کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - اصغر بادپر:
این زنگ خطر مدتهاست که نواخته شده؛ اما یا صدایش کم بوده یا مثل پایان زنگ تفریح، آنقدر همهمه بود که ما نشنیدیم؛ صدای زنگ خطر کمتحرکی نوجوانها که اینروزها اوج گرفته است. حالا وقتش شده که صدای این زنگ را بشنویم!
اولینبار این زنگ، موقعی نواخته شد که ما هنوز نوجوان بودیم وقتی نوجوانان آن روز، نشستن پای رایانه را به ورزش و بازی با گروه همسالان ترجیح دادند. از همان موقع بود که بساط بازیهایی مثل گلکوچک و دیگر بازیهای گروهی جمع شد و نوجوانهای آنروزها گفتند که این بازیها دیگر برای بچههاست!
اینها را نگفتم که به گذشته برگردم. بیشتر دنبال یک مقصر میگشتم تا کمتحرکی اینروزهای خودمان را گردن کسی بیندازم؛ اما در واقع هرچه بیشتر میگردم تا مقصر را پیدا کنم دوباره به خودم میرسم. چهطور؟ توضیح میدهم.
مثلاً دیروز در خانه میگفتم ما نوجوانها که ماشین را نساختیم یا نخریدیم. ما فقط استفاده کردیم! ما فقط سوار سرویس مدرسه یا ماشین پدر و مادرمان شدیم و به مدرسه رفتیم. اما خواهر بزرگترم به من یادآوری کرد که:
«این که حرف نشد!خودت میتوانستی مثل بسیاری از خواستههایت این را هم بخواهی که صبح یا بعدازظهر، مسیر کوتاه مدرسه تا خانه را پیاده بروی! یا اصلاً بعضی مسیرهای خرید که کوتاه هستند و... خودت میدانی که بعضی وقتها چه استفادههای نابهجایی از ماشین میکنی.»
به فضای مجازی هم فکر میکنم؛ به بازیهای جذاب رایانهای و آنلاین که وقتی محو آن هستیم خودمان را هم فراموش میکنیم؛ چه برسد به تحرک و سلامتی استخوانها و بدن! آنها را هم که ما نساختیم. این یک امکان فوقالعاده است که نوجوانهای نسل قبل نداشتند و ما داریم و از آن استفاده میکنیم؛ اما...
«حالا هی بهانه بیاور؛ اما قبل از آن اثرات کمتحرکی را ببین» اینها را دبیر ورزش به من گفت. راستش برای انجام تحقیق «کمتحرکی در نوجوانها» باید از خیلیها کمک میگرفتم.
او به من گفت: «کمتحرکی، تعادل بیومکانیکی (یک شاخه از علم بهمعنای علم شناخت مکانیکی یا فیزیکی موجود زنده) بدن را بر هم میزند و باعث بیماریهای مختلف اسکلتی و اختلال در ساختار قامتی مثل ستون فقرات، مفاصل دستها و پاها میشود و همچنین تمام دستگاهها و اندام داخلی بدن را تحتتأثیر خود قرار میدهد.»
بعد دربارهی انواع بیماریها توضیح داد: «عملکرد مفصلهایت محدود شده و دچار سفتی مفصل میشوی، اشتهایت کم میشود و در نتیجه ویتامینها و املاح کمتری به بدنت میرسد. در اثر نشستن زیاد، تجمع چربیها و چاقی را هم خواهی داشت و دهها بیماری دیگر...»
بعد ادامه داد: «به دلیل نشستن زیاد، کار دستگاه گوارشت تغییر میکند، رودهات کمتحرک میشود و در نتیجه به بیماری یبوست دچارمیشوی؛ تازه کمتحرکی و کاهش فعالیت بدنی، تو را مستعد بروز افسردگی هم میکند.»
و بعد حرف آخر را زد: «باید بدانی که طب سنتی تحرک بدنی را عامل اصلی پاکسازی بدن میداند.»
پیداکردن راه حل زیاد سخت نبود؛ معلم ورزش، خواهرم و جستوجو در فضای مجازی به من اینها را یاد دادند:
هر فعالیت بدنی و تحرک منظم هم باعث سلامتی میشود و هم به تناسب اندام کمک میکند. مثل غذا خوردن، باید یک زمان مشخص برای آن در نظر بگیریم روزانه یا سه روز در هفته؛ اما بهطور منظم. سعی کنیم ورزشکردن را در برنامهی روزانهمان بگنجانیم. وسایل ورزشی پارکها هم میتوانند به ما کمک کنند.
اگر دچار اضافهوزن هستیم، ورزشهایی مثل پیادهروی، شنا و نرمشهای مخصوص ناحیهی شکم، با فشار روی این ناحیه و سوزاندن چربی از تجمع آن کم میکنند. پیادهروی عادی به میزان 10هزار قدم در روز هم میتواند حجم تودهی چربی انباشتهشده در شکم را کم کند و در نهایت نیز باعث سلامتی شود.
البته بهترین ورزش برای نوجوانان، فعالیتهای هوازی هستند که لازم است بدون توقف و به مدت 20 دقیقه انجام شوند.
اما اگر به دنبال یک برنامهی ورزشی شخصی هستیم، میتوانیم با دبیر ورزشمان صحبت کنیم! حتماً به راهکار خوبی میرسیم و زمانی که ورزش را شروع کردیم میتوانیم تماشای تلویزیون و بازی رایانهای و فضای مجازی را هم محدود کنیم.
دیگر اینکه برای داشتن تحرک بیشتر باید از فرصتهایت استفاده کنی. مثلاً بهجای استفاده از آسانسور یا پلهبرقی، از پلهها بالا برویم یا کمی زودتر از تاکسی یا اتوبوس پیاده شویم و بخشی از راه را پیاده برویم و مسیرهای کوتاه را درصورت امکان، پیاده طی کنیم.
مراقب تغذیهی خود هم باشیم. میانوعدههای سالم بخوریم کارشناسان تغذیه معتقدند که نوجوانان باید روزانه حداقل چهار وعده میوه، پنج وعده سبزیجات وچهار وعده محصولات لبنی استفاده کنند.
نوشیدن آب به مقدار فراوان را هم فراموش نکنیم و نوشیدن نوشابه را متوقف کنید و یا حداقل به جای آن از نوشیدنیهای مالتدار مثل ماءالشعیر استفاده کنیم.
و در آخر خوب بخوابیم و بدانیم مهم این است که تحرک و فعالیت بدنی داشته باشیم؛ انتخاب شکل و نوع آن برعهدهی خودتان است.
جام جم سرا: اگر شما هم مبتلا به بیماری افسردگی هستید و از مشکلات جنسی رنج میبرید، نگران نباشید؛ تنها شما نیستید که با این مشکلات مواجهید. مشکلات جنسی شما ممکن است مواردی مانند اختلال نعوظ یا نداشتن توانایی در رسیدن لذت جنسی باشد که اغلب همزمان با افسردگی رخ میدهند. خبر خوب این است که پزشکان تا حد زیادی قادرند مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی را درمان کنند.
وقتی مغز فرمان نمیدهد
به نقل از وب مد، قدرت تفکرِ مغز، یکی از اعضای جنسی با حساسیت بسیار بالا است. میل جنسی از مغز شروع میشود و سپس بر روی سایر اندامها تاثیر میگذارد. دلیل این قضیه مادهٔ شیمیایی خاصی در مغز به نام پیامرسانهای عصبی است که موجب افزایش روابط بین سلولهای مغز میشود و جریان خون در اندامهای جنسی را بالا میبرد. اما مشکل از اینجا شروع میشود که در بیماری افسردگی و سایر اختلالات خلقی تعادل این مواد شیمیایی در مغز را به هم میریزد.
بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی، چه زن و چه مرد، اعلام میکنند که میل جنسی آنها کم شده و یا اصلا میل جنسی ندارند که همین امر فشار فوق العاده زیادی را بر روی روابط زناشویی ایجاد میکند
تاثیر داروهای ضد افسردگی
داروهایی که برای درمان افسردگی به کار میرود، علاوه بر اینکه به بهبود خلق و خو و داشتن احساس مثبت و بهتر کمک میکنند، میتواند عوارض جانبی ناخوشایندی نیز داشته باشند. این عوارض جانبی میتواند به بروز مشکلات جنسی و اختلال در روابط زناشویی نیز منجر شود.
داروهای ضد افسردگی با تغییر در تعادل مواد شیمیایی مغز به بهبود خلق و خوی افراد مبتلا به بیماری افسردگی کمک میکنند. اما همین مواد شیمیایی در فعالیتهای جنسی و زناشویی نیز نقش دارند. این داروها که این تعادل شیمیایی را تا حد زیادی به هم میریزد، اغلب باعث اختلال در عملکرد جنسی و فعالیتهای زناشویی میشود. در این حالت با افزایش دوز مصرفی داروهای ضد افسردگی، میزان این اختلالات جنسی نیز افزایش مییابد.
ارتباط مشکلات جنسی و زناشویی با داروهای ضد افسردگی
مشکلات جنسیای که با داروهای ضد افسردگی در ارتباط هستند شامل موارد زیر است:
ناتوانی در شروع و یا لذت بردن از رابطهٔ جنسی و زناشویی
اختلال نعوظ در مردان
کاهش میل جنسی
عدم توانایی در رسیدن به لذت جنسی
درمان مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی
راههایی برای مدیریت مشکلات جنسی ناشی از داروهای ضد افسردگی بدون اختلال در فرایند درمان افسردگی وجود دارد. ممکن است پزشک شما داروهای ضد افسردگی جدیدی را برای شما تجویز کند و یا ممکن است داروهای دیگری را تجویز کند که به صورت همزمان با داروهای فعلی مصرف کنید.
اگر پزشک شما در مورد مشکلات جنسی شما مطلع نباشد نمیتواند برای درمان آن اقدامی بکند لذا با والدین و پزشکتان در مورد مشکلات جنسی خود، بیپرده و راحت حرف بزنید. حتما پزشکتان در مورد وضعیتی که در آن قرار دارید به شما کمک میکند.
جام جم سرا:
وقتی خون کافی به مغز نرسد، افراد غش می کنند و به صورت موقت هوشیاری شان را از دست می دهند. این طور مواقع زمینه ها و موارد دیگری نیز باعث قوت گرفتن احتمال از دست دادن هوشیاری به طور موقت میشود:
- به شدت ترسیدن و شنیدن ناگهانی خبر بد و خوب
- تحمل درد شدید و ناگهانی
- زور زدن هنگام اجابت مزاج
- ایستادن طولانی مدت
- سرفه کردن شدید
- کاهش ناگهانی فشار خون
- افت قند خون
- بروز حمله قلبی یا سکته مغزی
کمکهای اولیه به فرد غش کرده
در این جور مواقع چه باید کرد؟ به نقل از سلامانه، برای کمک به شخص غش کرده باید او را در وضعیت دراز کش قرار داد. اگر کسی در وضعیت نشسته یا ایستاده از ضعف و سرگیجه شکایت دارد، او را بخوابانید. اگر جایی برای این کار نیست از او بخواهید در وضعیت نشسته، به جلو خم شود و سرش را بین زانوها قرار دهد. نتیجه این کار، ورود خون بیشتر به مغز است. اگر شخصی غش کرده و هنوز در وضعیت نشسته است، فورا او را روی زمین بخوابانید.
جام جم سرا:
ترمیم دندان ها را از جهات مختلف مثل رنگ ، جنس ، موقعیت ، وسعت و نحوه انجام می توان طبقه بندی کرد. از نظر رنگ ، ترمیم ها به ۲ گروه همرنگ و غیر همرنگ تقسیم می شوند ، ترمیم های غیر همرنگ دندان به وسیله آمالگام انجام می شود ، پرکردگی های تیره رنگ داخل دهان که همیشه سبب آزردگی خاطر همگان بوده است.
به نقل از بای تو، آمالگام در گذشته پر مصرف ترین ماده ترمیم دندان بوده که از آمیختن جیوه با یک آلیاژ تشکیل شده و از نقره ، مس و قلع به دست می آید.
طی ۲ قرن گذشته ، آمالگام جزء کارآمدترین مواد ترمیمی دندانپزشکی و همچنین وجود بحث ها در مورد احتمال سمی بودن جیوه موجود در آمالگام ، استفاده از این ماده در دنیا روبه کاهش بوده است. ترمیم های همرنگ عمدتا به وسیله کامپوزیت ها و درصد کمی نیز به وسیله سایر مواد همرنگ دندان انجام می شود. مزیت اصلی ترمیم های همرنگ ، مسئله زیبایی است به طوری که ترمیم های سیاه رنگ آمالگامی در دندانپزشکی زیبایی معنی ندارد هر چند می توان استفاده نکردن از جیوه را که در ترمیم های آمالگام وجود دارد ، نیز جزو برتری های ترمیم های همرنگ بر شمرد زیرا محققان معتقدند ، جیوه موجود در آمالگام ممکن است در دراز مدت عوارض ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد.
آمالگام (پرکردگی های دندانی فلزی)
پرکردگی های فلزی توسط موادی به نام آمالگام صورت می گیرد که این ماده ترکیبی از فلزات مختلف از جمله جیوه ، نقره ، مس و قلع است. جیوه ۵۰ درصد این ترکیب است که باعث اتصال فلزات به یکدیگر و همین طور استحکام ، سختی و اتصال ماده به دندان می شود. جیوه ماده ای سمی است که از طریق تنفس و مواد غذایی جذب می شود. تحقیقاتی دال بر آزاد شدن جیوه هنگامی که حرارت به آمالگام برخود می کند ، مثل خوردن غذا و نوشیدنی های گرم و سیگار کشیدن وجود دارد. البته باید بدانیم که جیوه موجود در آمالگام نیز به مرور زمان در دهان آزاد می شود ، از طرفی معتقد هستند ، به طور کلی جیوه موجود در ماهی از آمالگام بیشتر است. اغلب دندانپزشکان آمالگام را به دلیل ارزان تر و آسان تر بودن و سرعت عمل بیشتر و از طرفی محکم بودن استفاده می کنند. در ترمیم توسط آمالگام برای ایجاد چسبندگی باید از بافت دندان بیشتر برداریم ، در نتیجه نمی توانیم ساختمان دندانی را حفظ کنیم با وجود اینکه این ماده ترمیمی استحکام دارد ولی اجبار بافت زیدی از دندان برداشته می شود. پر کردگی های آمالگامی در اکثر موارد بعد از مدتی باعث تغییر رنگ لثه و بافت دهان در اطراف پر کردگی از جمله زبان نیز می شوند.
کامپوزیت ها (پرکردگی های همرنگ دندان)
کامپوزیت ها علاوه بر داشتن ظاهر مطلوب تر و همرنگ دندان، از نظر نداشتن جیوه یا سایر ترکیبات فلزی که ممکن است در ایجاد حساسیت ، مسمومیت ، بیماری های خاص سیستمیک و …نقش داشته باشند ، بیشتر مورد توجه هستند. ترمیم های کامپوزیتی نیاز به تراش کمتری دارند ، به طوری که ساختار سالم دندان ، هنگام جایگزینی کامپوزیت ، کمتر دچار تراش می شود. موفقیت ترمیم های کامپوزیتی بستگی به مهارت دندانپزشکان دارد. این فاکتورها در قیمت بالاتر ترمیم های کامپوزیتی سهیم هستند که به دلیل گران بودن و نبود مهارت کافی معمولا توسط دندانپزشک استفاده و توصیه نمی شود. می توان گفت ، نیاز به مهارت بالا ، دقت زیاد و شناخت کامل مواد توسط دندانپزشک و همچنین هزینه نسبتا بالای این نوع مواد ترمیم دندان ، از علل مهم استفاده نکردن از مواد کامپوزیتی است. با پیشرفت های جدید در علم دندانپزشکی مواد ترمیمی همرنگ دندان یا کامپوزیت مخصوص دندان های خلفی به بازار مصرف عرضه شده که مزایای بسیاری در مقایسه با آمالگلم دارد. در کشورهای پیشرفت برای پر کردن دندان ها ، مواد کامپوزیت جدید مخصوص دندان های خلفی جایگزین آمالگام شده اند ، که در کشور ما تعداد محدودی از دندانپزشکان از این مواد استفاده می کنند. اغلب دندانپزشکان برای انجام ترمیم های کامپوزیتی آموزش دیده اند اما سطح مهارت و آموزش آنها ممکن است متفاوت باشد. انتخاب یک دندانپزشک مناسب فاکتوری مهم در درمان پوسیدگی دندانی یا سایر مشکلات است. از دندانپزشک تان در مورد آموزش های پیشرفته که به او اجازه اراه مهارت در ترمیم های کامپوزیتی را می دهد ، سوال کنید.
جام جم سرا:
کافی است با چند راه ساده تزریق انرژی به زندگی مشترکت آشنا شویم و با کمک این میانبرها، غباری که در این سال ها روی زندگیمان نشسته را پاک کنیم.
به یک ریسمان چنگ بزنید
محققان میگویند زوجهایی که پایههای اعتقادیشان محکمتر است، از زندگیشان راضیترند و به هم متعهدترند. در کل زوجهای مذهبی زندگی مستحکمداری دارند و آرامش بیشتری در خانهشان حاکم است. اما پیدا کردن معنایی برای زندگی، تنها به عشق میانتان کمک نمیکند. وقتی شما میدانید در کجای این دنیا قرار دارید و از آن چه میخواهید، با اطمینان بیشتری قدم برمیدارید و به جای ناامید شدن، برای جبران شکستهایتان تلاش میکنید. پس بهتر است به دنبال راهی بگردید که به زندگیتان معنا میدهد.
تائید کنید
احساس و اعمال همسرتان را تائید کنید. تائید کردن احساس همسرتان شما را از جبهه مقابل درمی آورد و در گفت وگو درکنار هم قرار می دهد. به یاد داشته باشید وقتی همسر شما آزرده است و از موضوعی گله می کند، زمان مناسبی برای نصیحت و ارائه راه حل نیست. شما اول باید به او نشان دهید احساسش برای تان مهم است. او را درک می کنید و دوست دارید حرف هایش را بشنوید. قدم بعدی که یک گفت وگوی منطقی است در چنین شرایطی آسان تر خواهد بود.
پازل درست کنید
بازیهای دو نفره، بیشتر از آنچه فکرش را میکنید میتواند شما را به هم نزدیک کند. محققان میگویند زوجهایی که با هم بازی میکنند، از هم دل نمیکنند. از نظر آنها دوام زندگی کسانی که برای چند ساعت هم که شده از دنیای جدی و عبوس بزرگترها فاصله میگیرند و کمی با هم کودکی و تفریح میکنند بیشتر است. اگر نمیخواهید کار عشقتان تمام شود، همین امروز پازل، راکت بدمینتون، شطرنج و چند وسیله بازی دو نفره دیگر بخرید و با هم رقابت کنید. وقت نداشتن را بهانه نکنید. شما میتوانید هر هفته تنها چند ساعت برای این بازیها وقت بگذارید و با خندهها و عصبانیتها و اضطرابهایی که وقت برد و باخت سراغتان میآید به زندگیتان جان دهید.
ستایش کردن یعنی آنچه را در همسرتان تحسین می کنید، به زبان بیاورید. کار دشواری نیست! از خودتان بپرسید چه چیزی را در او تحسین می کنم؟ مطمئن باشید فهرست بلند بالایی تهیه خواهید کرد
بی قید و شرط پذیرش کنید
همسرتان را همان گونه که هست، دوست داشته باشید. برای داشتن یک پذیرش صحیح، در تفکر خود بازنگری اصولی کنید. این که ما فکر می کنیم اگر همسرمان این گونه باشد، ما می توانیم او را بیشتر دوست داشته باشیم، غلط است. افرادی که چنین تفکری دارند هیچ گاه نمی توانند عشق و علاقه کامل خود را نثار همسرشان کنند. آنها همیشه منتظر یک تغییر هستند تا همسر خود را دوست داشته باشند، در حالی که انسان کامل و بدون عیب وجود ندارد. فقط زمان از دست می رود. اگر همسرتان را بپذیرید، خواهید دید او به احترام این پذیرش بی قید و شرط سعی می کند به خواسته شما نزدیک تر شود.
نکته: برای داشتن یک پذیرش صحیح، در تفکر خود بازنگری اصولی کنید. اینکه ما فکر میکنیم اگر همسرمان این گونه باشد، ما میتوانیم او را بیشتر دوست داشته باشیم، غلط است. افرادی که چنین تفکری دارند هیچگاه نمیتوانند عشق و علاقه کامل خود را نثار همسرشان کنند.
تکنولوژی لعنتی را رها کنید
تکنولوژی این روزها فرصت با هم بودن را از ما گرفته و دیدنهای حقیقیمان را هم مجازی کرده است. در مهمانی آدمها به جای گپ زدن با هم، تبلت یا تلفن همراهشان را دست میگیرند و با کسانی که در آن جمع نیستند گفتگو میکنند. موبایلها و تبلتها حتی نمیگذارند آرام و بیدغدغه غذایتان را بخورید و به سفره شما هم وارد میشوند. اما شاید بهتر باشد قانونهای خانگی را برای استفاده از این ابزارها وضع کنید. مثلا وقت دیدن فیلم یا غذا خوردن، از آنها دل بکنید یا تلاش کنید که در مهمانی کمتر سراغشان بروید. باور کنید هیچ چیز مثل رابطه حقیقی و رو در رو حال شما را بهتر نمیکند.
ستایش کنید
ستایش کردن یعنی آنچه را در همسرتان تحسین می کنید، به زبان بیاورید. کار دشواری نیست! از خودتان بپرسید چه چیزی را در او تحسین می کنم؟ مطمئن باشید فهرست بلند بالایی تهیه خواهید کرد. زمانی که در شرایط عادی زندگی صفات خوب همسرتان را بگویید و او را ستایش کنید، هنگام اختلافات، سرزنش های کمتری بین شما رد و بدل می شود.
آن جمله جادویی را مدام بگویید
اغلب ما، از نشان دادن احساساتمان میترسیم. ترسی که گاهی اسمش را خجالت میگذاریم، اجازه نمیدهد عشقمان را فریاد زده و دلتنگیمان را نشان دهیم. اما باور کنید اطرافیان شما برای آنکه احساس آرامش کنند، به شنیدن برخی جملات نیاز دارند. درست است که میدانند دوستشان دارید و دلتنگ شان میشوید، اما گاهی میخواهند این عبارات لذتبخش را از زبان خودتان بشنوند. اگر همسرتان به ماموریت رفته، دلتنگیتان را برایش پیامک کنید.
شنیدن را یاد بگیرید
حرف زدن برای اغلب ما آسانتر از شنیدن است. اما راههای آسان همیشه شما را به نتیجه نمیرساند. اگر میخواهید قدمی برای حل مشکلات بردارید یا به همسرتان نزدیکتر شوید، بیشتر سکوت کنید و بشنوید. در جریان شنیدن، نه تنها به همسرتان احساس خوشایندی میدهید و به او نشان میدهید که برایتان تک تک عبارتهایش اهمیت دارد، بلکه شریک زندگیتان را بیشتر میشناسید و با انتظارات و نیازهایش بیشتر آشنا میشوید. پس گذشته از وقت گذاشتن برای شنیدن حرفهایش، راه و رسم شنیدن فعال را هم یاد بگیرید. زبان بدن به شما کمک بزرگی خواهد کرد. گاهی سرتان را تکان دهید و با نمایش شادی یا ناراحتی در چهرهتان، به او ثابت کنید که معنای حرفهایش را میفهمید اما مراقب باشید. شما روی لبه تیغ حرکت میکنید. نشان دادن یک واکنش نادرست و غیرمنتظره میتواند به رابطه شما صدمه جدی وارد کند.
ببخشید
زندگیتان را به میدان غر زدنهای دائمی تبدیل نکنید. به جای غر زدن یا جنجال به پا کردن برای موضوعات ساده، به این فکر کنید که آیا خودتان بیعیب و نقصید؟ مطمئن باشید که همه ما گاهی به خاطر کاستیهایمان دیگران را رنجانده یا ناامید میکنیم. پس به جای آنکه مدام خودتان را در مقام قاضی یا معلم قرار دهید، از کنار مشکلات کوچک آسانتر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرامترید موکول کنید. باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تاثیر حرف شما را چند برابر خواهد کرد.
درست دعوا کنید
نمیگوییم همه دلخوریها را توی دلتان نگه دارید و هیچ وقت با همسرتان یکی به دو نکنید. دعوا کردن یکی از حقوق و حتی نیازهای اساسی شماست. تا زمانی که در مورد مشکلات بحث میکنید، برای حل شدنشان امید دارید. پس به جای سکوتی که تنها فاصله شما را زیاد میکند، با همسرتان بحث کنید. اما یادتان نرود که بحث و دعوا کردن هم آداب خودش را دارد. اگر رفتاری از همسرتان شما را آزار داده، زمین و آسمان را به هم ندوزید و در دعوا تمام اشتباهات پیشین او را رو نکنید. وقت بحث کردن بر همان اشتباه او تمرکز کنید و کل شخصیتش را زیر سۆال نبرید. با رفتار منطقی و بحثهای محترمانه و بیحاشیه، به او نشان دهید که مشکل شما همان رفتار است، نه همه رفتارهای او.
از کنار مشکلات کوچک آسانتر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرامترید موکول کنید. باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تاثیر حرف شمارا چند برابر خواهد کرد.
از هم جدا نشوید
چند وقت است که با هم تئاتر نرفتهاید؟ از آخرین باری که فقط شما دو نفر پشت میز رستوران یا کافه نشسته بودید چقدر گذشته؟ آخرین بار که با هم آشپزی کردید کی بوده؟ اگر پاسخ دادن به این سۆالات برایتان سخت است، بدانید که بیش از اندازه از هم فاصله گرفتهاید. همین امروز بلیت سینما بگیرید و دونفره فیلم ببینید و همین هفته در کنار هم کیک درست کنید و از با هم ساختن و حتی با هم خرابکاری کردن لذت ببرید.
به همسرتان هدیه بدهید
در مناسبت های ویژه هدیه دادن را فراموش نکنید. با این کار عشق و علاقه خود را نشان می دهید. جمله یا پیامی محبت آمیز نیز بنویسید.(نسرین صفری /مشاور خانواده)
جام جم سرا: سرگذشت شوخان برای نخستین بار در روزنامه جام جم چاپ شد و سید حسن هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پس از معاینه این کودک، با بهره گیری از بهترین متخصصان چشم و با استفاده از پیوند سلولهای بنیادی، ۱۵ فروردین سال جاری چشم چپ شوخان را جراحی کرد.
امروز عضو کانون وکلای دادگستری مرکز از بازگشت بینایی به چشمان شوخان خبر داد و به ایرنا گفت: درحالی بینایی به چشمان شوخان بازگشته که خانوادهاش یک ریال بابت جراحیهای او نپرداختهاند. در ادامه مجموعه عکسهای شوخان را قبل از مرخصی از بیمارستان نور ببینید.
عکاس : عارف طاهر کناره/جام جم سرا
شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 15:25
چشمان شوخان بعد از دو عمل جراحی توسط وزیر بهداشت مجددا بینایی خود را به دست آورد. اگرچه برای چنین کودکانی در این سن وقتی پیوندی بر روی چشم انجام میشود، باید ۳ تا ۶ ماه صبر کرد تا نتیجه نهایی آن معلوم شود.
جام جم سرا: هرچند مشخص نیست که چرا پدر شما در گذشته و برادرهایتان اکنون با ازدواج شما مخالفت کردهاند، اما بهترین راهکار این است که با برادرهایتان در این باره گفتوگو کنید. باید از آنها بخواهید که دلایلشان را برای مخالفت با ازدواج شما و خواستگارهایتان بیان کنند. اگر برادرانتان ازدواج کرده باشند، کار شما راحتتر است، چون خودشان میدانند که زندگی انسان با ازدواج کاملتر میشود و انسان قادر خواهد بود، مسیر تکامل را در کنار همسرش بهتر طی کند و به آرزوهایش برسد.
از مادرتان کمک بخواهید
یکی از مهمترین وظایف والدین در برابر فرزندانشان بعد از کسب آمادگیهای لازم برای ازدواج، فراهم آوردن زمینه ازدواج برای آنهاست. همان طور که خداوند متعال در قرآن صریحا امر فرموده است «جوانان خود را به ازدواج در آورید و چنانچه نیازمند باشند، خداوند از فضلش آنها را بینیاز میگرداند» (سوره نور، آیه ۳۲) بنابراین اگر مادرتان در قید حیات هستند، از ایشان بخواهید که به شما کمک کند.
ازدواج با مردانی که طلاق گرفتهاند
به نظر میرسد مردهایی که در حال حاضر به خواستگاری شما میآیند، بیشتر ازدواج دومشان باشد و حتی دارای فرزند هم باشند. توجه داشته باشید که با توجه به سن شما، این مسئله طبیعی است و نباید به همه این خواستگارها بدون بررسی جوانب مثبت، جواب منفی داد؛ به طور مثال، خواستگارهایی که ازدواج کردهاند ولی همسرشان فوت کرده نسبت به آنهایی که طلاق گرفتهاند، دارای اولویت بیشتری هستند. البته درباره خواستگارهایی هم که ازدواج ناموفق داشتهاند و سپس طلاق گرفتهاند، لازم است علت طلاق آنها بررسی شود. ممکن است در بررسیها به دلایل قانع کنندهای برسید که با یکی از همین خواستگارهایتان خوشبخت خواهید شد.
از مراجع قانونی پیگیری کنید
اگر هیچ راه حلی به کمکتان نیامد و احساس میکنید که همه درها به رویتان بسته است، بدانید که دختری در سن شما چنانچه خواستگار شایستهای داشته باشد، با مراجعه به مراجع قضایی میتواند اجازه قانونی برای ازدواج با فرد مورد علاقهاش را کسب کند؛ بنابراین اگر به این نتیجه رسیدهاید که با خواستگارتان، هم کفو هستید فرصت ازدواج را از دست ندهید.
در پایان توصیه میشود که به همراه یکی از برادرانتان به مشاور مراجعه کنید تا بیش از این مانع خوشبختی و سعادت شما نشوند. (حجت الاسلام محمدکاظم جباریان - کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: حرف زیاد دارند برای گفتن، این کودکان آسیب دیده حاشیه شرقی تهران. جایی به نام خاک سفید که چندسال پیش با لودرها خرابش کردند، از نو ساختند، آسفالتش کردند، تمیز کردند اما مردماش را نتوانستند کاری کنند. همانها دوباره راهشان را به سمت این محلهها، خانهها، ساقیها و دورهمیهای مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر پیدا کردند. کودکانشان، همانها که سنشان به سختی به ١٢-١٣سال میرسد، در این محلهها از دورهمیهای عرق خوری، خاطره زیاد دارند، خیلی چیزها دیدهاند، پدر و برادران بزرگشان را دیدهاند که وقتی مست میکنند، مواد میکِشند، «دعوا میگیرند»، کتکشان میزنند. آنها با همینها، با همین تصویرها بزرگ میشوند.
کودکان محلههای حاشیهای تهران، اغلب مهاجرند، خانوادههایشان غرق اعتیاد. آنها از همان سالهای کودکی پای منقل و عرق خوریهای فامیلی و رفاقتی پدرانشان نشستهاند و آدمهای مست زیاد دیدهاند. مزهاش را میشناسند، تلخ است، مثل زندگی «محبوبه» که به اصرار عمهاش، چندینبار از این نوشیدنیها خورده یا «حمید» که برای کامل شدن تفریح پدرش، چند پیکی زده، مست شده، ادا درآورده، تا آنها را بخنداند.
در کوچه پسکوچههای خاکسفید جایی که ١٥-١٦سال پیش بولدوزرها آمدند و دیوارها خانههایش را فرو ریختند، حالا شناسایی کودکانی که الکل مصرف میکنند، سخت است.
خاک سفید، کوچه پسکوچه زیاد دارد، کوچههای که رفت و آمد معتادان را راحتتر میکند، پنهان شدنشان زیر تیرهای چراغ برق یا گوشه پارک. حالا چند سالی میشود که مصرف مشروبات الکلی بین کودکان آسیبدیده این محله، شایع است. کودکان ١٣-١٤ سال؛ برای خانوادههایشان و حتی خودشان، یعنی بزرگ! کودکانی که از ٥-٦ سالگی در خیابانها، چهارراهها، دستفروشی کرده اند، کار کردهاند، ١٣ ساله دیگر برایشان کودک نیست. آنها در همین سن و سال، ازدواج میکنند، بچهدار میشوند. همین سن و سالشان، به آنها مجوز سیگار، قلیان کشیدن، مواد زدن و مشروب خوردن را میدهد. برایشان همه اینها نشانههای بزرگی است. مردانگی است.
احمد، ١٢سال بیشتر ندارد، از همین کودکان است، کار نمیکند، اما زیر تمام ناخنهایش سیاه است، حالا دو سالی میشود که تابستانها به خانه علم جمعیت امام علی (ع) در خاک سفید میآید. او با خانوادهاش سالها پیش به تهران آمد، از همان اول هم حاشیهنشین بودند. کلاس چهارم است، پشت مدرسهشان، همیشه پاتوق هم کلاسیهایش بوده که از این نوشیدنیها میخورند. برای اینکه مست نشوند، ماءالشعیری هم به آن اضافه میکنند. چند باری همراهشان رفته، بدون اینکه شریک شان شود. «تفریحی میخورند، بعضیها هم وقتی اعصابشان به هم میریزد، از این کارها میکنند.» خودش هم گاهی سیگار میکشد. «با مادرم که دعوام میشه، اعصابم خرد میشه. به کسی نگیها!»
امیر، سن و سالی ندارد، میگوید ١٣ سالش است، اما چهرهاش کمتر نشان میدهد، آرام، میگوید: «١١سالمه، اما جلوی بچهها میگم ١٣.»
این مسائل به یک منطقه و محله خاصی محدود نمیشود، هر کجا آسیب باشد، این مسائل هم وجود دارد، ما حتی بین کودکان کم سن هم مصرف این مواد و مشروبات را میبینیم |
مدتی است که به خانه علم خاک سفید میآید. حالا زنگ تفریحشان است. عموی امیر هم خودش میخورد، هم به پسر ١١سالهاش میدهد: «یکبار شاهین کرمک گرفته بود، باباش بهش عرق داد.» برای خانواده اینها عرق خوری کودکانشان فاجعه نیست، نگرانی هم ندارد. آنها یک بار جلوی پدر و مادرشان عرق میخورند، چند باری هم پنهانی. حساسیتی وجود ندارد.
نیما مختاریان که از نزدیک میبیند کودکان آسیبدیده این منطقه چطور قربانی شدهاند، میگوید: «این مسائل به یک منطقه و محله خاصی محدود نمیشود، هر کجا آسیب باشد، این مسائل هم وجود دارد، ما حتی بین کودکان کم سن هم مصرف این مواد و مشروبات را میبینیم.» کودک ١٠ سالهای که هفته گذشته گزارش مسمومیتش به گوش مسئولان خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی(ع) رسید، تنها یکی از اتفاقات غمانگیزی است که در کوچه پس کوچههای شرق تهران، رخ میدهد. مختاریان از کودکانی میگوید که بهطور مستمر، الکل مصرف میکردند، تعدادی از آنها جزو بچههایی بودند که در یک دورهای برای یادگیری به خانه علم خاک سفید میآمدند اما بعدتر، رها کردند و دیگر خبری از آنها نیست.
علیرضا، یکی از آنهاست، ١٤ ساله. پیک موتوری است، دو سالی به خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع) میآمد، اما آنقدر مشکلات مالیاش زیاد بود که دیگر نتوانست ادامه دهد. مصرفش دایمی بود. نشانههایش را داشت. بوی بد دهان، مستی خفیف همیشگی.
بهنام هم قبلا خانه علم میآمد. پسرعموی محمد بود. محمد چند باری او را دیده بود که حالت عادی ندارد. «بهنام، قبلا اینجا «خانه علم» میآمد، اما ول کرد، به خاطر عرق خوری. یکبار به من گفت من خجالت میکشم اینجا بیام، دیگه نیومد.»
محمد، بچههایی را دیده بود که بهخاطر مصرف نوشیدنیهای الکلی، دل درد و سر درد گرفتهاند. حالت تهوع داشتهاند. اما حرفی نزدند. «یکی از دوستام به من گفت بریم عرق بخوریم، اما مادرم نماز میخونه، من از این کارا نمیکنم.» پیشنهاد زیاد داشته، مثلا همان پسرعمویش، همان که یک بار از همین نوشیدنیها خورده بود، حالش بد شده بود و کارش به بیمارستان کشیده بود اما بیمارستان قبولش نکرده بود و جای دیگری برده بودنش.»
محمد، میداند، «عرق همش اسیده، آدمو میکُشه. بوش بده.» او حرفهای بیشتری میزند: «ساندیسیها، همون ویسکی هستند، دونهای ٥ هزار تومن میفروشن، [...] اونی که سگ داره، عرق سگیه. اونی که روباه داره، سنگینتر از بقیه اس.»
کودکان خاک سفید، اغلب یا مهاجر هستند، یا افغان. تعداد مهاجران اما خیلی بیشتر است، ٩٠ درصدشان از شهرهای دیگر آمدهاند، بیپولیشان سبب شده تا حاشیهنشین شوند. خاک سفید سالهاست که از شکل و شمایل قبلی خارج شده، مردمش همانها هستند، شاید قبلیها رفتهاند، جدیدیها آمدهاند، با همان آسیبها و شاید هم کمی بیشتر.
مسئول خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع)، دلیل اصلی گرایش این کودکان به مشروبات الکلی و مواد مخدر را بحران هویتشان میداند: این کودکان از ٧-٨ سالگی وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی میشوند. همین بحران هویت است که آنها را به سمت مصرف قلیان و مواد و مشروبات الکلی میبرد |
«قومیتهای که از شهرهای دیگر به اینجا میآیند، فرهنگ حاشیهنشینی رویشان اثر میگذارد، خیلی از آنها بومی خاک سفید شدهاند، افغانها بعدشان آمدند.» اینها را مختاریان میگوید، حرفهای دیگری هم میزند: «کسانی هستند که پیش از این در روستاها زندگی میکردند، سالم بودند، درگیری نداشتند، اما وقتی به تهران آمدند، حاشیهنشین که شدند، دیگر همان آدمهای سالم قبل نبودند، حاشیه رویشان تأثیر گذاشته.» او این اتفاق را زنگ خطری برای شدت گرفتن آسیبهای اجتماعی میداند.
کودکان آسیب را مزهمزه میکنند
در این محله، «ساندیسی»ها را همه جا میشود پیدا کرد، کودکان ١٤-١٥ ساله، به راحتی از آنها خرید میکنند، حتی راحتتر از کتاب درسی شان. بعضی مشتری ثابتند. دسترسی که آسان باشد، مصرف هم زیاد میشود، مصرف که باشد، مسمومیتها هم بالا میرود. بیشتر این مشروبات الکلی، از عرق سگی گرفته تا ویسکی و... دستساز هستند، آنها را در خانهها میسازند، در یکی از صدها بیغوله شرق، غرب یا جنوب تهران. هر کجا باشد، با ارزانترین وسایل برای خودشان کاسبی راه میاندازند، بستهبندی میکنند. مواد نامرغوبی که «قاطی» زیاد دارند و مجاری ادراری مصرفکنندهها را عفونی میکند. نوعش را هم با عکس حیوانی یا میوهای مشخص میکنند. یک ساقی هم آنها را در همان محدوده میفروشد. مشتریهایشان زیاد است. برایشان فرقی نمیکند، کمسن باشد، یا سن بالا. هر که پول دهد، مشتری است.
مشروبات الکلی دستساز، درد سر زیاد دارد، کم نیست آمار مسمومیتهای ناشی از مصرف این نوع الکلها. مسمومیتها گاهی به جایی میرسد که جان مصرفکننده را میگیرد. مرگ ١٠٢ نفر به خاطر مسمومیت ناشی از مصرف الکل، در ٧ ماهه اولسال ٩١، تنها بخشی از این آمارهاست. حالا وقتی پای کودکان به این ماجرا باز شود، بهطور قطع آسیبها شدیدتر و مرگها بیشتر میشود.کوری کامل، تاری دید، تنگی نفس، گیجی، استفراغ، دردهای شکمی و آسیب شدید اعصاب اندامها، تنها بخشی از عوارض مصرف مشروبات الکلی دستساز است. الکلهای که برای فروش بیشتر با قرص ترامادول، استامینوفن و انواع دیگر آرام بخشها آلوده میشود.
«موسی هفترنگ» را همه اهالی محل میشناسند. او و ٦ برادرش ساقی عرقند. حاشیه شهر، ساقی زیاد دارد، آنها یا مواد مخدر میفروشند یا مشروبات الکلی؛ همهاش هم بیخ گوش ماموران پلیس. آنها همه اینها را میبینند، ساقیهایی که میروند و میآیند و مشتری پیدا میکنند، مشتریهای که گوشه و کنار پارکها دور هم جمع میشوند، مواد میزنند، مشروب میخورند. همه اینها را میبینند. اما برخوردشان طوری نیست که اینها دیگر نباشند.
مختاریان، مسئول خانه علم خاک سفید، جمعیت امام علی از اقدامات پلیسی در این محله گلایه میکند: «گاهی اینجا پلیس کارهایی میکند، عملیاتی اجرا میکند، چهار تا خرده فروش مواد مخدر را میگیرند، میفرستند زندان. غافل از اینکه بازار مواد مخدر یا مشروب را این چند خرده فروش اداره نمیکنند.»
کودکان آسیبدیده خاک سفید هم خیلی چیزها میبینند. خیلی حرفها دارند، ماجراهای کشیدن مواد مخدر و سیگار تا مصرف نوشیدنیهای الکلی، برای این کودکان زیاد است. در کوچه پس کوچههای محلهشان که حالا پر شده از مهاجران، از این تصویرها پر است: «چند روز پیش چند تا پسر دیدم زیر سایهبون پارک نشسته بودن برای خودشان میخوردند و سیگار میکشیدن. ١٣-١٤ ساله بودند.» این را مجتبی میگوید.
او و دوستانش، حداقل یک بار تجربه مصرف مستقیم یا غیرمستقیم مشروبات الکلی را داشتهاند: «یک بار چند تا از دوستام توی چیپس ریخته بودن، خوردم مزهاش خیلی تلخ بود، حالت تهوع به من دست داد.»
مجتبی، میگوید: «پدر و مادرها خیلی براشون این چیزها مهم نیست، همین که پسر یا دخترشون، مواد نکشند براشون کافیه.» میگوید: «مرتضی، ٧سالشه و جلوی باباش میخوره.»
دختر و پسرهای این خانوادهها مهاجر و حاشیهنشین که خانوادهشان درگیر اعتیاد و آسیبهای دیگرند، ١٢-١٣سالشان که میشود، ازدواج میکنند. ازدواج که کردند، دیگر آزادند، مشروب بخورند، مواد بکشند. اینها را اکرم میگوید. زنی ٢٨ ساله که رد پای شیشه و کراک، تنها از چهرهاش که نه، از روی تمام زندگیاش معلوم است. دخترش ١٧سال دارد، عمهاش چند باری مزه مشروب را به او چشانده. میگوید: «برای خانوادهها، مشروب خوردن بچهها بهتر از کشیدن مواد است.»
آنها از خانوادههایشان یاد میگیرند، کوچک و بزرگ زندگی را. از مشروب خوردن و مواد کشیدن تا ازدواجهای زودهنگام، خشونت، آسیب و... دخترها کمتر اما پسران، پنهانی یا علنی، مشروبات الکلی مصرف میکنند، برایشان فرقی نمیکند مادهاش چیست، کجا درست شده، فقط همین که تلخ باشد، مست شان کند و ادای بزرگترها را در بیاورند، کافی است.
کودکان آسیب دیده همه جا هستند، تنها منطقهاش فرق میکند. هر کجای این شهر که قدم بگذاری، اثری از آنها میبینی، کودکانی که طول و عرض زندگیشان، درگیر است |
مسئول خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع)، دلیل اصلی گرایش این کودکان به مشروبات الکلی و مواد مخدر را بحران هویتشان میداند: «این کودکان از ٧-٨ سالگی وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی میشوند. همین بحران هویت است که آنها را به سمت مصرف قلیان و مواد و مشروبات الکلی میبرد.»
حالا چند سالی است که مددکاران خانههای علم این جمعیت، هویتهای جایگزینی برای این کودکان تعریف کرده اند، با دورههای موسیقی، ورزش، تاتر، نقاشی و... «کار ما هویت دادن به این کودکان است. این یکی از راههایی است که میتواند از آسیب جلوگیری کند.» مختاریان تأکید میکند: با همه اینها اما هنوز روی مصرف مشروبات الکلی بین کودکان کار ویژهای انجام نشده است.
از خاک سفید به شوش؛ همه چیز اینجا تلخ است
کودکان آسیب دیده همه جا هستند، تنها منطقهاش فرق میکند. هر کجای این شهر که قدم بگذاری، اثری از آنها میبینی، کودکانی که طول و عرض زندگیشان، درگیر است. کودکان کار شوش، شرایط نامناسب تری از خاک سفید دارند، دلیل اصلی آن هم حجم بالای مهاجران در این منطقه است، مهاجرانی که از شهرهای شمالی، جنوب و جنوب شرقی آمدهاند.
پدر «حمید»، ساقی است، مشروبات الکلی را درست میکند و میفروشد. درآمدش از این راه است، گاهی از همان نوشیدنیهای دستساز، به پسر ٦ سالهاش میدهد تا ادا در بیاورد، بخندند! در منطقه شوش شرقی که پر است از خانوادههای مهاجری که در خانههای نیمهخراب، زندگی میکنند، ساندیسیها گرانتر است، اینجا هر کدام را ٦هزار تومان میفروشند. حمید میگوید: «رضا، پسر همسایهمان، ١٢ سالش که شد، دیگر پای ثابت عرقخوری، بابام شد، یه بار اینقدر مست کرده بود که یک ساعت میزد به دماغ علیرضا، برادرش.»
یونس عموی حمید است، ١٣سال بیشتر ندارد، اما یکبار آنقدر از این مشروبات خورده بود که مست کرد و شیشهها را شکست.
«اینها را از شمال میآورند.» ساسان این را میگوید. پسری که یک لحظه روی صندلی بند نمیشود، میخواهد به کلاس درسش در خانه علم لب خط، برگردد. زنگ تفریحشان است. او از نزدیک شاهد مصرف مشروبات الکلی بین هم محلهایهایش بوده: « خودم یه بار دیدم که یک گالن از این مشروبات را از اونجا آوردن.» اینجا معتاد زیاد است، نه فقط به مواد مخدر که به مشروبات الکلی. از بین آنها هم کودکان زیر ١٥سال زیادند.
در محلهای از شوش شرقی، همان جا که به خاطر ساکنانش، در ساعتهای پایانی روز، هر پیاده روی جرات تردد ندارد، شبها تا صبح بساط قماربازی بپاست، بچهها همه این را میدانند، پدر و برادرهای بزرگترشان، همیشه در این جمعها هستند. آنجا از این نوشیدنیها زیاد میخورند، شرطبندی میکنند. شبها، کودکان خسته از کار نمیخوابند، قماربازی، عرق خوری و مواد کشیدن خانوادهشان را میبینند. مادرانشان یا خانهدار هستند یا معتاد، تکلیف پدرانشان هم معلوم است. عاطفه صحرایی، یکی از مددکاران خانه علم لبخط جمعیت امام علی(ع) اینها را میگوید.
او از این کودکان زیاد دیده. ساقیها را روز و شب در این منطقه میبیند. از اینکه کسی جلویشان را نمیگیرد، شاکی است: «این افراد به وفور در این منطقه هستند، خیلیهایشان ساکنان همین جا هستند.»
فعال حقوق کودکان: متاسفانه همیشه درحال پاک کردن صورت مسأله هستیم، در حالی که اینها، آسیبهای جدید و موضوع روز هستند. پژوهشگران اجتماعی باید به این موضوع توجه کنند، اینها زیر پوست شهر، درحال رشد است |
هر چه میگذرد، شرایط بدتر میشود، اگر تا پیش از این مصرف مواد، در بین کودکان قبحی داشت، حالا دیگر نهتنها همان هم وجود ندارد که مصرف مشروبات الکلی هم به آن اضافه شده.
سجاد، ١٣سال بیشتر ندارد، مدرسه که نمیرود، سواد درست و حسابی ندارد، اما از جزییات خرید و فروش مشروبات الکلی خبر دارد. «بچههای فامیل ما از این مشروبها زیاد میخورن، مخصوصا تو عروسیها. کسی هم چپزی نمیگه.» این را بدون خجالت میگوید. خود او هم چند باری در این عروسیها مصرف داشته. میگوید: «بیشتر پسرای ١٣-١٤ ساله میخورن تا یه کم گرم بشن.» پدرش به او گفته: «هر چی میخوای بخوری، بخور، فقط سیگار و قلیون نکش!»
سعید همسن سجاد است. یک بار پدرش به او از این نوشیدنیها داده. عرق سگی بوده: «تلخ بود، بعد از اینکه خوردم، مریض شدم.»
اینها را مرد چاقی، گوشه چهارراه میفروشد. همان ساندیسیها که معلوم نیست از چه ساخته شدهاند. سعید از همانها خورده بود. میگوید: «با یک تلفن، هر قدر که بخوای، درجا برات مییارن. هر قدر که بخوای.»
آن طرفتر از خانه شان هم مغازه اوراق ماشین است، شاید بازمانده هم پیشههایش است، همانها که اینجا را به خیابان «اوراقچیها» معروف کردند. حالا خیلی وقت است که دیگر نه ماشینی آنجا میآید نه اوراق میشود. آنجا پاتوق عرق خوری عدهای دیگر است. آنها که شبها دور هم جمع میشوند.
صحرایی، مددکار این کودکان در خانه علم میگوید: «مصرف مشروبات الکلی بین این بچهها خیلی زیاد نیست، مشکل ما این است که مشروبات به راحتی در دسترسشان است. اینجا ساقیها زیاد هستند.»
شورش سفید کودکان در برابر جامعه
همه اینها اعتراض کودکان به جامعه است، آنها از درد و رنج به مواد اعتیادآور پناه میبرند. این را فرشید یزدانی، فعال حقوق کودکان میگوید.
«خانواده این کودکان تحت فشار شدید بیکاری، فقر، نابرابری و ستمی هستند که از سوی جامعه علیه آنها اعمال شده، کودکان در این سن و سال، باید در شرایطی باشند که جامعهپذیر شوند، جامعه در برابر آنها مسئولیتی دارد. اما عملا این اتفاق نمیافتد.»
او هم میگوید: «کودکان آسیبدیده با این کارها، احساس هویتیابی میکنند، آنها از بزرگترهایشان الگوبرداری میکنند.»
جامعه با مصرف مشروبات الکلی در میان گروههای آسیبدیده، منطقی برخورد نمیکند، در وهله اول آن را جرم میداند. یزدانی اینها را میگوید و حرفهای دیگری هم میزند: «متاسفانه همیشه درحال پاک کردن صورت مسأله هستیم، درحالیکه اینها، موضوع روز هستند، آسیب جدید این کودکان. پژوهشگران اجتماعی باید روی این موضوع توجه کنند، اینها زیر پوست شهر، درحال رشد است.»
او از همه این اتفاقها تحت عنوان شورش سفید، یاد میکند: «وقتی فضای اعتراض وجود نداشته باشد، افراد افسرده میشوند، گوشهگیر میشوند و درنهایت هم به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی پناه میبرند.»
این اتفاق در کودکان گرفتار آسیب، زودتر شروع میشود. آنها کودکی نمیکنند، جامعه فرصتی به آنها نمیدهد، از ٤-٥ سالگی در خیابانها هستند. این نظر فرشیدی بهعنوان فعال حقوق کودکان است. او، سیاستهای اقتصادی را بهعنوان عمدهترین عامل در افزایش آسیب این کودکان میداند.
یزدانی هم شاهد مصرف مشروبات الکلی در میان این کودکان است. میگوید: «شاید در گذشته وضع بهتر بود، کمتر شاهد این مسائل بودیم اما حالا موارد بیشتری را میبینیم، خانواده این کودکان هم خودشان درگیر اعتیاد هستند، ترجیحشان به مصرف مشروبات الکلی در میان کودکانشان است تا مواد مخدر.»
کودکان حاشیه نشین تهران، زندگیهایشان تلخ است، مزه دهانشان هم. حتی نگاه جامعه. آنها صبح با همین تلخیها بیدار میشوند، به خیابان میروند، کار میکنند، شبها هم همین «مزه» است که روی زندگیشان سایه انداخته. آنها چیزی غیر از این نمیشناسند و ندیدهاند. (زهرا جعفرزاده/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا به نقل از تسنیم: ساسان ساکت با اشاره به اینکه اگر فردی در اصطلاح عامیانه حرص و جوش بخورد و نتواند با کلام ابراز وجود کند، بیشتر دچار سردردهای روانی و میگرنی میشود، اظهار داشت: در مورد تئوری سردردهای میگرنی هنوز اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد اما به طور کلی این سردردها موسوم به سردردهای عروقی هستند اما آنچه بسیار دیده میشود سردردهای تنشی و عروقی است که بیشتر به نوع زندگی افراد بستگی دارد و مربوط به تعامل آنها با اجتماع میشود.
این فوق تخصص اعصاب افزود: از دید روانپزشکی عامل ایجاد سردردهای میگرنی، استرسها و تنشهای عصبی است که ممکن است در اثر بیخوابی، خستگی و حتی گرسنگی باشد.
وی با بیان اینکه بیشتر کسانی که دچار سردرد میشوند افرادی با استرس زیاد و ناتوان در ابراز وجود مشکل خود هستند، عمده داروهای تجویز شده برای این افراد را در دست روانپزشکان دانست که شامل داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب است.
او در این باره گفت: مکانیسم داروها به گونهای است که طاقت فرد را برای مقابله با مشکلات بیشتر میکند، ظرفیت وجودی فرد را برای ابراز خود بیشتر میکند، فرد قدرت انطباق بیشتری با محیط پیدا میکند، قدرت حل مسئله برای وی افزایش مییابد و در نتیجه دچار سردردهای عروقی نمیشود. بنابراین سردردها منشا روانی دارند و ارتباط تنگاتنگی با سبک و شیوه زندگی پیدا میکند.