آموزش تصویری درست کردن دستبند با مهره..
آموزش درست کردن دستبند ,دَستبَند نوعی وسیلهٔ تزئینی است که انسانها بر گِرد مچ دست خود میبندند.
دستبند ممکن است از جنس فلز، چرم، پارچه یا پلاستیک ساخته شود. گاهی در ساخت آنها از چوب، سنگ و صدف نیز استفاده میشود. از دستبندها گاه برای مقاصد پزشکی یا شناسایی نیز استفاده میشود
دستبند دوستی نوعی دستبند است که به عنوان نمادی برای دوستی از طرف شخصی به شخص دیگر داده میشود. این نوع از دستبند از انواع نخ کاموا یا قلابدوزی بافته میشود. این دستبندها دارای طرحها و شکلهای گوناگونی هستند ولی قالبا از همان روش نیمگره بافته میشوند.
این دستبندها برای اولین بار در دهه ۷۰ میلادی در آمریکا رواج یافتند و توسط هم دخترها و هم پسرها بافته میشدند.اگرچه امروزه در تمام جهان محبوبیت دارند.
بردوک
چند روز پیش در ساختنی آموزش ساخت گوشواره منجوقی را خواندید. امروز هم ساخت دستبند منجوقی را یاد میگیرید. ساخت این دستبند هم درست مثل گوشوارهها بسیار ساده و البته ارزان است. برای ساخت این دستبند منجوقی نیاز به مهارت خاصی ندارید و فقط باید کمیمنجوق داشته باشید. میتوانید این منجوقها را از زیورآلات قدیمیتان هم جدا کنید. با ساختنی همراه باشید.
ما طرح ساده ای را برای دستبند انتخاب کرده ایم و فقط در وسط آن از مهرههای رنگی استفاده کرده ایم. اما شما میتوانید این طراحی را تغییر بدهید و کل دستبند را با رنگهای متنوع بسازید. اگر به ساخت دستبند علاقه مند هستید، آموزشهای ساخت دیگر ساختنی را هم ببینید؛ مثل دستبند چرمی، دستبند کاغذی و حتی ساخت دستبند با چنگال!
یک تکه سیم نقره ای ببرید و ۹ منجوق سفید و یک منجوق زرد از آن رد کنید. سپس دو سیم را از این مهره زرد رد کنید (به تصویر دقت کنید).
به هر دو سیم چهار منجوق سفید اضافه کنید و سپس یک مهره قرمز اضافه کنید و سیمها را محکم کنید.
سه منجوق سفید دیگر از سیم پایینی رد کنید و آن را از منجوق وسطی حلقه بعدی رد کنید. اینکار را برای تمام حلقهها تکرار کنید و در نهایت سیم را سفت کنید.
به همین روش سه منجوق به بالای هر کدام از حلقهها هم اضافه کنید.
اضافه کردن منجوقهای سفید را تا جایی ادامه بدهید که دستبند منجوقی شبیه چیزی که در تصویر میبینید، بشود. بعد از کامل شدن الگوی دستبند، میتوانید قسمت اضافی سیمها را ببرید.
حالا باید قفل دستبند را اضافه کنید. میتوانید از هر نوع قفلی که دارید استفاده کنید یا خودتان با سیم یک قفل بسازید. به هر دو سر دستبند یک حلقه گرد وصل کنید و سپس قفل را به یکی از حلقهها وصل کنید.
ساخت دستبند منجوقی با این روش حدود نیم ساعت زمان میبرد. میتوانید با اضافه کردن رنگهای بیشتر، با همین الگو دستبندهای مختلف بسازید. تصاویر دستبندهایی که میسازید را با سایر کاربران ساختنی به اشتراک بگذارید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
آموزش ساخت دستبند منجوقی با شیک و ساده با مهرههای رنگی
توضیح کوتاه
ساخت این دستبند بسیار ساده است و نیاز به مهارت خاصی ندارد.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
توسط محققان دانشگاهی صورت گرفت
ارائه سیستم رنگی هوشمند برای استتار در صنایع نظامی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۴۸
سیستم رنگی هوشمند
پژوهشگران دانشگاه صنعتی امیرکبیر سیستم رنگی هوشمندی را عرضه کردند که با اعمال محرک خارجی موجب تغییر رنگ سطوح خواهد شد.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۵۳
خال های درشت به دنبال مصرف دارو در دوران بارداری و افزایش رگ های خونی به وجود می آید.
و بروز چنین خال هایی ربطی به ویار مادر و میل او به خوردن غذائی خاص ندارد بلکه این مشکل تا حدودی به نوع داروهائی که مادر در دوران بارداری مصرف می کند و تاثیرات آن بر جنین بستگی دارد.
همچنین میل زن باردار به خوردن غذائی خاص، به دلیل تمام شدن این ماده غذائی در بدن اوست؛ زیرا جنین بدون توجه به وجود یا کمبود ماده ای در بدن مادر از آن در جهت تکمیل بافت قلب، ریه، کلیه، کبد وسایر اندام های بدن استفاده می کند. به همین دلیل مادر احساس نیاز شدید به آن ماده می کند و وقتی غذائی را چند بار در طول هفته مصرف می کنیم دیگر علاقه ای به خوردن آن نداریم.
سالاد رنگی که با دیدن آن اشتهای شما بسیار باز خواهد شد و بسیار خوش طعم و عالی نیز هست و ما به شما آن را آموزش می دهیم.
مواد مورد نیاز:
پاستا فوزیلی رنگی: 1 پیمانه
خیار (نگینی خردشده) 2 عدد
کرفس (خردشده): یک دوم پیمانه
زیتون سیاه (حلقه ای شده): یک دوم پیمانه
تربچه (حلقه ای خرد شده): 150 گرم
پیاز (خلالی شده): یک چهارم پیمانه
نمک و فلفل سیاه: به میزان لازم
پودر سیر: 1 پنسه
گوجه فرنگی (نگینی خردشده) 2 عدد
پنیر چدار (خردشده) یک دوم پیمانه
سبزی خشک معطر: 1 ق چ
سرکه سفید: 2 ق س
روغن زیتون: 2 ق س
روش تهیه:
1- پاستا را درون قابلمه ای حاوی آب جوش و نمک بریزید. بعد حدود 15 دقیقه بجوشانید. سپس آبکش کرده و با آب سرد بشویید.
2- درون ظرف درداری خیار (از قبل با پوست نگینی خردشده)، کرفس، زیتون، تربچه، پیاز، نمک، فلفل سیاه و پودر سیر را ریخته و با هم مخلوط کنید. سپس در آن را گذشته و به مدت 30 دقیقه در یخچال بگذارید تا مزه دار شود.
3- گوجه فرنگی (از قبل فیله و نگینی شده)، پنیر و پاستا را به مخلوط خیار افزوده و با استفاده از قاشقی مخلوط کنید.
4- سبزی معطر خشک (شامل ریحان یا آویشن و یا رزماری) را پودر کرده، سپس با سرکه (یا آب لیموترش) و روغن زیتون داخل کاسه ای ریخته و مخلوط کنید. بعد آن را به مخلوط مواد بیفزایید.
5- مواد آماده شده را در یخچال قرار دهید تا مزه دار شود، سپس سرو کنید.
وب سایت تک شات: اگر شما هم از کاربران شبکه اجتماعی فیسبوک باشید، قطعا موافقید که در طول سال های اخیر پست هایی که در این شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشته می شوند از قابلیت های متعددی برخوردار شده اند. اما عدم امکان فرمت کردن این پست ها موردی بود که هرگز در دسترس کاربران نبود، بدین معنی که کاربران نمی توانستند در اندازه فونت، رنگ، نوع فونت و سایر موارد پست های خود دخل و تصرف داشته باشند، اما گویا تغییراتی در این زمینه رخ داده است.
هنوز زمان عرضه این بروزرسانی برای نسخه های iOS و وب ذکر نشده است، اما فیسبوک قول عرضه آن را "در چند ماه آینده" داده است.
شورت برِد نوعی بیسکوییت بدون تخم مرغ است که بافتی ترد و شکننده و طعمی بی نظیر دارد. با طرز تهیه شورت برد رنگارنگ مخصوص یلدا یا کریسمس آشنا شوید.
یکی از محصولات خوشمزه و پرطرفداری که با استفاده از آرد، شکر و کره تهیه میشود شورت برد (Shortbread) یا نوعی بیسکوییت کرهای بدون تخم مرغ و منسجم است که مبدایی اسکاتلندی دارد. برای تهیه این بیسکوییتها به طور سنتی از 1 واحد شکر سفید، دو واحد کره و 3 واحد آرد سفید استفاده میشود اما امروزه انواع مختلفی از این بیسکوییتها با آرد برنج، نشاسته و ... تولید میشوند و طرفداران خاص خود را نیز دارند.
به دلیل استفاده از میزان قابل توجهی کره در این بیسکوییت، بافت آن ترد و شکننده و پوک است و همانطور که میدانید هرچه میزان کره نسبت به آرد بیشتر باشد، بیسکوییت تردتری خواهید داشت.
این بیسکوییتها را معمولا به صورت کیک در قالبهای گرد پخته و برش میزندد و یا در قالب مستطیلی و یکتکه پخته و با چنکال روی آنها را سوراخ میکنند و بعد از پخت به اندازههای دلخواه برش میزندد. همچنین میتوان خمیر آن را با استفاده از قالبهای دلخواه برش زد و بعد پخت.
شورت برِد را معمولا با پودر قند، پودر پسته و یا شکلات تزیین میکنند و یا از انواع ترافلهای رنگی همراه با رویال آیسینگ برای تزیین آن استفاده میکنند.
این بیسکوییتها خوشخوراک و ترد بوده و یک گزینه عالی برای عصرانه افراد به خصوص کودکان به شمار میرود.
با توجه به نزدیکبودن شب یلدا و همچنین جشن کریسمس، تصمیم داریم طرز تهیه شورت برد رنگی با تم یلدا و کریسمس را به شما آموزش دهیم تا از آنها برای تزیین سفره یلدای خود استفاده کنید و یا در شب کریسمس آنها را به عزیزان خود هدیه دهید.
کره | 1 پیمانه یا 252 گرم |
شکر | 2/3 پیمانه یا 142 گرم |
عصاره بادام یا وانیل | 1/2 ق چایخوری |
آرد سفید | 2 و 1/4 پیمانه یا 318 گرم |
ترافل رنگی | 4 ق غذاخوری |
امیدواریم از این دستورالعمل ساده اما کامل نهایت استفاده را ببرید و بتوانید شورت بردهای خوشمزه در اندازهها و طعمهای متنوع تهیه کنید و از آنها لذت ببرید.
تهیه و ترجمه: مجله اینترنتی ستاره
وبسایت دکوبوم: گاهی با دیدن یک عکس از فضای نشیمن، محیط داخلی آن به شکلی هیجان انگیز و با طراوت جلوه می کند، در هم آمیختگی رنگ های جسور و شارپ، تزیینات چشم گیر و مبلمانی دوست داشتنی.
شاید جالب باشد بدانید بهره گیری از عناصر کوچک رنگی در فضای داخلی می تواند تنوع بصری مورد نیاز در نشیمن را تامین کند، به معنای دیگر برای معرفی رنگی خاص در نشیمن تان نیاز نیست مبلمان یا بخش های دیگر از قبیل دیواره ها یا کفسازی آن رنگ را دارا باشند. در این قسمت نمونه هایی از نشیمن با رنگ های هیجان انگیز حاصل از کوسن های رنگی به کار رفته در میان تم خنثی و ملایم فضا آورده شده است.
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - داستان > پریسا کرمی:
بعضی از روزها خاص هستند. مثل امروز که بابا قول داده بود بیخبر به مرخصی بیاید و مامان را غافلگیر کنیم. صبح که با سرفههای الکی از خواب بیدار شدم مامان حدس زد کاسهای زیر نیمکاسه باشد. ولی چارهای جز غیبت از مدرسه نداشتم.
مامان که چایی و عسل برایم آماده کرده بود تا شاید سرفههایم کمتر شود گفت: «نمیتونم خونه تنهات بذارم. میبینی که همه رفتن. اینروزها بیمارستان هم شلوغه و نمیتونم مرخصی بگیرم و باهات توی خونه بمونم.»
از وقتی که همسایهها خانههایشان را خالی کردهاند و به شهرهای خودشان رفتهاند، مامان دوست ندارد در خانه تنها بمانیم. بعد از مدرسه هم مرا به بیمارستان میبرد. من در اتاق پزشک کشیک مشقهایم را مینویسم و مامان هم زخم مجروحهای جبهه را پانسمان میکند.
چایی و عسل را پس زدم. خودم را روی رختخواب انداختم و گفتم: «مامان من میتونم خونه تنها بمونم. نگران نباش، بابا یادم داده چهجوری پناه بگیرم و مراقب خودم باشم.»
مامان زیرچشمی نگاهی به ساعت انداخت. کلید خانه را کف دستم گذاشت، کیفش را برداشت. پیشانیام را بوسید و به بیمارستان رفت.
روی نوک پایم دنبال مامان راه افتادم. پشت در گوش خواباندم تا صدای کفشهایش دور شود. حالا موقع کار بود. قرار بود بابا قبل از ظهر با یک کیک تولد پشت در خانه منتظر باشد.
چند روز پیش که مرخصیاش تمام شده بود و باید به جبهه برمیگشت این قول را بهم داد. قبل از اینکه مامان او را از زیر قرآن رد کند، دستهایم را جلوی صورتش گرفت و گفت: «هرروز باید یکی از انگشتهات رو تا کنی. وقتی دو تا مشت درست شد، صبح زود با یه کیک بزرگ پشت در خونه منتظرم.»
باید سر فرصت برای بابا تعریف کنم؛ در این چند روزی که به جبهه رفته، من شمردن یاد گرفتم، میدانم 10روز از رفتن او گذشته و مامان شبها که صدای جیرجیرکها بلند می شود، از ترس و تنهایی گریه میکند.
موقع کار بود و باید قبل از رسیدن مامان، خانه را با کاغذرنگی تزیین میکردم. مامان بعد از تولد من کاغذرنگیها را توی سبد میوه، زیر کمد اتاقخوابم، گذاشته بود. به اتاق دویدم. جلوی آینه ایستادم و موهای گرهخوردهام را پشت گوش بردم. گوشهی چشمم را پاک کردم و به طرف کمد خیز برداشتم.
کاغذرنگیهای قرمز و سبز را از توی سبد بیرون کشیدم. گوشهی شکستهی سبد پلاستیکی دستم را گاز گرفت. انگشتم را به دهان گرفتم، اشک توی چشمانم جمع شد و بغضم را قورت دادم. به دنبال چسب، توی آشپزخانه دویدم.
صدای خروس همسایه قطع شده بود و آفتاب از پنجرهی آشپزخانه به دیوار روبهرویی میتابید. چهارپایهی کوچک پلاستیکی را زیر پایم گذاشتم، دودستی میلههای پنجره را گرفتم و خودم را بالا کشیدم.
هیچ خبری از بابا توی کوچه نبود. همسایهها بعد از بمبارانِ چند روز پیش شهر را خالی کردند، ولی مامان گفت: «ما باید اینجا بمونیم. بیمارستان پر از مجروحهای جنگی میشه و من و بقیهی پرستارها باید از اونها مراقبت کنیم.»
کاغذرنگیها را بغل گرفتم و به هال دویدم. دیوار پشت تلویزیون و تنها دیوار سبز و سفید خانه بهترین جا برای تزیین تولد است. ولی یادم نمیآمد مامان چسب را کجا گذاشته است.
آهنگ تولد مبارک را زیر لب زمزمه میکردم و میچرخیدم. کاغذرنگیها را دور خودم پیچیده بودم، گوشهی دامن چیندار و گلگلیام را چسبیده بودم و بالا و پایین میپریدم. تولد مامان برای همهی خانواده روزی خاص بود.
آفتاب توی خانه جلوتر میآمد و خانه گرمتر میشد. وقتی آفتاب روی دیوار روبهرویی میافتاد، مامان از سرکار برمیگشت. ولی من هنوز نتوانسته بودم چسب را پیدا کنم.
از بابا هم خبری نبود. بابا که از جبهه به مرخصی میآمد، در خانه بالشها را روی هم میچیدیم، سنگر درست میکردیم و جنگبازی میکردیم. بابا میگفت: «جنگ توی جبهه هم همینطوریه، فقط اونجا آدمبزرگها هستند.»
ولی من توی تلویزیون دیده بودم که در جبهه با اسلحه همدیگر را میزنند. توی خانههای سازمانی هم خانوادهها چشم از تلویزیون برنمیداشتند تا خبر تمام شدن جنگ را بشنوند.
بابا سرهنگ من که به جبهه رفت، مامان از بیمارستان زنجان انتقالی گرفت. به اهواز آمدیم تا بابا راحتتر بتواند مرخصی بگیرد و بیشتر کنار ما باشد، ولی در خانههای سازمانی اهواز هم تنها بودیم.
مدام آژیر قرمز پخش میشد، مامان جیغ میکشید، مرا بغل میکرد و به زیر پلهها فرار میکردیم. بعد از اینکه همهچیز آرام میشد، مامان به بیمارستان میرفت و چند روزی آنجا میماند تا حال مجروحها بهتر شود.
گوشهی موهایم را توی دستم جمع کردم. هنوز یاد نگرفته بودم که چهطور موهایم را خرگوشی ببندم. بابا موهای خرگوشیام را دوست داشت. یک طرفش برای بابا بود و طرف دیگر برای مامان.
نشانهی موهای خرگوشیام برای بابا کش خالخالی صورتی بود و برای مامان کش سفید. کوچکتر که بودم، همیشه طرف خالخالی موهایم را امانتی نگه میداشتم و طرف دیگر را باز میکردم. ولی بابا که به جبهه رفت، مجبور شدم هر دو طرف را با هم باز کنم.
صدای قاروقور شکمم بلند شده بود و خانه مدام گرمتر میشد. از میان چسبهایی که مامان ضربدری به پنجرهها کشیده بود توی کوچه را دید زدم.
سایهای از دور وارد کوچه شد. هنوز هیچچیز برای جشن تولد آماده نبود. بابا هم زیر قول مردانهاش زده و تنهایم گذاشته بود.
از روی چهارپایه پایین پریدم. کاغذرنگی قرمز را به گوشهی تلویزیون چسباندم و به طرف سیم تلفن بردم. آفتاب از پشتسرم میتابید و سایهی دستهایم که کاغذرنگی را به سیم تلفن گره میزد روی دیوار میرقصید. کاش مامان خانه بود و بوی قورمهسبزیاش را از توی آشپزخانه حس میکردم.
تولد من دو ماه دیگر است. کاش بابا روز تولد من هم بدقولی نکند و بهموقع بتواند مرخصی بگیرد. من در اولین بمباران شهر به دنیا آمدم. آن روزها مامان پیش مادربزرگ و پدربزرگ در زنجان زندگی میکرد و بابا هم در جبهه میجنگید. برای همین همهی فامیل مرا موشکخانم صدا میزدند و میگفتند که به همین خاطر پرجنبوجوش و تیز هستم.
صدای موتور یخچال خاموش شد.کاغذرنگیهایی را که روی زمین پخش شده بود با گوشهی پا کنار زدم و به طرف یخچال دویدم. سطل ماست را بیرون کشیدم و چند لقمه نان و ماست در دهانم گذاشتم.
هنوز لقمهام را کامل نجویده بودم که صدای هواپیما و آژیر بلند شد. جیغ کشیدم، دستم را روی سرم گذاشتم و به طرف اتاق و رختخوابها دویدم. بالشم را گاز زدم و گریه کردم.
صدای آژیر بلند و طولانی بود. خانه میلرزید و صدای هقهق گریههای من بلندتر میشد. صدای پای کسی را که در خانه میدوید میشنیدم. مامان گفته بود مراقب باشم و جلوی چشم غریبهها نروم. پشت رختخوابها خزیدم و در اتاق چشم گرداندم تا سلاح محکمی پیدا کنم.
رختخوابها را روی زمین ریختم و زیر آن قایم شدم. صدای پا نزدیکتر میشد و من شمرده و آرام نفس میکشیدم. توی خودم جمع شدم. یکی وارد اتاق شده بود که نفسنفس میزد و به این طرف و آن طرف میدوید. اشک گوشهی چشمم را پاک کردم. صدای بابا را شنیدم: «موشکخانم، خونه نیستی؟ زودی پناه بگیر...»
نفس راحتی کشیدم. از زیر رختخوابها بلند شدم و خودم را توی بغل بابا انداختم.
در این ساختنی یاد میگیرید چطور به حلقه آویز قلاب بافی چراغهای رنگی اضافه کنید. ساخت این حلقه آویز بسیار ساده است و فقط نیاز به مهارتهای اولیه قلاب بافی دارد. چراغهای داخل حلقه قلاب بافی هم یک کابل LED است و به همین خاطر هیچگونه اتصالت الکترونیکی یا ساخت مداری لازم نیست. با ساختنی همراه باشید.
از این حلقه آویز قلاب بافی میتوانید به عنوان چراغ دیواری استفاده کنید یا آن را از سقف آویزان کنید. همچنین میتوانید آن را با پروژههای دیگر ترکیب کنید و در کاردستیهای دیگرتان استفاده کنید.
برای بافت این حلقه قلاب بافی فقط به دو نوع بافت نیاز دارید. یکی گره نامرئی و دیگری بافت پایه کوتاه. برای ایجاد پایه کوتاه باید میل را داخل گره بعدی قرار بدهید، نخ را رویش بکشید و آن را از گره رد کنید، سپس دوباره نخ را رویش بکشید و نخ را از دو حلقه روی میل بکشید.
بافت حلقه آویز را از سر داخلی لوله LED شروع کنید و ابتدا یک گره نامرئی بزنید. زدن اولین گیره روی لوله کمیسخت است اما خیلی زود دست تان راه میافتد. بعد از ایجاد گره اول، دور لوله را با بافتهای پایه کوتاه بپوشانید.
همین طور در طول لوله پیش بروید و آن را با بافتهای پیاه کوتاه بپوشانید. سعی کنید بین بافتها هیچ شکافی وجود نداشته باشد.
میتوانید رنگ نخ را عوض کنید یا با همان رنگ ادامه بدهید. برای اتصال نخ جدید باید آخرین حلقه بافت را با نخ جدید بزنید و دوخت حلقه را با آن ادامه بدهید.
وقتی همه سطح لوله LED را با نخ قلاب بافی پوشاندید، میتوانید سر نخ را با یک گره نامرئی ببندید. سپس لوله را به شکل دایره (یا هر شکل دیگر) بپیچانید و آن را با نخ معمولی ثابت کنید. لوله LED را به پریز برق یا منبع تغذیه استفاده کنید و از زیبایی حلقه آویز قلاب بافی شده لذت ببرید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
حلقه آویز قلاب بافی شده با چراغهای توکار رنگی بسازید
توضیح کوتاه
ساخت این حلقه آویز نیاز به آشنایی با الکترونیک ندارد.
نویسنده
عاطفه اسدزاده