که شما عضو یک کار تیمی هستید و نخستین انگیزه شما باید موفقیت آن باشد. اگر سرتان خیلی شلوغ اســت، مودبانه از مدیرتان بخواهید تا وظایفی که اولویت دارند را برایتان مشخص کند.

این غیر ممکن اســت، من نمی‌توانم انجامش دهم.

این حرف نوع خاصی از مقاومت را از طریق صدا منقل می‌کند؛ همچنین نه گفتن به یک کار نشان دهنده یک برخورد بدبینانه اســت، چیزی که در محیط کاری اصلا چیز خوبی نیست. شما می‌توانید هر زمان در شغل‌تان یک پروژه سخت را قبول کنید و حتی اگر فکر می‌کنید که غیر ممکن اســت، نیازی نیست که این‌ را با صدای بلند منتقل کنید. اگر مدیرتان مقاومت‌تان را حس کند، می‌تواند این کار را به فرد دیگری واگذار نماید و اگر آن فرد بتواند آن را انجام دهد، شما سرزنش می‌شوید. صرف نظر از این‌که چه قدر وظیفه واگذار شده، سخت اســت، به خودتان افتخار کنید، زیرا این بدین معنا اســت که مدیرتان به شما اعتماد دارد. به او بگویید که سعی خواهید کرد که آن را سریع تمام کنید، و مرتبا او را از در جریان روند کاری قرار دهید.

این عدالت نیست

زندگی ناعادلانه اســت، اما شما روزانه بدون شکایتی زندگی می‌کنید. بی عدالتی واقعیت ناگواری اســت که هر روز اتفاق می‌افتد و شما نیاز دارید که یاد بگیرید با آن زندگی کنید. به عنوان مثال، وقتی که همکاری ترفیع می‌یابد ولی شما نه، شکایت کردن به کارفرمایتان در رابطه با بی عدالتی نظر خوبی نیست. به جای افسوس خوردن در مورد موفقیت همکارتان، سعی کنید دوبرابر سخت‌ کار کنید و خود را ارزشمند نمایید. گرچه، اگر چیزی شما را واقعا اذیت می‌کند، مطمئن باشید که شما خودتان را واقعا ثابت کرده اید، و آن را با رفتار حرفه‌ای ارائه نمایید.

افسوس خوردن

این کلمات نیست که همیشه آسیب می‌رساند. افسوس خوردن، به طور واضح آزردگی را نشان می‌دهد و می‌تواند برای کار حرفه ای شما بسیار مضر باشد. بیایید صادق باشیم، شما حتی وقتی که از کسی درخواست کمک نمایید، عصبانی می‌شوید و بخاطر آن بسیار افسوس می‌خورید. افسوس خوردن نشان می‌دهد که یک فرد چه میزان می‌تواند غیر حرفه‌ای باشد و اگر واقعا می‌خواهید با همکاران و کارفرمای خود در شرایط خوبی باشید، بی درنگ، افسوس خوردن را متوقف نمایید.

من شایستگی انجام این کار را دارم

با توجه به شرایط اقتصادی کنونی، اگر در حال حاضر مشغول به کار هستید، خود را بسیار خوش شانس بدانید. اگرچه احساس می‌کنید که شما نسبت به وظیفه محول شده‌تان شایسته‌تر هستید، احتمالا اعتراض کردن به مافوقتان در مورد آن مشکل‌تان رابیشتر خواهد کرد. مهم‌ترین چیز در این‌ جا این اســت که کار را به موقع انجام دهید. عدم موفقیت در انجام این کار نشان دهنده ضعف شما می‌باشد و همچنین اعتراض شما نشان دهنده عدم احترام به مدیرتان اســت و این خود بهانه‌ای به دست او می‌دهد تا عذر شما را بخواهد.

هیچی نبود

مدیرتان برای قدر دانی ازشما، شما را صدا می‌کند، این یک اتفاق نادر اســت، اما هر زمان که این اتفاق بیافتد، آن را چیز کمی ندانید. بسیاری از ما در بدست آوردن اعتبار برای دستاورد‌های خودمان حس خوبی نداریم و اگر فکرمی‌کنید که دستاوردهایتان چیز بزرگی نیستند، هیچ کس دیگری هم این فکر را نخواهد کرد. این موضوع، نشان‌دهنده پز دادن در دفتر کار نیست بلکه هیچ اشکالی ندارد که بعد از کسب یک موفقیت، خودتان را تشویق کنید.

می‌شود لطفا به جو یا مگان بگویید که صدای موسیقی را کمتر کنند

این چیست؟ کلاس پنجم؟ وآیا شما مدیرتان را به عنوان معلم‌تان می‌بینید، که هر زمان که گرفتار می‌شوید به نجاتتان بیاید؟ بزرگ شوید. اگر شما مشکل شخصی با همکارتان دارید، خودتان آن را حل کنید، انتظار نداشته باشید مدیرتان پا پیش بگذارد و صلح برقرار کند. مشورت گرفتن از مدیرتان خوب اســت اما از این که او را درگیر مسائل شخصی‌تان کنید، اجتناب کنید.

پرداختی‌ام کافی نیست

هرگز در رویاهایتان این را نگویید، مگر این‌ که بخواهید مدیرتان شما را آن لحظه اخراج کند. اول از همه این که این‌گونه بیانات هیچ تاثیری بر مدیرتان نخواهد داشت، برعکس او ممکن اســت از شما تصویر یک کارمند معترض، ناامید را بسازد و شروع به خارج کردن سوابق حرفه‌ای‌تان نماید. این توضیح را برای افرادی که اهمیت می‌دهند نگه دارید.

مراقب برخی از شایعات باشید!

هیچ کس حضور یک جاسوس یا دزد در دفتر کار را دوست ندارد و این شامل مدیرتان هم می‌شود. فکر کردن در مورد تحت تاثیر قرار دادن مدیرتان با گفتن اطلاعات شخصی در مورد همکاران‌تان، شما را به هیچ جا نمی‌رساند. این‌جا هستید که کار کنید و توصیه می‌شود که همین کار را بکنید. روی زندگی شخصی کسی کلید نکنید.
این‌ها حرف‌هایی هستند که هرگز نباید به یک کارفرما گفته شود. با وجود چنین رفتارغیرحرفه‌ای توقع ترفیع را نداشته باشید؛ ممکن اســت این حرف‌ها به نظر شما بسیار عادی باشند، اما آن‌ها پتانسیل خراب کردن شما را دارند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

حرف‌هایی که هرگز نباید به مدیر‌تان بگویید


ادامه مطلب ...

حرف‌هایی که هرگز نباید به مدیر‌تان بگویید

[ad_1]

چیزهای بخصوصی وجود دارند که نباید در محل کارتان، به خصوص در برابر مدیرتان بگویید. مهم نیست که چه قدر به نظرشما درست اســت، اگر در مورد تاثیر ناگهانی گفتن آن مطمئن نیستید، همان بهتر که به عنوان یک فکر آن را رها کنید. پیش از آنکه حرفی را به مدیر خود بزنید، دوبار به آن فکر کنید.
صحبت کردن در زمانی که عصبانی هستید و می‌خواهید بهترین سخنرانی را داشته باشید باعث می‌شود تا برای همیشه پشیمان شوید. امبروس بیرس
ثابت شده اســت که سیاست فکرکردن پیش از صحبت کردن در بسیاری از بخش‌های زندگی مفید اســت و مطمئنا این سیاست در محل کار می‌تواند نجات بخش باشد. گفتن برخی از حرف‌های اشتباه به مدیرتان واقعا می‌تواند به شغل‌تان زیان برساند. مهم نیست که شما با مافوق خود دارای رابطه خوبی هستید یا خارج از محل کار دوست هستید. هرگز یک نکته را فراموش نکنید، مدیر شما مدیر شما خواهد بود و طبق یک قاعده کلی که شما باید همیشه در برابر یک چهره معتبر پیش از صحبت کردن دو مرتبه فکر کنید.
اگر شما واقعا می‌خواهید که در کارتان رشد کنید و نزد مدیرتان با ارزش باشید، ضروری اســت که زبان‌تان را نگه دارید. همچنین به خاطر داشته باشید که این مدیرتان اســت که با او صحبت می‌کنید، و آن‌ها در به خاطر آوردن تمام اشتباهاتی که کارمندان انجام می‌دهند و می‌گویند، استعداد ذاتی دارند. اگر می‌خواهید که در شغل فعلی‌تان شاد باشید، در این‌جا حرف‌هایی هست که هرگز نباید به مدیرتان بگویید.

من خسته ام

زندگی و کار در طی زمان خسته کننده می‌شوند، اما دفتر کار محلی نیست که در مورد چنین مسائلی شکایت کنید. مهم نیست که شما چه میزان خسته‌اید یا زندگی کار‌ی‌تان چه قدر بی‌روح به نظر می‌رسد، اطمینان حاصل کنید که خبرخستگی شما به مدیرتان نمی‌رسد. نشان دادن نشانه‌های خستگی یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای نشان دادن این اســت که شما به دنبال شغل جدیدی هستید. اگر شما هیچ کار بهتر دیگری برای انجام دادن ندارید، فعال باشید و درخواست انجام وظایف اضافی را بدهید. فقط نشینید و درمورد خستگی‌تان شکایت کنید. اگر آماده‌ی انجام کاری هستید،کارهای زیادی وجود دارد که شما برای گذراندن زمان می‌توانید انجام دهید.

این کار من نیست

بدانید که هیچ چیز در زندگی کامل نیست و گاهی اوقات، نیاز دارید ساعات بیشتری را برای انجام وظایف اضافی قراردهید. از این رو، هرگز نگویید که تهیه پیش نویس ایمیل یا تکمیل کردن گزارش همکارتان کار شما نیست. این دقیقا رفتاری اســت که باعث می‌شود یک فرد خودخواه به نظر برسد و او را از فرصت‌هایی که ممکن اســت منجر به پیشرفت حرفه‌ای شود، محدود نماید. بنابراین چی می‌شد اگر کار یکی دیگر را شما انجام می‌دادید؟ همیشه به خاطر داشته باشید که شما عضو یک کار تیمی هستید و نخستین انگیزه شما باید موفقیت آن باشد. اگر سرتان خیلی شلوغ اســت، مودبانه از مدیرتان بخواهید تا وظایفی که اولویت دارند را برایتان مشخص کند.

این غیر ممکن اســت، من نمی‌توانم انجامش دهم.

این حرف نوع خاصی از مقاومت را از طریق صدا منقل می‌کند؛ همچنین نه گفتن به یک کار نشان دهنده یک برخورد بدبینانه اســت، چیزی که در محیط کاری اصلا چیز خوبی نیست. شما می‌توانید هر زمان در شغل‌تان یک پروژه سخت را قبول کنید و حتی اگر فکر می‌کنید که غیر ممکن اســت، نیازی نیست که این‌ را با صدای بلند منتقل کنید. اگر مدیرتان مقاومت‌تان را حس کند، می‌تواند این کار را به فرد دیگری واگذار نماید و اگر آن فرد بتواند آن را انجام دهد، شما سرزنش می‌شوید. صرف نظر از این‌که چه قدر وظیفه واگذار شده، سخت اســت، به خودتان افتخار کنید، زیرا این بدین معنا اســت که مدیرتان به شما اعتماد دارد. به او بگویید که سعی خواهید کرد که آن را سریع تمام کنید، و مرتبا او را از در جریان روند کاری قرار دهید.

این عدالت نیست

زندگی ناعادلانه اســت، اما شما روزانه بدون شکایتی زندگی می‌کنید. بی عدالتی واقعیت ناگواری اســت که هر روز اتفاق می‌افتد و شما نیاز دارید که یاد بگیرید با آن زندگی کنید. به عنوان مثال، وقتی که همکاری ترفیع می‌یابد ولی شما نه، شکایت کردن به کارفرمایتان در رابطه با بی عدالتی نظر خوبی نیست. به جای افسوس خوردن در مورد موفقیت همکارتان، سعی کنید دوبرابر سخت‌ کار کنید و خود را ارزشمند نمایید. گرچه، اگر چیزی شما را واقعا اذیت می‌کند، مطمئن باشید که شما خودتان را واقعا ثابت کرده اید، و آن را با رفتار حرفه‌ای ارائه نمایید.

افسوس خوردن

این کلمات نیست که همیشه آسیب می‌رساند. افسوس خوردن، به طور واضح آزردگی را نشان می‌دهد و می‌تواند برای کار حرفه ای شما بسیار مضر باشد. بیایید صادق باشیم، شما حتی وقتی که از کسی درخواست کمک نمایید، عصبانی می‌شوید و بخاطر آن بسیار افسوس می‌خورید. افسوس خوردن نشان می‌دهد که یک فرد چه میزان می‌تواند غیر حرفه‌ای باشد و اگر واقعا می‌خواهید با همکاران و کارفرمای خود در شرایط خوبی باشید، بی درنگ، افسوس خوردن را متوقف نمایید.

من شایستگی انجام این کار را دارم

با توجه به شرایط اقتصادی کنونی، اگر در حال حاضر مشغول به کار هستید، خود را بسیار خوش شانس بدانید. اگرچه احساس می‌کنید که شما نسبت به وظیفه محول شده‌تان شایسته‌تر هستید، احتمالا اعتراض کردن به مافوقتان در مورد آن مشکل‌تان رابیشتر خواهد کرد. مهم‌ترین چیز در این‌ جا این اســت که کار را به موقع انجام دهید. عدم موفقیت در انجام این کار نشان دهنده ضعف شما می‌باشد و همچنین اعتراض شما نشان دهنده عدم احترام به مدیرتان اســت و این خود بهانه‌ای به دست او می‌دهد تا عذر شما را بخواهد.

هیچی نبود

مدیرتان برای قدر دانی ازشما، شما را صدا می‌کند، این یک اتفاق نادر اســت، اما هر زمان که این اتفاق بیافتد، آن را چیز کمی ندانید. بسیاری از ما در بدست آوردن اعتبار برای دستاورد‌های خودمان حس خوبی نداریم و اگر فکرمی‌کنید که دستاوردهایتان چیز بزرگی نیستند، هیچ کس دیگری هم این فکر را نخواهد کرد. این موضوع، نشان‌دهنده پز دادن در دفتر کار نیست بلکه هیچ اشکالی ندارد که بعد از کسب یک موفقیت، خودتان را تشویق کنید.

می‌شود لطفا به جو یا مگان بگویید که صدای موسیقی را کمتر کنند

این چیست؟ کلاس پنجم؟ وآیا شما مدیرتان را به عنوان معلم‌تان می‌بینید، که هر زمان که گرفتار می‌شوید به نجاتتان بیاید؟ بزرگ شوید. اگر شما مشکل شخصی با همکارتان دارید، خودتان آن را حل کنید، انتظار نداشته باشید مدیرتان پا پیش بگذارد و صلح برقرار کند. مشورت گرفتن از مدیرتان خوب اســت اما از این که او را درگیر مسائل شخصی‌تان کنید، اجتناب کنید.

پرداختی‌ام کافی نیست

هرگز در رویاهایتان این را نگویید، مگر این‌ که بخواهید مدیرتان شما را آن لحظه اخراج کند. اول از همه این که این‌گونه بیانات هیچ تاثیری بر مدیرتان نخواهد داشت، برعکس او ممکن اســت از شما تصویر یک کارمند معترض، ناامید را بسازد و شروع به خارج کردن سوابق حرفه‌ای‌تان نماید. این توضیح را برای افرادی که اهمیت می‌دهند نگه دارید.

مراقب برخی از شایعات باشید!

هیچ کس حضور یک جاسوس یا دزد در دفتر کار را دوست ندارد و این شامل مدیرتان هم می‌شود. فکر کردن در مورد تحت تاثیر قرار دادن مدیرتان با گفتن اطلاعات شخصی در مورد همکاران‌تان، شما را به هیچ جا نمی‌رساند. این‌جا هستید که کار کنید و توصیه می‌شود که همین کار را بکنید. روی زندگی شخصی کسی کلید نکنید.
این‌ها حرف‌هایی هستند که هرگز نباید به یک کارفرما گفته شود. با وجود چنین رفتارغیرحرفه‌ای توقع ترفیع را نداشته باشید؛ ممکن اســت این حرف‌ها به نظر شما بسیار عادی باشند، اما آن‌ها پتانسیل خراب کردن شما را دارند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

حرف‌هایی که هرگز نباید به مدیر‌تان بگویید


ادامه مطلب ...