معمولا این هورمون زمانی که تحت فشار استرس هستید تولید می شود. به همین دلیل به کورتیزول هورمون استرس هم می گویند. تولید بیش از اندازه این هورمون به عضلات آسیب می رساند و روی متابولیزم بدن تاثیر منفی می گذارد و در نتیجه باعث چاقی شکمی می شود.
نشانه های کورتیزول بالا:
غذاهایی که نباید بخورید:
کافئین، الکل، غذاهای سرشار از شکر، شیرین کننده ها و پتاسیم.
غذاهایی که باید بخورید:
غذاهای سرشار از فسفاتیدیل سرین مثل شاه ماهی و پروتئین ها.
غذاهای سرشار از فنیل آلانین مثل، جوجه، تخم مرغ، برنج قهوه ای، بروکلی، کدو و کنگر فرنگی.
غذاهای سرشار از تریپتوفان مثل برنج، سویا، گوشت، تخم مرغ، شیر و مشتقات.
غذاهای سرشار از ویتامین B5 مثل خرما، بادام، شیر، سالمون و بلغور جو.
تعداد وعده های غذایی را بیشتر کنید: ۵ وعده در روز به مقدار کافی و مناسب غذا بخورید. هرگز سعی نکنید که یکی از وعده ها را حذف کنید چون این کار باعث افزایش تولید کورتیزول می شود.
ورزش کنید: ۳ بار در هفته ورزش کنید اما مدت آن بیشتر از ۵۰ دقیقه نشود. ورزش زیاد سطح کورتیزول را بالا می برد. هر ۷ روز هفته ورزش نکنید حتما ۲ یا ۳ روز از هفته را استراحت کنید.
خوب بخوابید: در روز ۸ الی ۱۰ ساعت استراحت کنید تا سطح کورتیزول کاهش پیدا کرده و بدن ریکاوری شود.
ریلکس باشید: در جستجوی تکنیک های ریلکسیشن و مدیتیشن باشید و در زندگی روزانه آن ها را به کار ببرید.
از محرک ها اجتناب کنید: نوشیدنی های انرژی زا، کافئین یا الکل مصرف نکنید.
قرص و مکمل های ضد استرس مصرف کنید: ویتامین C، B5، A، فولیک اسید، زینک، جین سینگ، شیرین بیان، کروم، منیزیم، کلسیم، بابونه و جو.
به مقدار کافی آب بنوشید: هر روز بدن تان را هیدراته نگه دارید. صبح ها ناشتا با شکم خالی و شب ها قبل از خواب یک لیوان آب بنوشید و این را به عادت تبدیل کنید.
، در بازار محصولات بهداشتی معمولا آنقدر تنوع وجود دارد که گاهی باعث سردرگمی مشتریان میشود. انتخاب شامپوی مناسب برای موها نیز از موارد دشواری است که مستلزم داشتن اطلاعات دقیق از نوع و جنس موهاست. از طریق انتخاب شامپوی مناسب میتوان در حفظ و بهبود سلامت موها کوشید.
شامپویی برای موهای چرب
اگر پوست سر و موهای چربی دارید و تاکنون شامپوهای مختلف نتوانستهاند در این میان راهگشا باشند، راههایی از جمله شستوشوی دو بار در روز توصیه میشود. از مصرف شامپوهای آبرسان، مرطوبکننده و نرمکننده و مخصوص موهای چرب خودداری کنید. این قبیل شامپوها رطوبت زیاد را در پوست چرب سر ایجاد میکند. در نقطه مقابل همیشه بهدنبال شامپوهایی با برچسب حجمدهنده، تقویتکننده و متعادلکننده باشید. این محصولات رطوبت کمتری در موها ایجاد میکنند و در از بین بردن چربی اضافی مؤثرتر عمل میکنند. از نرمکننده و حالتدهنده روی پوست سر نریزید بلکه از این مواد تنها روی ساقه موها استفاده کنید سپس بعد از چند دقیقه آبکشی کنید.
مراقب شکست موهای خشک باشید
موهای خشک معمولا با خارش پوسته سر، احساس خارش و حتی پوسهریزی همراه است که گاهی واقعا آزاردهنده میشود. بهخاطر داشته باشید از شامپوهای حجمدهنده و تقویتکننده برای موهای خشک استفاده نکنید. این شامپوها پوست سر را برای کسب رطوبت مورد نیاز میشکافند. برای موهای خشکی که پوستهریزی ندارند به دنبال شامپویی باشید که رطوبت پوست سر را تقویت کند و همچنین رطوبت موها و صاف یا مجعد کردن موها را همراه داشته باشد. اگر پوست سر بسیار خشکی دارید که معمولا با خارش و پوستهریزی همراه است، حتما از شامپوهای مخصوص موهای خشک استفاده کنید که حاوی موادی چون منتول و ترکیباتی هستند که به حفظ رطوبت موها کمک میکنند. از شامپوهای حاوی سولفات که پوست سر و موها را بشدت خشک میکند، خودداری کنید.
شامپو مناسب موهای صاف
معمولا موهای صاف در ظاهر کمپشت به نظر میرسند و در بیشتر مواقع بهدلیل صاف بودن موها، چربی پوست سر براحتی روی ساقه مو جریان مییابد. بسیاری از افرادی که موهای صافی دارند، دارای موهای چرب هستند؛ بنابراین پزشکان توصیه میکنند این افراد از شامپوهای مخصوص موهای چرب و شامپوهای حجمدهنده استفاده کنند.
شامپو مناسب موهای مجعد و فر
کسانی که موهای مجعدی دارند، غالبا از خشکی موهای خود شکایت دارند. در موهای فر بهدلیل پیچ و تابهایی که دارد، چربی پوست سر بدرستی روی ساقه مو جاری نمیشود و از اینرو اغلب اوقات موها بسیار خشک هستند. بنابراین پزشکان توصیه میکنند افرادی که موهای فر دارند باید از شامپوهای مخصوص موهای خشک استفاده کنند تا رطوبت و چربی از دست رفته را جبران کنند.
شامپو مناسب موهای رنگ کرده
موهای رنگ کرده بهدلیل تماسی که با مواد شیمیایی دارند معمولا خشکتر از موهای دیگر هستند و احتمال آسیبدیدگی آنها نیز بیشتر است. بهتر است افراد با موهای رنگشده از شامپوهای تثبیتکننده مو استفاده کنند.
همچنین استفاده از شامپوهای تقویت کننده نیز میتواند آسیب وارده به موها را ترمیم کند و حتی شکنندگی و خشکی ناشی از رنگ مو را نیز بهبود بخشد. شامپوهای تقویتکننده حاوی پروتئینهایی است که وضعیت آسیبدیده موهای رنگکرده را ترمیم میکند.
جام جم سرا: امیر هوشنگ احسانی ضمن تاکید بر این گفته که با مصرف مداوم میوه، سبزیجات و مایعات، و همچنین استفاده از شویندههای غیرصابونی تا حد زیادی میتوان چنین عارضههایی را کنترل کرد، در مورد دلایل خشکی و پوسته شدن پوست بدن در فصل بهار اظهار داشت: هر ساله با سرد شدن هوا یا فصل بهار با افزایش سطح خشکی هوا پوست نواحی از بدن مانند سر، صورت، دست و در برخی موارد ساق پا که بیشتر در معرض هوا قرار دارند دچار خشکی پوست میشوند که ممکن است با علایمی مانند پوسته پوسته شدن این بخشها همراه باشد.
وی افزود: در برخی موارد سادهتر با استفاده ممتد از کرمهای مرطوب کننده مشکل برطرف میشود ولی در برخی افراد این امر به صورت اگزمای فعال در میآید که فرد دچار التهابهای پوستی، خارش، قرمزی و پوسته پوسته شدن در نواحی صورت و سر میشود.
به نقل از افکارنیوز، معاون آموزشی بیمارستان رازی به این نکته اشاره کرد که حتی در برخی افراد به ویژه کودکان که از بدو تولد زمینه اگزما به دلیل اختلالات پوستی فعال است شاهد بروز اگزمای سرشتی میشویم.
احسانی تصریح کرد: این گونه افراد به راحتی با هر عامل محیطی دچار حساسیت شده و در تماس ساده با یک لباس، ماده شوینده، گرد و خاک و سرما دچار قرمزی و خارش شدید که از عوامل اگزما است میشود.
به گفته این متخصص پوست و مو همچنین افراد سالمند در فصل سرما ممکن است دچار اگزمای ساق پا به دلیل خونرسانی در این ناحیه شود که با علایم خارش، قرمزی و پوسته پوسته شدن همراه است.
وی راهکار درمان و پیشگیری از این عارضهها را استفاده از لوسیون و مرطوبکنندههای مخصوص بدن بعد از استحمام عنوان کرد و افزود: همچنین مصرف مداوم مایعات، میوه و سبزیجات در طی روز به کاهش این عوارض کمک میکند.
احسانی مصرف کپسولهای ویتامین E را نیز برای کاهش خشکی پوست به ویژه در فصل سرما مناسب دانست و اظهار داشت: توصیه میکنیم به جای استفاده از صابونهای معمولی از ترکیبات شوینده غیرصابونی به نام (پَن) استفاده شود چون این گونه شویندهها چربی پوست را زیاد نمیزداید و برای پوست خشک مفید است.
جام جم سرا:
اگر فرد مورد نظر شما برای ازدواج گزینه مناسبی باشد، شما می توانید از انتخاب خود دفاع کنید یعنی اگر شما از نظر عقلانی و بر اساس ملاک هایتان نه با هندی بازی و عاشق شدن افراطی، همسر آینده تان را انتخاب کرده باشید و هم کفو بودن از نظر مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیلات، قیافه و... را رعایت کرده باشید می توان گفت فرد موردنظر شما، گزینه مناسبی برای ازدواج است اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزندشان، به دلیل نداشتن ملاک های اصلی و هم کفو نبودن فرد با فرزند یا خانواده شان است. البته این جمله به معنی این نیست که هیچ پدر و مادری در این باره اشتباه نکرده اند و هرگز تصمیم های آنان نادرست نخواهد بود.
دغدغه والدین را نادیده نگیرید
رضا آذریان کارشناس و مشاور خانواده با بیان این مطلب می گوید: در بحث ازدواج، افراد باید آمادگی های مختلفی را داشته باشند که یکی از این آمادگی ها، آمادگی خانواده است. آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.
به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد، در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.
این گونه از انتخاب تان دفاع کنید
این مشاور خانواده می افزاید: مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندشان نمی شوند حتی اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراین اگر پدر یا مادری با فرد موردنظر فرزندشان برای ازدواج مخالف هستند، فرزندان باید دلایل آن ها را بشنوند. اگر این دلایل منطقی و عقلانی باشد، جوانان نباید احساسی تصمیم بگیرند و بگویند که فقط ما ۲نفر مهم هستیم و پیوند قلبی ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.
فرزندان باید روی دلایل منطقی فکر کنند. اگر هم دلایل غیرمنطقی بود، در گام اول باید در یک فضای صمیمی و یک فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنند. جوانان باید ملاک هایشان را برای پدر و مادرشان بازگو کنند و بگویند که چرا و بر چه اساسی از این انتخاب شان دفاع می کنند.
با این حال، ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما منطقی نباشد در این شرایط بهتر است از یک ناظر بی طرف که می تواند بزرگ فامیل باشد، کمک بگیرید تا او دلایل را بررسی کند. این ناظر بی طرف باید مورد تأیید والدین و فرزندشان باشد.
صبر هم لازمه متقاعد کردن والدین است
آذریان ادامه می دهد: زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.
توجه ویژه والدین به اختیار فرزندشان
این مشاور خانواده معتقد است: جوانان نباید فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدین مان نیاز داریم. البته پدر و مادرها هم باید به بحث اختیار در جوانان برای انتخاب همسر آینده شان توجه ویژه ای داشته باشند. بالاخره اگر جوانی با فردی که هیچ علاقه ای به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زیاد زندگی او شکست خواهد خورد و شاید باعث سرشکستگی اجتماعی خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیح را در خودشان افزایش دهند زیرا در غیر این صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش می یابد.
ازدواج پیوند ۲نفر نیست، پیوند ۲خانواده است
تبیان نیز در این باره می نویسد: ازدواج در ایران به معنی پیوند ۲ نفر نیست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخی مناطق کشور ۲ طایفه را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده فرزندان دارد. آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی تان خواهد بود.
چه طور والدینمان را راضی کنیم؟
ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اگر والدین شما با دلایل نه چندان منطقی با ازدواج تان مخالفت می کنند می توانید با چند راه حلی که در ادامه خواهید خواند، تلاش کنید که نظر مساعد آن ها را جلب کنید.
۱ - اول از همه بگوییم که تهدید، پرخاشگری، دعوا یا فرار از خانه و ... به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر راه حل های بیهوده بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.
۲ - با والدین تان صحبت کنید، در شرایطی آرام و منطقی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید. والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آن ها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آن ها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و با او مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.
۳ - والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخاب تان مخالفت می کنند، چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عاقل نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و با صحبت های منطقی به پدر و مادرتان ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتماد هستید.
۴ - اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور خانواده بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.
مخالفت خانواده ها را جدی بگیرید
اگر مخالفت خانواده ها به این دلیل بود که دو خانواده از نظر مذهبی در یک سطح نیستند، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و فرد مورد علاقه تان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد موردنظر است (در حالی که شما به اشتباه فکر می کنید، می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدین تان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید. حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخاب تان دقت بیشتری داشته باشید. (خراسان)
جام جم سرا:
اگر فرد مورد نظر شما برای ازدواج گزینه مناسبی باشد، شما می توانید از انتخاب خود دفاع کنید یعنی اگر شما از نظر عقلانی و بر اساس ملاک هایتان نه با هندی بازی و عاشق شدن افراطی، همسر آینده تان را انتخاب کرده باشید و هم کفو بودن از نظر مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیلات، قیافه و... را رعایت کرده باشید می توان گفت فرد موردنظر شما، گزینه مناسبی برای ازدواج است اما معمولا مخالفت والدین با فرد انتخابی فرزندشان، به دلیل نداشتن ملاک های اصلی و هم کفو نبودن فرد با فرزند یا خانواده شان است. البته این جمله به معنی این نیست که هیچ پدر و مادری در این باره اشتباه نکرده اند و هرگز تصمیم های آنان نادرست نخواهد بود.
دغدغه والدین را نادیده نگیرید
رضا آذریان کارشناس و مشاور خانواده با بیان این مطلب می گوید: در بحث ازدواج، افراد باید آمادگی های مختلفی را داشته باشند که یکی از این آمادگی ها، آمادگی خانواده است. آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.
به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد، در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند. شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.
این گونه از انتخاب تان دفاع کنید
این مشاور خانواده می افزاید: مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندشان نمی شوند حتی اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراین اگر پدر یا مادری با فرد موردنظر فرزندشان برای ازدواج مخالف هستند، فرزندان باید دلایل آن ها را بشنوند. اگر این دلایل منطقی و عقلانی باشد، جوانان نباید احساسی تصمیم بگیرند و بگویند که فقط ما ۲نفر مهم هستیم و پیوند قلبی ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.
فرزندان باید روی دلایل منطقی فکر کنند. اگر هم دلایل غیرمنطقی بود، در گام اول باید در یک فضای صمیمی و یک فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنند. جوانان باید ملاک هایشان را برای پدر و مادرشان بازگو کنند و بگویند که چرا و بر چه اساسی از این انتخاب شان دفاع می کنند.
با این حال، ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما منطقی نباشد در این شرایط بهتر است از یک ناظر بی طرف که می تواند بزرگ فامیل باشد، کمک بگیرید تا او دلایل را بررسی کند. این ناظر بی طرف باید مورد تأیید والدین و فرزندشان باشد.
صبر هم لازمه متقاعد کردن والدین است
آذریان ادامه می دهد: زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست. شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.
توجه ویژه والدین به اختیار فرزندشان
این مشاور خانواده معتقد است: جوانان نباید فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدین مان نیاز داریم. البته پدر و مادرها هم باید به بحث اختیار در جوانان برای انتخاب همسر آینده شان توجه ویژه ای داشته باشند. بالاخره اگر جوانی با فردی که هیچ علاقه ای به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زیاد زندگی او شکست خواهد خورد و شاید باعث سرشکستگی اجتماعی خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیح را در خودشان افزایش دهند زیرا در غیر این صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش می یابد.
ازدواج پیوند ۲نفر نیست، پیوند ۲خانواده است
تبیان نیز در این باره می نویسد: ازدواج در ایران به معنی پیوند ۲ نفر نیست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخی مناطق کشور ۲ طایفه را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده فرزندان دارد. آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی تان خواهد بود.
چه طور والدینمان را راضی کنیم؟
ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اگر والدین شما با دلایل نه چندان منطقی با ازدواج تان مخالفت می کنند می توانید با چند راه حلی که در ادامه خواهید خواند، تلاش کنید که نظر مساعد آن ها را جلب کنید.
۱ - اول از همه بگوییم که تهدید، پرخاشگری، دعوا یا فرار از خانه و ... به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر راه حل های بیهوده بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.
۲ - با والدین تان صحبت کنید، در شرایطی آرام و منطقی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید. والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آن ها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آن ها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و با او مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.
۳ - والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخاب تان مخالفت می کنند، چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عاقل نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و با صحبت های منطقی به پدر و مادرتان ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتماد هستید.
۴ - اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور خانواده بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.
مخالفت خانواده ها را جدی بگیرید
اگر مخالفت خانواده ها به این دلیل بود که دو خانواده از نظر مذهبی در یک سطح نیستند، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و فرد مورد علاقه تان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد موردنظر است (در حالی که شما به اشتباه فکر می کنید، می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدین تان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید. حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخاب تان دقت بیشتری داشته باشید. (خراسان)
جام جم سرا:
کمتر پیش میآید که با دیدن یک فرد پرسشی درباره نام او نشود. شنیدن بعضی نامها دیگران را میخنداند، متعجب میکند یا به تامل وامیدارد. نامها میتوانند صاحبانشان را سربلند کنند یا برعکس موجب خجالت و سرافکندگیشان شوند، اما نباید فراموش کرد وجه مشترک همه نامهای نیک و بد، والدین و بزرگترهایی هستند که آنها را روی فرزندان تازه متولد شدهشان میگذارند.
سالهای گذشته تغییرات زیادی در نامگذاری فرزندان ایرانیان رخ داده است؛ این روزها بسیاری از والدین ترجیحشان این است که اسم بچهشان را یک نام خاص بگذارند؛ برای همین سازمان ثبتاحوال پر شده از نامهایی که شبیه هیچ نام دیگری نیست.
هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش نامی نیک داشته باشد و شاید به همین دلیل است که بسیاری از والدین در انتخاب نام نیکو حساسیت زیادی به خرج میدهند و روزها و ماهها برای انتخاب نام مناسب وقت صرف میکنند.
برخی والدین بر کمتکرار بودن نام هم تاکید دارند و ترجیح میدهند نامی انتخاب کنند که فراوانی کمتری داشته باشد؛ همین امر باعث شده که شاهد اسامی عجیب و غریبی باشیم که گاهی به گوش میرسد. در پایگاه اطلاعات جمعیتی کشور 420 هزار عنوان نام وجود دارد که 220 هزار عنوان دخترانه و 200 هزار عنوان پسرانه است. تنوع نامهای دخترانه که برگرفته از 20 الگوی توصیفی، دینی مذهبی، ملی باستانی، قومی، منطقهای، ترکیبی، نام گلها، طبیعت، حیوانات زیبا، پرندگان، کوهها و رودها و نام موجودات خیالی و تاریخی است؛ بیشتر از نامهای پسرانه است، این در حالی است که تعداد 14 الگو برای نامگذاری پسرها وجود دارد. اول از همه والدین باید توجه کنند اسمی انتخاب کنند که از روی آن بشود جنسیت کودک را شناخت، نه این که اسمش را بگویند و بعد افراد بپرسند دختر است یا پسر! مسلما این نام در شکلگیری هویت جنسی کودک موثر است.
نامی که برای کودک برمیگزینند میتواند شخصیت فردی و اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد چراکه نخستین آهنگ آشنا برای کودک نام اوست و اثر بسزایی در شکلگیری اندیشه و آینده کودک دارد.
اسم بچه را چه کسی انتخاب کند
شیوه و راه و رسم نامگذاری از گذشته تا کنون بارها تغییر کرده است؛ از نوشتن نامهای مختلف و میان قرآن گذاشتن و انتخاب یکی از آنها تا قرعهکشی معمولی و انتخاب یکی از نامهای نامزد شده یا انتخاب نام و اعلام آن از سوی بزرگترها... .
در گذشته به طور معمول این مراسم از سوی بزرگان فامیل و پدربزرگها و مادربزرگهای کودک برگزار میشد و تصمیم نهایی را درباره نام کودک آنها میگرفتند، اما حالا کمتر پدر و مادری هستند که حتی قبل از تصمیم قطعی برای بچهدار شدن چند نام دختر و پسر برای بچه به دنیا نیامدهشان انتخاب نکرده باشند. امروزه بیشتر پدر و مادرها معتقدند که پدر و مادرشان یک بار برای انتخاب نام آنها تصمیم گرفتهاند و حالا نوبت خودشان است که اسم بچهشان را انتخاب کنند. اما در کل این مساله برای بیشتر پدربزرگها و مادربزرگها حل شده است. بیشتر آنها نظر خود را میگویند و شاید خیلی هم دلشان بخواهد با نامی که دوست دارند نوهشان را صدا بزنند، اما این روزها کمتر پدربزرگ و مادربزرگی است که انتظار داشته باشد نام انتخابی او را بپسندند. البته هنوز هم در شهرهای کوچک و روستاها کسانی هستند که واگذاری انتخاب نام کودکشان به بزرگترها را احترام به آنها میدانند و هرچند تا آخر عمر نامی که خودشان برای فرزندشان انتخاب کنند در دلشان میماند، اما معتقدند باید به نظر و عقیده بزرگترها احترام گذاشت و افتخار نامگذاری برای کودک را به آنها سپرد.
اختلافهایی که بهدلیل نامگذاری پیش میآید
مادربزرگ هنوز هم دلخور است، دیگر حتی اشتیاق زیادی برای دیدن نوهاش ندارد و معتقد است با رد کردن نام پیشنهادی او که نام شوهر مرحومش بوده، به او بیاحترامی کردهاند، عمهها هم هیچ کدام با اسم بچه موافق نبودند و به طرفداری از مادرشان اصلا او رابه نام صدا نمیزنند.
این سرنوشت کودکانی است که آنقدر مراسم نامگذاریشان پیچیده و پرمساله میشود که برعکس کاربردش که باید شادی و زندگی به همراه آورد بیشتر باعث دلخوری و دوری و گاهی باعث قهر و قطع رابطه فامیلی میشود.
این مشکل ممکن است بین پدر و مادر هم پیش بیاید، البته بیشتر اوقات والدین به توافق میرسند؛ اما گاهی هم برعکس است و اینجاست که آنها اسمگذاری برای فرزندانشان را بین هم تقسیم میکنند. مثلا با به دنیا آمدن هر فرزند یکی از والدین اسم فرزند را انتخاب کند؛ این طوری بحث بین والدین صورت نمیگیرد، اما امان از وقتی که قرار باشد فرزندی که در راه است اولین و آخرین فرزند باشد. اینجاست که مساله انتخاب اسم مشکلساز خواهد شد؛ زیرا این مساله مربوط به اختلاف سلیقه والدین در انتخاب اسم برای تنها فرزندشان است.
البته این روزها کمی این مساله تعدیل شده، اما هنوز میتوان آن را بین خانوادهها و فامیلها مشاهده کرد، گاهی برای پیش نیامدن این دلخوریها پدر و مادر مجبور میشوند دل همه را به دست بیاورند و نتیجهاش دواسمه و سه اسمه شدن کودک میشود.
من دو اسمه هستم
تازه از وقتی وارد مدرسه شده، متوجه شده که اسم ثبت شده در شناسنامهاش با اسمی که خود را با آن شناخته فرق میکند؛ اسمی که هرچند اسم واقعیاش است، اما برای او غریبه و ناآشناست.
پدر نامی را که خود میپسندد در شناسنامهاش ثبت کرده و مادر با نامی که خود دوست داشته او را صدا زده و از آنجا که ارتباط بچهها با مادران وسیعتر و بیشتر از ارتباط با پدرانشان است، مادر موفق شده و همه حتی پدر بعد از مدتی او را با نام دلخواه مادر صدا زدهاند. این سرنوشت نامگذاری کودکانی است که پدر و مادر یا در بعضی موارد بقیه خانواده و فامیل مثل مادربزرگ و پدربزرگ یا حتی عمه، عمو، خاله و دایی بر سر حرفشان برای تعیین نام کودک باقی میمانند و هیچ کدام از حق داشته و نداشتهشان کوتاه نمیآیند تا در آینده کودک دارای دو نام یا در موارد نادری سه نام باشد. در مواردی حتی کودکانی هستند که در خانواده مادری با یک نام خوانده میشوند و در خانواده پدری با نام دیگر که این نوع نامگذاریها برای کودک بسیار دشوارتر از دو اسمه بودن در شرایطی است که محدود به شناسنامه و خانه باشد. در بعضی خانوادهها هم در شناسنامه کودک یک اسم مذهبی ثبت میکنند، اما با نام دیگری او را صدا میزنند.
سیما راغبیان، مدرس دانشگاه و کارشناس کودک و نوجوان در این باره میگوید: دو اسمه بودن فرد جز ایجاد تضاد برای او هیچ ثمری ندارد و به طور معمول نام شناسنامهای این افراد برای آنها بیگانه است حال آن که در مدرسه و دانشگاه که فقط با اسم شناسنامهای سر و کار دارند بسیار دچار مشکل میشوند.
اسمهای اسلامی
هرچند طی سالهای اخیر خیلی از پدر و مادرها به دنبال نامهای خاص، تک و گاه عجیب و غریب برای فرزندانشان هستند، اما آمارهای هر ساله سازمان ثبتاحوال نشان میدهد همیشه فراوانی چند اسم اول آمار منتشر شده متعلق به اسامی اسلامی است.
طی ده سال اخیر اولین اسم پسرها با رقابت بین ابوالفضل و امیرحسین و امیرعلی در تغییر بوده، اما نام فاطمه هر ساله پرطرفدارترین و دارای بیشترین تعداد نامگذاری برای دخترها بوده است.
و همین طور بر اساس آمار 92 سال گذشته بیشترین انتخاب نام ایرانیان برای فرزندان اسامی ائمه اطهار(ع) است که فراوانی ده نام اول ثبت شده در پایگاه اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال، نامهای پسران به ترتیب عبارت است از محمد، علی، حسین، مهدی، حسن، رضا، محمدرضا، علیرضا، احمد و عباس و برای دختران به ترتیب فاطمه، زهرا، مریم، معصومه، زینب، سکینه، رقیه، خدیجه، لیلا و سمیه.
اما اسمهای ائمه معصومین(ع) مانند اسم حسین، امیرحسین و محمد حسین علاوه بر طول سال، در دو ماه محرم و صفر نیز بیشترین فراوانی را دارند. این مساله درباره برخی نامها نیز صدق میکند. بهعنوان نمونه زمان انقلاب و رحلت امام خمینی(ره) اسم روحالله بالاترین میزان فراوانی را در میان اسمهای پسر داشت.
بعضی افراد برای انتخاب اسم فرزند خود از اسامی دینی استفاده میکنند و دلیل این انتخاب را متبرک بودن این اسامی میدانند و یقین دارند که این اسامی شخصیت فرزندانشان را تحت تاثیر قرار میدهد و حتی گاهی اوقات اسم بعضی از افراد در شناسنامه نام مذهبی است در حالی که به اسم دیگری خوانده میشوند؛ در هر صورت این دسته از افراد اعتقادات خاصی نسبت به این اسامی دارند.
در کل این مساله نشان میدهد هنوز مردم به اسامی مذهبی و اسلامی بیشتر علاقه و اعتقاد دارند تا اسامی دیگر.
تاثیر فیلمها و سریالها بر نامگذاری
تعدادی از نامها اقبال موقت دارند. از این زاویه رسانه ملی نیز نقش مهمی در فرهنگ مهندسی نام و نامگذاری دارد. مثلا، در سریال ستایش نام شخصیت ستایش و در سریال پنج کیلومتر تا بهشت اسم آیدا به واسطه شخصیت خوبی که در فیلم داشت مورد پسند مردم قرار گرفت و در مقطعی بیشترین اسامی فرزندان دختر از بین این اسمها بود؛ بعد از سریال مختار، اسم کیان برای پسرها و بعد از سریال میوه ممنوعه، اسم هستی برای دخترها بسیار متداول شد، آمارهای ثبت احوال نشان میدهد، سال 87 بیش از 15 هزار نفر و سال 88 بیش از 13 هزار نفر نام دختران خود را هستی گذاشتهاند.
این اسامی و بسیاری نامهای دیگر متاثر از فیلمها و سریالها - که تغییر آماری قابل ملاحظهای در چند اسم اول ثبت شده در سازمان ثبت احوال به وجود آورده است- نشاندهنده تاثیر بعضی فیلمها و سریالهای محبوب مردم بر نامگذاری کودکانشان است.
حالا وقتی همه این بچهها با اسمهایی شبیه هم - که بیشترشان متعلق به دورهای خاص هستند - وارد مدرسه میشوند چه اتفاقی میافتد؟ چند ستایش و هستی و آیدا و... در یک کلاس!
این مساله نشاندهنده تاثیرپذیری زیاد مردم از رسانه ملی است، این که آنها تا این حد به این رسانه دقت و توجه میکنند و حاضرند اصلیترین و اولین تصمیم در مورد زندگی کودکانشان را از این رسانه اتخاذ کنند، بار مسئولیت این رسانه را
سنگینتر میکند.
مادربزرگم نمیتواند مرا صدا بزند
حسرت یک بار درست صدا زدن اسم نوه اش به دلش مانده، انستیاژ هم دوست دارد مادربزرگش او را با نام درست و واقعیاش صدا بزند نه هر بار با یک تلفظ و یک آهنگ، اما هر چه خودش هم برای مادربزرگ نامش را تکرار میکند و سعی میکند نام خود را به او یاد دهد تلفظ مادربزگ خوب نمیشود!
نامی که در حال حاضر برای نوزاد نورسیده خانواده جذاب و شیرین میآید شاید تا چند سال دیگر برای زن یا مردی که میخواهد وارد جامعه شود مایه کسرشان باشد. شنو، چیمن، آنوشکا، صابرنیا و آمیتیس نامهایی هستند که پدران و مادران امروز بر فرزندان خود میگذارند.
پدیده اسمهای خاص و بیهمتا تا آنجا پیش رفته که برای تکرار بعضی از نامها باید حداقل لیسانس داشته باشید! بماند که با همین مدرک هم اگر تا سه هفته فکر کنید نمیتوانید معنی آن اسمها را حدس بزنید.
گاهی دائم صدا زدن بچه با آن اسم سخت و با تلفظ تخصصی برای پدر و مادر او هم مشکل است، اما این والدین با پشتکار قوی این سختی را به جان میخرند تا کودکشان اولین کسی باشد که صاحب این اسم هرچند عجیب و سخت است.
حالا سوال اینجاست که واقعا تک و خاص بودن بعضی اسمها به غلط تلفظ کردن اسم کودک از سوی مادربزرگ و پدربزرگ و در بیشتر موارد همکلاسیهای مهدکودک و مدرسه کودک میارزد یا نه!
اسمهایی پرطرفدار دیروز و امروز
برخلاف دهههای قبل که بیشتر مردم برای نامگذاری نوزادان به دنبال نامهای متداول بودند، در سالهای اخیر به دنبال نامهایی متمایز هستند.
نامها تحت تاثیر مد هستند. کمتر نامی را میتوان یافت که در طول نسلها محبوبیت خود را حفظ کرده باشد. شاید نامهایی که الان عجیب به نظر میرسند چند سال پیش برای پدران و مادرانی که اقدام به نامگذاری آنها روی فرزندانشان میکردند عجیب و خندهدار نبود. در گذشته بعضی والدین با توجه به اهمیت یک شیء، یک صفت یا صنعت در دورهای خاص اقدام به گذاشتن نام آن روی فرزندان خود میکردند؛ چهبسا در بیشتر موارد حتی معنی درست آن را نمیدانستند؛ این شرایط همچنان باقی است، بسیاری از خانوادهها برای این که نامی متفاوت و منحصربهفرد بر فرزند خود بگذارند از نامهای عجیب و غریب استفاده میکنند و اصرار دارند که آن اسم در شناسنامه فرزندشان ثبت شود ولی شاید چند سال دیگر همین اسم متفاوت موجب سرافکندگی فرزندشان در آینده شود.
برخی از والدین پس از تولد فرزندان خود برای آنها نامهای ترکیبی ناموزن یا خارجی بدون معنا و مفهوم ایرانی انتخاب میکنند، حال آن که نامگذاری بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم یا لحاظ کردن معیارهای ملی و اسلامی در واقع اقدامی ضدفرهنگی است، اما سازمان ثبت احوال به منظور حفظ ریشههای فرهنگی کشور با این اقدام آنها مخالفت کرده و انتخاب نام را مشروط به تائید و صدور مجوزدر کمیته چهار نفره این سازمان میکند؛ این کمیته چهار نفره تائید اسامی متشکل از دو استاد دانشگاه دارای دکتری ادبیات فارسی و ادبیات عرب و مدیرکل ثبت احوال استان و معاون سجلی این سازمان است و اسامی غیرمتعارف باید برای تائید در این کمیته مورد بررسی قرار گرفته و به تائید نهایی برسد.
هر ماه حدود 30 تا 40 پرونده انتخاب نام برای طرح در این کمیته مطرح میشود و به طور معمول در 70 درصد موارد، انتخاب اسم به تائید کمیته میرسد و در30 درصد نیز نامهایی از سوی کمیته به والدین پیشنهاد میشود.
اگر در دهه 70 آرشها و کورشها و امیرحسینها زیاد بودند و در دهه 80 پارساها و ایلیاها، در این سالها نوبت به هیراد و رشان رسیده است. ظهور این جریان در سالهای اخیر موجب شده که مردم در نامگذاری به دنبال واژههای جدید باشند، واژههایی که قبلا خیلی مورد استفاده قرار نمیگرفته و به دلایلی بخشی از والدین علاقه دارند که از این اسامی برای فرزندانشان استفاده کنند.
جالب است بدانید ده نام فراوانی که در استان تهران در شش ماهه گذشته انتخاب شده، شامل: امیرعلی، محمدطاها، امیرحسین، علی، ابوالفضل، امیرعباس، امیرمحمد، محمدمهدی، محمدحسین، پارسا، برای پسران و فاطمه، زهرا، نازنینزهرا، ریحانه، النا، رها، هستی، سارینا، باران و ستایش برای دختران بوده است.
اسمهایی که افراد از داشتن آنها خجالت میکشند
ویلا، سماور، شناور، چرت، نخواسته، حقیر، نوشابه و اسکناس، بخشی از نامهایی عجیب و غریبی هستند که در سالهای اخیر با درخواست صاحبان آنها اقدام به تعویض نام در شناسنامه شده است.
اکنون در سازمان ثبت احوال 3737 نام پسرانه و 3812 نام دخترانه قابل تغییر وجود دارد که هر شخصی نامش در آن باشد بلافاصله به اسم مناسب، قابل تغییر است. البته ممکن است اسمی در این فهرستها نباشد، اما از دید ثبت احوال قابل تغییر باشد که در این باره فرد باید دنبال مجوزهای لازم باشد.
مساله فقط خجالت کشیدن افراد از اسمهای عجیب و غریبشان نیست، والدین برای نامگذاری کودک تا آنجا باید دقت داشته باشند که کودک در سنین متفاوت نه از معنی اسمش و نه از آهنگ آن، خجالت نکشد یا اسمهای بدون معنایی که تهی و بدون پشتوانه فرهنگی است برایش انتخاب نکنند که در بزرگسالی به طور دایم مجبور به توضیح درباره اسمش شود.
موقع انتخاب اسم به این مساله دقت کنید که نام انتخابی در حالت عامیانه و کوتاه شده چه صورتی به خود میگیرد. گاهی اوقات یک اسم متناسب زیبا با کمی تغییر تبدیل به یک اسم نامتناسب با معنای بد میشود. دستهای از افراد هستند که برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره عزیزانشان برای نامگذاری فرزندانشان از اسامی آنها استفاده میکنند؛ هر چند که شاید بعضی از آن اسامی در زمان حال دیگر هیچ طرفداری نداشته باشد. زنده نگه داشتن نام اعضای متوفی فامیل باری است که بر دوش کودک نهاده میشود. نام انتخاب شده برای نوزاد توقعات والدین را نمایان میسازد. آنها میخواهند و میکوشند همه صفات نیکوی فرد فقید خانواده در فرزندشان متجلی شود. باید توجه داشته باشیم که قرار نیست آدمها ادامهدهنده راه و مشی یکدیگر باشند. اگر نام کودک نماد قدرت، بیباکی یا قهرمانی باشد و او فاقد چنین خصایصی، ممکن است در طول سالهای کودکی همواره در معرض سرکوفت خانواده یا دیگران قرار بگیرد. از طرف دیگر اسمهایی که چیزی یا کسی را یادآوری میکند ممکن است در بزرگسالی یا حتی از دوران مدرسه رفتن برای افراد مشکلآفرین باشد، مثل نام رستم که هر چند یکی از نامهای فاخر شاهنامه و برخوردار از پشتوانه فرهنگی و اسطوره پهلوانی و قدرت است؛ اگر روی یک پسر بچه نحیف و لاغر گذاشته شود، ممکن است باعث شود توسط همسالان دیگر به سخره گرفته شود و همین طور بعضی نامهای دیگر مثل زیبا، ماهرو و... .
اگرچه نتایج یک پژوهش صورت گرفته در حوزه نامها نارضایتی بیشتر انسانها از اسمشان را نشان میدهد، اما بیشتر شرکتکنندگان در نظرسنجی اعلام کردهاند باوجود نارضایتی از اسم، اگر حق تغییر نامشان را داشته باشند، ترجیح خواهند داد از این حق استفاده نکنند. آنهایی هم که تمایل به تغییر اسم داشتهاند، کسانی بودهاند که بهدلیل نوع نامشان متحمل فشار شدهاند. بچهها در برابر تفاوتها، دقیق و بیملاحظه هستند. همچنین آنها در مقاطعی معین نسبت به اسامی مردانه و زنانه مرزبندیهای خللناپذیری در ذهن دارند؛ از همین رو وقتی کودکی از یک جنس معین را میبینند که در نظر آنها نام جنس مخالف را بر خود دارد، دست به استهزای وی میزنند. داشتن نامهای خارجی نیز ممکن است باعث خندیدن و مسخره شدن از طرف دیگران شود، هرچند چند سالی است استفاده از اسمهایی مانند رابرت، الیزابت و جورج ممنوع است و اگر کسی هم این اسمها را داشته باشد بلافاصله بعد از تقاضا به اسامی ایرانی اسلامی تغییر میکند و همین طور بعضی نامها که بسیار مورد علاقه افراد بوده ، اما شاید خیلیها هنوز نمیدانند معنی خیلی جالبی ندارد مثل نام شیما که به معنی زن خالدار است و جزو اسامی قابل تغییر بوده و دیگر با گذاشتن آن موافقت نمیشود.
سازمان ثبت احوال این حق را برای افرادی که نام نامناسب دارند قائل شده که بتوانند در اسرع وقت نامشان را تغییر دهند؛ اگر اسمشان جزو فهرست اسمهایی باشد که در ثبت احوال قابل تغییر قید شده راه سادهتری پیش رو دارند، با مراجعه به سازمان ثبت احوال میتوانند نام خود را تغییر دهند، اما اگر نامشان در این فهرست نباشد راه دشوارتری پیش رو دارند.(ضمیمه چاردیواری/الهام طباطبایی)
جام جم سرا:
وقتی خون کافی به مغز نرسد، افراد غش می کنند و به صورت موقت هوشیاری شان را از دست می دهند. این طور مواقع زمینه ها و موارد دیگری نیز باعث قوت گرفتن احتمال از دست دادن هوشیاری به طور موقت میشود:
- به شدت ترسیدن و شنیدن ناگهانی خبر بد و خوب
- تحمل درد شدید و ناگهانی
- زور زدن هنگام اجابت مزاج
- ایستادن طولانی مدت
- سرفه کردن شدید
- کاهش ناگهانی فشار خون
- افت قند خون
- بروز حمله قلبی یا سکته مغزی
کمکهای اولیه به فرد غش کرده
در این جور مواقع چه باید کرد؟ به نقل از سلامانه، برای کمک به شخص غش کرده باید او را در وضعیت دراز کش قرار داد. اگر کسی در وضعیت نشسته یا ایستاده از ضعف و سرگیجه شکایت دارد، او را بخوابانید. اگر جایی برای این کار نیست از او بخواهید در وضعیت نشسته، به جلو خم شود و سرش را بین زانوها قرار دهد. نتیجه این کار، ورود خون بیشتر به مغز است. اگر شخصی غش کرده و هنوز در وضعیت نشسته است، فورا او را روی زمین بخوابانید.
جام جم سرا: از بارزترین ویژگی های دوره نوجوانی ، تغییرات گسترده جسمی-عاطفی-شناختی، خودمحوری، استقلال طلبی ،تمایل به دوستی با همسالان و تایید شدن ازجانب دیگران است. در سوال تان به این نکته اشاره کرده اید که به تحسین دیگران نیاز دارید، این یک واقعیت است که بسیاری از افراد از مورد تحسین واقع شدن و تایید شدن احساس خوشایندی می کنند. در عین حال نیز تخریب و تکذیب شدن از جانب دیگران احساس ناخوشایندی را در فرد ایجاد می کند. این یک احساس طبیعی است، اما اگر فرد تصور کند تایید و یا تخریب دیگران تنها ملاک سنجش ارزش و اعتبار اوست دچار اشتباه و خطای فکری شده است. به این دلیل که همیشه کسانی وجود دارند که شما را در حوزه های مختلف تایید نمی کنند که این موضوع به تفاوت نگرش ها ، باورها و اعتقادات ما انسان ها برمی گردد. زمانی که فرد، ارزشمندی خود را به تایید شدن از جانب دیگران منوط می کند گویی کنترل احساسات خود را به دست دیگران داده است و با هر تاییدی شاد و با هر مخالفتی ناراحت می شود.
خود را قربانی نظر دیگران نکنید
به خاطر تایید و تحسین شدن از جانب دیگران کاری را انجام ندهید، به خاطر آن چه برای شما مهم، ارزشمند و ضروری است کاری انجام دهید؛ برای مثال برای تهیه و خرید ابزار و وسایل شخصی، به نظر و خواسته خودتان توجه کنید، در مواقع دیگر اگر لازم باشد نظر و پیشنهاد دیگران را جویا شوید، اما در نهایت خودتان تصمیم گیرنده باشید. به فعالیت هایی بپردازید که مورد علاقه خود شماست نه مورد علاقه دیگران. برای تعیین اهداف و انجام فعالیت ها، خودتان تصمیم بگیرید و کارهایی را انجام دهید که با علایق شما هماهنگ است . دقت کنید اعتقادات ، باورها و علایق خودتان را قربانی نظر( تایید و تحسین) دیگران نکنید ، زیرا به زودی فرد دیگری پیدا خواهد شد که با نظر آن فرد اول مخالف است و شما گرفتار چرخه معیوبی می شوید که نتیجه آن کاهش احساس خود ارزشمندی ،کاهش اعتماد به نفس و ملعبه دست دیگران شدن است.واقعیت این است که هر چه به دنبال تایید و تحسین دیگران باشید کمترآن را به دست می آورید. البته این مسئله نباید باعث شود که خود را از دریافت مشورت دیگران به خصوص والدین تان بی نیاز ببینید.
به رفتار خود دقت کنید
اشاره کرده اید که اطرافیان به دلیل حسادت شما را تخریب می کنند. به رفتار خود دقت کنید. در بیشتر مواقع رفتار دیگران با فرد بازتاب رفتار وی با آن هاست. اگر شما با اطرافیان خود طوری رفتار می کنید که حسادت آنها را بر می انگیزد- مثلا تحقیر کردن ، عیب جویی و تعریف ازخود و موفقیت های خود معمولا باعث حسادت اطرافیان می شود - اگر متوجه شدید که خودتان رفتارهای منفی داشته اید، آن ها را تغییر دهید. با اطرافیان تان طوری رفتار کنید که دوست دارید آن ها با شما آن گونه رفتار کنند ، صمیمی، مهربان و فروتن. مسئولیت رفتار خود را بپذیرید. منتظر نباشید تا دیگران تغییر کنند تا رفتار شما نیز تغییر کند. شما تغییر را از خود آغاز کنید. مطمئنا وقتی شما در رفتار خود تغییرات مثبتی ایجاد کنید ، آن ها نیز گام هایی را برای بهبود ارتباط برخواهند داشت. نکته دیگر این که احساس منفی خود را از نوع رفتار دیگران بیان کنید. اگر ناراحتی خود را به زبان نیاورید کسی نمی داند که شما چه احساسی دارید.به جای نمایش ناراحتی (مثل اخم کردن ، سخن نگفتن،طعنه و کنایه زدن)با استفاده از کلمات مناسب احساس خود را بیان کنید. مثلا بیان کنید "زمانی که به حرف های من توجهی نمی کنید، ناراحت می شوم ". با بیان احساسات خود ، زمینه مناسبی را برای حل مشکلی که چنین احساساتی را در شما به وجود آورده است، فراهم می کنید.(سارا هجری – روانشناس بالینی/خراسان)
جام جم سرا: علت اصلی شکل گیری کدورتهای شما و همسرتان، یک خطایشناختی رایج است که به زبان ساده عبارت است از «تغییر چیزی که شما اصلا نمیتوانید و نباید هم که بخواهید آن را تغییر دهید.» آن چیز رفتارهای درست یا نادرست والدینتان است؛ از شما ادعا و شکایت، از شوهرتان انکار مکرر و در نهایت بیاعتنایی و ملالت.
اینکه به فرض، پدر و مادر شوهرتان توقعات نابجایی دارند اشتباه است اما اشتباه بدتر این است که شما شوهرتان را به خاطر رفتار آنها متهم کنید که چرا روی رفتار پدر و مادرش کنترل ندارد؟ مردها به واسطه ذهن منطقی و استدلال خطی قویتر نسبت به زنان، خیلی سریع به موضوعاتی که از دید آنها غیر منطقی باشد واکنش نشان میدهند و اینکه میگویید زود عصبانی میشود به همین دلیل است.و اینکه چند روزی قهر و یا بیاعتنایی میکند نیز نشانه درماندگی و احساس بلاتکلیفی اوست که چرا موضوع به این سادگی را نمیتواند به شما بفهماند. اگر این نوع جر و بحثها خیلی تکرار شود و همسرتان واقعاً به درماندگی برسد، ممکن است به شیوههای مختلف رابطه زناشویی را دچار مشکل کند؛ به عنوان مثال با بیاعتنایی به خواستههای همسر و فرزندان وکم حرفی وسردی در روابط- مصرف داروهای آرام بخش و حتی مواد مخدر- پرکاری و کمتر در خانه بودن- برقراری روابط عاطفی ناسالم در محیطهای مجازی و واقعی و در نهایت طلاق
البته خاطر نشان میکنم هر دل دردی، نشانه آپاندیس نیست پس مراقب باشید بیجا برچسب نزنید! تاکید میکنم اگر میخواهید اصطلاحاً کار به جاهای باریک نکشد دست از جر و بحث درباره موضوعاتی که اصلاً روی آن هیچ کنترلی ندارید، بردارید. شما و شوهرتان اگر بدانید حتی روی رفتارهای خودتان هم کنترل مطلق ندارید بلکه کنترل نسبی دارید که البته در عمل این گونه فکر نمیکنید، دیگر انتظارات بیجا از یکدیگر به خاطر رفتارها و صحبتهای پدران و مادران بزرگوار خود نخواهید داشت اما بد نیست شوهرتان هم این نکته را به یاد داشته باشد:
همسر شما همیشه دوست دارد فقط یک مرد در زندگی کنونیاش برای او و فرزندانش تصمیم بگیرد و آن مرد شمایید و بالعکس شما نیز چنین هستید. پس ابتدا این اصل را بدانید و سعی کنید به آن عمل کنید و ثانیاً اگر نمیتوانید آن را به طور کامل اجرا کنید، بدانید که برخی بیمهارتیها و افراط و تفریطها و حتی خطاهایشناختی (نگرشهای اشتباه) باعث آن شده است. مشاوران و روانشناسان میتوانند در این باره به شما کمک کنند. موفق باشید. (رضا زیبایی – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: نگرانی شما را کاملا درک میکنم، امیدوارم مطالب ذیل کمک کننده باشد.
-پسر شما در دوران بلوغ و تحت تاثیر شدید هورمونها و کروموزوم ۶ قرار دارد، پس رفتارهایی مثل عصبانیت، هیجان خواهی، انتقاد کردن و ایراد گرفتن، درگیری با خواهر و برادر و... از ویژگیهای خاص این دوره سنی است.
-عوامل دیگری غیر از اینها نیز ممکن است در ایجاد رفتارهای ناسازگارانه موثر باشد؛ مثل استرسهای دوران بارداری و زایمان سخت در مادر و سابقه تشنج، کم خونی، کم کاری یا پرکاری تیروئید، کمبود کلسیم و... در نوجوان که باید توسط متخصص بررسی و درمان شود.
-وقتی با خواهرش درگیر است، لطفا قضاوت نکنید آنها را محاکمه نکنید و علیه هر کدام از آنها حکمی صادر نکنید؛ مثلا به پسر یا دخترتان نگویید تو مقصری، تو کوتاه بیا و... آنها را رها کنید، بگذارید خودشان موضوع را حل و فصل کنند، اما به صورت جداگانه میتوانید با هر کدام به اختصار صحبت کنید، توجه داشته باشید او را با خواهرش مقایسه نکنید، در حضور او به خواهرش توجه و محبت نکنید و...
-لطفا رفتارهای خودتان را بررسی کنید که چه زمانی به شما بیاحترامی میکند، مثلا اگر زمانی که او را نصیحت یا از او انتقاد میکنید این اتفاق میافتد، پس هرگونه امر و نهی، مقایسه، تهدید و... را به سرعت قطع کنید.
-وقتی عصبانی میشود و سر و صدا میکند، توهین میکند و... فقط و فقط گوش کنید، جواب ندهید، بحث یا به اصطلاح کل کل نکنید و او را رها کنید، در عوض نکات مثبتش را مطرح و تقویت کنید.
-شما و همسرتان رابطه عاطفیتان را بدون شرط با او تقویت کنید، یعنی ابراز علاقه کنید، عشق بورزید، بگویید دوستش دارید...، اما نگویید هر وقت رفتارش خوب شد ما هم این کارها را خواهیم کرد.
- رفتارهای گذشته و حال خودتان را بررسی کنید آیا او این رفتارها را از شما و همسرتان نیاموخته است؟! اگر این گونه است، رفتارتان را اصلاح کنید.
-مسلما این رفتارها ریشه در گذشته او دارد و برای بررسی دقیقتر آنها نیازمند ادامه جلسات مشاوره هستید. مباحث مشاورهای و راهکارهای تربیتی سریع جواب نمیدهد. پس لطفا شما و همسرتان در ابتدا بدون حضور فرزندتان جلسات را ادامه دهید تا زمینه برای حضور او در جلسات بعدی فراهم شود.
-رفتار مناسب شما و همسرتان میتواند فضای خانه را گرم و عاطفی کند و در ایجاد رفتارهای مثبت فرزندتان نقش زیادی دارد، پس این روابط را تقویت کنید. (حسین سلیمانپور - کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی/خراسان)