ملکه رنجبر بازیگر سینما و تلویزیون گفت: این روزها حال خوشی ندارم و فکر می کنم که به خط آخر زندگی ام رسیده ام. تنگی نفس باعث شده حال خوبی نداشته باشم.
وی افزود: از خوردن داروهای گوناگون خسته شده ام و نمی دانم که چرا نمی میرم. من منتظر مرگ هستم و یقین دارم که حالم بهتر نخواهد شد.
رنجبر ادامه داد: هفتاد سال برای هنر این مملکت خدمت کرده ام اما حالا هیچ کس به سراغم نمی آید و از من حالی نمی پرسد همه به فکر پول درآوردن هستند.
بازیگر “زیر آسمان شهر” خاطر نشان کرد: من زحمت بسیاری برای هنر این مملکت کشیدم تو سری زیادی خوردم اما حالا که زمان قدرشناسی است کسی سراغی از من نمی گیرد فکر نمی کردم برای خودم چاه کنده باشم.
سرکار خانم ملکه رنجبر که از بازنشستگان محترم شهرداری تهران هستند و سالهای بسیاری چه پیش از انقلاب و چه پس از آن در عرصه هنر بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت داشته و همچنان دارند، گفتگویی کوتاه با این هنرمند گرانقدر و بازنشسته شهرداری تهران در ادامه می آید.
بیوگرافی
در سال ۱۳۱۳ در خانواده ای هنرمند به دنیا آمدم. دوران تحصیل خود را در تهران سپری کرده و از همان دوران کودکی وارد عرصه تئاتر و سینما شدم. در دوران جوانی برای اجرای تئاتر به شیراز رفته و در آنجا جوانی تحصیل کرده به بنده علاقه مند شد و با هم ازدواج کردیم. اما متاسفانه ایشان در جوانی دار فانی را وداع گفته و مرا با پسرمان تنها گذاشتند. پس از آن پسرم را برای ادامه تحصیل به انگلیس فرستاده و ایشان تحصیلات دانشگاهی را در آنجا به پایان رسانده و پس از بازگشت به ایران، شرکتی ثبت کرده و به لطف خداوند در کارش بسیار موفق است.
خانواده ای هنرمند
پدر و مادر بنده هر دو گرجستانی هستند. حدود یکصد سال پیش پدرم که کارگردان بزرگی بودند به همراه مادرم برای اجرای تئاتری (به زبان ترکی) در شمال ایران، وارد ایران عزیز شدند و پس از آن در ایران ماندند. پدرم جزو اولین کسانی بود که تئاتر را در ایران اجرا کرد و مادرم سومین زن مسلمانی بودند که به روی صحنه تئاتر رفتند. مدارک فعالیت پدر و مادرم در موزه سینما واقع در باغ فردوس است. پس از آن خواهرانم، گیلان رنجبر، ایران رنجبر، علویه رنجبر، عاطفه رنجبر وارد عرصه تئاتر شدند که متاسفانه همه آنها از دنیا رفته اند. من بازمانده این خانواده هستم. پدرم در زمان حیات از من خواسته تا آخرین لحظه در صحنه تئاتر بمانم و تا اکنون سعی کردم به این خواسته پدرم جامعه عمل بپوشانم.
شروع فعالیت از دوران کودکی
شروع فعالیت هنری بنده به سن ۸ سالگی و بازی در تئاتر بینوایان در نقش کزت باز می گردد که روزنامه همشهری در یکی از مصاحبه ها مرا با عنوان اولین کزت ایران نام برد. اما شروع فعالیت حرفه ای بنده به سن ۱۴ سالگی و بازی در صحنه تئاتر باز می گردد. پس از چند سال فعالیت در تئاتر در سن ۱۶ سالگی به سینما دعوت شدم. اولین فیلم سینمایی بنده با عنوان محکوم بیگناه به پرده سینما رفت و نصیب و قسمت، فردا روشن است، گناه من چیست، اعتراف، کابوس و تعداد بسیاری دیگر از جمله فیلم های سینمایی بنده در پیش از انقلاب است. پس از انقلاب نیز در چندین فیلم سینمایی حضور داشتم. چندین سال نیز در رادیو فعالیت کردم. در آن زمان که هنوز تلویزیون وارد خانه های ما نشده بود و ما نمی دانستیم چیست، به همراه تعدادی از بازیگران مطرح آن زمان برنامه های زنده اجرا میکردیم.
پدر و دختر در شهرداری تهران
من از طریق پدرم که ایشان نیز کارمند شهرداری بودند به شهرداری وارد شدم. در سن ۱۸ سالگی وارد شهرداری تهران شدم. در این سن یکی از بازیگران معروف تئاتر و سینما شده بودم و همه در سازمان مرا می شناختند و به بنده بسیار لطف داشتند، چرا که من شب ها در تئاتر کار می کردم و اکثر روزها هم به رادیو و یا تلویزیون می رفتم و مدیر کل ها به همه گفته بودند که کاری با من نداشتند باشند، چرا که من یکی از هنرمندان این مرز و بوم هستم و اجازه دهند به کار هنریم ادامه دهم. حتی مرا بسیار مورد تشویق خود قرار می دادند. برخی روزها حتی اتفاق می افتاد که من به شهرداری نمی رفتم، اما هیچگاه به من خرده نگرفتند و من واقعا راضی بودم. خدمت بنده در شهرداری تهران تا سال ۵۸ ادامه داشت و در این سال پس از ۲۰ سال فعالیت در شهرداری مرا بازنشسته کردند.
فعالیت ها پس از انقلاب
پس از انقلاب چند سالگی را به کشور انگلیس رفته تا در کنار فرزندم روزگار را سپری کنم. این مهاجرت حدود ۲۰ سال به طول انجامید و به درخواست پسرم که بسیار علاقه مند بود علم و تجربه به دست آورده اش را در ایران به کار بندد، به ایران بازگشتم. پس از بازگشت به ایران برای فعالیت در تلویریون دعوت به کار شدم و بدین ترتیب فعالیت هنری خود را دومرتبه آغاز کردم و یکی از بازی های موفق بنده، بازی در سریال طنز «زیر آسمان شهر» است که با اقبال خوبی از سوی تماشاگران روبرو شد. پس از آن در چندین فیلم سینمایی از جمله موتور هزار، نیش زنبور، از ما بهتران و … دعوت به همکاری شده و بازی کردم.
حقوق بازنشستهها کم است
حدود دو سال پیش عده ای از همکاران در سازمان بازنشستگی به ملاقات بنده آمدند که از این فرصت استفاده کرده و از آنها تشکر می کنم. هم چنین مدیران ارشدی که اکنون در شهرداری و سازمان بازنشستگی هستند توجه ویژه ای به بازنشسته ها دارند که جای بسی امیدواری است. از جمله خدمات رفاهی که برای بازنشسته ها در نظر گرفته اند جای قدردانی دارد. البته این نکته را یاد آور شوم حقوقی که به بازنشسته ها داده می شود اصلا مناسب شأن آنها نیست و با توجه به مخارج امروز به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای این عزیزان نمی باشد. البته من در کنار حقوق بازنشستگی با توجه به فعالیت هنری که دارم می توانم اموراتم را بگذرانم، اما بسیاری از بازنشسته ها پس از بازنشستگی فعالیت کاری نداشته و مجبورند با حقوقی که این سازمان به آنها می دهد امورات خود را سپری کنند که به نظرم بسیار مشکل است.
بازنشستگی غیر منتظره
یادم می آید روزی که به من ابلاغ کردند که بازنشسته شدم با صدای بلند شروع کردم به گریه کردن. رئیس دفترم به من گفت: این اتفاقی است که برای همه ما می افتد و من پاسخ دادم: برای من خیلی زود اتفاق افتاد و متاسفانه من بازنشست شدم. البته فعالیت هنری من در بازنشسته شدنم بی تاثیر نبود، چرا که آن زمان تازه انقلاب شده بود و به نوعی با افرادی چون من که بازیگر و هنرمند بودند برخورد می کردند.
من هم همین توصیه را به همکارانم که در شرف بازنشستگی هستند می کنم، اینکه دوران بازنشستگی گریز نا پذیر است و بالاخره روزی می رسد و چه بهتر که در سنی بازنشسته بشیم که بتوانیم فعالیت کنیم نه اینکه قوای جسمانی خودمان را نیز از دست داده باشیم. اینست که سالها از بازنشستگی من در شهرداری می گذرد و من هنوز احساس نمی کنم که بازنشسته شده ام.
ملکه رنجبر از سن شش سالگی فعالیت هنری خود را شروع کرد. از مهمترین فیلمهایی که او بازی کرده می توان به اعتراف (مجید فهیم خواه) و دو فیلم ابوالحسن داوودی یعنی مرد بارانی و نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ اشاره کرد. او سابقه بازی در سریال داستان یک شهر اصغر فرهادی را هم دارد.
زندگینامه
ملکه رنجبر فرزند عبادالله رنجبر هنرمند و از اولین پایهگذاران تئاتر در سال ۱۳۱۷ در رشت متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع سوم متوسطه در رشت و همدان ادامه داد و پس از آن زیر نظر پدرش تعلیم بازیگری دید. او از سن شش سالگی با ایفای نقش «کوزت» در نمایش بینوایان فعالیت خود را آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۲۷ به تهران رفت و به ادامه بازیگری در «تئاتر سعدی» پرداخت. رنجبر از بدو افتتاح تلویزیون با اجرای برنامههای زنده به همکاری با آن سازمان پرداخت و در سال ۱۳۳۵ کار در رادیو را شروع کرد. وی همچنین در شهرداری هم کار کرده است.
بیماری افسردگی و گلایه از مسئولین
وی این روزها به افسردگی مبتلا شده و از مسئولین تئاتر و عرصهٔ هنر به خاطر بیتوجهیشان به وی و دیگر هنرمندان رنجیده خاطر بود. وی همچنین گفته که از خوردن داروهای مختلف خسته شده و مرگ خودش را انتظار می کشد.
آثار
تئاتر
|
|
سینما
- گناهکاران (۱۳۹۱)
- آژانس ازدواج (۱۳۸۹)
- ازدواج در وقت اضافه (۱۳۸۸)
- سلام بر عشق (۱۳۸۸)
- نیش زنبور (۱۳۸۸)
- پسر آدم، دختر حوا (۱۳۸۷)
- از ما بهتران (۱۳۸۷)
- منفی هجده (۱۳۸۶)
- سوغات فرنگ (۱۳۸۵)
- چپ دست (۱۳۸۴)
- کوچولوی خوششانس (۱۳۸۳)
- نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ (۱۳۸۰)
- مرد بارانی (۱۳۷۸)
- اعتراف (۱۳۷۵)
- بانی چاو (۱۳۷۴)
- شعلههای خشم (۱۳۷۱)
- شعلههای خشم (۱۳۴۷)
- اعتراف (۱۳۴۵)
- کابوس (۱۳۴۵)
- گناه من چیست (۱۳۴۳)
- خشم و فریاد (۱۳۴۲)
- نصیب و قسمت (۱۳۴۱)
- فردا روشن است (۱۳۳۹)
- ماجرای عجیب (۱۳۳۵)
- تقدیر چنین بود (۱۳۳۳)
- شبهای معبد (۱۳۳۳)
- محکوم بیگناه (۱۳۳۲)
- عمر دوباره (۱۳۳۱)
تلویزیون
سال | نام | سمت | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۳۹۲ | تلهفیلم «هیچ و پوچ» | بازیگر | مهدی فارغی | |
۱۳۹۰ | سایه روشن | بازیگر | آرش معیریان | |
۱۳۸۹ | تلهفیلم «یه قندون نمک» | بازیگر | منوچهر صفرخانی | این تلهفیلم در آغاز «راز پیرمردها» نام داشت.[۲] |
۱۳۸۸ | دفتر مشق | بازیگر | کریم سربخش | شبکه قرآن |
۱۳۸۸ | دفترخانه شماره ۱۳ | بازیگر | سید وحید حسینی | شبکه ۱ |
۱۳۸۷–۱۳۸۸ | آشپزباشی | بازیگر | محمدرضا هنرمند | شبکه ۱ |
۱۳۸۶–۱۳۸۷ | پاتوق | بازیگر مهمان | شاهین باباپور | |
۱۳۸۶ | من و پوتی (سری سوم) | بازیگر | حمید قدکچیان مسعود فرخنده | |
۱۳۸۴–۱۳۸۵ | من و پوتی (سری دوم) | بازیگر | بهرنگ توفیقی | شبکه ۲ |
۱۳۸۲ | عباسقلیخان دوم | بازیگر | ؟ | برنامه کودک و نوجوان شبکه ۱ |
۱۳۸۱ | زیر آسمان شهر – سری سوم | بازیگر | مهران غفوریان | شبکه ۳ |
۱۳۸۰ | زیر آسمان شهر – سری دوم | بازیگر | مهران غفوریان | شبکه ۳ |
۱۳۸۰ | روزهای آرزو | بازیگر | شاهرخ حمیدیمقدم | |
۱۳۸۰ | زیر آسمان شهر – سری اول | بازیگر | مهران غفوریان | شبکه ۳ |
۱۳۷۹ | داستانهای نوروز | بازیگر | مرضیه برومند | شبکه ۱ |
۱۳۷۸ | بوی خاک | بازیگر | علی بیابانی | شبکه ۱ |
۱۳۷۸ | ورثه آقای نیکبخت | بازیگر | مرضیه برومند | |
۱۳۷۸ | فردا آفتابی است | بازیگر | مسعود رشیدی | شبکه ۲ |
۱۳۷۸ | داستان یک شهر – سری اول | بازیگر | اصغر فرهادی | شبکه تهران |
۱۳۷۷–۱۳۷۸ | محاکمه | بازیگر مهمان | حسن هدایت | شبکه ۱ |
۱۳۷۷ | ماجراهای خانوادهٔ تمدن | بازیگر | غلامعباس قنبری امیرمسعود تیمورخواه | از برنامه «سیمای خانواده» شبکه ۱ پخش میشد. |
۱۳۷۶ | گردنبند | بازیگر | سیدهاشم میرطالبی | در رمضان ۱۳۷۶ از شبکه ۳ پخش شد. |
۱۳۷۵–۱۳۷۶ | بازگشت پرستوها | بازیگر | ابوالقاسم طالبی | شبکه ۲ |
۱۳۷۵–۱۳۷۶ | تهران ۱۱–۵۹۵ ج ۴۸ | بازیگر | مرضیه برومند | بازی در اپیزود «تحقیق» |
۱۳۷۵ | خانه به خانه | بازیگر | کیانوش عیاری | شبکه ۱ |
۱۳۷۴ | زیر گنبد کبود | بازیگر | بهمن زرینپور | شبکه تهران |
؟ | رنگ سبز نارون | بازیگر | علی بیابانی | اواسط دهه هفتاد در برنامه «سیمای خانواده» پخش میشد. |
۱۳۷۴ | داستان یک شهر | بازیگر | خسرو معصومی | این مجموعه در ابتدا «خانههای شاد» نام داشت و از شبکه ۱ پخش میشد و نباید آنرا با سریالی دیگر به همین نام به کارگردانی اصغر فرهادی (۱۳۷۸- شبکه تهران) اشتباه کرد. |
۱۳۷۲ | شیطان در خانه | بازیگر | محمدرضا زهتابی | شبکه ۱ |
۱۳۵۱ | نمایش موزیکال «آرشین مالالان» | بازیگر | محمد عبدی | نویسنده: «عُزیر حاجیبیگف» |
۱۳۴۵ | پهلوانان | بازیگر | ؟ | |
۱۳۳۸ | تلهتئاتر «آیدا و مرد صیاد» | بازیگر | هوشنگ خسروی | این نمایشنامهٔ تلویزیونی، از اولین نمایشنامههای پخش شده از تلویزیون خصوصی ایران (تلویزیون «ثابت پاسال») بود |