آنچه در زیر آمده است چند نمونه از علائم هشدار دهنده رفتاری در کودکان است که باید مراقب آنها بود. اگر کودک شما نشانههایی از تغییر رفتار ناگهانی از خود نشان داد، زمان آن است که وضعیت فعلی مراقبت از او را مورد بررسی مجدد قرار دهید.
چسبیدن بیش از حدّ به والدین
هر چند کودک نیاز به حمایت و جلب اطمینان دارد اما چسبیدن و آویزان شدن بیش از حدّ به والدین و دور نشدن از آنها، نشانه وجود مشکل است. اگر متوجه تغییر ناگهانی در رفتار کودک خود شدید دقت کنید که چه موقع و کجا این رفتار بیشتر بروز میکند.
آیا کودک شماقبل و بعد از رفتن پیش پرستار یا مهدکودک به شما میچسبد؟ در این صورت، دانستن این که چرا کودک شما در این زمانها به توجه بیشتر شما نیاز دارد، مهم است. برخی اضطرابهای جدایی، عادی هستند امّا یک الگوی مداوم و تکرار شونده ممکن است نشانگر این باشد که فرزند شما توجه مورد نیازش را از پرستارش دریافت نمیکند.
گریه بیوقفه هنگامی که فکر میکند با پرستار تنها گذاشته میشود.
کاملاً طبیعی است که کودک ترجیح دهد پیش والدینش بماند. امّا داشتن چنین واکنش هیجانی منفی و شدید نسبت به یک فرد، نشانه خطر است. آیا کودک شما هرگاه که از والدین جدا میشود گریه میکند یا فقط هنگامی که قرار است نزد این پرستار خاص برود؟ اگر این مشکل فقط در مورد پرستار وجود دارد، زمان بررسی مجدد وضعیت مراقبت از کودکتان فرا رسیده است.
زخم، بریدگی، کبودی و خون مردگی در حوادث مکرر
داشتن چند جای زخم و بریدگی، بخشی طبیعی از زندگی سالم و پر جنبوجوش دوران کودکی است، امّا تعداد غیرقابل توجهی از حوادث، میتواند نشانه هشدار دهندهای از مراقبت ضعیف یا حتی تنبیه جسمی باشد. اگر کودک شما هنگامی که پیش پرستار است حوادث زیادی از این قبیل برایش پیش میآید، سریعاً موضوع را مورد بررسی قرار دهید تا چنانچه اقدام دیگری لازم است صورت گیرد.
ارتباط ناراحت با پرستار
کودک شما باید هم با خود شما و هم با پرستارش احساس راحتی کند و افکار، ملاحظات، احساسات و مشکلاتش را به راحتی در میان بگذارد. اگر کودکتان در برقراری ارتباط با پرستارش مشکل دارد ممکن است نشانه این باشد که حمایت عاطفی و راهنمایی مورد نیازش را از او دریافت نمیکند.
نافرمانی و حرف نشنوی
بروز ناگهانی نافرمانی یا حرفنشنوی غیرقابل توجیه میتواند نشانهای از وجود مشکل با پرستار باشد. به منظور حفظ پایداری و سازگاری، تنظیم یک نقشه و الگوی رفتاری برای پرستار بچه ضرورت دارد. رفتار نامناسب کودک ممکن است نشانه این باشد که پرستار به وظایف خود در زمینه رعایت مقررات و انضباط، رفتار اجتماعی مناسب و رشد شخصیت کودک، درست عمل نمیکند.
تغییر رفتار قابل توجه
تغییر ناگهانی در رفتار شاید هشدار دهندهترین نشانه باشد. این رفتارها ممکن است در خانه، در بین همسالان یا حتی در حین خواب بروز داده شود. مثلاً کودکی که پیش از این مشتاق بیرون رفتن از خانه بوده، بدخلق و کنارهگیر شود و یا کودکی که خوش اخلاق و گرم بوده، نشانههای خشم و عصبانیت بروز دهد. اگر متوجه تغییر رفتار کودک خود و یا تغییر الگوی خواب او شدید، فوراً وضعیت را مورد بررسی قرار دهید تا راه حلی برای مشکل بیابید.
بیتوته
میگویند کودکان دوربین فیلمبرداری هستند یعنی هرچه را «ببینند» انجام میدهند نه آنچه را که «بشنوند.» پس بهترین روش برای اینکه راه و روش درست زندگی را به فرزندتان یاد دهید این اسـت که اول از همه خودتان به آنچه میگویید عمل کنید. مدلسازی از رفتارهایی که میخواهید فرزندتان در بزرگسالی داشته باشد، بهترین راه بزرگ کردن یک فرزند شاد و بالغ اسـت. بسیاری از حرکات و رفتارهای ما بهعنوان پدر و مادر، به درک کودک از پدیده نرمال بودن سمتوسو میدهد.
از این رو، متخصصان بر این باورند که والدین نه وظیفه بزرگ کردن یک کودک که وظیفه بزرگ کردن یک فرد بالغ را برعهده دارند. مواردی که در ادامه این مطلب مطرح میشوند، ازجمله اموری هستند که هر پدر و مادری باید جلوی چشم فرزندشان انجام دهند.
۱. گریه کنید لطفا!
بسیاری از کودکان فکر میکنند گریه کردن آنها را ضعیف و آسیبپذیر جلوه میدهد، از این رو احساسات منفی و غم و اندوه درونی خود را نادیده میگیرند و وقتی این احساسات بروز پیدا میکنند، به شیوههای ناسالمی با آن مقابله میکنند. درحالی که انسان یک ماشین احساسی اسـت. انسانها باید با انواع احساسات خود روبهرو شوند، آنها را بهعنوان بخشی از وجود خود بپذیرند و شیوههای سالمی برای بیان و بروز این احساسات پیدا کنند. مدتهاست روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که سرکوب احساسات و به اصطلاح خودخوری میتواند سببساز مشکلات زیاد دیگری ازجمله مشکلات ارتباطی و عاطفی شود.
کودکان باید از همان دوران کودکی بیاموزند که قوی و مقاوم باشند و مشکلات را شکست بدهند. کودکان با دیدن تلاش و کشمکشهای پدر و مادرشان یاد میگیرند که اینها جزء لاینفک زندگی هستند. در این شرایط، اگر با سختی و دشواری خاصی مواجه شوند، میدانند که باید در برابر آن ایستادگی کنند. توصیه میشود والدین حین کار کردن کمی منعطفتر باشند تا کودکان از آنها یاد بگیرند. بگذارید فرزندتان شما را حین تلاش و مبارزه با مشکلات ببیند و از واکنشهای شما درس بگیرد.
۳. به همسرتان محبت کنید
برخی ازدواجها پس از تولد فرزند به یک رابطه ساده تبدیل میشوند، اما اگر میخواهید مدل درستی از عشق و دوست داشتن را به فرزندتان بیاموزید، باید راه و روش دوست داشتن را به او نشان دهید. مشاهده رابطه عاشقانه والدین حین خوردن شام، وقت خواباندن بچهها و در طول سفر به کودکان نشان میدهد که عشق و دوست داشتن چیست و چطور باید دیگران را دوست داشته باشند. به فرزندتان بیاموزید که ابراز علاقه و محبت، زشت یا باعث شرمساری نیست. به آنها بیاموزید که ابراز محبت یکی از اصلیترین راههای تحکیم خانواده و روابط و جزء ضروری ارتباط سالم اسـت. فرزندتان باید بیاموزد که میتواند در محیط امن خانواده به همسر و فرزندان خود عشق بورزد و مطمئن باشد که این کار همه چیز را بهتر خواهد کرد.
۴. ورزش کنید
ورزش کردن نه تنها سلامت جسمانی شما را تضمین میکند، بلکه آرامش روحی و روانیتان را نیز تامین میکند. اینکه به فرزندتان بگویید ورزش کن، اما خودتان هر روز تا ظهر بخوابید یا همیشه روی مبل لم بدهید، نتیجهای نخواهید گرفت. از قدیم گفتهاند که کودکان از رفتار شما بیشتر میآموزند تا از صحبتهایتان. بنابراین باید ورزش کردن را در والدین ببینند تا نسبت به آن رغبت پیدا کنند. اگر به بچهها نشان دهیم که ورزش نکردن و عدم جنبوجوش یک امر غیرطبیعی اسـت، میتوانیم فعالیتهای بدنی آنها را به یک عادت همیشگی بدل کنیم.
۵. بدون برنامهریزی پول خرج نکنید
بسیاری از والدین دوست دارند از فرزندان خود در برابر مسائل مالی محافظت کرده و هرچه میخواهند برایش فراهم کنند. مسلما همه ما دوست داریم فرزندانمان در رفاه بهسر ببرند اما توصیه میشود پدر و مادر به کودک اجازه دهند درگیر مسائل مالی شود تا یاد بگیرد چقدر پول دارد و چطور باید از آن استفاده کند. از همین الان به او برنامهریزی مالی و پسانداز را یاد بدهید.
در این صورت او میتواند متوجه شود که دین و معنویات چیست و چطور میتواند زندگی خود را بسازد. لازم اسـت گاهی او را با خود به مراسم مذهبی ببرید یا مثلا درراه سورهای از قرآن با لحنی جذاب برایش بخوانید. او را با داستانهای مذهبی آشنا کنید اما هیچوقت فشاری مبنی بر الزام رعایت اصول مذهبی وارد نکنید تا زمانی که کودکتان به سن بلوغ نرسیده اجازه دهید مشغول کشف ابعاد مختلف دینی باشد تا بعد بتواند از آن پیروی کند.
۷. در امور خیریه داوطلبانه شرکت کنید
کمک کردن به دیگران و مهربانی علاوه بر اینکه یک موضوع ذاتی محسوب میشود اما تا حد زیادی به یادگیریهای فرد نیز مربوط اسـت. باید به فرزندان خود بیاموزیم که دیگران را دوست بدارد، به عقاید و شخصیت دیگران احترام بگذارد و دیگران را آنطور که هستند، بپذیرد. یاد گرفتن مهربانی از همان دوران کودکی آغاز میشود. وقتی فرزندتان با کودک دیگری دعوا کرده و آن را برایتان تعریف میکند به او نگویید که کار خوبی کردی که او را کتک زدی یا تقصیر او بوده و... سعی کنید حقیقت را به او بگویید و اگر در یک مشاجره ناعادلانه رفتار کرده، این موضوع را بدون سرزنش کردن با او مطرح کنید و بخواهید برای رفتارش معذرتخواهی کند.
اگر حق با او بوده هم به او یاد دهید که روشی غیر از دعوا و جنجال و کتککاری برای مشکلش مطرح کند. در حقیقت آن جدل را تحلیل کرده و راههای مختلف برخورد با آن را بررسی کنید. به او بفهمانید که راههای بهتری از کتککاری برای حل مشکلات وجود دارد. بهعلاوه سعی کنید مهربانی را به او نشان دهید. مثلا در کارهای خیر همراه فرزندتان شرکت کنید. وقتی کودکان میبینند که پدر و مادرشان در یک کار داوطلبانه شرکت میکنند، از آن درس میگیرند. این لزوما به این معنی نیست که حتما برای کمکهای آنچنانی به خیریه داوطلب شوید. کمک کردن به پیرزن همسایه هم میتواند سودبخش باشد. مثلا، وقتی حال همسایه خوش نیست، میتوانید سر راه برایش از سوپرمارکت خرید کنید.
8. خلاق باشید
اینکه بچهها ببینند والدین در دنیای سهبعدی امروز چقدر شاد و سرخوش زندگی میکنند، از اهمیت بسیاری برخوردار اسـت. به این منظور، میتوانید از راهبردهایی استفاده کنید که هنرمندانهتر و خلاقانهتر باشند. پیانو زدن، نقاشی کشیدن، طرح زدن، نوشتن، آشپزی کردن و گوش دادن به موسیقی ازجمله رایجترین راهبردهای موجود اسـت. با این حال، لزومی ندارد در این امور استاد باشید.فقط کافی اسـت در این زمینه کارهای خلاقانه انجام دهید.
۱۰. با خودتان مهربان باشید
والدین بیشتر از همه به خود سخت میگیرند. آنها در پایان روز خود را مقصر اتفاقات بد میدانند. مثلا ممکن اسـت بگویند: «از اندامم بدم میآید» یا «نمیتوانم باور کنم که تا این حد چاق شدهام» یا اینکه «امروز احمقانهترین حرف ممکن را زدم!» کودکان در مواجهه با این رفتارها یاد میگیرند که چگونه با خود برخورد کنند. آنها به سرعت از این رفتارها تقلید کرده و فکر میکنند همه بزرگسالان با خود چنین برخوردی دارند. سعی کنید خود را برای آنچه هستید دوست داشته باشید، به خود و دیگران احترام بگذارید و این را به فرزندان خود منتقل کنید.
۱۱.منظم باشید
بارها وارد اتاق فرزند خود شده و با حجم زیادی از لباسها و وسایل روبهرو شدهاید که اینجا و آنجا ریختهاند، بارها به او تذکر دادهاید که منظم باشد و هر چیز را سر جای خود بگذارد و... اما به گوش او نمیرود که نمیرود. باید ببینید اشکال کار کجاست که فرزندتان با نظم و انضباط میانه خوبی ندارد. یکی از مسائلی که در این میان وجود دارد این اسـت که کودک منظم بودن را ندیده اسـت. وقتی والدین وسایل خود را منظم سر جای خود نمیگذارند، ساعت خواب و بیداری مشخصی ندارند، همه چیز درهم و برهم اسـت و... مسلما کودک نیاموخته که منظم و برنامهریزی شده زندگی کند. قبل از انواع و اقسام امر و نهی کردن، باید ابتدا خودتان منظم باشید.
کودکی که در یک محیط منظم رشد یافته، مسلما با همین شیوه بزرگ میشود و زندگی خود را هم بر همین منوال پایهریزی خواهد کرد. اگر فرزندتان ببیند که اتاق شما منظم و مرتب اسـت نسبت به این قضیه مشتاق خواهد شد. برای بهتر شدن اوضاع، کارهای خوب را تشویق کنید و قاطع و استوار باشید.
یاد بگیرید
آموزش یک هدف اصلی و ضروری در زندگی اسـت، بهخصوص اگر میخواهید به شیوهای عملی زندگی کنید. زمانی میرسد که بچهها میخواهند رشته درسی یا کارشان را عوض کنند، پس باید بدانند چطور با آن مواجه شوند و چگونه از پس آن بر بیایند. بهترین روش برای یاد دادن به آنها این اسـت که خودمان دست به کار شویم و عمل کنیم. چیزهای جدید یاد بگیرید و سعی کنید دانش خود را بیشتر کنید.