جام جم سرا: بیان اینکه فرزند طلاق هستید، آن هم در ابتدای سوال، از اضطرابی پنهان در وجود شما خبر میدهد. هر چند فرزند طلاق بودن آسیبهایی برای فرد دارد ولی در هیچ منبع علمی نیامده که فرزند طلاق بودن لزوماً باعث میشود فرد در زندگی مشترک خود، با مشکلات بزرگی مواجه شود یا طلاق را تجربه کند. اگر این تصور برایتان نگرانی ایجاد کرده لازم است بدانید که نگرانی شما غیر منطقی است و بهتر است دیدگاه خود را درباره این موضوع تغییر دهید تا بتوانید احساس آرامش بیشتری داشته باشید.
از طرفی دوری از همسرتان، دلتنگی برای او، نیازهای برآورده نشده به دلیل محدودیتهایی که عنوان کردید وگذشت سه سال به همین شکل، همگی در اینکه احساس کنید همسرتان به شما بیتوجه شده، موثر است.
اگر تصور میکنید مشکلات شما صرفاً ناشی از ناکامی در گفتوگو و درددل نکردن با همسرتان است پیشنهاد من به شما این است:
۱ - ذهن خوانی نکنید:
نگرانی شما قابل درک است اما باید بپذیرید این غیر منطقی است که وقتی شواهد کافی برای نتیجه گیری نداریم، برداشتهایمان را تنها برای رهایی از نگرانی و ابهام به دیگری نسبت دهیم.
۲ - مراقب تعمیم دادنهای افراطی خود باشید:
اگر همسرتان یک بار از رفتار شما انتقاد کرده، ممکن است به دلیل حساسیت ناشی از دوری و دلتنگی، انتقاد او را به کل شخصیت خود نسبت داده باشید. گفتوگوهای اخیر خود را مرور کنید و اگر چنین است سعی کنید به یک خود تمایزگری برسید تا آرامش بیشتری را تجربه کنید. اگر بتوانید احساس و رفتارتان را از هم تمیز دهید آنگاه خواهید توانست احتمالات و گزینههای بیشتری برای حل مسئلهتان با همسرتان در نظر بگیرید و با کمی صبر و انعطاف پذیری بیشتر راه حلهای مناسبتری برای پاسخگویی به نیازهای خود به دست آورید.
۳- ارتباط عاطفی خود و همسرتان را تقویت کنید:
هر زمان که همسرتان میخواهد از شما دور شود، آنچه را دوست دارد توشه راهش کنید؛ از مراسم بدرقه تا خوراکی مورد علاقهاش. سعی کنید یاد و خاطره خود را با او همراه کنید و روابط عاطفی میان خودتان را با شیوههایی کمتر کلامی، اما نافذ و اثرگذار قوی سازید.
۴- به خواستههای خود و همسرتان توجه کنید:
وقتی موضع گیری میکنیم خواستههایمان دیگر دیده نمیشود. علاوه بر خواستههای ما، نیازهای همسرمان نیز نادیده گرفته میشوند. اینکه مشخص باشد دقیقاً از چه چیز ناراحت هستید و همسرتان دقیقاً چه میخواهد به شما بگوید به میزان زیادی شما را به سمت راه حلی مطلوب راهنمایی میکند.
۵- از کمک تخصصی مشاور استفاده کنید:
در نهایت، چنانچه همسرتان مستقیماً این جمله را بر زبان آورده که «نباید به زن رو داد» و این صرفاً برداشت شما نیست، توصیه میکنم از مشاوره تخصصی یک زوج درمانگر بهره بگیرید. گاهی به این دلیل که هیجانات رویدادها بر ما مستولی میشود، لازم است فردی بیطرف، گزینههایی را که ما به آنها توجه نکردهایم به ما یادآور شود.
در خلال جلسات مشاوره، شما و همسرتان به خودشناسی بیشتری خواهید رسید و همسرتان نیز (اگر چنین طرز فکری داشته باشد) نسبت به غیر منطقی بودن افکار خود و سهمش در سردی روابط اخیر در زندگی مشترکتان بیشتر آگاه خواهد شد.|خراسان|پریسا غفوریان - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی