مجله پنجره خلاقیت - ترجمه سعیده فراهانی: مغز و ذهن انسان به شکل جدایی ناپذیری به یکدیگر متصل هستند. ما باید با شگفتی و ترس به آنها بنگریم. بنابراین باید مواظب باشید که چه خوراکی به مغزتان می دهید و چگونه تحریکش می کنید. با این کار عملا ذهن تان را وسعت می بخشید. مغز انسان معادل یک ابررایانه است و بسیار پیچیده تر از هر کامپیوتری که تاکنون به وسیله بشر ساخته شده است، کار می کند.
بالا بردن توانایی مغز برای موفق شدن امری ضروری است از آنجا که می تواند کنترل کند که در نهایت شما چه فردی خواهید شد. مغز یک مرکز فرماندهی است؛ مرکزی که هر کاری را که شما انجام می دهید در بر می گیرد و تحت کنترل در می آورد و همچنین می تواند مشخص کند که چگونه فکر، احساس و عمل می کنید. به عبارت ساده: هنگامی که مغز شما بهترین عملکرد را داشته باشد، به شما اجازه می دهد که بهترین باشید؛ به این علت که می تواند نتیجه را در کنترل خود داشته باشد.
به عبارت دیگر فرصت فوق العاده ای دارد که تا جایی که تصور می کنید، پیش بروید. بنابراین با چنین ابزار فوق العاده ای که در اختیار داریم، چه چیزی باعث می شود که بسیاری از افراد از تجربه کردن فرصت هایی که برای شان پیش می آید، خودداری کنند؟ چندین مانع ساده وجود دارد که اگر به آنها اجازه دهید می توانند قدرت زیادی در تخریب فرآیند یادگیری شما داشته باشند اما می توانید بر آنها غلبه کنید. کلید شکستن این موانع به این شکل است که برعکس شان را انجام دهید.
باورهای تان را تغییر دهید
بسیاری از افراد بر این باورند که نمی توانند یاد بگیرند یا تبدیل به فرد باهوشی شوند. این امر باور بسیار عمیقی است که در بسیاری از افراد ریشه کرده است. اگر باور نداشته باشیم که می توانیم به هدف مان برسیم، قطعا نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم. این به شما بستگی دارد که کاری را انجام دهید که باعث شود باورهای تان تغییر یابد.
وقتی که این کار را انجام دهید، دنیای جدیدی پیش روی تان باز می شود! اطلاعاتی را به مغزتان بدهید که بتواند باورهای تان را تغییر دهد. حقیقت این است که شما ذهنی شگفت انگیز با قدرتی فوق العاده برای یادگیری دارید که حتی نمی توانید تصورش را کنید. فقط باید به آن باور داشته باشید و وقتی که به باورتان عمل کنید، می توانید قدرت ذهن تان را رها سازید.
به دنبال یادگیری دانش صحیح باشید
آنچه برخی از مردم را از فرآیند یادگیری دور نگه می دارد این است که نمی خواهند دسترسی به دانش داشته باشند. دانش از طریق تجربیات، کتاب و ارتباط با مردم به دست می آید. ما باید آن را آرام آرام فرا بگیریم. همچنین این را نیز باید مطرح کرد که بهتر است به دنبال یادگیری دانش صحیح باشیم. کلمات اگر صحیح نباشند، معنایی ندارند. گاهی اوقات از زبان کودکان می شنوم که: «من این را در کتاب خواندم.» اما آیا این امر درست است؟ فقط به این علت که شخصی آن را در کتابی نوشته است نمی توان گفت که این موضوع درست است.
مشتاق یادگیری باشید
برخی از افراد میلی برای یادگیری ندارند. شاید تنبل باشند یا اثر مثبت آن را تاکنون حس نکرده باشند. پس می توان گفت که باید مشتاق یادگیری بود. شاید کمی کار ببرد اما تنها کاری که باید انجام داد این است که شروع به یادگیری موضوعاتی بکنیم که اثر فوری بر روی زندگی مان دارند. وقتی که درباره مفهوم اداری جدیدی موضوعی را یاد بگیرید که به شما در به دست آوردن پول بیشتر کمک کند یا از زیر بار قرض رهای تان کند، می توانید به فر آیند یادگیری اعتماد پیدا کنید. همچنین وقتی که راه صحیحی را پیدا کنید که به شما بیاموزد چگونه با خانواده تان ارتباط برقرار کنید یا چگونه رابطه عاطفی بهتری داشته باشید. در آن صورت میل و اشتیاق به یادگیری پیدا خواهید کرد.
با سخت مطالعه کردن به زندگی تان نظم بدهید
به دست آوردن دانش کار سختی است و زمان طولانی می برد. باید با نظم خاصی آن را دنبال کرد، در غیر این صورت هرگز به دست نمی آید. فرآیند یادگیری نیاز به کار زیاد دارد. هر روز صبح باید با برنامه و روشی از خواب بیدار شوید که به ذهن تان نظم بدهد و دسترسی سریعی به دانش را برای تان فراهم کند. فرآیند یادگیری زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد ولی می توانید به آن سرعت ببخشید؛ اما هنوز این فرآیند شامل خواندن، گوش دادن، مرور کردن، تکرار کردن، به کارگیری اطلاعات، آزمایش کردن نتایج، تنظیم مجدد و ... می شود. به عبارت ساده تر همه این کارها، نیاز به زمان زیادی دارد. وقتی که به آرامی اما با اطمینان به زندگی تان نظم بدهید، می توانید دانش کسب کنید و به این کارها سرعت ببخشید.
در هر سنی می توانید فرآیند یادگیری را شروع کنید. مهم نیست که خیلی جوان یا خیلی مسن باشید؛ ذهن تان برای یادگیری خلق شده است و توانایی زیادی برای آن دارد.
دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین- مریم دریمنش:
آنتیلوپ گونهای که به عنوان گونه منقرض شده در طبیعت محسوب میشد، حالا دوباره در چاد احیا شده و اولین بره آنتلیوپ متولد شده در طبیعت نیز حالش خوب است.
به لطف عملیات احیا، دوباره یک دوجین آنتیلوپ در طبیعت کشور چاد در آفریقای مرکزی زندگی میکنند. از قرن نوزدهم به بعد دیگر حیواناتی با شاخهایی باابهت نه در حیات وحش، بلکه فقط در اسارت دیده شدهاند. آنها آن زمان در شمال آفریقا گسترده بودند و بعد جمعیت کوچکی از پستانداران را در مرکز صحرا تشکیل دادند.
پس از آن که در ماه اوت سال 2016، 23 آنتیلوپ در ذخیرهگاهی به وسعت 80000 کیلومترمربع در بیابان رهاسازی شدند، 23 نمونه بعدی هم این روزها در طبیعت رها شدهاند. «یارِد اشتاباخ»، یکی از مدیران این پروژه و زیستشناس پارک ملی «اسمیتسونیان» و موسسه حفاظت از محیط زیست واشنگتن میگوید: "تا کنون همه برنامهها با موفقیت پیش رفته است. ما به زودی امیدوار به دیدن برههای دیگر هستیم."
«اشتاباخ» میگوید: "ما حیوانات را از طریق GPS زیر نظر داریم و آنها را رصد میکنیم." درست چند روز بعد از رهاسازی، گله 60 کیلومتر دورتر دیده شد. "آنها عادی رفتار میکنند، با خواب بعدازظهر طولانی مخصوص فصل خشک سال."
در مجموع در طول سال آینده 300 تا 500 حیوان رهاسازی خواهند شد. "این کمترین اقدام برای این است که آنتیلوپها بتوانند در طبیعت زندگی کنند."
مسلما دیگر دشمنانی چون یوزپلنگها و شیرها در منطقه آنتیلوپهای گیاهخوار وجود ندارد و مردم هم از بازگشت حیوانات هیجانزده هستند. "بزگترین تهدید این است که این حیوانات یک روز دوباره به خاطر شاخهایشان شکار شوند.
پیش از انقراض این گونه در طبیعت، آنها از سوی اتومبیلها و هواپیماها هدف قرار میگرفتند، چون در بیابان امکان این که حیوانات خود را پنهان کنند، وجود نداشت."
«اشتاباخ» اضافه میکند: "یک چنین عملیات احیا در زمینی نامحصور منحصر به فرد است." در تمام دنیا حدود 6000 تا 10000 حیوان که بیشترشان در امارات متحده عربی هستند، در اسارت زندگی میکنند که این تعداد شامل 40 الی 50 گونه میشود که در دهه شصت از منطقه چاد نجات داده شدهاند.
مجله پنجره خلاقیت - ترجمه سعیده فراهانی: مغز و ذهن انسان به شکل جدایی ناپذیری به یکدیگر متصل هستند. ما باید با شگفتی و ترس به آنها بنگریم. بنابراین باید مواظب باشید که چه خوراکی به مغزتان می دهید و چگونه تحریکش می کنید. با این کار عملا ذهن تان را وسعت می بخشید. مغز انسان معادل یک ابررایانه است و بسیار پیچیده تر از هر کامپیوتری که تاکنون به وسیله بشر ساخته شده است، کار می کند.
بالا بردن توانایی مغز برای موفق شدن امری ضروری است از آنجا که می تواند کنترل کند که در نهایت شما چه فردی خواهید شد. مغز یک مرکز فرماندهی است؛ مرکزی که هر کاری را که شما انجام می دهید در بر می گیرد و تحت کنترل در می آورد و همچنین می تواند مشخص کند که چگونه فکر، احساس و عمل می کنید. به عبارت ساده: هنگامی که مغز شما بهترین عملکرد را داشته باشد، به شما اجازه می دهد که بهترین باشید؛ به این علت که می تواند نتیجه را در کنترل خود داشته باشد.
به عبارت دیگر فرصت فوق العاده ای دارد که تا جایی که تصور می کنید، پیش بروید. بنابراین با چنین ابزار فوق العاده ای که در اختیار داریم، چه چیزی باعث می شود که بسیاری از افراد از تجربه کردن فرصت هایی که برای شان پیش می آید، خودداری کنند؟ چندین مانع ساده وجود دارد که اگر به آنها اجازه دهید می توانند قدرت زیادی در تخریب فرآیند یادگیری شما داشته باشند اما می توانید بر آنها غلبه کنید. کلید شکستن این موانع به این شکل است که برعکس شان را انجام دهید.
باورهای تان را تغییر دهید
بسیاری از افراد بر این باورند که نمی توانند یاد بگیرند یا تبدیل به فرد باهوشی شوند. این امر باور بسیار عمیقی است که در بسیاری از افراد ریشه کرده است. اگر باور نداشته باشیم که می توانیم به هدف مان برسیم، قطعا نمی توانیم به آن دست پیدا کنیم. این به شما بستگی دارد که کاری را انجام دهید که باعث شود باورهای تان تغییر یابد.
وقتی که این کار را انجام دهید، دنیای جدیدی پیش روی تان باز می شود! اطلاعاتی را به مغزتان بدهید که بتواند باورهای تان را تغییر دهد. حقیقت این است که شما ذهنی شگفت انگیز با قدرتی فوق العاده برای یادگیری دارید که حتی نمی توانید تصورش را کنید. فقط باید به آن باور داشته باشید و وقتی که به باورتان عمل کنید، می توانید قدرت ذهن تان را رها سازید.
به دنبال یادگیری دانش صحیح باشید
آنچه برخی از مردم را از فرآیند یادگیری دور نگه می دارد این است که نمی خواهند دسترسی به دانش داشته باشند. دانش از طریق تجربیات، کتاب و ارتباط با مردم به دست می آید. ما باید آن را آرام آرام فرا بگیریم. همچنین این را نیز باید مطرح کرد که بهتر است به دنبال یادگیری دانش صحیح باشیم. کلمات اگر صحیح نباشند، معنایی ندارند. گاهی اوقات از زبان کودکان می شنوم که: «من این را در کتاب خواندم.» اما آیا این امر درست است؟ فقط به این علت که شخصی آن را در کتابی نوشته است نمی توان گفت که این موضوع درست است.
مشتاق یادگیری باشید
برخی از افراد میلی برای یادگیری ندارند. شاید تنبل باشند یا اثر مثبت آن را تاکنون حس نکرده باشند. پس می توان گفت که باید مشتاق یادگیری بود. شاید کمی کار ببرد اما تنها کاری که باید انجام داد این است که شروع به یادگیری موضوعاتی بکنیم که اثر فوری بر روی زندگی مان دارند. وقتی که درباره مفهوم اداری جدیدی موضوعی را یاد بگیرید که به شما در به دست آوردن پول بیشتر کمک کند یا از زیر بار قرض رهای تان کند، می توانید به فر آیند یادگیری اعتماد پیدا کنید. همچنین وقتی که راه صحیحی را پیدا کنید که به شما بیاموزد چگونه با خانواده تان ارتباط برقرار کنید یا چگونه رابطه عاطفی بهتری داشته باشید. در آن صورت میل و اشتیاق به یادگیری پیدا خواهید کرد.
با سخت مطالعه کردن به زندگی تان نظم بدهید
به دست آوردن دانش کار سختی است و زمان طولانی می برد. باید با نظم خاصی آن را دنبال کرد، در غیر این صورت هرگز به دست نمی آید. فرآیند یادگیری نیاز به کار زیاد دارد. هر روز صبح باید با برنامه و روشی از خواب بیدار شوید که به ذهن تان نظم بدهد و دسترسی سریعی به دانش را برای تان فراهم کند. فرآیند یادگیری زمان زیادی را به خود اختصاص می دهد ولی می توانید به آن سرعت ببخشید؛ اما هنوز این فرآیند شامل خواندن، گوش دادن، مرور کردن، تکرار کردن، به کارگیری اطلاعات، آزمایش کردن نتایج، تنظیم مجدد و ... می شود. به عبارت ساده تر همه این کارها، نیاز به زمان زیادی دارد. وقتی که به آرامی اما با اطمینان به زندگی تان نظم بدهید، می توانید دانش کسب کنید و به این کارها سرعت ببخشید.
در هر سنی می توانید فرآیند یادگیری را شروع کنید. مهم نیست که خیلی جوان یا خیلی مسن باشید؛ ذهن تان برای یادگیری خلق شده است و توانایی زیادی برای آن دارد.