جام جم سرا: حرف زیاد دارند برای گفتن، این کودکان آسیب دیده حاشیه شرقی تهران. جایی به نام خاک سفید که چندسال پیش با لودرها خرابش کردند، از نو ساختند، آسفالتش کردند، تمیز کردند اما مردماش را نتوانستند کاری کنند. همانها دوباره راهشان را به سمت این محلهها، خانهها، ساقیها و دورهمیهای مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر پیدا کردند. کودکانشان، همانها که سنشان به سختی به ١٢-١٣سال میرسد، در این محلهها از دورهمیهای عرق خوری، خاطره زیاد دارند، خیلی چیزها دیدهاند، پدر و برادران بزرگشان را دیدهاند که وقتی مست میکنند، مواد میکِشند، «دعوا میگیرند»، کتکشان میزنند. آنها با همینها، با همین تصویرها بزرگ میشوند.
کودکان محلههای حاشیهای تهران، اغلب مهاجرند، خانوادههایشان غرق اعتیاد. آنها از همان سالهای کودکی پای منقل و عرق خوریهای فامیلی و رفاقتی پدرانشان نشستهاند و آدمهای مست زیاد دیدهاند. مزهاش را میشناسند، تلخ است، مثل زندگی «محبوبه» که به اصرار عمهاش، چندینبار از این نوشیدنیها خورده یا «حمید» که برای کامل شدن تفریح پدرش، چند پیکی زده، مست شده، ادا درآورده، تا آنها را بخنداند.
در کوچه پسکوچههای خاکسفید جایی که ١٥-١٦سال پیش بولدوزرها آمدند و دیوارها خانههایش را فرو ریختند، حالا شناسایی کودکانی که الکل مصرف میکنند، سخت است.
خاک سفید، کوچه پسکوچه زیاد دارد، کوچههای که رفت و آمد معتادان را راحتتر میکند، پنهان شدنشان زیر تیرهای چراغ برق یا گوشه پارک. حالا چند سالی میشود که مصرف مشروبات الکلی بین کودکان آسیبدیده این محله، شایع است. کودکان ١٣-١٤ سال؛ برای خانوادههایشان و حتی خودشان، یعنی بزرگ! کودکانی که از ٥-٦ سالگی در خیابانها، چهارراهها، دستفروشی کرده اند، کار کردهاند، ١٣ ساله دیگر برایشان کودک نیست. آنها در همین سن و سال، ازدواج میکنند، بچهدار میشوند. همین سن و سالشان، به آنها مجوز سیگار، قلیان کشیدن، مواد زدن و مشروب خوردن را میدهد. برایشان همه اینها نشانههای بزرگی است. مردانگی است.
احمد، ١٢سال بیشتر ندارد، از همین کودکان است، کار نمیکند، اما زیر تمام ناخنهایش سیاه است، حالا دو سالی میشود که تابستانها به خانه علم جمعیت امام علی (ع) در خاک سفید میآید. او با خانوادهاش سالها پیش به تهران آمد، از همان اول هم حاشیهنشین بودند. کلاس چهارم است، پشت مدرسهشان، همیشه پاتوق هم کلاسیهایش بوده که از این نوشیدنیها میخورند. برای اینکه مست نشوند، ماءالشعیری هم به آن اضافه میکنند. چند باری همراهشان رفته، بدون اینکه شریک شان شود. «تفریحی میخورند، بعضیها هم وقتی اعصابشان به هم میریزد، از این کارها میکنند.» خودش هم گاهی سیگار میکشد. «با مادرم که دعوام میشه، اعصابم خرد میشه. به کسی نگیها!»
امیر، سن و سالی ندارد، میگوید ١٣ سالش است، اما چهرهاش کمتر نشان میدهد، آرام، میگوید: «١١سالمه، اما جلوی بچهها میگم ١٣.»
این مسائل به یک منطقه و محله خاصی محدود نمیشود، هر کجا آسیب باشد، این مسائل هم وجود دارد، ما حتی بین کودکان کم سن هم مصرف این مواد و مشروبات را میبینیم |
مدتی است که به خانه علم خاک سفید میآید. حالا زنگ تفریحشان است. عموی امیر هم خودش میخورد، هم به پسر ١١سالهاش میدهد: «یکبار شاهین کرمک گرفته بود، باباش بهش عرق داد.» برای خانواده اینها عرق خوری کودکانشان فاجعه نیست، نگرانی هم ندارد. آنها یک بار جلوی پدر و مادرشان عرق میخورند، چند باری هم پنهانی. حساسیتی وجود ندارد.
نیما مختاریان که از نزدیک میبیند کودکان آسیبدیده این منطقه چطور قربانی شدهاند، میگوید: «این مسائل به یک منطقه و محله خاصی محدود نمیشود، هر کجا آسیب باشد، این مسائل هم وجود دارد، ما حتی بین کودکان کم سن هم مصرف این مواد و مشروبات را میبینیم.» کودک ١٠ سالهای که هفته گذشته گزارش مسمومیتش به گوش مسئولان خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی(ع) رسید، تنها یکی از اتفاقات غمانگیزی است که در کوچه پس کوچههای شرق تهران، رخ میدهد. مختاریان از کودکانی میگوید که بهطور مستمر، الکل مصرف میکردند، تعدادی از آنها جزو بچههایی بودند که در یک دورهای برای یادگیری به خانه علم خاک سفید میآمدند اما بعدتر، رها کردند و دیگر خبری از آنها نیست.
علیرضا، یکی از آنهاست، ١٤ ساله. پیک موتوری است، دو سالی به خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع) میآمد، اما آنقدر مشکلات مالیاش زیاد بود که دیگر نتوانست ادامه دهد. مصرفش دایمی بود. نشانههایش را داشت. بوی بد دهان، مستی خفیف همیشگی.
بهنام هم قبلا خانه علم میآمد. پسرعموی محمد بود. محمد چند باری او را دیده بود که حالت عادی ندارد. «بهنام، قبلا اینجا «خانه علم» میآمد، اما ول کرد، به خاطر عرق خوری. یکبار به من گفت من خجالت میکشم اینجا بیام، دیگه نیومد.»
محمد، بچههایی را دیده بود که بهخاطر مصرف نوشیدنیهای الکلی، دل درد و سر درد گرفتهاند. حالت تهوع داشتهاند. اما حرفی نزدند. «یکی از دوستام به من گفت بریم عرق بخوریم، اما مادرم نماز میخونه، من از این کارا نمیکنم.» پیشنهاد زیاد داشته، مثلا همان پسرعمویش، همان که یک بار از همین نوشیدنیها خورده بود، حالش بد شده بود و کارش به بیمارستان کشیده بود اما بیمارستان قبولش نکرده بود و جای دیگری برده بودنش.»
محمد، میداند، «عرق همش اسیده، آدمو میکُشه. بوش بده.» او حرفهای بیشتری میزند: «ساندیسیها، همون ویسکی هستند، دونهای ٥ هزار تومن میفروشن، [...] اونی که سگ داره، عرق سگیه. اونی که روباه داره، سنگینتر از بقیه اس.»
کودکان خاک سفید، اغلب یا مهاجر هستند، یا افغان. تعداد مهاجران اما خیلی بیشتر است، ٩٠ درصدشان از شهرهای دیگر آمدهاند، بیپولیشان سبب شده تا حاشیهنشین شوند. خاک سفید سالهاست که از شکل و شمایل قبلی خارج شده، مردمش همانها هستند، شاید قبلیها رفتهاند، جدیدیها آمدهاند، با همان آسیبها و شاید هم کمی بیشتر.
مسئول خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع)، دلیل اصلی گرایش این کودکان به مشروبات الکلی و مواد مخدر را بحران هویتشان میداند: این کودکان از ٧-٨ سالگی وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی میشوند. همین بحران هویت است که آنها را به سمت مصرف قلیان و مواد و مشروبات الکلی میبرد |
«قومیتهای که از شهرهای دیگر به اینجا میآیند، فرهنگ حاشیهنشینی رویشان اثر میگذارد، خیلی از آنها بومی خاک سفید شدهاند، افغانها بعدشان آمدند.» اینها را مختاریان میگوید، حرفهای دیگری هم میزند: «کسانی هستند که پیش از این در روستاها زندگی میکردند، سالم بودند، درگیری نداشتند، اما وقتی به تهران آمدند، حاشیهنشین که شدند، دیگر همان آدمهای سالم قبل نبودند، حاشیه رویشان تأثیر گذاشته.» او این اتفاق را زنگ خطری برای شدت گرفتن آسیبهای اجتماعی میداند.
کودکان آسیب را مزهمزه میکنند
در این محله، «ساندیسی»ها را همه جا میشود پیدا کرد، کودکان ١٤-١٥ ساله، به راحتی از آنها خرید میکنند، حتی راحتتر از کتاب درسی شان. بعضی مشتری ثابتند. دسترسی که آسان باشد، مصرف هم زیاد میشود، مصرف که باشد، مسمومیتها هم بالا میرود. بیشتر این مشروبات الکلی، از عرق سگی گرفته تا ویسکی و... دستساز هستند، آنها را در خانهها میسازند، در یکی از صدها بیغوله شرق، غرب یا جنوب تهران. هر کجا باشد، با ارزانترین وسایل برای خودشان کاسبی راه میاندازند، بستهبندی میکنند. مواد نامرغوبی که «قاطی» زیاد دارند و مجاری ادراری مصرفکنندهها را عفونی میکند. نوعش را هم با عکس حیوانی یا میوهای مشخص میکنند. یک ساقی هم آنها را در همان محدوده میفروشد. مشتریهایشان زیاد است. برایشان فرقی نمیکند، کمسن باشد، یا سن بالا. هر که پول دهد، مشتری است.
مشروبات الکلی دستساز، درد سر زیاد دارد، کم نیست آمار مسمومیتهای ناشی از مصرف این نوع الکلها. مسمومیتها گاهی به جایی میرسد که جان مصرفکننده را میگیرد. مرگ ١٠٢ نفر به خاطر مسمومیت ناشی از مصرف الکل، در ٧ ماهه اولسال ٩١، تنها بخشی از این آمارهاست. حالا وقتی پای کودکان به این ماجرا باز شود، بهطور قطع آسیبها شدیدتر و مرگها بیشتر میشود.کوری کامل، تاری دید، تنگی نفس، گیجی، استفراغ، دردهای شکمی و آسیب شدید اعصاب اندامها، تنها بخشی از عوارض مصرف مشروبات الکلی دستساز است. الکلهای که برای فروش بیشتر با قرص ترامادول، استامینوفن و انواع دیگر آرام بخشها آلوده میشود.
«موسی هفترنگ» را همه اهالی محل میشناسند. او و ٦ برادرش ساقی عرقند. حاشیه شهر، ساقی زیاد دارد، آنها یا مواد مخدر میفروشند یا مشروبات الکلی؛ همهاش هم بیخ گوش ماموران پلیس. آنها همه اینها را میبینند، ساقیهایی که میروند و میآیند و مشتری پیدا میکنند، مشتریهای که گوشه و کنار پارکها دور هم جمع میشوند، مواد میزنند، مشروب میخورند. همه اینها را میبینند. اما برخوردشان طوری نیست که اینها دیگر نباشند.
مختاریان، مسئول خانه علم خاک سفید، جمعیت امام علی از اقدامات پلیسی در این محله گلایه میکند: «گاهی اینجا پلیس کارهایی میکند، عملیاتی اجرا میکند، چهار تا خرده فروش مواد مخدر را میگیرند، میفرستند زندان. غافل از اینکه بازار مواد مخدر یا مشروب را این چند خرده فروش اداره نمیکنند.»
کودکان آسیبدیده خاک سفید هم خیلی چیزها میبینند. خیلی حرفها دارند، ماجراهای کشیدن مواد مخدر و سیگار تا مصرف نوشیدنیهای الکلی، برای این کودکان زیاد است. در کوچه پس کوچههای محلهشان که حالا پر شده از مهاجران، از این تصویرها پر است: «چند روز پیش چند تا پسر دیدم زیر سایهبون پارک نشسته بودن برای خودشان میخوردند و سیگار میکشیدن. ١٣-١٤ ساله بودند.» این را مجتبی میگوید.
او و دوستانش، حداقل یک بار تجربه مصرف مستقیم یا غیرمستقیم مشروبات الکلی را داشتهاند: «یک بار چند تا از دوستام توی چیپس ریخته بودن، خوردم مزهاش خیلی تلخ بود، حالت تهوع به من دست داد.»
مجتبی، میگوید: «پدر و مادرها خیلی براشون این چیزها مهم نیست، همین که پسر یا دخترشون، مواد نکشند براشون کافیه.» میگوید: «مرتضی، ٧سالشه و جلوی باباش میخوره.»
دختر و پسرهای این خانوادهها مهاجر و حاشیهنشین که خانوادهشان درگیر اعتیاد و آسیبهای دیگرند، ١٢-١٣سالشان که میشود، ازدواج میکنند. ازدواج که کردند، دیگر آزادند، مشروب بخورند، مواد بکشند. اینها را اکرم میگوید. زنی ٢٨ ساله که رد پای شیشه و کراک، تنها از چهرهاش که نه، از روی تمام زندگیاش معلوم است. دخترش ١٧سال دارد، عمهاش چند باری مزه مشروب را به او چشانده. میگوید: «برای خانوادهها، مشروب خوردن بچهها بهتر از کشیدن مواد است.»
آنها از خانوادههایشان یاد میگیرند، کوچک و بزرگ زندگی را. از مشروب خوردن و مواد کشیدن تا ازدواجهای زودهنگام، خشونت، آسیب و... دخترها کمتر اما پسران، پنهانی یا علنی، مشروبات الکلی مصرف میکنند، برایشان فرقی نمیکند مادهاش چیست، کجا درست شده، فقط همین که تلخ باشد، مست شان کند و ادای بزرگترها را در بیاورند، کافی است.
کودکان آسیب دیده همه جا هستند، تنها منطقهاش فرق میکند. هر کجای این شهر که قدم بگذاری، اثری از آنها میبینی، کودکانی که طول و عرض زندگیشان، درگیر است |
مسئول خانه علم خاک سفید جمعیت امام علی (ع)، دلیل اصلی گرایش این کودکان به مشروبات الکلی و مواد مخدر را بحران هویتشان میداند: «این کودکان از ٧-٨ سالگی وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی میشوند. همین بحران هویت است که آنها را به سمت مصرف قلیان و مواد و مشروبات الکلی میبرد.»
حالا چند سالی است که مددکاران خانههای علم این جمعیت، هویتهای جایگزینی برای این کودکان تعریف کرده اند، با دورههای موسیقی، ورزش، تاتر، نقاشی و... «کار ما هویت دادن به این کودکان است. این یکی از راههایی است که میتواند از آسیب جلوگیری کند.» مختاریان تأکید میکند: با همه اینها اما هنوز روی مصرف مشروبات الکلی بین کودکان کار ویژهای انجام نشده است.
از خاک سفید به شوش؛ همه چیز اینجا تلخ است
کودکان آسیب دیده همه جا هستند، تنها منطقهاش فرق میکند. هر کجای این شهر که قدم بگذاری، اثری از آنها میبینی، کودکانی که طول و عرض زندگیشان، درگیر است. کودکان کار شوش، شرایط نامناسب تری از خاک سفید دارند، دلیل اصلی آن هم حجم بالای مهاجران در این منطقه است، مهاجرانی که از شهرهای شمالی، جنوب و جنوب شرقی آمدهاند.
پدر «حمید»، ساقی است، مشروبات الکلی را درست میکند و میفروشد. درآمدش از این راه است، گاهی از همان نوشیدنیهای دستساز، به پسر ٦ سالهاش میدهد تا ادا در بیاورد، بخندند! در منطقه شوش شرقی که پر است از خانوادههای مهاجری که در خانههای نیمهخراب، زندگی میکنند، ساندیسیها گرانتر است، اینجا هر کدام را ٦هزار تومان میفروشند. حمید میگوید: «رضا، پسر همسایهمان، ١٢ سالش که شد، دیگر پای ثابت عرقخوری، بابام شد، یه بار اینقدر مست کرده بود که یک ساعت میزد به دماغ علیرضا، برادرش.»
یونس عموی حمید است، ١٣سال بیشتر ندارد، اما یکبار آنقدر از این مشروبات خورده بود که مست کرد و شیشهها را شکست.
«اینها را از شمال میآورند.» ساسان این را میگوید. پسری که یک لحظه روی صندلی بند نمیشود، میخواهد به کلاس درسش در خانه علم لب خط، برگردد. زنگ تفریحشان است. او از نزدیک شاهد مصرف مشروبات الکلی بین هم محلهایهایش بوده: « خودم یه بار دیدم که یک گالن از این مشروبات را از اونجا آوردن.» اینجا معتاد زیاد است، نه فقط به مواد مخدر که به مشروبات الکلی. از بین آنها هم کودکان زیر ١٥سال زیادند.
در محلهای از شوش شرقی، همان جا که به خاطر ساکنانش، در ساعتهای پایانی روز، هر پیاده روی جرات تردد ندارد، شبها تا صبح بساط قماربازی بپاست، بچهها همه این را میدانند، پدر و برادرهای بزرگترشان، همیشه در این جمعها هستند. آنجا از این نوشیدنیها زیاد میخورند، شرطبندی میکنند. شبها، کودکان خسته از کار نمیخوابند، قماربازی، عرق خوری و مواد کشیدن خانوادهشان را میبینند. مادرانشان یا خانهدار هستند یا معتاد، تکلیف پدرانشان هم معلوم است. عاطفه صحرایی، یکی از مددکاران خانه علم لبخط جمعیت امام علی(ع) اینها را میگوید.
او از این کودکان زیاد دیده. ساقیها را روز و شب در این منطقه میبیند. از اینکه کسی جلویشان را نمیگیرد، شاکی است: «این افراد به وفور در این منطقه هستند، خیلیهایشان ساکنان همین جا هستند.»
فعال حقوق کودکان: متاسفانه همیشه درحال پاک کردن صورت مسأله هستیم، در حالی که اینها، آسیبهای جدید و موضوع روز هستند. پژوهشگران اجتماعی باید به این موضوع توجه کنند، اینها زیر پوست شهر، درحال رشد است |
هر چه میگذرد، شرایط بدتر میشود، اگر تا پیش از این مصرف مواد، در بین کودکان قبحی داشت، حالا دیگر نهتنها همان هم وجود ندارد که مصرف مشروبات الکلی هم به آن اضافه شده.
سجاد، ١٣سال بیشتر ندارد، مدرسه که نمیرود، سواد درست و حسابی ندارد، اما از جزییات خرید و فروش مشروبات الکلی خبر دارد. «بچههای فامیل ما از این مشروبها زیاد میخورن، مخصوصا تو عروسیها. کسی هم چپزی نمیگه.» این را بدون خجالت میگوید. خود او هم چند باری در این عروسیها مصرف داشته. میگوید: «بیشتر پسرای ١٣-١٤ ساله میخورن تا یه کم گرم بشن.» پدرش به او گفته: «هر چی میخوای بخوری، بخور، فقط سیگار و قلیون نکش!»
سعید همسن سجاد است. یک بار پدرش به او از این نوشیدنیها داده. عرق سگی بوده: «تلخ بود، بعد از اینکه خوردم، مریض شدم.»
اینها را مرد چاقی، گوشه چهارراه میفروشد. همان ساندیسیها که معلوم نیست از چه ساخته شدهاند. سعید از همانها خورده بود. میگوید: «با یک تلفن، هر قدر که بخوای، درجا برات مییارن. هر قدر که بخوای.»
آن طرفتر از خانه شان هم مغازه اوراق ماشین است، شاید بازمانده هم پیشههایش است، همانها که اینجا را به خیابان «اوراقچیها» معروف کردند. حالا خیلی وقت است که دیگر نه ماشینی آنجا میآید نه اوراق میشود. آنجا پاتوق عرق خوری عدهای دیگر است. آنها که شبها دور هم جمع میشوند.
صحرایی، مددکار این کودکان در خانه علم میگوید: «مصرف مشروبات الکلی بین این بچهها خیلی زیاد نیست، مشکل ما این است که مشروبات به راحتی در دسترسشان است. اینجا ساقیها زیاد هستند.»
شورش سفید کودکان در برابر جامعه
همه اینها اعتراض کودکان به جامعه است، آنها از درد و رنج به مواد اعتیادآور پناه میبرند. این را فرشید یزدانی، فعال حقوق کودکان میگوید.
«خانواده این کودکان تحت فشار شدید بیکاری، فقر، نابرابری و ستمی هستند که از سوی جامعه علیه آنها اعمال شده، کودکان در این سن و سال، باید در شرایطی باشند که جامعهپذیر شوند، جامعه در برابر آنها مسئولیتی دارد. اما عملا این اتفاق نمیافتد.»
او هم میگوید: «کودکان آسیبدیده با این کارها، احساس هویتیابی میکنند، آنها از بزرگترهایشان الگوبرداری میکنند.»
جامعه با مصرف مشروبات الکلی در میان گروههای آسیبدیده، منطقی برخورد نمیکند، در وهله اول آن را جرم میداند. یزدانی اینها را میگوید و حرفهای دیگری هم میزند: «متاسفانه همیشه درحال پاک کردن صورت مسأله هستیم، درحالیکه اینها، موضوع روز هستند، آسیب جدید این کودکان. پژوهشگران اجتماعی باید روی این موضوع توجه کنند، اینها زیر پوست شهر، درحال رشد است.»
او از همه این اتفاقها تحت عنوان شورش سفید، یاد میکند: «وقتی فضای اعتراض وجود نداشته باشد، افراد افسرده میشوند، گوشهگیر میشوند و درنهایت هم به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی پناه میبرند.»
این اتفاق در کودکان گرفتار آسیب، زودتر شروع میشود. آنها کودکی نمیکنند، جامعه فرصتی به آنها نمیدهد، از ٤-٥ سالگی در خیابانها هستند. این نظر فرشیدی بهعنوان فعال حقوق کودکان است. او، سیاستهای اقتصادی را بهعنوان عمدهترین عامل در افزایش آسیب این کودکان میداند.
یزدانی هم شاهد مصرف مشروبات الکلی در میان این کودکان است. میگوید: «شاید در گذشته وضع بهتر بود، کمتر شاهد این مسائل بودیم اما حالا موارد بیشتری را میبینیم، خانواده این کودکان هم خودشان درگیر اعتیاد هستند، ترجیحشان به مصرف مشروبات الکلی در میان کودکانشان است تا مواد مخدر.»
کودکان حاشیه نشین تهران، زندگیهایشان تلخ است، مزه دهانشان هم. حتی نگاه جامعه. آنها صبح با همین تلخیها بیدار میشوند، به خیابان میروند، کار میکنند، شبها هم همین «مزه» است که روی زندگیشان سایه انداخته. آنها چیزی غیر از این نمیشناسند و ندیدهاند. (زهرا جعفرزاده/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران، هنگامی که موضوع سرطان مطرح می شود، ما هرگز از تسلیحات کافی در دسترس برای مبارزه با آن برخوردار نخواهیم بود.
اما این به معنای ناتوانی کامل انسان نیست. برخی از گیاهان دارویی می توانند در کمک به مبارزه با سرطان نقش چشمگیری داشته باشند.
شبدر قرمز
شبدر قرمز حاوی ترکیبی قوی به نام فورمونونتین است که به مبارزه با سرطان پستان کمک می کند. بنابر مطالعه ای که در نشریه پزشکی Hormone and Metabolic Research منتشر شد، دانشمندان دریافتند که فورمونونتین از گسترش سلول های سرطانی و همچنین حمله سرطان به سلول های سالم جلوگیری می کند و از این رو گسترش بیماری احتمال کمتری دارد. در شرایطی که مطالعات بیشتری در این زمینه باید صورت بگیرند، اما نتایج کسب شده امیدوارکننده بوده اند.
قاصدک
بر اساس پژوهش های صورت گرفته درباره فواید سلامت شگفت انگیز قاصدک، توانایی این گیاه در مبارزه با سرطان جالب توجه است. یکی از جالب توجهترین مطالعات صورت گرفته درباره توانایی های ضد سرطانی قاصدک در نشریه Evidence-Based Complementary and Alternative Medicine منتشر شده بود. دانشمندان کانادایی دریافتند که پس از گذشت 48 ساعت از مواجهه با عصاره قاصدک، مرگ سلول های سرطانی آغاز شده است. همچنین، مشخص شد قاصدک حتی روی سلول های سرطانی که در برابر شیمی درمانی مقاوم بودند نیز تاثیرگذار بوده است.
پژوهشی دیگر که در نشریه International Journal of Oncology منتشر شد، نشان داد که چای تهیه شده از برگ های قاصدک رشد سلول های سرطان پستان را کاهش می دهد، در شرایطی که چای تهیه شده از ریشه قاصدک توانایی سلول های سرطانی برای حمله به بافت سالم پستان و بافت سالم پروستات را کاهش می دهد.
در مطالعه ای دیگر که در نشریه پزشکی آنلاین Plos One منتشر شد، پژوهشگران دریافتند که عصاره ریشه قاصدک قادر به انتخاب و از بین بردن سلول های سرطانی بدون سمیت برای سلول های سالم بوده است. آنها این گونه نتیجه گیری کردند که ریشه قاصدک جایگزینی بالقوه خوب، غیر سمی و موثر برای حالت های معمول شیمی درمانی است.
زنجبیل
زنجبیل نه تنها می تواند عطر و طعم خوبی به کلوچه ها ببخشد، بلکه این ادویه قدرتمند از ویژگی های ضد سرطانی و نابودکنندگی تومور نیز بهره می برد. به لطف چهار ترکیب مختلف - جینجرول، پارادول، شوگائول و زرومبون - پژوهشی که در نشریه International Journal of Preventive Medicine منتشر شد، نشان داد که زنجبیل ممکن است به درمان سرطان های پستان، روده بزرگ، معده، کبد، پروستات و پوست کمک کند.
گیاه دم اسبی
مطالعه ای که در نشریه Jounal of Medicinal Food منتشر شد، نشان داد که این گیاه دارویی کوچک تکثیر سلول های سرطانی را متوقف می کند. مطالعات بیشتر روی حیوانات نشان داد که ترکیبی از گیاهان دارویی که شامل گیاه دم اسبی به همراه قارچ چاگا بود در کاهش لنفوم (سرطان غدد لنفاوی) و تومورهای سرطان خون موثر بوده و نرخ بقا را تا 33 درصد افزایش داده است.
شیرین بیان
مشخص شده است در ریشه این گیاه خوشمزه ترکیبی به نام گلابریدین وجود دارد که قادر است روشن شدن ژن های سرطان کبد - فرآیندی که به نام بیان ژن شناخته می شود - را متوقف کند. اما گلابریدین تنها ترکیبی در شیرین بیان نیست که توانایی مبارزه با سرطان را نشان داده است. مطالعات نشان داده اند که گلابریدین و دیگر ترکیبات قوی که در ریشه شیرین بیان یافت می شوند ممکن است در زمینه مبارزه با سرطان پستان و سرطان های دستگاه گوارش نیز موثر باشند.
خار شیری
خار شیری یا خار مریم دیر زمانی است که به عنوان یک محافظ کبد شناخته می شود، اما پژوهش ها نشان داده اند که این گیاه ممکن است از جمله بهترین داروهای طبیعی برای درمان سرطان کبد باشد. ترکیبی به نام سیلیمارین که در گیاه خار شیری وجود دارد می تواند به هفت روش مختلف با سرطان مبارزه کند. افزون بر این، ترکیبی به نام سیلیبین از مواد ژنتیکی در سلول های کبد محافظت می کند، در شرایطی که بروز سرطان کبد را کاهش می دهد.
ارگانو
درباره توانایی های ارگانو برای مبارزه با سرطان مطالعات گسترده ای صورت نگرفته است، اما مطالعات اولیه از جمله یک نمونه که در نشریه Journal of Medicinal Food منتشر شد، نشان داده اند که 4-ترپینئول که در ارگانو یافت می شود، در مقابله با گسترش سرطان موثر است.
جعفری
از جعفری بیشتر به عنوان یک چاشنی در غذاها استفاده می شود، اما این گیاه دارویی می تواند در نقش یک راه حل طبیعی برای مقابله با سرطان مد نظر قرار بگیرد. پژوهشی که در نشریه Science of Food and Agriculture منتشر شد، نشان داد که جعفری به عنوان یک آنتی اکسیدان عمل می کند و رادیکال های آزاد را نابود می سازد، از DNA در برابر آسیبی که می تواند به سرطان منجر شود، محافظت می کند و همچنین تکثیر و مهاجرت سلول های سرطانی در بدن را مهار می کند.
بارهنگ
بنابر نتایج پژوهشی که در نشریه Journal of Ethnopharmacology منتشر شده است، گیاه دارویی بارهنگ می تواند با قدرت رشد سلول های سرطانی در انسان را سرکوب کند.
مخمر سنت جان
بیشتر مردم فکر می کنند مخمر سنت جان برای درمان افسردگی استفاده می شود و مطالعات بسیاری نشان داده اند که در این زمینه موثر عمل می کند، اما افراد کمی این گیاه دارویی را به عنوان گزینه ای در درمان سرطان مد نظر قرار می دهند. پژوهشی که در نشریه پزشکی آنلاین Plos One منتشر شد، نشان داد که ماده فعال هیپریسین در مقابله با سرطان مهاجم ملانوما بسیار موثر بوده است.