مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی در این باره گفت: هدف از تشکیل خانواده در چند دهه اخیر نسبت به گذشته دچار تغییر شده زیرا در خانوادههای سنتی با دید تداوم وضعیت اجتماعی هدف اصلی ازدواج ضمن بر آوردن نیازهای زن و شوهری، پرورش فرزندان سالم بود اما درحال حاضر هدف اصلی هریک از زوجین ارتقای وضعیت خود در عرصههای مختلف تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی و... است و در این بین آنان حضور فرزند را مخل رسیدن به اهداف شخصی خود میدانند.
فربد فدائی ادامه داد: در ازدواجهای سنتی مرد همواره در نقش نان آورخانه و زن نقش کدبانو و مادر را به عهده داشت؛ در چنین شرایطی زنان نقش مادری خود را به عنوان یک وظیفه اصلی و اساسی پذیرفته بودند، در حالی که اکنون به علت اشتغال و افزایش سطح سواد گروه عمدهای از زنان در جامعه، این باورها از بین رفته و امکان آنکه زن بتواند بخش عمدهای از وقت خود را به فرزندپروری اختصاص دهد نیز وجود ندارد.
این روانپزشک افزود: درگذشته هدفهای اصلی و اساسی ازدواج، زن و مرد را مکلف میکرد تا هدفهای فردی خود را به نفع آنان تغییر دهند، اما درحال حاضر با وجود مسائلی چون افزایش امکان تحصیل برای دختران وسپس اشتغال و استقلال آنان شاهد افزایش سن باوروی و و کاهش تمایل به آن هستیم. همچنین زنان و مردانی که در سنین بالا ازدواج میکنند بعلت تعهدات شغلی و تحصیلی خود ترجیح میدهند فرزندان کمتری داشته باشند در حالی که در کنار این عوامل نمیتوان نقش تبلیغاتی که طی دهههای گذشته خانواده را تشویق به داشتن فرزند کمتر میکرد، نادیده گرفت.
مدیر گروه روان پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تصریح کرد: تمامی تصمیمگیریهای کلان جامعه باید با نهایت آگاهی و با برنامهریزیهای دقیق صورت گیرد اما متاسفانه این دید جامع در زمان اجرای سیاست کاهش فرزند آوری در سالهای گذشته وجود نداشت به نحوی که در آن زمان به صورت شتابزده تبلیغات وسیعی برای اجرای آن سیاست انجام شد.
وی ادامه داد: برای نهادینه شدن تحولات اجتماعی در مردم یک جامعه زمان زیادی لازم است و در حال حاضر نیز تغییر دیدگاه درخصوص فرزندآوری نیز به علت نهادینه شدن سیاست کاهش فرزندآوری در مردم، چندین دهه به طول خواهد انجامید و در این بین تبلیغات نیز تأثیر زیادی نخواهند داشت.
این روان پزشک با تاکید بر آنکه در حال حاضر کاهش تمایل به باروری و فرزندآوری در تمامی اقشار جامعه وجود داشته و مختص گروهی خاص نیست، عنوان کرد: یکی دیگر از علل عمده این امر نیز نگرانیهای والدین درخصوص نحوه تربیت و پرورش کودکشان است. واقعیت این است که در جامعه سنتی، فرزندان نیروی کار قلمداد میشدند و داشتن فرزندان بیشتر به معنای دسترسی بیشتر به نیروی کار بدون مزد بود درحالی که در جامعه امروزی کودکان تنها مصرفکنندهاند.
فدایی ادامه داد: همچنین در دهههای گذشته تحصیلات و بهداشت به طور نسبی رایگان بود و بویژه از نظر امکانات تحصیلی و آموزشی خانواده هیچ هزینهای را متحمل نمیشد درحالیکه امروزه خانوادهها به دلیل افزایش نگرانیهای خود در بسیاری از مواقع مایل به ثبت نام کودکشان در مدارس غیرانتفاعی بوده و درمقابل آن نیز هزینههای زیادی را پرداخت میکنند؛ مجموع این عوامل باعث میشود که امروزه فرزندآوری به امری پر هزینه برای زوجین تبدیل شود.
مدیرگروه روان پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی ضمن بیان آنکه در گذشته گزینش همسر اغلب از سوی خانوادهها صورت گرفته و در صورت بروز مشکل نیز زوجین با حمایت خانوادهها روبرو بوده و شرایط با ثباتی را پشت سر میگذاشتند افزود: درحال حاضر تعداد قابل توجهی از ازدواجها بر مبنای آشناییهای خیابانی و یا از طریق محل تحصیل و کار صورت میگیرد و علاقه فردی در آن نسبت به هماهنگیهای فردی و خانوادگی اولویت دارد. درچنین شرایطی زوجین در برابر مشکلات ضعیف بوده و از حمایتهای خانوادگی کامل نیز بهرهمند نیستند و ضمن آنکه اگر آنان از طریق دوستیهای خیابانی بایکدیگر آشنا شده و ازدواج کرده باشند اعتماد زیادی به همدیگر نداشته و همواره این تفکر که ممکن بود هر کس دیگری جایگزین من شود در آنها وجود دارد، به همین دلیل در چنین شرایطی زوجین به دلیل عدم اعتماد و اطمینان کافی به یکدیگر داشتن فرزند را نوعی تهدید و نگرانی عمده تلقی میکنند.
فدایی رواج دیدگاههای سرمایه داری، تولید و پخش محصولات ضد فرهنگی غربی در جامعه و... را نیز از دیگر عوامل تأثیر گذار در کاهش تمایل زوجین به فرزندآوری دانست و اظهار کرد: در بسیاری از فیلمهای تلویزیونی و سینمایی غربی که در حال حاضر با استقبال عمومی مردم کشور مواجه شدهاند روابط آزاد بین زن و مرد ترویج شده و بسیاری از تابوها و ارزشهای اجتماعی حاکم بر روابط زناشویی را تحت تأثیر خود قرارداده که در نتیجه آن شاهد کاهش ازدواج، کاهش تمایل و یا عدم تمایل به فرزندآوری در زوجهای جوان خواهیم بود. (ایسنا)