مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

د! هی به من می‌گن این رسمه اون رسمه!

مرد جوان درباره علت درخواست خود به قاضی گفت: آقای قاضی از رسم و رسوم خانواده همسرم خسته شدم. همسرم و خانواده اش هر کاری که می‌خواهند انجام دهند، می‌گویند در خانواده آنها رسم است یا نیست. مثلا زمانی که ما داشتیم ازدواج می‌کردیم خانواده همسرم گفتند که رسم ندارند جشن نامزدی بگیرند. تمام مخارج عروسی و حتی هزینه‌هایی که معمولا خانواده عروس باید بپردازند را به گردن ما انداختند و گفتند که رسمشان همین است. آن زمان چیزی نگفتم و هر چه گفتند قبول کردم.

وی افزود: حالا که یک سال از زندگی مشترک ما گذشته است، این رسم و رسوم آنها مرا دیوانه کرده است. خانواده همسرم مرتب در زندگی ما دخالت می‌کنند و برای هر کار ما طبق رسم و رسومشان تصمیم می‌گیرند. وقتی می‌خواهیم خانه اجاره کنیم می‌گویند رسم بر این است که دختر نزدیک خانه مادرش زندگی کند. وقتی می‌خواهیم تعطیلات به مسافرت برویم می‌گویند رسم دارند که مسافرت زن و شوهر باید با خانواده عروس باشد. آنها دارند از من سوء استفاده می‌کنند و به بهانه رسم و رسوم هرچه می‌خواهند انجام می‌دهند. برای همین می‌خواهم به این زندگی پایان دهم.

زن جوان نیز به قاضی گفت: ما همیشه بر طبق رسم و رسوممان زندگی کرده‌ایم و من نمی‌توانم این رسم و رسوم را زیر پا بگذارم. هر اتفاقی بیفتد رسم و رسوم خانواده ما باید اجرا شود ولی شوهرم مرتب سر من غر می‌زند و می‌خواهد به خاطر یک موضوع ساده و بی‌اهمیت دعوا به راه بیندازد. برای همین من هم تصمیم به جدایی دارم.

قاضی سعی کرد آنها را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد. (باشگاه خبرنگاران)

459


ادامه مطلب ...