نام تیمور بختیار مترادف با فسق و فساد برده میشد . او همزمان با آغاز اوجگیری شاهین قدرتش به بانویی به نام “قدرت خانم” که زن بسیار جذاب و طنازی بود دل بست . قدرت خانم همسر یک سرهنگ بازنشسته مدیر روزنامه بود که روزنامه او ” آرام ” به جناح نفتی مطبوعات ، یعنی مطبوعاتی که شرکت سابق نفت ایران و انگلیس آنها را تغذیه میکرد و برای هتاکی به دولت دکتر مصدق از آنها بهرهجویی مینمود تعلق داشت . قدرت خانم چنان نفوذی در بختیار به هم رساند که بنا به نوشته و شهادت یک روزنامهنویس ( دکتر علی بهزادی مدیر مجله ” سپید و سیاه ” در کتاب خاطراتش ) آزادانه وارد اتاق تیمسار میشد . روی میز او مینشست و با او به شوخیهای لفظی میپرداخت . دلبستگی تیمور بختیار به قدرت خانم به جایی رسید که سرانجام به زور طلاق او را از شوهرش “سرهنگ یمینی” گرفت و یمینی از شکایات خود ره به جایی نبرد و شوهر را به اروپا تبعید کرد .
بالاخره قدرت خانم همسر دوم تیمسار بختیار شد و او نیز مانند “ایران خانم”، فرزندانی برای بختیار به دنیا آورد . در زمان ریاست بختیار بختیار بر ساواک که هم ایران و هم قدرت را به عنوان همسر در سرای داشت، ناگهان دلباخته پوران شاپوری خواننده آواز ( فرحدخت طالقانی ) همسر عباس شاپوری نوازنده ویولون و سازنده آهنگهای عوامپسند ایرانی شد . پوران نیز تحت تأثیر ثروت و قدرت و شهرت تیمسار قرار گرفت . اعتراضها و شکایتهای عباس شاپوری به جایی نرسید و بنا به نوشته و تصریح ارتشبد فردوست ، بختیار پوران را از چنگ شوهرش بیرون آورد .
عباس شاپوری، به هر کجا که رفت با تمسخر و تحقیر علت را ” کرم خود درخت ” و ” خواست و تمایل پوران ” دانستند . بنا به اظهار دکتر ا . ج که میل ندارد نامش به میان آورده شود ، هنگامی که او در انگلستان تحصیل میکرده ، بختیار را دیده است که پوران را – که تازه مطلقه شده بود – با خود به لندن آورده در مهمانخانهای با او زندگی میکرده است. شاه که همهی اینها را میدانست یا میشنید و به روی خود نمیآورد که در کشور اسلامی چگونه یک سپهبد میتواند زن مردم را ولو زن خواننده و آوازخوان را از آغوش شوهرش برباید و در خانه خود نگهداری کند و شب با او هم بالین شود .
عکسی کم یاب از تیمور بختیار بنیانگذار و نخستین رئیس ساواک در جوانی؛ او پس از پایان تحصیلات خود در مدرسه نظامی “سن سیر” فرانسه در سال ۱۳۱۲ به ایران بازگشت و در آکادمی نظامی شهر تهران مشغول به تحصیل شد.
عکس فوق احتمالا مربوط به همین دوران است.
تیمور بختیار Teymur Bakhtiar (متولد ۱۲۹۳–۱۶ مرداد ۱۳۴۹ خورشیدی) نظامی، سیاستمدار و از بنیانگذارانِ ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) و نخستین رئیس ساواک در حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۴۹ خورشیدی، مامورانِ ساواک وی را در دیالهٔ عراق به قتل رساندند.
تیمور بختیار در جریان جنگ اول جهانی، در ۱۲۹۳ خورشیدی در شهرکرد در قلعه دزک در استان چهارمحال و بختیاری زاده شد. پدرش فتحعلیخان سردار معظم از خوانین بزرگ ایل بختیاری و نوهٔ لطفعلیخان امیر امفخم بود.
خانوادهٔ بختیار از خوانینِ بختیاری بودند. پدرش فتحعلیخان سردار معظم، دو دوره نماینده مجلس شورای ملی و از خوانین بزرگ بختیاری و نوه لطفعلی خان امیر مفخم (دو دوره وزیر جنگ ایران در دوران قاجار) بود. همسر نخستِ بختیار ایرانخانم نام داشت و دخترِ یکی از قدرتمندترین سران ایل بختیاری؛ سردار ظفر بختیاری بود و همسر دوم او «قدرتخانم» از شاهزادگان قاجار بود. در آن زمان، بختیاریها در سیاستِ ایران بسیار تأثیر گذار بودند. همسر محمد رضا شاه پهلوی، ثریا اسفندیاری بختیاری و شاپور بختیار هر دو از عموزادگانِ تیمور بختیار بودند.
تیمور تحصیلاتِ خود را تا سیکل در اصفهان گذراند و سپس همراه با پسر عمویش شاپور بختیار برای ادامه تحصیل به بیروت رفت و در یک مدرسه فرانسوی مشغول به تحصیل شد. در آن زمان، بسیاری از ایرانیان هوادارِ فرهنگِ فرانسه(فرانکوفیل) بودند؛ از جمله: امیر عباس هویدا و حسن پاکروان.
وی سپس راهی فرانسه شد و در مدرسه نظامی سن سیر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۳ تحصیل کرد. وی این مدرسه را با درجه ستوان دومی و پس از دو سال ترک کرد و به ایران بازگشت. پس از بازگشت به ایران از آکادمی نظامی شهر تهران فارغالتحصیل شد.
او از هفته اى قبل در اثر اصابت گلوله یکى از نزدیکانش که نفوذى ساواک ایران بود در بستر مرگ افتاده بود. اسدالله علم، وزیر وقت دربار، در یادداشت هاى ۲۴ مرداد خود نوشته است: «بالاخره ایادى ما در اطراف بختیار موفق شدند او را با تیر بزنند. روزى که در بغداد براى شکار به خارج رفته بودند. کسى که [او] خیال مى کرد از همه به او نزدیک تر است و از ایادى ما بود، او را زد. متاسفانه این مرد پوست کلفت نمرده است. ولى من عقیده دارم که خواست خدا است براى این که بیشتر رنج و عذاب ببرد. بالاخره مى میرد. این آدم شقى خیلى مردم را اذیت کرد که براى خودش مقام و پول به دست بیاورد. ولى از حق نباید گذشت، مرد شجاع و نترسى است.»
بختیار از اقوام نزدیک ملکه ثریا بود و در جریان براندازى دولت دکتر مصدق فرماندهى لشکر زرهى کرمانشاه را به عهده داشت. او پس از شکست کودتاى ۲۵ مرداد یک تیپ زرهى را به سوى تهران حرکت داده بود. بختیار مدتى پس از سقوط دولت مصدق فرماندار نظامى تهران شد و هنگامى که رژیم در سال ۱۳۳۶ تصمیم گرفت فعالیت هاى امنیتى و اطلاعاتى را با ایجاد تشکیلاتى تازه متمرکز کند، به ریاست این تشکیلات رسید.
نیلوفر بختیار
گفته مى شود تیمور بختیار در دوران ریاستش بر ساواک مال اندوزى بسیار کرد و رفتارى زننده از خود نشان داد.
شاه با توجه به بلندپروازى و قدرت بختیار به تدریج به او بى اعتماد شد و هنگامى که اختلاف او با امینى (نخست وزیر وقت) شدت گرفت، از موقعیت استفاده کرد و بختیار را به تبعید فرستاد.
مقامات امنیتى و دولت ایران در جریان حوادث خرداد ۱۳۴۲ تیمور بختیار را متهم کردند با ارسال مبلغ زیادى پول به کشور، مقدمات شورش مخالفان را فراهم کرده است.
بختیار چند سال بعد در نیمه اردیبهشت ۱۳۴۷ در لبنان دستگیر و به اتهام حمل اسلحه به ۹ ماه حبس محکوم شد. دولت ایران از لبنان خواست که او را مسترد کند، اما لبنان با درخواست ایران مخالفت کرد و همین مسئله به قطع روابط سیاسى دو کشور انجامید. بختیار در اوج اختلافات عراق و ایران در سال هاى آخر دهه ،۱۳۴۰ به دعوت دولت عراق به بغداد رفت. مقامات عراقى امکانات گسترده اى در اختیار او قرار دادند تا با استفاده از آن علیه دولت ایران اقدام کند.
گفته مى شود برنامه او ورود مخفیانه به ایران و سازماندهى شورش ایل بختیارى علیه دولت مرکزى بوده است. در بهمن ۱۳۴۸ دولت ایران کوشید دولت عراق را با سازماندهى یک کودتا در آن کشور سرنگون کند. این اقدام ایران، به اخراج سفیر و دستگیرى یکى از ماموران ایرانى انجامید که گفته مى شد توسط صدام حسین (معاون وقت رئیس جمهور) و تیمور بختیار بازجویى شده است.
ساواک سرانجام سال بعد توانست با نفوذ دادن عواملش به دستگاه بختیار او را از میان بردارد.
پرتره تیمور بختیار اولین رئیس ساواک
تیمور بختیار در دوران ریاست بر ساواک
تیمور بختیار در جمع مقامات وقت ایران
تیمور بختیار و مهدیقلی علوی مقدم سوار بر اتومبیل روباز هنگام عبور از مقابل گارد احترام جهت شرکت در مراسم افتتاح دوره هجدهم مجلس
پرتره تیمور بختیار در دوران ریاست ساواک
تیمور بختیار در دفتر کار خود
سرلشگر تیمور بختیار به اتفاق یکی از امرای ارتش هنگام شرکت در مراسم سلام رسمی در کاخ گلستان
تیمور بختیار در کنار نواب صفوی پس از دستگیری
تیمور بختیار پس از بازداشت دکتر حسین فاطمی
تیمور بختیار به همراه فرزند خردسالش در سال ۱۳۳۳
تیمور بختیار در حال آموزش تیراندازی به پسرش اسفندیار بختیار