جام جم سرا: اگر شما هم مبتلا به بیماری افسردگی هستید و از مشکلات جنسی رنج میبرید، نگران نباشید؛ تنها شما نیستید که با این مشکلات مواجهید. مشکلات جنسی شما ممکن است مواردی مانند اختلال نعوظ یا نداشتن توانایی در رسیدن لذت جنسی باشد که اغلب همزمان با افسردگی رخ میدهند. خبر خوب این است که پزشکان تا حد زیادی قادرند مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی را درمان کنند.
وقتی مغز فرمان نمیدهد
به نقل از وب مد، قدرت تفکرِ مغز، یکی از اعضای جنسی با حساسیت بسیار بالا است. میل جنسی از مغز شروع میشود و سپس بر روی سایر اندامها تاثیر میگذارد. دلیل این قضیه مادهٔ شیمیایی خاصی در مغز به نام پیامرسانهای عصبی است که موجب افزایش روابط بین سلولهای مغز میشود و جریان خون در اندامهای جنسی را بالا میبرد. اما مشکل از اینجا شروع میشود که در بیماری افسردگی و سایر اختلالات خلقی تعادل این مواد شیمیایی در مغز را به هم میریزد.
بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی، چه زن و چه مرد، اعلام میکنند که میل جنسی آنها کم شده و یا اصلا میل جنسی ندارند که همین امر فشار فوق العاده زیادی را بر روی روابط زناشویی ایجاد میکند
تاثیر داروهای ضد افسردگی
داروهایی که برای درمان افسردگی به کار میرود، علاوه بر اینکه به بهبود خلق و خو و داشتن احساس مثبت و بهتر کمک میکنند، میتواند عوارض جانبی ناخوشایندی نیز داشته باشند. این عوارض جانبی میتواند به بروز مشکلات جنسی و اختلال در روابط زناشویی نیز منجر شود.
داروهای ضد افسردگی با تغییر در تعادل مواد شیمیایی مغز به بهبود خلق و خوی افراد مبتلا به بیماری افسردگی کمک میکنند. اما همین مواد شیمیایی در فعالیتهای جنسی و زناشویی نیز نقش دارند. این داروها که این تعادل شیمیایی را تا حد زیادی به هم میریزد، اغلب باعث اختلال در عملکرد جنسی و فعالیتهای زناشویی میشود. در این حالت با افزایش دوز مصرفی داروهای ضد افسردگی، میزان این اختلالات جنسی نیز افزایش مییابد.
ارتباط مشکلات جنسی و زناشویی با داروهای ضد افسردگی
مشکلات جنسیای که با داروهای ضد افسردگی در ارتباط هستند شامل موارد زیر است:
ناتوانی در شروع و یا لذت بردن از رابطهٔ جنسی و زناشویی
اختلال نعوظ در مردان
کاهش میل جنسی
عدم توانایی در رسیدن به لذت جنسی
درمان مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی
راههایی برای مدیریت مشکلات جنسی ناشی از داروهای ضد افسردگی بدون اختلال در فرایند درمان افسردگی وجود دارد. ممکن است پزشک شما داروهای ضد افسردگی جدیدی را برای شما تجویز کند و یا ممکن است داروهای دیگری را تجویز کند که به صورت همزمان با داروهای فعلی مصرف کنید.
اگر پزشک شما در مورد مشکلات جنسی شما مطلع نباشد نمیتواند برای درمان آن اقدامی بکند لذا با والدین و پزشکتان در مورد مشکلات جنسی خود، بیپرده و راحت حرف بزنید. حتما پزشکتان در مورد وضعیتی که در آن قرار دارید به شما کمک میکند.
فردگرایی به حدی در جامعه ما نفوذ کرده است که هر کسی در هر جایگاه، حق را به جانب خود میدهد؛ وقتی که مستاجر هستیم حق را به جانب خودمان میدهیم؛ وقتی مالک هستیم حق را به خود میدهیم و هیچ وقت خودمان را جای دیگری نمیگذاریم تا ببینیم اگر جای دیگری باشیم، آیا دوباره حق را به خودمان میدادیم یا نه؟
به همین دلیل است که بیشتر اوقات در جهت شناخت حق دیگران تلاش نمیکنیم و نمیتوانیم حقوق دیگران را محترم بشماریم. بارها دیدهایم وقتی تصادفی در خیابان رخ میدهد، راننده قبل از اینکه مقصر شناخته شود، با طرف مقابل درگیر میشود و کتک کاری میکند؛ چون تقصیر تصادف را به گردن فرد مقابل میاندازد درحالیکه حتی شاید خودش مقصر باشد. درواقع در کشور ما این فرهنگ جا نیفتاده است که ما حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم که اگر میشناختیم، مالکین درک میکردند مستاجری که در قبال خانه پول میدهد در کنارش انتظار دارد حداقلی از آسایش و حریم خصوصی، در خانه داشته باشد؛ یا این طرز تلقی از طرف مستاجران هم باید وجود داشته باشد تا این حق را به مالک بدهد که او خانهاش را بهطور موقت و براساس یک قرارداد در اختیارش قرار داده است و اگر این قرارداد دوطرفه نباشد خواه ناخواه فسخ میشود. هر یک از طرفین اگر این حقوق را زیر پا بگذارند، کوتاهی کردهاند.
به نظر من این فرهنگ زندگی همراه با درگیری و بحث و جدل که بین مالکین و مستاجران در کشور ما بهوجود آمده است، از همین نشناختن حقوق دیگران ناشی میشود. این فرهنگ غلطی است که در جامعه بهوجود آمده و فردگرایی حرف اول را میزند.
برای اصلاح و تغییر این رویکرد و نهایتا تغییر فرهنگ، باید این موارد را از داخل خانواده و آموزشهای مدرسه شروع کنیم. ما حتی در قوانین و اجرای درست قوانین در جامعه مشکل داریم. قانون در بسیاری از موارد قابل انعطاف است و در مواردی چشمپوشی میکند و در موارد دیگر تحت هیچ شرایطی چشمپوشی نمیکند و اشد مجازات را تعیین میکند. وقتی در قوانین این حالت وجود داشته باشد، افراد هم یاد میگیرند میتوانند چارچوبها را تغییر دهند و به نفع خودشان از آن استفاده کنند.
مردم این تصور را دارند که اگر حق خودشان در خطر باشد میتوانند حق دیگران را براحتی زیر پا بگذارند. بحث مالک و مستاجر هم از همین امر ناشی میشود که ما فکر میکنیم در هر جایی که قرار داریم حق به نفع ما است و هیچکس خود را جای دیگری قرار نمیدهد.(افسر افشارنادری - جامعه شناس/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.